بیماری ام اس و گیاهان بهبودی آن
بیماریها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , تغذیه سالم
اِسکلروزِ چندگانه (به انگلیسی: Encephalomyelitis disseminata یا Multiple sclerosis) که با نام اختصاری اِماِس یا MS نیز شناخته میشود. یک بیماری التهابی است که در آن غلافهای میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع آسیب میبینند.
این آسیبدیدگی در توانایی بخشهایی از سیستم عصبی که مسئول ارتباط هستند میتواند اختلال ایجاد میکند و باعث به وجود آمدن علائم و نشانههای زیادی، مشکلات جسمی شود.
برخی شواهد دال بر پیوست این بیماری با درجه زیبایی دارد.
اماس به چند شکل ظاهر میشود و علائم جدید آن یا به صورت عود مرحلهای (به شکل برگشتی) یا در طول زمان (به شکل متناوب) اتفاق میافتد.
ممکن است در بین عود نشانه بیماری به کلی از بین برود؛ با این وجود مشکلات عصبی دائمی مخصوصاً با پیشرفت بیماری در مراحل بعدی به طور مداوم اتفاق میافتد.
اگرچه علت بیماری مشخص نیست اما مکانیزم اصلی آن آسیب زدن توسط سیستم ایمنی بدن و یا اختلال در سلولهای تولید کننده میلین میباشد.
دلایل ارائه شده در مورد این مکانیزمها شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی مانند عفونت میباشد.
معمولاً اماس بر اساس نشانهها و علائم و نتایج آزمایشهای پزشکی تشخیص داده میشود.
درمان مشخصی برای اماس وجود ندارد. درمانهای موجود به منظور بهبود عملکرد بدن پس از هر حمله و جلوگیری از حملات جدید صورت میگیرد.
اگرچه داروهایی که برای درمان اماس تجویز میشود اندکی موثرند اما دارای اثرات جانبی هستند و تحمل آن دشوار است.
با وجود اینکه شواهدی در مورد اثربخشی درمانهای جایگزین اماس وجود ندارد، بسیاری از مردم به دنبال آن درمانها هستند.
پیشبینی نتیجه دراز مدت درمان بسیار دشوار است، اما نتیجه قابل قبول بیشتر در زنان، افرادی که در سنین پایینتر به این بیماری مبتلا شدهاند، افرادی که در آنها دورههای عود مشاهده میشود و افرادی که آنها در مراحل اولیه حملههای کمی را تجربه کردهاند مشاهده میشود.
امید به زندگی افراد دارای اماس ۵ تا ۱۰ سال کمتر از دیگران است.
از سال ۲۰۰۸، بین ۲ تا ۲٫۵ میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا شدهاند، این در حالی است که نرخ ابتلاء در بخشهای مختلف جهان و در بین جوامع مختلف تفاوت آشکاری دارد.
این بیماری به طور معمول در سنین ۲۰ تا ۵۰ سالگی و در زنان دو برابر مردان اتفاق میافتد.
نام “اسکلروز چندگانه” به زخمها (سختینه– به عبارت دیگری پلاک یا زخم) که در ماده سفید مغز یا ستون فقرات قرار دارد گفته میشود.
اماس در سال ۱۸۶۸ توسط ژان مارتین شارکو توصیف شد. محققان در حال توسعه درمانها و روشهای تشخیص جدید هستند.
علائم و نشانهها
فرد دارای اماس همه علائم یا نشانههای عصب شناختی را دارد؛ رایجترین این نشانهها مشکلات سامانه عصبی خودگردان، دیداری، حرکتی و حسی میباشند.
علائم خاص از طریق محلهای زخم در سیستم عصبی مشخص میشوند و شامل کم بساوایی یا خواب رفتگی مانند مور مور شدن، گز گز کردن، ضعف عضلات، واکنشهای غیرارادی، گرفتگی عضلات یا ناتوانی در حرکت، ناتوانی در هماهنگی و تعادل ناهماهنگی عضلات، مشکل در صحبت کردن یا مشکل در غذا خوردن، مشکلات دیداری (جنبش کره چشم، کاهش دید یا دوبینی)، احساس خستگی، درد شدید یا درد مزمن و مشکل در ادرار و مدفوع میباشد.
دشواری در فکر کردن و مشکلات عاطفی مانند افسردگی یا خلق ناپایدار نیز در بین مبتلایان به اماس رایج است.
پدیده یوتافس، شدت یافتن نشانههای بیماری بر اثر تماس با دمای بالا و نشانه لرمیت، احساس سوزش در پشت هنگام خم کردن گردن از ویژگیهای بیماری اماس میباشند.
معیار اصلی ناتوانی و شدت مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده (EDSS) میباشد که همراه با معیارهای دیگر مانند اسکلروز چندگانه تابعی کامپوزیت در تحقیقات مورد استفاده قرار میگیرد.
این شرایط در ۸۵٪ موارد به شکل سندروم در طول چند روز آغاز میشود که از این تعداد ۴۵٪ دارای مشکلات حرکتی، ۲۰٪ دچار تاری دید و ۱۰٪ دارای سندروم مرتبط با نقض در عملکرد ساقه مغز میباشند، این در حالی است که ۲۵٪ باقیمانده دچار بیشتر از یک مورد از مشکلات ذکر شده میباشند.
دوره این نشانهها در ابتدا در دو الگو اتفاق میافتد؛ یا به صورت دورههای وخیم تر شدن ناگهانی بیماری که چند روز تا چند ماه به طول میانجامد (عود، وخیم تر شدن، دوره بیماری، حملات یا تشدید ناگهانی نامیده میشوند) که به دنبال آن بهبودی بیمار صورت میگیرد (۸۵٪ موارد) و یا وخیم تر شدن تدریجی در طول زمان بدون دورههای بهبودی (۱۰–۱۵٪ موارد).
ممکن است در مواردی ترکیبی از این دو اتفاق بیفتد یا ممکن است افرادی دچار دورههای عود و بهبودی شوند که بعدها ادامهدار باشد.
این دورههای عود بیماری معمولاً غیرقابل پیش بینی هستند و بدون هیچ نشانهای اتفاق میافتند.
وخیم تر شدن شرایط بیمار به ندرت و در بیشتر موارد دوبار در سال اتفاق میافتد.
با این وجود در بعضی موارد این وخیم تر شدن بیماری به دنبال نشانههای معمول میآید و بیشتر در بهار و تابستان اتفاق میافتد.
به طور مشابه، عفونتهای ویروسی مانند سرماخوردگی معمولی، آنفلوآنزا یا التهاب معده و رودهها احتمال آن را افزایش میدهند.
استرس نیز ممکن است باعث بروز حمله شود.
باردار بودن احتمال عود بیماری را کاهش میدهد، اگرچه در طول چند ماه اول پس از وضع حمل این احتمال بیشتر میشود.
به طور کل، به نظر نمیرسد باردار بودن بر ناتوانی دراز مدت تأثیر داشته باشد.
موارد بسیاری از جمله واکسن زدن، شیر دهی، ضربه شدید بدنی و پدیده یوتافس بر نرخ عود بیماری تأثیر نمیگذارند
عوامل
علت اماس نامشخص است، با این وجود باور میشود این بیماری بر اثر ترکیبی از عوامل محیطی مانند عوامل آلوده کننده و ژنتیک اتفاق میافتد برخی شواهد دال بر پیوست این بیماری با درجه زیبایی دارد.
تئوریها در تلاشند تا دادهها را با توضیحاتی واقع بینانه ترکیب کنند اما این مورد تاکنون به عنوان موردی قطعی ثابت نشده است.
اگرچه تعدادی فاکتورهای ریسک محیطی وجود دارد و اینکه بعضی از آنها قابل تعدیل هستند، تحقیقات بیشتری برای تعیین اینکه حذف آنها میتواند از بیماری اماس پیشگیری کند مورد نیاز است.
ژنتیک : ام اس به عنوان یک بیماری ارثی به شمار نمیرود، با این وجود تعدادی تنوع ژنتیکی بیانگر افزایش ابتلاء به اماس میباشد.
عفونتزا : بسیاری از میکروبهاشامل باکتری و ویروس و حتی انگل به عنوان عوامل محرک اماس (MS) مطرح شدهاند، که بعضی تأیید شده و بعضی دارای احتمال قوی میباشند.
سایر موارد: تحقیقات نشان داده است که سیگار کشیدن یک عامل خطرساز مستقل برای اماس به شمار میرود.
استرس میتواند یک عامل خطرساز باشد اما شواهد موثق برای حمایت از این فرضیه وجود ندارد.
محققان دانشگاه مک گیل کانادا با استفاده از تحقیقات پیچیده ژنتیکی دریافتند کمبود ویتامین D یکی از مهمترین دلایل ابتلا به اماس است.
ارتباط با مواجهات شغلی و سمها – به ویژه حلالها – مورد ارزیابی قرار گرفت، اما نتایج روشنی کسب نشد.
تزریق واکسنها به عنوان عوامل بیماری مورد آزمایش قرار گرفتند؛ با این وجود، اکثر تحقیقات نشان میدهند که ارتباطی بین این دو وجود ندارد.
بسیاری از عوامل خطرساز احتمالی دیگر از قبیل رژیم غذایی و مصرف هورمون بررسی شدند؛ با این وجود، شواهد مبنی بر ارتباط آنها با این بیماری «نادر» است و «قانع کننده» نمیباشد.
بتازگی مطالعات محققان دانشگاه ورمونت کانادا نشان داده است که مصرف نمک در افرادی که استعداد ژنتیکی ام اس دارند، احتمال بیماری را افزایش میدهد. محققان احتمال میدهند که نمک، سد خونی مغز را تحت تأثیر قرار میدهد و از این رو با بیماری مرتبط است.
پاتوفیزیولوژی : سه ویژگی اصلی اماس عبارتست از تشکیل ضایعات در سیستم اعصاب مرکزی (که پلاکها نیز نامیده میشود)، تورم، و تخریب غلاف میلین نورونها.
این ویژگیها به طرز پیچیده و به گونهای که هنوز به طور کامل شناخته نشده است در تعامل هستند تا تجزیه بافت عصبی و به نوبه خود نشانهها و علائم بیماری را ایجاد کنند.
ضایعات: نام «اسکلروز چندگانه» به زخمهایی (اسکلرا – با نام پلاک یا ضایعات بهتر شناخته میشوند) اشاره میکند که سیستم عصبی را شکل میدهند.
این ضایعات در بیشتر موارد بر ماده سفید موجود در عصب بینایی، ساقه مغز، عقدههای قاعدهای و ستون فقرات، یا ماده سفید موجود در حوالی نزدیک به بطن جانبی تأثیر میگذارند.
وظیفه سلولهای ماده سفید حمل سیگنالها بین مناطق ماده خاکستری، جاییکه پردازش انجام میشود، و سایر قسمتهای بدن است. سیستم عصبی محیطی به ندرت درگیر میشود.
به بیانی روشنتر، اماس به از دست دادن الیگودندروسیتها، سلولهایی که مسئولیت ایجاد و حفظ لایه چربی را بر عهده دارند – موسوم به غلاف میلین – که در انتقال سیگنالهای الکتریکی (پتانسیل عمل) به نورونها کمک میکنند، گفته میشود.
این امر به نازک شدن یا از دست دادن کامل میلین، و همزمان با پیشرفت بیماری، تجزیه آکسونهای نورون میانجامد. پس از از بین رفتن میلین، نورون دیگر نمیتواند به طور مؤثر سیگنالهای الکتریکی را هدایت کند.
روند ترمیم، به نام بازسازی میلین، در مراحل اولیه بیماری اتفاق میافتد، اما الیگودندروسیتها نمیتوانند غلاف میلین سلول را به طور کامل بازسازی کنند.
این زخمها منشأ علائم هستند و در طول یک حمله تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) اغلب بیش از ده پلاک جدید را نشان میدهد.
این امر میتواند بیانگر آن باشد که مغز میتواند تعدادی از زخمهای روی خود را بدون ایجاد عواقب چشمگیر به طور خودکار بازسازی کند.
روند دیگری که در ایجاد ضایعات دخیل است، یک افزایش تعداد استروسیتها غیرعادی ناشی از تخریب نورونهای مجاور است.
تعدادی از الگوهای زخم توضیح داده شدهاند.
به غیر از دمیلیناسیون، نشانه دیگر این بیماری التهاب است. بنابر یک توضیح ایمنولوژیکی، سلولهای تی (T cell)، نوعی لنفوسیت که نقش مهمی در دفاع از بدن ایفا میکنند، موجب روند التهابی میشوند.
حمله میلین فرایندهای التهابی را که محرک سایر سلولهای ایمنی است و عوامل محلول از قبیل سیتوکینها و آنتیبادیها را آزاد میکند، آغاز میکند. تجزیه بیشتر سد خونی-مغزی، به نوبه خود موجب آثار مخربی از قبیل تورم، فعالسازی ماکروفاژها، و فعالسازی بیشتر سیتوکینها و سایر پروتئینهای مخرب میشود.
تشخیص
اسکلروز چندگانه به طور معمول بر اساس ارائه نشانهها و علائم، همراه با تصویربرداری پزشکی و آزمایشهای آزمایشگاهی لازم تشخیص داده میشود.
تأئید چنین تشخیصی به ویژه در مراحل اولیه آن دشوار است زیرا ممکن است علائم و نشانهها مشابه با سایر مشکلات پزشکی باشند.
باید برای تشخیص بیماری آزمایشهای دیگری را نیز انجام بدهند. رایجترین ابزارهای تشخیصی عبارتست از تصویربرداری سیستم عصبی، تجزیه مایع مغزی نخاعی و پتانسیلهای برانگیخته.
ممکن است تصویربرداری رزونانس مغناطیسی مغز و ستون فقرات مناطق دمیلیناسیون (ضایعات یا پلاکها) را نشان بدهد.
دورههای بالینی
چندین زیرمجموعه، یا الگوهای پیشرفت، توضیح داده شدهاند.
عودت کننده-بهبود یابنده
پیشرونده ثانویه،
پیشرونده اولیه، و
پیشرونده–عودت کننده
مدیریت
با اینکه هیچ درمان شناخته شدهای برای اسکلروز چندگانه وجود ندارد، چند روش درمانی در بهبود آن مفید واقع شدهاند.
اهداف اولیه درمان عبارتست از بازگرداندن کارکرد بدن بعد از یک حمله، جلوگیری از حملات جدید، و پیشگیری از از کار افتادگی. مانند هر درمان پزشکی دیگر، درمان دارویی مورد استفاده در مدیریت اماس چندیدن عوارض جانبی دارد. برخی از افراد از درمانهای جایگزین استفاده میکنند با اینکه شواهد موثقی در این زمینه وجود ندارد.
حملات حاد
در طول حملات علائمدار، تجویز وریدیکورتیکواستروئیدها، از قبیل متیل پردنیزولون، با دوز بالا درمان معمول این حملات است، و به نظر میرسد میزان تأثیر و ایمنی کورتیکواستروئیدهای خوراکی مشابه است.
با اینکه مصرف کورتیکواستروئید معمولاً برای کاهش علائم در کوتاه مدت مؤثر است، اما این نوع درمان تأثیر زیادی بر بهبود بلند مدت نخواهد داشت.
ممکن است بتوان پیامد حملات شدید را که به کورتیکواستروئیدها واکنش نشان نمیدهند با مصرف پلاسمافرز درمان کرد.
عوارض جانبی
درمانهای تغییردهنده بیماری چندین عارضه جانبی دارند. یکی از رایجترین آنها خارش در محل تزریق گلاتیرامر استات و اینترفرونها (تا ۹۰٪ با تزریقهای زیرپوستی و ۳۳٪ با تزریقهای عضلانی) است.
ممکن است به دلیل تخریب بافت چربی محل که لیپوتروفی نامیده میشود، با مرور زمان یک تورفتگی قابل مشاهده در محل تزریق ایجاد میشود.
ممکن است اینترفرونها علائم مشابه با آنفلوآنزا داشته باشند؛ برخی از افرادی که گلاتیرامر مصرف میکنند، پس از تزریق گرگرفتگی، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس، و اضطراب را تجربه میکنند که معمولاً کمتر از سی دقیقه طول میکشند.
آسیب به کبد ناشی از اینترفرون خطرناک تر و کمتر رایج است، اختلال سیستولیک (۱۲٪)، ناباروری و میلوئید لوکمیای حاد (۰٫۸٪) از میتوکسانترون، و عفونت مغزی پیشرونده با ناتالیزوماب اتفاق میافتد (از هر ۶۰۰ نفر که درمان شدهاند، برای ۱ نفر اتفاق میافتد).
ممکن است فینگلومید منجر به فشارخون و کاهش ضربان قلب، آدم ماکولا، آنزیمهای کبدی افزایش یافته یا یک کاهش میزان لنفوسیت شود.
شواهد احتمالی حاکی از آن است که تری فیلومید در کوتاه مدت ایمن است و عوارض جانبی رایجی دارد از قبیل: سردرد، خستگی، خواب آلودگی، ریزش مو، و درد اعضای بدن.
به علاوه گزارشهایی دربارهٔ نارسایی کبد و PML همراه با مصرف آن وجود دارد و آن خطرناک برای رشد جنین است.
رایجترین عوارض جانبی دی متیل فومارات عبارتست از گرگرفتگی و مشکلات دستگاه گوارشی.
در حالی که ممکن است دی متیل فومارات منجر به کاهش تعداد سلول قرمز خونی شود، هیچ موردی از عفونتهای فرصت طلب در طول دورهها گزارش نشده است.
علائم اولیه
در اینجا ۱۰ عارضه شایع بیماری اماس را که معمولا به عنوان علائم اولیه MS نیز در نظر گرفته می شوند، با هم بررسی میکنیم:
۱- بیحسی
بیحسی و مورمور شدن مداوم که معمولا صورت و دستها و پاها را درگیر میکند، عارضه ی شایع بیماران مبتلا به MS است که به علت آسیب و تخریب سلولها عصبی در مغز و نخاع ایجاد میشود. اما این وضعیت برای فردی که هنوز به بیماری مبتلا نشده و یا برای اولین بار است که آن را تجربه میکند، بسیار عجیب به نظر می رسد. در واقع بی حسی و مورمور شدن میتواند در ابتدا به صورت حمله ای فرد را مورد آسیب قرار دهد. پاها شایعترین بخش بدن برای بروز این عارضهاند.
۲- خستگی
خستگی میتواند به دلایل زیادی ایجاد شود، اما هر خستگی نشانه MS نیست. خستگی بدون دلیل، مثلا خستگی که فرد بعد از بیدار شدن از خواب و یا بدون هیچگونه فعالیت بدنی بیان میکند میتواند نشانه اولیه بیماری MS باشد. این خستگی عضلانی بدون دلیل و نیز ضعف عضلانی، مخصوصا در ماهیچههای پاها و ضعف مچ پا، عارضهای است که تقریبا در ۸۰ درصد مبتلایان اولین عارضه است. این خستگی با تخریب و آسیب سلول های عصبی، شدیدتر میشود.
۳- ضعف و گرفتگی عضلات
آیا شما هم در انجام فعالیت های به ظاهر ساده مشکل دارید؟ زود خسته میشوید و احساس ضعف در عضلات را دارید؟ این وضعیت میتواند نشانه آن باشد که سیگنالهای عصبی نمیتوانند به درستی از مغز و نخاع به سیستم عصبی محیطی منتقل شوند. در اینجا ضروری است که به پزشک مراجعه کنید. اما اختلال در کنترل عضلات خیلی وقتها به دلیل اسپاسم، گرفتگی و سختی عضلات ایجاد می شود. اسپاسمها و گرفتگیهای عضلانی حمله ای یکی از علائم آزاردهندهی اماس است. این اسپاسمها معمولا شدیدا دردناک هستند، در بخش های انتهایی بدن نظیر دست ها و پاها ایجاد میشوند و بعد از چند دقیقه برطرف میشوند.
در بیشتر مبتلایان، راه رفتن همراه با سرگیجه و اختلال در کنترل حرکات می تواند علامت اولیه بیماری باشد. این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند.
۴- اختلالات بینایی
یکی از اولین نشانههای MS مشکل در بینایی است که آرام و به مرور زمان شدیدتر شده و با درد در چشمها همراه خواهد شد. اختلالات بینایی به دلیل التهاب عصب چشمی ایجاد میشود. این شرایط تقریبا ۵۰ درصد بیماران مبتلا به MS را تحت تاثیر قرار داده و در ۱۵ درصد از بیماران اولین عارضهی ابتلا به بیماری میباشد. این شرایط که به دلیل اختلال عصب بینایی ایجاد میشود، منجر به تاری دید در یک یا هر دو چشم و همچنین کوررنگی میشود. پس تاری دید، کوررنگی، دوبینی و درد چشمها از علائمی است که میتواند نشانهی ابتلا به MS باشد.
۵- اختلال در کنترل ادرار و مدفوع
بیاختیاری در دفع ادرار و مدفوع در بیماری MS دور از انتظار نیست. تقریبا ۸۰ درصد بیماران مبتلا به MS در کنترل ادرار و مدفوع خود مشکل دارند. این افراد معمولا از احساس دفع ادرار مکرر و ناگهانی در عذاب هستند. مشکل آزاردهنده دیگر در این افراد، اسهال مداوم و اختلال کنترل تخلیه روده است. اگر این برای شما یک مشکل شده است، بهتر است هرچه سریع تر به پزشک مراجعه کرده و وضعیت را بازگو کنید.
۶- کاهش حافظه
از آنجایی که MS به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند، کاهش و ضعف حافظه، ناتوانی در تمرکز، صحبت کردن و مشکلات زبانی از اختلالات رایج در نتیجهی پیشرفت MS است که البته خیلی وقت ها می تواند از علائم شروع این بیماری باشد.
۷- اختلالات جنسی
در بیماران مبتلا به ام اس در مراحل شدید، اختلالات جنسی یکی از شایعترین اختلالات در نظر گرفته میشود. این وضعیت که در بیشتر اوقات عارضهای غیر قابل پیشگیری است، خیلی وقتها یکی از علائم ابتلا به MS در نظر گرفته میشود.
۸- سرگیجه
در بیشتر مبتلایان، راه رفتن همراه با سرگیجه و اختلال در کنترل حرکات میتواند علامت اولیه بیماری باشد. این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند. در واقع این عدم تعادل در کنترل حرکات معمولا با پیشرفت تخریب سلولهای عصبی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. به همین خاطر است که بسیاری از مبتلایان به MS برای راه رفتن نیاز به عصا دارند.
۹- تشنج
تشنجهای صرعی از علائم بسیار رایج بیماری اماس هستند که از گسترش اختلالات در مناطقی از مغز به نام قشر مغز ناشی میشوند. قشر مغز بیرونیترین و البته بزرگترین بافت عصبی مغز است که مغز را می پوشاند و از آن محافظت میکند.
۱۰- افسردگی
ابتلا به بیماری آزاردهندهای نظیر MS، علاوه بر آسیب جسمی میتواند ابزاری برای شکنجه روحی فرد باشد. بسیاری از مبتلایان به اماس، احساس افسردگی، تحریکپذیری و تغییرات خلق و خو را یکی از مشکلات رایج خود بیان میکنند.
درمانهای جایگزین
بیش از ۵۰٪ افراد مبتلا به اماس ممکن است از درمانهای مکمل یا جایگزین استفاده کنند، با این حال درصد این افراد بسته به چگونه تعریف شدن درمان جایگزین متغیر خواهد بود.
شواهدی در خصوص مؤثر بودن درمانهای این چنین در غالب موارد یا ضعیف است و یا اینکه وجود ندارد.
در حالی که شواهد غیر قطعی وجود دارد که ویتامین دی در درمان این بیماری مؤثر است، با این حال شواهد کافی برای نتیجهگیری قطعی موجود نیست.
از جمله درمانهایی که فایده آنها برای افراد مبتلا بهام است به اثبات نرسیده است میتوان به: مکملهای غذایی و رژیمی، تکنیکهای آرامش بخش نطیر یوگا، داروهای گیاهی (نظیر شاهدانه دارویی)، درمان با استفاده از اکسیژن تحت فشار، خود عفونتی با استفاده از کرمهای قلاب دار، پا درمانی و طب سوزنی.
لازم است ذکر شود که استفاده کنندگان از این نوع درمانها معمولاً زنان هستند، یا کسانی که برای مدت طولانی مبتلا به این بیماری بودهاند، این افراد ناتوانی بیشتری دارند و نسبت به درمانهای رایج رضایت کمتری از خود نشان میدهند.
در این مقاله سعی بر آن داریم تا با معرفی چند گیاه دارویی بهبودگر در زمینه بیماری اماس با آثار درمانی و نحوه مصرف آنها آشنا شویم.
گیاه غافث
در حال حاضر از این گیاه جهت درمان طیف وسیعی از بیماریها استفاده میگردد اما باید به این نکته توجه شود که دارای گونههای مختلفی بوده که هر کدام دارای خواص درمانی مستقلی هستند.
مطالعات و تحقیقات اخیر در مورد گیاه غافث منجر به کشف خواص ضدویروسی، آنتیاکسیدانی، خواص ضدالتهابی و افزایش سوخت و ساز بدن شده است. امروزه تحقیقات بشر در مورد این گیاه معطوف خواص درمانی مرتبط با بیماری MS شده است.
هرچند که تحقیقات عملی بر روی انسانها امکان پذیر نبوده است اما نتایج کنونی تحقیقات انجام شده، گویای کاهش علائم و نشانه های MS در افراد مبتلا به این بیماری است.
مقدار و دستور مصرف: ۳-۶ گرم از گیاه را همراه با مقداری آب جوشانده و مصرف گردد. همچنین می توان از فرآورده های معادل این گیاه استفاده کرد.
احتیاط دارویی: در صورت مصرف مقادیر زیاد این گیاه به علت وجود ترکیبات تانن دار، باعث اختلالات گوارشی و یبوست می گردد.
مقادیر بالای استعمال این گیاه دارای تداخل مصرف با داروهای بالا یا پایین آورنده فشار خون و داروهای ضدانعقاد خون است. در دوران بارداری و شیردهی در مقادیر زیاد مصرف نشود.
بوزیدان
این گیاه دارویی به نامهای مختلفی شناخته میشود که از جمله رایجترین این نامها میتوان به جینسینگ هندی و آسانا اشاره کرد. نوع خاصی از گیاه توت میباشد.
از ریشه و عصاره آن جهت درمان دردهای مزمن، رفع خستگی و التهاب، فرو نشاندن استرس و اضطراب استفاده میشود.
تحقیقات اخیر در مورد این گیاه پیرامون درمان بیماران عصبی و کاهش علائم بیماری MS نتایج بسیار امیدوارکنندهای به همراه داشته است. مهمترین اثری را که برای آن برشمردهاند خاصیت ضدفراموشی این گیاه است.
طبع بوزیدان گرم و خشک است و باید حتماً زیرنظر پزشک مصرف شود. در ایران به اشتباه به ریشه گیاه پنیرباد که در منطقه سیستان و بلوچستان میروید و از آن به عنوان مایه پنیر استفاده میکنند بوزیدان میگویند در حالیکه بوزیدان و پنیرباد دو گیاه کاملاً متفاوت و مستقل از یکدیگر میباشند.
مقدار و دستور مصرف: ۵ گرم از ریشه خشک شده این گیاه را در یک لیوان آب جوشانده و همراه کمی عسل میل شود. داروهای فرآوری شده از این گیاه در بازار موجود میباشد که توصیه میشود جهت مصرف از آنها استفاده گردد.
احتیاط دارویی: مصرف مداوم و زیاد ریشه این گیاه برای فعالیت بیضهها مضر است. مصرف این گیاه در دوران بارداری و شیر دهی توصیه نمیگردد.
ریشه و برگ گیاه قاصدک
در طب کرهای از قاصدک برای افزایش انرژی و حفظ سلامت عمومی بدن استفاده میکنند و این در حالی است که طب غربی، همچنین طب عربی از آن برای درمان اختلالات گوارشی و بیماریهای پوستی استفاده میکنند.
این گیاه بهطور وحشی در چمنزارها، مزارع یونجه، اراضی مرطوب کنار نهرها مراتع و زمینهای بایر در نواحی معتدل میروید.
گیاه قاصدک گیاهی است بیبو، خیلی کوچک و کوتاهتر از ۴۰ سانتیمتر که شیرابه یا مایع سفیدی ترشح مینماید. گاهی از گیاه قاصدک به عنوان علف هرز مزارع، چمنزارها و دشتهای اطراف شهرها یاد میشود.
ولی این شاید به معنی عدم آگاهی بشر از خواص مهم آن باشد. گیاه قاصدک، یک غذای مغذی است.
در بهار برگهای جوان آن را مانند سبزی چیده و استفاده میکنند چون برگها تلخ است باید با ترشی آبلیمو و یا سرکه در سالاد مصرف شود.
برگهای این گیاه حاوی مقادیر قابل توجهی از ویتامینهای A, C, D و گروه B، همچنین آهن، منیزیم، روی، پتاسیم، منگنز، مس، کولین، کلسیم، بور و سیلیکون است.
ریشه این گیاه را در اواخر زمستان یا اوایل بهار از خاک بیرون آورده و خشک کرده، مصرف مینمایند. ریشه گیاه حاوی اینولین و اسانس روغنی فرار و اسیدهای چرب (میریستیک اسید)، کاروتنوئیدها، ویتامینA، موسیلاژ و پکتین است.
در سراسر دنیا قاصدک برای درمان انواعی از بیماریهای کبدی و کیسه صفرا استفاده میشده است. از دیگر موارد مصرف سنتی ریشه و برگ گیاه، درمان بیماریهای پستان، احتباس مایعات، اختلالات گوارشی، درد مفاصل، تب و بیماریهای پوستی را میتوان نام برد.
امروزه به دلیل محتوی بالای مواد مغذی، برگهای گیاه به طور گستردهای به عنوان مکمل غذایی برای خانمهای باردار توصیه میشود.
تحقیقات و آزمایشات اخیر بر روی این گیاه نشان دادهاند که گیاه میتواند خستگی و ضعف بدنی را کاهش دهد و موجب بالا بردن سطح سیستم ایمنی بدن شود. این تحقیقات همچنین منجر به کشف خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی این گیاه شده است.
قاصدک توانسته امروزه نظر متخصصین را در مورد کشف داروهایی جهت درمان و کاهش علائم بیماری MS را به خود جلب کند که دلیل آن را طیف وسیعی از مواد موثر گیاهی موجود در آن دانسته اند.
مقدار و دستور مصرف: ریشههای گیاه قاصدک میتوانند به عنوان قهوه بدون کافئین مورد استفاده قرار گیرند. برای اینکار باید آنها را خشک کنید، سپس آنها را آسیاب کرده و مثل قهوه از آن استفاده کنید.
۲ تا ۸ گرم از ریشه خشکشده گیاه را سه بار در روز برای مدت ۳ روز متوالی می توان استفاده و پس از آن یک هفته وقفه در مصرف این گیاه انداخته و مجداداً مصرف گردد. همچنین برگهای این گیاه را میتوان در سالاد و یا به صورت پخته شده استفاده کرد.
احتیاط دارویی: ریشه و برگهای قاصدک کاملا بیخطر بوده، بدون هیچگونه اثرات جانبی یا خطرهای احتمالی بهجز واکنشهای آلرژیک که به ندرت بروز میکنند.
به هر حال با توجه به اثر ریشه قاصدک بر ترشح صفرا، کمیسیون مصرف دارو آلمان مصرف این گیاه دارویی توسط کسانی که به انسداد مجاری صفراوی یا دیگر بیماریهای خطرناک کیسه صفرا مبتلا هستند را ممنوع کرده است و کسانی که سنگ کیسه صفرا دارند، فقط تحت نظر پزشک میتوانند از این گیاه استفاده کنند.
ریشه قاصدک میتواند باعث افزایش ترشح اسید و از این طریق تشدید درد ناشی از زخم گوارشی شود. افراد با آلرژی شناخته شده به گیاهان خانواده کاسنی، مانند بابونه و بومادران باید این گیاه را با احتیاط مصرف کنند. تداخل دارویی شناخته شدهای با قاصدک وجود ندارد. اما بر اساس آنچه ما درباره اثرات ریشه گیاه میدانیم ممکن است وقتی همراه با داروهای دیورتیک، انسولین یا داروهای خوراکی پایینآورنده قند خون استفاده شود، تا حدی خطرناک باشد.
به علاوه در کسانیکه داروی لیتیوم میگیرند، باید دیورتیکهای گیاهی مانند برگ قاصدک را فقط زیر نظر پزشک مصرف کنند، زیرا با مصرف این دارو دهیدراتاسیون احتمالی، ممکن است خطرناک باشد. بیخطری گیاه در بچههای کمسن و سال، خانمهای حامله یا شیرده و کسانیکه بیماری شدید کبدی یا کلیوی دارند ثابت نشده است.
بابونه
بابونه گیاهی است که قرن ها از آن به صورت استعمال خارجی و خوراکی جهت درمان بیماریهای پوستی، بیخوابی و اضطراب، ناراحتی های معده، اسهال و… استفاده میشود. گیاه بابونه به عنوان یک گیاه آنتیاکسیدان و ضدباکتری و مطرح است.
همچنین توانایی این گیاه در کند کردن رشد تومورهای سرطانی نیز در حال تحقیق و بررسی است. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در مورد اثرات دارویی این گیاه برای درمان و کاهش علائم بیماری MS صورت گرفته است و نتایج امیدوارکنندهای نیز به همراه داشته است اما به هر حال باید پذیرفت از آنجا که انجام آزمایشات بالینی بر روی انسانها امکان پذیر نمیباشد روند این تحقیقات و آزمایشات زمانبر است.
مقدار و دستور مصرف: دم کرده این گیاه،۲ تا ۳ بار در هفته میل گردد.
احتیاط دارویی: از مصرف مداوم و زیاد دمکرده این گیاه پرهیز شود. قبل از مصرف حتماً با پزشک معالج مشورت گردد. مصرف این گیاه در دوران بارداری و شیردهی توصیه نمیگردد.
انجیر
شبی هفت عدد انجیر خیس خورده دریک لیوان آب که هم آب هم انجیر خورده شود
زیتون
هفت عدد زیتون صبح ناشتا و هفت عدد زیتون شب دو ساعت بعد از شام (زیتون شور غیر کارخانهای)
عطر گل محمدی
پرهیز از بوهای سرد و بوهای صنعتی به همراه داشتن عطر گل محمدی و استشمام مداوم آن بسیار سودمند است.
زعفران
دانشمندان هندی اعلام کردند مادهای در زعفران ایرانی وجود دارد که به درمان بیماری ام اس کمک میکند.
به گزارش برنا، دانشمندان هندی موفق به کشف مادهای در زعفران شدهاند که در درمان بیماریها، بویژه درمان بیماری اماس و تصلب شرایین موثر است.
ماده درمانگر زعفران که کروسین نام دارد در حفاظت از سلولهای مغزی نقش دارد و مانع آسیب به سلولهای مغزی میشود که چربی تولید میکنند.
چربی تولیدی در سلولهای مغز ، همانند عایق و روکش در اطراف اعصاب مغز عمل میکند.
در بیماری اماس، به دلیل تورم سلولهای مغزی این عایق محافظتی از بین می رود.
ولی توصیه میشود در هیچ کدام از مواد گیاهی افراط نکنید همنطور که میتواند ی مواد طبیعی سودمند باشد در دوز بالا مصرف زیادی باعث سم در بدن ایجاد شدن است که حتی منجر به مرگ هم میشد پس هر کدام از مواد گیاهی در هفته ۲ الی ۳ روز استفاده کنید مخصوصا زعفران که مصرف ۱ گرمش هم باعث مرگ میشود.
منابع
۱- مجله پزشکی سلامت
۲- سایت تبیان