نوشته شده توسط فرناز اخباری

رادیکولوپاتی: همه چیزهایی که باید بدانید

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

رادیکولوپاتی یا عصب فشرده در ستون‌فقرات می‌تواند منجر به انواع علائم ناراحت کننده از جمله درد، ضعف و بی‌حسی شود. رادیکولوپاتی یک اصطلاح کلی است که به علائم ناشی از تحت فشار قرار گرفتن ریشه عصبی هنگام خروج از ستون‌فقرات‌، اشاره دارد. این حالت می‌تواند در هر قسمت از پشت بدن رخ دهد و شامل سیاتیک، رادیکولوپاتی گردنی و رادیکولوپاتی قفسه سینه می‌شود.

با مطالعه این مطلب در مورد علل ایجاد رادیکولوپاتی، احساس ایجاد شده و نحوه درمان آن بیشتر بدانید.

رادیکولوپاتی چیست؟

ستون فقرات یک ساختار انباشته از ۳۳ استخوان یا مهره است که توسط شبکه‌ای از ماهیچه‌ها، تاندون‌ها و رباط‌ها در جای خود قرار دارند. اعصاب از ستون فقرات به سایر نواحی بدن مانند بازوها و پاها گسترش می یابد.

هر ناحیه از ستون‌فقرات نام و عملکرد خاصی دارد. که عبارتند از:

  • ستون‌فقرات گردنی یا گردن؛
  • ستون‌فقرات قفسه سینه یا قسمت میانی پشت؛
  • ستون‌فقرات کمری یا کمر؛
  • ساکروم، ستون‌فقرات را به باسن متصل می‌‌کند؛
  • استخوان دنبالچه یا دنبالچه.

هر مهره توسط یک دیسک بین مهره‌ای از مهره مجاور خود محافظت می‌شود. این کار از ساییده شدن مهره‌ها روی هم جلوگیری می‌کند.

هنگامی که صدماتی رخ می‌دهد، این دیسک‌ها می‌توانند آسیب ببینند یا ملتهب شوند، که می‌تواند باعث فشرده شدن یا تحریک ریشه عصبی مجاور شود. بسته به این‌که کدام عصب فشرده شده است، فرد می‌تواند درد یا علائم دیگری را در مناطقی که با عملکرد عصبی مطابقت دارد تجربه کند. اگرچه افراد ممکن است در نتیجه یک آسیب دچار رادیکولوپاتی شوند، اما این حالت ممکن است بدون ایجاد محرک فوری رخ دهد.

علل و عوامل خطر رادیکولوپاتی

بیماری‌های دژنراتیو دیسک و استئوآرتریت اغلب باعث رادیکولوپاتی می‌شوند.

با این‌حال، شرایط یا آسیب های مختلفی می‌تواند باعث آن شود، از جمله موارد زیر :

  • فتق دیسک؛
  • تنگی نخاع، وضعیتی که در آن کانال نخاعی باریک می‌شود؛
  • خارهای استخوانی؛
  • تومورهای ستون‌فقرات؛
  • آرتروز یا آرتریت نخاعی؛
  • شکستگی‌های فشاری؛
  • spondylolisthesis (زمانی که مهره حرکت می‌کند و روی مهره زیر قرار می‌گیرد)؛
  • اسکولیوز؛
  • دیابت.

عوامل خطر دیگر که می‌تواند باعث ایجاد رادیکولوپاتی شوند عبارتند از:

  • سالخورده بودن؛
  • بلند کردن وسایل سنگین؛
  • حرکات تکراری طولانی مدت؛
  • بهره‌برداری از تجهیزاتی که دارای ارتعاش هستند؛
  • سیگار کشیدن.

علائم رادیکولوپاتی

از آنجایی که اعصابی که از نخاع امتداد می‌یابند به قسمت‌های مختلف بدن می‌روند، بسته به اینکه کدام ریشه عصبی فشرده شده باشد، افراد علائم متفاوتی را تجربه خواهند کرد.

رادیکولوپاتی سرویکال

رادیکولوپاتی سرویکال زمانی رخ می دهد که یک ریشه عصبی در گردن یا قسمت فوقانی کمر فشرده شود. علائم شامل:

  • درد در گردن، شانه، قسمت بالایی پشت یا بازو
  • ضعف عضلانی
  • انتشار درد

رادیکولوپاتی توراسیک

رادیکولوپاتی توراسیک زمانی اتفاق می‌افتد که فشار یا تحریک ریشه عصبی در ناحیه میانی پشت رخ می‌دهد. این یک بیماری غیر معمول است که ممکن است به اشتباه به عنوان عوارض زونا، قلب، شکم یا کیسه صفرا تشخیص داده شود.

علائم مرتبط با رادیکولوپاتی قفسه سینه عبارتند از:

  • درد سوزش یا تیراندازی در دنده، پهلو یا شکم
  • درد دامنه دار
  • بی حسی و گزگز

رادیکولوپاتی کمری

هنگامی که فشار یا تحریک ریشه عصبی در قسمت پایین کمر رخ می دهد، ممکن است فرد در ناحیه کمر، پاها و باسن دچار درد شود. رادیکولوپاتی کمری به عنوان سیاتیک نیز شناخته می شود. علائم شامل درد و بی‌حسی در ناحیه کمر، لگن، باسن، ساق پا یا خود پا است و معمولاً با نشستن یا راه رفتن طولانی بدتر می‌شوند.

در برخی موارد، اعصابی که بر روده و مثانه تأثیر می‌گذارند می‌توانند فشرده شوند و منجر به بی‌اختیاری روده یا مثانه یا از دست دادن کنترل آن شوند.

سایر علائم عمومی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • درد شدیدی که از پشت شروع می شود
  • درد شدید همراه با نشستن یا سرفه کردن
  • بی حسی یا ضعف در ساق پا و پا
  • بی حسی یا گزگز در پشت یا ساق پا
  • تغییرات حس یا رفلکس، حساسیت مفرط

تشخیص رادیکولوپاتی

علاوه بر معاینه فیزیکی و بررسی علائم، پزشکان ممکن است رادیکولوپاتی را با استفاده از موارد زیر تشخیص دهند:

  • تست های تصویربرداری: این تست ها شامل اشعه ایکس، ام آر آی و سی تی اسکن می باشد.
  • تست های عملکرد عصبی: این می تواند آزمایش تکانه الکتریکی به نام الکترومیوگرافی باشد.

درمان رادیکولوپاتی

به طور معمول، رادیکولوپاتی بدون جراحی قابل درمان است. بسته به شدت، پزشک ممکن است داروهایی را توصیه کند، از جمله:

  • داروهای غیر استروئیدی، مانند ایبوپروفن، آسپرین یا ناپروکسن
  • کورتیکواستروئیدهای خوراکی یا استروئیدهای تزریقی
  • داروهای ضد درد، مانند گاباپنتین

آنها همچنین ممکن است درمان های دیگری را توصیه کنند، مانند:

  • فیزیوتراپی
  • گردن بند نرم طبی
  • کاربرد یخ و گرما

در برخی موارد، پزشکان ممکن است جراحی را برای درمان علت فشردگی عصب توصیه کنند. برخی از روش های جراحی شامل ترمیم فتق دیسک،باز کردن فضای کانال نخاعی، برداشتن خار استخوانی یا جوش دادن استخوان ها می باشد.

در برخی موارد، پزشکان ممکن است جراحی را برای درمان علت فشردگی عصب توصیه کنند. برخی از روش های جراحی شامل ترمیم فتق دیسک، گشاد شدن فضای کانال نخاعی، برداشتن خار استخوانی یا جوش دادن استخوان ها می باشد.

پیشگیری از رادیکولوپاتی

برخی از استراتژی ها ممکن است از دردی که به علت تحت فشار بودن اعصاب ایجاد شده جلوگیری کنند. که شامل:

  • حفظ وضعیت بدنی خوب، حتی هنگام رانندگی
  • تکنیک های مناسب بلند کردن
  • انجام فعالیت بدنی منظم
  • بهبود قدرت قسمت مرکزی ستون مهره ها
  • حفظ وزن متوسط
  • کشش منظم

خبرنامه پزشکی دیلی نیوز

داشتن دانش کافی نشندهنده قدرت بیشتر در زندگی می باد پس دانشنامه رایگان ما را دریافت کنید.و به موضوعات بهداشتی که بیشتر به آنها اهمیت می دهید عمیق تر بپردازید.

سوالات متداول

در زیر به برخی از سوالات متداول پاسخ داده شده است.

آیا رادیکولوپاتی هرگز از بین می رود؟

بله، رادیکولوپاتی با درمان مناسب از بین می رود. پزشک ممکن است علاوه بر فیزیوتراپی، یخ، گرما و غیره، داروهای تسکین دهنده درد را نیز توصیه کند.

آیا رادیکولوپاتی همان سیاتیک است؟

از نظر فنی خیر – سیاتیک نوعی رادیکولوپاتی است. تمام سیاتیک ها ،رادیکولوپاتی هستند اما همه رادیکولوپاتی ها سیاتیک نیستند.

چه مدت طول می کشد تا رادیکولوپاتی بهبود یابد؟

بسته به نوع رادیکولوپاتی فرد و نحوه درمان آن دارد. برخی از آنها می توانند به سرعت برطرف شوند – برای مثال، تزریق استروئید می تواند در کمتر از ۲ هفته موجب تسکین شود. با این حال، ممکن است ماه ها یا سال ها طول بکشد تا مشکل حل شود.

اگر رادیکولوپاتی سرویکال درمان نشود چه اتفاقی می افتد؟

اگر درمان نشود، درد فرد احتمالا بدتر خواهد شد. آسیب همچنین می تواند بدتر شود و در برخی موارد ممکن است دائمی باشد.

آیا رادیکولوپاتی سرویکال یک ناتوانی است؟

لزوما اینطور نیست. اگر وضعیت فردی جدی و به اندازه کافی ناتوان کننده باشد، ممکن است به عنوان یک ناتوانی در نظر گرفته شود. اما همه افراد مبتلا به رادیکولوپاتی ناتوانی قابل توجهی را تجربه نمی کنند.

برای اینکه از نظر قانونی در ایالات متحده معلولیت در نظر گرفته شود، یک فرد مبتلا به رادیکولوپاتی باید دارای موارد زیر باشد:

  • بی حسی، یا خستگی عضلانی
  • علائم عصبی در معاینه فیزیکی
  • آزمایشی که آسیب ریشه عصبی را نشان می دهد (CT، MRI، یا اشعه ایکس)
  • نیاز به وسایل کمکی مانند عصا یا واکر

خلاصه

رادیکولوپاتی زمانی اتفاق می افتد که یک ریشه عصبی در ستون فقرات گیر کرده یا آسیب ببیند. این حالت می تواند علائمی مانند درد، ضعف و بی حسی ایجاد کند. فرد می تواند با دارو، فیزیوتراپی و بی حرکتی این بیماری را مدیریت کند. در برخی موارد، پزشک ممکن است جراحی را توصیه کند.

منبع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

تغییرات شخصی در سبک زندگی می‌تواند نمایه خطر ابتلا به آلزایمر را تا ۱۴۵ درصد بهبود بخشد.

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

  • پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰ تعداد افراد مبتلا به آلزایمر در سراسر جهان به ۱۵۳ میلیون نفر برسد.
  • اگرچه راه قطعی برای پیشگیری از این بیماری هنوز شناخته نشده است، اما محققان می‌دانند که اصلاح شیوه زندگی و سلامتی می‌تواند به کاهش خطر ابتلا به این بیماری کمک کند.
  • محققان دانشگاه کالیفرنیا – سانفرانسیسکو (UCSF) دریافتند که تغییرات شخصی شده در سلامت و شیوه زندگی ممکن است بتواند از دست دادن حافظه را در افراد در معرض خطر ابتلا به بیماری آلزایمر به تاخیر بیندازد و حتی از آن جلوگیری کند.

با برآورد محققان تعداد افراد مبتلا به بیماری آلزایمر در سراسر جهان تا سال ۲۰۵۰ به ۱۵۳ میلیون نفر می‌رسد، دانشمندان اخیراً برای ایجاد پیشگیری‌ها و درمان‌های جدید برای این نوع زوال عقل کار کرده‌اند.

از آن‌جایی که علت دقیق بیماری آلزایمر هنوز ناشناخته است، در حال حاضر راه قطعی برای پیشگیری از این بیماری وجود ندارد.

با این‌حال، تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که برخی از اصلاحات سبک زندگی سالم ممکن است به کاهش خطر ابتلا به این عارضه در فرد کمک کند، این خطرات عبارتند از رژیم غذایی سالم، ورزش منظم، خواب کافی، ارتباط اجتماعی و مدیریت مسائل بهداشتی مانند فشار‌خون بالا ، دیابت که می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را در افراد افزایش دهد.

همچنین مطالعه جدیدی از محققان دانشگاه کالیفرنیا- سان فرانسیسکو (UCSF)نشان می‌دهد تغییرات شخصی‌سازی شده در سلامت و سبک زندگی ممکن است بتواند از دست دادن حافظه را در افرادی که در معرض خطر ابتلا به بیماری آلزایمر قرار دارند، به تاخیر بیندازد و حتی از آن جلوگیری کند.

این مطالعه اخیراً در مجله JAMA Internal Medicine منتشر شده است.

اصلاح شیوه زندگی شخصی برای کاهش خطر آلزایمر

دکتر کریستین یافه، نایب رئیس و استاد دپارتمان‌های عصب‌شناسی، روان‌پزشکی، و اپیدمیولوژی و آمار زیستی UCSF، و اولین نویسنده و محقق اصلی این مطالعه، به مدیکال نیوز تودی گفت که تصمیم گرفتند تأثیر یک رویکرد سلامت شخصی و سبک زندگی را مطالعه کنند، زیرا در حالی که پزشکان در مورد عوامل خطر سبک زندگی برای بیماری آلزایمر می دانند، مشخص نیست که کاهش این عوامل خطر منجر به بهبود شناخت می شود یا خیر.

دکتر یافه ادامه داد: «تغییر دادن سلامت و رفتار مردم سخت است. «فرضیه ما این بود که یک رویکرد شخصی‌شده، که در آن عوامل خطر فردی افراد ارزیابی می‌شوند – نه یک اندازه برای همه – و فرد می‌تواند اهداف و راه‌های بهبود عامل خطر خود را انتخاب کند – به عنوان مثال. خواب، فعالیت بدنی، مشارکت اجتماعی – که ما می‌توانیم خطر را کاهش دهیم و این به شناخت بهتر منجر می‌شود.»

او افزود: “هیچ کس قبلاً این روش را امتحان نکرده است و ما متوجه شدیم که می‌توانیم عوامل خطر و شناخت را بهبود بخشیم، حتی اگر این اتفاق در طول کووید رخ داده باشد.” علاوه بر این، تنها تعداد انگشت شماری از کارآزمایی ها وجود دارد که مزایای شناختی را با مداخلات بر روی این عوامل سلامتی و سبک زندگی نشان داده اند.

در حالی که تغییرات کلی سلامت و سبک زندگی مطمئناً می تواند مؤثر باشد، کسانی که انگیزه کمتری برای انجام این تنظیمات دارند ممکن است از یک برنامه شخصی بهره ببرند.

یک طرح شخصی سازی شده برای اصلاح سلامت و سبک زندگی به افراد این امکان را می دهد تا با مشخص کردن مناطقی که می خواهند برای تغییر هدف قرار دهند، مسئولیت سلامت خود را بر عهده بگیرند.

و از آنجایی که هر فرد متفاوت است، یک رویکرد شخصی به مشاوران پزشکی اجازه می دهد تا پیشنهادات خود را به جای همه افراد، برای یک فرد تنظیم کنند.

مطالعه‌ای که در ژوئن ۲۰۲۱ منتشر شد نشان داد افرادی که توصیه‌های تغذیه‌ای شخصی دریافت می‌کنند، مصرف رژیم غذایی خود را بیشتر از افرادی که توصیه‌های رژیم غذایی عمومی دریافت می‌کنند، بهبود می‌بخشند.

مطالعه دیگری که در ژوئن ۲۰۲۱ منتشر شد، گزارش داد افرادی که از یک برنامه غذایی شخصی پیروی می کردند، عادات سبک زندگی و کاهش وزن بدن و BMI را تجربه کردند.

و تحقیقات منتشر شده در اکتبر ۲۰۱۹ نشان داد که توصیه‌های شخصی‌سازی شده درباره سبک زندگی که به سالمندان داده می‌شود به بهبود انعطاف‌پذیری و انگیزه کمک می‌کند و به کاهش درصد چربی بدن و دور باسن در مقایسه با افرادی که توصیه‌های کلی سبک زندگی دریافت می‌کنند کمک می‌کند.

عوامل خطر سبک زندگی برای زوال عقل

برای این مطالعه، دکتر یافه و تیمش ۱۷۲ شرکت کننده در مطالعه را بین سنین ۷۰ تا ۸۹ سال به کار گرفتند. همه شرکت‌کنندگان حداقل دو عامل از هشت عامل خطر زوال عقل را در شروع مطالعه ۲ ساله داشتند.

این عوامل خطر عبارت بودند از:

  • عدم تحرک بدنی
  • فشار خون کنترل نشده
  • دیابت کنترل نشده
  • خواب ضعیف
  • استفاده از داروهای تجویزی مرتبط با خطر زوال شناختی
  • علائم افسردگی بالا
  • ایزوله سازی اجتماعی
  • سیگاری بودن.

نیمی از شرکت کنندگان مربیگری شخصی شده را از پرستار و مربی بهداشت دریافت کردند و به آنها اجازه داده شد عوامل خطر خاصی را که می خواستند در مورد آنها کمک کنند انتخاب کنند.

این شرکت کنندگان هر چند ماه یک بار جلسات مربیگری را برای بررسی اهداف خود دریافت کردند. در طول همه گیری همه گیر، جلسات از حضوری به تلفنی تغییر یافت.

نیمی دیگر از شرکت کنندگان در مطالعه، مطالب آموزشی عمومی در مورد کاهش خطر زوال عقل را هر ۳ ماه یک بار برای آنها پست می کردند.

۷۴ درصد بهبود عملکرد شناختی

پس از ۲ سال، محققان دریافتند شرکت‌کنندگانی که مربی شخصی دریافت کرده‌اند، در تست‌های شناختی افزایش متوسطی را تجربه کرده‌اند که به میزان ۷۴ درصد بهبودی نسبت به گروه غیرشخصی‌شده است.

علاوه بر این، گروه  شخصی سازی شده نیز در مقایسه با گروه غیرشخصی، ۱۴۵ درصد در عوامل خطر و ۸ درصد بهبود کیفیت زندگی داشتند.

دکتر یافه گفت: “ما از دیدن چنین تفاوت بزرگی در گروه ها هیجان زده شدیم.” “این شواهد روشنی را ارائه می دهد که اگر بتوان این عوامل خطر قابل اصلاح را با این رویکرد شخصی کاهش داد، می توان شناخت را بهبود بخشید و از کاهش آن جلوگیری کرد که به احتمال زیاد از بیماری آلزایمر جلوگیری می کند.”

رویکردهای غیردارویی برای پیشگیری از خطر زوال عقل

نیوز تو دی همچنین با دکتر شانل کاسیس الهلو، پژوهشگر روان‌شناسی و روان‌شناسی اعصاب در برنامه‌های سلامت مغز و سبک زندگی موسسه علوم اعصاب اقیانوس آرام در سانتا مونیکا، کالیفرنیا، در مورد این مطالعه صحبت کرد.

دکتر الهلو، که در این تحقیق شرکت نداشت، گفت که این یافته‌ها را امیدوارکننده و دلگرم‌کننده می‌داند، زیرا نشان می‌دهد که مداخلات شخصی‌سازی شده در سلامت و سبک زندگی می‌تواند تأثیر مثبتی بر عملکرد شناختی در افراد مسن در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری آلزایمر داشته باشد، که به طور بالقوه می‌تواند راه های جدیدی را برای رویکردهای غیردارویی باز کنید.

این یافته‌ها می‌تواند بر نحوه بحث ارائه‌دهندگان در مورد مداخلات سلامت و سبک زندگی با بیمارانی که در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری آلزایمر هستند، با انتخاب یک رویکرد شخصی‌شده در مقابل رویکرد یک‌اندازه برای همه، تأثیر بگذارد. علاوه بر این، ارائه دهندگان ممکن است تمایل بیشتری برای ارجاع بیماران خود به مربیان بهداشتی [که] می توانند نیازها و ترجیحات خاص را برطرف کنند و همچنین به انگیزه پایبندی به تغییرات سبک زندگی کمک کنند.

دکتر الهلو گفت که او مایل است تحقیقات آینده در مورد این موضوع برای بررسی اثربخشی رویکردهای غیردارویی اضافی مانند آموزش شناختی و مدیریت استرس ادامه یابد.

وی افزود: «علاوه بر این، انجام مطالعات طولانی‌تر و بزرگ‌تر برای تأیید بیشتر اثربخشی مداخلات شخصی و رویکردهای غیردارویی در به تاخیر انداختن یا جلوگیری از زوال شناختی در افراد در معرض خطر ابتلا به بیماری آلزایمر ارزشمند خواهد بود.»

منع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

بررسی قدرت موسیقی برای زوال عقل

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

موسیقی می‌تواند به افراد مبتلا به زوال عقل کمک کند که برخی از جنبه‌های حافظه خود را بازیابی کنند، احساس آرامش بیش‌تری داشته باشند و خلق‌و خوی خود را تقویت کنند و شواهد این امر هر روز در حال افزایش است.موسیقی چیست که چنین تأثیر عمیقی بر مغز ما دارد؟ و آیا این اثر ماندگاری طولانی دارد؟

ممکن است به ویدیویی از یک فرد مسن مبتلا به زوال عقل برخورد کرده باشید که در آن یک قطعه موسیقی خاص باعث می‌شود او را به سمت موسیقی سوق دهد، سیل خاطرات را زنده کند، یا با وجود این‌که اعضای خانواده خود را به یاد نمی‌آورند، شروع به نواختن نت‌های آهنگی می‌کنند.

این پدیده همان چیزی است که بسیاری از مردم را در مورد اختلال عصبی که زوال عقل است گیج می‌کند. چگونه ممکن است کسی نام فرزندان خود را فراموش کند اما چیزی به پیچیدگی یک قطعه موسیقی کلاسیک را به خاطر بسپارد؟

این سؤال یکی از سؤالاتی بود که در پادکست ماه آوریل خود با عنوان «در گفتگو: بررسی قدرت موسیقی برای زوال عقل» به دنبال پاسخ آن بودیم. دکتر کلی جاکوبوفسکی، استادیار روانشناسی موسیقی در دانشگاه دورهام، و بیت وولف، خواننده، ترانه سرا و سفیر موسسه خیریه Music for Dementia، به گفت‌وگوی این ماه پیوستند.

چگونه موسیقی به سلامتی کمک می‌کند

موسیقی چه به صورت غنایی و چه دستگاهی، ترکیبی خلاقانه از ریتم، هارمونی و بیان احساسات است. همچنین مطالعات متعددی می‌تواند مزایای سلامتی فراوان آن را تایید کند.

برای مثال، مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۳ نشان داد که موسیقی می‌تواند قبل از موقعیت‌های استرس‌زا اثر آرامش‌بخش داشته باشد و به بهبود سریع‌تر سیستم عصبی کمک کند. مطالعه دیگری در همان سال نشان داد که گوش دادن به موسیقی به کاهش درد و اضطراب کودکان در بیمارستان کمک می کند.

علاوه بر مزایای فیزیولوژیکی آن، تحقیقات همچنین شواهدی از تأثیر مثبت موسیقی بر سلامت شناختی پیدا کرده است.

یک مطالعه اخیر نشان داد که تمرین و گوش دادن فعال به موسیقی ممکن است به کاهش اختلال عملکرد شناختی در افراد ۶۲ تا ۷۸ ساله کمک کند. محققان دریافتند که فعالیت‌های موسیقی، ماده خاکستری مغز را در برخی از نواحی افزایش می‌دهد که باعث افزایش انعطاف‌پذیری عصبی آن توانایی مغز برای بازسازی مجدد خود می‌شود، که برای یادگیری و شکل‌گیری خاطرات بسیار مهم است.

از نظر تمرین فعالانه موسیقی، یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ همچنین نشان داد که آموزش طولانی مدت موسیقی ممکن است مزایای عملکردی بالقوه‌ای برای مغز داشته باشد و به جوان ماندن آن کمک کند.

چنین یافته‌هایی موسیقی را به ابزاری بالقوه قدرتمند در درمان زوال عقل تبدیل می‌کند که با مجموعه‌ای از علائم مشخص می‌شود که شامل از دست دادن حافظه و مشکلات در تفکر، زبان و حل مسئله است.

موسیقی به عنوان یک رابط

یکی دیگر از راه‌هایی که موسیقی ممکن است به سلامت شناختی کمک کند، تبدیل شدن به یک رسانه برای ارتباط است. مطالعات متعدد نشان داده است که انزوای اجتماعی و تنهایی می‌تواند پیشرفت زوال عقل را تسریع کند.

Beatie می‌گوید: «من احساس می‌کنم موسیقی قوی‌ترین رابط فوری ، تقریباً در بین هر تجربه و هنر است»

این خواننده/ترانه سرا معتقد است هنرها، به طور کلی – نه فقط موسیقی – می توانند از نظر پزشکی قدرتمند باشند و قدرت خود را فراتر از یک نوع سرگرمی گسترش دهند.

«از آنجایی که [موسیقی] فراگیر است، این چیزی نیست که فرد را ملزم به بلند شدن و رقصیدن یا نقاشی کند. کسی فقط می تواند فرکانس ها و کلمات و کل این منظره صوتی را جذب کند. برای من قطعاً موسیقی همیشه این نوع منبع قدرتمند بوده که از آن برای احساس خوب استفاده می کنم. [وقتی پاسخ‌هایی را که من به موسیقی دیده‌ام دیدید، احترام و قدردانی بی‌پایانی برای آن قائل هستید.»

در سکوت کامل بودن

با این حال، به همان اندازه که صدا و موسیقی بر سلامت ما تأثیر می گذارد، فقدان آن – سکوت – به همان اندازه تأثیرگذار است. مطالعه ای در سال ۲۰۲۰ نشان داد که سکوت می تواند آرامش بخش و درمانی باشد و فرکانس امواج مغزی را کاهش دهد و در عین حال فشار خون را کاهش دهد.

در واقع، تحقیقات همچنین مضرات صدای زیاد و صداهای بلند را بر سلامت شناختی نشان داده است. یک مطالعه  در سال ۲۰۲۲ نشان داد که قرار گرفتن مزمن در معرض صداهای بلند، مانند ترافیک سنگین، ممکن است یک عامل خطر خاص برای زوال عقل باشد.

مهمان ما Beatie با بازگو کردن تجربه‌اش در ساکت‌ترین اتاق جهان که آلبوم «فضای خام» خود را در اتاق بی‌نظیر Bell Labs ضبط کرد، افکار خود را در مورد تأثیر سکوت کامل بر او به اشتراک گذاشت.

«این یکی از عمیق‌ترین تجربیاتی بود که فکر می‌کنم تا به حال داشته‌ام، و این چیزی است که دائماً به آن بازمی‌گردم. حتی اکنون نیز به نظر می رسد که امروز تقریباً مرتبط تر شده است. از آنجایی که جهان به تازگی پر سر و صداتر شده است، هم از نظر صوتی و هم از نظر اطلاعاتی از همه جهات مورد هجوم صداهای زیاد، با رسانه های اجتماعی و اعلان ها، و همه این چیزهایی که به ما ضربه می زنند و به نوعی ما را گیج می کنند هستیم.

ساکت‌ترین اتاق

– Beatie Wolfe، خواننده/ترانه سرا:

“تو احساس سکوت می کنی. تقریباً مثل این است که شما کل این تنظیم مجدد حسی را احساس می کنید، و سیستم عصبی شما آرام می شود و صدا را به این روش خالص بدون پژواک و بدون طنین و بدون افزایش می شنوید. و می‌دانید که ما تقریباً اکنون بیش از حد از تکنولوژی فناوری استفاده می‌کنیم تا همه این چیزهایی را که در واقع ما انسان‌ها انهارا به وجود اورده ایم، از بین ببریم؟»

به نظر می‌رسید که بیتی بیش از بسیاری از مردم از این تجربه لذت می‌برد و در نهایت چند ساعت را در آن اتاق سپری کرد.

به من گفته شد که احتمالاً می‌توانم ۱۵ دقیقه در آنجا بمانم، زیرا صدای جریان خون در رگ‌هایتان را می‌‌شنوید و مهندسان معمولاً مجبور می‌شدند استراحت کنند، زیرا شدت آن بسیار شدید بود. من در نهایت خیلی بیشتر از حد تصورم ماندم، فکر می کنم ۱۰۰ ساعت یا بیشتر بود.

من در نهایت برای اولین بار برای چندین ساعت در آن‌جا بودم، وآن را بسیار آرام بخش دیدم، شاید نظر من نرمال نباشد. اما من عکس‌العمل متفاوتی نسبت به عصبانیت مردم داشتم، که فکر می‌کنم بهتر است که واقعاً خودتان باشید. من فکر می کنم یک عنصر آن در اتاق وجود دارد، شمابا خودتان تنها هستید، هیچ حواس پرتی وجود ندارد، چیزی وجود ندارد که شما را از آن فضای داخلی جدا کند.»

دانستن اشعار بیش از نام

دکتر گایت در مورد یادآوری متن آهنگ اما به خاطر نیاوردن نام فرزندان خود برای افراد مبتلا به زوال عقل، توجه را به تکرار و اینکه چگونه موسیقی می تواند بسیاری از مناطق و شبکه های مغز را به طور همزمان فعال کند، جلب کرد.

او پرسید:ما در مورد این، جهانی بودن موسیقی در مغز صحبت کرده‌ایم، اما تکرار نام کودک چیزی است که در طول زندگی اتفاق افتاده است، در حالی که این آهنگ ممکن است یک‌بار در ماه یا یک بار در سال باشد. چگونه می‌توانیم آن را توضیح دهیم؟»

دکتر Jakubowski گفت توانایی یاداوری کلمات آهنگ به حافظه رویه ای مربوط می‌شود.

«پس خاطرات رویه ای چیزی شبیه به خاطر سپردن دنباله های حرکتی هستند، مانند توانایی دوچرخه سواری، درست است؟ بنابراین، وقتی ممکن است افراد دیگر این نوع حافظه معنایی را برای نام‌ها و مکان‌ها نداشته باشند، هنوز هم این نوع حافظه را برای دنباله حرکتی آواز خواندن در کنار اشعار دارند، احتمالاً به این دلیل که قبلاً بارها با آن آهنگ خوانده‌اند، یا حداقل قبلاً بارها در ذهن خود برای آن قطعه موسیقی آواز خواندند.

او همچنین گفت که مغز ممکن است بخش‌های خاصی از این نوع حافظه را ذخیره کند، که می‌تواند توضیح دهد که چرا برخی افراد می‌توانند اشعار را به خاطر بیاورند یا آهنگی قدیمی را بر روی یک ساز بنوازند، حتی اگر دچار زوال عقل هستند.

او گفت: «اگر کسی قبلاً پیانو می‌نواخت، اغلب می‌تواند به نواختن آن قطعات آشنا روی پیانو ادامه دهد، حتی تا زمانی که بیماری طولانی مدت باشد.»

مشاهده اثرات موسیقی بر زوال عقل

در سال ۲۰۱۴، Beatie یک پروژه تحقیقاتی به نام «قدرت موسیقی» را در گروهی از خانه‌های مراقبت در بریتانیا که توسط Priory Group اداره می‌شد، تأسیس کرد.

به راحتی می توان در ویدیو و عکس‌های فوری آن تجربه مشاهده کرد که چگونه افراد مبتلا به زوال عقل در آن خانه های مراقبت شروع به ضربه زدن به پاهای خود، کف زدن و آواز خواندن می کنند، در حالی که برخی چشمانشان برق می‌زند.

او به ما گفت که چگونه همه چیز با تجربه پخش آهنگ های اصلی به زبان انگلیسی در خانه سالمندان پرتغالی شروع شد.

«در مورد پدرشوهرم، قرار بود فقط برای او بازی کنم، اما در نهایت برای کل این بخش متشکل از ۱۰۰ نفر مبتلا به زوال عقل و آلزایمر که همه پرتغالی بودند، بازی کردم. هیچکدام به انگلیسی صحبت نمی کردند. و آهنگ‌های جدید را پخش می‌کردم، آهنگ‌هایی به زبان انگلیسی که هیچ ارتباط قبلی با آن‌ها نداشتند. و من مردم را می دیدم که تا آنجا که می توانند با هم آواز می خوانند و کف می زنند و بیدار می شوند.

این به Beatie این ایده را داد که این فرضیه را آزمایش کند که خود موسیقی قدرتمند است، خواه قبلاً با آن آشنایی داشته باشید یا نه. او از الیور ساکس عصب شناس الهام گرفت که در کتاب موسیقیوفیلیا پیش بینی کرد که دانش قبلی موسیقی پیش نیازی برای تأثیرگذاری آن نیست.

هنگامی که او آهنگ‌های اصلی را برای افراد در خانه‌های مراقبت در بریتانیا پخش کرد، تأثیر یک آهنگ خاص بر تماشاگران برجسته شد.

تجزیه و تحلیل آن‌چه که یک آهنگ را جذاب می‌کند

دکتر Jakubowski در مورد اینکه چرا فکر می‌کند آهنگ “Wish” در میان ساکنان خانه مراقبتی که Beatie از آن بازدید کرده بود، یک موفقیت خاص بود.

«[S]o، به ویژه، Beatie از عبارات بسیار کوتاه استفاده می کند. [Y] تقریباً می‌توانید پیش‌بینی کنید که کلمه بعدی یا قافیه بعدی چه خواهد بود، که برای تشویق مردم به تلاش و آواز خواندن بسیار خوب است. تکرار زیاد است بنابراین شما شروع به پیش بینی می کنید، و بنابراین این ساختار خوب را برای مردم فراهم می کند تا بتوانند به آن بپیوندند.

به غیر از قافیه و همخوانی، دکتر Jakubowski گفت که ضرب بسیار واضح یکی دیگر از عناصر کمک کننده است.

او گفت:«تمپوی قطعه موسیقی در واقع بسیار نزدیک به آن چیزی است که ما آن را تمپوی ترجیحی برای انسان می نامیم. ما چیزی داریم که به آن نوعی سرعت حرکتی خود به خودی می گوییم، که اساساً اگر از شما بخواهم فقط یک ضرب را بدون شنیدن چیزی بکوبید، معمولاً مردم حدود ۱۲۰ ضربه در دقیقه می زنند که تقریباً سرعت آن قطعه موسیقی است. ”

«یک قطعه بسیار آسان برای دست زدن است زیرا ما احساس راحتی می کنیم که با آن سرعت دست بزنیم. بنابراین فکر می‌کنم که این امر نیز دعوت به مشارکت می‌کند.»

دکتر Jakubowski همچنین گفت که ساختار موسیقی باعث می شود دنبال کردن آن آسان شود.

او گفت: «اگر اشعار پیچیده ای نداشته باشید، و گهگاه این را داشته باشید، «اوه، اوه»، درک آن بسیار آسان است.

موسیقی چگونه خاطرات را تداعی می‌کند

دکتر Jakubowski به طور کلی در مورد MEAMS یا خاطرات زندگی‌نامه‌ برانگیخته از موسیقی تحقیق کرده است، اما معتقد است که پیامدهای مختلفی برای ارتباط آن با زوال عقل نیز وجود دارد.

او ابتدا در مورد تأثیر زنجیره ای موسیقی بر یادآوری حافظه صحبت کرد.

هنگامی که موسیقی یا هر نشانه ای که حافظه را فعال می کند، می تواند خاطرات دیگری را که به آن مرتبط هستند فعال کند. بنابراین، ایده این است که اگر موسیقی بتواند خاطره ای مرتبط با آن موسیقی را برانگیزد، ممکن است به ما کمک کند تا خاطرات دیگری را از آن دوره زمانی یا خاطراتی که به هم مرتبط هستند را بازگردانیم.»

دکتر یاکوبوفسکی در یکی از آثار خود موسیقی را با دیگر انواع نشانه‌های خاطرات زندگی‌نامه‌ای مقایسه کرد.

ما به طور کاملاً ثابت در چندین مطالعه دریافتیم که موسیقی در سراسر جهان تمایل دارد تا خاطرات مثبت بیشتری را نسبت به سایر نشانه‌ها از زندگی ما تداعی کند. بنابراین من فکر می‌کنم این یک مزیت بالقوه درمانی واضح است – به نظر می‌رسد موسیقی یک نشانه مؤثر برای بازگرداندن خاطرات مثبت از زندگی‌مان است. و این در واقع به نظر می رسد که حتی در بزرگسالان مسن تر نیز تقویت می شود.

دکتر Jakubowski امیدوار است که این امر باعث شود که تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود و دریابیم

آیا این یافته ها برای افراد مبتلا به زوال عقل، به ویژه در مراحل بعدی این بیماری معتبر هستند یا خیر.

خاطرات، موسیقی و هویت

دکتر Jakubowski همچنین توضیح داد که چگونه موسیقی می‌تواند به افراد مبتلا به زوال عقل کمک کند که حس هویتی را که اغلب با از دست دادن حافظه شروع به از بین رفتن می‌کند، بازگرداند.

فکر می‌کنم فراتر از آن، اهمیت خاطرات زندگی‌نامه‌ای این است که وقتی می‌توانیم بریده‌ای از چیزی را از زندگی‌مان به یاد بیاوریم، واقعاً حس هویت و شخصیت ما را تقویت می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که کی هستیم و از کجا آمده‌ایم. و این برای افرادی که تا حدودی احساس از دست دادن حافظه دارند بسیار مهم است، زیرا در این صورت احساس می‌کنند در لحظه گیر کرده‌اند و نمی‌توانند با گذشته خود ارتباط برقرار کنند، که می‌تواند بر سلامت روان آنها تأثیر بگذارد. .

– دکتر کلی جاکوبوفسکی

این حس ارتباط مجدد، احساس شخصیت و گذشته نیز بر مراقبین و همچنین اعضای خانواده تأثیر می گذارد. بنابراین دیدن آن نگاه اجمالی از شخصی که قبلاً می شناختید واقعاً بسیار مهم است. به اعضای خانواده و مراقبان، کمک می کند تا متوجه شوند که این فردهنوز یک شخص است، آنها گذشته ای دارند و این تاریخ غنی را دارند.”

تاثیر موسیقی چقدر دوام دارد؟

دکتر Jakubowski خاطرنشان کرد که در حالی که فواید موسیقی برای سلامتی کاملاً آشکار است، برای صحبت در مورد یک مزیت پایدار، قرار گرفتن در معرض مداوم مورد نیاز است.

«اگرموسیقی می‌شنوید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که برای همیشه، تا سال‌ها بعد، یک مزیت ماندگار وجود داشته باشد، زیرا سه سال پیش یک آهنگ را شنیدید. [H] تعامل پایدارتر با نوعی از موسیقی، مزایای بیش‌تری نسبت به شنیدن موسیقی و دیگر نشنیدن آن دارد.»

او همچنین خاطرنشان کرد که مردم می‌توانند به طرق مختلف به موسیقی بپردازند.

«[E]حتی گوش دادن به موسیقی ضبط شده، به نوعی منظم، برای افراد مبتلا به زوال عقل دارای مزایای ماندگاری است کاهش بی‌قراری، کاهش بی‌تفاوتی، بهبود خلق‌و‌خو، گاهی اوقات تقویت احساس هویت و غیره. بنابراین فکر می‌کنم راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید با موسیقی ارتباط برقرار کنید.»

آیا موسیقی می‌تواند برای مردم مضر باشد؟

دکتر Jakubowski تاکید کرد که موسیقی درمانی ممکن است دارای معایب بالقوه‌ای در درمان زوال عقل باشد.

او می‌گوید: «موسیقی برای هر فردی، صرف نظر از اینکه او دچار زوال عقل باشد، جنبه‌های منفی بالقوه دارد، زیرا گاهی اوقات موسیقی می‌تواند به عنوان مثال، با خاطره‌ای آسیب‌زا از زندگی شما مرتبط باشد».

«[E] حتی اگر این یک خاطره آسیب‌زا نباشد، می‌تواند به نوعی یادآور مراسم خاکسپاری یا از دست دادن یکی از اعضای خانواده باشد. بنابراین، وقتی به انتخاب موسیقی فکر می‌کنیم باید مراقب باشیم که به این چیزها فکر می‌کنیم.»

او همچنین ترجیحات و تمام ژانرهای مختلف موسیقی را در آنجا حس کرد. این ممکن است اثرات ناخواسته ای ایجاد کند، به ویژه برای افراد مبتلا به زوال عقل. او گفت که موسیقی درمانگران باید به دقت در مورد انتخاب موسیقی مورد استفاده در جلسات خود فکر کنند.

«اگرکسی مطلقاً از برخی موسیقی‌ها متنفر است، احتمال کم‌تری دارد که برای مدیریت آشفتگی و خلق‌و‌خوی مؤثر باشد. این به همان چیزی که در همان ابتدای مکالمه در مورد آن صحبت کردیم برمی‌گردد که گاهی صداهایی در محیط ما می‌تواند مضر و آزاردهنده باشد. بنابراین ما نمی‌خواهیم مردم را مجبور کنیم به موسیقی‌هایی گوش دهند که به‌طور خاص دوست ندارند، یا ممکن است واکنش منفی نشان دهند.»

جدای از دوست داشتن و دوست نداشتن، چنین تجربیاتی گواهی بر قدرت موسیقی بر سلامت و تندرستی است. با این حال، اینکه آیا واقعاً می تواند به تعویق انداختن پیشرفت زوال عقل کمک کند، موضوعی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد

در پایان، می‌خواهم یک سوال ازخوانندگان داشته باشم: آن آهنگی که هرگز نمی‌تواند پاسخی احساسی برای شما ایجاد کند چیست چه خاطراتی از شادترین روز زندگی شما را یادآوری کند یا یک دل شکستگی را به شما یادآوری کند؟

منبع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

۸ درمان خانگی طبیعی برای زانو درد

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت healthline.com

میزان درد خود را ارزیابی کنید

اگر زانو درد خفیف تا متوسط ​​دارید، اغلب می‌توانید آن را در خانه درمان کنید. بسته به این‌که این درد به دلیل پیچ‌خوردگی یا آرتریت باشد، راه‌های مختلفی برای مدیریت آن وجود دارد. درد ناشی از التهاب، آرتریت یا آسیب جزئی اغلب بدون راه حل های پزشکی برطرف می شود. درمان های خانگی می تواند تا حدی بهبودی ایجاد کند و در مدیریت علائم کمک کند. اما اگر درد متوسط ​​تا شدید باشد، یا اگر علائم باقی بماند یا بدتر شود، ممکن است برای ارزیابی کامل نیاز به مراقبت های پزشکی باشید.

۱٫RICE(مخفف ۴ کلمه) را برای کشیدگی و رگ به رگ شدن امتحان کنید

اگر پای شما پیچ خورده، زمین خورده‌اید‌، یا زانوی‌تان تحت فشار بوده یا رگ به رگ شده ، انجام موارد زیر می تواند مفید باشد

  • استراحت کردن؛
  • یخ؛
  • فشرده‌سازی؛
  • بالا بردن پا.

پاهای خود را بالا ببرید و یک کمپرس سرد یا کیسه یخ روی زانو بگذارید. اگر یخ نداشته سبزیجات منجمد مانند نخودفرنگی نیز موثر خواهند بود.

برای جلوگیری از تورم زانوی خود را با یک باند فشاری بپیچید، اما نه آن‌قدر محکم که گردش خون را قطع کند. در حالی که در حال استراحت هستید، پای خود را بالا نگه دارید.

۲. تای‌چی

تای‌چی یک ورزش چینی باستانی از ورزش ذهن و بدن است که تعادل و انعطاف‌پذیری را بهبود می‌بخشد.

در مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۹، محققان دریافتند که تمرین تای‌چی به ویژه برای افراد مبتلا به استئوآرتریت مفید است. رهنمودهای کالج آمریکایی روماتولوژی و بنیاد آرتریت منبع معتبر آن را به عنوان یک گزینه درمانی برای OA توصیه می‌کند. تای‌چی می‌تواند به کاهش درد و افزایش دامنه حرکتی کمک کند. همچنین شامل تنفس عمیق و آرامش است. این جنبه‌ها ممکن است به کاهش استرس و مدیریت درد مزمن کمک کنند.

۳. ورزش

ورزش روزانه می تواند به شما کمک کند عضلات خود را قوی نگه دارید و تحرک خود را حفظ کنید. این یک ابزار ضروری برای درمان استئو آرتریت و سایر علل زانو درد است. استراحت دادن به پا یا محدود کردن حرکات ممکن است به شما در جلوگیری از درد کمک کند، اما همچنین می‌تواند مفصل را سفت کرده و بهبودی را کٌند کند. در مورد استئو آرتریت‌، ورزش کافی ممکن است سرعت آسیب به مفصل را افزایش دهد.

کارشناسان دریافته‌اند که برای افراد مبتلا به استئوآرتریت،  تمرین با فرد دیگری می‌تواند بیشتر مفید باشد. آن فرد می تواند یک مربی شخصی یا یک دوست ورزشی باشد. کارشناسان همچنین به افراد توصیه می کنند فعالیتی را که از آن لذت می برند پیدا کنند.

فعالیت‌های کم تاثیر گزینه خوبی هستند، مانند:

  • دوچرخه‌سواری؛
  • پیاده‌روی؛
  • شنا یا ورزش در آب؛
  • تای‌چی یا یوگا.

با این‌حال، ممکن است تا مدتی نیاز به انجام ندادن ورزش داشته باشید اگر موارد زیر را دارید:

  • یک آسیب، مانند رگ به رگ شدن یا کشیدگی؛
  • درد شدید زانو؛
  • تشدید علائم.

هنگامی که پس از آسیب‌دیدگی به فعالیت باز می‌گردید، ممکن است لازم باشد گزینه ملایم تری نسبت به آن‌چه که معمولا استفاده می‌کنید انتخاب کنید. از پزشک یا فیزیوتراپیست خود بخواهید که به شما در طراحی برنامه‌ای که برای شما مناسب است کمک کند و با تغییر علائم آن را تطبیق دهید.

۴. مدیریت وزن

اضافه وزن و چاقی می‌تواند فشار بیش‌تری را به مفاصل زانو وارد کند. به گفته بنیاد آرتریت، ۱۰ پوند وزن اضافی می‌تواند بین ۱۵ تا ۵۰ پوند به مفصل فشار بیاورد. این بنیاد همچنین به ارتباط بین چاقی و التهاب اشاره می‌کند. به‌عنوان مثال، افرادی که شاخص توده بدنی بالایی دارند (BMI) نسبت به افرادی که BMI پایینی دارند، شانس بیش‌تری برای ابتلا به استئوآرتریت دست دارند. اگر یک بیماری طولانی مدت باعث درد در زانوهای شما می‌شود، مدیریت وزن ممکن است با کاهش فشار روی آن‌ها به تسکین علائم کمک کند. اگر زانو درد و BMI بالا دارید، پزشک می‌تواند به شما کمک کند وزن مورد نظر خود را تعیین کنید و برنامه‌ای برای رسیدن به هدف‌تان تنظیم کنید که شامل تغییرات رژیم غذایی و ورزش خواهد بود.

۵. گرما و سرما درمانی

یک پد گرم کننده می‌تواند به تسکین درد در هنگام استراحت زانو کمک کند. درمان سرمایی نیز می‌تواند به کاهش التهاب کمک کند.

در این‌جا چند نکته برای اعمال گرما و سرما درمانی وجود دارد:

  • تناوب بین سرما و گرما.
  • حرارت را هر بار تا ۲۰ دقیقه اعمال کنید.
  • برای ۲ روز اول پس از آسیب، ۴ تا ۸ بار در روز به مدت ۲۰ دقیقه از پدهای سرد استفاده کنید.
  • در ۲۴ ساعت اول پس از آسیب بیشتر از یک بسته ژل یا سایر پک های سرد استفاده کنید.
  • هرگز یخ را مستقیماً روی پوست قرار ندهید.
  • قبل از استفاده بررسی کنید که پد حرارتی خیلی داغ نباشد.
  • اگر مفصل شما در هنگام درد، گرم است از گرما درمانی استفاده نکنید.
  • دوش آب گرم یا دوش آب گرم در صبح ممکن است سفت شدن مفاصل را کاهش دهد.

پارافین و پمادهای حاوی کپسایسین راه های دیگری برای اعمال گرما و سرما هستند.

۶. پماد گیاهی

در یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، محققان اثرات تسکین‌دهنده درد پمادهای ساخته شده از موارد زیر را بررسی کردند:

  • دارچین؛
  • زنجبیل؛
  • ماستیک(نوعی کندر)؛
  • روغن کنجد.

آن‌ها دریافتند که این پمادها به اندازه کرم‌های بدون نسخه آرتریت حاوی سالیسیلات موثر است که یک درمان موضعی تسکین درد است. برخی از افراد این نوع درمان ها را کارآمد می دانند، اما شواهد کافی برای اثبات تأثیر قابل توجه درمان گیاهی بر زانو درد وجود ندارد.

بهتر است قبل از امتحان هر گونه درمان جایگزین، با پزشک یا داروساز مشورت کنید.

۷٫پوست درخت بید

مردم گاهی اوقات از عصاره پوست درخت بید برای درد مفاصل استفاده می‌کنند، زیرا ممکن است به تسکین درد و التهاب کمک کند. با این‌حال، مطالعات منبع مورد اعتماد شواهد ثابت کافی برای اثبات کارایی آن پیدا نکرده‌اند.

ممکن است برخی از مشکلات ایمنی نیز وجود داشته باشد. قبل از امتحان کردن پوست درخت بید، در صورت وجود موارد زیر با پزشک خود مشورت کنید:

  • وجود مشکلات گوارشی، دیابت یا مشکلات کبدی؛
  • مصرف داروهای رقیق‌کننده خون یا داروهای کاهش فشار‌خون؛
  • مصرف داروی ضد‌التهاب دیگر؛
  • مصرف استازولامید برای درمان حالت تهوع و سرگیجه؛
  • حساسیت به آسپرین؛
  • سن زیر ۱۸ سال.

قبل از استفاده از هر داروی طبیعی یا جایگزین با پزشک یا داروساز مشورت کنید.

۸٫عصاره زنجبیل

زنجبیل در اشکال مختلفی موجود است، از جمله:

  • مکمل؛
  • چای زنجبیل، از پیش ساخته شده یا خانگی از ریشه زنجبیل؛
  • ادویه آسیاب شده یا ریشه زنجبیل برای طعم دادن به غذاها.

نویسندگان مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۵ دریافتند که زنجبیل به کاهش درد آرتریت کمک می‌کند، زمانی که مردم از آن در کنار درمان‌های تجویزی برای آرتریت استفاده می‌کردند.

درمان‌هایی که باید از آنها اجتناب کنید: گلوکزامین، کندرویتین سولفات و موارد دیگر

درمان‌های دیگری که گاهی اوقات افراد استفاده می‌کنند عبارتند از:

  • مکمل‌های گلوکزامین؛
  • مکمل‌های کندرویتین سولفات؛
  • هیدروکسی کلروکین؛
  • تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست( TENS)؛
  • کفش‌ها و کفی‌های اصلاح شده؛
  • با این‌حال، دستورالعمل‌های فعلی به مردم توصیه می‌کنند که از این درمان‌ها استفاده نکنند. عملکرد آن‌ها هنوز در تحقیقات نشان داده نشده است و برخی حتی ممکن است اثرات نامطلوبی داشته باشند.
  • سازمان غذا و دارو (FDA) )مکمل‌ها و سایر داروهای گیاهی را بررسی نمی‌کند. این بدان معناست که شما نمی‌توانید از محتوای یک محصول یا تأثیری که ممکن است داشته باشد مطمئن باشید.
  • قبل از امتحان هر نوع درمان مکمل، با پزشک خود مشورت کنید تا مطمئن شوید که برای شما مناسب است.
  • چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد
  • می‌توانید بسیاری از علل زانو درد را در خانه درمان کنید، اما برخی از آنها به مراقبت های پزشکی نیاز دارند.

در صورت مشاهده هر یک از موارد زیر با پزشک خود تماس بگیرید:

  • درد و تورم شدید؛
  • تغییر شکل یا کبودی شدید؛
  • علائم در سایر قسمت‌های بدن؛
  • علائمی که بیش از چند روز ادامه داشته باشند یا به جای بهتر شدن بدتر شوند؛
  • سایر بیماری‌ها که می‌تواند بهبود را پیچیده کند؛
  • علائم عفونت، مانند تب.

پزشک شما یک معاینه فیزیکی انجام خواهد داد. آن‌ها ممکن است برخی از آزمایشات مانند آزمایش خون یا اشعه ایکس را انجام دهند.

اگر مشکلی دارید که نیاز به کمک پزشکی دارد، هر چه زودتر ارزیابی کنید و درمان را شروع کنید، که در نهایت احتمالاً چشم‌انداز بهتری خواهید داشت.

 

منبع: healthline.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

آیا من برای ابتلا به بیماری آلزایمر یا زوال‌عقل خیلی جوان هستم ؟ از دیدگاه مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت health.harvard.edu

اگر در دهه ۸۰ یا ۷۰ زندگی خود هستید و متوجه شده‌اید که دچار کمی از دست دادن حافظه شده‌اید، منطقی است که نگران ابتلا به بیماری آلزایمر یا نوع دیگری از زوال عقل باشید. اما اگر در دهه ۶۰، ۵۰ یا ۴۰ سالگی خود باشید، چه می‌شود… مطمئناً این سنین برای بیماری آلزایمر یا زوال عقل بسیار زود می‌باشد.

حدود ۱۰ درصد از بیماری آلزایمر در سنین پایین شروع می‌شود و قبل از ۶۵ سالگی شروع می‌شود.

از میان بیش از ۵۵ میلیون نفری که در سراسر جهان مبتلا به زوال عقل هستند، تقریباً ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها به بیماری آلزایمر مبتلا هستند. و از بین ۳۳ تا ۳۸٫۵ میلیون نفر مبتلا به بیماری آلزایمر، از دست دادن حافظه یا سایر علائم در ۱۰٪ آن‌ها قبل از ۶۵ سالگی شروع شده است. در واقع آلزایمر شایع ترین علت زوال عقل در دوران جوانی است. اخیرا در یک مطالعه در هلند نشان دادند که از بین افرادی که با تشخیص زوال عقل در جوانی هستند، ۵۵٪ مبتلا به بیماری آلزایمر، ۱۱٪ دچارزوال عقل عروقی، ۳٪ زوال عقل پیشانی گیج‌گاهی، ۳٪ زوال عقل بیماری پارکینسون، ۲٪ زوال عقل لوئی بادی، و ۲% دچار آفازی پیشرونده اولیه می‌باشند.

شروع زوال عقل در جوانی غیر‌معمول است

به‌طور واضح، زوال عقل با شروع جوانی (طبق تعریف قبل از سن ۶۵ سالگی شروع می‌شود، و گاهی اوقات شروع زودرس زوال عقل نامیده می‌شود) غیر‌معمول است. یک مطالعه در نروژ نشان داد که شروع زوال عقل درجوانی در ۱۶۳ نفراز هر ۱۰۰۰۰۰ نفر رخ می‌دهد. این حالت در کم‌تر از ۰٫۵٪ از جمعیت است. بنابراین، اگر کم‌تر از ۶۵ سال دارید و متوجه مشکلاتی در حافظه خود شده‌اید، ۹۹٫۵ درصد احتمال دارد که علتی غیر از زوال عقل داشته باشد.

در این نظریه چند استثنا وجود دارد. از آن‌جایی که این افراد یک نسخه اضافی از کروموزوم دارند که حامل ژن آمیلوئید موجود در پلاک‌های آلزایمر است، بیش از نیمی از افراد مبتلا به سندرم داون معمولاً در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگی خود به بیماری آلزایمر مبتلا می‌شوند. سایر ناهنجاری‌های ژنتیکی که در خانواده‌ها وجود دارند نیز می‌توانند باعث شروع بیماری آلزایمر در دهه‌های ۵۰، ۴۰ یا حتی ۳۰ سالگی شوند‌. اما اگر یکی از والدین شما در سنین پایین به بیماری آلزایمر مبتلا شده باشد شما میزان ریسک بیماری آلزایمر در جوانی را خواهید فهمید.

شروع بیماری آلزایمر درجوانی چه تفاوتی با شروع دیرتر بیماری دارد؟

اولین چیزی که باید به وضوح بیان شود این است که همان‌طور که هیچ دو نفری شبیه هم نیستند، هیچ دو فرد مبتلا به بیماری آلزایمر علائم مشابهی ندارند حتی اگر بیماری در یک سن مشابه شروع شده باشد. با این وجود، تفاوت‌هایی بین بیماری آلزایمر با شروع در جوانی و نوع آلزایمر در سنین مسن‌تر وجود دارد.

افراد مبتلا به آلزایمر معمولی با شروع دیررس که از سن ۶۵ سالگی یا بالاتر شروع می‌شود، ترکیبی از تغییرات در تفکر و حافظه ناشی از بیماری آلزایمر به اضافه تغییراتی که بخشی از پیری طبیعی است را نشان می‌دهند.

قسمت‌هایی از مغز که در پیری طبیعی بیش‌ترین تغییر را می‌کنند، لوب‌های فرونتال هستند. لوب‌های پیشانی مسئول بسیاری از عملکردهای شناختی مختلف، از جمله حافظه فعال توانایی نگهداری اطلاعات در مغز و دستکاری آن‌ها و بینش فرد نسبت به مواجهه با مشکلات است.

این بدان معناست که در رابطه با عملکرد شناختی، افراد مبتلا به بیماری آلزایمر در جوانی ممکن است مشکلات نسبتاً مجزایی در حافظه اپیزودیک خود توانایی ایجاد خاطرات جدید برای یادآوری قسمت‌های اخیر زندگی خود نشان دهند. افراد مبتلا به بیماری آلزایمر دیررس مشکلاتی در حافظه اپیزودیک، حافظه کاری و بینش نشان می‌دهند. بنابراین، شما تصور می‌کنید که زندگی برای کسانی که دچار بیماری آلزایمر در پیری هستند سخت‌تر است.

افسردگی و اضطراب در بیماری آلزایمر در فرد جوان شایع‌تر است

افراد مبتلا به بیماری آلزایمر دیررس به‌طور متوسط ​​در شناخت و عملکرد روزانه خود نسبت به افراد مبتلا به بیماری آلزایمر جوان، از زمانی که بیماری شروع می‌شود، آسیب بیش‌تری نشان می‌دهند. با این‌حال، از آن‌جایی که بینش آن‌ها نیز مختل است، افرادی که بیماری دیررس دارند، چندان متوجه این مشکلات نمی‌شوند. اکثر بیماران با شروع دیررس بیماری آلزایمر به من می‌گویند که مشکلات حافظه آن‌ها بسیار خفیف است یا این‌که اصلاً مشکل حافظه ندارند‌. یافته‌ای که اخیرا توسط گروهی از محققان در کانادا تایید شده است نشان  می‌دهد که بیماران مبتلا به آلزایمر در سنین پایین، از آن‌جایی که بینش بیش‌تری دارند، اغلب در مورد وضعیت خود افسرده و نگران آینده هستند. و شواهد اخیر نشان می‌دهد که در افراد مبتلا به آلزایمر جوان‌، علاوه بر ایجاد افسردگی و اضطراب، ،از نظر آسیب‌شناسی پیشرفت سریع‌تری دارند.

یکی دیگر از جنبه‌های غم‌انگیز شروع بیماری آلزایمر درجوانی این است که با تأثیر بیماری بر افراد در ابتدای زندگی‌شان‌‌‌، بیش‌تر از بیماری دیررس خانواده‌ها را مختل می‌کند. کودک نوجوان و جوان دیگر نمی‌توانند از والدین خود راهنمایی بگیرند. افرادی که ممکن است در خانه از کودکان مراقبت کنند، علاوه بر مراقبت از والدین سال‌‌خورده و کار تمام وقت اکنون باید از همسر خود نیز مراقبت کنند‌.

اگر کم‌تر از ۶۵ سال دارید و مشکلات حافظه دارید چه باید بکنید؟

همان‌طور که گفتم، اگر کم‌تر از ۶۵ سال دارید و مشکلات حافظه دارید، احتمال ابتلا به آلزایمر بسیار کم است. اما اگر اینطور باشد، منابعی از موسسه ملی پیری وجود دارد که می‌تواند کمک کند.

چه چیز دیگری می‌تواند باعث مشکلات حافظه در سنین پایین شود؟ شایع‌ترین علت مشکلات حافظه زیر ۶۵ سال، کم خوابی است. سایر علل مشکلات حافظه در دوران جوانی عبارتند از یائسگی، عوارض جانبی داروها، افسردگی، اضطراب، داروهای غیرقانونی، الکل، حشیش، آسیب به  سر، کمبود ویتامین، اختلالات تیروئید، شیمی درمانی، سکته مغزی و سایر اختلالات عصبی.

در اینجا مواردی وجود دارد که هر فردی در هر سنی می تواند برای بهبود حافظه خود و کاهش خطر ابتلا به زوال عقل انجام دهد:

  • ورزش هوازی انجام دهید.
  • غذاهای مدیترانه‌ای بخورید.
  • از مصرف الکل، حشیش و مواد مخدر خودداری کنید.
  • خوب بخوابید.
  • در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید.
  • فعالیت‌های جدید و محرک شناختی را دنبال کنید، به موسیقی گوش دهید، ذهن آگاهی را تمرین کنید، و نگرش ذهنی مثبتی داشته باشید.

منبع: health.harvard.edu


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

بیماری آلزایمر‌: تعریف، علل، تشخیص و درمان

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت news-medical.net

بیماری آلزایمر (AD) شایع‌ترین شکل زوال عقل در (۶۰ تا ۷۰ درصد از کل موارد زوال عقل) و یک اختلال عصبی پیشرونده سراسر جهان است. اگرچه حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد موارد ژنتیکی هستند، اکثریت قریب به اتفاق موارد پراکنده هستند و به عوامل خطر زیادی نسبت داده می‌شوند. در حال‌حاضر هیچ درمان یا درمان اصلاح‌کننده بیماری برای بیماری آلزایمر وجود ندارد.

علائم کلیدی: ابتدا اختلال شناختی خفیف و از دست دادن حافظه ظریف در رویدادهای اخیر پیش از پیشرفت به اختلال شناختی شدیدتر همراه با فراموشی عمیق، علاوه بر تغییرات شخصیتی، رفتاری و حرکتی که در نهایت منجر به مرگ می‌شود.

شیوع: در حال حاضر ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به زوال عقل هستند و از هر ۱۰ مورد زوال عقل، ۶ نفر آلزایمر دارند ۵٫۸ میلیون نفر در ایالات متحده و ۸۵۰۰۰۰ نفر در بریتانیا (تا سال ۲۰۱۸).

شروع و پیش آگهی: معمولا در سن بالای ۶۵ سال، با مرگ ۳-۹ سال پس از شروع اتفاق می افتد.

بیماری آلزایمر چیست؟

بیماری آلزایمر (AD) حدود ۶۰ درصد از کل موارد زوال عقل در سراسر جهان را تشکیل می‌‌دهد که رایج‌ترین شکل زوال عقل می‌باشد. آلزایمر یک بیماری عصبی پیشرونده است که علائم آن به تدریج در طی چند سال بدتر می‌‌شود. مانند بسیاری از زوال عقل، علائم آلزایمر معمولاً با مشکلات جزئی در به خاطر سپردن خاطرات اخیر شروع می‌شود و به تدریج به علائم شدیدتر تبدیل می‌شود (که در زیر به آنها اشاره شده است).

آلزایمر به‌طور کلی یک بیماری در سنین بالا است و در سن ۶۵ سالگی شایع‌تر می‌شود. با این حال، ابتلا به زوال عقل بخشی طبیعی یا سالم از پیری نیست. در موارد نادرتر، آلزایمر می‌تواند افراد بسیار جوان‌تر (بین ۳۰ تا ۴۰ سال) را تحت تأثیر قرار دهد و تقریباً ۵ درصد موارد در افراد زیر ۶۵ سال رخ می‌دهد. اگرچه بیماری یکسان است، اما علل شروع زودرس آلزایمر معمولاً اندک هستند و متفاوت از آنچه که  به‌عنوان بیماری آلزایمر اسپورادیک شناخته می‌شود می‌باشد.

صرف نظر از علت دقیق آلزایمر، که هنوز به درستی شناخته نشده است، دو نشانه پاتولوژیک کلیدی برای آلزایمر هستند: پلاک‌های آمیلوئید و گره‌خوردگی (که بعداً به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت). با گذشت زمان، این پروتئین‌های غیرطبیعی به مرگ نورون‌ها منجر می‌شوند که منجر به انقباض عمومی مغز (آتروفی قشر مغز) می‌شود که منجر به علائم آلزایمر و همچنین مرگ در عرض ۹ سال پس از شروع علائم می‌شود.

علائم و نشانه‌های بیماری آلزایمر

از آن‌جایی که بیماری آلزایمر یک بیماری تخریب کننده عصبی پیشرونده است، علائم در ابتدا ، قبل از این‌که به تدریج در طی چند سال بدتر شوند‌، کم و خفیف هستند. شروع، شدت و سرعت پیشرفت و همچنین زمان تا مرگ بین افراد مبتلا بسته به علت دقیق و مکانیسم درگیر به‌طور قابل توجهی متفاوت است.

علائم بیماری آلزایمر را می توان به سه مرحله تقسیم کرد:

  1. علائم در مراحل اولیه:
  • از دست دادن خفیف حافظه مربوط به رویدادهای اخیر. به عنوان مثال فراموش کردن یک مکالمه یا رویداد اخیر، همچنین پرسش‌های مکرر و ناتوانی در انتخاب کلمات خاص در مکالمات
  • تغییرات خفیف خلق‌و‌خو یا تغییرات رفتاری که برای فرد عادی نیست این‌ها می‌توانند به صورت افزایش اضطراب و سردرگمی ظاهر شوند.
  • سایر علائم شناختی ممکن است شامل افزایش دشواری در تصمیم‌گیری و مردد شدن بیشتر در موارد خاص باشد.

مهم است که توجه داشته باشید که قرار دادن وسایل به اشتباه یا فراموش کردن گهگاهی چیزها بخشی طبیعی از پیری است‌، اما زمانی که این امر عادی و تکراری شود، اغلب نشانه زوال عقل است.

  1. علائم مرحله میانی:
  • بدتر شدن از دست دادن حافظه که منجر به فراموشی نام افراد نزدیک به آن‌ها و همچنین فراموشی چهره عزیزان می‌شود.
  • تغییرات خلقی با افزایش اضطراب، ناامیدی و علائم رفتارهای تکراری یا تکانشی عمیق‌تر می‌شود.
  • علائم افسردگی همراه با اضطراب از جمله از دست دادن انگیزه
  • در برخی موارد ممکن است نشانه‌هایی از هذیان و توهم وجود داشته باشد.
  • بی‌خوابی و اختلال در الگوهای خواب شایع هستند
  • ظهور مشکلات حرکتی از جمله آفازی (مشکلات گفتاری)

در این مرحله، فعالیت‌های روزمره زندگی مختل می‌شود و بیماران معمولاً به سطحی از مراقبت و کمک نیاز دارند، به ویژه با پیشرفت بیماری.

  1. علائم اواخر مرحله:
  • همه علائم فوق شدیدتر می‌شوند، رفتاری، خلقی، حرکتی و شناختی با افزایش پریشانی هم برای بیمار و هم برای مراقب.
  • خشونت نسبت به مراقبین غیر‌معمول نیست و بیماران ممکن است به اطرافیان خود از جمله عزیزان خود مشکوک شوند.
  • به دلیل مسائل مربوط به تغذیه، کاهش وزن شدید در برخی بیماران ممکن است رخ دهد
  • با بدتر شدن مشکلات حرکتی، ممکن است اختلال شدید در گفتار، مشکل در قرار گرفتن خود، بی‌اختیاری ادرار و روده وجود داشته باشد.

در این مرحله، فعالیت‌های روزمره زندگی به شدت مختل می‌شود و بیماران معمولاً به مراقبت و کمک تمام وقت نیاز دارند. بیماران بیش‌تر از زندگی دور می‌شوند و علائم کاهش می‌یابد و در نهایت منجر به مرگ می‌شود.

در بسیاری از موارد، پیشرفت دوره بیماری می‌تواند توسط عوامل دیگری مستقل از آسیب شناسی آلزایمر افزایش یابد. این عوامل عبارتند از عفونت، سکته مغزی، صدمات سر و هذیان. گاهی اوقات، برخی داروها نیز می‌توانند علائم زوال عقل را بدتر کنند. به‌طور کلی، مرگ بین ۳ تا ۹ سال پس از ظهور اولین علائم رخ می‌دهد.

بین علائم بیماری آلزایمر و سایر اشکال زوال عقل همپوشانی زیادی وجود دارد. همچنین برای بیماران مبتلا به آلزایمر بالای ۶۵ سال، علائم و آسیب شناسی زوال عقل عروقی را نیز تجربه می‌کنند، که اغلب در ابتدا با اختلال حرکتی مشخص تر ظاهر می شود.

علل بیماری آلزایمر

علت دقیق اکثر موارد آلزایمر (اسپورادیک) هنوز به طور کامل شناخته نشده است، با این حال، حدود ۵-۱۰٪ از همه موارد به دلیل تفاوت های ژنتیکی است که در حال حاضر به خوبی مشخص شده است.

ژنتیک

۵ تا ۱۰ درصد از همه موارد بیماری آلزایمر خانوادگی نامیده می شود و به دلیل جهش های ژنتیکی ارثی در ژن های کلیدی است. کمتر از ۱٪ از همه موارد آلزایمر به دلیل توارث اتوزومال غالب و آلزایمر زودرس مرتبط با آن قبل از سن ۶۵ سالگی است (نادر).

سه ژن قطعی کلیدی (که مستقیماً مسبب بیماری می باشند) با اشکال ژنتیکی آلزایمر مرتبط هستند: APP، PSEN1 و PSEN2. این ژن‌ها همگی در پردازش آمیلوئید و تولید پلاک‌های بتا آمیلوئید، مشخصه اصلی پاتولوژیک بیماری آلزایمر نقش دارند.

بنابراین، داشتن سابقه خانوادگی زوال عقل ممکن است نشان دهد که جهش‌های ژنتیکی خاصی ممکن است در مخزن ژنی خانواده وجود داشته باشد و شما ممکن است خطر ابتلا به آلزایمر را افزایش دهید. در این صورت ممکن است غربالگری ژنتیک و مشاوره ژنتیک ارائه شود.

چندین ژن عامل خطر وجود دارند که با آلزایمر مرتبط هستند اما ثابت نشده اند. شایع‌ترین این ژن‌ها آلل APOE4 (شکل ژن APOE) است که بسته به وراثت آلل‌های APOE4، خطر ابتلا به آلزایمر را ۳ تا ۱۵ برابر افزایش می‌دهد. تخمین زده می شود که حدود ۶۰ درصد از افراد مبتلا به آلزایمر حداقل یک آلل APOE4 دارند. داشتن آلل های APOE4 در ترکیب با سایر ژن های قطعی، یا سایر عوامل خطر (که در زیر به آنها اشاره شده است) ممکن است شدت و پیشرفت بیماری را تشدید کند.

سایر ژن‌های دخیل شامل جهش‌های اتوزومال غالب به ABCA7 و SORL1 است. همچنین تصور می‌شود که تغییرات آللی TREM2 (میکروگلیا دخیل) تا ۳ برابر بیش‌تر خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را به همراه دارد. پلی مورفیسم‌‌های زیادی (تغییرات ژنتیکی ظریف؛ SNPs) در بیش از ۲۰ ژن دیگر وجود دارد که با افزایش خطر ابتلا به آلزایمر مرتبط هستند.

عوامل خطر (محافظت کننده و مخرب)

جدای از علل ژنتیکی بیماری آلزایمر، مکانیسم دقیق چگونگی ایجاد آلزایمر هنوز به درستی شناخته نشده است، اگرچه چندین عامل خطر کلیدی دخیل هستند.

عوامل مرتبط با افزایش خطر آلزایمر:

  • افزایش سن از هر ۶ نفر بالای ۸۰ سال، ۱ نفر دچار زوال عقل است و خطر ابتلا به آلزایمر پس از ۶۵ سالگی هر ۵ سال دو برابر می‌شود.
  • صدمات سر – ارتباطی با آسیب های شدید سر و ایجاد آلزایمر وجود دارد. علاوه بر این، آسیب دیدگی سر در هنگام وجود زوال عقل در واقع می تواند علائم و پیش آگهی را بدتر کند.
  • بیماری قلبی عروقی – عوامل سبک زندگی که با بیماری قلبی مرتبط هستند مانند دیابت، فشار خون بالا، سطح کلسترول خون بالا، سیگار کشیدن و چاقی نیز همگی با افزایش خطر زوال عقل عروقی (در درجه اول) و همچنین آلزایمر مرتبط هستند.
  • سندرم داون – مبنای ژنتیکی سندرم داون (تریزومی ۲۱) که دارای نسخه سوم کروموزوم ۲۱ است، همچنین حامل یک نسخه اضافی از ژن APP است که بتا آمیلوئید تولید می کند. داشتن یک نسخه اضافی از ژن APP منجر به افزایش ۵۰ درصدی در تولید آمیلوئید بیش از سطوح طبیعی می شود. بنابراین، افراد مبتلا به سندرم داون در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به آلزایمر هستند.
  • سایر عوامل خطر رایج که ممکن است در ایجاد آلزایمر نقش داشته باشند نیز عبارتند از داشتن سبک زندگی بی تحرک، کاهش شنوایی، استرس و افسردگی درمان نشده.
  • یک مطالعه دیگر نیز ارتباط بین مصرف مکمل کلسیم و بیماری آلزایمر را نشان داده است، اما فقط در بین زنان مسن‌تری که سابقه سکته مغزی دارند.

همانطور که قبلا ذکر شد، در اکثریت قریب به اتفاق موارد، زوال عقل بخشی طبیعی از افزایش سن نیست و شما می توانید به طور فعال خطر ابتلا به آلزایمر و سایر دمانس ها را به حداقل برسانید. بسیاری از تغییرات سبک زندگی فعال می تواند خطر ابتلا را کاهش دهد. این شامل:

کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی – ترک سیگار، داشتن یک سبک زندگی فعال ، کاهش وزن در صورت اضافه وزن، خوردن یک رژیم غذایی متعادل سالم همراه با میوه و سبزیجات تازه و همچنین نوشیدن کمتر الکل.

اگر دیابت دارید، داروهای خود را ادامه دهید و تغییراتی در شیوه زندگی فعال مانند مدیریت فشار‌خون و سطح قند‌خون خود ایجاد کنید.

خود را از نظر ذهنی فعال نگه دارید حتی چیزی به سادگی خواندن، انجام جدول کلمات متقاطع یا بازی سودوکو.

بازی‌های تمرینی مغز تاثیر کوتاه مدت مفیدی در بهبود شناخت دارند.

تنهایی و انزوای اجتماعی نیز می‌تواند خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش دهد، بنابراین داوطلب شدن در جوامع محلی یا انجام ورزش‌های گروهی مفید است.

تغییرات مغزی در بیماری آلزایمر

دو علامت پاتولوژیک کلیدی آلزایمر وجود دارد: پلاک‌های بتا آمیلوئید که در بافت مغز و اطراف عروق تشکیل می‌شوند (آنژیوپاتی آمیلوئید مغزی) و گره خوردن در نورون‌های پروتئینی به نام تاو. اینها با هم به تخریب عصبی (مرگ نورون ها و اتصالات سیناپسی) کمک می کنند که منجر به انقباض (آتروفی) کلی ماده مغز در قشر و هیپوکامپ می شود. مرگ نورون ها و آتروفی نواحی کلیدی مغز با پیشرفت بیماری و شدت علائم مرتبط است.

در بین انواع زوال عقل همپوشانی های علامتی و پاتولوژیک زیادی وجود دارد. اجسام لوئی آلفا سینوکلئین (پروتئین کلیدی دخیل در بیماری پارکینسون و زوال عقل همراه با لیوی بادی) نیز گاهی در مغز بیماران آلزایمر یافت می شود. همچنین ممکن است پلاک های چربی (آترواسکلروز) در عروق مغز ایجاد شود که باعث زوال عقل عروقی و سکته می شود. همچنین ممکن است وجود TDP-43 (پروتئین کلیدی بیماری نورون حرکتی) در مغز بیماران آلزایمر وجود داشته باشد. ترکیب دو یا چند دمانس با هم دمانس مختلط نامیده می شود و شایع ترین دمانس مختلط بیماری آلزایمر و دمانس عروقی است.

تا کنون مشخص شده است که یک سوم موارد احتمالی آلزایمر بالای ۸۵ سال ممکن است اصلاً آلزایمر نباشند. یک شکل تازه شناسایی شده از زوال عقل، به نام آنسفالوپاتی TDP-43 مرتبط با سن غالب لیمبیک یا LATE، علائمی را ایجاد می کند که تقریباً مشابه علائم AD در افراد مسن است، اما به جای آمیلوئید توسط پروتئین TDP-43 ایجاد می شود. این کشف پیامدهای عمده ای برای تشخیص صحیح، استراتژی های درمانی، پیش آگهی و برای دانشمندانی که مکانیسم ها و درمان های آلزایمر را تحقیق می کنند، دارد.

تشخیص بیماری آلزایمر

از دست دادن حافظه کوتاه مدت یا علائم اولیه و ظریف زوال عقل ممکن است نادیده گرفته شود یا به داروها، استرس، افسردگی و اضطراب نسبت داده شود که می تواندعلایم AD را تقلید کند. با این حال، اگر این علائم به تدریج بدتر شوند و ادامه پیدا کنند، ممکن است نشانه ای از زوال عقل باشد.

متأسفانه، هیچ آزمایش واحدی برای تشخیص آلزایمر یا هر نوع زوال عقل دیگری وجود ندارد. اگر پزشک عمومی نگران است که علائم ممکن است به دلیل زوال عقل باشد، ممکن است شما را به یک متخصص- معمولاً یک متخصص مغز و اعصاب و/یا روانپزشک در یک کلینیک اختصاصی حافظه -ارجاع دهد. یک متخصص مغز و اعصاب علائم فیزیکی زوال عقل را ارزیابی می کند، در حالی که یک روانپزشک علائم شناختی را ارزیابی می کند. یک متخصص مغز و اعصاب همچنین ممکن است یک سی تی اسکن یا ام آر آی از مغز را برای ارزیابی هر گونه آسیب شناسی مغز برای رد یا تأیید تشخیص توصیه کند.

در کلینیک حافظه، یک پرسشنامه استاندارد به نام معاینه وضعیت ذهنی کوچک (MMSE) برای ارزیابی توانایی شناختی استفاده می شود. این مجموعه ۳۰ سوالی است که در آن نمره بیشتر از ۲۴ نشان دهنده توانایی های شناختی طبیعی است. اختلال شناختی خفیف معمولاً بین ۱۹-۲۳ امتیاز، اختلال شناختی متوسط ​​بین ۱۰-۱۸ امتیاز و اختلال شناختی شدید در ۹ امتیاز یا کمتر در نظر گرفته می شود. با این حال، این نمرات باید برای پیشرفت تحصیلی و سن تنظیم شوند.

در ترکیب با MMSE، اسکن مغز، و حذف علل دیگر (مثلاً با آزمایش خون برای تداخلات دارویی)، در نهایت می توان تشخیص مثبت داد. این حالت ممکن است به دلیل خفیف بودن علائم اولیه کمی طول بکشد. با این حال، با پیشرفت بیماری، تشخیص ممکن است آسان تر شود.

استراتژی‌های درمانی و پیش آگهی برای بیماری آلزایمر

در حال‌حاضر هیچ درمانی برای بیماری آلزایمر وجود ندارد و هیچ درمان اصلی اصلاح‌کننده بیماری نیز وجود ندارد. با این حال، داروهای مختلفی وجود دارند که می‌توانند به‌طور موقت علائم را بهبود بخشند.

داروهای فعلی

  • مهارکننده‌های استیل کولین استراز (AChE)‌ تصور می‌شود که سطح یک انتقال‌دهنده عصبی کلیدی، استیل کولین، در بیماری آلزایمر کاهش می‌یابد. مهارکننده‌های AChE از تجزیه استیل کولین جلوگیری می‌کنند و در نتیجه سطح آن را در مغز افزایش می‌دهند. این‌‌ها شامل ریواستیگمین و دونپزیل است.
  • مهارکننده‌های گلوتامات مانند ممانتین
  • داروهای ضد‌افسردگی به‌عنوان مثال SSRI ها و آنتی‌سایکوتیک‌ها به عنوان مثال ریسپریدون

این داروها فقط با کمک به درمان برخی از علائم بیماری را مدیریت می‌کنند. با این حال، هیچ یک از آن‌ها علل و آسیب‌شناسی زمینه‌ای را درمان نمی‌کند. بیماری قلبی عروقی زمینه‌ای و عوامل خطر آن را می‌توان با استفاده از داروهای دیابت، فشار‌خون بالا، کلسترول بالا (مانند استاتین‌ها) و مشکلات قلبی (مانند آسپرین) اصلاح کرد.

رویکردهای غیر‌دارویی

توان‌بخشی شناختی – در ارتباط با یک درمانگر آموزش دیده و همچنین مراقب، می توان به آرامی به اهداف شخصی مانند انجام کارهای روزمره دست یافت.

تحریک شناختی – شرکت در فعالیت‌های اجتماعی/گروهی که می تواند به بهبود حافظه و مهارت‌های حل مسئله کمک کند.

یادآوری – صحبت کردن فعالانه در مورد رویدادهای گذشته با استفاده از وسایل کمک بصری (مثلاً عکس) و موسیقی. این می‌تواند خلق‌و‌خوی و تندرستی را بهبود بخشد.

همچنین ثابت شده است که موسیقی از گذشته باعث تحریک خاطرات فراموش شده و همچنین بهبود خلق‌و‌خو و رفتار می‌شود (اثر آرام‌بخش). همچنین باعث کاهش انزوای اجتماعی و تشویق به تعامل اجتماعی و در ابراز احساسات شده است.

مانند داروها؛ که ممکن است در ترکیب با رویکردهای غیر‌دارویی مورد استفاده قرار گیرد، علائم فقط به‌طور موقت بهبود می‌یابند و سیر بیماری به تدریج بدتر می‌شود.

درمان‌ها و پیشگیری‌های جایگزین

درمان‌های جایگزین متعددی وجود دارند که تصور می‌شود به بیماران مبتلا به زوال عقل کمک می‌کنند، اگرچه شواهدی برای اثربخشی آن وجود ندارد. برخی از این موارد عبارتند از:

  • امگا ۳
  • جینکو بیلوبا
  • استاتین‌ها
  • زردچوبه (کورکومین)
  • روغن نارگیل
  • نور درمانی سبک (در درمان اختلال خواب در بیماری آلزایمر)

اثربخشی این مکمل‌ها هنوز به طور کامل ثابت نشده است، اما این مکمل‌ها معمولاً اگر در حد اعتدال استفاده شوند، ضرری ندارند. مانند بسیاری از داروهای جایگزین، اکثر مطالعات در مقیاس بزرگ به نظر نمی‌رسد که هیچ اثر قابل‌توجهی از چنین دارو بر درمان مثبت شرایط سلامتی نشان دهد. هنگام در نظر گرفتن داروهای جایگزین، بیماران و مراقبان نباید از داروها و درمان‌های مرسوم به نفع داروهای جایگزین چشم‌پوشی کنند.

آزمایشات بالینی فعلی

چندین کارآزمایی بالینی قابل توجه در حال انجام است که هدف آن‌ها بررسی اثرات درمان‌های مختلف است:

Sargramostim – تجمع بتا آمیلوئید را کاهش می‌دهد

MK8931 – مهارکننده‌های انتخابی بتا-سکرتاز (کاهش تولید آمیلوئید)

CAD106 – ایجاد ایمنی در برابر بتا آمیلوئید بدون ایجاد پاسخ خود‌ایمنی

TRx0237 – از تجمع تاو جلوگیری می‌کند

انسولین داخل بینی – بهبود کنترل قند‌خون و مقاومت به انسولین در مغز

اینکه آیا این درمان‌ها می‌توانند به‌طور موثر سیر بیماری را تغییر دهند و علائم را به‌طور قابل توجهی بهبود بخشند، هنوز مشخص نیست.

حمایت از افراد و مراقبین

تشخیص زوال عقل می‌تواند برای فرد و خانواده نزدیک و دوستان مشکل و ناراحت‌کننده باشد. با این‌‌حال، بسیاری از سازمان‌های عالی وجود دارند که از بیماران و مراقبان حمایت می‌کنند.

در بریتانیا، آلزایمر تحقیقات انگلستان و انجمن آلزایمر وجود دارد. در ایالات متحده، بنیاد آلزایمر آمریکا و انجمن آلزایمر وجود دارد. همچنین سازمان‌های بین‌المللی مانند آلزایمر بین‌المللی وجود دارد. وب سایت آن‌ها حاوی اطلاعات زیادی در مورد دسترسی به خدمات پشتیبانی و همچنین اطلاعات بیش‌تر در مورد این بیماری است.

منبع: news-medical.net


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

زوال عقل: آیا سلامت روان نامناسب و ضعیف در میان‌‌سالی می‌تواند خطر را افزایش دهد؟

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

محققان ۶۷۶۸۸ فرد را در یک دوره متوسط ​​۲۵ ساله برای درک بهتر ارتباط بین علائم زوال عقل و روان پریشی (استرس، خلق‌و‌خوی افسردگی، خستگی و عصبی بودن) دنبال کردند. آن‌ها دریافتند که علائم پریشانی روانی با افزایش خطر زوال عقل مرتبط است. درک بهتر عوامل خطر زوال عقل ممکن است راه را برای پیشگیری از زوال عقل هموار کند.

بر اساس نظریه سازمان بهداشت جهانی، در حال حاضر ۵۵ میلیون نفر در سراسر جهان با زوال عقل زندگی می‌‌کنند که هر ساله نزدیک به ۱۰ میلیون مورد جدید تشخیص داده می‌شود. برای کاهش خطر زوال عقل در یک جمعیت، محققان باید بفهمند که چه چیزی باعث زوال عقل می‌شود.

چندین مطالعه به ارتباط بین پریشانی روانشناختی یک اصطلاح کلی که شامل علائم اضطراب، افسردگی و استرس است و زوال عقل پرداخته‌اند. با این‌‌حال، ارتباط بین این دو همچنان نامشخص است.

اکنون، یک مطالعه جدید منتشر شده در شبکه JAMA این ارتباط بین پریشانی روانی و زوال عقل را بررسی می‌کند. این مطالعه توسط محققان موسسه فنلاند در زمینه سلامت و رفاه، دردانشگاه هلسینکی و دانشگاه فنلاند شرقی انجام شد.

در مطالعات قبلی، مانند مطالعه‌‌ای که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، به این نتیجه رسیدند که افراد مبتلا به سطوح افسردگی که به‌طور فزاینده شدید، مزمن بالا یا به‌طور مزمن پایین بودند، در مقایسه با افراد بدون افسردگی یا با کاهش علائم افسردگی، احتمال بیشتری برای ابتلا به زوال عقل داشتند.

مطالعات دیگر نشان داده‌‌اند که اضطراب، خستگی حیاتی و استرس روانی با شروع  زوال عقل در سال‌های آتی مرتبط است.

از سوی دیگر، یک مطالعه پیگیری در طول دوره ۲۸ ساله در مورد رابطه بین افسردگی و زوال عقل نشان داد که بیشتر افسردگی ناشی از زوال عقل است نه اینکه زوال عقل ناشی از افسردگی باشد.

ارتباط سلامت روان و زوال عقل

از آن‌جایی که پریشانی روانی در مراحل اولیه زوال عقل رایج است، مطالعات تعیین کننده خطر باید فاصله کافی بین اندازه‌گیری پریشانی روانی و بروز زوال عقل داشته باشند تا نتیجه قابل اعتماد در نظر گرفته شود.

مطالعات در میان جمعیت مسن و دوره‌های کوتاه پیگیری نتوانستند علائم اولیه زوال عقل را از عوامل خطر علّی جدا کنند.

عامل دیگری که در مطالعات مربوط به پریشانی روانی و زوال عقل باید به خاطر داشت، خطر رقابتی مرگ است. به گفته برخی از نویسندگان، مطالعات باید در نظر بگیرند که آیا افراد مبتلا به مشکلات سلامت روانی ممکن است دارای شرایطی باشند که مرگ در سنین پایین‌تر داشته باشند و بنابراین ممکن است آنقدر عمر نکنند که زوال عقل را نشان دهند.

دکتر سونجا سولکاوا، محقق اصلی این مطالعه و محقق فوق دکتری در گروه پروفسور تینا پاونیو،می‌گوید: «ما می‌توانیم این ارتباط را با استفاده از یکی از بزرگترین مجموعه داده‌های جمعیت، پیگیری طولانی، و مدل‌سازی دقیق مرگ [ناشی از] دلایل دیگر روشن کنیم. این مطالعه شامل ۶۷۶۸۸ فرد ۲۵ تا ۷۴ ساله بود که بین سال‌های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۷ در نظرسنجی ملی FINRISK شرکت کردند. FINRISK یک مطالعه جمعیت فنلاند بزرگ در مورد عوامل خطر در بیماری های مزمن و غیرواگیر بود که به مدت ۴۰ سال انجام شد و نظرسنجی های آن شامل سؤالاتی در مورد علائم پریشانی روانی بود. اطلاعات زوال عقل و مرگ و میر برای هر شرکت کننده تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۷، از ثبت سلامت فنلاند به دست آمد.»

دکتر سولکاوا: «به شواهد جدیدی دست می‌یابد که افرادی که در اوایل زندگی مشکلات سلامت روانی دارند، در اواخر زندگی به زوال عقل مبتلا می شوند. این یک نتیجه امیدوارکننده برای پیشگیری از زوال عقل است.»

دکتر Terrie E. Moffitt، Nannerl O. Keohane استاد روانشناسی در دانشگاه دوک، و استاد توسعه اجتماعی در King’s College لندن، در این مطالعه شرکت نداشتند.

با در نظر گرفتن خطر رقابتی مرگ و سایر عواملی که بر خطر زوال عقل تأثیر می‌گذارند، محققان دریافتند که علائم پریشانی روانی با افزایش ۱۷ تا ۲۴ درصدی خطر زوال عقل در مدل پواسون علت‌شناسی و ۸ تا ۱۲ درصد با افزایش بروز زوال عقل در مدل فاین گری مرتبط است.

دکتر سونجا سولکاوا می‌گوید: «مطالعه ما نشان می‌دهد که علائم پریشانی روانی، به‌عنوان مثال، خستگی، خلق افسردگی، و تجربه استرس، نه تنها علائم پیشروی اختلال زمینه ای زوال عقل  هستند بلکه عوامل خطرزا برای زوال عقل است. با این‌حال نمی‌توانیم علیت را اثبات کنیم.»

دکتر موفیت نسبت به یافته‌‌های این مطالعه ابراز اطمینان کرد و خاطرنشان کرد که نتایج آن با یافته‌های که مطالعه جمعیت نیوزلنداست، همخوانی دارد.

در سال ۲۰۲۲، تیم ما همچنین گزارش داد که سلامت روان یک عامل اولیه در زوال عقل بعدی است. در این مطالعه ۱٫۷ میلیون نیوزلندی را به مدت ۳۰ سال در سوابق پزشکی ملی دنبال کردیم و متوجه شدیم که اختلال روانی در اوایل زندگی ۴ برابر بیش‌تر باعث زوال عقل می‌شود. مانند مطالعه جمعیت فنلاند، مطالعه نیوزلند نیز خطر رقابتی مرگ را کنترل کرد.

دکتر لیندا ارنستسن، دانشیار دانشگاه علم و صنعت نروژ، که در این مطالعه شرکت نداشت، به MNT گفت:

پیام اصلی این مطالعه این است که مسائل مربوط به سلامت روان و احساس پریشانی با مرگ زودرس و زوال عقل مرتبط است. این یافته‌ها نیاز به تمرکز بر سلامت روان در تمام سنین و شناسایی علل و محرک‌‌ها را نشان می‌دهد.

محدودیت‌های مطالعه

محققان در مقاله خود خاطرنشان کردند که افرادی که در نظرسنجی FINRISK شرکت نکردند یا اطلاعاتی از دست داده بودند نیز دارای عوامل خطر بیش‌تر و افزایش خطر زوال عقل و مرگ‌و‌‌میر بودند و این مشارکت انتخابی و عدم پاسخگویی ممکن است نتایج مطالعه را منحرف کند.

محققان همچنین اذعان کردند که اندازه‌گیری پریشانی روان‌شناختی آن‌ها بر اساس یک پرسشنامه معتبر چند سؤالی نیست، بلکه بر اساس چندین معیار تک سؤالی برای علائم مختلف پریشانی روانی است. با این‌حال، این معیارها به‌طور قابل‌توجهی مرتبط هستند و یک الگوی ثابت ارتباط با زوال عقل را نشان می‌دهند.

علاوه بر این، محققان اذعان کردند که هیچ اطلاعاتی در مورد آسیب مغزی تروماتیک، اختلال شنوایی و تماس اجتماعی کم با افراد سه عامل خطر برای زوال عقل وجود ندارد.

دکتر سولکاوا افزود که از شرکت‌کنندگان در مطالعه خواسته شد تا علائم فعلی پریشانی روانی خود را فقط یک بار گزارش کنند و این کار منجر به عدم دستیابی به «چشم انداز طولی» برای علائم می‌شود.

دکتر ارنستسن اشاره کرد که اطلاعاتی در مورد انزوای اجتماعی یا وضعیت تاهل در این مطالعه بررسی نشده است. اما تحقیقات نشان داده است که متاهل بودن از زوال عقل پیشگیری می‌کند.

دکتر ارنستسن افزود: «ما همچنین می‌دانیم که بیماری قلبی عروقی هم با سلامت روان و هم با خطر زوال عقل مرتبط است، اما فقط وجود دیابت بود که در مطالعه حاضر تنظیم شد.»

دکتر Archana Singh-Manoux، استاد پژوهش و مدیر مؤسسه تحقیقات بهداشتی و پزشکی فرانسه (INSERM) که در این مطالعه شرکت نداشت، به MNT گفت: « که محدودیت اصلی این مطالعه به علت معکوس مربوط می‌شود.»

در یکی از مدل‌های مورد استفاده برای محاسبه خطر زوال عقل، زمانی که محققان افرادی را که کمتر از ۱۰ سال پیگیری داشتند حذف کردند، تحلیل‌های حساسیت هیچ ارتباط معنی‌داری بین پریشانی روانی و بیماری آلزایمر نشان نداد.

دکتر Archana Singh-Manoux می‌‌گوید: « این یافته‌ها نشان می‌دهد که نتایج اصلی این مقاله ناشی از رویدادهای زوال عقل است که بلافاصله پس از اندازه‌گیری پریشانی روانی رخ می‌دهد. این یک نمایش کامل از علیت معکوس است، یعنی پریشانی روانی در مرحله پیش بالینی زوال عقل به جای پریشانی روانی که باعث زوال عقل می‌شود.»

دکتر سولکاوا توضیح داد که ارتباط بین پریشانی روانی و بیماری آلزایمر احتمالاً به دلیل محدودیت‌های زمانی، در تحلیل‌های حساسیتی باقی نمانده است. او گفت: «تشخیص بیماری آلزایمر در فنلاند فقط در اواسط دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، در حالی که تشخیص‌های زوال عقل در دهه ۱۹۷۰ و زمانی که مطالعه FINRISK شروع شد، انجام شد.»

تحقیقات آینده

وقتی از دکتر سولکوا در مورد مراحل بعدی تحقیقات پرسیده شد، به MNT گفت که مطالعات بزرگتر و پیگیری‌های طولانی‌تری مورد نیاز است.

«استرس، خستگی و علائم افسردگی به شدت با مشکلات خواب مرتبط هستند، که به عنوان عوامل خطر برای زوال عقل نیز مطرح می‌شوند. با این‌حال، اکثر مطالعات اپیدمیولوژیک فاقد نمونه‌های کافی بزرگ یا پیگیری طولانی هستند.»

او افزود: «گام بعدی ما مطالعه مشکلات خواب و طول خواب و خطر زوال عقل با استفاده از گروه های بزرگ فنلاندی است.»

متبع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

مکمل‌هایی که نباید بعد از ۵۰ سالگی مصرف کنید؛ مگر به دستور پزشک

بیماری‌‌ها و راه درماندارونامه , پیشگیری بهتر از درمان

 

بعضی از موادمغذی که در جوانی به آن‌ها نیاز دارید، با بالاتر رفتن سن کمتر مورد نیاز بدن هستند. ضمنا یک سری از مواد مغذی هم هستند که بهتر است آن‌ها را از منابع غذایی دریافت کنید نه از مکمل‌ها. در این مطلب به شما خواهیم گفت بعد از ۵۰ سالگی به چه مکمل‌هایی نیاز ندارید، مگر اینکه پزشک توصیه کند.

خیلی از افراد با این هدف که موادمغذی کافی به بدن برسانند مکمل مصرف می‌کنند؛ اما نیازهای بدن به مواد مغذی با افزایش سن تغییر می‌کند و بعضی از موادمغذی که در جوانی به آن‌ها نیاز دارید، با بالاتر رفتن سن کمتر مورد نیاز بدن هستند. ضمنا یک سری از مواد مغذی هم هستند که بهتر است آن‌ها را از منابع غذایی دریافت کنید نه از مکمل‌ها.

در این مطلب به شما خواهیم گفت بعد از ۵۰ سالگی به چه مکمل‌هایی نیاز ندارید، مگر اینکه پزشک توصیه کند.

آهن

آهن یک ماده معدنی است که به گلبول‌های قرمز خون کمک می‌کند اکسیژن را به تمام بدن انتقال دهند. خانم‌هایی که در سنین باروری هستند بیشتر از آقایان احتمال دارد که به‌واسطه‌ی قاعدگی و بارداری، آهن از دست بدهند و دچار کم‌خونی شوند. بعد از یائسگی که قاعدگی متوقف می‌شود، خانم‌ها نیاز کمتری به آهن غذایی دارند، زیرا دیگر از طریق قاعدگی خون از دست نمی‌دهند و نیازی ندارند به طور مرتب مکمل آهن مصرف کنند و حتی مصرف مکمل آهن می‌تواند برایشان مضر باشد، اما چرا؟
میزان بالای آهن در بدن می‌تواند موجب استرس اکسیداتیو شده و به بافت‌ها آسیب بزند. آهن زیاد در بدن، احتمال بیماری قلبی و دیابت شیرین نوع دوم را افزایش می‌دهد. بدن شما روشی برای دفع آهن اضافی ندارد و به همین دلیل آهن در بافت‌ها تجمع می‌کند.

برخی از افراد به طور ژنتیکی بیشتر در معرض تجمع آهن زیادی در بدنشان هستند. تجمع آهن در بدن زمانی روی می‌دهد که بیشتر از نیاز بدنتان آهن مصرف کنید یا از غذاها و مکمل‌ها آهن زیادی جذب کنید.
اگر بیماری ژنتیکی داشته باشید که باعث می‌شود جذب آهن بدنتان زیاد باشد (مثلا هموکروماتوز)، در معرض تجمع آهن در بدن هستید. بعضی از افراد دچار نوع خفیفی از این عارضه‌اند و نسبت به آن آگاه نیستند.
اگر نمی‌دانید آیا بدنتان به آهن بیشتری نیاز دارد یا نه، با پزشک یا متخصص تغذیه مشورت کنید که آیا لازم است مکمل آهن مصرف کنید. هرگز بدون اینکه مطمئن باشید کمبود آهن دارید، مکمل آهن مصرف نکنید.

ویتامین E

دلایل زیادی وجود دارد که بعد از ۵۰ سالگی نباید ویتامین E‌ مصرف کنید. ویتامین E‌ یا توکوفرول یک ویتامین محلول در چربی است که نقش مهمی در بدن دارد، خصوصا در محافظت از سلول‌ها در برابر آسیب اکسیداتیو.
زمانی پزشکان توصیه می‌کردند افراد به عنوان راهی برای کاهش خطر بیماری‌های قلبی و عروقی، مکمل ویتامین E‌ مصرف کنند؛ اما تحقیقات بیشتر نشان داد ویتامین E‌ از احتمال سکته مغزی و حمله قلبی نمی‌کاهد و حتی می‌تواند عوارضی هم داشته باشد. مثلا مطالعه‌ای دریافت مصرف مکمل ویتامین E با افزایش ریسک نارسایی قلبی مرتبط است.
دوزهای بالای ویتامین E‌ می‌تواند خطر خونریزی را نیز افزایش دهد، خصوصا اگر آن را با رقیق‌کننده‌های خون مثل آسپرین یا وارفارین مصرف کنید.
ضمنا، برخی مطالعات حاکی از این هستند که دوزهای بالای ویتامین E‌ ممکن است احتمال سرطان پروستات را افزایش بدهد. اما این یافته‌ها کاملا تائید نشده‌اند و به بررسی‌های بیشتری نیاز است.
به طور کلی مصرف ویتامین E‌ به صورت مکمل دارای فواید واضحی نبوده و ممکن است با خطراتی همراه باشد. بهترین کار این است که ویتامین E‌ مورد نیاز بدن را از منابع غذایی مانند دانه‌ها، تخم مرغ و روغن‌های گیاهی دریافت کنید.

کلسیم

کلسیم یک ماده معدنی ضروری برای سلامت استخوان‌هاست که برای سلامت قلب، عملکرد عضلات و عملکرد سیستم عصبی نیز اهمیت دارد. هرچند خیلی از افراد به منظور جبران کمبود کلسیم غذایی از مکمل کلسیم استفاده می‌کنند؛ اما کارشناسان می‌گویند اگر بالای ۵۰ سال هستید باید با احتیاط و در صورتی که واقعا لازم است مکمل کلسیم مصرف کنید، زیرا مکمل کلسیم در برخی از افراد می‌تواند باعث سنگ کلیه یا دیگر عوارض مانند مشکلات قلبی عروقی شود.
تحقیقات نشان می‌دهد مکمل‌های کلسیم، خطر تشکیل سنگ کلیه اگزالات کلسیمی را افزایش می‌دهند زیرا کلسیم زیادی را به یکباره وارد بدن می‌کنند، در صورتی که کلسیمی که از غذاها می‌گیرید می‌تواند احتمال سنگ کلیه را کاهش دهد.
اگر بالای ۵۰ سال دارید و در معرض پوکی استخوان هستید یا پوکی استخوان دارید در مورد نیازتان به مکمل کلسیم با پزشک مشورت کنید.

اگر پوکی استخوان ندارید، بهتر است کلسیم را از منابع غذایی بگیرید. محصولات لبنی، یکی از بهترین منابع کلسیم‌اند اما اگر نمی‌توانید لبنیات بخورید، منابع دیگری هم وجود دارند:

. شیرسویای غنی شده
. کلم کِیل
. بروکلی
. توفو
. بادام
. انجیر
. کلم برگ سبز

عصاره چای سبز

چای سبز یک نوشیدنی سالم است زیرا کاتچین زیادی دارد اما بهتر است خود چای را به صورت طبیعی بنوشید تا به صورت قرص عصاره چای سبز. بعضی از افراد بعد از مصرف عصاره چای سبز به صورت مکمل آن دچار آسیب کبدی شده‌اند. بعد از ۵۰ سالگی، عملکرد کبد تا حدودی افت می‌کند و سخت‌تر می‌تواند شکل کنستانتره‌ی عصاره چای سبز را پردازش کند.

سلنیوم

سلنیوم یک ماده معدنی کمیاب است که بدن به میزان کمی از آن نیاز دارد. البته سلنیوم نقش مهمی در حفاظت از عملکرد تیروئید و عملکرد سیستم ایمنی دارد و آسیب اکسیداتیو را کاهش می‌دهد، اما زیاد آن می‌تواند مضر باشد. مصرف زیاد سلنیوم می‌تواند عوارض زیر را به دنبال داشته باشد:
سلنوسیس: عارضه‌ای که در آن سلنیوم اضافی در بدن وجود دارد. علائم اولیه این عارضه شامل تهوع، استفراغ و شکم‌درد می‌شود و ریزش مو و اسهال شدید از پیامدهای بعدی آن هستند. سلنوسیس مزمن می‌تواند منجر به اختلال ذهنی، آسیب عصبی و نارسایی قلبی شود.
آسیب کلیوی: مصرف زیاد سلنیوم می‌تواند خطر آسیب کلیوی را در افرادی که بیماری کلیوی دارند افزایش دهد. سلنیوم اضافی موجب افت عملکرد کلیه در فیلترکردن می‌شود. به همین دلیل بهتر است مکمل سلنیوم مصرف نکنید و این ماده معدنی را از طریق منابع غذایی به بدن برسانید. بهترین منابع غذایی سلنیوم، آرد گندم، ماهی و دانه‌های آفتابگردان هستند.

کلام آخر

تغذیه در هر سن و مرحله‌ای از زندگی مهم است. حالا می‌دانید که بعد از ۵۰ سالگی چه مواد مغذی را باید با احتیاط بیشتری مصرف کنید. اگر در حال حاضر هر یک از این مکمل‌های گفته شده را مصرف می‌کنید، با یک پزشک مشورت کنید. رژیم غذایی متعادلی داشته باشید و پزشکتان را در جریان هر مکملی که استفاده می‌کنید قرار دهید.

منبع: tebyan.net


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

چطور با پارکینسون کنار بیایید؟

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان,

 

بیماری پارکینسون، یک بیماری عصبی پیشرونده می‌باشد. در این بیماری، سلول‌های مغزی تولید ماده شیمیایی به نام دوپامین را متوقف می‌کنند. دوپامین یک انتقال‌دهنده عصبی می‌باشد و پیام‌های حرکتی را انتقال می‌دهد.

این بیماری بر بسیاری از جنبه‌های زندگی فرد تاثیر می‌گذارد، اما با استفاده از داروها و روش‌های کمکی، این بیماران می‌توانند به زندگی فعال خود ادامه دهند.

– داروها کمک می‌کنند تا با اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب کنار بیایید.

– درمانگر می‌تواند خانه‌ای امن برای بیمار فراهم کند. باید خطرات زمین خوردن فرد را از بین ببرید، مثلاد فرش‌ها و یا گلیم‌‌هایی را که سر می‌خورند، جمع کنید و سیم برقی را سر راه نگذارید و میله‌ای را در حمام برای جلوگیری از سر خوردن نصب کنید.

– متخصص گفتاردرمانی نیز می‌‌تواند در رفع مشکلات قورت دادن غذا و صحبت کردن کمک کند.

– تند راه نروید.

– هنگام راه رفتن، پاشنه خود را بر روی زمین قرار دهید.

– اگر متوجه شدید پای خود را روی زمین می‌کشید، بایستید و وضعیت خود را بررسی کنید.

– در هنگام راه رفتن جلوی خود را نگاه کنید و سر خود را پایین نیندازید.

– هنگامی که ایستاده‌اید، دور چیزی نچرخید.

– در هنگام راه رفتن، چیزی را حمل نکنید.

ویتامین‌های مورد نیاز بیمار مبتلا به پارکینسون

اگر به این بیماری مبتلا هستید، ویتامین‌های مورد نیاز شما را در زیر نام می‌‌بریم، اما باید قبل از مصرف هر قرص ویتامینی با پزشک صحبت کنید، چرا که ممکن است با داروهای شما تداخل کنند.

ویتامین  B6

برخی مواقع، ویتامین ب۶ برای درمان این بیماری استفاده می‌شود.

این ویتامین می‌تواند با داروهای پارکینسون تداخل داشته باشد.

برخی پزشکان، این ویتامین را برای کاهش اثرات مضر داروهای پارکینسون تجویز می‌کنند.

– ویتامین  C

این ویتامین دارای اثرات آنتی‌اکسیدانی هستند و ممکن است فردی که نیاز به دارو برای درمان پارکینسون دارد، با استفاده از این ویتامین‌‌ها دیرتر به دارو نیاز پیدا کند.

ویتامین  D

بیماران مبتلا به پارکینسون، مقدار کمی ویتامین D در بدن خود دارند و این مسئله باعث شکستگی استخوان و پوکی‌استخوان می‌گردد.

– ویتامین  B12

بیماران مبتلا به پارکینسون و آن‌ها که دارای اختلال شناختی می‌‌باشند، مقدار کمی از ویتامین ب۱۲ در خون‌شان وجود دارد. کمبود این ویتامین عامل مهمی در حافظه و تغییرات شناختی می‌باشد.

– فولیک اسید

فولات نوعی از ویتامین‌های گروه B می‌باشد و ممکن است عملکرد شناختی در بزرگسالان را بهبود ببخشد.

تغذیه بیمار مبتلا به پارکینسون

– یک رژیم غذایی متعادل به همراه کلسیم و ویتامین D داشته باشید.

– پروتئین با داروی لوودوپا تداخل دارد، بنابراین نیم ساعت قبل از وعده غذایی، لوودوپا را مصرف کنید.

– اگر تهوع دارید، داروی خود را با یک بیسکوییت مصرف کنید.

– مصرف غذاهای دارای فیبر زیاد، به همراه مایعات فراوان نیز به جلوگیری از یبوست کمک می کنند.

پارکینسون و ورزش

– در واقع ورزش ممکن است اثر محافظتی داشته باشد و باعث شود که مغز از دوپامین به طور موثرتری استفاده کند.

– ورزش به بهبود هماهنگی حرکت‌های، تعادل، راه رفتن و لرزش بدن کمک می‌‌کند. برای نتیجه بخش بودن ورزش، لازم است به‌‌طور مرتب و با آن شدتی که توانایی دارید، ورزش کنید.

بهتر است ۳ تا ۴ بار در هفته و به مدت یک ساعت ورزش کنید.

– از تردمیل و یا دوچرخه سواری بهترین نتیجه را خواهید گرفت.

– ورزش تای‌چی و یوگا، به تعادل و انعطاف‌پذیری بدن کمک می‌کنند.

منبع: tebyan.net


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

آیا تسکین آرتریت با ادویه انجام‌پذیر است؟

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, دارونامه , تغذیه سالم , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت webmd.com

محققان دریافتند ادویه زردچوبه در تسکین درد ناشی از آرتروز زانو در مدت سه ماه بهتر از دارونما موثر است. این درمان خانگی نبود اما تسکین درد کمی بهتر از مطالعات قبلی با داروهای استاندارد بود.

به گفته دکتر بنی آنتونی، محقق ارشد موسسه Menzies  تحقیقات پزشکی/دانشگاه تاسمانی در استرالیا بیان کرد: «همه این‌ها نشان می‌دهد که زردچوبه می‌تواند یک گزینه برای تسکین آرتروز زانو در نظر گرفته شود.

به گفته مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های آمریکا، آرتروز بسیار شایع است و بیش از ۳۲٫۵ میلیون آمریکایی دچار آن هستند. آرتریت زانو یکی از اشکال اصلی آرتروز است.

این وضعیت زمانی ایجاد می‌شود که غضروف مفصل زانو از بین برودو به مرور زمان دچار مشکل می‌شود و منجر به علائمی مانند درد، سفتی و کاهش دامنه حرکتی می‌شود.

افراد مبتلا به آرتریت زانو اغلب از مسکن‌های بدون نسخه مانند استامینوفن (تیلنول)، ایبوپروفن (Advil ، Motrin) و ناپروکسن (Aleve) استفاده می‌کنند. اما علاوه بر این‌که به‌طور متوسط موثر هستند، می‌توانند عوارضی مانند ناراحتی معده ایجاد کنند. و استفاده طولانی مدت با افزایش خطرات بیماری قلبی و آسیب کلیه ارتباط دارد.

بنابراین دکتر هومن دانش، متخصص مدیریت درد که در این مطالعه شرکت داشت، گفت: که داشتن گزینه‌های دیگر مهم است.

دانش، مدیر مدیریت یکپارچه درد در بیمارستان مونت سینا در شهر نیویورک، می‌گوید: «این یک مطالعه امیدوار کننده و دلگرم کننده است.»

وی خاطرنشان کرد: «نکته مهم‌تر از یافته‌ها این است که افراد مبتلا به آرتریت چه چیزی را مصرف می‌کنند. تصور می‌شود که زردچوبه یا عصاره آن ضدالتهاب است. بنابراین، اگر مردم رژیم غذایی تشدید کننده التهاب را ادامه دهند به‌عنوان مثال مملو از غذاهای سرخ شده و کربوهیدرات‌های فراوری شده که می‌تواند مزایای افزودن زردچوبه را نادیده بگیرد.

در مطالعه حاضر، آنتونی و همکارانش ۷۰ نفر مبتلا به آرتریت زانو را انتخاب کردند و آن‌ها را به‌طور تصادفی در یکی از دو گروه قرار دادند. یک گروه به‌طور روزانه کپسول عصاره Curcuma longa به مدت ۱۲هفته مصرف کردند. گروه دیگر کپسول دارونما مصرف کردند.

کورکومین یک ماده در زردچوبه است گه باعث ایجاد اثزات مفید زردچوبه می‌شود. سازنده مکمل Natural Remedies کپسول‌های مورد آزمایش و بخشی از منابع مالی مطالعه را تأمین کرد.

پس از ۱۲ هفته، محققان دریافتند، شرکت کنندگان با استفاده از عصاره بهبود بیشتری در مقایسه با گروه دارونما نشان دادند. به گفته آنتونی، میانگین ​​میزان بهبودی «متوسط» بود، اما با این‌حال بهتر از مطالعات گذشته در مورد داروهای ضددرد است.

و بر روی برخی یافته‌های MRI  مانند تورم در فضای مفصل و ترکیب غضروف زانو تأثیر واضحی وجود نداشت.

دانش این موضوع را شگفت انگیز ندانست و خاطرنشان کرد که انتظار دیدن این آثار را ندارد. و تجربه افراد از درد لزوماً با یافته‌های مشترکی که در MRI مشاهده می‌شود ارتباط ندارد.

دانش گفت: «یک تصویر مانند یک جمله در داستان است. همچنین یک زمینه کلی در اطراف محل آرتریت وجود دارد.»

این یافته‌ها، که ۱۴ سپتامبر به صورت آنلاین در Annals of Internal Medicine منتشر شد، اولین گام است.

آنتونی گفت: «هنوز مطالعات بیشتری نیاز است و باید دید آیا تسکین درد به مرور زمان ادامه پیدا می‌کند یا خیر.» به گفته آنتونی، زردچوبه ارزش امتحان کردن را دارد. و به‌طور کلی ادویه (و عصاره کورکومین) در دوزهای متوسط ​​بی‌خطر تلقی می‌شوند هر چند دوزهای بسیار زیاد می‌تواند باعث مشکلات گوارشی شود.

دانش گفت: توصیه او این‌ست که به جای عصاره، زردچوبه را امتحان کنید. وی همچنین افزودن فلفل سیاه را توصیه می‌کند که مزایای زردچوبه را افزایش می‌دهد. دانش گفت، برای خوش طعم شدن، می‌توان این دو را در یک اسموتی میوه مخلوط کرد.

زردچوبه تنها گزینه غیردارویی برای درد زانو نیست. دانش بیان کرد که افراد می‌توانند از یک برنامه تمرینی با تمرکز بر تقویت و فعال‌سازی ماهیچه‌های گلوتئال و ایجاد الگوی راه رفتن متعادل استفاده کنند.

او پیشنهاد کرد که ابتدا به ویزیت پزشک بروند، که ممکن است ارجاع برای درمان فیزیکی بشوند.

منبع: webmd.com


 

0
1 2 3