نوشته شده توسط بهنوش فرجی

مطالعات نشان می‌دهد که افسردگی با افزایش خطر بیماری قلبی همراه است

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , بهنوش فرجی , روانشناسی , زندگی بهتر

 

به گزارش سایت news-medical.net که در تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۲۰ منتشر شده است.

یک مطالعه جدید که توسط پروفسور اسکات لر علوم بهداشتی دانشگاه سیمون فریزر رهبری می‌شود، شواهدی ظاهر شده که حاکی از آن‌ست که ارتباطی بین افسردگی و افزایش خطر بیماری قلبی وجود دارد.

در این مطالعه جهانی تعداد شرکت‌کنندگان میانسال حدود ۱۴۵٫۸۶۲ نفر است که از ۲۱ کشور شرکت کردند، و نشان می‌دهد ۲۰% افرادی که بیماری قلبی و عروقی‌شان افزایش پیدا کرده است سابقه افسردگی دارند. و در مناطق شهری این خطرات دو برابر دیگر مناطق است. و تا ۲۰۵۰ مناطق شهری اکثریت جمعیت جهان  را در خودش جای می‌دهد.

در مطالعات نشان می‌دهد افسردگی و مسائل سلامت روانی در کانادا بسیار شایع است. و یکی از پنج کانادایی در طول زندگی خود یک مشکل سلامت روان را تجربه می‌کند و ۸% از آن‌ها یک رویداد افسردگی اساسی را تجربه می‌کنند.

پروفسور لر می‌گوید: « که نتایج به موقع است زیرا متخصصین با افزایش تعداد افرادی که با مشکلات بهداشت روانی در نتیجه بیماری همه‌گیر کووید_۱۹ مواجه‌اند، روبرو هستند.»

داده‌ها نشان می‌دهند که علائم افسردگی باید به‌عنوان عوامل خطر مانند سیگار کشیدن، فشار خون بالا و کلسترول بالا در هنگام پیش‌گیری از بیماری قلبی و مرگ زودرس در نظر گرفته شوند.

نتایج این مطالعه، در ماه جاری در روانپزشکی JAMA منتشر شده است، و خواستار این هستند که سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سیاست‌های موجودش برای  درمان و پیشگیری از اختلالات روانی در مراقبت‌های اولیه اقداماتی انجام دهد.

این مطالعه نتیجه‌گیری می‌کند که آگاهی بیش‌تری درباره خطرات سلامتی جسمی و افسردگی نیاز است. و محققان پیشنهاد می‌کنند که یک رویکرد جامع برای مقابله با بیماری‌های غیرواگیر دار و اختلالات روانی، برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، و اولویت جهانی صورت گیرد.

 

منبع: news-medical.net


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

هشت فایده گریه: چرا خوب است که اشک بریزید

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری , روانشناسی , زندگی بهتر

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

گریه پاسخ طبیعی انسان به طیف وسیعی از احساسات از جمله غم، اندوه، شادی و سرخوردگی است. اما آیا گریه مزایای سلامتی دارد؟

گریه کردن امری عادی نیست و در هر دو جنس بیش‌تر از آن‌چه مردم تصور می‌کنند گریه می‌کنند. در ایالات متحده، زنان به طور متوسط ​​۳٫۵ بار در ماه و مردان به‌طور متوسط ​​۱٫۹ بار در ماه گریه می‌کنند.

جالب این‌جاست که انسان‌ها تنها موجوداتی هستند که اشک می‌ریزند. در این مقاله به بررسی علت گریه و فایده‌های سلامتی گریه می‌پردازیم.

چرا مردم گریه می‌کنند؟

انسان‌ها سه نوع اشک دارند:

  • بازال: مجاری اشک به‌طور مداوم اشک ترشح می‌کنند، که یک مایع ضدباکتری غنی از پروتئین است و هر بار که فرد چشمک می‌زند، به مرطوب نگه داشتن چشم کمک می‌کند.
  • رفلکس: اشک‌هایی هستند که توسط محرک‌هایی مانند باد، دود یا پیاز ایجاد می‌شود. این‌ها برای از بین بردن ین مواد تحریک‌کننده و محافظت از چشم بوجود می‌آیند.
  • احساسی: انسان در پاسخ به طیف وسیعی از احساسات، اشک می‌ریزد. این اشک‌ها حاوی سطح بالاتری از هورمون‌های استرس در مقایسه با انواع دیگر اشک هستند.

وقتی افراد از گریه صحبت می‌کنند، معمولاً اشک‌های عاطفی دارند.

فواید گریه

اگر مردم گریه را نشانه ضعف قلمداد کنند، ممکن است آن را سرکوب کنند، اما علم نشان می‌دهد که انجام این کار می‌تواند باعث از دست دادن مزایای گریه شود. محققان دریافتند که گریه کردن:

       ۱٫ دارای اثر تسکین‌دهنده است

در موارد زیرخود آرامش بخش  است:

  • احساسات خود را تنظیم کنید؛
  • خود را آرام کنید؛
  • پریشانی خود را کاهش دهید؛

یک مطالعه در سال ۲۰۱۴ نشان داد که گریه کردن ممکن است تأثیر مستقیم و تسکین‌دهنده‌ای در افراد داشته باشد. این مطالعه توضیح داد که چگونه گریه سیستم عصبی پاراسمپاتیک (PNS) را فعال می‌کند ،و به افراد در آرامش‌شان کمک می‌کند.

        ۲٫ باعث می‌شود از دیگران پشتیبانی بگیرید

گریه و همچنین کمک به افراد به انسان آرامش می‌بخشد، گریه می‌تواند به مردم کمک کند تا از دیگران در اطراف خود حمایت کنند.

همان‌طور یک مطالعه در  ۲۰۱۶ توضیح داده است، گریه در درجه اول یک رفتار دلبستگی است، زیرا حمایت از افراد اطراف ما را می‌طلبد. و به عنوان یک منفعت بین فردی یا اجتماعی شناخته می‌شود.

         ۳٫ به تسکین درد کمک می‌کند

تحقیقات نشان داده است که علاوه بر تسکین‌دهندگی گریه به خودی خود، ریختن اشک‌های عاطفی اکسی‌توسین و اندورفین را آزاد می‌کند.

این مواد شیمیایی باعث می‌شوند افراد احساس خوبی داشته باشند و همچنین ممکن است درد جسمی و عاطفی را کاهش دهند. به این ترتیب، گریه می‌تواند به کاهش درد کمک کرده و احساس خوب بودن را ارتقا بخشد.

       ۴٫ روحیه را تقویت می‌کند

گریه کردن ممکن است به ارتقا روحیه افراد کمک کند و احساس بهتری به آن‌ها بدهد. علاوه بر تسکین درد، اکسی‌توسین و اندورفین‌ها می‌توانند به بهبود خلق‌و‌خو کمک کنند. به همین دلیل است که آن‌ها اغلب به عنوان مواد شیمیایی «احساس خوب داشتن» شناخته می‌شوند.

       ۵٫ توکسین‌ها را آزاد کرده و استرس را کاهش می‌دهد

هنگامی که انسان در پاسخ به استرس گریه می‌کند، اشک آن‌ها حاوی هورمون‌های استرس و سایر مواد شیمیایی است.

محققان معتقدند گریه می‌تواند سطح این مواد شیمیایی در بدن را کاهش دهد، که به نوبه خود می‌تواند استرس را کاهش دهد. برای تأیید این موضوع، تحقیقات بیش‌تری در این زمینه لازم است.

        ۶٫ کمک به خواب می‌کند

یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشان داد که گریه می‌تواند به نوزادان کمک کند تا بهتر بخوابند. این که آیا گریه دارای همین تأثیر خواب در بزرگسالان است، هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است.

با این حال، با توجه به اثرات آرامش‌بخش، تقویت‌کننده خلق‌وخو و تسکین درد گریه که در بالا ذکر شد ممکن است به فرد کمک کند تا راحت‌تر بخوابد.

         ۷٫ مقابله با باکتری‌ها

گریه باعث از بین رفتن باکتری‌ها و تمیز نگه داشتن چشم  می‌شود زیرا اشک حاوی مایعی به نام لیزوزیم است.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داد که لیزوزیم دارای خواص ضدمیکروبی قوی است که حتی می‌تواند به کاهش خطرات عوامل بیوتروژنی مانند آنتراکس کمک کند.

          ۸٫ بینایی را بهبود می‌بخشد

اشک‌های بازال، هر بار که فرد چشمک می‌زند، به مرطوب نگه داشتن چشم و جلوگیری از خشک شدن غشاهای مخاط کمک می‌کند.

همان‌طور که انستیتوی ملی چشم توضیح می‌دهد، اثر روان‌کننده اشک‌های بازال به افراد کمک می‌کند تا واضح‌تر ببینند. هنگامی که غشاها خشک می‌شوند، می‌تواند بینایی تار شود.

چه زمانی به پزشک مراجعه کنید

گریه در پاسخ به احساساتی مانند غم، شادی یا سرخوردگی طبیعی است و دارای بسیاری مزایا می‌باشد.

با این حال، گاهی اوقات گریه مکرر می‌تواند نشانه افسردگی باشد. مردم ممکن است افسرده شوند اگر گریه‌هایشان شامل موارد زیر باشد:

  • اغلب اتفاق می‌افتد؛
  • بدون هیچ دلیل مشخصی باشد؛
  • فعالیت‌های روزانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛
  • غیرقابل کنترل باشد؛

علائم دیگر افسردگی عبارتند از:

  • مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن چیزها یا تصمیم‌گیری؛
  • احساس خستگی یا بدون انرژی بودن؛
  • احساس گناه، بی‌فایده یا درمانده بودن؛
  • احساس بدبینی یا ناامیدی؛
  • وجود اختلال در خواب یا خوابیدن زیاد؛
  • احساس تحریک‌پذیری یا بی‌قرار بودن؛
  • لذت نبردن از چیزهایی که زمانی لذت‌بخش بوده‌اند؛
  • پرخوری یا کم‌خوری؛
  • درد یا گرفتگی عضلانی غیرقابل توجیه؛
  • مشکلات گوارشی که با درمان بهبود نمی‌یابند؛
  • اضطراب مداوم؛
  • افکار خودکشی یا افکار خودآزاری؛

اگر شخصی علائم افسردگی را تجربه می‌کند، یا شخصی را با این علائم می‌شناسید،  باید با پزشک صحبت کنید.

اگر شخصی احساس افکار خودکشی کند، یا شخصی را که چنین احساسی دارد، می‌شناسید، باید با اوژانس تماس بگیرد:

نتیجه

گریه پاسخ طبیعی انسان به طیف گسترده‌ای از احساسات است که دارای تعدادی از مزایای سلامتی و اجتماعی از جمله تسکین درد و اثرات آرامش‌بخش است.

اما اگر گریه‌ها به‌طور مکرر، غیرقابل کنترل یا بدون دلیل اتفاق بیفتند، می‌تواند نشانه افسردگی باشد. اگر این‌گونه باشد، با پزشک خود در میان بگذارید است.

 

منبع: medicalnewstoday.com


 

 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری عاطفی از دیدگاه مایو کلینیک (Mayo Clinic)

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری , روانشناسی , زندگی بهتر

 

به گزارش سایت mayoclinic.org

ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری عاطفی (Pseudobulbar affect)، (PBA) شرایطی است که با اپیزودهای ناگهانی و غیرقابل کنترل خندیدن یا گریه کردن مشخص می‌شود. به‌طور معمول در افرادی که شرایط عصبی یا صدمات خاصی دارند، اتفاق می‌افتد، که ممکن است بر نحوه کنترل احساسات مغز تأثیر بگذارد.

اگر دارای این بیماری هستید، عواطف را به‌طور عادی تجربه خواهید کرد، اما بعضی اوقات آن‌ها را به روشی اغراق‌آمیز یا نامناسب بیان می‌کنید. در نتیجه، این شرایط می‌تواند برای زندگی روزمره شرم‌آور و مختل‌کننده باشد. این بیماری اغلب تشخیص داده نمی‌شود و با اختلالات خلقی اشتباه می‌شود. اما پس از تشخیص، با دارو قابل درمان است.

علائم ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری عاطفی:

علائم اصلی (PBA) شامل شروع مکرر، غیرارادی و غیرقابل کنترل گریه یا خندیدن است که یا اغراق‌آمیز است یا به وضعیت عاطفی فعلی شما مرتبط نیست. خنده اغلب به اشک تبدیل می‌شود. خلق‌وخوی شما بین تظاهر این اپیزودهای خنده یا گریه نرمال است، که هر زمان ممکن است رخ دهد. و به نظر می‌رسد گریه نشانه شایع‌تری از خندیدن است.

میزان پاسخ عاطفی ناشی از PBA اغلب قابل توجه است، گریه یا خندیدن تا چند دقیقه مداوم می‌باشد. به عنوان مثال، ممکن است در پاسخ به یک اظهار نظر ملایم و سرگرم‌کننده، غیرقابل کنترل بخندید. یا ممکن است شما در شرایطی که دیگران آن را خنده‌دار یا غمناک نمی‌بینید بخندید یا گریه کنید. این پاسخ‌های عاطفی به‌طور معمول نشان‌دهنده تغییر در نحوه پاسخگویی شما نسبت به حالت‌های نرمال گذشته است.

از آن‌جا که تأثیر ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری عاطفی اغلب شامل گریه است، این بیماری را غالباً با افسردگی اشتباه می‌گیرند. با این‌حال اپیزودهای‌های PBA تمایل به مدت کوتاهی دارند، در حالی که افسردگی باعث احساس مداوم غم و اندوه می‌شود. همچنین، افراد مبتلا به PBA اغلب فاقد ویژگی‌های خاصی از افسردگی، مانند اختلال خواب یا از بین رفتن اشتها هستند. اما افسردگی در بین افرادی که  PBA دارند شایع است.

چه زمانی به پزشک مراجعه کنید

اگر فکر می‌کنید PBA دارید، با پزشک خود صحبت کنید. اگر یک بیماری عصبی داشتیید ، ممکن است از قبل توسط پزشک معالج تحت درمان PBA باشید. متخصصان کمک کننده در این زمینه شامل اعصاب، روانشناس و روانپزشک هستند.

بسیاری از موارد ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری بر اثر عدم آگاهی در مورد بیماری، گزارش نشده و تشخیص داده نمی‌شوند.

علل ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری عاطفی :

PBA  معمولاً در افرادی بامشکلات یا صدمات عصبی مشاهده می‌شود، از جمله:

 

  • سکته؛
  • اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)؛
  • مولتیپل اسکلروزیس (MS)؛
  • آسیب تروماتیک مغز؛
  • بیماری آلزایمر؛
  • بیماری پارکینسون؛

با این‌حال که تحقیقات بیش‌تری مورد نیاز است، اعتقاد بر این است که  PBA  در مسیرهای عصبی که بیان بیرونی احساسات را تنظیم می‌کند تأثیر می‌گذارد و به آن‌ها آسیب می‌رساند.

عوارض ناخویشتن‌داری یا بی‌اختیاری عاطفی:

علائم شدید PBA می‌تواند باعث خجالت، انزوا اجتماعی، اضطراب و افسردگی شود. این وضعیت ممکن است در توانایی شما در کار و انجام کارهای روزانه تداخل داشته باشد، به خصوص هنگامی که شما در حال کنار آمدن با یک بیماری عصبی هستید.

تشخیص:

PBA معمولاً در طی ارزیابی عصبی تشخیص داده می‌شود. متخصصانی که می‌توانند PBA را تشخیص دهند شامل متخصصان داخلی، متخصصان مغز و اعصاب، روانشناسان و روانپزشکان می‌شوند.

PBA اغلب به‌عنوان افسردگی، اختلال دو قطبی، اختلال اضطراب عمومی، اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت و صرع تشخیص داده می‌شود. برای کمک به پزشک خود در تشخیص این‌که آیا مبتلا به PBA هستید، جزئیات خاص وقوع عواطف خود را به ایشان بگویید.

درمان:

هدف از درمان PBA کاهش شدت و فراوانی وقوع عواطف است. گزینه‌های دارویی عبارتند از:

  • داروهای ضدافسردگی. داروهای ضدافسردگی، مانند داروهای ضدافسردگی سه حلقه‌ای (TCAs) و مهار کننده‌های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRI) ، می‌توانند به کاهش دفعات و اپیزودهای PBA کمک کنند. داروهای ضدافسردگی برای درمان PBA معمولاً با دوزهای پایین‌تر از افرادی که برای درمان افسردگی استفاده می‌کنند، تجویز می‌شوند.
  • دکسترومتورفان هیدروکرومید و سولفات کینیدین (Nuedexta). این تنها دارویی است که توسط سازمان غذا و داروی مورد تأیید قرار گرفته و برای درمان PBA مطرح شده است. مطالعه‌ای بر روی مبتلایان به MS و ALS نشان داد که افرادی که دارو مصرف می‌کنند، تقریباً نیمی از اپیزودهای خنده و گریه را نسبت به بیماران دارونما بروز می‌دهند.

پزشک با در نظر گرفتن عوارض جانبی احتمالی داروهای درمانی و سایر شرایط موجود و داروهای مورد استفاده شما در انتخاب بهترین روش درمانی برای شما کمک خواهد کرد.

یک متخصص کاردرمانی نیز می‌تواند به شما کمک کند تا روش‌هایی را برای انجام کارهای روزمره با وجود بیماری PBA ایجاد کنید.

مقابله با بیماری و حمایت:

زندگی با وجودPBA می‌تواند شرم‌آور و استرس‌زا باشد. با این حال ممکن است با توضیح بیماری به خانواده، دوستان و همکاران رفتار شما تعجب‌آور و گیج نمی‌شوند.

صحبت با افراد دیگری که دارای PBA هستند نیز ممکن است به شما کمک کند تا احساسات شما فهمیده شود و به شما فرصتی می‌دهد تا در مورد نکاتی که درباره کنار آمدن با این بیماری وجود دارد، صحبت کنید.

برای مقابله با اپیزودها:

  • هواس خود را به کارهای دیگر پرت کنید؛
  • نفس‌های آرام و عمیق بکشید؛
  • بدن خود را ریلاکس کنید؛
  • موقعیت خود را تغییر دهید؛
آماده شدن برای ویزیت:

چه کارهایی می‌توانید انجام دهید؟

  • یک دفتر خاطرات، علائم رایاداشت کنید. جزئیات پیرامون طغیان‌های عاطفی خود را یادداشت کنید.
  1. آیا این هیجان داوطلبانه بوده؟
  2. چقدر طول کشیده؟
  3. آیا نامناسب بود؟
  4. آیا علت تحریک کننده‌ای برای وجود آمدن هیجانات شما وجود داشته است؟
  5. آیا طغیان هیجان شما در آن زمان بازتاب احساسات شما بوده؟
  6. آیا این طغیان باعث ایجاد مشکلاتی در تعاملات اجتماعی شما می‌شود؟
  • اطلاعات کلیدی را تهیه کنید. برای گفت‌وگو در مورد استرس‌های اساسی یا تغییرات اخیر زندگی آمادگی داشته باشید. همچنین لیستی از تمام داروها، ویتامین‌ها، گیاهان و مکمل‌هایی که مصرف می‌کنید داشته باشید. ارزیابی‌های و نتایج تست رسمی قبلی خود را اگر دارید با خود بیاورید.
چه انتظاری از پزشک دارید

آماده پاسخگویی به سؤالاتی باشید که ممکن است پزشک از شما بپرسد، از جمله:

  • آیابه راحتی گریه می‌کنید؟
  • آیا به راحتی سرگرم می‌شوید یا از چیزهایی که واقعاً خنده‌دار نیستند می‌خندید؟
  • آیا خنده شما اغلب به گریه تبدیل می‌شود؟
  • آیا می‌توانید گریه یا خنده خود را کنترل کنید؟
  • آیا شما در سرکوب واکنش‌های عاطفی مشکل دارید؟
  • آیا پاسخ‌های عاطفی‌ای را تجربه می‌کنید که بعضی اوقات اغراق‌آمیز یا نامناسب هستند؟
  • آیا پاسخ‌های عاطفی شما بیانگر آن‌چه که در آن زمان احساس می‌کنید هستند؟
  • آیا از گذراندن وقت با دیگران خودداری می‌کنید زیرا نگران هستید که دچار یک طغیان احساسی شوید؟
  • آیا علائم و نشانه‌هایی از افسردگی یا اختلالات خلقی دیگر دارید؟

 

منبع: mayoclinic.org


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

ترس از بیماری یا نوسوفوبیا چیست؟ نشانه‌ها، علل و راه‌های درمان آن

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, دارونامه, روانشناسی

 

ترس از بیماری یا نوسوفوبیا همان‌طور که نام آن به‌خوبی گویا است، اختلالی است که طی آن شخص از ابتلا به بیماری بخصوصی هراسان می‌شود. احتمال بروز این اختلال در شرایط اضطراری، مثل حالا که ویروس کرونا شیوع پیدا کرده است، بیشتر می‌شود. مطلبی که پیش رو دارید

نشانه‌های اختلال ترس از بیماری

نشانه اصلی اختلال نوسوفوبیا (Nosophobia) اضطراب و ترس بیش از حد و دائمی از مبتلاشدن به بیماری بخصوصی است: معمولا بیماری‌های مزمن و خطرناکی نظیر سرطان، نارسایی قلبی یا اچ آی وی که سلامت جانی انسان را تهدید می‌کنند.

نگرانی شخص مبتلا به این اختلال، حتی پس از دادن آزمایش و مطمئن‌شدن از منفی‌بودن جواب آن، تداوم پیدا می‌کند. این نگرانی می‌تواند او را برای معاینه یا آزمایش مجدد به مطب پزشک بکشاند و مدام فکرش را درگیر خواهد کرد.

ترس و اضطراب شدید حتی می‌تواند منجر به بروز نشانه‌های جسمانی شود. بعضی از این نشانه‌های احتمالی را در ادامه می‌توانید ببینید:

سرگیجه؛
حالت تهوع؛
تندشدن نبض؛
عرق کردن؛
تنفس سریع؛
مشکل در به‌خواب‌رفتن؛

یکی از دیگر نشانه‌های رفتاری شخص مبتلا به ترس از بیماری، اجتناب‌کردن است؛ به این معنا که ممکن است نخواهد در معرض هیچ اطلاعات دیگری راجع‌به بیماری قرار بگیرد. اگر از اخبار تلویزیون یا دوست و آشنا چیزی راجع‌به بیماری بشنود، ممکن است مضطرب و پریشان شود. حتی ممکن است از سوار شدن به وسایل نقلیه عمومی و حضور در اماکن پررفت‌وآمد هم اجتناب کند.

اگر در خانواده چنین شخصی سابقه ابتلا به بیماری خاصی وجود داشته باشد، تمام هم‌ّوغمش بر پیشگیری از ابتلا به آن و دوری از عوامل تشدیدکننده خطر بروز بیماری خواهد بود.

اما از سوی دیگر، برخی افراد مبتلا به این اختلال، ترجیح می‌دهند به هر طریقی شده اطلاعات بیشتری درباره بیماری‌های بخصوصی به دست آورند. ممکن است ساعت‌ها وقت خود را صرف مطالعه درباره بیماری کنند یا مدام چشم‌ و گوش‌شان به اخبار باشد و پیگیر وقایع تازه راجع‌به شیوع بیماری یا نظایر این اطلاعات باشند.

تفاوت نوسوفوبیا با هیپوکندریا

خیلی‌ها نوسوفوبیا را با هیپوکندریا (hypochondria/ خود بیمار انگاری) اشتباه می‌گیرند؛ حال‌آنکه تفاوت‌هایی میانشان هست. نوسوفوبیا به ترس از ابتلا به بیماری بخصوصی مربوط می‌شود، اما هیپوکندریا یا همان خودبیمارانگاری شامل نگرانی‌هایی کلی‌تر درباره بیماری ها و ابتلا به آنها است و نه یک بیماری بخصوص.

نشانه‌هایی جزئی نظیر سردرد یا گلودرد می‌توانند برای کسی که به خودبیمارانگاری مبتلا است، حاکی از بیماری مزمن و خطرناکی باشند و او را نگران و مضطرب کنند؛ اما کسی که دچار ترس از بیماری است، حتی بدون آنکه نشانه جسمانی خاصی داشته باشد، دائم نگران این موضوع است که به بیماری بخصوصی، که بسیار هم مزمن و خطرناک است، مبتلا شده است (یا در آینده مبتلا خواهد شد).

این مثال به درک بهتر تفاوت میان این دو اختلال کمک کند: در مورد اول، شخص ممکن است سردرد خود را نشانه تومور مغزی بداند؛ اما در مورد دوم، یعنی برای کسی که از ترس از بیماری رنج می‌برد، نگرانی و اضطراب مداوم راجع‌به ایجاد تومور مغزی دیده می‌شود، حتی اگر هیچ نشانه‌ای هم نداشته باشد.

تفاوت دیگری هم میان رفتار اشخاص مبتلا به این دو اختلال وجود دارد: کسانی که از خودبیمارانگاری رنج می‌برند، برای آنکه مطمئن شوند حالشان خوب است و مشکلی تهدیدشان نمی‌کند، ممکن است مسئله را با عزیزانشان در میان بگذارند یا به مراکز درمانی مراجعه کنند؛ اما شخص مبتلا به نوسوفوبیا معمولا از فکرکردن به وضعیت سلامتی‌اش یا بیماری عامل نگرانی‌اش دوری می‌کند: همان اجتناب‌کردن که پیش‌تر توضیح دادیم (البته این رفتار لزوما در همه مبتلایان به اختلال رخ نمی‌دهد).

شخص مبتلا به هیپوکندریا نشانه‌هایی را تجربه می‌کند و ترس از اینکه بیماری مزمنی داشته باشد، آزارش می‌دهد؛ حال‌آنکه شخص مبتلا به نوسوفوبیا، بدون آنکه نشانه‌ای داشته باشد، از مبتلاشدن به بیماری بخصوصی نگران و هراسان است. این مهم‌ترین تفاوت میان آن دو اختلال است.

علل ابتلا به ترس از بیماری

چند عامل مهم وجود دارند که می‌توانند به ابتلای اشخاص به ترس از بیماری منجر شوند؛ البته در بسیاری از موارد، پیداکردن علت قطعی اختلال ممکن نیست. بنابراین علت‌هایی که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم، فقط علل احتمالی بروز اختلال هستند.

ممکن است یکی از عزیزانمان به بیماری مزمنی مبتلا شده باشد و وضعیت سلامتی خوبی نداشته باشد. در چنین شرایطی، ترس ما از ابتلا به همین بیماری، می‌تواند علت دچارشدنمان به اختلال باشد، به‌ویژه اگر خودمان از عزیزی که در بستر بیماری است مراقبت کنیم.

خبر شیوع بیماری‌های مسری و واگیردار، عامل دیگری است که خطر ابتلا به اختلال ترس از بیماری را بیشتر می‌کند. مثلا ویروس کرونا به‌تازگی مردم کشور ما و بسیاری از نقاط جهان را هراسان کرده است. شنیدن اخبار مرتبط با بیماری‌های واگیرداری مانند کرونا (از منابع خبری، دوستان، همکاران و…) می‌تواند به نگرانی و اضطراب دامن بزند.

علت دیگری که، به‌باور صاحب‌نظران، خطر ابتلا به ترس از بیماری را بیشتر می‌کند، دسترسی آسان و بی‌دردسرِ اینترنتی به حجم زیادی از اطلاعات راجع‌به بیماری‌های مختلف است. کافی است بیماری موردنظر را جست‌وجو کنیم تا به تمامی جزئیات راجع‌به نشانه‌ها و علل بروز آن دسترسی پیدا کنیم. این علت آن‌قدر به ترس و اضطراب ناشی از ابتلای به بیماری‌ها دامن زده است که اصطلاح جداگانه‌ای برای آن ساخته‌اند: «سایبرکندریا» (cyberchondria) یا خودبیمارانگاری اینترنتی.

علت دیگری که می‌تواند خطر ابتلا به ترس از بیماری را بیشتر کند، داشتن پیش‌زمینه اختلال اضطراب یا سابقه بروز نوسوفوبیا در خانواده است (مسائل ژنتیکی).

سایر علل احتمالی

اختلال جسمانی‌سازی (روان‌تنی/ سوماتوفرم/ Somatoform disorder) می‌تواند سبب بروز نوسوفوبیا شود. [در اختلال جسمانی‌سازی، شخص فکر می‌کند نشانه‌های بیماری بخصوصی را تجربه می‌کند، اما در واقعیت امر چنین نیست و فقط خیال می‌کند که نشانه‌ها را تجربه کرده است.]

ابتلا به بیماری‌های مزمن و خطرناک نظیر بیماری های قلبی ـ عروقی، سرطان و بیماری سل می‌تواند خطر ابتلا به ترس از بیماری را بیشتر کند.

کسانی که از اختلال‌های رفتاری نظیر اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، افسردگی بالینی یا وسواس فکری-عملی (obsessive compulsive disorders/ OCD) رنج می‌برند هم بیش از دیگران در معرض ترس از بیماری قرار دارند.

عوامل خطرساز ترس از بیماری

عواملی که خطر ابتلا به ترس از بیماری را بیشتر می‌کنند

این‌طور به نظر می‌رسد که نوسوفوبیا در میان دانشجویان و محققانی که زمان زیادی را صرف تحقیق و مطالعه درباره بیماری بخصوصی می‌کنند، شایع‌تر است؛ همچنین میان دانشجویان پزشکی که مدام با بیماری‌های مختلف و اطلاعات مرتبط با آنها سروکار دارند (البته شواهد تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ انجام گرفت قطعیت این نظریه را کمتر کرده است). به همین خاطر است که از اصطلاح «بیماری/ سندرم دانشجویان پزشکی» هم برای اشاره به این اختلال استفاده می‌کنند.

سایر عوامل خطرساز را در ادامه می‌توانید ببینید:

قرارگرفتن در معرض حجم زیادی از اطلاعات مطبوعاتی درباره بیماری و خطر ابتلا به بیماری‌ها؛
سابقه تجربه آسیب/ تروما (Trauma) در گذشته؛
نزدیکی مداوم با کسانی که به بیماری‌های مزمن مبتلا هستند.

روند تشخیص نوسوفوبیا

اگر نگرانی و اضطراب درباره ابتلا به بیماری، زندگی روزمره را دشوار کند یا بر آن تأثیر منفی بگذارد، تشخیص متخصص معمولا نوسوفوبیا خواهد بود.

اگر احساس می‌کنید اضطرابتان درباره بیماری‌ها از حد طبیعی گذشته و به فوبیا تبدیل شده است، با متخصص مشورت کنید. او شما را به کسانی ارجاع خواهد داد که تجربه تشخیص و درمان فوبیا را دارند.

روان‌درمانگران هم می‌توانند به تشخیص و بهبود ترس از بیماری کمک کنند. روان‌درمانگر به بیمار کمک می‌کند با ترس‌های خود روبه‌رو شود و با به‌کارگرفتن راهکارهایی بر آنها غلبه کند (روان درمانی).

روند درمان ترس از بیماری

بعضی از انواع فوبیا لزوما به درمان نیازی ندارند (تأثیر آن‌چنانی بر زندگی افراد نمی‌گذارند)؛ اما کسی‌که به ترس از بیماری مبتلاست، ممکن است از حضور در اماکنی که خطر ابتلا به بیماری بخصوصی در آنها بیشتر است، خودداری کند. در چنین شرایطی، رفتن به محل کار، مدرسه یا مکان‌های دیگر محدود می‌شود و زندگی او تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد؛ به همین خاطر، درمان نوسوفوبیا در چنین شرایطی نه‌تنها مفید، که ضروری است.

دو راهکار درمانی اصلی نوسوفوبیا درمان از راه مواجهه (مواجهه‌درمانی/ Exposure therapy) و رفتار درمانی شناختی (Cognitive behavioral therapy/ CBT) هستند. در ادامه اطلاعات بیشتری درباره این دو راهکار در اختیارتان می‌گذاریم.

درمان از راه مواجهه

در این روش، در یک موقعیت درمانیِ ایمن، شخص مبتلا به ترس از بیماری را در معرض چیزی قرار می‌دهند که از آن می‌ترسد. درمانگر ابزارها و روش‌هایی را در اختیار شخص مبتلا می‌گذارد که با استفاده از آنها بتواند ترس و اضطرابش را کنترل کند و با این احساسات کنار بیاید. مدیتیشن و تکنیک‌های ریلکسیشن (آرام‌سازی/ Relaxation) ازجمله روش‌هایی هستند که به بیمار معرفی می‌شوند و در اختیار او قرار می‌گیرند.

درمانگر، در آخر، بیمار را با بعضی از ترس‌هایش رودررو می‌کند و از او می‌خواهد با روش‌های معرفی‌شده، اضطراب و ترسش را کنترل کند.

برخی از راهکارهای مواجه‌کردن شخص مبتلا به نوسوفوبیا با ترس‌هایش عبارت‌اند از: مشاهده اخبار شیوع بیماری‌ها، مطالعه درباره بیماری‌های مختلف و وقت‌گذراندن در کنار کسانی که مبتلا به بیماری بخصوصی هستند (بیماری‌ای که شخص از ابتلا به آن واهمه دارد؛ البته این مورد فقط مربوط به بیماری‌های غیرواگیردار است).

رفتاردرمانی شناختی

رفتار درمانی شناختی راهکار مؤثر دیگری برای بهبود ترس از بیماری است. مثل مورد قبل، اینجا هم درمانگر از مواجهه شخص مبتلا با عامل زمینه‌ساز اضطراب و ترسش استفاده می‌کند؛ اما تمرکز اصلی در این روش بر شناسایی و به‌چالش‌کشیدن افکار و ترس‌های نامعقول است.

شخص مبتلا به نوسوفوبیا یاد می‌گیرد چطور دفعه دیگری که اضطراب و ترس ناشی از فکرکردن راجع‌به بیماری به سراغش آمد، لحظه‌ای درنگ کند و ببیند آیا احساس یا فکرش با عقل جور درمی‌آید یا نه. تغییردادن و اصلاح‌کردن افکار نامعقول و نگران‌کننده به کاهش اضطراب کمک می‌کند.

یکی از جنبه‌های مهم درمان ترس از بیماری این است که به شخص کمک می‌شود تا دیگر کمتر مجبور باشد مدام درباره عدم ابتلا به بیماری بخصوصی اطمینان حاصل کند. درمانگر روش‌هایی را به شخص مبتلا معرفی می‌کند که در چنین شرایطی می‌تواند با اتکا به آنها، از اطمینان‌بخشی دیگران بی‌نیاز شود و خود را آرام کند.

دارودرمانی

داروی خاصی در دسترس نیست که با آن بتوان ترس از بیماری یا اساسا هر فوبیای دیگری را درمان کرد؛ باوجوداین، می‌توان از بعضی داروها برای کاهش شدت نشانه‌های اصلی اختلال، ترس و اضطراب، کمک گرفت. استفاده از دارودرمانی، در کنار دو راهکار درمانی پیشین، به کاهش این نشانه‌ها کمک می‌کند.

بتابلاکرها (مسدودکننده‌های بتا/ beta blockers) و یا بنزودیازپین‌ها (benzodiazepines) ازجمله داروهایی هستند که معمولا برای مصرف کوتاه‌مدت یا گاه‌به‌گاه اشخاص مبتلا به ترس از بیماری تجویز می‌شوند. در ادامه می‌توانید اطلاعات بیشتری راجع‌به این داروها و چگونگی اثرگذاری‌شان بخوانید:

بتابلاکرها به کاهش شدت نشانه‌های جسمانی اضطراب کمک می‌کنند. کمک به ثبات ضربان قلب (پیشگیری از تندشدن آن) و پیشگیری از بالارفتن فشار خون ازجمله کارکردهای این داروها هستند.
بنزودیازپین‌ها (داروهایی چون آلپرازولام و کلونازپام) در دسته داروهای آرام‌بخش قرار می‌گیرند و مثل مورد قبل، در کاهش شدت نشانه های اضطراب نقش دارند. ازآنجاکه مصرف این داروها می‌تواند اعتیادآور باشد، برای مصرف در بلندمدت تجویز نمی‌شوند.

کلام آخر

ترس از مبتلاشدن به بیماری‌ها مسئله‌ای کاملا طبیعی است، به‌ویژه در شرایط خاصی مثل این روزها که شیوع ویروس کرونا (covid 19) بسیاری را نگران کرده است. بنابراین چنین احساساتی را باید به فال نیک بگیرید و فقط با مدنظر قراردادن اقدامات پیشگیرانه و ملاحظات دیگر از شدت ترس‌ خود کم کنید.

اما اگر ترس از بیماری بخصوصی دارید و اضطراب و نگرانی ناشی از فکرکردن به آن زندگی روزمره‌تان را مختل کرده و سلامت روحی شما را تحت‌تأثیر قرار داده است، شاید زمان آن باشد که برای بهبود وضعیت سلامتی خود به متخصص مراجعه کنید. زندگی با ترس‌ولرز دائمی اصلا ساده نیست، اما باید بدانید که فوبیاها قابل‌درمان هستند.

لطفا اگر تجربه یا نظری درباره موضوع مطلب دارید، با ما و خوانندگان در میان بگذارید. بازخورد و نظرات شما به بهبود کیفیت مقالات ما کمک می‌کند.

 

منابع:

۱- chetor.com

۲- healthline.com

۳- verywellmind.com


*مطالب مرتبط:

_تعریف اضطراب چیست (معنی اضطراب در روانشناسی)
_۷ مکمل طبیعی برای کاهش علائم افسردگی
_تاثیر استرس بر قلب انسان چیست؟
_تاثیر استرس بر بینایی چیست؟
_تاثیر تغذیه بر سلامت روح و جسم
_اختلالات تجزیه‌ای چیست؟ علائم اختلالات تجزیه‌ای کدامند؟
_راهکارهایی مؤثر برای پیشگیری از فرسودگی زنان در زندگی
_منظور از اختلال اضطراب بیماری چیست؟

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

استفاده طولانی مدت از مواد مخدر می‌تواند خطر ابتلا به PTSD (بیماری استرس پست تروماتیک)را افزایش دهد.

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه, روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, ایدز و انواع اعتیاد,

 

به گزارش سایت سازمان بهداشت اروپا ( healtheuropa.eu ) که در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

بین استفاده طولانی مدت مواد مخدر و افزایش خطر ابتلا به PTSD ارتباط وجود دارد.

طبق مطالعه‌ای که در مجله  Neuropsychopharmacology منتشر شده است، درمان طولانی مدت با مواد مخدر می‌تواند خطر ابتلا به PTSD را افزایش دهد.

این یافته‌ها، که ارتباط درمان مزمن با مواد مخدر را قبل از یک رویداد آسیب زا با پاسخ به وقایع استرس زا متعاقب آن نشان می‌دهد، ممکن است مکانیسم احتمالی عوامل زمینه‌ساز وقوع مکرر اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) و وابستگی به مواد مخدر را نشان دهد.

اختلالات PTSD و مصرف مواد (SUDs) اغلب با هم اتفاق می‌افتند ، تقریباً ۴۰٪ از افراد مبتلا به PTSD نیز مواد مصرف می‌کنند. این به عنوان comorbidity (وجود همزمان دو بیماری) شناخته می‌شود و درک آن ممکن است به توضیح مکانیسم‌هایی که این شرایط را بوجود می‌آورد کمک کند. تحقیقات قبلی نشان داده است که PTSD خطر وابستگی به مواد افیونی را افزایش می‌دهد، اما این‌که آیا وابستگی به مواد افیونی ممکن است خطر PTSD را نیز افزایش دهد، هنوز مشخص نیست.

یادگیری ترس

محققان دانشگاه کالیفرنیا با استفاده از یک الگوی ثبت شده از یادگیری ترس در موش، تأثیر بالقوه درمان مزمن  با مواد مخدر را بر رشد بعدی رفتارهای شبه PTSD ارزیابی کردند. آن‌ها دریافتند موش‌هایی که با مواد مخدر تحت درمان قرار گرفته بودند و سپس استرس را تجربه کردند، واکنش‌های پس از استرس را نشان دادند.

مایکل فانسلو، نویسنده مسول می‌گوید: « ما این را تروما خوانده‌ایم زیرا استرسور حاد، foot shock، قادر به ایجاد باقی ماندن بیش‌تر ترس و رفتارهای شبه اضطراب مانند فریزینگ است.»

در روزهای بعد، موش‌هایی که از هر دو گروه تروما و غیرتروما به محیط جدید منتقل شدند و در معرض استرس‌زای خفیف (foot shock خفیف) قرارگرفتند، سپس به محیط آزمایش در روز چهارم و به مدت هشت دقیقه برگردند.

نویسندگان هیچ تفاوتی از نظر رفتاری بین موش‌های تحت درمان با مورفین و گروه کنترل به دنبال آسیب اولیه پیدا نکردند. هیچ یک از گروه‌ها هنگامی که به محیط در معرض تروما بازگشتند مدت طولانی فریزینگ نداشتند. با این حال، موش‌های تحت درمان با مرفین پس از اینکه در محیط دوم درمعرض استرس‌زای خفیف قرار گرفتند، فریزینگ قابل توجه تری نشان دادند. در حالی‌که موش‌های تحت درمان با مورفین که تروما را تجربه نکرده بودند ، علائمی از افزایش ترس را نشان ندادند.

اضطراب

مایکل فانسلو گفت: « داده‌های ما اولین تحقیقی است که اثر احتمالی مواد مخدر را در یادگیری ترس در آینده نشان می‌دهد، که ممکن است نشان‌دهنده این باشد که فرد با سابقه مصرف مواد مخدر ممکن است مستعد ابتلا به اثرات منفی استرس شود.»

« همچنین، این قابلیت مواد مخدر در افزایش علائمی مانند PTSD به مراتب بیشتر از اثرات مستقیم دارو یا ترک آن باشد، بالطبع این مطلب نشان می‌دهد که حتی پس از متوقف کردن درمان با مواد مخدر ممکن است این اثر ادامه یابد.»

نویسندگان همچنین پس از بروز ترومای اولیه، درمان موش‌ها با مواد مخدر را قبل از قرار گرفتن در معرض استرس خفیف دوم آزمایش کردند. آن‌ها دریافتند که موش‌های تحت درمان با مورفین پس از آسیب اولیه، یادگیری ترس را در اثر مواجهه با استرس زا ی خفیف نشان نمی‌دهند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که در معرض قرار گرفتن ب‌صورت مزمن مواد مخدر قبل از وقوع رویداد تروماتیک نه پس از آن، در یادگیری ترس در حوادث استرس زای بعدی تأثیر می‌گذارد.

مایکل فانسلو گفت: « اگرچه ما به‌طورکلی از اثرات مضر مصرف داروها بخصوص اپیوییدها آگاه هستیم، اما نتایج ما اثر دیگری مانند افزایش حساسیت به بروز اختلالات اضطرابی را نشان می دهد.»

« از آنجا که اغلب مواد مخدر برای درمان علائمی مانند درد که ممکن است همراه با تروما باشد تجویز می‌شود، بهتر است در تجویز آن‌ها احتیاط شود زیرا ممکن است بعداً بیمراان در معرض خطر بیشتری برای ایجاد PTSD قرار گیرند.»

 

منبع: healtheuropa.eu


*مطالب مرتبط:

_علم اعتیاد
_شواهد جدید دربارۀ گیاه شاه‌دانه ( حشیش ) و اسکیزوفرنی
_تاثیر خانواده گیاه شاه‌دانه ( گراس ) بر روی اسپرم، تخمک و “DNA “
_آیا می‌توانید سیگار بکشید و خون اهدا کنید؟
_این مطالعه نگرانی‌های مربوط به مواد طبیعی روانگردان را بیان می‌کند

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

تعریف اضطراب چیست (معنی اضطراب در روانشناسی)

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, زندگی بهتر, روانشناسی

تعریف اضطراب چیست ؟ این سوال اولین قدم برای کاهش میزان اضطراب در ماست. اگر بدانیم معنی اضطراب در روانشناسی چیست خیلی بهتر می‌توانیم در قبال آن عکس‌العمل نشان دهیم.

_ تعریف اضطراب چیست؟

اضطراب اصطلاحی عمومی است که در اثر وجود اختلالاتی در بدن به وجود می‌آید و باعث عصبانیت، ترس و نگرانی می‌شود.
این‌که بدانیم اضطراب چیست به نوع برخورد ما با این پدیده کمک بسیار می‌کند.
تعریف اضطراب در روانشناسی می‌گوید که اضطراب نوعی واکش سریع و عمیق به انواع استرس در بدن ماست.
ترس و استرسی از چیزی که قرار است برای ما اتفاق بیفتد، مثلا روز اول کاری یا روز اول مدرسه، رفتن به مصاحبه شغلی یا هر چیزی شبیه آن.

_ تعریف اضطراب از نظر روانشناسان

تعریف اضطراب از نظر روانشناسان بسیار شبیه تعریف استرس است اما با آن خیلی فرق دارد.
این‌گونه اختلالات بر نحوه احساس و رفتار ما تاثیر فراوانی ایجاد می‌کنند و می‌توانند منجر به علائم فیزیکی شوند.

انواع اضطراب از نوع خفیف می‌تواند تا حدودی مبهم و متغیر به نظر برسد.
در حالی که اضطراب شدید به گونه‌ای است که می‌شود به‌طور جدی بر زندگی روزمره تاثیرگذار باشد.
پیش از هر چیز باید اشاره کنیم تفاوت اضطراب با استرس بسیار زیاد می‌باشد.
اختلال اضطراب در ایالات متحده آمریکا حدود ۴۰ میلیون نفر را مبتلا کرده است
بر اساس یافته‌های روانشناسی بالینی این نوع اختلال شایع‌ترین گونه بیماری روحی روانی در کشور شناخته می‌شود.

ولی با این حال تنها ۹/۳۶ درصد از افراد مبتلا به این بیماری توانسته‌اند تحت درمان قرار بگیرند.

انجمن روانشناسان آمریکا (APA) اضطراب را:

هیجاناتی که با احساس تنش حاصل از افکار نگران و تغییرات جسمانی مانند فشارخون بالا در فرد مبتلا ایجاد می‌شود، تعریف کرده‌اند.
دانستن این نکته حائز اهمیت است که بین احساس طبیعی اضطراب و نیز اختلال در اضطراب تفاوت‌هایی وجود دارد که از نظر پزشکی به توجه و رسیدگی فراوانی نیاز دارد.

_ معنی اضطراب چیست؟

حالا باید به این بپردازیم که معنی اضطراب چیست و چطور باید به آن نگاه کنیم؟

در بررسی معنی اضطراب در روانشناسی گفته شده که:
در صورتی که فرد با موانع نگران‌کننده مواجه شود، در این حالت احساس اضطراب نه تنها امری طبیعی است بلکه برای بقاء زندگی ضروری به نظر می‌رسد.
از زمان آغاز بشریت، انسان‌ها با نزدیک شدن به شکارچیان و احتمال خطرات ناگهانی، غالبا زنگ هشداری در بدن ایجاد می‌شد که به منظور دفاع از خود اقدامات حیاتی انجام می‌دادند.

این زنگ خطرها به شکل چشمگیری با افزایش ضربان قلب، عرق کردن و حساس شدن نسبت به محیط اطراف، بروز پیدا می‌کند.

در پاسخ به سوال اضطراب چیست باید گفت:
ترشح غده آدرنالین در پاسخ به خطر احتمالی، باعث بروز چنین واکنش‌هایی می‌شود.
بنابر تعریف اضطراب در روانشناسی، افزایش ترشح هورمون آدرنالین به عنوان واکنش جنگ و گریز شناخته شده است، بدین ترتیب که انسان را در مقابل مواجه شدن با خطرات فیزیکی آماده می‌کند.
مثلا فرار می‌کند تا بتواند از هر گونه تهدیدی در امان بماند.

_ ریشه اضطراب چیست ؟ تعریف اضطراب در روانشناسی

در مورد انسان‌های امروزی فرار کردن از شر حیوانات بزرگ و خطرات جدی حاصل از آن‌ها، نگرانی کم‌تری وجود دارد.
در حال حاضر انسان برای بدست آوردن پول، زندگی، سلامتی و دیگر مسائل حیاتی خود را گریبان‌گیر اضطراب کرده است.
که برای حل آن‌ها دیگر نیازی به واکنش جنگ و گریز نیست و باید با اندیشیدن و قوه ادراک به رفع آن مشکلات بپردازد.
چنین احساس نگرانی قبل از به وقوع پیوستن یک اتفاق مهم در زندگی یا در طول یک وضعیت بحرانی، طبیعی است.

واکنش اصلی جنگ و گریز همچنان برای زنده ماندن ضروری می‌باشد

به‌عنوان مثال، در مورد برخورد با یک ماشین هنگام عبور از یک خیابان، فرد دچار اضطراب می‌شود.
بدین صورت که به منظور فرار از خطر به طور غریزی به این دو روش فکر می‌کند.
اگر احساس می‌کنیم در مورد وظیفه‌ای که به ما محول شده باید آن کار را سر وقت انجام دهیم، ناخودآگاه اندکی مضطرب می‌شویم.
این موضوع در نهایت چنین اضطرابی می‌تواند افکار ما را تحریک کند.

با این حال احساس انواع اضطراب بیش از حد در مورد هر چیزی که پیش می‌آید می‌تواند ناخوشایند باشد.

_ چه چیزی می‌تواند باعث بیماری اضطراب شود؟

در بیان این‌که مفهوم و اضطراب چیست باید گفت اختلالات اضطرابی نمی‌توانند ناشی از یک علت باشند.

اضطراب ترکیبی از عوامل گوناگون نظیر سابقه خانوادگی، سلامت جسمی فرد، ویژگی‌های شخصیتی و تجربیات زندگی پر تنش، می‌باشند.

در واقع همه این‌ها می‌توانند عوامل تاثیر‌گذار در ایجاد اضطراب باشند.
شناخت تعریف اضطراب در روانشناسی به‌طور حتم می‌توانند در طول زمان پیشرفت پیدا کنند و معمولا توسط الگوهای غیرمفیدی تقویت می‌شوند.

_ چه کسی دچار اختلال اضطرابی می‌شود؟

اختلال اضطرابی شایع‌ترین نوع اضطراب هیجانی به شمار می‌آید و می‌تواند هر کسی را در هر سنی تحت تاثیر خود قرار دهد.
گزارشات انجمن روانشناسی آمریکا حاکی از آن دارد که احتمال قریب به یقین زنان نسبت به مردان بیشتر دچار اختلال اضطرابی می‌شوند.
درصورتی که مبتلا به اختلال اضطراب هستید ممکن است که افسرده شوید.
برخی از افرادی که دچار این بیماری هستند، از داروهای مخدر استفاده می‌کنند تا احساس بهتری داشته باشند.

البته ممکن است که این آرامش ناشی از مصرف داروهای ضداضطراب موقتی باشد و در نهایت می‌تواند شرایط بدتری را فراهم کند.
قبل از این که مشکل اضطراب را برطرف کنید، شاید لازم باشد که ابتدا به ترک اعتیاد و مخدر بپردازید.

_ اضطراب چگونه احساسی است؟

برای این‌که بدانیم تعریف اضطراب چیست باید در نظر داشته باشید اختلال اضطرابی در افراد مختلف به شکل‌های متفاوتی رخ می‌دهد.
ممکن است احساس کنید در وسط یک ساختمان که در حال فروریختن هستید و چیزی جز یک چتر در دست ندارید.
یا ممکن است احساس کنید که درون یک چرخ فلکی قرار دارید که با سرعت ۶۵ کیلومتر در ساعت در حرکت است و نمی‌توانید آن را نگه دارید.
همچنین ممکن است که بسیار دلواپس و عصبی باشید و یا قلب‌تان به تپش بیفتد.

شاید کابوس، وحشت و یا افکار ناراحت کننده‌ای و یا خاطراتی در خواب به سراغتان بیاید که نمی‌توانید هیچ‌گونه تسلطی بر روی آن‌ها داشته باشید.
ممکن است احساسی از ترس و دل شوره وجودتان را فرا گیرد، یا به‌طور کلی از یک محل و اتفاق خاصی بیم و هراس داشته باشید.

_ علائم اضطراب عمومی کدامند؟

بد نیست بدانید علائم زیادی برای اضطراب وجود دارد که در حالت کلی با بیشتر علائم استرس شدید یکسان هستند.

افزایش ضربان قلب
تنفس سریع و پی در پی
بی‌قراری
مشکل تمرکز
اختلال خواب

_ نقطه نظر فردی در مورد اختلال اضطراب چیست ؟

همان‌طور که مشاهده کردید تعریف اضطراب از نظر روانشناسان خیلی پیچیده و سخت نیست.
برخی از افراد اضطراب خفیفی دارند و یا ترس درونی (ایگو) از چیزی دارند که می‌توانند به آسانی از آن رها شوند.
بیماری اختلال اضطرابی می‌توانند با داروهای اعصاب و روان، گفتار درمانی (مشاوره روانشناسی) و یا ترکیبی از هر دو درمان شود.

ولی این‌گونه افراد تصمیم می‌گیرند با چنین شرایطی زندگی مسالمت‌آمیزی داشته باشند و به دنبال درمان نباشند.

دانستن این نکته خالی از اهمیت نیست که اختلال اضطرابی نوعی بیماری محسوب می‌شود که در موارد شدید می‌تواند درمان شود.
استفاده از خدمات مشاوره روانشناسی می‌تواند کمک زیادی د پاسخ به این‌که اضطراب چیست و همچنین شناخت درمان اضطراب به شما کند.

منبع:

wikiravan.com

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

این مطالعه نگرانی‌های مربوط به مواد طبیعی روانگردان را بیان می‌کند

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه, روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, ایدز و انواع اعتیاد,

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که طی یک دوره ۱۷ ساله، مردم ایالات متحده استفاده از مواد روانگردان طبیعی را افزایش داده‌اند و مردم معتقدند که آن‌ها بی‌خطر هستند. این میزان مصرف منجر به گزارشات زیادی در مورد علائم جانبی در بزرگسالان و کودکان شده است.
Kratom ( کراتوم) و سایر مواد روانگردان فعال طبیعی ممکن است نیاز به مقررات سخت‌تری داشته باشند.
مردم صدها و یا هزاران سال است  که در طب سنتی و حتی بخشی از اقدامات معنوی از مواد روانگردان فعال طبیعی استفاده می کنند.
از آن‌جا که این مواد از منبعی مانند گیاهان و قار‌ها به دست می‌آیند، بسیاری از افراد معتقدند که این مواد بی‌خطر هستند.
اما به دلیل این‌که در سیستم عصبی مرکزی با فرآیندهای بیولوژیکی تداخل دارند، می‌توانند تهدیدی برای سلامتی انسان باشند. این مداخلات همچنین می‌تواند باعث سرخوشی و تغییر حالات هوشیاری شود.
به‌همین دلیل، اکنون بسیاری از افراد برای اهداف تفریحی از مواد روانگردان فعال طبیعی استفاده می‌کنند.

تحقیقات جدید، برروی مردم آمریکا جهت بررسی عوارض جانبی ناشی از قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان که در طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۱۷ گزارش کرده‌اند، مورد مطالعه قرار داده است.
مرکز تحقیقات و سیاست‌های آسیب‌دیدگی در پژوهشگاهی در بیمارستان کودکان ملی در کلمبوس و اوهایو، با کالج پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو و کلمبوس، برای انجام این مطالعه همکاری کردند.
در مقاله جدید – که در مجله Clinical Toxicology چاپ شده است – محققان توضیح می‌دهند که در سطح جهانی، بسیاری از این مواد همچنان به‌صورت نادرست تنظیم می‌شوند. این بدان معنی است که دستیابی به مواد برای افراد از طریق کانال‌های آنلاین بسیار آسان است.

نویسندگان این مطالعه می‌نویسند: « تریاک، کوکائین و ماری‌جوانا رایج‌ترین آن‌ها هستند و در کنوانسیون مواد مخدر سازمان ملل در سال ۱۹۶۱ گنجانده شده‌اند.»
با این‌حال، آن‌ها اضافه می‌کنند، « در حالی که این سه ماده گیاهی شناخته شده، بیش ازسایر مواد روانگردان فعال طبیعی که هم اکنون از طریق این کنوانسیون یا اصلاحیه‌های آن تحت کنترل بین‌المللی نیستند تنظیم شده می‌باشند. عدم وجود مقررات منجر به افزایش در دسترس بودن آن‌ها بویژه در اینترنت شده است.
۳۵٪ از مواجهه با این مواد در نوجوانان است.

برای مطالعات جدید، محققان به داده هایی از سیستم داده‌های سمی ملی در مورد قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی در جمعیت ایالات متحده دسترسی پیدا کردند.
از اول ژانویه ۲۰۰۰ تا ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۷ ، سیستم ملی داده‌های سمی، ۶۷۳۶۹ مورد از قرار گرفتن در معرض خطر با داروهای طبیعی روانگردان را پردازش کرده است. این آمار بیانگر میانگین ​۳،۷۴۳ مورد در سال یا حدود ۱۰ مورد در روز است.

هنری اسپیلر، نویسنده مطالعه هشدار می‌دهد: « این مواد با عواقب پزشکی جدی، از جمله تشنج، اغما، مسائل تنفسی، فشارخون، خشکی دهان، افزایش ضربان قلب، حالت تهوع، کاهش اشتها، یبوست در بزرگسالان و کودکان همراه است.»
بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ ، افزایش عمومی میزان قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی وجود داشته است. با این حال، کاهش در معرض بودن تعداد زیادی از افراد نیز وجود دارد – که البته با استثنائات اندک همراه است.
در این مدت ، ۱۵۰ درصد در معرض قرار گرفتن با ماری جوانا ، ۶۴ درصد افزایش در معرض جوز هندی (که حاوی ماده توهم زایی myristicin است) و افزایش ۴/۹۴۸٫۹ درصد در معرض قرار گرفتن کراتوم بود که برگ های آن حاوی مواد تغییر دهنده قدرتمند ذهن است.

اسپیلر خاطرنشان کرد که ۴۷٪ از مواد روانگردان طبیعی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ ، ماری جوانا می باشد که اکنون قانونی است – برای اهداف پزشکی یا به صورت تفریحی – در ۳۳ ایالت آمریکا، دراحیه کلمبیا ، گوام ، پورتوریکو و جزایر ویرجین آمریکا نیز قانونی است.
اسپیلر توصیه می‌کند: « در حالی که ایالت های بیشتری به قانونی کردن ماری جوانا به اشکال مختلف ادامه می‌دهند، والدین و ارائه دهندگان مراقبت‌های بهداشتی باید آن را مانند سایر داروها تلقی کنند: قفل شده ، دور از دسترس و دور از چشم کودکان.» وی هشدار می‎دهد که «به ویژه در موردغذاها و محصولات خوراکی بوجود آمده با مواد مخدر، کودکان کنجکاو آنها را با شیرینی یا غذای بچه‌گانه اشتباه می‌گیرند، و این یک خطر بسیار واقعی برای آسیب است.»

طبق یافته‌های مطالعه ، ۴۱٪ از مواجهه های خطرناک در افراد ۱۹ ساله و بالاتر رخ داده است ، و ۳۵٪ در افراد ۱۳ تا ۱۹ ساله رخ داده است.
مردان بیش‌ترین موارد (۶۴٪) از قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی ، گزارش شدند و تقریباً همه موارد (۹۱٪) مواجهه در داخل خانه اتفاق افتاد.
علاوه بر ماری‌جوانا، موادی که میزان مواجهه آنها بین ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته بود علف‌های هرز جیمسون است  که ۲۱٪ از مواجهه و قارچ توهم زا که ۱۶٪ از آن‌ها را تشکیل می‌داد.

نگرانی در مورد مقررات
Kratom khat (که شامل محرک کاتینون است)، گیاهان مختلف آنتی‌کولینرژیک (اختلال در سیستم عصبی مرکزی) و قارچ‌های توهم‌زا بیش‌ترین میزان پذیرش در بیمارستان را به دلیل قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان فعال طبیعی تشکیل می‌دهند. آنها همچنین بیش‌تر موارد عواقب پزشکی جدی را به خود اختصاص داده‌اند.
به‌علت مصرف کراتوم ۸ مورد از ۴۲ مرگ‌و‌میر ناشی از مصرف مواد روانگردان طبیعی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷  می‌باشد.
همچنین، ۷ مورد از ۴۲ مورد مرگ در افراد زیر ۱۸ سال رخ داده است و ۵ مورد از ۴۲ مورد مرگ در افراد ۱۳ تا ۱۹ ساله رخ داده است. این مرگ‌ومیر در اثر قرار گرفتن در معرض گیاهان آنتی‌کولینرژیک، قارچ‌های توهم‌زا، کاوا کاوا یا ماری‌جوانا ایجاد شده است. دو مورد از ۴۲ مرگ در کودکان در سن ۱۲ سال یا کم‌تر اتفاق افتاده و هر دو به دلیل قرار گرفتن در معرض ماری‌جوانا بودند.

محققان خاطرنشان کردند که در حال حاضر برخی از گیاهان محرک  روان، به ویژه کراتوم، به طور مناسب تنظیم نمی‌شوند.
« Kratom در حال حاضر به عنوان یک مکمل رژیم غذایی طبقه‌بندی می‌شود، و بنابراین به اندازه مانند سایر داروها همان کیفیت و نظارت ایمنی سازمان غذا و داروی ایالات متحده را دریافت نمی‌کند.»

بر خلاف این مطلب ، محققین می‌افزایند « سازمان نظارت مواد مخدر (آمریکا) ،به علت پتانسیل اعتیاد‌آور کراتوم و مرگ‌ومیر ناشی از استفاده از آن» در مورد کراتوم ابراز نگرانی کردند.
اسپیلر و تیم می‌نویسند: « در سال ۲۰۱۶ ، DEA (سازمان نظارت مواد مخدر امریکا) در لیست خود کراتوم را به عنوان داروی برنامه ۱ اعلام کرد، که متعاقبا به دلیل پاسخ منفی عمومی در کمتر از ۲ ماه برداشت کرد.»

براساس شواهد جمع آوری شده اسپیلر و همکارانش – از جمله نتایج این تحقیق – نشان دادند که موسسات فدرال تلاش‌های خود را برای تنظیم میزان مواد روانگردان طبیعی به ویژه کراتوم به‌طور دقیق‌تر افزایش می‌دهند.

 

منبع: medicalnewstoday.com


*مطالب مرتبط:

_علم اعتیاد
_شواهد جدید دربارۀ گیاه شاه‌دانه ( حشیش ) و اسکیزوفرنی
_تاثیر خانواده گیاه شاه‌دانه ( گراس ) بر روی اسپرم، تخمک و “DNA “
_آیا می‌توانید سیگار بکشید و خون اهدا کنید؟

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

۷ مکمل طبیعی برای کاهش علائم افسردگی

روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , تغذیه سالم, دارونامه

 

افسردگی یک اختلال خلق‌و‌خوی همراه با احساس غم و اندوه، ناتوانی و از دست دادن علاقه به انجام امور روزمره، از هر ۱۰ فرد بزرگسال آمریکایی، حداقل یک نفر را درگیر خود کرده است.

به نقل از آوای سلامت،افسردگی می‌تواند با علائم بسیاری خود را نشان دهد که شایع‌ترین آن‌ها عبارت است از:
از دست دادن علاقه به فعالیت‌های معمول
احساس غم و نارضایتی
تغییر اشتها
اضطراب یا بی‌قراری
احساس بی‌ارزشی و یا گناه
مشکلات خواب، بی‌خوابی یا خواب بیش‌ازحد
واکنش غیرمنطقی و یا پرخاشگری
مشکل در تمرکز یا تصمیم‌گیری
افکار خودکشی یا مرگ
درد با علت ناشناخته

هنوز پزشکان به علت قطعی بروز افسردگی پی نبرده‌اند اما معتقدند عوامل زیر نمی‌توانند بی‌تقصیر باشند:
تفاوت‌های فیزیکی مغز
عدم تعادل شیمیایی
تغییرات هورمونی مانند مشکلات تیروئید، یائسگی، یا …
تغییرات ناخوشایند در زندگی
ژن

با این حال در کنار مصرف داروهای ضدافسردگی که مصرف درازمدت آن‌ها قطعا بی عارضه نیست، برخی از درمان‌های طبیعی به کاهش علائم این اختلال روانی کمک می‌کند:

اسیدهای چرب امگا ۳: این چربی‌ها حاوی ایکوزاپنتانوئیک اسید یاEPAهستند که نشان داده شده تاثیرات مثبتی می‌توانند روی خلق‌و‌خوی بگذارند. از بیست سال پیش تحقیقات زیادی درباره ارتباط بین مصرف اسیدهای چرب امگا ۳ و بعضی ناراحتی‌های مغزی صورت گرفته است. همچنین آزمایشات بالینی نشان می‌دهد که کمبود امگا ۳ می‌تواند زمینه ابتلا به بیماری‌هایی از جمله مشکلات خلقی و اضطراب،‌ روان پریشی، اختلالات توجه،‌ وسواس فکری، اختلالات شخصیت،‌ افسردگی، زوال عقل و اوتیسم را تشدید کند. البته این تحقیقات تایید نمی‌کنند که کمبود امگا ۳ تنها عامل بروز این بیماری‌هاست؛ بلکه تنها می‌توان نتیجه گرفت که این اسیدهای چرب تاثیر محافظتی در برابر اختلالات روان‌پزشکی به خصوص در افرادی که احتمال خطر در آن‌ها بالاست را دارد.

پروبیوتیک‌ها: مطالعات محققان هلندی نشان می‌دهد که پروبیوتیک‌ها سبب بهبود خلق‌و‌خو می‌شوند و یک روش مناسب برای مبارزه با استرس و افسردگی هستند. در این تحقیقات ۴۰ داوطلب به مدت چهار هفته از مکمل‌های پروبیوتیک استفاده کردند. اغلب این داوطلبان اظهار داشتند که حالات غم و افسردگی، کم‌تر به سراغ‌شان آمد و افکار منفی کمتری داشتند. مطالعاتی که در سال ۲۰۱۳ میلادی صورت گرفت نشان می‌دهد که سلامت دستگاه گوارش نقش مهمی در خلق‌وخو و اختلالات رفتاری دارد؛ از طرفی پروبیوتیک‌ها نیز در سلامت دستگاه گوارش موثر هستند.

ویتامین ب ۱۲: فولات، ویتامین ب ۶ و ویتامین ب ۱۲ ابزاری قدرتمند برای افزایش سلامت روان هستند و مطالعات محققان آمریکایی نشان داده است که ۲۷ درصد از زنان به شدت افسرده در این کشور بخصوص از سن ۶۵ سالگی به بعد دچار کمبود ویتامین ب ۱۲ هستند. علاوه بر این مطالعات حاکی از آنند که بیش از یک چهارم از موارد افسردگی شدید با می توان با ویتامین ب ۱۲ درمان کرد.

زردچوبه: زردچوبه اثرات مثبت روی سلامت روان دارد و معمولا به‌اندازه پروزاک که به‌عنوان داروی ضدافسردگی تجویز می‌شود موثر است.

ویتامین دی: بر طبق یافته‌های جدید، زنان مبتلا به افسردگی متوسط و شدید پس از درمان کمبود ویتامین دی در آن‌ها بهبودی قابل‌توجهی پیدا شد. ویتامین دی می‌تواند بر خلق‌و‌خو اثر بگذارد و کمبود آن می‌تواند باعث افسردگی شدید شود. اثبات این نظریه در چگونگی درمان افسردگی موثر است.

ویتامین ث: ویتامین ث دارای منافع متعددی است که از جمله می‌توان تاثیر آن را در مقابله با سرماخوردگی نام برد. همچنین این ویتامین، سبب بهبود خلق‌و‌خو و رفع افسردگی و خستگی می‌‌شود. طی پژوهشی که اخیرا انجام شد، پژوهشگران پس از تجویز ویتامین ث به بیمارانی که نسبت به افراد طبیعی دارای ویتامین ث کمتری بودند، مشاهده کردند خلق‌وخوی این بیماران بهبود یافته است. این افراد قبل از تجویز ویتامین ث دارای خستگی و افسردگی بودند که پس از مصرف ویتامین ث احساس خستگی و افسردگی در آن‌ها از بین رفت.

منیزیم: بیش از نیمی از آمریکایی‌ها به اندازه کافی به دلیل استرس، مصرف بیش از حد کافئین و شکر و الکل، منیزیم دریافت نمی‌کنند و این در حالی است که به عقیده محققان این ماده معدنی پادزهر استرس است و خاصیت آرامبخشی و بهبود علائم افسردگی دارد.

 

منبع: salamatnews.com

 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

چطور مهارت قاطعانه رفتار کردن را به‌دست بیاوریم؟

روانشناسی,زندگی بهتر

 

به نظر خودتان، آیا رفتارتان قاطع و محکم است؟ اصلا در نظر شما رفتار قاطعانه چه معنایی دارد؟ آیا به این معناست که همیشه و هر بار باید حق‌تان را بگیرید؟ یا اینکه باید بدانید چه زمانی نتیجه‌ی کار، علتی به‌خصوص یا خواسته‌ی دیگران، بر حق و حقوق شما مقدم است؟

فرض کنید رئیسی اطلاع داشته باشد که کارمندش فردا به مسافرت می‌رود، و با این‌حال درست آخرِ وقتِ اداری امروز کوهی از پرونده‌ها را برای مرتب کردن روی میز او تلنبار می‌کند؛ همان کارمند هم در مقابل این کار رئیسش، به او می‌گوید که پرونده‌ها را مرتب خواهد کرد، اما بعد از اینکه از مسافرت برگشت. رفتار کدام یک از این دو نفر قاطعانه بوده است؟

گاهی وقت‌ها مشخص کردن این‌که چه رفتاری واقعا قاطعانه است، کمی سخت می‌شود. دلیلش این است که مرز باریکی بین رفتار قاطعانه و پرخاشگری وجود دارد. تعاریف زیر کمک می‌کنند تا بتوانیم این دو را از هم جدا کنیم:

رفتار قاطعانه بر پایه‌ی تعادل بنا شده است. قاطعانه رفتار کردن نیازمند آن است که درمورد خواسته‌ها و نیازهایتان صریح برخورد کنید و در عین حال به حق و حقوق دیگران، خواسته‌ها و نیازهای آنها هم توجه داشته باشید. وقتی رفتارتان قاطعانه است، خواسته‌‌هایتان را به گوش بقیه می‌رسانید اما شاید الزاما نتیجه‌ای حاصل‌تان نشود.

رفتار پرخاشگرانه بر پایه‌ی برد و باخت بنا شده است. پرخاشگری یعنی آن کاری را انجام بدهید که به نفع خودتان است؛ بدون این که به احساسات، نیازها، خواسته‌ها و حقوق دیگران توجهی بکنید. وقتی پرخاشگری می‌کنید، در هر صورت به خواسته‌تان می‌رسید؛ اما بیشتر وقت‌ها آن را مؤدبانه طلب نمی‌کنید.

پس معلوم می‌شود که آن رئیسی که کوهی از پرونده روی میز کارمندش ساخت پرخاشگرانه رفتار کرده است. درست است که کارهایی داشت که باید انجام می‌شدند، اما زمانی که در چنین وقت نامناسبی آنها را بر سر کارمندش آوار کرد نشان داد که هیچ اهمیتی برای نیازها و احساسات کارمندش قائل نیست.

از آن طرف، رفتار کارمند کاملا قاطعانه بود. او به رئیسش اطلاع داد که به پرونده‌ها رسیدگی خواهد کرد، اما بعد از اینکه از مسافرت برگشت. هم به حق و حقوقش رسید و هم به خواسته‌ی رئیسش که رسیدگی به پرونده‌ها بود توجه کرد.

قاطعانه رفتار کردن شاید همیشه اندازه‌ی آب خوردن راحت نباشد؛ اما مهارتی است که می‌توان آن را یاد گرفت. تقویت رفتار قاطعانه زمانی ممکن است که شناخت درستی از خود داشته باشید و قبول کنید که وجودتان ارزشمند است. این باور را که داشته باشید، اساس اعتماد به نفس را دارید. رفتار قاطعانه کمک می‌کند تا هم اعتمادبه‌نفس‌تان را بیشتر کنید و هم روابط‌تان را در محیط کار و دیگر حیطه‌های زندگی بهبود ببخشید. به طور کلی، کسانی که می‌توانند قاطعانه رفتار کنند:

راحت‌تر به نتایج برد-برد می‌رسند؛ آنها می‌توانند ارزشمندی وجود طرف مقابل و جایگاهش را ببینند و به سرعت به راه حلی برسند که برای هردو طرف رضایت‌بخش باشد.
بهتر مسائل را حل می‌کنند؛ آنها این قدرت را در خود می‌بینند که هرکاری برای پیدا کردن بهترین راه‌حل لازم باشد، انجام دهند.
استرس کمتری دارند؛ آنها از قدرت خودشان آگاهند و وقتی اوضاع طبق برنامه پیش نمی‌رود، احساس تهدید نمی‌کنند و خود را قربانی شرایط نمی‌بینند.
حرف نمی‌زنند، انجام می‌دهند؛ آنها کارها را تا آخر پیش می‌برند؛ چرا که می‌دانند که توانایی‌اش را دارند.

زمانی که قاطعانه برخورد می‌کنید، رفتارتان هم عادلانه است و هم همراه با همدلی. قدرتی که از آن استفاده می‌کنید از اطمینانی می‌آید که به خودتان دارید؛ نه از خوار کردن دیگران و نه از قلدربازی. وقتی این‌طور با احترام و عادلانه با دیگران رفتار کنید، آنها هم با شما همین برخورد را خواهند داشت. محبوب می‌شوید و دیگران به شما به چشم یک رهبر نگاه می‌کنند و کار کردن با شما را لذت‌بخش می‌دانند.

_ چطور قاطعانه رفتار کنیم؟
بعضی آدم‌ها ذاتا قاطع‌تر از دیگران رفتار می‌کنند. اگر شخصیت شما بیشتر به طرف منفعل بودن یا پرخاشگری متمایل است، شاید بهتر باشد روی مهارت‌های زیر کار کنید.

_ برای خودتان و حق و حقوق‌تان ارزش قائل باشید.
حق و حقوق شما، افکار، احساسات، نیازها و خواسته‌های شما همانقدر مهم‌اند که برای بقیه افراد مهم است، نه بیشتر و نه کمتر.
حقوق‌تان را بشناسید و از آنها دفاع کنید.
باور داشته باشید که لایق این هستید که همیشه با احترام و کرامت با شما برخورد شود.
دست از عذرخواهی کردن برای هرچیزی بردارید.

_ نیازها و خواسته‌هایتان را بدانید و درخواست کنید که به آنها رسیدگی شود.
منتظر ننشینید که یک نفر دیگر بیاید و به خواسته‌های شما توجه کند؛ در این صورت ممکن است تا ابد چشم به راه بمانید!
درک کنید که اگر می‌خواهید عملکردتان در بیشترین حد خود باشد، لازم است که به خواسته‌هایتان رسیدگی شود.
دنبال راه‌هایی بگردید که بدون قربانی کردن نیازهای دیگران، نیازهای خودتان را برآورده کنید.

_ بپذیرید که هرکس مسئول رفتار خودش است.
اشتباه نکنید و مسئولیت واکنشی که دیگران به حرف‌های قاطعانه‌ی شما نشان می‌دهند (مثلا خشم، تنفر) را نپذیرید. شما فقط و فقط می‌توانید خودتان را مهار کنید، نه هیچ‌کس دیگر را.
تا زمانی که جلوی برآورده شدن نیازهای دیگران را نگرفته‌اید، حق دارید که آنچه می‌خواهید بگویید و انجام دهید.

_ افکار و احساسات منفی را به شکلی سالم و مثبت بیان کنید.
به خود اجازه‌ی عصبانی شدن بدهید، اما همیشه احترام را نگه دارید.
همان چیزی که به آن فکر می‌کنید را بگویید، اما طوری بیانش کنید که به احساسات طرف مقابل لطمه نزند.
خوددار باشید و کنترل احساسات خود را در دست بگیرید.
از خودتان دفاع کنید و در مقابل کسانی که شما و/یا حقوق‌تان را به چالش می‌کشند، بایستید.

_ هم با انتقاد و هم با تعریف و تحسین، به شیوه‌ای مثبت برخورد کنید.
اگر ازتان تعریف کردند، مؤدبانه آن را بپذیرید.
به خود اجازه اشتباه کردن و کمک خواستن از دیگران را بدهید.
بازخوردها را به شکل مثبت بپذیرید؛ برای اعلام کردن مخالفت‌تان آماده باشید اما نه عصبانی شوید و نه حالت دفاعی به خود بگیرید.

_ یاد بگیرید که هر وقت لازم بود «نه» بگویید.
محدودیت‌های خودتان را بشناسید و بدانید چه چیزهایی باعث می‌شوند احساس کنید از شما سوءِاستفاده شده.
بپذیرید که انجام دادن همه‌ی کارها و راضی کردن همه‌ی افراد از توان‌تان خارج است. یاد بگیرید که با این قضیه کنار بیایید.
همان راهی را بروید که برای شخص شما مناسب است.
دنبال راه‌های جایگزینی باشید که نتیجه‌اش برد هر دو طرف باشد.

_ تکنیک‌های ارتباط قاطعانه با دیگران
راه‌های گوناگونی برای برقراری ارتباط قاطع و محکم وجود دارد. برای هر موقعیتی می‌شود از این روش‌ها استفاده کرد.

_ جمله‌های «من …»
از «من می‌خواهم که…»، «من نیاز دارم که…» و «من احساس می‌کنم که…» استفاده کنید تا شکل ساده‌ای از رفتار قاطعانه را به کار ببندید.
مثال:‌ من شدیدا احساس می‌کنم که لازمه از یه نفر سوم بخوایم که برای این اختلاف نظرمون وساطت کنه.

_ همدلی
ابتدا بفهمید که طرف مقابل چه دیدی به اوضاع دارد.
مثال:‌ من متوجهم که در کار کردن با سعید دچار مشکل شدی.
در قدم دوم، نیاز خودتان را بگویید: با این حال، این پروژه باید تا آخر هفته تموم بشه. بیایید همه با هم بشینیم و برای انجام دادنش برنامه‌ریزی کنیم.

_ تشدیدِ تدریجیِ قاطعیت
این نوع از رفتار قاطعانه زمانی لازم می‌شود که چند بار برای رسیدن به خواسته‌تان تلاش کرده‌اید، اما نتیجه‌ای حاصل نشده. تکنیک اینگونه است که هرچقدر می‌گذرد، بیشتر و بیشتر قاطعانه برخورد کنید. شاید آخر این مسیر این باشد که به فرد مقابل بگویید که جلب نشدن رضایت‌تان چه عاقبتی خواهد داشت. اما به یاد داشته باشید که هر پیامد ناگواری هم که در ذهن طرف‌تان ترسیم کنید، باز هم امکان دارد به خواسته‌تان نرسید.
مثال:‌ علی، این سومین بار توی این هفته‌ است که من مجبور شدم در مورد دیر اومدنت باهات صحبت کنم. اگر یک بار دیگه در طول این ماه دیر سر کار بیای، طبق آیین‌نامه انضباطی برخورد می‌کنم.

_ زمان بیشتری طلب کنید
گاهی وقت‌ها هم هست که فقط نیاز دارید جواب دادن را به تعویق بیندازید. ممکن است حال روحی‌تان مناسب نباشد و یا اینکه خودتان هم دقیق ندانید که چه می‌خواهید. صداقت داشته باشید و به طرف مقابل بگویید که برای شکل دادن به افکارتان چند دقیقه وقت لازم دارید.
مثال: این درخواستی که از من داشتی منو واقعا غافلگیر کرد، الهه. بذار نیم ساعت دیگه جوابتو بدم.

_ فعل‌هایتان را عوض کنید
به جای «نمی‌تونم انجام بدم» بگویید «انجام نمیدم»
به جای «لازمش دارم» بگویید «می‌خوام»
به جای «باید این کارم انجام بدم» بگویید «می‌خوام این کارم انجام بدم»
به جای «مجبورم این کار رو هم بکنم» بگویید «می‌تونم این کار رو هم بکنم»

_ روی حرف‌تان پا فشاری کنید
حرف‌تان را از قبل آماده کنید.
مثال:‌ من نمی‌تونم الان یه پروژه‌ی دیگه هم قبول کنم.
در طول مکالمه، حرفی را که آماده کرده اید،‌ بارها به همان شکل تکرار کنید. اصلا تسلیم نشوید. بالاخره طرف مقابل‌تان می‌فهمد که حرف‌تان جدی است.

-ازت می‌خوام که روی پروژه‌ی شاندیز کار کنی.

+نمی‌تونم الان یه پروژه‌ی دیگه هم قبول کنم.

-با من کنار بیای بیشتر بهت پرداخت می‌کنم.

+نمی‌تونم الان یه پروژه‌ی دیگه هم قبول کنم.

-جدی می‌گم، این قضیه واقعا مهمه، رئیسم اصرار داره که این پروژه انجام بشه.

+نمی‌تونم الان یه پروژه‌ی دیگه هم قبول کنم.

-میشه به عنوان یه لطف در حق من انجامش بدی؟

+شرمنده، دوستی‌های قدیممون برام ارزشمنده، اما صرفا مسئله اینه که نمی‌تونم الان یه پروژه‌ی دیگه هم قبول کنم.

نکته:
وقتی از تکنیک بالا (پافشاری روی خواسته‌تان) استفاده می‌کنید مراقب باشید. اگر از آن با هدف جلوگیری از بهره‌کشی دیگران از خودتان استفاده کنید، خوب است. اما اگر مثل افراد زورگو برای کسی قلدری کنید تا مجبور شود کاری خلاف میلش انجام بدهد، آن وقت کارتان ریاکارانه، حقه‌بازانه و بد است.
سناریوی خود را از قبل آماده کنید

این تکنیک به این صورت است که حرف‌هایتان را به شکل یک جواب چهار قسمتی آماده می‌کنید:

پیشامد: برای طرف مقابل‌تان بگویید که دقیقا مسئله یا موقعیت را چگونه می‌بینید.
هزینه‌های تولید تو این ماه ۲۳ درصد بیشتر از حد متوسط شده، نوید. تو قبلا هیچ اشاره‌ای به این موضوع نکردی، و برای همین من وقتی شنیدم واقعا شوکه شده بودم.

احساس‌تان: حسی که در مورد مسئله پیدا کرده‌اید را بیان کنید. هیجانات‌تان را واضح و شفاف بیان کنید.
این قضیه منو عصبی می‌کنه، باعث می‌شه من احساس کنم که تو متوجه نیستی که تو این شرکت چقدر کنترل کردن بودجه اهمیت داره.

خواسته‌هایتان: به طرف مقابل‌تان دقیقا بگویید که چه می‌خواهید تا مجبور نباشد با حدس و گمان آن را بفهمد.
من ازت می‌خوام که با من صادق باشی و سر هرچیزی که بیشتر از بودجه خرج کردیم، به من اطلاع بدی.

پیامدها: نتیجه‌ی مثبتی را توصیف کنید که در صورت برآورده شدن خواسته‌هایتان، اتفاق می‌افتد.
من اینجام تا هرجوری که می‌تونم کمکت کنم و ازت حمایت کنم. اگر به من اعتماد کنی، می‌تونیم با هم دیگه اوضاع رو از این رو به اون رو کنیم.

وقتی که برای خودتان واضح باشد که چه می‌خواهید بگویید و چه می‌خواهید ابراز کنید، انجام دادنش خیلی راحت‌تر خواهد شد. یک بار دیگر به موادی که گفته شد دقت کنید تا بتوانید قاطعانه حرف زدن را هم به لیست مهارت‌هایتان اضافه کنید.

منبع: chetor.com

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

سوال و پاسخ ( علت سبکی خواب چیست؟)

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان ,اخبار پزشکی ,تغذیه سالم ,دارونامه ,زندگی بهتر , سوال و پاسخ

حتما برای شما هم پیش آمده که شب به خاطر سر و صدا از خواب بپرید. اما این حادثه چند وقت یک بار برای شما اتفاق می‌افتد؟ آیا جزو آن‌هایی هستید که حتی اگر سیفون دستشویی هم کشیده شود از خواب بیدار می‌شوید؟!

این پدیده اصولا چندان خوشایند نیست اما وقتی ببینید بقیه در کمال راحتی خوابیده‌اند و فقط شما از جا پریده‌اید، بیشتر عصبانی خواهید شد. اخیرا محققان آمریکایی مطالعه‌ای انجام داده‌اند تا علت این اتفاق را بررسی کنند. آنها معتقدند مغز بعضی افراد برای جلوگیری از تاثیر محرک‌هایی که باعث اختلال خواب می‌شوند، قدرت بیشتری دارد. در حالت عادی مغز انسان هنگام خواب هم فعال است و محرک‌های بیرونی را دریافت و ارزیابی می‌کند. این فعال بودن برای حفظ سلامت و امنیت انسان در مواجهه با خطرات محیطی، یک ضرورت محسوب می‌شود. اما وقتی محرکی چندبار تکرار می‌شود، مغز انسان از تاثیر این عامل بر ذهن و جسم جلوگیری می‌کند. تنها در این صورت است که بدن فرصت پیدا می‌کند به وسیله خواب شبانه انرژی دوباره خود را به دست آورد و اصطلاحا شارژ شود. دانشمندان دانشکده پزشکی هاروارد و بیمارستان عمومی‌ ماساچوست، برای اولین‌بار قصد دارند با بررسی امواج مغزی افرادی که از خواب می‌پرند، راهی برای درمان قطعی آنها پیدا کنند.

دکتر جفری الن‌بوگن، متخصص مغز و اعصاب می‌گوید: «تاکنون مطالعه‌هایی روی ارتباط سروصدا با اختلال خواب انجام شده است. اما همه آنها دو راه عمده برای جلوگیری از این اختلالات پیشنهاد می‌کنند. گروهی معتقدند این محیط است که باید کم‌سرو صداتر شود. به عنوان نمونه دولت باید سیاست‌هایی داشته باشد که فرودگاه‌ها به خارج از مناطق مسکونی منتقل شوند.

گروه دوم هم می‌گویند افرادی که چنین مشکلی دارند باید با روش‌های خاصی خود را از سروصدا محافظت کنند. مثلا در پنجره خانه از شیشه دوجداره استفاده کنند یا حتی هنگام خواب گوشی‌هایی در گوش خود بگذارند تا ورود صوت به گوش کاهش پیدا کند!» اما دکتر الن بوگن و همکارانش به دنبال راه سومی هستند. آنها می‌خواهند جلوی پاسخ مغز به این سر وصداها را بگیرند.

در مطالعه‌ای که این گروه آمریکایی ترتیب دادند، ۱۲ نفر داوطلب که همگی به طور معمول خواب خوب و طبیعی شبانه داشتند، انتخاب شدند. در این مطالعه الگوی امواج مغزی این ۱۲ نفر در ۳ شب متوالی بررسی شد. شب اول این افراد در تختی راحت و بدون هیچ سر وصدایی خوابیدند و دانشمندان امواج مغزی آنها را ثبت کردند اما دو شب بعدی ۱۴ نوع صدای آزاردهنده مختلف در محل خواب این افراد پخش شد و همزمان امواج مغزی آنها هم ثبت شد؛ صداهایی شبیه به عبور ماشین، صدای انسان، باز و بسته شدن در و حتی صدای موتورهواپیما از دوردست جزو این ۱۴ نوع صدا بودند.

امواج مغزی مربوط به همه نواحی مغز بررسی شد. اما دکتر الن بوگن بیشترین مطالعه را روی امواج حاصل از تالاموس انجام داد. تالاموس بخشی از مغز انسان است که اطلاعات مرتبط با محرک‌های بینایی و شنوایی را دریافت می‌کند. موج‌هایی که هنگام خواب توسط تالاموس تولید و روی الکتروانسفالوگرام (منحنی امواج مغزی) ثبت می‌شوند، امواج دوکی خواب نام دارند. دکتر الن بوگن متوجه شد که شکل این امواج دوکی در افراد مختلف متفاوت است و این تفاوت با میزان تحریک‌پذیری نسبت به صداهای محیطی ارتباط دارد. افرادی که امواج دوکی بیشتری در الکتروانسفالوگرام داشتند، همان‌هایی بودند که سروصدای اطراف کمتر باعث از خواب پریدن آنها می‌شد. یعنی به عبارتی هرچه امواج دوکی بیشتر، کیفیت خواب هم بهتر.

گرچه هنوز مطالعات تکمیلی بیشتری در این زمینه باید انجام شوند. اما دکتر الن بوگن معتقد است، یافته آنها خوابیدن را برای خیلی از افراد بشر آسان‌تر خواهد کرد. به گفته وی، افرادی که هیچ‌وقت خواب خوبی ندارند می‌توانند در آینده‌ای نزدیک به کلینیک‌های مغز و اعصاب بروند تا امواج مغزی تالاموس آنها هنگام خواب ثبت شود. چون ممکن است جزو گروهی باشند که امواج دوکی کمتری دارند. البته ثبت این امواج فقط وقتی ارزش دارد که در صورت کم‌بودن آنها راهی برای افزایش این امواج وجود داشته باشد. اما دکتر الن بوگن به حل این مشکل هم به شدت امیدوار است و می‌گوید: «راه سومی که ما به دنبال آن هستیم، به زودی خوابیدن را برای خیلی‌ها دوست‌داشتنی و لذت‌بخش خواهد کرد.»

 

درمان
۱. رژیم غذایی‌تان را تغییر بدهید
اولین قدمی که برای درمان بی‌خوابی باید بردارید، این است که رژیم غذایی و عادات تغذیه‌ای‌تان را تغییر بدهید و خوراکی‌هایی که خواب‌تان را مختل می‌کنند، مصرف نکنید. شاید برای‌تان عجیب باشد اما بسیاری از افراد به خاطر تغذیه‌ی نادرست، با مشکل بی‌خوابی روبه‌رو هستند. چند ساعت قبل از خواب، اصلا کربوهیدرات مصرف نکنید. اگر قند و کربوهیدرات زیادی مصرف کنید، بدن شما مشغول سوزاندن‌ آن‌ها می‌شود و برای به خواب رفتن دچار مشکل می‌شوید. پس باید پیش از خواب، مصرف قند، غلات، حبوبات و به‌طورکلی کربوهیدرات را بسیار کاهش بدهید. بهتر است به فکر یک رژیم کم کربوهیدرات باشید.

اگر بی‌خوابی مزمن دارید و مدتهاست که از این مشکل رنج می‌برید، حتما خوراکی‌هایی که به داشتن خواب راحت کمک می‌کنند، مصرف کنید. در رژیم غذایی‌تان، چربی‌های سالم را هم بگنجانید تا خیلی زود بعد از اینکه سرتان را روی بالش گذاشتید، به خواب بروید. مثلا، هم آووکادو و هم ماست ارگانیک (بدون قند) می‌توانند بسیار مؤثر باشند، چون این مواد غذایی سرشار از منیزیم و پتاسیم هستند. خیلی‌ها نمی‌دانند که کمبود پتاسیم دارند یا از علائم کمبود منیزیم آگاه نیستند، هر دوی اینها مواد مغذی بسیار مهمی هستند که برای آرامش بدن و داشتن خواب خوب و راحت، لازم‌ هستند.

۲. استرس‌ را از بین ببرید
دومین قدمی که باید برای رفع بی‌خوابی بردارید این است که اضطراب و استرس‌تان را کم کنید. برای بیشتر افراد، علاوه بر تغذیه، استرس عامل اصلی بی‌خوابی‌های شبانه است. بدن شما شروع می‌کند به رقابت با افکار بی‌پایان و شما نمی‌توانید مغزتان را برای به خواب رفتن آماده کنید.

برای این عامل هم دلایل متعددی وجود دارد، شاید قبل از خواب تلویزیون تماشا کرده‌اید و این محرک بصری، مخصوصا نور آبی‌اش، دقیقا تا زمانی که به رختخواب بروید مزاحم‌تان بوده است. البته این فقط شامل تلویزیون نمی‌شود؛ کامپیوتر، آی‌پد و گوشی موبایل‌ نیز می‌توانند خواب‌تان را مختل کنند. نور آبی درخشان ساطع‌شده از این وسایل، در واقع به غده‌ی صنوبری مغزتان این پیام را ارسال می‌کند که شما نیاز به بیدار ماندن دارید، بنابراین در ریتم ساعت شبانه‌روزی بدن‌تان و میزان کورتیزول، اختلال ایجاد می‌شود و بی‌خواب می‌شوید.

بنابراین توصیه می‌شود دست‌کم ۳۰ دقیقه و ترجیحا یک ساعت قبل از خواب، تمام وسایل الکترونیکی را خاموش کنید. بهتر است کتابی مطالعه کنید یا چیزی بنویسید تا به آرام شدن‌تان کمک کند. می‌توانید عبادت کنید، رمان بخوانید یا به انجام مدیتیشن بپردازید تا حداقل ۳۰ دقیقه پیش از خواب، مغزتان برای خوابی راحت و باکیفیت آماده شود.

اگر نوشتن را دوست دارید، می‌توانید یک دفترچه بردارید و مثلا برنامه‌ی روز بعدتان را بنویسید. اگر هم موضوعی وجود دارد که باعث استرس‌تان شده و مانع به خواب رفتن‌تان می‌شود، توصیه می‌کنیم در مورد آن بنویسید، سعی کنید درباره‌ی چیزهایی که موجب استرس و اضطراب‌تان می‌شوند، دقیق بنویسید و سپس برای کارهایی که دوست دارید در هفته‌ی پیش رو انجام بدهید، برنامه‌ریزی کنید. این خیلی مهم است!

اگر یک روز بسیار خوب را پشت سر گذاشته‌اید و تمام روز را شاد بوده‌اید، پس هورمونی به نام اندورفین در بدن‌تان وجود دارد که به شما کمک می‌کند شب خوب بخوابید. ورزش کردن یکی از بهترین راهکارهای طبیعی برای ترشح اندورفین است، بنابراین ورزش کردن را به فهرست درمان بی‌ خوابی اضافه کنید، مخصوصا برای کودکان و نوجوانانی که با مشکل بی خوابی روبه‌رو هستند، ورزش کردن بسیار مفید است.

۳. مکمل مصرف کنید
قدم بعدی، مصرف مکمل‌هایی مانند مکمل منیزیم است که به درمان بی خوابی شما کمک می‌کنند. مصرف مکمل منیزیم، حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی‌گرم شب قبل از خواب، می‌تواند به شما کمک کند تا استرس‌تان را کم کنید و کیفیت خواب‌تان را بالا ببرید. منیزیم سیترات (magnesium citrate) یا منیزیم کی‌لیت (magnesium chelate) قبل از خواب توصیه می‌شود.

ضمنا مکمل‌هایی مانند ملاتونین یا ریشه‌ی سنبل‌الطیب هم می‌توانند مفید باشند، اما مصرف طولانی‌ مدت‌شان توصیه نمی‌شود، مثلا اگر پرواز زده شده‌اید یا فقط برای یک یا دو روز نمی‌توانید بخوابید، مصرف مکمل ملاتونین، حدود سه گرم، راهکار مناسبی است و ایرادی ندارد. نباید این مکمل را طولانی‌مدت استفاده کنید چون به آن عادت می‌کنید.

۴. از عصاره‌های گیاهی استفاده کنید
راهکار دیگری که واقعا به شما کمک می‌کند تا خوب بخوابید، استفاده از عصاره‌های گیاهی همچون عصاره‌ی اسطوخودوس و عصاره‌ی بابونه است. بنابر تحقیقی از سوی Alternative Therapies in Health and Medicine and Pharmacognosy Review، بابونه، چه به‌صورت چای و چه به‌صورت رایحه یا عصاره، یکی از بهترین داروهای گیاهی برای آرامش و مبارزه با استرس است. استنشاق بخور بابونه، معمولا به عنوان یک درمان طبیعی برای اضطراب و افسردگی عمومی تجویز می‌شود. به همین دلیل است که عصاره‌ی بابونه در بسیاری از شمع‌ها، محصولات عطردرمانی و محصولات حمام‌درمانی وجود دارد.

عصاره‌ی اسطوخودوس را می‌توانید شب‌ها کنار تخت‌تان پراکنده کنید یا چند قطره از آن را روی گردن‌تان بمالید. از مزایای عصاره‌ی اسطوخودوس می‌توان ترکیبات معطری را نام برد که به آرام‌سازی بدن کمک می‌کنند. همچنین، می‌توانید با عصاره‌ی اسطوخودوس و نمک اپسوم که به دلیل داشتن منیزیم مفید است، وان آب‌ گرم بگیرید.

اگر قرار است ساعت ۱۰ یا ۱۰٫۵ شب به رختخواب بروید، حدود ساعت ۹، ۲۰ قطره از عصاره‌ی اسطوخودوس را روی بدن‌تان بمالید، وان را با آب خیلی گرم و مقداری نمک اپسوم پر کنید و حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در وان بمانید. وقتی از وان بیرون آمدید، حدود ۳۰ دقیقه در رختخواب کتابی مطالعه کنید و سپس بخوابید.

۵. سبک زندگی‌تان را تغییر بدهید
دیر یا زود لازم خواهد شد سبک زندگی‌تان را تغییر بدهید تا راه‌های بیشتری برای درمان بی‌خوابی‌ خود پیدا کنید. توصیه می‌کنیم در محیط خانه‌تان این کارها را انجام بدهید تا خواب بهتری داشته باشید:

دمای خانه را خنک کنید. در زمستان بهتر است سیستم گرمایشی را خاموش کنید. یک خانه‌ی سرد و خوشایند به شما کمک می‌کند تا بهتر بخوابید.
کار دیگری که باید انجام بدهید این است که تختخواب‌تان راحت باشد. اگر تشک‌تان جوری است که خیلی در آن فرو می‌روید، بهتر است تشک سالم‌تری تهیه کنید. همچنین مهم است که اتاق خواب‌تان تاریک باشد. اگر لازم است، از پرده‌های ضخیم‌تر برای تاریک‌تر شدن اتاق و در نتیجه بهتر خوابیدن استفاده کنید.

_ بهترین غذاها برای درمان بی‌خوابی
غذاهای سرشار از پتاسیم: این اسیدآمینه، تولید سروتونین را بیشتر می‌کند، سروتونین هم به آرام شدن کمک می‌کند. بوقلمون، مرغ یا ماهی تن برای شام مناسب هستند.
کربوهیدرات‌های پیچیده: کربوهیدرات‌ها نیز به تولید سروتونین کمک می‌کنند، پس سعی کنید کدو حلوایی یا سیب‌زمینی شیرین را همراه شام‌تان مصرف کنید.
شیر: هرچند لبنیات ممکن است برای بعضی از افراد مشکل‌ساز باشد، اما یک لیوان شیر قبل از خواب به بهتر خوابیدن کمک می‌کند.
غذاهای سرشار از منیزیم: منیزیم به عنوان ماده‌ی معدنی «آرام‌ساز» معروف است. سبزیجات برگ‌دار، کنجد، تخم آفتابگردان و جوی دوسر، سرشار از منیزیم هستند.
ویتامین‌های گروه ب: گوشت ارگانیک، مخمر آبجو، جگر و سبزیجات برگ‌دار سرشار از ویتامین‌های گروه ب هستند. غذاهای غنی از ویتامین ب ۱۲، بهترین منبع تأمین این مواد مغذی هستند.

_ غذاهایی که باید از آنها پرهیز کنید
کافئین: بعد از ظهرها قهوه ننوشید. اگر مشکل بی‌خوابی دارید، مصرف قهوه را کاملا قطع کنید.
آلرژن‌های خوراکی: آلرژی غذایی می‌تواند موجب بی‌خوابی شود.
شکر: نوسانات قند خون می‌تواند موجب بی‌خوابی شود.
غذاهای پُرچرب: چربی باعث کُند شدن گوارش می‌شود و شب‌ها می‌تواند بدهضمی را به دنبال داشته باشد. قبل از خواب، غذاهای سرخ‌کردنی میل نکنید.

_ ۴ درمان دیگر برای بی‌خوابی
۱- ملاتونین (۱ تا ۳ میلی‌گرم نیم ساعت قبل از خواب)، کیفیت خواب را بالا می‌برد و بهتر است برای مدت کوتاهی مصرف شود.
۲- گل ساعتی (۵۰۰ میلی‌گرم قبل از خواب)، برای بی خوابی مفید است، اما ممکن است برای بعضی از افراد، محرک باشد.
۳- کلسیم و منیزیم (۵۰۰ میلی‌گرم کلسیم و ۲۵۰ میلی‌گرم منیزیم)، این مواد معدنی با هم به آرام‌سازی کمک می‌کنند.
۴- ویتامین ب ۱۲ (روزانه ۵۰۰ میلی‌گرم)، به عملکرد سلولی کمک می‌کند و کمبود آن می‌تواند منجر به بی خوابی شود.

اگر شما هم جزو کسانی هستید که مشکل بی‌خوابی دارید، ما این اطمینان را به شما می‌دهیم که راهکارهای توصیه‌شده درمان بی‌خوابی شما هستند و کمک‌تان می‌کنند بر مشکل بی‌خوابی‌تان پیروز شوید.

 

منابع:

۱- rasekhoon.net

۲- chetor.com

۳- draxe.com

0
1 2 3 4 5