به گزارش سایت سازمان بهداشت اروپا ( healtheuropa.eu ) که در تاریخ ۳ دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.
یک درمان جدید متحول میتواند بدون در معرض قرار گرفتن بیماران در برابر اثرات سمی شیمیدرمانی، درمانی مؤثر برای تومورهای مغزی باشد.
استاد دانشگاه سینسیناتی، اندرو استکل، که با محققان دانشگاه جان هاپکینز همکاری داشت، درمانی موفقیتآمیز برای تومورهای مغزی به نام گلیوبلاستوما مولتیفرم (GBM) (نوع تهاجمی ) کشف کرده است.
استکلل، در آزمایشگاه نانوالکترونیکی، فرایندی از ساخت صنعتی به نام الکترواسپین محور کوآکسیال برای ایجاد غشاهای حاوی دارو به کار برد. این درمان بهطور مستقیم در قسمتهایی از مغز که تومورها با جراحی برداشته شدهاند، کاشته میشود.
درمان تومورهای مغزی
استکل میگوید: « شیمیدرمانی در اصل درمان کل بدن است. این درمان باید از سد خونی مغزی بگذرد، و به این معنی که مقدار مواد شیمیدرمانی در کل بدن شما باید خیلی بیشتر باشد. و این میتواند خطرناک باشد و عوارض جانبی سمی داشته باشد.»
الکترواسپینینگ کواکسیال، دو یا چند ماده را درون یک فیبر ریز تشکیل میدهد که از هسته یک ماده ساخته شده و توسط غلاف دیگر احاطه شده است. این فرایند ساختگی به محققان اجازه میدهد تا از خواص بینظیر هر ماده استفاده کنند تا داروی مورد نیاز را بلافاصله یا به مرور زمان به قسمت مورد نظر برسانند.
وی گفت: « با انتخاب مواد اصلی فیبر و ضخامت غلاف آن میتوانیم میزان داروی مورد نیاز را کنترل کنیم، فیبر الکتروپون میتواند به سرعت، یک دارو را برای درمان کوتاه مدت مانند تسکین درد یا آنتیبیوتیکها آزاد کند در حالی که یک داروی اضافی یا داروهایی مانند شیمیدرمانی در یک دوره طولانیتر آزاد میشود.»
وی همچنین گفت: « ما میتوانیم یک پروفایل ترشح دارویی تولید کنیم.»
دستیابی به موفقیت و ادامه کار انجام شده توسط شرکای تحقیقاتی و نویسندگان همکار دکتر هنری برم و بتی تایلر در دانشگاه جان هاپکینز است که در سال ۲۰۰۳ به صورت محلی، که درمان ویفررا برای تومورهای مغزی با نام Gliadel انجام دادند. داوو هان، پژوهشگر UC ، نویسنده اصلی این تحقیق گفت: « بر خلاف درمانهای قبلی، الیاف الکترو اسپان دوز یکنواختتری را در طول زمان ایجاد میکند.» وی گفت: «در درمانهای فعلی، اکثر داروها طی یک هفته آزاد میشوند، اما این دیسکها تا ۱۵۰ روز ترشح دارو دارند.»
Glioblastoma multiforme
طبق گزارش انجمن سرطان آمریکا ، Glioblastoma multiforme یک سرطان شایع و بسیار تهاجمی است و بیش از نیمی از کلیه تومورهای اولیه مغز را در بردارد. هر ساله بیش از ۲۴۰،۰۰۰ نفر در سراسر جهان در اثر سرطان مغز میمیرند.
این مطالعه نشان میدهد که فیبر الکتروپون این مطالعه، یک دیسک قرص مانند است که میزان داروی مصرفی را، افزایش میدهد، و میزان انتشار اولیه دارو را کاهش داده و پایداری رهاسازی دارو، با گذشت زمان افزایش مییابد.
میزان بقا در شیمیدرمانی با استفاده از فیبر الکترو اسپان، در سه آزمایش برروی حیوانات بهطور جداگانه انجام گرفت، که شامل ایمنی، سمیت، تخریب غشاء و اثر بخشی را مورد بررسی قرار دادند، و با این آزمایشات بهبود یافته بود. این مطالعه نتیجه گرفت: “این روش یک تحول امیدوارکننده برای درمان فعلی GBM است.”
در حالی که این مطالعه از یک دارو به صورت تکی استفاده کرده است ، محققان خاطرنشان کردند که یکی از مزایای استفاده از الکترواسپینینگ، امکان استفاده چندین دارو بهطور متناوب و در یک نسخه طولانی مدت است. آخرین درمانهای سرطان برای جلوگیری از مقاومت در برابر دارو و بهبود کارآیی، به روش چند دارویی اشاره میکند.
استکل بیان کرد که این مطالعه دردرمان انواع دیگر سرطان نویدبخش است. استکل گفت: “با نگاه به آینده، در حال برنامهریزی برای بررسی” کوکتل “درمانی هستیم که در آن چندین داروی در غشای فیبر گنجانده شده و برای درمان ترکیبی در سرطانهای مشکل بهطور همزمان یا متوالی از غشا آزاد میشوند.”
سرطان هنگامی شروع میشود که سلولهای بدن از کنترل خارج میشوند. انواع زیادی از سرطان وجود دارد. سلولها تقریبا در هر قسمت از بدن میتوانند به سرطان تبدیل شوند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سرطان و نحوه شروع و شیوع آن، به “سرطان چیست” مراجعه کنید؟
لوسمیها سرطانهایی هستند که در سلولهایی شروع میشوند که بهطور معمول در گونههای مختلف سلولهای خون گسترش مییانبد. بیشتر اوقات، لوسمی در اشکال اولیه گلبولهای سفیدخون شروع میشود، اما برخی از لوسمیها در سایر سلولهای خونی آغازمیشوند.
انواع مختلفی از لوسمی وجود دارد که عمدتاً بر اساس اینکه آیا لوسمی حاد (سریع رشد میکند) یا مزمن (رشد آهسته) است، و اینکه آیا در سلولهای میلوئید یا سلولهای لنفاوی شروع میشود، تقسیم میشوند. دانستن نوع خاصی از سرطان خون به پزشکان کمک میکند تا بیماری (چشمانداز) هر فرد را بهتر پیشبینی کرده و بهترین روش درمانی را انتخاب کنند.
لوسمی لنفوسیتی حاد (ALL) نیز به لوسمی لنفوبلاستیک حاد گفته میشود. “حاد” به این معنی است که لوسمی میتواند به سرعت پیشرفت کند، و اگر درمان نشود ، احتمالاً طی چند ماه کشنده خواهد بود. “لنفوسیتیک” به این معنی است که از اشکال اولیه (نابالغ) لنفوسیتها، نوعی گلبول سفید ایجاد میشود.
ALL در مغز استخوان شروع میشود (قسمت داخلی نرم استخوانهای خاص، جایی که سلولهای خونی جدید ساخته میشوند). بیشتر اوقات، سلولهای لوسمی نسبتاً سریع به خون حمله میکنند. آنها همچنین میتوانند بعضی اوقات در سایر قسمتهای بدن از جمله غدد لنفاوی، کبد، طحال، سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) و بیضهها (در مردان) گسترش یابند. برخی از سرطانها همچنین میتوانند در این اندامها شروع شده و سپس به مغز استخوان گسترش پیدا کنند، اما این سرطانها لوسمی نیستند.
انواع دیگر سرطان که در لنفوسیتها شروع میشود به لنفوم (یا لنفوم غیر هوچکین یا لنفوم هوچکین) معروف است. در حالی که سرطان خون مانند ALL بهطور عمده بر مغز استخوان و خون تأثیر می گذارد، لنفومها عمدتا بر غدد لنفاوی یا سایر ارگانها تأثیر میگذارند (اما ممکن است مغز استخوان را نیز درگیر کند). بعضی اوقات به سختی میتوان گفت سرطان لنفوسیتها لوسمی است یا لنفوم. معمولاً اگر حداقل ۲۰٪ از مغز استخوان از لنفوسیتهای سرطانی (به نام لنفوبلاست یا فقط بلاست) تشکیل شده باشد، بیماری لوسمی در نظر گرفته میشود.
مغز استخوان طبیعی ، خون و بافت لنفاوی
برای درک لوسمی، کمک میکند تا در مورد خون و سیستم لنفاوی آگاهی پیدا کنید.
مغز استخوان
مغز استخوان قسمت نرم داخلی استخوانهای خاص است. از سلولهای تشکیلدهنده خون، سلولهای چربی و بافتهای پشتیبانیکننده تشکیل شده است. بخش کوچکی از سلولهای خونساز سلولهای بنیادی خون هستند. در داخل مغز استخوان، سلولهای بنیادی خون برای ایجاد سلولهای خونی جدید دستخوش تغییراتی میشوند. در طی این فرایند، سلولها به یکی از ۳ نوع اصلی اجزای سلولهای خونی تبدیل میشوند:
سلولهای قرمزخون
پلاکتها
گلبولهای سفیدخون
سلولهای قرمزخون
گلبولهای قرمز (RBCs) اکسیژن را از ریهها به سایر بافتهای بدن منتقل میکند و دیاکسیدکربن را دوباره به ریهها میبرد. تا برداشته شود.
پلاکتها
پلاکتها در حقیقت قطعات سلول ساخته شده توسط نوعی سلول مغز استخوان به نام مگاکاریوسیت هستند. پلاکتها در بهم چسباندن سوراخ موجود در عروق خونی ناشی از بریدگی یا کبودی از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
گلبولهای سفیدخون
گلبولهای سفید (WBCs) به بدن در مبارزه با عفونتها کمک میکند. انواع اصلی WBCs شامل لنفوسیتها، گرانولوسیتها و مونوسیتها است.
لنفوسیتها سلولهای اصلی تشکیلدهنده بافت لنفاوی هستند که بخش عمدهای از سیستم ایمنی بدن است. بافت لنفاوی در غدد لنفاوی، تیموس، طحال، لوزهها و آدنوئیدها یافت میشود و در دستگاههای گوارشی و تنفسی و مغز استخوان پراکنده است.
لنفوسیتها از سلولهایی به نام لنفوبلاستها تشکیل میشوند که به سلولهای بالغ و ضدعفونت تبدیل میشوند. ۲ نوع اصلی لنفوسیت وجود دارد:
لنفوسیتهای B (سلولهای B): سلولهای B با ساختن پروتئینهایی به نام آنتیبادی به محافظت از بدن کمک میکنند. آنتیبادیها به میکروبها (باکتریها، ویروسها و قارچها) در بدن متصل میشوند، که به سیستم ایمنی بدن کمک میکند تا آنها را از بین ببرد.
لنفوسیتهای T (سلول های T): انواع مختلفی از سلولهای T وجود دارد که هر یک کار ویژهای دارند. برخی از سلولهای T میتوانند میکروبها را بهطور مستقیم از بین ببرند، در حالی که برخی دیگر در تقویت یا کاهش فعالیت سایر سلولهای سیستم ایمنی بدن نقش دارند.
ALL از اشکال اولیه لنفوسیتها ایجاد میشود. این بیماری میتواند در سلولهای اولیه B یا سلولهای T در مراحل مختلف بلوغ شروع شود. این مورد در زیرگروهها و فاکتورهای پیشآگهی لوسمی لنفوسیتی حاد (ALL) بحث شده است.
گرانولوسیتها WBCهایی هستند که دارای گرانول هستند و این لکههایی هستند که در میکروسکوپ قابل مشاهده است. این گرانولها حاوی آنزیمها و مواد دیگری هستند که میکروبها مانند باکتریها را از بین میبرند. ۳ نوع گرانولوسیتها، نوتروفیلها، بازوفیل ها و ائوزینوفیلها از نظر اندازه و رنگدانههای آنها مشخص میشوند.
مونوسیتها همچنین به محافظت از بدن در برابر باکتریها کمک میکنند. پس از گذشت حدود یک روز در گردش خون، مونوسیتها وارد بافتهای بدن میشوند تا به ماکروفاژها تبدیل شوند، که میتواند بعضی از میکروبها را با احاطه کردن و هضم آنها از بین ببرد.
علائم
علائم و نشانههای لوسمی لنفوسیتی حاد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
خونریزی از لثهها
درد استخوان
تب
عفونتهای مکرر
خونریزی مکرر یا شدید
تودههای ناشی از تورم غدد لنفاوی در گردن، زیر بغل، شکم یا کشاله ران
پوست رنگ پریده
تنگینفس
ضعف، خستگی یا کاهش انرژی عمومی
چه زمانی به پزشک مراجعه کنید
اگر متوجه نشانههای مداوم و علائمی که باعث نگرانی شما میشود شدید، با پزشک یا پزشک کودک خود قرار ملاقات بگذارید.
بسیاری از علائم و نشانههای لوسمی لنفوسیتی حاد علائم آنفولانزا را تقلید میکنند. با این حال، علائم آنفولانزا در نهایت بهبود مییابد. اگر علائم و نشانهها مطابق انتظار بهبود نیافتند، به پزشک خود مراجعه کنید.
روشهای مورد استفاده برای تشخیص لوسمی لنفوسیتی حاد شامل موارد زیر است:
آزمایش خون. آزمایش خون ممکن است تعداد زیادی گلبول سفید، سلولهای قرمز خون ناکافی و پلاکتهای ناکافی را نشان دهد. آزمایش خون همچنین ممکن است وجود سلولهای بلاست را نشان دهد، سلولهای نابالغ که معمولاً در مغز استخوان یافت میشوند.
آزمایش مغز استخوان. در پروسه آسپیراسیون مغز استخوان، از سوزن استفاده میشود تا نمونهای از مغز استخوان از استخوان لگن یا استخوان جناغ خارج شود. نمونه برای جستجوی سلولهای لوسمی به آزمایشگاه فرستاده میشود.
پزشکان آزمایشگاه بر اساس اندازه، شکل و سایر خصوصیات ژنتیکی یا مولکولی، سلولهای خونی را به انواع خاص طبقهبندی میکنند. آنها همچنین به دنبال تغییرات خاصی در سلولهای سرطانی هستند و تعیین میکنند که آیا سلولهای لوسمی از لنفوسیتهای B یا لنفوسیتهای T منشا گرفته شده است یا خیر. این اطلاعات به پزشک شما کمک میکند تا یک برنامه درمانی مناسب تهیه کند.
تستهای تصویربرداری. آزمایشات تصویربرداری مانند اسکن اشعه ایکس، توموگرافی کامپیوتری (CT) یا اسکن سونوگرافی ممکن است در تعیین انتشار سرطان به مغز و نخاع یا سایر قسمتهای بدن کمک کند.
آزمایش مایعات نخاعی. برای جمعآوری نمونه از مایع نخاعی، مایعی که مغز و نخاع را احاطه کرده است، ممکن است از یک تست پانکچر لومبار(کمری)، که به آن تب نخاعی نیز گفته میشود، استفاده شود. نمونه آزمایش شده است تا ببیند سلولهای سرطانی به مایع نخاعی گسترش یافتهاند یا خیر.
درمان:
بهطور کلی، درمان لوسمی لنفوسیتی حاد مراحل جداگانه دارد:
القاء درمانی. هدف از مرحله اول درمان، از بین بردن بیشتر سلولهای لوسمی در خون و مغز استخوان و احیای تولید سلولهای نرمال خون است.
درمان تلفیقی. همچنین درمان پس از ترمیم نامیده میشود، این مرحله از درمان با هدف از بین بردن هرگونه لوسمی باقی مانده در بدن مانند مغز یا نخاع انجام میشود.
درمان نگهدارنده. مرحله سوم درمان مانع از بازگشت مجدد سلولهای لوسمی میشود. درمانهای مورد استفاده در این مرحله معمولاً با دوزهای بسیار کمتری در مدت زمان طولانی و اغلب سالها انجام میشوند.
درمان پیشگیری ازانتشار به نخاع. در طی هر مرحله از درمان، افراد مبتلا به لوسمی لنفوسیتی حاد ممکن است برای از بین بردن سلولهای لوسمی واقع در سیستم عصبی مرکزی، درمان اضافی دریافت کنند. در این نوع درمان، داروهای شیمیدرمانی اغلب مستقیماً به مایع نخاع، تزریق میشوند.
بسته به وضعیت شما، مراحل درمان لوسمی لنفوسیتی حاد میتواند دو تا سه سال طول بکشد.
درمان ممکن است شامل:
شیمی درمانی. شیمی درمانی، که از داروهایی برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میکند، بهطور معمول بهعنوان یک روش القایی برای کودکان و بزرگسالان مبتلا به لوسمی لنفوسیتی حاد استفاده میشود. از داروهای شیمی درمانی نیز میتوان در مراحل تلفیق و نگهداری استفاده کرد.
درمان هدفمند. داروهای هدفمند به ناهنجاریهای خاص موجود در سلولهای سرطانی که به رشد و شکوفایی آنها کمک میکند حمله میکنند.
ناهنجاری خاصی به نام کروموزوم Philadelphia در برخی از افراد مبتلا به لوسمی لنفوسیتی حاد مشاهده میشود. برای این افراد، داروهای هدفمند ممکن است برای حمله به سلولهایی که حاوی آن ناهنجاری هستند، استفاده شود. درمان هدفمند ممکن است در طول شیمیدرمانی یا بعد از آن استفاده شود.
پرتو درمانی. پرتودرمانی از پرتوهای پرقدرت مانند اشعه X یا پروتون برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میکند. اگر سلولهای سرطانی به سیستم عصبی مرکزی گسترش یافته باشند، پزشک ممکن است پرتودرمانی را توصیه کند.
پیوند مغز استخوان. پیوند مغز استخوان، که به عنوان پیوند سلولهای بنیادی نیز شناخته میشود، ممکن است بهعنوان یک روش تحکیم درمانی در افراد در معرض خطر عود یا برای درمان عود در هنگام بروزمجدد استفاده شود. این روش به شخص مبتلا به لوسمی اجازه می دهد با جایگزینی مغز استخوان لوسمی با مغز استخوان بدون لوسمی از فرد سالم، مغز استخوان سالم را دوباره به دست آورد.
پیوند مغز استخوان با دوزهای زیاد شیمی درمانی یا پرتودرمانی شروع میشود تا هرگونه مغز استخوانی که تولید لوسمی میکند را از بین ببرد. سپس مغز استخوان از یک اهداکننده سازگار (پیوند آلوژنیک) جایگزین میشود.
آزمایشات بالینی. آزمایشات بالینی آزمایشاتی هستند که برای تست درمانهای جدید سرطان و روشهای جدید استفاده از درمانهای موجود است. با وجود این که آزمایشات بالینی به شما یا فرزندتان فرصت میدهد تا آخرین درمان سرطان را امتحان کنید، ممکن است مزایا و خطرات درمانی نامشخص باشد. در مورد فواید و خطرات آزمایشات بالینی با پزشک خود صحبت کنید.
ALL در بزرگسالان مسن
افراد مسن، مانند افراد مسن تر از ۶۰ سال، عوارض بیشتری را در طول درمان تجربه میکنند. و این افراد معمولاً پیش آگهی بدتری نسبت به کودکان تحت درمان دارند.
در مورد گزینههای خود با پزشک خود صحبت کنید. با توجه به سلامت کلی شما و اهداف و ترجیحات خود، ممکن است تصمیم بگیرید که تحت درمان ALL خود قرار بگیرید.
در عوض ممکن است برخی از افراد از معالجه سرطان خودداری کنند، درعوض بر درمانهایی که علائم آنها را بهبود میبخشد تمرکز میکنند تا به آنها کمک کند بیشترین زمان باقی مانده را داشته باشند.
همه ما استرس را تجربه میکنیم. اما اگر آن را نداشتیم چه میشد؟ از شکستهای سخت گرفته تا استرس در محل کار، تا نگرانی ساده فقط در مورد استرس داشتن، استرس را بخشی از زندگی ما کرده است!
و گرچه روشهای درمانی زیادی برای مدیریت سطح استرس وجود دارد، خوب است که واکسنی داشته باشیم که به ما در برابر استرس مصونیت میدهد. خوشبختانه، این ممکن است آنقدر که فکر میکنید غیرواقعی نباشد! در دنیای ایدهآل، واکسن استرس به افراد اجازه میدهد که درشرایط پر استرس خود، تحت تاثیر قرار نگیرند.
این امر میتواند به جانبازان جنگ اجازه دهد بدون خطر شرایطی مانند PTSD به زندگی عادی خود برگردند، یا از افسردگی در افرادی که بیکار هستند جلوگیری کنند. واکسن استرس حتی میتواند به کودکان در فقر شدید اثرات بهتری برای غلبه بر استرس در طی رشد خود ببخشد.
درست مانند هر واکسنی که تاکنون ایجاد شده است، محققان، به طبیعت مادر روی آوردند. و در آنجا در خاک ، یک باکتری کشف کردند که پتانسیل ایجاد واکسن استرس را دارد.
مطالعات نشان داده است که کودکانی که در فضاهای احاطه شده توسط حیوانات و گرد و غبارهای ناشی از باکتریها زندگی میکنند، دارای سیستم ایمنی مقاوم به استرس هستند. آنها همچنین در معرض خطر ابتلا به بیماری روانی کمتری نسبت به افرادی که در محیطهای نسبتاً استریل شهرها زندگی میکنند، هستند. با توجه به این نکته، محققان دریافتند که وقتی یک باکتری خاص خاک زنده معروف به واکسن مایکوباکتریوم در موشها تزریق میشود، رفتار حیوانات را به روشی شبیه به داروهای ضدافسردگی تغییر میدهد و اثرات ضدالتهابی طولانی مدت بر مغز دارد. اما محققان دقیقاً نمیدانند که این باکتریها چگونه استرس و التهاب را در حیوانات آزمایشگاهی کاهش میدهند. مشخص است که استرس میتواند التهاب در مغز ایجاد کند. در این تحقیق، محققان چربی ضدالتهابی موجود در باکتری خاک را شناسایی کردند که بهطور مستقیم باعث کاهش فعالیت التهابی در سلولهای ایمنی و جلوگیری از استرس میشود. هنگامی که در تحقیق، به موش صحرایی، نسخه تصنعی این چربی تزریق شد، موشها سطح بالاتری از این پروتئین ضدالتهابی را در هیپوکامپ نشان دادند. افزایش وجود این پروتئین ضدالتهابی به کنترل خلقوخو مانند اضطراب و ترس کمک میکند.
هنگامی که این موشها در معرض عوامل استرسزا قرار گرفتند، موشهای واکسینه شده دارای سطح پایینتری از پروتئین ناشی از استرس بودند. این کار با ایده «فرضیه دوست قدیمی» همراه است که نشان میدهد سیستم ایمنی بدن به میکروبهای خاصی بستگی دارد که همراه با انسان تکامل یافتهاند. با این حال، در دنیای مدرن و نسبتاً استریل امروزی، کودکان ما از این تماس روزمره با زمین و باکتریهای بالقوه تقویتکننده سلامتی و سایر میکروارگانیسمها محروم میشوند. و بنابراین، بدن ما این همکاری را با میکروارگانیسمها از دست نمیدهد. عدم وجود این میکروارگانیسمها باعث عملکرد غیرطبیعی سیستم ایمنی بدن و افزایش خطر آلرژی و آسم میشود. بنابراین شاید آن دسته از بچههایی که در زمین بازی مشغول خوردن گردوخاک بودند، چیزی به دست آورند!
اگر این نتایج در کارآزماییهای بالینی در انسان موفقیتآمیز باشد، این امر میتواند به ایجاد “واکسن استرس” منجر شود. اما آیا واقعاً چنین واکسنی عمل میکند؟
و اگر چنین است، جوانب مثبت و منفی احتمالی تغییر واکنش مردم در برابر استرس چیست؟
استرس نقش مهمی در بقای ما دارد. شما نمیخواهید وقتی در وضعیت خطرناکی قرار دارید احساس آرامش و خوشبختی کنید و حتی اگر این واکسن به درستی نیز عمل نکند، این مطلب که ما از طبیعت و میکروارگانیسمهایی که در کنار آنها تکامل یافتهایم دوری کنیم با چه عواقب دیگری روبرو میشویم؟
برخی محققان معتقدند که شکر باید بهعنوان “یک داروی اعتیادآور” درنظر گرفته شود و “استفاده بیش از حد آن باعث ایجاد اثرات مضر برای سلامتی میشود”. غذاهای قندی تأثیر زیادی در سیستم پاداش در مغز میگذارند و باعث میشود انتقالدهنده عصبی دوپامین به عنوان پاداش آزاد شوند.
*ریوارد سیستم (انگلیسی: Reward system) یا سیستم پاداش، سیستم پیام رسانی ویژه مغز است که بدن را از برطرف شدن نیازهایش آگاه میکند. سیستم پاداش به گروهی از ساختارهای مغزی اشاره دارد که در برابر محرکهای تقویتکننده یا لذت بخش نظیر مواد مخدر و داروهای اعتیاد آور فعال میشوند. هنگامی که افراد در معرض محرکی لذت بخش قرار میگیرند، مغز شروع به افزایش آزادسازی نُرُترنسمیتر (پیام آور عصبی) دوپامین میکند و فعالیت مناطق مغزی مرتبط با دوپامین افزایش مییابد. مسیر دوپامینی مزولیمبیک مهمترین منطقهٔ مغری مرتبط با لذت و پاداش است.
داروهایی مانند کوکائین، آمفتامین و نیکوتین این سیستم مغزی را در اختیار دارند. فعالسازی این سیستم منجر به احساس شدید پاداش میشود که درنتیجه باعث هوس و اعتیاد به آن میشود. بنابراین این داروها و شکر هر دو سیستم یکسان پاداش را در مغز فعال میکنند و باعث آزاد شدن انتقالدهنده عصبی دوپامین میشود. این مدار شیمیایی توسط پاداشها و رفتارهای طبیعی فعال میشود که برای بقا انسانها و تداوم گونهها ضروری است. مانند خوردن غذاهای خوشمزه و پر انرژی، داشتن رابطه جنسی و تعامل اجتماعی. فعال کردن این سیستم باعث میشود که بخواهید دوباره این رفتارها را انجام دهید.
“اختلال در مصرف مواد” با انواع مختلفی از مشکلات، از جمله ولع مصرف، ادامه استفاده، علیرغم پیامدهای منفی در تلاش برای تحمل و قطع آن مشخص میشود. اگرچه غذاهای قندی به راحتی در دسترس هستند ، مصرف زیاد آن میتواند منجر به تعدادی از مشکلات مشابه اعتیاد شود. بنابراین به نظر میرسد که شکر ممکن است دارای ویژگیهای اعتیادآور باشد. با این حال، در حال حاضر هیچ مدرک مشخصی مبنی بر ارتباط قند با سیستم ترک اعتیاد / ترک در انسان وجود ندارد ، اما مطالعات انجام شده بر روی موش صحرایی این احتمال را نشان میدهد. دوپامین نقش مهمی در مغز دارد و توجه ما را به سمت چیزهایی مانند غذاهای خوشمزه که با احساس پاداش در ارتباط هستند سوق میدهد.
سیستم دوپامین در انتظار احساس لذت فعال میشود. این بدان معنی است که حتی وقتی لزوما گرسنه نیستیم، توجه ما به کیک و شکلات جلب میشود. حتی به طور روتین میتواند باعث هوس شکر شود. ما میتوانیم بهطور ناخودآگاه یک بسته شکلات یا یک نوشیدنی شیرین را در بعدازظهر بخواهیم.
اگر این یک قسمت عادی از عادات روزانه ما باشد، فعال شدن مکرر سیستم پاداش دوپامین باعث میشود مغز با تحریک مکرر سیستم پاداش سازگار شود. هنگامی که از تعداد زیادی از این غذاها بهطور مرتب لذت میبریم، سیستم شروع به تغییر میکند تا از این تحریک بیشازحد جلوگیری شود.
اسید موجود در معده شما به اندازهای قوی میباشد که میتواند فلز را حل کند. فقط یک قطره از این اسید معده در کف دست شما میتواند ماهیچههای شما را حل کند. معدهشمایکاسیدخیلیقویتولید میکند که به عنوان اسید هیدروکلریک (HCL) شناخته میشود.
از این اسید معمولاً برای تمیز کردن استیلهای اکسید شده وکویلهای پوسته پوسته استفاده میشود. و همچنین در مواد تمیزکننده خانگی مانند پاککنندههای کاسه توالت نیز یافت میشود.
معده تقریباً ۲ لیتر در(۵ گالن) اسید کلریدریک ترشح میکند. این اسید به همراه آنزیمهای گوارشی و سایر مواد شیمیایی موجود در معده بهعنوان “شیره معده” شناخته میشوند که برای جذب مواد مغذی از غذایی که میخورید بسیار مهم است.
اسید کلریدریک، باکتریها و ویروسهایی را که ممکن است همراه با غذا و نوشیدنی باشد از بین میبرد و از شما در برابر عفونتها و بیماریهای مختلف محافظت میکند. همچنین آنزیمهای معده را فعال میکند که پروتئینهای غذای شما را هضم میکند. و علاوه بر این PH معده را برای عملکرد درست آنزیمها حفظ میکند.
اسیدها در مقیاس pH با دامنه ۰ تا ۱۴ اندازهگیری میشوند. هرچه که pH درسطح پایینتری باشد، مایع به شدت اسیدیتر میشود. معده سالم دارای pH برابر ۱٫۵ تا ۳٫۰ است.
میزان اسیدی بودن معده از نظر جا بین سرکه و اسید باتری قرار دارد. اما جای تعجب دارد که این اسید قوی به خود معده شما آسیب نمیرساند. دلیل این است که معده شما دارای لایه سلولهای ترشحی مخاطی است که داخل معده را میپوشاند و در نتیجه معده شما را از اسید محافظت میکند. گاهی اوقات شیره معده به داخل مری میرسد که فاقد این لایههای مخاطی محافظ است. این ریفلاکس اسید باعث احساس سوزش مانند سوزش سر دل میشود.
مقدار زیاد اسیدهای هضمکننده میتوانند مخاط را از بین ببرند و منجر به زخم میشود. زخم در معده به زخم پتیک، گاستریک و یا استومک معروف است. کمبود اسیدهیدروکلریدریک در معده میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. بدون اسیدهای معده، بدن با کمبود جذب آهن مواجه میشود و این امر باعث افزایش خطر ابتلا به فقر آهن میشود. همچنین بدون اسید معده کافی، خطر بیشتری از عفونت دستگاه گوارش وجود دارد. علاوه بر این میتواند منجر به سوء جذب شود، که در این شرایط مواد مغذی موجود در غذا، روده کوچک شما درست جذب نمیشود.
محققان بین وجود موهای خاکستری و فعالیت سیستم ایمنی بدن ارتباط پیدا کردند. ژنهای درگیر در رنگ مو، سیستم ایمنی بدن را نیز کنترل میکنند. هنگامی که بدن مورد حمله ویروسی یا باکتریایی قرار میگیرد، سیستمایمنی ذاتی بدن فعال میشود. سلولهای بدن توانایی تشخیص هر نوع مهاجم خارجی را دارند. سلولهای آلوده با تولید اینترفرون برای مبارزه با مهاجمان واکنش نشان میدهند.
آنها پروتئینهایی به سلولهای دیگر سیگنال میکنند که به افزایش فعالیت ژنهایی که تکثیر ویروسی را مسدود میکنند، منجر میشوند. در یک مطالعه جدید محققان دریافتند که نام این مولکول ، MITF میباشد.
واکنش اینترفرون، سیستم ایمنی بدن را در سلولهای رنگدانه مو محدود میکند. بدون کنترل MITF در پاسخ به اینترفرون، موهای موش خاکستری میشوند. این مطالعه همچنین نشان داد وقتی سیستمایمنی ذاتی فعال میشود، باعث افزایش موهای خاکستری در موشها میشود. MITF همچنین تعدادی از مسیرهای ژنتیکی را در این سلولهای رنگدانه کنترل میکند. MITF ژنهای لازم برای ایجاد رنگدانه در سلولهای مو را روشن میکند. این موضوع نشاندهنده این مطلب میباشد که مولکول MITF وظیفه دوگانه دارد که یکی از آنها کمک به حفظ رنگ موها و دیگری با مبارزه با ویروسها میباشد. رنگ مو بستگی به سلولهای موی پیگمانته به نام سلولهای بنیادی ملانوسیت دارد. این سلولها در پایه فولیکولهای مو وجود دارند. با ریزش موهای پیر و رشد موهای جدید، سلولهای بنیادی به سلولهای ملانوسیتی تبدیل میشوند که رنگدانهای را ایجاد میکنند که به موها رنگ میبخشد. هنگامی که سلولهای بنیادی از بین میروند، موهای جدید که رشد میکنند نیز خاکستری هستند. موشهایی که دارای جهش در ژن MITF هستند، واکنش بیش فعالی به ویروسها دارند که منجر به از بین رفتن سلولهای بنیادی ملانوسیت می شود و باعث میشود موها خاکستری شوند.
محققان پیشبینی میکنند افرادی که دارای جهشهای مشابه در ژن MITF هستند میتوانند پاسخ مشابهی را نشان دهند که منجر به خاکستری شدن مو پس از یک عفونت ویروسی میشود. اکتشاف جدید میتواند به درک بیماریهای رنگدانهای مانند ویتیلیگو منجر شود که در این بیماریها باعث ایجاد لکههای بیرنگ پوستی میشود. ویتیلیگو یک بیماری خودایمنی است که ۰/۵ تا ۱ درصد از کل جمعیت انسانها را تحت تأثیر قرار میدهد.
_ سرطان زبان چیست؟
چندین نوع سرطان در زبان رشد میکند، اما سرطان سلولهای سنگفرشی شایعترین است. سلولهای سنگفرشی سلولهای نازک و مسطحی میباشند که یک لایه از دهان و اندامهای دیگر را میپوشانند.
_ دو نوع سرطان زبان وجود دارد:
• سرطان زبان دهان؛ دو سوم قدامی زبان که میتوانید آن را بچرخانید، زبان دهانی نامیده میشود.
• سرطان پایه زبان؛ پایه یک سوم خلفی زبان که به سمت گلو گسترش مییابد، پایه زبان نامیده میشود.
_ چه عواملی باعث ایجاد سرطان زبان میشود و عوامل خطر آن چیست؟
در برخی از افراد بدون عوامل خطر مبتلا به سرطان زبان میشوند. این سرطان در گروههای سنی بالاتر از ۴۰ سال و بیشتر شایع است، اگرچه ممکن است در جوانان نیز مشاهده شود. شیوع این بیماری در مردان دو برابر است.
_ عوامل خطر دیگر عبارتند از:
• سیگار کشیدن و نوشیدن الکل؛ افراد سیگاری پنج برابر بیشتر از افراد غیرسیگاری در معرض سرطان زبان هستند.
• ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)؛ یک بیماری مقاربتی است. HPV 16 و HPV 18 خطر ابتلا به سرطان زبان را افزایش میدهند.
• مردان آفریقایی-آمریکایی بیشتر از سفیدپوستان در معرض خطر هستند.
_ علائم سرطان زبان چیست؟ _ سرطان زبان دهان
• تودهای در کنار زبان که توسط دندانها لمس میشود.
• توده غالباً مانند زخم به نظر میرسد و به رنگ خاکستری-صورتی مایل به قرمز است.
• در صورت گاز گرفتن یا لمس، توده به راحتی خونریزی میکند.
_ سرطان پایه زبان
•تشخیص تومور در مراحل اولیه بسیار دشوار است، بنابراین معمولاً هنگامی گه بزرگ شده تشخیص داده میشود.
• علائم کمی در مراحل اولیه وجود دارد.
• در مراحل بعدی، سرطان ممکن است باعث درد، احساس پر بودن در گلو، مشکل در بلع، احساس یک توده در گردن یا گلو، تغییر صدا یا درد گوش شود.
_ چگونه سرطان زبان تشخیص داده می شود؟
برای تشخیص، دکتر از سابقه پزشکی استفاده میکند و سؤالات خاصی راجع به علائم میپرسد. زبان و گردن بیمار معاینه میشود و از یک آینه کوچک و دسته بلند برای معاینه و دیدن پایین گلو استفاده میشود.
آزمایشهای متعددی برای کمک به تشخیص انجام میشود. این آزمایشات شامل موارد زیر است:
• انجام اشعه ایکس از دهان و گلو، که شامل سیتیاسکن (توموگرافی کامپیوتری) و اشعه X (که تصاویر را در بخشهای نازک نشان میدهد) میباشد.
• اسکن PET (توموگرافی انتشار پوزیترون)، که از مواد رادیواکتیو برای شناسایی فعالیت بیش از حد در یک عضو استفاده میکند. که ممکن است نشاندهنده رشد تومور باشد.
• سرطان زبان معمولاً نیاز به بیوپسی دارد ویک نمونه کوچک از بافت برای تشخیص سرطان از تومور خارج میشود. بعد از اینکه جراح بافت را جدا کرد، یک آسیبشناس سلولها را زیر میکروسکوپ بررسی میکند.
_ روشهای مختلفی برای بدست آوردن بیوپسی وجود دارد: بیوپسی آسپیراسیون با سوزنریز: یک سوزن نازک درون تومور وارد میشود و نمونهای از طریق مکش به داخل سرنگ کشیده میشود. بیوپسی برشی: یک نمونه با اسکالپل (چاقوی جراحی) برداشته میشود. بیوپسی پانچ: به وسیله یک تیغه دایرهای کوچک، یک ناحیه گرد از دور بافت برداشته میشود.
_ سرطان زبان چگونه درمان میشود؟
از جراحی، شیمیدرمانی و پرتودرمانی برای درمان سرطان زبان استفاده میشود. جراحی: زبان دهانی:
برداشتن جراحی تومور اولیه ممکن است تنها درمانی باشد که برای سرطانهای کوچک زبان دهان مورد نیاز است. اگر تومور بزرگ باشد، ممکن است به غدد لنفاوی در گردن گسترش یابد. در صورتی که این اتفاق بیفتد، جراح ممکن است برداشتن غدد لنفاوی آسیبدیده در گردن را نیز توصیه کند.
اکثر سرطانهای کوچک زبان دهانی بعد از برداشته شدن، کمی تغییرات زیبایی یا عملکردی باقی میگذارند.
تومورهای بزرگتر میتوانند گسترش یافته و بلع آن را سخت کنند. جراحی تومورهای بزرگ همچنین بر گفتار و بلع تأثیر می گذارد. با جدیدترین تکنیکهای بازسازی، پزشکان، قادر به بازگرداندن اکثر مشکلات گفتاری و بلع هستند.
_ پایه زبان
تومورهای روی پایه زبان معمولاً هنگام تشخیص بزرگتر هستند زیرا در مراحل اولیه، مشاهده تومور دشوار است. تنها علامت اولیه درد گوش است. تغییرات صوتی و بلع دشوار بعدا رخ میدهد.
از آنجا که پایه سرطان زبان در مراحل دیرتر تشخیص داده میشود، ممکن است این سرطان در گردن گسترش یافته باشد. در صورتی که غدد لنفاوی مبتلا شوند اغلب نیاز به برداشته شدن آنها میباشد.
_ پرتو درمانی
پرتودرمانی، از جمله پرتودرمانی مدوله اینتنسیتی، از تقسیم سلولهای سرطانی جلوگیری میکند و رشد تومور را کند میکند. رادیوتراپی همچنین سلولهای سرطانی را از بین میبرد و میتواند تومورها را کوچک یا از بین ببرد. پرتودرمانی مدوله اینتنسیتی، امکان استفاده از دوزهای پرتودرمانی مؤثر با عوارض جانبی کمتری را نسبت به تکنیکهای رادیوتراپی معمولی فراهم میآورد. پرتودرمانی شامل پنج تا شش هفته درمان روزانه است.
_ شیمی درمانی شیمی درمانی به دلایل مختلف تجویز میشود:
• همراه با رادیوتراپی به عنوان روش جایگزین برای جراحی میباشد(به نام کمو رادیاسیون میباشد)
• بعد از عمل برای کاهش خطر بازگشت سرطان
• برای کاهش رشد تومور و کنترل علائم در صورت عدم درمان سرطان (درمان تسکیندهنده)
_نکات کلیدی
• افراد میتوانند به سرطان زبان دهان مبتلا شوند _ بخشی که میتوانید آن را بیرون بیاورید _ و یا پایه زبان، که تا پایین گلو گسترش مییابد.
• سرطان در افراد ۴۰ ساله و بالاتر شایع است.
• سرطان زبان با جراحی، پرتودرمانی و شیمیدرمانی قابل درمان است.
_ مراحل بعدی
نکاتی که پس از مراجعه شما به ارائهدهنده خدمات درمانی کسب میکنید:
• دلیل بازدید خود و آنچه را که میخواهید رخ دهد بدانید.
• قبل از بازدید، سؤالاتی را که میخواهید بپرسید بنویسید.
• شخصی را با خود بیاورید تا به شما در پرسیدن سؤال کمک کند و آنچه را که ارائه دهنده خدمات به شما میگوید بهیاد آورد.
• در ویزیت، نام تشخیص جدید و هرگونه داروی جدید، درمان یا آزمایش را بنویسید. همچنین هر آموزش جدیدی را که ارائهدهنده خدمات به شما آموزش میدهد هم یادداشت کنید.
• علت اینکه چرا یک دارو یا درمان جدید تجویز میشودو چگونه به شما کمک میکند را بدانید و همچنین از عوارض جانبی آن نیز آگاه باشید.
• سؤال کنید که آیا وضعیت شما با روشهای دیگر قابل درمان است.
• بدانید که چرا یک آزمایش یا پروسه برایتان توصیه میشود و نتایج چه معنیای میتواند داشته باشد.
• اگر دارو را مصرف نکنید یا آزمایش یا پروسه را انجام ندهید، بدانید که چه اتفاقی پیش رو دارید؟
• اگر قرار ملاقات پیگیری دارید، تاریخ، ساعت و هدف آن بازدید را بنویسید.
• اگر سؤال دارید چگونه میتوانید با ارائهدهنده خود تماس بگیرید.
مطالعهای که اخیراً در ژورنال آمریکایی Journal of Clinical Nutrition منتشر شده است، موجب علاقه شدیدی شد که گزارش میدهد که گوشت قرمز و سفید تأثیر مشابهی بر کلسترول الدیال (LDL) یا بد دارند، که موجب افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی همراه است. ممکن است نتیجه بگیرید، “خوب ، اگر مرغ به همان اندازه گوشت قرمز برای کلسترول من بد باشد، ممکن است من همبرگر سفارش بدم.”
اما بگذارید قبل از نتیجهگیری ، مطالعه را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
_ گوشت قرمز، گوشت سفید یا بدون مصرف گوشت؟
دراین مطالعه به بررسی میزان کلسترول بعد از مصرف رژیمهای غذایی با گوشت قرمز زیاد در مقایسه با رژیمهای غذایی با مقادیر مشابه پروتئین دریافتی از گوشت سفید یا منابع غیرگوشتی(حبوبات، آجیل، غلات و محصولات سویا) پرداخت. همچنین این مطالعه بررسی کرد که آیا نتایج مطالعات متاثر از میزان چربی اشباع شده موجود در هر یک از رژیمهای غذایی است یا خیر.
یکصد و سیزده زن و مرد سالم، در سنین ۲۱ تا ۶۵ سال، در این مطالعه شرکت کردند. به هر یک از شرکتکنندگان در مطالعه بهطور تصادفی در رژیمشان چربی کم اشباع یا پر اشباع اختصاص داده شد. سپس، به مدت چهار هفته و به ترتیبهای مختلف، از پروتئینهای گوشت قرمز، گوشت سفید یا منابع غیرگوشتی مصرف میکردند.
کلیه غذاهای مصرف شده در طول مطالعه توسط محققان تهیه شده است (بجز سبزیجات و میوهها، برای اطمینان از طراوت در زمان مصرف). از شرکتکنندگان خواسته شد تا سطح فعالیت پایه خود را حفظ کنند و از مصرف الکل خودداری کنند تا از احتمال بروز سایر عوامل موثر بر سطح کلسترول جلوگیری کنند. همچنین به آنها توصیه شد که وزن خود را در طول دوره مطالعه حفظ کنند و در صورت تغییر وزن، کالری آنها تنظیم شود.
_ گوشت سفید همان تأثیر گوشت قرمز بر میزان کلسترول را دارد
این مطالعه نشان داد که کلسترول LDL بعد از مصرف رژیمهای غذایی با گوشت قرمز و گوشت سفید ، در مقایسه با رژیم غیر گوشتی ، به طور قابل توجهی بالاتر بود. این نتیجه بدون در نظر گرفتن این که دررژیم غذایی چربی اشباع زیاد یا کم باشد ، به دست آمد، اگرچه رژیمهای چربی اشباع شده بالا، اثرات مضر بیشتری در سطح کلسترول LDL نسبت به رژیمهای چربی اشباع کم دارند. لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL یا کلسترول “خوب”) تحت تاثیرمنبع پروتئین نبود.
قابلتوجه اینکه، این مطالعه محدودیتهای بسیاری دارد. حجم مطالعه با ۱۱۳ شرکتکننده کم بود. مدت زمان مطاله نیزکوتاه (فقط ۱۶ هفته) بود. و میزان خروج از مطالعه در میان شرکتکنندگان نسبتاً بالا بود. این مطالعه همچنین شامل گوشتهای فرآوری شده مانند سوسیس، کالباس یا بیکن که به ویژه برای سلامتی قلب مضر هستند نیست، یا از گوشت گاوی که از علفهای سبز تغذیه کردهاند و غالباً به عنوان گزینه سالمتر گوشت قرمز میباشند نیز نیست.
_ تمرکز برروی پروتئین گیاهی:
نکته مهمی که ممکن است در گوشت قرمز در مقابل صحبت راجع به گوشت سفید از بین برود، اثرات مفید منابع پروتئین غیرگوشتی بر میزان کلسترول است. همانطور که نویسندگان این مطالعه اظهار داشتند، “یافتههای حاضر مطابق با … مطالعات قبلی در مورد الگوهای اولیه رژیم غذایی گیاهی، لاکتو اوو-گیاهخواری یا وگان است که در آن غلظت کل چربی، LDL و کلسترول HDL را به میزان قابلتوجهی پایینتر از رژیمهای غذایی شامل پروتئین حیوانی میباشد.”
دستورالعملهای رژیمی ۲۰۱۵-۲۰۲۰ از الگوهای غذایی سالم و گیاهی پشتیبانی میکند. نمونههایی از رژیمهای غذایی گیاهی شامل رژیم مدیترانهای و رژیمهای گیاهی است.
در این مطالعه منابع پروتئین گیاهی مورد بررسی قرار گرفت و رژیمهای غذایی مبتنی بر گیاه میتوانند پروتئین لازم را برای سلامتی مطلوب فراهم کنند. در اینجا نگاهی به میزان پروتئین موجود در انواع غذاهای گیاهی میاندازیم.
به گزارش سایت everydayhealth.com که در تاریخ ۳۱ آگوست ۲۰۱۸ منتشر شده است.
نویسنده: Lindsey Konkel
Medically Reviewed by Robert Jasmer, MD
اثرهورمونها بیشتر از آن است که فقط بر خلقوخوی تأثیر بگذارند. در حقیقت آنها مواد شیمیایی حیاتی میباشند که عملکرد روزانه بدن، تولید مثل، حرکت و موارد دیگر را مقدور میسازند.
ما تمایل داریم به زمانهای معینی از زندگی مانند بلوغ، بارداری و انتقال به یائسگی به هورمونها فکر کنیم، اما حقیقت این است که هورمونهای ما هر روز بر سلامت بدن و ذهن ما تأثیر میگذارند.
_ هورمون چیست؟ توصیفی از پیام رسانهای شیمیایی
بنابراین هورمونها دقیقاً چه هستند؟ هورمونها مواد شیمیایی خاصی هستند که از طریق جریان خون انتقال پیدا میکنند.
دکتررندی هاتر اپشتاین، نویسنده کتاب Aroused: تاریخچه هورمونها و اینکه نحوه کنترل آنها در مورد همه چیز چگونه میباشد، میگوید: « هورمونها را به عنوان وایفای داخلی بدن تصور کنید.» آنها پیامهایی را که از غدد به وجود میآیند، در قسمتهای مختلف بدن به سلولها منتقل میکنند. این پیامهای شیمیایی به “روشن یا خاموش کردن” فرآیندهای سلولیای کمک میکنند که اشتها، رشد، استرس، قندخون، چرخه خواب، میل جنسی و عملکرد جنسی را کنترل میکنند.
_ هورمون ها نقش مهمی در زندگی سالم روزانه دارند دکتر اپستین میگوید: “اصطلاح” هورمونی “مترادف با” خلقوخو “شده است. ایشان همچنین میگوید در حالی که هورمونها بر خلقوخوی تأثیر میگذارند، آنها بیشتر از این در بدن نقش دارند.
بخور، نفسبکش ، عشقبورز: هورمونها به شما کمک میکنند که همه این کارها را خود انجام دهید.
هورمونها در بیشتر عملکردهای بدن به نوعی درگیر هستند – از عملکردهای پایه، مانند گرسنگی، و ضربان قلب گرفته تا عملکردهای پیچیده مثل تولید مثل و احساسات.
انتقالدهندههای عصبی: هورمونهایی که به مغز کمک میکنند تا با بقیه بدن ارتباط برقرار کند
برخی از هورمونها مانند سروتونین و دوپامین نیز به عنوان نوروترانسمیترها عمل میکنند – که اینها مواد شیمیایی هستند که پیامهای ایجاد شده از نورونهای موجود در را به عضلات انتقال میدهند. نوروترانسمیترها به هماهنگی حرکات و کنترل خلق و خو و شناخت کمک میکنند.
هورمونها توسط غدههایی که سیستم غدد درونریز را تشکیل می دهند تولید میشوند
غدد اندامهایی هستند که مواد ترشح میکنند.
غدههای مهم ترشح هورمون در بدن عبارتند از: غده هیپوفیز، هیپوتالاموس، تیموس، غدد فوقکلیوی، لوزالمعده، تیروئید، تخمدانها و بیضهها.
دکترکارولین دیوید-پیتز ، متخصص غدد در کالج پزشکی کلینیک مایو در روچستر، مینه سوتا، توضیح میدهد: « غدد و اندامهای تولید کننده هورمون در شبکه بدن، سیستم غدد درونریز نامیده میشود.» متخصص غدد، پزشک هورمونها میباشد.
متخصص غدد به تشخیص و درمان مشکلات سلامتی مرتبط با هورمون کمک میکند
از آنجا که هورمونها برای عملکرد مناسب بدن از اهمیت بالایی برخورد دارند، مشکل کوچکی در تنظیم هورمونها میتواند باعث مشکلات جدی در سلامتی شود. اما تشخیص یک مشکل هورمونی میتواند پیچیده باشد، و درمان آن معمولاً بیش از این مطلب است که تنها هورمون خاصی کم یا زیادشده باشد.
سیستم غدد درونریز یک شبکه پیچیدهای از تعامل است. دکتراپستین میگوید: « هورمونها با یکدیگر و بسیاری دیگر از سیستمهای بدن، من جمله سیستمایمنی بدن، بهطور ناشناخته، تعامل دارند.»
مشارکتکننده: Chirag Patel, PhD
در سطح جهان، بیماری آلزایمر و سایر اشکال زوال عقل یک بار عمده برای افراد و جوامع است. برای نشان دادن وخامت اوضاع لازم است بدانید که درمانهای کمی برای مبارزه با این بیماریهای پیچیده وجود دارد. حتی علل زوال عقل بسیار مورد بحث قرار گرفته است. متأسفانه، آزمایشات بالینی برای متوقف کردن یا حتی کند کردن پیشرفت آن کوتاه است. برخی از متخصصان امیدوارند که با تشویق تغییرات شیوه زندگی، قبل از تشخیص افراد مبتلا به زوال عقل، مداخله کنند.
_ زوال عقل چیست و چه چیزی باعث پیچیدگی آن میشود؟
دمانس گروهی از بیماریهای خاص را توصیف میکند که با علائمی مانند از دست دادن حافظه مشخص میشوند. شایعترین نوع زوال عقل بیماری آلزایمر (AD) است. مبتلایان به آلزایمر دارای پلاکهایی در مغز خود هستند که از پروتئینهای درهم ساخته شده است، و بسیاری از محققان فرض کردهاند که این پلاکها عامل بیماری هستند.
یکی دیگر از انواع رایج زوال عقل، دمانس عروقی است. تصور میشود که این امر در اثر رگهای خونی آسیبدیده در مغز مانند سکته مغزی ایجاد شود.
کارشناسان معتقدند که هر دو فاکتور ژنتیکی (انواع ژنهای منتقل شده از مادر و پدر) و عوامل قابل اصلاح در شیوه زندگی (رژیم غذایی، استعمال سیگار، فعالیت بدنی) همگی در پیشرفت زوال عقل، و شاید در هماهنگی آن، نقش دارند.
_ چه عواملی ممکن است بر خطر زوال عقل تأثیر بگذارد؟
ژنها – که قابل اصلاح نیستند – و شیوه زندگی مانند فعالیت بدنی و رژیم غذایی – که قابل اصلاح میباشند – نقشهای بالقوهای را در اشکال مختلف زوال عقل دارند.
یک مطالعه جدید در JAMA (مجله جامعه پزشکی آمریکا) تلاش کرده است که از طریق سؤال از افرادی که متعهد شدهاند که در”biobank” انگلیس شرکت کنند، تخمین بزند عوامل ژنتیکی و شیوه زندگی چقدر بر خطر ابتلا به زوال عقل، برآورد شده است. Biobanks مجموعه بزرگی از اطلاعات بیولوژیکی مانند ژنتیک است که وضعیت سلامتی و بیماری افراد را که از سوابق پزشکیشان جمعآوری شده است در بردارد. دانشمندان با استفاده از دادههای موجود در بیوبانکهای بزرگ میتوانند چگونگی عملکرد محیط – که شامل انتخاب شیوه زندگی است – به همراه ژنتیک را در افزایش یا کاهش خطر ابتلا به بیماری بررسی کنند.
در مطالعه JAMA، محققان سوابق بیمارستانی و مرگومیر ثبت شده را برای جمعآوری تشخیصهای موجود در ۲۰۰۰۰۰ فرد سفیدپوست انگلیسی بالای ۶۰ سال بررسی کردند.
_ اما چگونه میتوانید “سبک زندگی” و خطر ژنتیکی را اندازهگیری کنید؟
محققان لیستی از فاکتورهای معمول شیوه زندگی از جمله سیگار کشیدن، مصرف الکل، فعالیت بدنی و رژیم غذایی را انتخاب و امتیازبندی کردند. نمره کم نشانگر سبک زندگی “بد” بود و نمره بالا به سبک زندگی “خوب” اشاره داشت. با این وجود، استفاده از این رویکرد برای سنجش خطر سبک زندگی دارای چندین مشکل است:
• اول، تعداد زیادی از فاکتورهای موجود در شیوه و سبک زندگی وجود دارند که فراتر از استعمال دخانیات و فعالیتهای بدنی، میباشند. بنابراین هر لیست ممکن است به دلخواه محقق باشد. در حقیقت، تیم تحقیق ما معتقد است که انتخاب لیست موارد، منعکسکننده شیوه زندگی پیچیده ما نیست و ممکن است به یافتههای غلط منجر شود. به عنوان مثال، دقیقا چه چیزی رژیم “سالم” را تشکیل میدهد؟
• دوم، استفاده از سیستم نمرهدهی باعث میشود نقش افراد برروی فاکتورها نامشخص باشد.
• سوم، اگر ارتباط بین فاکتورها (به عنوان مثال وزن یا سابقه سایر بیماریها) بر نمره و زوال عقل تأثیر بگذارد، ممکن است این امتیاز درمورد سایر متغیرهایی که در نظر گرفته نشدهاند بیانگر ضعیفی باشد. به عبارت دیگر ، اگر وزن با رژیم و زوال عقل مرتبط باشد، حل کردن ارتباط رژیم غذایی سخت میباشد.
برای ایجاد نمره خطر ژنتیکی، محققان از کلیه انواع فاکتورهای ژنتیکی که قبلاً توسط یک مطالعه ارتباط ژنومی (GWAS) از بیماری آلزایمر شناسایی شده بودند، استفاده کردند. این انواع ژنها به شدت در بیمارانی که آلزایمر داشتند در مقایسه با گروه کنترل سالم همراه است. محققان با استفاده از این اطلاعات نمره ریسک پلیژنیک را ساختند.
_ سبک زندگی و ژنتیک هر دو نقش کمی در زوال عقل دارند
نمره سبک زندگی با خطر زوال عقل همراه بود. دوم، نمره ژنتیکی نیز با زوال عقل همراه بود. بهعبارت دیگر، افراد با نمرات بدتر در معرض بیشترخطر زوال عقل بودند. محققان همچنین دریافتند که خطر ژنتیکی و سبک زندگی مستقل از یکدیگر عمل میکنند. به عنوان مثال ، افراد دارای سبک زندگی ناسالم و همچنین نمره خطر بالای ژنتیکی، تقریباً دو و نیم برابر بیشتر از افراد با نمره ژنتیکی پایین و شیوه زندگی سالم بیشتر در معرض خطر بودند.
با این حال، این تحقیق به منظور اثبات این که آیا سبک زندگی و محیط یا ژنها باعث زوال عقل میشوند طراحی نشده است. موارد بسیار بیشتری میتواند تفاوتهای بین افرادی که دچار زوال عقل هستند را توضیح دهد. اگر جمعیت در معرض خطر ژنتیکی بالا شیوه زندگی خود را تغییر داده و اگر که شیوه زندگی علت ابتلا به بیماری آلزایمر شناخته شده باشد(“اگر” بزرگ)، از ۱۲۱ مورد زوال عقل میتوان از ابتلا یک مورد/ف در طی ۱۰ سال جلوگیری کرد. این نکته قابلتوجه است، اما چه تعدادی از اصلاحات سبک زندگی را برای پیشگیری از ابتلا به بیماری در ۱۰ ، ۵۰ یا حتی ۱۲۰ نفر میتوان انجام داد؟ آیا ژنتیک حتی اهمیت دارد؟
دوم، به نظر نمیرسد که ژنها و شیوه زندگی با هم در خطر زوال عقل اثر نمیکنند – یا در عین حال اثر هم افزایی ندارند – بهطور خاص ، این بدان معناست که افراد دارای نمرات ژنتیکی بد و سبک زندگی نامناسب، بیشتر از مجموع قسمتها یا نمرات فردی به تنهایی، در معرض خطر ابتلا به زوال عقل نیستند.
_ چشماندازهای جدید برای پیشگیری و درمان آلزایمر
افقهای جدید برای پیشگیری و درمان ممکن است شامل این مطلب باشد که چگونه ممکن است خطر در افراد با قومیت و تبارژنتیکی متنوع هم در ایالاتمتحده و هم در خارج از کشور متفاوت باشد (بیشتر مطالعات ژنتیکی عمدتاً روی افراد سفید پوست متمرکز شده است). این خطر همچنین ممکن است بین جنس مذکر و مونث متفاوت باشد. سرانجام ، بیوبانکها فقط می توانند ارتباط، و نه علیت، را بین تغییرات در سبک زندگی و خطر زوال عقل توصیف کنند. برای تعیین علت، آزمایشهای تصادفی مورد نیاز است، و هم اکنون یک کارآزمایی بالینی جدید تصادفی در ایالات متحده با نام POINTER در حال انجام است.
به نظر میرسد تلاش برای یک شیوه زندگی سالم، علیرغم تعریف اختصاصی، راهی آشکار برای جلوگیری از زوال عقل است. آنچه که باید مد نظر قرار گیرد این است که چگونه مطالعات با استفاده از بیوبانکها میتواند در مورد میلیونها نفری که ممکن است از این بیماری رنج ببرند، آموزنده باشد.