نوشته شده توسط فرناز اخباری

سازمان بهداشت جهانی: در نیمی از زنان اروپایی مبتلا به ایدز، تشخیص دیر هنگام وجود دارد

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه , بارداری و زایمان , بهداشت بانوان ,

 

به گزارش سایت سازمان بهداشت اروپا ( healtheuropa.eu ) که در تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

 

سازمان بهداشت جهانی WHO در مناطق اروپایی گزارش کرده که بسیاری از خانم‌ها به ویژه در ۴۰ سالگی، در مرحله نهایی عفونت HIV تشخیص داده می‌شوند که نقصان سیستم‌ایمنی بدن آن‌ها شروع شده است. زنان مسن مبتلا به HIV سه تا چهار برابر بیش‌تر از زنان جوان‌تر در مراحل آخر تشخیص داده می‌شوند.

براساس داده‌های سال ۲۰۱۸ که توسط مرکز اروپایی پیشگیری و کنترل بیماری‌ها (ECDC) و دفتر منطقه‌ای WHO برای اروپا منتشر شده است؛ زنان، یک سوم از ۱۴۱۰۰۰ تشخیص جدید HIV در منطقه اروپا را به خود اختصاص داده‌اند ، و این نشان می‌دهد که این جمعیت نیاز به توجه بیش‌تری در اقدامات پیشگیری و آزمایش اروپا دارند.

تشخیص دیر هنگام در خانم‌های با ویروس HIV:

بیماری اپیدمیک HIV در اروپا با یک مشکل مداوم و تشخیص دیر هنگام می‌باشد و این ۵۴٪ موارد شناخته شده در بین زنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

این نسبت از تشخیص‌های دیررس تا حدودی به علت پوشش تست HIV نسبتاً کم در اروپا است و نشانه‌ای از این است که خطرات جنسی، از جمله HIV و سایر عفونت‌های مقاربتی، در بزرگسالان مسن به‌طور کافی مرتفع نمی‌شود.

دو سوم (۶۰٪) از تشخیص HIV در سال ۲۰۱۸، در زنان گروه سنی ۳۰-۴۹ سال بودند. رابطه جنسی همجنس‌گرا شایع‌ترین حالت انتقال HIV (92٪) در بین زنان اروپا بود.

دکتر پیروسکا استلین، مدیر موقت منطقه‌ای (سازمان بهداشت جهانی WHO) در اروپا  گفت: « تشخیص دیرهنگام در زنان نشان می دهد که مشاوره و تست‌های حساس به جنسیت، از جمله اطلاعات مربوط به سلامت جنسی، در دسترس این جمعیت نمی‌باشد. وقت آن است که سکوت در مورد سلامت جنسی، به ویژه در مورد HIV ، پایان یابد و اطمینان حاصل شود که زنان به خوبی آگاه هستند و امکان محافظت از خود را دارند.»

« اگر بخواهیم به سطح پوشش جهانی سلامت برسیم، باید پیشگیری، درمان و مراقبت از زنان را بهبود بخشیم و فرصت‌های از دست رفته را برای آزمایش افراد آسیب‌پذیر در برابر HIV در مراکز درمانی و جامعه کاهش دهیم.»

دکتر Vytenis Andriukaitis، کمیسر اروپا برای بهداشت و ایمنی مواد غذایی اضافه کرد: « هنوز هم بسیاری از افراد مبتلا به HIV هنوز از وضعیت خود آگاه نیستند. هرچه زنان و مردان زودتر از وضعیت HIV خود آگاه باشند، زودتر می‌توان آن‌ها را تحت درمان ضدویروسی قرار داد و انتقال HIV را از نظر جنسی متوقف کرد.»

وی گفت: « این یک تفاوت اساسی در زندگی افراد مبتلا به HIV و افراد اطراف آن‌ها ایجاد می‌کند. از همه این‌ها مهم‌تر است، بنابراین خدمات بهداشت عمومی می‌توانند از دسترسی آسان به آزمایش و پیوند سریع مراقبت، به ویژه برای افرادی که در معرض خطر HIV هستند، حمایت کنند تا افراد سریع‌تر به مرحله‌ای برسند که دیگر عفونی نباشند.»

«همه ما باید تلاش‌های خود را برای متوقف کردن و معکوس کردن اپیدمی بیماری HIV به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ انجام دهیم.»

کشورها در اروپای مرکزی در سال ۲۰۱۸ تقریباً شش برابر کم‌تر از زنان در مقایسه با مردان تشخیص داده‌اند و در اتحادیه اروپا و منطقه اقتصادی اروپا (EU / EEA) در زنان سه برابر کم‌تر از مردان تشخیص داده شده است.

تنها استثناء در شرق اروپا است، جایی که توزیع عادلانه‌تری بین زنان و مردان وجود دارد و ۸۶ درصد تقریباً ۵۰،۰۰۰ مورد در بین زنان در سال ۲۰۱۸ گزارش شده است.

_ بهبود انجام آزمایش

تشخیص زودهنگام HIV به افراد این امکان را می‌دهد که زودتر درمان HIV را شروع کنند که به نوبه خود شانس زندگی طولانی و سالم را افزایش می‌دهد.

علاوه بر این، خطر انتقال ویروس اچ آی وی به دیگران را کاهش می‌دهد، زیرا درمان موثر منجر به بار ویروس غیرقابل کشف می‌شود، به این معنی که ویروس دیگر نمی‌تواند به دیگران منتقل شود.

برای اطمینان از تشخیص زودهنگام، استراتژی ها و سیستم‌های پیشرفته، آزمایش‌های HIV  به صورت در دسترس و استفاده راحت برای کاربر، لازم است. دستورالعمل‌های تلفیقی سازمان بهداشت جهانی WHO در مورد خودآزمایی HIV و اطلاع‌رسانی شریک زندگی و راهنمایی مبتنی بر شواهد ECDC در مورد آزمایشات یکپارچه HIV و هپاتیت ویروسی رویکردهای نوآورانه‌ای را شامل می‌شود که شامل خود آزمایش و تست مبتنی بر جامعه توسط ارائه‌دهندگان به‌عنوان بخشی از خدمات کلی تست HIV است.

_ راهبردهای پیشرفته برای تشخیص زودتر در زنان شامل موارد زیر است:

 

  • افزایش آگاهی در بین زنان و ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی؛
  • ارائه خدمات مشاوره و آزمایش متناسب با نیازهای زنان؛
  • اطلاع به شرکای مردانی که مبتلا به HIV هستند.
  • ارائه آزمایش HIV بر اساس شرایط بهداشتی خاص، مانند وجود سایر عفونت‌های مقاربتی، هپاتیت ویروسی، سل یا سرطان‌های خاص.
  • ارائه خدمات آزمایش و درمان در جامعه و مراکز دسترس جمعیت.

 

دکتر آندره آمون، مدیر ECDC ، گفت: « در سراسر اروپا، زنان به‌طور کلی دیرتر از آقایان تشخیص داده می‌شوند و هرچه تشخیص دیر هنگام در میان زنان مسن بیش‌تر شود، مدت طولانی‌تری با HIV تشخیص داده نشده، زندگی می‌کنند. ما نیاز به درک بهتر از چگونگی و محل نقص سیستم‌های فعلی داریم تا بتوانیم تلاش‌های موثر جهت بهبود  آزمایش HIV درزنان و بزرگسالان ایجاد کنیم.»

« متنوع‌سازی و تکمیل تست احتمالاً بهترین استراتژی برای رسیدن به بزرگسالان مسن است. یکی از مهم‌ترین عواملی که بر الگوهای آزمایش در بزرگسالان مسن تأثیر می‌گذارد بسیار ساده است به‌طور فعال، انجام آزمایش HIV ، عنوان ارائه‌دهنده خدمات درمانی.»

منبع: healtheuropa.eu


*مطالب مرتبط:

_علائم اولیه ایدز و مراحل پیشرفت آن
_زهر زنبور عسل حاوی نوعی سم است که می‌تواند تومورها و HIV را از بین ببرد
_سوال و پاسخ ( آشنایی با ویروس پاپیلوم انسانی ( HPV))
_سیزده نکته‌ای که باید در سن چهل‌سالگی دربارۀ رابطۀ جنسی بدانید
_سوال و پاسخ ( آیا خوراکی‌ها باعث کاهش میل جنسی در آقایان و خانم‌ها می‌شوند؟)

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

قرص‌های ضدبارداری مرتبط با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ می‌باشند

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه , بارداری و زایمان , بهداشت بانوان ,

 

به گزارش سایت everydayhealth.com که در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

در تحقیقات جدید نشان می‌دهد که هورمون‌های جنسی، تعدادچرخه‌های قاعدگی بیش‌تر و در شیردهی با کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع دوم همراه است، اما داده‌های جدید دلیلی برای خودداری از مصرف این قرص‌ها بیان نمی‌کند.

زنانی که قرص‌های ضدبارداری مصرف می‌کنند، حتی بعد از کنترل وزن، با داشتن سابقه خانوادگی دیابت نوع ۲، فشار خون و سیگار کشیدن، در معرض خطر بیش‌تری برای ابتلا به دیابت نوع ۲ قرار دارند.

این مطالعه که در انجمن اروپایی مطالعات دیابت (EASD) در بارسلونای اسپانیا در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۹ انجام شد، همچنین نشان داد که زنانی که به بلوغ و یائسگی دیرتر از موعد می‌رسند، در آینده در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ کمتری می‌باشند.

دکتر استفانی اس‌فوبیون، پزشک انجمن یائسگی آمریکای شمالی و مدیر مرکز کلینیک مایو برای بهداشت زنان در روچستر، مینسوتا می‌گوید: این یافته‌ها ،تحقیقات قبلی را در مورد ارزش محافظتی هورمون جنسی در افرادی که به مدت طولانی‌تر در معرض هورمون‌های جنسی خود قرار داشتند را پشتیبانی می‌کند، دکتر فوبیون می‌گوید: « این نتایج ممکن است به  پزشکان در شناسایی خانم‌هایی که در معرض خطر بیش‌تر ابتلا به دیابت  می‌باشند و نیاز به اصلاح سبک زندگی تهاجمی‌شان  دارند کمک کند.»

این تحقیق که قراربود در مجله دیابتولوژی منتشر شود، به بررسی ۸۳،۷۹۹ زن فرانسوی از مطالعه کوهورت آینده‌نگر E3N که بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۴ پیگیری شدند، پرداخت. با استفاده از مدل‌سازی رایانه‌ای ، دانشمندان توانستند فاکتورهای خطر دیابت نوع ۲ را تنظیم کنند. مانند سیگار کشیدن، سن، فعالیت بدنی، سابقه خانوادگی، فشارخون، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی اجتماعی به منظور کشف این‌که چگونه فاکتورهای هورمونی مختلف بر خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ زنان تأثیر می‌گذارد.

چه کسی خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ کم‌تری دارد؟

چندین عامل وجود دارد که با خطر پایین‌تر ابتلا به دیابت نوع دوم همراه است، از جمله:

  • شروع قاعدگی در سنین بالاتر: خانم‌هایی که بلوغ را در ۱۴ سالگی و بالاتر شروع کردند در مقایسه با افرادی که بلوغ در ۱۲ سالگی داشتند، ۱۲ درصد خطردیابت نوع دوم کم‌تری داشتند.
  • چرخه‌های قاعدگی: بیش‌تر زنان که بیش از ۴۷۰ دوره قاعدگی داشتند و در مقایسه با کسانی که زیر ۳۹۰ چرخه قاعدگی داشتند، ۲۵ درصد خطر ابتلا به دیابت نوع دوم را کم‌تر داشتند.
  • یائسگی:خانم‌هایی که در سن ۵۲ سالگی و بالاتر به یائسگی رسیده‌اند، در مقایسه با زنانی که یائسگی را در سن ۴۷ سالگی یا زودتر تجربه کرده‌اند، ۳۰ درصد خطر ابتلا به دیابت نوع دو کم‌تری داشتند.
  • مدت زمان طولانی‌تر در معرض هورمون‌های جنسی قرار داشتن: این تعداد سال‌ها بین زمانی است که یک زن اولین پریود خود را شروع می‌کند و تا یائسگی ادامه دارد. زنانی که بیش از ۳۸ سال قاعدگی داشته‌اند در مقایسه با خانم‌هایی که زیر ۳۱ سال قاعدگی داشتند، ۳۴ درصد خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را کم‌تر داشته‌اند.
  • شیردهی: در خانم‌هایی که در طول زندگی خود شیردهی کرده‌اند، ۱۰٪ خطر ابتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با زنانی که هرگز شیردهی نکرده‌اند کاهش داشته است.

دکتر فوبیون می‌گوید: « این یافته‌ها با نتایج آزمایشات ابتکار بهداشت زنان (WHI) سازگار است، که نشان می‌دهد خطر ابتلا به دیابت در زنان با استفاده از هورمون درمانی در یائسگی کاهش می‌یابد.» در آن مطالعه طولانی مدت در مقیاس بزرگ، محققان دریافتند که زنانی که از استروژن به همراه پروژسترون استفاده می‌کنند، خطر ابتلا به دیابت نوع دو در آن‌ها ۱۴ تا ۱۹ درصد کاهش می‌یابد.

چگونه استروژن می‌تواند خطر دیابت را در زنان کاهش دهد؟

سوپیو تاتولاشویلی، پزشک متخصص غدد در بیمارستان ابن‌سینا در بابینی فرانسه، و نویسنده اصلی این تحقیق می‌گوید: نظریه‌های مختلفی در مورد این‌که چرا استروژن ممکن است به کاهش خطر ابتلا به دیابت کمک کند، وجود دارد. سلول‌های جزایر پانکراس، که در تنظیم ترشح انسولین و متابولیسم گلوکز مهم هستند، حاوی گیرنده‌های استروژن هستند. فرض بر این است که وقتی استرادیول (نوعی استروژن) با آن گیرنده‌ها مرتبط می‌شود، می‌تواند به بقا و پایداری سلول‌های جزایر لانگرهاوس و تحریک سنتز انسولین و متابولیسم گلوکز کمک کند. این می‌تواند ابتلا به دیابت را کم‌تر کند.

به نظر می‌رسد استروژن باعث افزایش حساسیت به انسولین و توانایی عضلات ما در سوخت‌وساز موثر گلوکز شود و همین امر باعث می‌شود که احتمال کم‌تری از ابتلا به دیابت باشد.

استروژن تأثیرات محافظتی در سلامتی دارد

دکتر فوبیون می‌گوید: جای تعجب ندارد که زنانی که کم‌تر در معرض هورمون‌های جنسی باشند، بیش‌تر در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ می‌باشند. ایشان همجنین می‌گوید: « ما این تأثیر را در سایر بیماری‌های مزمن می‌بینیم، به ویژه اگر استروژن، زودتر از موعد با یائسگی زودتر یا پره مچور از بین برود».  این تحقیق ارتباط واضحی در از بین رفتن زودرس هورمون‌ها (یائسگی زودرس یا پره مچور- تخمدان‌های برداشته شده زودرس) و تسریع در پیری و پیشرفت بیماری‌های مزمن، از جمله افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، پوکی‌استخوان، زوال عقل و حتی مرگ زودرس دارد. این مطلب را نیز دکتر فوبین یکی از همکاران نویسنده تحقیق در مورد عواقب بالقوه سلامتی طولانی مدت بر یائسگی زودرس بود بیان کردند.

مطالعه‌ای که در اکتبر سال ۲۰۱۷ در Diabetologia منتشر شد، نشان داد که زنانی که یائسگی طبیعی در سنین پایین‌تر داشتند (۴۴ سال یا جوان‌تر) در معرض خطر بیش‌تری برای ابتلا به دیابت نوع ۲ بودند.

قرص‌های ضدبارداری که با افزایش خطر دیابت نوع ۲ همراه هستند

این مطالعه همچنین نشان داد که استفاده از قرص های ضد بارداری حداقل یک بار با ۳۳ درصد افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ در مقایسه با زنانی که هرگز از آن‌ها استفاده نکرده بود همراه بود. نویسندگان گفتند: « خطر ناشی از داروهای ضدبارداری خوراکی می‌تواند منجر به توصیه‌هایی برای زنان جوان در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع دو شود، مانند افرادی که دارای سابقه خانوادگی دیابت هستند، افرادی که دارای اضافه وزن یا چاقی هستند، یا مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک».

نتایج جدید دلیلی برای نخوردن قرص‌های ضدبارداری وجودندارد

دکتر فوبیون می گوید:علت این امر که قرص های ضد بارداری می‌توانند خطر ابتلا به دیابت نوع دو را افزایش دهند مشخص نمی‌باشد، اما به طور بالقوه می‌تواند مربوط به پروژسترون موجود در قرص ضدبارداری خوراکی (OCP) باشد، بنابراین، خطر ممکن است براساس نوع پروژستوژن موجود در OCP متفاوت باشد. وی افزود: « در هر صورت، زنان نباید تصمیم‌گیری خود را در مورد روش پیشگیری از بارداری بر اساس این نتایج تغییر دهند.»

برای درک بهتر ارتباط قرص و دیابت تحقیقات بیشتری لازم است

تاتولاشویلی موافق است که هیچ توضیحی روشن درباره استفاده قرص‌های ضدبارداری با افزایش خطر دیابت نوع ۲ در ارتباط نیست. فرضیه دیگر این است که قرص‌های ضدبارداری می‌توانند منجر به استرادیول بالاتر از حد طبیعی شوند، که می‌تواند باعث مقاومت به انسولین در کبد یا کاهش راندمان استفاده از گلوکز و حمل و نقل در سلول‌های ماهیچه‌ای شود.

تاتولاشویلیلی می‌گوید: « تحقیقات بیشتری در مورد تأثیر هر نوع قرص و در معرض قرار گرفتن داروهای ضدبارداری قبل ازبه کار بردن این یافته ها در اقدامات بالینی و راهکارهای پیشگیری مورد نیاز است.»

 

منبع: everydayhealth.com


*مطالب مرتبط:

_اختلال ملال پیش از قاعدگی چیست؟ علائم آن کدامند؟
_چرا ویتامین «D» می‌تواند خطر ابتلا به سرطان سینه را کاهش دهد؟
_سوال و پاسخ ( علت خونریزی‌های قبل از یائسگی و شرایط جلوگیری آن چیست؟)
_سوال و پاسخ ( عوارض بالا بودن هورمون پرولاکتین چیست؟)
_آیا کیست تخمدان سرطانی می‌شود؟
_راهکارهایی مؤثر برای پیشگیری از فرسودگی زنان در زندگی
_سرطان رحم در زنان، چه کسانی مستعدترند؟
_بیماری‌هایی که زنان از مادران‌شان به ارث می‌برند!
_بخور و نخورهای دوران قاعدگی
_سوال و پاسخ ( علل شایع درد سینه در زنان چیست؟ )

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

این مطالعه نگرانی‌های مربوط به مواد طبیعی روانگردان را بیان می‌کند

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه, روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, ایدز و انواع اعتیاد,

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که طی یک دوره ۱۷ ساله، مردم ایالات متحده استفاده از مواد روانگردان طبیعی را افزایش داده‌اند و مردم معتقدند که آن‌ها بی‌خطر هستند. این میزان مصرف منجر به گزارشات زیادی در مورد علائم جانبی در بزرگسالان و کودکان شده است.
Kratom ( کراتوم) و سایر مواد روانگردان فعال طبیعی ممکن است نیاز به مقررات سخت‌تری داشته باشند.
مردم صدها و یا هزاران سال است  که در طب سنتی و حتی بخشی از اقدامات معنوی از مواد روانگردان فعال طبیعی استفاده می کنند.
از آن‌جا که این مواد از منبعی مانند گیاهان و قار‌ها به دست می‌آیند، بسیاری از افراد معتقدند که این مواد بی‌خطر هستند.
اما به دلیل این‌که در سیستم عصبی مرکزی با فرآیندهای بیولوژیکی تداخل دارند، می‌توانند تهدیدی برای سلامتی انسان باشند. این مداخلات همچنین می‌تواند باعث سرخوشی و تغییر حالات هوشیاری شود.
به‌همین دلیل، اکنون بسیاری از افراد برای اهداف تفریحی از مواد روانگردان فعال طبیعی استفاده می‌کنند.

تحقیقات جدید، برروی مردم آمریکا جهت بررسی عوارض جانبی ناشی از قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان که در طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۱۷ گزارش کرده‌اند، مورد مطالعه قرار داده است.
مرکز تحقیقات و سیاست‌های آسیب‌دیدگی در پژوهشگاهی در بیمارستان کودکان ملی در کلمبوس و اوهایو، با کالج پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو و کلمبوس، برای انجام این مطالعه همکاری کردند.
در مقاله جدید – که در مجله Clinical Toxicology چاپ شده است – محققان توضیح می‌دهند که در سطح جهانی، بسیاری از این مواد همچنان به‌صورت نادرست تنظیم می‌شوند. این بدان معنی است که دستیابی به مواد برای افراد از طریق کانال‌های آنلاین بسیار آسان است.

نویسندگان این مطالعه می‌نویسند: « تریاک، کوکائین و ماری‌جوانا رایج‌ترین آن‌ها هستند و در کنوانسیون مواد مخدر سازمان ملل در سال ۱۹۶۱ گنجانده شده‌اند.»
با این‌حال، آن‌ها اضافه می‌کنند، « در حالی که این سه ماده گیاهی شناخته شده، بیش ازسایر مواد روانگردان فعال طبیعی که هم اکنون از طریق این کنوانسیون یا اصلاحیه‌های آن تحت کنترل بین‌المللی نیستند تنظیم شده می‌باشند. عدم وجود مقررات منجر به افزایش در دسترس بودن آن‌ها بویژه در اینترنت شده است.
۳۵٪ از مواجهه با این مواد در نوجوانان است.

برای مطالعات جدید، محققان به داده هایی از سیستم داده‌های سمی ملی در مورد قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی در جمعیت ایالات متحده دسترسی پیدا کردند.
از اول ژانویه ۲۰۰۰ تا ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۷ ، سیستم ملی داده‌های سمی، ۶۷۳۶۹ مورد از قرار گرفتن در معرض خطر با داروهای طبیعی روانگردان را پردازش کرده است. این آمار بیانگر میانگین ​۳،۷۴۳ مورد در سال یا حدود ۱۰ مورد در روز است.

هنری اسپیلر، نویسنده مطالعه هشدار می‌دهد: « این مواد با عواقب پزشکی جدی، از جمله تشنج، اغما، مسائل تنفسی، فشارخون، خشکی دهان، افزایش ضربان قلب، حالت تهوع، کاهش اشتها، یبوست در بزرگسالان و کودکان همراه است.»
بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ ، افزایش عمومی میزان قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی وجود داشته است. با این حال، کاهش در معرض بودن تعداد زیادی از افراد نیز وجود دارد – که البته با استثنائات اندک همراه است.
در این مدت ، ۱۵۰ درصد در معرض قرار گرفتن با ماری جوانا ، ۶۴ درصد افزایش در معرض جوز هندی (که حاوی ماده توهم زایی myristicin است) و افزایش ۴/۹۴۸٫۹ درصد در معرض قرار گرفتن کراتوم بود که برگ های آن حاوی مواد تغییر دهنده قدرتمند ذهن است.

اسپیلر خاطرنشان کرد که ۴۷٪ از مواد روانگردان طبیعی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ ، ماری جوانا می باشد که اکنون قانونی است – برای اهداف پزشکی یا به صورت تفریحی – در ۳۳ ایالت آمریکا، دراحیه کلمبیا ، گوام ، پورتوریکو و جزایر ویرجین آمریکا نیز قانونی است.
اسپیلر توصیه می‌کند: « در حالی که ایالت های بیشتری به قانونی کردن ماری جوانا به اشکال مختلف ادامه می‌دهند، والدین و ارائه دهندگان مراقبت‌های بهداشتی باید آن را مانند سایر داروها تلقی کنند: قفل شده ، دور از دسترس و دور از چشم کودکان.» وی هشدار می‎دهد که «به ویژه در موردغذاها و محصولات خوراکی بوجود آمده با مواد مخدر، کودکان کنجکاو آنها را با شیرینی یا غذای بچه‌گانه اشتباه می‌گیرند، و این یک خطر بسیار واقعی برای آسیب است.»

طبق یافته‌های مطالعه ، ۴۱٪ از مواجهه های خطرناک در افراد ۱۹ ساله و بالاتر رخ داده است ، و ۳۵٪ در افراد ۱۳ تا ۱۹ ساله رخ داده است.
مردان بیش‌ترین موارد (۶۴٪) از قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی ، گزارش شدند و تقریباً همه موارد (۹۱٪) مواجهه در داخل خانه اتفاق افتاد.
علاوه بر ماری‌جوانا، موادی که میزان مواجهه آنها بین ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته بود علف‌های هرز جیمسون است  که ۲۱٪ از مواجهه و قارچ توهم زا که ۱۶٪ از آن‌ها را تشکیل می‌داد.

نگرانی در مورد مقررات
Kratom khat (که شامل محرک کاتینون است)، گیاهان مختلف آنتی‌کولینرژیک (اختلال در سیستم عصبی مرکزی) و قارچ‌های توهم‌زا بیش‌ترین میزان پذیرش در بیمارستان را به دلیل قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان فعال طبیعی تشکیل می‌دهند. آنها همچنین بیش‌تر موارد عواقب پزشکی جدی را به خود اختصاص داده‌اند.
به‌علت مصرف کراتوم ۸ مورد از ۴۲ مرگ‌و‌میر ناشی از مصرف مواد روانگردان طبیعی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷  می‌باشد.
همچنین، ۷ مورد از ۴۲ مورد مرگ در افراد زیر ۱۸ سال رخ داده است و ۵ مورد از ۴۲ مورد مرگ در افراد ۱۳ تا ۱۹ ساله رخ داده است. این مرگ‌ومیر در اثر قرار گرفتن در معرض گیاهان آنتی‌کولینرژیک، قارچ‌های توهم‌زا، کاوا کاوا یا ماری‌جوانا ایجاد شده است. دو مورد از ۴۲ مرگ در کودکان در سن ۱۲ سال یا کم‌تر اتفاق افتاده و هر دو به دلیل قرار گرفتن در معرض ماری‌جوانا بودند.

محققان خاطرنشان کردند که در حال حاضر برخی از گیاهان محرک  روان، به ویژه کراتوم، به طور مناسب تنظیم نمی‌شوند.
« Kratom در حال حاضر به عنوان یک مکمل رژیم غذایی طبقه‌بندی می‌شود، و بنابراین به اندازه مانند سایر داروها همان کیفیت و نظارت ایمنی سازمان غذا و داروی ایالات متحده را دریافت نمی‌کند.»

بر خلاف این مطلب ، محققین می‌افزایند « سازمان نظارت مواد مخدر (آمریکا) ،به علت پتانسیل اعتیاد‌آور کراتوم و مرگ‌ومیر ناشی از استفاده از آن» در مورد کراتوم ابراز نگرانی کردند.
اسپیلر و تیم می‌نویسند: « در سال ۲۰۱۶ ، DEA (سازمان نظارت مواد مخدر امریکا) در لیست خود کراتوم را به عنوان داروی برنامه ۱ اعلام کرد، که متعاقبا به دلیل پاسخ منفی عمومی در کمتر از ۲ ماه برداشت کرد.»

براساس شواهد جمع آوری شده اسپیلر و همکارانش – از جمله نتایج این تحقیق – نشان دادند که موسسات فدرال تلاش‌های خود را برای تنظیم میزان مواد روانگردان طبیعی به ویژه کراتوم به‌طور دقیق‌تر افزایش می‌دهند.

 

منبع: medicalnewstoday.com


*مطالب مرتبط:

_علم اعتیاد
_شواهد جدید دربارۀ گیاه شاه‌دانه ( حشیش ) و اسکیزوفرنی
_تاثیر خانواده گیاه شاه‌دانه ( گراس ) بر روی اسپرم، تخمک و “DNA “
_آیا می‌توانید سیگار بکشید و خون اهدا کنید؟

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

چرا مغز شما نیاز به ورزش دارد

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری,ورزش درمانی

 

به گزارش سایت scientificamerican.com

تاریخ تکاملی انسان توضیح می‌دهد که چرا فعالیت بدنی برای سلامت مغز مهم است.

در دهه ۱۹۹۰، محققان مجموعه‌ای از اکتشافات را که می تواند یک کشف اساسی برای علوم اعصاب باشد اعلام کردند. برای ده‌ها سال بیان می‌کردند که مغز بالغ ناتوان از رشد نورون‌های جدید است. این فکر ادامه یافت و معتقد بودند تا هنگامی که یک فرد به بزرگسالی برسد، مغز به جای به دست آوردن نورون‌ها شروع به از دست دادن آن‌ها می‌کند. اما شواهد نشان می‌داد که مغز بالغ می‌تواند در واقع نورون‌های جدیدی تولید کند. در یک آزمایش خاص با موش‌ها، دانشمندان دریافتند که دویدن ساده بر روی یک چرخ باعث به وجود آمدن نورون‌های جدید در هیپوکامپ با حافظه مرتبط است می‌شود.

از آن زمان، مطالعات دیگر نشان داده‌اند که ورزش بر روی مغز انسان نیز تأثیرات مثبتی دارد، به ویژه زمانی که ما در سنین بالا قرار می‌گیریم، ممکن است به کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر و سایر بیماری‌های نورودژنراتیو منجر شود. اما این تحقیق یک سؤال اساسی را مطرح کرده است: چرا ورزش بر مغز تأثیر می‌گذارد؟

فعالیت بدنی عملکرد بسیاری از سیستم‌های اندام بدن را بهبود می‌بخشد، اما معمولاً اثرات آن با عملکرد بهتر ورزشی مرتبط است. به‌عنوان مثال، هنگام راه رفتن یا دویدن، ماهیچه‌های شما نیاز به اکسیژن بیشتری دارند و با گذشت زمان سیستم قلبی عروقی با افزایش اندازه قلب و ساخت رگ‌های خونی جدید واکنش نشان می‌دهد.

تغییرات قلبی عروقی در درجه اول پاسخی به چالش‌های بدنی ایجاد شده با ورزش است که می‌تواند استقامت را تقویت کند. اما چه چالشی پاسخی در مغز ایجاد می‌کند؟

پاسخ به این سؤال مستلزم آن است که در مورد نظرات خود درباره ورزش تجدید نظر کنیم. افراد اغلب پیاده روی و دویدن را فعالیت‌هایی می‌دانند که بدن قادر به انجام آن به صورت خودکار است. اما تحقیقات انجام شده در طول یک دهه گذشته توسط ما و دیگران نشان می‌دهد که این نظر عامیانه اشتباه است. در عوض، به نظر می‌رسد ورزش به همان اندازه یک فعالیت بدنی یک نوع فعالیت شناختی است.

در حقیقت، این پیوند بین فعالیت بدنی و سلامت مغز ممکن است منشأ ویژگی‌های بارز بشر را در میلیون‌ها سال پیش مشخص کند. اگر بهتر بفهمیم که چرا و چگونه ورزش مغز را درگیر می‌کند، شاید بتوانیم از مسیرهای فیزیولوژیکی مربوطه برای طراحی روال‌های جدید ورزش استفاده کنیم که شناخت افراد را در سن بالا تقویت می‌کند – این همان کارهایی است که ما شروع کرده‌ایم

فلکس کردن مغز
برای کشف این‌که چرا ورزش به نفع مغز است، ابتدا باید در نظر بگیریم که کدام جنبه‌های ساختاری و شناختی مغز بیشتربه ورزش پاسخگو هستند. هنگامی که محققان در موسسه مطالعات بیولوژیکی Salk در لا جولا، کالیفرنیا، به سرپرستی فرد گج و هنریت ون پراگ، در دهه ۱۹۹۰ نشان دادند که دویدن باعث افزایش تولد سلول‌های عصبی هیپوکامپ جدید در موش‌ها می‌شود، آن‌ها خاطرنشان کردند که به نظر می‌رسد این روند باعث تولید پروتئینی بنام فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) می‌شود.

BDNF در بدن و مغز تولید می‌شود و رشد و بقای نورون‌های نوپا را تقویت می‌کند. گروه Salk و دیگران در ادامه اظهار داشتند که نوروژنز ناشی از ورزش با بهبود عملکرد در انجام وظایف مربوط به حافظه در جوندگان همراه است.

نتایج این مطالعات قابل توجه بود زیرا آتروفی هیپوکامپ به‌طور گسترده با مشکلات حافظه در افراد سالم دوران پیری مرتبط است و در افراد مبتلا به بیماری‌های عصبی مانند آلزایمر تا حد زیادی گسترش می‌یباد. یافته‌های موجود در جوندگان شروع نگاهی اجمالی به چگونگی مقابله با این کاهش با انجام ورزش را نشان می‌دهد.

در پی تحقیق بر روی حیوانات، محققان در یکسری تحقیقاتی که انجام دادند مشخص کردند در انسان، دقیقاً مانند جوندگان، ورزش هوازی منجر به تولید BDNF می‌شود و ساختارش را تقویت می‌کند – یعنی اندازه و اتصال مناطق کلیدی مغز، از جمله هیپوکامپ.

هیپوکمپوس (هیپوکام یا هیپوکامپ) (hippocampus) قسمتی از دستگاه کناره‌ای (سیستم لیمبیک) در مغز می‌باشد که مرکز یادگیری‌ست.
هیپوکامپ ساختمان عصبی خمیده‌ای‌ست که در مغز در کف ناصیه میانی بطن طرفی مغز قرار دارد.

در یک کارآزمایی تصادفی که در دانشگاه ایلینویز در Urbana-Champaign توسط کرک اریکسون و آرتور کرامر انجام شد، ۱۲ ماه تمرین هوازی منجر به افزایش سطح BDNF، افزایش اندازه هیپوکامپ و افزایش حافظه در بزرگسالان مسن شد.

سایر محققان ارتباطات بین ورزش و هیپوکامپ را در انواع مطالعات مشاهده کرده‌اند. در مطالعه ما در مورد بیش از ۷۰۰۰ میان‌سال تا افراد مسن‌تر در ایالات متحده، که در سال ۲۰۱۹ در تصویربرداری و رفتار مغز منتشر شد، نشان دادیم افرادی که بیش‌تر وقت خود را صرف انجام فعالیت بدنی متوسط ​​تا شدید می‌کنند، حجم هیپوکامپ بیش‌تری دارند.

اگرچه هنوز نمی‌توان گفت که آیا این اثرات در انسان با نوروژنز یا سایر اشکال انعطاف‌پذیری مغز، از جمله افزایش ارتباط بین نورون‌های موجود، ارتباط دارد، باز هم، نتایج به روشنی نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به نفع گسترش هیپوکامپ مغز و عملکردهای شناختی آن باشد.

محققان همچنین ارتباطات واضحی را بین ورزش هوازی و فواید ایجاد شده در سایر قسمت‌های مغز، از جمله گسترش قشر جلوی مغز، که دقیقاً در پشت پیشانی قرار دارد، ثبت کرده‌اند. تقویت در این منطقه به عملکردهای واضح‌تر و شناختی اجرایی مرتبط است، که شامل جنبه‌هایی از برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و توانایی‌های چند وظیفه‌ای است – که مانند حافظه در افراد با پیری سالم رو به زوال می‌رود و در حضور آلزایمر تخریب می‌شوند. دانشمندان گمان می‌کنند که افزایش ارتباط بین نورون‌های موجود، به جای تولد نورون‌های جدید، باعث ایجاد تأثیرات مفید ورزش بر روی قشر جلوی مغز و سایر مناطق مغز در خارج از هیپوکامپ می‌شود.

درست و فعال
با وجود شواهد و مدارکی مبنی بر اینکه ورزش هوازی می‌تواند باعث تقویت سلامت مغز بویژه در افراد مسن شود، قدم بعدی این بود که بفهمیم فعالیت‌های بدنی چه چالش‌های شناختی را به وجود می‌آورد که باعث این واکنش تطبیقی ​​می‌شود. بررسی رابطه تکاملی بین مغز و بدن ممکن است نقطه خوبی برای شروع باشد. Hominins (گروهی که شامل انسان‌های مدرن و نزدیکان در معرض انقراض است) بین شش میلیون تا هفت میلیون سال پیش از نسل منتهی به نزدیک‌ترین اقوام زنده کنونی ما، شامپانزه‌ها و بونوبوها جدا می‌شوند.

در آن زمان، هومینین تعدادی از سازگاری‌های آناتومیکی و رفتاری را تکامل داد که ما را از سایر نخستین‌ها متمایز می‌کند. دو مورد از این تغییرات تکاملی خاص در ورزش مربوط به عملکرد مغز به روشی است که امروزه افراد می‌توانند از آن استفاده کنند.

اول، اجداد ما از قدم زدن برروی چهار پا به سمت قائم بر روی پاهای عقب خود تغییر حرکت دادند. این وضعیت دو پا به این معناست که مواقعی وجود دارد که بدن ما به جای دو یا چند اندام مانند سایر میمون‌ها با یک پا به تعادل می‌رسد. برای انجام این کار، مغز ما باید حجم وسیعی از اطلاعات را با یکدیگر هماهنگ کنند و در این فرآیند، و همچنین جهت حفظ تعادل، فعالیت‌های عضلانی بدن انجام می‌شود. ضمن هماهنگی این اقدامات، باید مراقب هرگونه موانع زیست محیطی نیز باشیم. به عبارت دیگر، صرفاً به این دلیل که ما دوپا هستیم، ممکن است مغز ما از نظر اجداد چهارپایه ما از لحاظ شناختی به چالش کشیده شود.

دوم، شیوه زندگی هومینین‌ها تا حدی تغییر یافت که سطح بالاتری از فعالیت هوازی را در بر بگیرد. شواهد جمع آوری شده ازفسیل‌ها حاکی از آن است که در مراحل اولیه تکامل انسان، اجداد ما احتمالاً میمونهای دوقطبی نسبتاً بی‌تحرک بودند که عمدتا گیاه می‌خوردند. اما در حدود دو میلیون سال پیش، با خشک شدن زیستگاه‌ها در شرایط جوی خنک، حداقل یک گروه از انسان‌های اجدادی شروع به شکار حیوانات و جمع‌آوری غذاهای گیاهی به روش جدید کردند. نزدیک به دو میلیون سال تا زمان ظهور کشاورزی و گله داری حدود ۱۰ هزار سال پیش، شکار و جمع‌آوری بر استراتژی‌های امرار معاش حاکم بود. هرمان پونتزر از دانشگاه دوک و برایان وود از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، نشان داد که به دلیل مسافت طولانی که در جستجوی غذا طی می‌کردند، شکار و جمع آوری، نیازمند فعالیت‌های هوازی بسیار بیش‌تری نسبت به سایر میمون‌ها داشت.

افزایش تقاضا باعث شد که این تغییر که به سمت یک روال فعال بدنی می‌باشد در مغز روتین انجام شود. وقتی شکارچیان از آن‌جا دور می‌شوند، شکارچیان باید اطراف‌شان را مورد بررسی قرار دهند تا مطمئن شوند که در کجا هستند. این نوع ناوبری فضایی به هیپوکامپ، همان ناحیه مغزی متکی است که از ورزش سود می‌برد و با افزایش سن به آتروفی تمایل دارد.

آتروفی (به انگلیسی: Atrophy) به معنی ار بین رفتن جزئی یا کامل بخشی از بدن است مثل پوست یا بافت یا عضوی که رشد بهنجار داشته‌است. در از بین رفتن تعداد یاخته‌ها تغییری نمی‌کند بلکه اندازه و محتویات آنها کاهش می‌یابد. که علل آتروفی شامل جهش ( ژن می‌تواند به هنگام ساختن اندام از بین برود)، تغذیه ضعیف، گردش خون ضعیف، از دست دادن حمایت هورمونی، از دست دادن اعصاب اندام‌ها، مقدار بیش از حد آپوپتوز در سلول‌ها و استفاده نادرست یا نداشتن ورزش یا بیماری ذاتی در خود بافت است.

علاوه بر این، آن‌ها باید با استفاده از اطلاعات حسی سیستم‌های بینایی و شنوایی خود، منظره‌های غذایی را اسکن کنند. آن‌ها باید به خاطر داشته باشند که قبلاً کجا بوده‌اند و چه نوع خاصی از مواد غذایی موجود بوده است. مغز از این اطلاعات از حافظه کوتاه مدت و بلند مدت استفاده می‌کند و به افراد امکان می‌دهد تصمیم بگیرند و برنامه‌ریزی کنند تا مسیرهای شناختی خود را که توسط هیپوکامپ و قشر جلوی مغز پشتیبانی می‌شود، در سایر مناطق انجام دهد. شکارچیان همچنین اغلب به‌صورت گروهی علوفه می‌کنند، در این حالت ممکن است مکالمه داشته باشند در حالی که مغز آن‌ها تعادل خود را حفظ کرده و آن‌ها را به صورت مکانی در محیط خود قرار می‌دهد. تمام این وظایف چند بخشی تا حدودی توسط قشر جلوی مغز کنترل می‌شود که با افزایش سن نیز تمایل به کاهش دارد.

اگرچه هر حیوان علوفه‌ای (منظور حیوانی است که برای تهیه غذا به‌طور گسترده‌ای نیازمند جستجوی غذا می‌باشد) باید حرکت کند و بفهمد کجا می‌تواند غذا را پیدا کند، شکارچی-جمع‌آوری کننده مجبور به انجام این کارها در طی مسیرهای تندتر هستند که می‌توانند بیش از ۲۰ کیلومتر باشند. با سرعت زیاد، کار چند وظیفه‌ای حتی سخت‌تر می‌شود و نیاز به پردازش سریع‌تر اطلاعات دارد. از دیدگاه تکاملی، معقول است که یک مغز آماده پاسخگویی به مجموعه چالش‌ها در حین و بعد از غذا دادن باشد تا شانس موفقیت در یافتن غذا را به حداکثر برساند. اما منابع فیزیولوژیکی مورد نیاز برای ساختن و حفظ چنین مغزی – از جمله آن‌هایی که از تولد و بقای نورون‌های جدید حمایت می‌کنند – به انرژی بدن نیازدارند، به این معنی که اگر به‌طور مرتب از این سیستم استفاده نکنیم، احتمالاً این مزایا را از دست خواهیم داد.

این دیدگاه تکاملی علوم عصبی در مورد ورزش و مغز امروزه پیامدهای عمیقی برای انسان دارد، که در مقاله‌ای که در سال ۲۰۱۷ درTrends in Neurosciences منتشر شده است، به تفصیل آورده‌ایم. در جامعه مدرن امروزی، برای یافتن مواد غذایی جهت بقا نیازی به فعالیت بدنی هوازی نداریم. آتروفی مغز و شناختی که از بین می‌رود، ممکن است تا حدودی با عادت‌های کم تحرک ما مرتبط باشد. اما صرفاً بیش‌تر ورزش کردن ممکن است توانایی کامل فعالیت بدنی را برای حفظ افت مغزی در معرض درک قرار ندهد. در واقع، مدل ما نشان می‌دهد که حتی افرادی که قبلاً فعالیت هوازی زیادی دارند، ممکن است بخواهند امور روزمره خود را تغییر دهند.

این امکان وجود دارد که ما همیشه نتوانیم به روش‌هایی که از مکانیسم‌های تکامل یافته ما برای حفظ عملکرد مغز بهره بگیرند استفاده کنیم. به روش‌هایی که بسیاری از ما ورزش هوازی خود را انجام می‌دهیم ، فکر کنید. اغلب ما به سالن‌های بدن‌سازی می‌رویم و از یک ماشین ورزش ثابت استفاده می‌کنیم. وظیفه شناختی‌ترین خواستار در چنین تمرین ممکن است این باشد که تصمیم بگیرد چه کانال را در تلویزیون داخلی تماشا کند.

از این گذشته، این دستگاه‌ها برخی از نیازهای حفظ تعادل و تنظیم سرعت را از بین بسیاری از چالش‌های ذاتی شناختی حرکت در طی یک محیط در حال تغییر، حذف می‌کنند.

اگر این شکل از ورزش ما را تغییر دهد، چه می‌شود؟ اجداد ما در دنیایی غیرقابل پیش‌بینی تکامل یافتند. اگر ما می‌توانیم روال ورزش خود را تغییر دهیم تا شامل چالش‌های شناختی مانند مواردی باشد که پیشوایان شکارچی-جمع‌کننده ما با آن روبرو بودند چه می‌شد؟ اگر بتوانیم با انجام فعالیت‌های خواستار شناختی، اثرات ورزش را تقویت کنیم، شاید بتوانیم اثر بخشی رژیم‌های ورزشی با هدف تقویت شناخت در دوران پیری را افزایش دهیم و به‌طور بالقوه حتی باعث تغییر مسیر بیماری‌های نورودژنرتیو مانند آلزایمر می‌شویم.

حرکت کنید و فکر کنید
در حقیقت، یک تحقیق در حال پیشرفت نشان می‌دهد ورزش با تحریک شناختی ممکن است در واقع بیش‌تر از ورزش‌هایی که باعث چنین تقاضای شناختی نمی‌شوند، برای مغز مفید باشد. به‌عنوان مثال، Gerd Kempermann  و همکارانش در مرکز درمان‌های احیا کننده در درزدن در آلمان در مورد این امکان با مقایسه رشد و بقای سلول‌های عصبی جدید در هیپوکامپ موش پس از ورزش به تنهایی یا بعد از ورزش همراه با دسترسی به یک محیط غنی شده شناختی مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها یک اثر افزودنی پیدا کردند ورزش به تنهایی برای هیپوکامپ خوب بود، اما ترکیب فعالیت بدنی با خواسته‌های شناختی در یک محیط تحریک‌کننده حتی بهتر بود و منجر به پیدایش نورون‌های جدیدتری نیز می‌شد. به نظر می‌رسید استفاده از مغز حین و بعد از ورزش باعث افزایش بقای نورون می‌شود.

ما و دیگران – با امید نتایج دلگرم کننده- به تازگی شروع به گسترش این مطالعات از حیوانات برروی انسان کرده‌ایم. به‌عنوان مثال، محققان در جستجوی ترکیب ورزش و چالش‌های شناختی برروی افرادی که دارای کاهش قابل توجه شناختی هستند، تحقیق کرده‌اند.

کای اندرسون-هانلی از کالج Union در Schenectady ، N.Y، تمرین همزمان و مداخلات شناختی را در افراد دارای اختلال شناختی خفیف آزمایش کرده است، شرایطی که با افزایش خطر ابتلا به آلزایمر همراه است. مطمئناً قبل از این‌که بتوانیم نتیجه‌گیری قطعی داشته باشیم، کارهای بیش‌تری در جمعیت‌هایی مانند این انجام می‌شود، اما نتایج تا کنون حاکی از آن است که افرادی که در حال حاضر کاهش شناختی را تجربه کرده‌اند ممکن است از انجام ورزش هنگام انجام یک بازی ویدئویی ذهنی بهره‌مند شوند و بهبود یابند.

در مطالعات مربوط به بزرگسالان سالم، اندرسون هانلی و همکارانش همچنین نشان داده‌اند که ورزش همزمان با انجام یک بازی ویدئویی شناختی و چالش برانگیز ممکن است افزایش بیش‌تری در گردش BDNF نسبت به انجام ورزش به تنهایی ایجاد کند. این یافته‌ها بیشتر این ایده را تقویت می‌کند که BDNF در ایجاد بهره‌مندی مغز ناشی از ورزش نقش مهمی دارد.

در مطالعه خود، ما یک بازی طراحی کرده‌ایم که به‌طور خاص جنبه‌های شناخت را به چالش بکشد که با افزایش سن کاهش می‌یابد دارند و احتمالاً در دوران جمع‌آوری علوفه لازم بوده است. در بازی ، بازیکنان در هنگام دوچرخه‌سواری در سطح شدت هوازی متوسط ​​، به صورت مکانی حرکت می‌کنند و وظایف توجه و حافظه را کامل می‌کنند. برای ارزیابی پتانسیل این روش برای تقویت عملکرد شناختی در بزرگسالان سالخورده، ما گروهی را که در حین انجام بازی ورزش داشتند را با گروهی که ورزش بدون بازی داشتند، گروهی که بازی را بدون ورزش انجام می‌دهد، و گروه کنترل که فقط طبیعت را تماشا می‌کنند مقایسه کردیم. نتایج تاکنون خوش‌بینانه بوده است.

بسیاری از گروه‌های تحقیقاتی دیگر در حال آزمایش ترکیبی از ورزش و کارهای شناختی هستند. در آینده‌ای نزدیک، ما احتمالاً ایده بهتری خواهیم داشت که چگونه می‌توان آن‌ها را برای حمایت و تقویت شناخت در افراد سالم و افرادی که دچار کاهش شناختی مرتبط با بیماری هستند، به بهترین نحو انجام داد. علاوه بر مداخلات ویژه طراحی شده مشابه مواردی که در اینجا توضیح داده شده است، این امکان وجود دارد که مشارکت در ورزش‌هایی که به ترکیبی از کارهای شناختی و هوازی احتیاج دارند، راهی برای فعال کردن این مزایای مغزی باشد.

به‌عنوان مثال، ما اخیراً نشان دادیم که دونده‌های متقاطع دانشگاهی که به‌طور گسترده در مسیرهای پیاده‌روی در فضای باز تمرین می‌کنند، باعث افزایش اتصال بین مناطق مغزی مرتبط با عملکردهای شناختی اجرایی در مقایسه با بزرگسالان جوان اما کم تحرک‌تر شده است. تحقیق آینده به ما کمک خواهد کرد تا دریابیم که آیا این مزایا دردوندگانی که در مناطق کم‌تر پیچیده‌تری تمرین می‌کنند، مثلاً در یک تردمیل، بیشتر است یا خیر؟

هنوز چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد اگر چه برای تهیه نسخه‌های خاص برای ترکیب تمرینات و کارهای شناختی هنوز خیلی زود است، اما با اطمینان می‌توان گفت ورزش با افزایش سن، نقش اساسی در حفظ عملکرد مغز دارد. دستورالعمل‌های وزارت بهداشت، درمان و خدمات انسانی ایالات‌متحده نشان می‌دهد که افراد باید حداقل ۱۵۰ دقیقه در هفته با شدت متوسط ​​یا حداقل ۷۵ دقیقه در هفته با شدت شدید (یا ترکیب معادل آن دو) در ورزش هوازی مشارکت کنند. رعایت آن یا انجام بیش از آن توصیه‌های ورزشی برای بدن مفید است و ممکن است سلامت مغز را بهبود بخشد. کارآزمایی‌های بالینی در مورد اثربخشی ورزش همراه با تمرینات شناختی بسیار بیش‌تر به ما می‌گوید – مثلاً چه نوع فعالیت‌های ذهنی و جسمی بیشترین تأثیر را دارد و شدت و مدت زمان مطلوب ورزش برای تقویت شناخت لازم است؟ اما با توجه به شواهد و مدارکی که تاکنون داشته‌ایم، معتقدیم با ادامه تحقیقات دقیق می‌توان مسیرهای فیزیولوژیکی مربوط به مغز و بدن ایجاد کرد واز ظرفیت تطبیقی ​​مغز ما برای ایجاد انعطاف‌پذیری ناشی از ورزش در دوران پیری استفاده کند.

در پایان، کار کردن با بدن و مغز در حین ورزش ممکن است به تیز نگه داشتن ذهن در کل زندگی کمک می‌کند.

 

منبع: scientificamerican.com


*مطالب مرتبط:

_ آیا یادگیری یک زبان خارجی از زوال عقل پیشگیری می‌کند؟
_ رژیم غذایی حاوی کولین با کاهش خطر زوال عقل همراه است
_ آلزایمر در خواب حمله می‌کند
_خطر ابتلا به زوال عقل: آیا سبک زندگی و ژنتیک اهمیت دارند؟ از دیدگاه مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد
_ آزمایش خون جدید می‌تواند بیماری آلزایمر را ۳۰ سال زودتر تشخیص دهد.
_وگان و رژیم غذایی گیاهی سلامت مغز را به خطر می‌اندازد
_تشخیص آلزایمر ۷ سال قبل از بروز اولین علائم

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

محققان آزمایش خون برای بیماری ام‌اس انجام می‌دهند

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. , فرناز اخباری, اخبار پزشکی

 

به گزارش صفحه Science Nature Page

محققان اولین نشانگر خون را در مورد مولتیپل اسکلروزیس یافته‌اند. این آزمایش می‌تواند بین ۳ زیر گروه از بیماری با دقت ۸۵-۹۰٪ تمایز قایل شود. این یافته‌ها که ۱۲ سال به‌طول انجامید، به دانشمندان این امکان را می‌دهد تا تشخیص دهند که افراد با دقت ۸۵-۹۰٪ به کدام نوع از بیماری ام‌اس مبتلا هستند.

در حالی که از قدیم اثبات شده که بیماران به انجام آزمایشات گران قیمت نیاز دارند، نتایج جدید نشان می‌دهد که آزمایش خون می‌تواند این روند را تا حد زیادی ساده و سریع کند. این امر باعث می‌شود تا بتوانید به سرعت و آسان، پیش آگهی ۳ نوع MS انجام گیرد، و به پزشکان این امکان را می‌دهد تا درمان خود را برای بیماران ام‌اس با دقت بیش‌تری تطبیق دهند.

محققان گفتند که کیت آزمایش خون بالینی به‌طور بالقوه می‌تواند ظرف ۲ سال دیگر در دسترس باشد و این تحقیقات همچنین احتمالاً راهی کاملاً جدید از روش‌های درمانی MS را فراهم می‌کند که امکان توسعه یک درمان شخصی برای هر فرد را دارد.

اطلاعات منحصر به فرد حاصل از بیومارکرکه از یک فرد به دست می‌آید، امکان توسعه یک راهنمای درمان شخصی را برای هر بیمار فراهم می‌کند. همچنین نتایج به احتمال زیاد در درک پیشرفت سایر بیماری‌های ناشی از التهاب و نورودژنراسیون کمک کننده است.

از جمله بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون و اسکلروزیس جانبی آمیوتروفیک نیز که به‌عنوان Lou Gehrig’s  یا بیماری نورون حرکتی شناخته می‌شود. این آزمایش به خودی خود متکی به تشخیص ترکیباتی در مواد بیوشیمیایی خاصی است که از یک ماده شیمیایی به نام تریپتوفان استفاده می‌کند.

تریپتوفان در التهاب مغز نقش دارد. با افزایش دانش چگونگی پردازش تریپتوفان توسط سلول‌های ما، محققان قادر به شناسایی بهتر خواهند بود. درگیری در بسیاری از انواع بیماری‌های نورودژنراتیوقابل شهود است.

مولتیپل اسکلروزیس نوعی اختلال در سیستم عصبی مرکزی است که بیش از ۲٫۳ میلیون نفر در سراسر جهان را مبتلا می‌کند. بیماری ام‌اس شایع‌ترین بیماری عصبی است که در بزرگسالان جوان تأثیر دارد و اغلب بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی تشخیص داده می‌شود و ۳ برابر خانم‌ها بیش‌تر از آقایان درگیر می‌کند.

هنوز هیچ درمانی وجود ندارد.

 

منبع: Science Nature Page

 

 


*مطالب مرتبط:

_بیماری ام اس و گیاهان بهبودی آن
_کشف نوع جدیدی از سلول‌های ایمنی عامل بیماری ام‌.اس
_آشنایی با لرزش بدن و انواع آن
_سوال و پاسخ (علل دوبینی چشم چیست؟)
_خارش و سوزش عضلات

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

رژیم غذایی پرچرب ممکن است خطر سرطان روده بزرگ را افزایش دهد

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری, اخبار پزشکی

 

به گزارش سایت hindustantimes.com که در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

طبق یک مطالعه جدید، دو ژنی که به سلول‌های بنیادی روده که با چربی رژیم غذایی می‌سوزند کمک می‌کنند، ممکن است در سرطان روده بزرگ نقش داشته باشند.
این مطالعه، که در مجله Gastroenterology به چاپ رسیده است، ارتباط جدیدی بین نحوه مصرف چربی سلول‌ها و چگونگی تنظیم ژن‌ها در عملکرد سلول‌های بنیادی روده موش‌ها بیان کرده است.

مایکل ورزی، استاد ارشد گروه ژنتیک در دانشگاه راتجرز – نیوبرانزویک گفت: «این یافته مهم است زیرا دانشمندان نشان داده‌اند که وقتی چربی رژیم غذایی زیادی در روده وجود داشته باشد، تعداد سلول‌های بنیادی افزایش می‌یابد و باعث افزایش حساسیت به سرطان روده می‌شوند.»
افراد به‌طور طبیعی روزانه میلیون‌ها سلول روده را از دست می‌دهند، درست مثل این‌که سلول‌های پوستی را از دست می‌دهند.
سلول‌های بنیادی روده تحت تجدید مداوم قرار گرفته و گردش  مداوم از سلول‌های مخاط روده وجود دارد، اما عملکرد سلول‌های بنیادی تغییر یافته می‌تواند منجر به سرطان روده بزرگ شود.

مطالعات اخیر نشان داده است که سلول‌های بنیادی روده می‌توانند در حیواناتی که رژیم پرچرب «غربی» دارند افزایش یافته و بالقوه افزایش خطر سرطان در چنین رژیم‌هایی را مشخص کند.
در تحقیقات اخیر این تیم مشخص شد که دو ژن (HNF4A و HNF4G) با هم همکاری می‌کنند تا عملکرد مناسب آستر روده را ارتقا دهند.
در مطالعه جدید، آن‌ها دریافتند که موش‌ها هنگام غیرفعال شدن این ژن‌ها سلول‌های بنیادی روده را از دست می‌دهند و این اهمیت آن‌ها را تایید می‌کند. دانشمندان معتقدند که این ژن‌ها به سلول‌های بنیادی در سوزاندن چربی کمک می‌کنند و انرژی لازم را برای آن‌ها فراهم می‌کنند.
همراه با پیشرفت بیشتر، محققان امیدوارند که بررسی کنند که آیا این دو ژن در رژیم غذایی با چربی زیاد باعث کاهش تعداد سلول‌های بنیادی و خطر ابتلا به سرطان می‌شوند؟

منبع: hindustantimes.com


*مطالب مرتبط:

_افزایش تمایل به فست‌فود با محرومیت از خواب و علت آن
_مهم‌ترین نشانه‌ها و روش درمان روده ناسالم
_ رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش خطر سرطان پستان می‌شود
_رابطۀ روده با مغز از دیدگاه مدرسهٔ عالی پزشکی دانشگاه هاروارد
_آیا غذاهای چرب باعث افسردگی و کاهش سروتونین می‌شوند؟
_چگونه روده‌ای سالم داشته باشیم
_معرفی راه‌هایی برای بهبود باکتری‌های روده بر اساس یافته‌های علمی

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

مکانیسم ترمیم استخوان می‌تواند کاربردهای درمانی جدیدی را ارائه دهد

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری, اخبار پزشکی

 

به گزارش سایت سازمان بهداشت اروپا ( healtheuropa.eu ) که در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

محققان در حال بررسی سلول‌های بنیادی پری استئال و چگونگی کمک آن‌ها به بهبود استخوان‌ها هستند.
تحقیقات اخیر مکانیسم جدیدی را نشان می‌دهد که به حفظ و ترمیم استخوان‌های بزرگسالان کمک می‌کند و امکان توسعه راهکارهای درمانی برای بهبود ترمیم استخوان‌ها را فراهم می‌کند.
این تحقیق توسط محققان دانشکده پزشکی Baylor انجام شد و در مجله Cell Stem Cell منتشر شد.

ترمیم استخوان
دکتر دانگسو، نویسنده مسئول، استادیار ژنتیک مولکولی و انسانی و آسیب‌شناسی و ایمونولوژی در بیلور، گفت: « ترمیم استخوان‌های بزرگسالان به فعال شدن سلول‌های بنیادی استخوانی متکی است، که هنوز هم مشخص نیستند.»
سلول‌های بنیادی استخوانی هم در مغز استخوان در داخل استخوان و هم در پریوستوز لایه بیرونی بافت که استخوان را احاطه کرده است، یافت شده است. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که این دو دسته سلول‌های بنیادی، اگرچه ویژگی‌های بسیاری، دارند. عملکردهای منحصربه‌فرد و مکانیسم‌های نظارتی خاصی دارند.
از بین این دو، سلول‌های بنیادی پریوستونی از نظر علمی کم‌تر شناخته شده‌اند. این مطلب مشخص شده است که آن‌ها جمعیت ناهمگن سلول‌ها را تشکیل می‌دهند که می‌توانند به ضخامت استخوان، شکل‌دهی و ترمیم شکستگی کمک کنند، اما دانشمندان نتوانسته‌اند بین زیرگروه‌های مختلف سلول‌های بنیادی استخوانی تمایزی قائل شوند تا چگونگی تنظیم عملکردهای مختلف آن‌ها را بررسی کنند.
در مطالعه حاضر، پارک و همکارانش روشی را برای شناسایی زیرمجموعه‌های مختلف سلول‌های بنیادی پریوستال، سهم این سلول‌ها در ترمیم شکستگی استخوان در مدل‌های زنده موش و شناسایی عوامل خاص تنظیم‌کننده مهاجرت و تکثیر آن‌ها در شرایط فیزیولوژیک، روش نوین ارائه دادند.

سلول‌های بنیادی پریوست
محققان در مدل‌های موش نشانگرهای مشخصی را برای سلول‌های بنیادی پریوستئال کشف کردند. نشانگرها زیرمجموعه مشخصی از سلول‌های بنیادی را نشان می‌دهند که به بازسازی استخوان بزرگسالان در طول عمر کمک می‌کند.
پارک گفت: « ما همچنین دریافتیم که سلول‌های بنیادی پریوستئال با مشارکت در ترمیم استخوان به آسیب‌های مکانیکی پاسخ می‌دهند.»
« آن‌ها برای بهبود شکستگی استخوان در موش‌های بالغ مهم هستند و جالب اینکه سهم آنها در بازسازی استخوان بیشتر از سلول‌های بنیادی مغز استخوان است.»

شیموکین‌ها Chemokines
علاوه بر این، محققان دریافتند که سلول‌های بنیادی پریوستئال نیز به مولکول‌های التهابی به نام کموکاین‌ها (به ویژه CCL5) که معمولاً در هنگام آسیب استخوانی تولید می‌شوند پاسخ می‌دهند.
سلول‌های بنیادی پریوستال که دارای گیرنده هستند مولکول‌هایی در سطح سلول آن‌ها هستند که به CCL5 متصل می‌شوند، که سیگنالی را به سلول‌ها می‌فرستند تا به سمت استخوان آسیب‌دیده مهاجرت کرده و آن را ترمیم کنند. حذف ژن CCL5 در مدل‌های موش منجر به نقص قابل توجه در ترمیم استخوان یا تأخیر در بهبودی می‌شود. هنگامی که محققان برای موش‌های با نقص CCL5 ،CCL5 تهیه کردند، بهبودی استخوان تسریع شد.

این یافته‌ها برنامه‌های درمانی بالقوه را پیشنهاد می‌کند. به‌عنوان مثال، در افراد مبتلا به پوکی‌استخوان، که در آن‌ها ترمیم استخوان کند است و ممکن است منجر به عوارض دیگری ناشی از تحرک محدود شود، تسریع در بهبود استخوان ممکن است باعث کاهش زمان بستری در بیمارستان و بهبود پیش آگهی شود.
پارک گفت: « یافته‌های ماین مطالعه به درک بهتر چگونگی بهبودی استخوان‌های بالغ کمک می‌کند. از نظر ما این اولین مطالعه است که نشان می‌دهد سلول‌های بنیادی استخوان ناهمگن هستند و زیرگروه‌های مختلف با خواص منحصر به فرد دارند که توسط مکانیسم‌های خاص تنظیم می‌شوند.
در این مطالعه مارکرهایی شناسایی شدکه به ما امکان می‌دهند زیر گروه سلول‌های بنیادی استخوان را جدا کنیم و نقش هر زیرگروه در سلامت استخوان‌ها مورد بررسی قرار گرفت. درک چگونگی تنظیم عملکرد سلول‌های بنیادی استخوان امکان توسعه راهکارهای درمانی جدید برای درمان آسیب‌های استخوانی در بزرگسالان را فراهم می کند.»

 

منبع: healtheuropa.eu

 


*مطالب مرتبط:

_ سوال و پاسخ (چه عواملی باعث گودی کمر می‌شود؟)
_ کشفی عجیب و غریب در ارتباط با استخوان‌ها
_ همه چیز درباره آرتروز
_ رژیم برای کسانی که دچار روماتیسم و دردهای مفصلی هستند
_ پیوند سلول‌های بنیادی می‌تواند زانوهای آسیب‌دیده را درمان کند
_ درمان سلول‌های بنیادی امیدی برای بیماران آرتریت روماتوئید ایجاد می‌کند
_ پوکی‌استخوان: آیا پروبیوتیک می‌تواند سلامت استخوان را حفظ کند؟

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

اهمیت ورزش هنگام ابتلا به دیابت

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری,ورزش درمانی

 

به گزارش سایت مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد ( health.harvard.edu )

برای افرادی که مبتلا به دیابت یا هر بیماری دیگر می‌باشند، مزایای ورزش را نمی‌توان نادیده گرفت. ورزش به کنترل وزن، کاهش فشارخون، کاهش کلسترول مضر LDL و تری‌گلیسیرید، افزایش کلسترول سالم HDL، تقویت ماهیچه‌ها و استخوان‌ها، کاهش اضطراب و بهبود وضعیت عمومی شما کمک می‌کند. مزایای دیگری نیز برای مبتلایان به دیابت وجود دارد: ورزش سطح گلوکز خون را پایین آورده و حساسیت بدن شما به انسولین را تقویت می‌کند و باعث مقابله با مقاومت در برابر انسولین می‌شود.

بسیاری از مطالعات بر این فواید و دیگر مزایای ورزش تأکید می‌کنند. در زیر برخی نکات برجسته از این یافته‌ها آورده شده است:

  • با انجام ورزش، در افراد گروه‌های قومی مختلف که داروها و رژیم‌های مختلفی داشتند، HbA1c را به میزان ۰٫۷ درصد کاهش داد و این بهبود وضعیت حتی اگر هیچ وزنی از دست ندهد رخ می‌داد.
  • همه اشکال ورزش هوازی، مقاومتی، یا هر دو (تمرین ترکیبی) در کاهش مقادیر HbA1c در افراد مبتلا به دیابت به یک اندازه موثرهستند.
  • تمرین مقاومتی و ورزش هوازی هر دو به کاهش مقاومت به انسولین در بزرگسالان مسن‌تر که قبلاً بدون چاقی شکمی در معرض خطر دیابت بودند، کمک کرد. ورزش ترکیبی بیش‌تر از انجام تمرینات به صورت تکی مفید است.
  • مبتلایان به دیابت که حداقل دو ساعت در هفته قدم می‌زدند، نسبت به افرادی که زندگی نشسته دارند کم‌تر در اثر بیماری قلبی به مرگ‌و‌میر مبتلا می‌شوند و افرادی که هفته‌ای سه تا چهار ساعت ورزش می‌کردند، این خطر را حتی بیش‌تر از این کاهش می‌دادند.
  • زنان مبتلا به دیابت که حداقل چهار ساعت در هفته به انجام ورزش متوسط ​​(از جمله راه رفتن) یا ورزش شدید می‌پرداختند، در مقایسه با افرادی که ورزش نکردند، ۴۰٪ خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی کمتری دارند. این مزایا حتی پس از این‌که محققان عوامل مخدوش کننده، از جمله BMI، استعمال دخانیات و سایر عوامل خطر بیماری قلبی را تعدیل کردند نیزادامه داشت.
  • به‌طور کلی، بهترین زمان برای ورزش یک تا سه ساعت بعد از غذا است که احتمالاً سطح قندخون شما بالاتر است. اگر از انسولین استفاده می‌کنید، مهم است که قبل از ورزش قندخون خود را آزمایش کنید. اگر سطح قبل از ورزش زیر ۱۰۰ میلی‌گرم در لیتر باشد، خوردن یک تکه میوه یا داشتن میان وعده کوچک باعث بهبود آن می‌شود و به شما در جلوگیری از هیپوگلیسمی کمک می‌کند. ۳۰ دقیقه بعد، آزمایش مجدد نشان می‌دهد که سطح قندخون شما پایدار است یا خیر. همچنین ایده خوبی است که قندخون خود را بعد از هرگونه تمرین یا فعالیت سنگین بررسی کنید. در صورت مصرف انسولین، خطر ابتلا به هیپوگلیسمی ممکن است حداکثر شش تا ۱۲ ساعت پس از ورزش باشد. همچنین اگر قندخون شما بیش از حد باشد (بیش از ۲۵۰)، متخصصان در انجام ورزش احتیاط می‌کنند، زیرا ورزش گاهی اوقات می‌تواند قندخون را حتی بیش‌تر کند.
  • به دلیل خطرات ناشی از دیابت، همیشه یک دستبند هشدار‌دهنده پزشکی که نشان‌دهنده دیابت یا مصرف انسولین در شماست داشته باشید. قرص‌های شیرین یا قرص گلوکز را در حین انجام ورزش، در صورتی که قندخون به طرز چشمگیری کاهش یابد، همراه خود نگه دارید.

 

منبع: health.harvard.edu

 


*مطالب مرتبط:

_ دانشمندان راه جدیدی برای درمان دیابت نوع ۲ کشف کرده‌اند
_ عدم موفقیت مکمل ویتامین D3 در پایین آوردن قابل توجه خطر ابتلا به دیابت در بیماران مبتلا به پیش‌دیابت
_ گیاهان مفید برای دیابتی‌ها
_ سوال و پاسخ ( علت تعریق بیش از حد در افراد دیابتی چیست ؟)
_ مصرف ویتامین C به کاهش قندخون کمک می‌کند/توصیه به دیابتی‌ها
_ رژیم مناسب مبتلایان به بیمارهای قند ( دیابت )
_ آیا از تاثیر استروژن روی دیابت نوع ۲ آگاه هستید؟
_ سوال و پاسخ ( بیماری دیابت چه تاثیری برروی پاها دارد؟)

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

سلول‌های سرطانی که از گرسنگی مشرف به مرگ هستند می‌توانند رشد تومور را متوقف کنند

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. , فرناز اخباری, اخبار پزشکی

 

به گزارش صفحه Science Nature Page

ممکن است با محروم کردن این سلول‌ها از شکر بتوانیم سرطان را از بین ببریم. گلوکز قندی است که بدن شما برای عملکرد آن نیاز دارد. نورون‌های موجود در مغز شما نیز جهت انجام عملکردشان به آن احتیاج دارند. اگر به اندازه کافی گلوکز نداشته باشید، مغز شما به معنای واقعی کلمه کار نخواهد کرد.
در حقیقت، گلوکز نقش اصلی در مدیریت انرژی بدن شما دارد. اگر به میزان کافی کربوهیدرات در رژیم غذایی خود دریافت نکنید، بدن شما به‌منظور جبران آن، شروع به سنتزگلوکز می‌کند.

اما مساله بد این است که سلول‌های عصبی شما تنها سلول‌هایی نیستند که عاشق گلوکز می‌باشند. به‌نظر می‌رسد سلول‌های سرطانی نیز تمایل به شیرینی دارند و در مورد هوس به شکر سیری‌ناپذیر می‌باشند.

هنگام انجام تمرین شدید، عضلات شما تحت فرایندی به نام گلیکولیز قرار می‌گیرند و سریعاً گلوکز را می‌سوزانند. انرژی سلول‌های سرطانی نیز با سرعت هرچه تمام‌تر از طریق سوخت  گلوکز می‌باشد. وقتی سلول‌های سرطانی گلوکز برای سوخت خود نداشته باشند، رژیم خود را با پروتئینی بنام گلوتامین تکمیل می‌کنند.
محققان پس از کشف این مطلب که سرطان گلوکز و گلوتامین را دوست دارد، فرض کردند که برای جلوگیری از رشد سرطان می‌توانند جذب گلوکز و متابولیسم گلوتامین را متوقف کنند.

در مجله‌ای به نام Chemical Biology، کشف یک مولکول جدید گزارش شده است. مولکول با قدرت بالا Glutor نام دارد. این مولکول، پروتئین‌های انتقال گلوکز را مسدود کرده و سلول‌های سرطانی را گرسنه نگه می‌دارد. این اولین مولکولی نیست که این کار را انجام می‌دهد، اما مؤثرترین آن است. در گذشته، مولکول‌ها یا کم‌توان بوده‌اند یا فقط یک نوع پروتئین را مسدود کرده‌اند. به‌منظور دستیابی به گرسنگی دادن سلول‌های سرطان برای دستیابی به نتایج مطلوب، دانشمندان یک فرایند دو مرحله‌ای را انجام می‌دهند.

در مرحله اول، سرطان با Glutor درمان می‌شود تا متابولیسم‌اش خاموش شود. در این مرحله در مهار رشد ۴۴ رده سلولی سرطان مؤثر است و رده‌های سلولی غیرسرطانی توسط Glutor تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند.
در مرحله بعد، محققان آنزیمی را که مسئول متابولیسم گلوتامین است، مسدود کردند. ترکیبی از گلوتور و این آنزیم مسدود شده با موفقیت رشد سرطان را سرکوب کرد.

این پروسه در نظر پزشکان و بیماران یکسان و جذاب است، اما موانع زیادی در نحوه استفاده از آن وجود دارد. مانع اصلی یک راه حل قانونی است. در حال حاضر هیچ داروی تأیید شده توسط FDA وجود ندارد که متابولیسم گلوکز و گلوتامین را هدف قرار دهد، زیرا تمام داروهای قبلی برای انسان بسیار سمی تلقی می‌شدند.

بنابراین محققان قبل از اینکه داروها در دسترس عموم قرار بگیرند، باید اثبات کنند که این روش بی‌خطر است.

 

منبع: Science Nature Page

 

 


*مطالب مرتبط:

_ اولین گام‌ها به سوی تولید واکسن سرطان لوزالمعده برداشته شد
_ فیبر Electrospun: تحول جدید در درمان تومورهای مغزی
_ رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش خطر سرطان پستان می‌شود
_ گلوتاتیون چیست؟ خواص این آنتی‌اکسیدان قوی و ضدسرطان را بشناسید
_ اطلاعاتی درباره سرطان زبان
_ ژل مانیکور ناخن سرطان‌زاست؟
_ چرا ویتامین «D» می‌تواند خطر ابتلا به سرطان سینه را کاهش دهد؟

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

از دیورتیکولیت (Diverticulitis) جلوگیری کنید

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد ( health.harvard.edu ) که در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

دیورتیکولیت (Diverticulitis) به التهاب دیورتیکول‌های جدار روده به خصوص روده بزرگ گفته می‌شود.

حدود نیمی از آمریکاییان در سنین ۶۰ تا ۸۰ سال مبتلا به دیورتیکولوز هستند، وضعیتی که کیسه‌هایی به اندازه نخود بنام دیورتیکولا از بیرون روده بزرگ خارج می‌شود. بعد از سن ۸۰ سالگی، تقریباً همه افراد مبتلا هستند.

بیش‌تر اوقات کیسه‌ها مشکلی ایجاد نمی‌کنند، اما اگر دیورتیکول ملتهب یا آلوده شود، دیورتیکولیت ایجاد می‌شود که علائمی مانند تب، حالت تهوع، استفراغ و درد یا حساسیت در قسمت تحتانی شکم ایجاد می‌کند. تاکنون مشخص نشده که چرا این اتفاق می‌افتد، اما به‌طور کلی تصور می‌شود که کیسه‌ها پس از مدفوع یا محبوس شدن باکتری‌ها در آن‌ها آلوده می‌شوند.

دکتر جوئل گلدبرگ، استادیار جراحی در دانشگاه بریگهام و زنان وابسته به دانشگاه هاروارد، می‌گوید: « با افزایش سن مردان، مشکلات بیش‌تری در حین حرکت روده دارند، بنابراین باید بیش‌تر مراقب سلامت گوارشی خود باشند. توجه به الگوهای طبیعی روده و نحوه تغییر آن‌ها می‌تواند به شما کمک کند و تشخیص دهید که احتمالا مشکلی دارید، و متعاقبا می‌توانید به دنبال مراقبت‌های پزشکی باشید.»

_ تشخیص پزشک

پزشک شما باید وجود دیورتیکولیت را با سی‌تی‌اسکن تأیید کند زیرا این علائم می‌تواند از سایر بیماری‌ها از جمله بیماری التهابی روده یا آنفولانزای معده تقلید کند. اپیزودهای بیماری می‌توانند از چند ساعت تا چند روز ادامه داشته و در فواصل منظم یا بعد از یک دوره طولانی عود کنند.

_ نقش آنتی‌بیوتیک‌ها

آنتی‌بیوتیک‌ها در گذشته حتی برای بیماری خفیف، اولین روش درمانی بودند اما روش جدید مبتنی بر این مطلب می‌باشد که نباید تمام دیورتیکولیت را به این روش درمان کرد. دکتر گلدبرگ می‌گوید: « اگر تب وجود نداشته باشد، درمان ارجح کنترل حملات جزئی با استراحت، مصرف مایعات فراوان و داروهای ضددرد غیرمخدر است.»

اکنون آنتی‌بیوتیک‌ها فقط برای افرادی که دارای درد شدید، تب و تعداد گلبول‌های سفیدخون‌شان بالا است تجویز می‌شود و همچنین برای افرادی که به آبسه مبتلا هستند (ناحیه متورم از بافت حاوی چرک) یا سوراخ شدن (در هنگام ریختن محتوای روده به داخل حفره شکمی) استفاده می‌شود.

اگر عفونت مداوم یا شدید شود، یا در صورت بروز حملات مکرر در فرد، جراحی برای برداشتن قسمت آسیب‌دیده روده بزرگ گاهی لازم می‌باشد.

شما می‌توانید با نوشیدن مایعات زیاد و خوردن یک رژیم غذایی پرفیبر، از بروز دیورتیکولوز جلوگیری کنید. مطالعات حاکی از ارتباط بین رژیم‌های غذایی کم‌فیبر و دیورتیکولوز است، زیرا این بیماری در مکان‌هایی مانند آسیا و آفریقا کم‌تر دیده می‌شود ، جایی که مردم رژیم‌های غذایی پر‌فیبر گیاهی را در مقایسه با رژیم‌های غذایی کم‌فیبر در آمریکا و انگلیس می‌خورند.

فیبر به نرم شدن مدفوع کمک می‌کند تا بتواند به راحتی از روده عبور کند. اگر مدفوع خیلی سخت باشد، یبوست ممکن است رخ دهد. تلاش برای عبور مدفوع سفت به روده بزرگ فشار وارد می‌آورد، که ممکن است باعث نقاطی کوچک با بیرون‌زدگی می‌شود.

دستورالعمل‌های رژیمی برای آمریکایی‌ها حداقل ۲۵-۳۰ گرم توصیه می‌کند. بهترین منابع فیبر شامل میوه‌های تازه، سبزیجات، لوبیا، آجیل، ذرت و غذاهای حاوی سبوس گندم است.

اگر در دریافت مقدار کافی فیبر در رژیم غذایی خود مشکل دارید، یک مکمل فیبر مانند Benefiber یا Metamucil می‌تواند کمک کند. دکتر گلدبرگ می‌گوید: “یک قاشق غذاخوری از هر یک از این‌ها حدود ۵ تا ۶ گرم فیبر به رژیم غذایی شما اضافه می‌کند.” قبل از مصرف مکمل فیبر با پزشک خود صحبت کنید، زیرا اضافه کردن بیش از حدآن به رژیم شما به یکباره می‌تواند باعث گاز و نفخ شود.

 

منبع: health.harvard.edu


 

*مطالب مرتبط:

_ وقتی روده نشت می‌کند!
_ باکتری‌های روده و کاهش خطر ابتلا به سرطان سینه
_ آن چه مدفوع درباره سلامت شما می‌گوید!
_ مهم‌ترین نشانه‌ها و روش درمان روده ناسالم
_ سوال و پاسخ ( درباره بیماری کولیت اولسروز )
_ آشنایی با علایم انسداد روده
_ روش‌های درمان بیماری کرون

1
1 22 23 24 25