تقریبا اکثر مردم به خود فکر میکنند نه درباره خود یعنی دائما به فکر منافع امیال آرزوها احتیاجات و ارضای نیازهای ذاتی و غریزی خود میباشند در حقیقت این شیوه تفکر نیاز چندانی به اندیشیدن و تعمق ندارد چرا که اصل تنازع بقا بخوبی این کار را برایمان انجام میدهد اما فکر کردن درباره خود فراسوی این امورات ظاهری و جسمانی است در واقع من کیستم هدف از زندگی چیست چه حقایقی در من وجود دارد رابطهام با خود دنیا و دیگران چگونه است نقائص و معایب من چیست چه فضائل و کمالتی دارم آیا افکار اعمال و حرفهایم با همدیگر هماهنگ است یا هر کدام ساز خود را میزند چه احساسی نسبت به خود دارم چطور میتوانم به انسان بهتری تبدیل شوم و زندگی دلخواه خودم را بسازم.
آیا روابط من با دیگران سالم و طبیعی است یا فردی منزوی سردرگم و تنها هستم دقیقا از چه چیزهایی میترسم و چرا از قضاوت برداشت و حرف دیگران وحشت دارم چگونه میتوانم از قوای عقلانی خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنم آیا اعتقادات و باورهای من در زندگی مخرب است و یا سازنده چگونه قادرم مستقل فکر کنم و از تقلید و پیروی کورکورانه دست بردارم علایق توانایی و استعدادهای ذاتی من چیست و چطور میتوانم آنها را کشف و شکوفا کنم چرا در برابر تغییر و تحول از خود مقاومت نشان میدهم یا پذیرش ایدههای نو و تازه را ندارم احساس رضایت شادی و آرامش دقیقا چگونه حاصل میشود آیا این احساسات وابسته به محیط و دیگران است یا از درون خود من سرچشمه میگیرد آیا فرد سودمند و مفیدی برای خودم دنیا و دیگران هستم یا فقط آنچه دیگران میکارند را برداشت و مصرف میکنم ما میتوانیم هزاران پرسش دیگر به لیست بالا اضافه کرده و فکر کردن در باره خود را تمرین کنیم بزبان ساده پرسشگر بودن درباره خودمان و مفاهیم یا پدیدههای زندگی نمایانگر آن است که انسانی عاقل و باهوش هستیم و از سلامت شخصیت برخورداریم…
به گزارش سایت medical News Today که در تاریخ ۲۸ آپریل ۲۰۱۷ منتشر شده است.
تعریف کانابیس ( Cannabis ): ماریجوانا،حشیش، گُل، گِراس، مرجان،علف و یا ماری، گُلِ خشکِ گیاه شاهدانه به انگلیسی Cannabis است که از آن بهعنوان محرک و داروی روانگردانِ طبیعی استفاده میشود و در بین مصرفکنندگان در ایران بیشتر با نام گُل، ماری یا مرجان شناخته شده است و نوع صنعتی گیاه ماریجوانا هست که اسم اولیه اون کوش افغان بوده و در حال حاضر توی ایران برعکس تصورات رایج است.
به جز ماریجوانا، ترکیبات دیگری از گیاه شاهدانه نظیر حشیش و روغن حشیش نیز بهدست میآید.
در طول دهههای ماهیت رابطه میان مصرف حشیش و اختلالات روانی به شدت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مطالعۀ جدیدی که بر روی موشهای اصلاحشده به لحاظ ژنتیکی صورت گرفته است اطلاعات بیشتری را در این باره در اختیار ما قرار میدهد.
تاکنون، حشیش متداولترین مواد مخدر قاچاق در سراسر آمریکا و جهان بوده است.
بر اساس نظرسنجی ملی مصرف مواد مخدر و سلامت، در سال ۲۰۱۵، تعداد ۲۲٫۲ میلیون نفر در ماه گذشته مواد مخدر مصرف کردهاند.
علاوه بر این، بر اساس دیدبانِ مطالعۀ آینده در سال ۲۰۱۶، تقریباً نیمی از شاگردان کلاس دوازدهمی دست کم یک مرتبه در زندگیشان ماریجوانا را مصرف کردهاند.
به دلیل شیوع و قوانین جدید مؤثر بر قانونیبودن مواد مخدر در ایالات متحده، تحقیقات دربارۀ آن و جنبههای مثبت و منفی آن بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
در طول سالهای گذشته، این پرسش که آیا مصرف حشیش با وضع روانی مصرف کننده ارتباط دارد بسیار مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. تحقیقات نتایج متفاوت و درهمریختهای به دست دادهاند.
آنچه روشن است این است که اگر میان مصرف حشیش و وضع روانی رابطه وجود داشته باشد رابطهای پیچیده است. عوامل بسیاری در این میان نقش دارند مانند سن مصرف ماریجوانا برای بار اول، مقدار و فاصلۀ زمانی مصرف آن و میزان آسیبپذیر ژنتیکی.
مسئلۀ روانپریشی حشیشی
تا به امروز، توافق کلی بر سر این است که مصرف حشیش خطر روانپریشی را بالا میبرد اما در میان کل جمعیت این خطر به نسبت کوچک است. با این حال، این اثر در میان افرادی که در معرض خطر هستند، مانند افرادی با سابقۀ خانوادگی اختلالات روانی یا کسانی که تجربۀ آزار و سوءاستفاده در دوران کودکی دارند بیشتر است.
به تازگی پژوهشگرانی از دانشگاه تلآویو در اسرائیل وارد رقابت در این پژوهش شدهاند. نتایج تحقیقات آنها در مجلۀ «ژنتیک مولکولی انسان» منتشر شده است. یک مدل موش آزمایشگاهی در این مطالعۀ خاص موشی با ژن جهشیافتۀ DISC-1 است. این موشها آسیبپذیریِ ژنتیکی به ابتلا به اسکیزوفرنی دارند و به چهار گروه آزمایشی تقسیم شدهاند:
موشهای آسیبپذیری که در معرض تتراهیدروکانابینول (THC) قرار گرفتند که یک توهمزای طبیعی بهشمار میرود و از ترکیبات روانگردانی است که در حشیش وجود دارد.
موشهای آسیبپذیری که در معرض تتراهیدروکانابینول (THC) قرار نگرفتند.
موشهای طبیعی که در معرض تتراهیدروکانابینول (THC) قرار گرفتند.
موشهای طبیعی که در معرض تتراهیدروکانابینول (THC) قرار نگرفتند.
در معرض THC قرارگرفتن به منظور معادل سازی موشها با انسانهای بالغ صورت گرفته است.
تجزیه و تحلیل بیوشیمایی عصبشناختی و آزمایشات رفتاری بر روی حیوانات نشان داد که تنها موشهایی که به طور ژنتیکی آسیبپذیر هستند پس از مصرف حشیش دچار اختلالات مرتبط با اسکیزوفرنی شدهاند.
دکتر ران بارزلی، متخصص اعصاب و روان کودکان و نوجوانان در دانشکدۀ پزشکی TAU توضیح میدهد: «این مطالعه بر روی موشها صورت گرفته است اما این یک تصور بالینی از «اولین اپیزود» اسکیزوفرنی به دست میدهد که همان حالتی است که وقتی در دوران نوجوانی حشیش یا ماری جوانا مصرف میشود ظاهر میشود.»
این مطالعه نتیجۀ تحقیقات پیشین را تأیید میکند: حشیش با احتمال بالا اثرات روانی طولانی مدت بر روی افراد مستعد و آسیبپذیر ایجاد میکند.
دکتر بارزلی میگوید: «تحقیقات ما ثابت میکند که مصرف حشیش نتایج ناهمسان و گوناگونی بر روی افراد آسیبپذیر و مستعد در برابر افراد غیرمستعد ایجاد میکند. به عبارت دیگر، افراد جوان با آسیبپذیری ژنتیکی نسبت به اسکیزوفرنی، یعنی افرادی که اختلالات روانی در سابقل افراد خانوادهشان بوده است، باید آگاه باشند که اگر در دوران نوجوانی مواد مخدر مصرف کنند با آتش بازی کردهاند و خود بسیار در معرض خطر قرار دادهاند.»
افسردگی یک بیماری روانیست که باعث احساس غم و ناراحتی مداوم و از دستدادن علاقه میشود. اکثر افراد بعضی از مواقع احساس نارحتی، افسردگی و غم مینمایند، احساس افسرده و غمگین بودن واکنشی طبیعی بدن به مشکلات زندگی و از دستدادن چیزها و کسانی که به آنها علاقه داریم، میباشد. اما زمانیکه این احساس غم و اندوه شدید، بیامیدی، بیچارگی و بیارزشی بیشتر از چند روز یا چند هفته طول بکشد، شما دچار بیماری افسردگی شدهاید.بیماری افسردگی بر طرز فکر، احساس و رفتار شما تاثیر میگذارد. افسردگی میتواند، باعث ابتلای به انواع بیماریهای جسمی و روانی شود. افراد افسرده ممکناست در انجام وظایف روزانه ناتوان بوده و حتی احساس کنند، زندگی ارزش زندگی کردن ندارد. برخلاف تصور افراد افسردگی فقط یک ضعف و ناتوانی نیست و نمیتوان آنرا به سادگی نادیده گرفت، بلکه یک بیماری مزمن مانند دیابت، فشارخون و … است که باید برای درمان آن اقدام کرد. اکثرافراد مبتلا به بیماری افسردگی بعد از مصرف دارو، جلسات مشاوره و یا سایر اشکال درمان، بهبود مییابند ولی بهتر است درمان با جلسات مشاوره باشد تا درمان با مصرف دارو چرا؟ به دلایل زیر.
_ بدیهای داروهای ضدافسردگی
یکی از عوارض این داروها، خالی کردن جیب افراد است. داروهای ضدافسردگی قیمتهای مختلفی دارند و برخی از آنها گرانتر هستند. اما به گزارش Health سایت، گران بودن یک نوع دارو، به معنای موثرتر بودن آن نیست. به عقیده متخصصان، تمام این داروها به یک میزان تاثیر دارند. با این حال عوارض جانبی آنها متناسب با مارکشان متفاوت است.
پزشک باید نوعی از دارو را برایتان تجویز کند که در عین تاثیرگذاری، عوارض جانبی کمتری داشته باشد.
اما در هر حال بهتر است استفاده از داروهای ضدافسردگی، آخرین انتخابتان باشد.
– داروهای ضدافسردگی کاهش دهنده میل جنسی هستند
درست است که داروهای ضدافسردگی باعث برطرف شدن حالتهای افسردگی میشوند، اما این داروها تاثیر منفی روی میل جنسی دارند. در طبقه بند این داروها، انواعی هستند که به مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین شهرت دارند و متاسفانه بیشترین تاثیر منفی را روی میل جنسی برجای میگذارند. به این دلیل که این نوع داروها باعث کاهش میزان دوپامین میشوند.
دوپامین هورمونی است که در لذت و پاداش مغز نقش دارد. نقطه قوت مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین این است که میتوانند باعث تسکین و بهبود اختلال انزال زودرس در مردان شوند.
– داروهای ضدافسردگی قاتل قدرت باروری آقایان هستند
داروهای ضدافسردگی نه تنها باعث کاهش میل جنسی میشوند، بلکه مصرف برخی از آنها تاثیر منفی روی میزان اسپرم آقایان دارد. به عقیدهی متخصصان، این عارضهی نامطلوب نیز مختص مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین میباشد.
نتایج بررسی محققان نشان میدهد در بین مردان مصرف کننده این داروها «اسپرمهای غیرعادی» دیده شده است. محققان مشاهده کردند منی دانهها و جنبدنگی اسپرمها در مردانی که به مدت سه ماه یا بیشتر از این داروها استفاده میکردند، کاهش پیدا کرد. ولی تعداد اسپرماتوزوئیدها حدود یک ماه بعد از قطع مصرف داروی پاروکستین (یکی از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین) به حالت طبیعی برگشت.
– داروهای ضدافسردگی استخوان ها را شکننده میکنند
بین مصرف داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین و کاهش تراکم استخوانی ارتباط وجود دارد. نتایج بررسیها نشان میدهد خانمها و آقایانی که از این داروها استفاده میکنند، بیشتر در معرض کاهش تراکم استخوانی و شکنندگی استخوان قرار دارند.
به عقیده محققان ارتباط مستقیمی بین مصرف این داروها و کاهش تراکم استخوانی پیدا نشده است، اما نتایج بررسیها نشان میدهد سرعت کاهش تراکم استخوانی در خانمهایی که از این داروها استفاده میکنند، در مقایسه با آنهایی که استفاده نمیکنند، به میزان ۶۰ درصد بیشتر است.
– داروهای ضدافسردگی خطر سکته مغزی را افزایش میدهند
نتایج پژوهشی که در واشینگتن پست به چاپ رسیده است نشان میدهد مصرف داروهای مسکن و به دنبال آن مصرف داروهای ضدافسردگی باعث افزایش خطر سکته مغزی میشود. به عقیده محققان داروهای ضددرد یا مسکن موسوم به داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی مانند ایبوپروفن، در این مشکل نقش دارند.
محققان بر این عقیده هستند که ۶۵ درصد بزرگسالان مبتلا به افسردگی جزو افرادی هستند که از دردهای مزمن نیز رنج میبرند و از داروهای مسکن برای کنترل درد استفاده میکنند. به عقیده محققان مصرف همزمان این دو گروه دارو، خطر بروز سکته مغزی را در آقایان بیشتر از خانمها بالا میبرد.
– داروهای ضدافسردگی دیرتاثیر هستند
بر خلاف برخی داروها، مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین بعد از چند هفته مصرف تاثیر خود را نشان میدهند، چون لازم است که این داروها در مغز تجمع کنند تا روی خلقوخوی فرد تاثیر بگذارند. در واقع این داروها بعد از هشت هفته مصرف، تاثیر خود را نشان میدهند. اگر شما به مصرف این داروها روی آوردهاید، لازم است که به این داروها زمان دهید تا اثر خود را نشان دهند.
یادتان باشد که نمیتوانید مصرف این داروها را خودسرانه قطع کنید. برای این کار لازم است که ابتدا با پزشک خود صحبت کنید. ممکن است قطع ناگهانی این داروها عوارضی مانند اضطراب و یا حالت تهوع ایجاد کند.
به گزارش فارس، طبق مطالعه اخیر محققان چینی؛ ساختار غیرعادی مغز در دوران نوجوانی ممکن است نشانی از خطر ابتلا به اسکیزوفرنی در بزرگسالی باشد.
براساس گزارش «خبرگزاری شینهوا»، فرضیهای درباره «اختلالات عصبی تکاملی اسکیزوفرنی» مطرح شده که نشان میدهد، نقصهای عصبی ناشی از عوامل ژنتیکی و محیطی در«هرس سیناپسی»، در دوران بلوغ نوجوانی منجر به افزایش خطر ابتلا به بیماریهای روانی در بزرگسالی میشود.
دانشمندان انجمن علوم و فناوری دانشگاه «فودان» دریافتند که حجم غیرعادی پوسته مغز و ناحیه «ساب کورتیکال» مغزی در نوجوانان، از توسعه اسکیزوفرنی در بزرگسالی خبر میدهد.
دانشمندان نمونههایی را از تصاویر ساختار مغز نوجوانان با میانگین سنی ۱۴ سال جمعآوری کردند و پس از بررسیهای محاسباتی بیش از ۱۰ هزار نمونه دریافتند که حجم ماده خاکستری پوسته مغز در نوجوانان با یک تغییر ژنتیکی و خطر ابتلا به اسکیزوفرنی مرتبط است.
گفتنی است؛ این یافتهها به آشکار کردن مکانیسمهای مولد اسکیزوفرنی و پیشگیری از شروع علائم بالینی این بیماری کمک میکند.
افسردگی و وسواس عموماً بدون علت مشخصی در افراد بروز میکنند یا در اثر مشکلات ارتباطی،ضربه ی روحی یا یک بیماری رخ میدهد.در برخی موارد زمینهی بروز این اختلالات ژنتیکی میباشد.
سلولهای مغزی که نورون نامیده میشوند، مواد شیمیایی مختلفی را جهت ارتباط با سایر نورونها ترشح میکنند.این یعنی یک سری تکانه الکتریکی بین نورونها مسئول کارکردهای بخشهای مختلف مغز میباشند.
سروتونین یکی از این مواد شیمیایی است که در مغز تولید میشود .زمانی که سروتونین از نورون ترشح میگردد،منجر به تحریک سایر نورونها میشود،سپس توسط پمپهایی به سلولهای مغزی باز میگردد و بازیابی میشود. فلووکسامین متعلق به خانوادهی داروهای ضدافسردگی مهارکنندهی پمپ جمع کنندهی سروتونین (SSRIs)میباشد که در درمان افسردگی یا وسواس تجویز میشوند.
داروهای مهار کنندهی پمپ جمع کنندهی سروتونین (داروهای SSRIs )که فلووکسامین یکی از آنها میباشد ،سطح سروتونین را در فضای بین نورونها افزایش میدهند. این کار کمک به برطرفسازی علائم افسردگی و حملات ترس و بسیاری از اختلالات دیگر مربوط به خلق و خو در برخی از افراد میشود.
پیش از شروع مصرف فلووکسامین
_در صورت بارداری ،اقدام به بارداری یا شیردهی به پزشک خود اطلاع دهید.
-در صورت سابقه مشکلات کبدی ،کلیوی،قلبی(ضربان قلب نامنظم)،صرع،دیابت نوع ۲،مشکلات چشمی(مانند گلوکوم یا آب سیاه)،مشکلات خونی(خون ریزی)،تغییر خلق و خوی شدید (سرخوشی ناگهانی) حتما پزشک خود را مطلع سازید.
_اگر همزمان با تجویز این دارو تحت درمان با جریان الکتریکی قرار دارید (شوک درمانی) به پزشک خود اعلام نمایید.
_در صورت سابقه ی هرگونه حساسیت دارویی پزشک خود را مطلع کنید.
_در صورتی که در دو هفته ی اخیر داروهای ضد افسردگی از گروه مهار کننده ی مونو آمین اکسیداز (مانند سلژیلین، راسلژیلین، ترانیل سیپرامین و…) مصرف می کرده اید، حتما به پزشک خود یادآوری نمایید.
-درصورت سابقه ی خونریزی معده یا زخم دوازدهه به پزشک خود اطلاع دهید.
-از آنجا که این دارو می تواند در عملکرد داروهای دیگر در بدن اختلال ایجاد کند لازم است پیش از شروع مصرف لیستی از کلیه ی داروهای مصرفی خود در اختیار پزشک یا داروسازتان قرار دهید.(خصوصا دارو های قلبی، ضد صرع، آنتی بیوتیک ها و ضد قارچ ها و داروهای آرامبخش)
موارد مصرف: فلووکسامین یک داروی ضد افسردگی از گروه مهارکنندههای بازجذب سروتونین است که بیشتر برای درمان اختلال وسواسی اجباری استفاده میشود.
فلووکسامین یکی از اولین داروهای موسوم به اساسآرآی است که در سال ۱۹۸۴ در کشور سوئیس وارد بازار شد. این دارو از ۱۹۹۴ در آمریکا و از ۱۹۹۹ در ژاپن مصرف میشود.
فلووکسامین اولین داروئی است که اداره مواد غذائی و داروئی ایالات متحده آمریکا آن را برای درمان اختلال وسواسی جبری کودکان تأیید کردهاست (۱۹۹۷).
فلووکسامین برخلاف دیگر داروهای گروه خود تأثیر مهاری بر ایزوآنزیم CYP۱A۲ دارد و ممکن است با کلوزاپین، تئوفیلین و پروپرانول تداخل نشان دهد.
مکانیسم اثر فلووکسامین
فلووکسامین با مهار اختصاصی باز جذب سروتونین موجب افزایش انتقال سروتونرژیک میشود. ولی تأثیر بر فعالیتهای دوپامینرژیک و نورآدرنرژیک ندارد. این دارو باعث مهار آنزیم سیتوکروم (۲D6 . 2C9 . 3A4 . 1A2 ) P450 میشود. فارماکوکینتیک فلووکسامین
این دارو به خوبی جذب میشود و فراهمی زیستی آن ۵۰% ( به دلیل اثر اولین عبور) میباشد.این دارو دارای متابولیسم کبدی و دفع کلیوی بوده و نیمه عمر آن معادل ۲۰-۱۵ ساعت است. منع مصرف فلووکسامین
در صورت نارسائی شدید کبدی، بروز حملات عصبی، اختلالات نورولوژیک و جنون نباید از این دارو استفاده شود.
نحوه مصرف فلووکسامین
قبل از شروع مصرف فلووکسامین و هر بار استفاده مجدد، راهنمای دارویی ارائه شده توسط داروساز خود را مطالعه کنید. اگر سوالی دارید، از پزشک یا داروساز خود بپرسید.
این دارو را به صورت خوراکی همراه با غذا یا بدون غذا طبق دستور پزشک، معمولا یک بار در روز در هنگام خواب یا دو بار در روز (یک بار در صبح و یک بار در هنگام خواب) مصرف کنید. اگر دوبار در روز این دارو را مصرف میکنید و دوزها یکسان نیستند، بنابراین دو دوز بیشتر باید در هنگام خواب مصرف شوند.
دوز دارو بر اساس سن، وضعیت پزشکی، پاسخ به درمان و سایر داروهایی که ممکن است مصرف کنید تعیین میگردد. پزشک خود را در مورد تمام محصولاتی که استفاده میکنید (داروهای تجویزی، بدون نسخه و محصولات گیاهی) مطلع نمایید. برای کاهش خطر ابتلا به عوارض جانبی، پزشک ممکن است این دارو را با دوز کم شروع کند و به تدریج دوز شما را افزایش دهد. دستورالعملهای پزشک خود را با دقت دنبال کنید. در کودکان نیز دوز ممکن است بر اساس سن و جنسیت آنها باشد.
دوز و دفعات مصرف خود را از میزان تجویز شده افزایش ندهید. با این کار وضعیت شما سریعتر بهبود نخواهد یافت و خطر ابتلا به عوارض جانبی شما افزایش خواهد یافت. این دارو را بهطور مرتب مصرف کنید تا بیشترین بهره را از آن ببرید. به منظور کمک برای یادآوری، هر روز آن را در همان زمان (ها) مصرف کنید.
مهم است که مصرف این دارو را ادامه دهید حتی اگر احساس خوبی داشته باشید. مصرف دارو را بدون مشورت با پزشک خود متوقف نکنید. در صورت توقف ناگهانی مصرف دارو، بعضی از شرایط ممکن است بدتر شوند. همچنین ممکن است نشانههایی مانند نوسانات خلقی، سردرد، خستگی، تغییرات خواب و احساسات کوتاه مانند شوک الکتریکی را تجربه کنید. برای جلوگیری از این علائم زمانی که قصد توقف درمان با این دارو را داشته باشید، پزشک شما ممکن است به تدریج میزان دوز شما را کاهش دهد. برای جزئیات بیشتر با پزشک و یا مسئول داروخانه مشورت کنید. هر بار علائم جدید یا بدترشدن علائم موجود را گزارش دهید.
ممکن است چندین هفته طول بکشد تا متوجه فواید کامل این دارو شوید.
اگر وضعیت شما بهبود نیافت و یا بدتر شد، به پزشک خود اطلاع دهید.
عوراض جانبی
داروهای ضدافسردگی برای درمان انواع شرایط، از جمله افسردگی و سایر اختلالات روحی / روانی استفاده میشوند. این داروها میتوانند به جلوگیری از افکار / اقدامات خودکشی کمک کنند و سایر فواید مهم را به ارمغان آورند. با این حال، مطالعات نشان دادهاند که تعداد کمی از افرادی (به ویژه افراد زیر ۲۵ سال) که داروهای ضدافسردگی را برای هر شرایطی مصرف میکنند، ممکن است افسردگی، علائم ذهنی/روانی و یا افکار / اقدامات خودکشی را تجربه کنند. بنابراین، بسیار مهم است که با پزشک درباره خطرات و مزایای داروهای ضدافسردگی (مخصوصا برای افراد زیر ۲۵ سال) صحبت کنید، حتی اگر درمان برای بیماری ذهنی / روانی نباشد.
اگر متوجه افسردگی / سایر شرایط روانپزشکی، تغییرات رفتاری غیرمعمول (از جمله افکار / اقدامات احتمالی خودکشی) یا سایر تغییرات روحی / روانی (از جمله اضطراب جدید / اضطراب، حملات هراس، خواب کم، تحریک پذیری، عصبانیت / خشمگینی، اعمال بدون فکر و بدون انگیزه، بیحوصلگی شدید، گفتار بسیار سریع) شدید فورا به پزشک مراجعه کنید. مراقب این علائم باشید به ویژه هنگامی که داروی ضد افسردگی جدیدی را شروع میکنید و یا زمانی که دوز دارو تغییر میکند.
با مصرف این دارو تهوع، خواب آلودگی، سرگیجه، احساس سبکی سر، از دست دادن اشتها، ضعف، خشکی دهان، عرق کردن، تاری دید و خمیازه میتواند رخ دهد. اگر هر کدام از این موارد ادامه پیدا کرد یا بدتر شد، فورا به پزشک یا داروساز خود اطلاع دهید.
به یاد داشته باشید که پزشک بدین دلیل این دارو را برای شما تجویز کرده است که نفع آن را برای شما بیشتر از خطر عوارض جانبی آن در نظر گرفته است. بسیاری از افرادی که از این دارو استفاده میکنند، عوارض جانبی جدی ندارند. در صورت وجود اختلالات جدی، از جمله: کبودی/خونریزی آسان، لرز، کاهش میل /توانایی جنسی، به پزشک اطلاع دهید. در صورت وجود هر گونه عوارض جانبی جدی، از جمله: مدفوع سیاه، استفراغ شبیه پودر قهوه، درد / تورم / قرمزی چشم، گشاد شدن مردمکهای چشم، تغییرات بینایی (مانند دیدن رنگین کمان در اطراف چراغها در شب) فورا باید تحت مراقبتهای پزشکی قرار گیرید.
این دارو ممکن است سروتونین را افزایش دهد و به ندرت یک بیماری بسیار جدی به نام سندرم / سمیت سروتونین ایجاد میکند. اگر داروهای دیگری نیز مصرف کنید که سروتونین را افزایش میدهند، خطر سندرم سروتونین افزایش مییابد، بنابراین پزشک یا داروساز خود را در مورد تمام داروهایی که مصرف میکنید مطلع نمایید (به بخش تداخلات دارویی نیز مراجعه کنید).
اگر متوجه برخی از نشانههای زیر شدید فورا باید تحت مراقبتهای پزشکی قرار گیرید: ضربان قلب سریع، توهم، عدم هماهنگی، سرگیجه شدید، تهوع / استفراغ / اسهال شدید، کشش ناگهانی عضلات، تب بدون دلیل، آشفتگی / بی حوصلگی ناگهانی.
به ندرت مردان ممکن است نعوظ دردناک یا طولانی به مدت ۴ ساعت و یا بیشتر تجربه کنند. در صورت بروز این اتفاق، مصرف این دارو را متوقف کنید و فورا به پزشک مراجعه کنید در غیر این صورت مشکلات دائمی ایجاد میشوند.
واکنش آلرژیک بسیار جدی به این دارو نادر است. با این حال، اگر متوجه بروز علائم واکنش شدید آلرژیک شدید، از جمله: بثورات، خارش / تورم (به ویژه در صورت / زبان / گلو)، سرگیجه شدید و مشکل تنفسی، فوراً به پزشک مراجعه کنید.
اگر متوجه عارضه دیگری شدید که در بالا ذکر نشده است، با پزشک یا داروساز خود تماس بگیرید.
موارد احتیاط
قبل از مصرف فلووکسامین، اگر به این دارو حساسیت دارید؛ یا اگر آلرژی دیگری دارید، با پزشک یا داروساز خود مطرح کنید. این محصول ممکن است حاوی مواد غیرفعالی باشد که میتوانند واکنشهای آلرژیک و مشکلات دیگر ایجاد کنند. برای اطلاعات بیشتر با داروساز خود صحبت کنید.
قبل از استفاده از این دارو، پزشک یا داروساز را از سابقه پزشکی خود مطلع نمایید، به خصوص سوابقی همچون: سابقه شخصی یا خانوادگی اختلال افسردگی دوقطبی یا مانیک، سابقه شخصی یا خانوادگی تلاشهای خودکشی، مشکلات کبدی، تشنج، سدیم کم در خون، زخم معده / خونریزی روده (بیماری زخم معده) یا مشکلات خونریزی، سابقه خانوادگی یا شخصی گلوکوم (نوع زاویه بسته).
این دارو ممکن است باعث ایجاد سرگیجه یا خوابآلودگی شود یا بینایی شما را مختل کند. مصرف الکل یا ماری جوانا میتواند موجب سرگیجه یا خواب آلودگی بیشتر شود. لذا ضمن درمان از رانندگی، استفاده از ماشین آلات یا انجام هر کاری که نیاز به هوشیاری و یا بینایی دارد تا زمانی که بتوانید چنین کارهایی را با خیال راحت انجام دهید، خودداری کنید. از مصرف نوشیدنیهای الکلی پرهیز کنید.
فلووکسامین ممکن است بر ریتم قلب (طولانی شدن QT) تاثیر بگذارد. QT طولانی به ندرت می تواند موجب ضربان قلب سریع / نامنظم (به ندرت کشنده) و سایر علائم (مانند سرگیجه شدید، کمردرد) شود که نیازمند توجه فوری پزشکی هستند. خطر ابتلا به QT طولانی در صورت داشتن شرایط خاص پزشکی یا مصرف دیگر داروهایی که می توانند QT را طولانی کنند، ممکن است افزایش یابد. قبل از استفاده از فلووکسامین، پزشک یا داروساز خود را در مورد تمام داروهایی که مصرف می کنید مطلع نمایید و در صورت داشتن موارد زیر مسئله را با پزشک در میان بگذارید: برخی مشکلات قلبی (نارسایی قلبی، ضربان قلب آرام، طولانی بودنQT در EKG)، سابقه خانوادگی مشکلات قلبی خاص (QT طولانی در EKG، مرگ ناگهانی قلبی).
سطح پایین پتاسیم یا منیزیم در خون نیز ممکن است خطر ابتلا به QT طولانی را افزایش دهد. این خطر ممکن است در صورت استفاده از داروهای خاص (مانند دیورتیکها / قرصهای آب) یا داشتن شرایطی از قبیل عرق شدید، اسهال یا استفراغ، افزایش یابد. با پزشک خود در مورد استفاده بی خطر از فلووکسامین صحبت کنید.
قبل از انجام عمل جراحی پزشک یا دندانپزشک را در مورد تمام داروهایی که استفاده میکنید (از جمله داروهای تجویزی داروهای بدون نسخه و محصولات گیاهی) مطلع نمایید.
سالمندان ممکن است نسبت به عوارض جانبی این دارو حساس تر باشند، به خصوص خونریزی، از دست دادن هماهنگی بدن و طولانی شدن فاصله QT. سالمندان بیشتر احتمال دارد که دچار یک نوع عدم تعادل نمک (هیپوناترمی) شوند، به خصوص اگر قرص های آب (دیورتیک ها) نیز مصرف کنند. از دست دادن هماهنگی می تواند خطر سقوط را افزایش دهد.
کودکان ممکن است نسبت به عوارض جانبی این دارو، به خصوص از دست دادن اشتها و کاهش وزن حساس تر باشند. نظارت بر وزن و قد در کودکانی که از این دارو مصرف می کنند، حائز اهمیت است.
این دارو در دوران بارداری توصیه نمی شود. زیرا ممکن است به جنین آسیب برساند و نوزادان متولد شده از مادرانی که طی سه ماهه سوم بارداری از این دارو مصرف کرده اند، ممکن است علائمی از قبیل مشکلات تغذیه / تنفس، تشنج، اختلالات عضلانی یا گریه دائمی داشته باشند. با این حال، از آنجا که مشکلات روحی / روانی درمان نشده (مانند افسردگی، حمله هراس، اختلال وسواس فکری و اضطراب) می تواند به مادر باردار و جنین آسیب برساند، مصرف این دارو را متوقف نکنید، مگر اینکه پزشک دستور دهد. در عوض، از پزشک بخواهید داروی مناسب برای شما را تجویز کند. اگر در حال برنامه ریزی برای بارداری هستید، باردار شده اید یا فکر می کنید که ممکن است باردار شوید، به پزشک خود اطلاع دهید.
این دارو به شیر مادر منتقل می شود. قبل از شیردهی با پزشک خود مشورت کنید.
تداخلات دارویی
تداخلات دارویی ممکن است چگونگی عملکرد داروهای شما را تغییر دهند یا خطر ابتلا به عوارض جدی را افزایش دهند. این مقاله شامل تمام تداخلات احتمالی دارویی نیست. فهرستی از تمام محصولاتی که استفاده میکنید (از جمله داروهای تجویزی / غیر تجویز و محصولات گیاهی) تهیه و آن را به پزشک و داروساز خود ارائه دهید. بدون تایید پزشک مصرف هیچ دارویی را شروع یا متوقف نکنید و یا دوز آنها را تغییر ندهید. برخی از محصولاتی که ممکن است با این دارو تداخل داشته باشند عبارتند از: داروهای دیگری که میتوانند خونریزی / کبودی ایجاد کنند (از جمله داروهای ضدانعقاد خون مانند کلوپیدوگرل، NSAID ها مانند ایبوپروفن، رقیق کنندههای خون مانند وارفارین).
آسپرین هنگامی که با این دارو مصرف شود، می تواند خطر خونریزی را افزایش دهد. با این حال، اگر پزشک به شما دستور داده است برای حمله قلبی یا پیشگیری از سکته (معمولا در دوزهای ۸۱ تا ۳۲۵ میلی گرم در روز) آسپرین مصرف کنید، باید مصرف آن را ادامه دهید مگر اینکه پزشک دستور دیگری بدهد. برای اطلاعات بیشتر با پزشک یا داروساز خود مشورت کنید.
بسیاری از داروها در کنار فلووکسامین ممکن است بر ریتم قلب (طولانی شدن QT) تاثیرگذار باشند شامل پیموزاید، تیوریدازین غیره. بنابراین قبل از استفاده از فلووکسامین، تمام داروهایی که در حال حاضر مصرف میکنید را به پزشک یا داروساز خود گزارش دهید.
این دارو میتواند حذف سایر داروها را از بدن شما تحت تاثیر قرار دهد، که ممکن است نحوه عملکرد آنها را نیز تغییر دهد. نمونههایی از چنین داروهایی شامل آلوسترون، کلوزاپین، متادون، ملاتونین، راملتئون، تاکرین، تیزانیدین، داروهای بنزدویازپین نظیر، آلپرازولام/دیازپام/تریازولام، برخی بتالاکرهای همچون متوپرولول/ پروپرانولول، داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای (TCA) نظیر امی پرامین و غیره میباشند.
مصرف مهارکنندههای MAO همراه با این دارو ممکن است موجب تداخل دارویی جدی (احتمالا کشنده) شود. از مصرف مهار کننده های MAO (ایزوکاربوکسازید، لینزولید، متیلن بلو، موکلوبماید، فنلزین، پروکاربازین، راساژیلین، سافینامید، سلژیلین، ترانیل سیپرومین) در طول درمان با این دارو اجتناب کنید. اکثر مهارکنندههای MAO نباید دو هفته قبل و بعد از درمان با این دارو مصرف شوند. زمان شروع یا توقف دارو را از پزشک خود بپرسید.
در صورت مصرف این دارو با داروهای دیگر که سبب افزایش سروتونین میشوند، خطر ابتلا به سندرم یا سمیت سروتونین افزایش مییابد. از جمله مواد مخدر خیابانی مانند MDMA / اکستازی، گل راعی، داروهای ضدافسردگی خاص (از جمله دیگر SSRI ها مانند پاروکستین / فلوکستین، SNRI ها مانند دولوکستین / ونلافاکسین)، تریپتوفان، و غیره. خطر ابتلا به سندرم /سمیت سروتونین ممکن است در هنگام شروع یا افزایش دوز این داروها بیشتر باشد.
این دارو میتواند اثرات کافئین را افزایش دهد. از نوشیدن مقادیر زیاد نوشیدنیهای حاوی کافئین (قهوه، چای، کولا) یا مصرف مقادیر زیاد شکلات و یا مصرف داروهای بدون نسخه که حاوی کافئین هستند خودداری نمایید.
در صورتی که از سایر محصولاتی که موجب خواب آلودگی میشوند مصرف میکنید، مانند الکل، ماری جوانا، آنتی هیستامین ها (مانند سیتریزین، دیفن هیدرامین)، داروهای خوابآور یا اضطراب (مانند آلپرازولام، دیازپام، زولپیدم)، شل کنندههای عضلانی و داروهای ضد درد (مانند کدئین) با پزشک خود مطرح کنید.
برچسب روی تمام داروهای خود (مانند داروهای آلرژی، سرفه و سرماخوردگی) را بررسی کنید زیرا ممکن است حاوی مواد تشکیل دهندهای باشند که موجب خواب آلودگی میشوند. در مورد استفاده بی خطر از این محصولات با پزشک خود مشورت کنید.
مصرف سیگار باعث کاهش سطوح این دارو در خون می شود. اگر سیگار میکشید یا اگر اخیرا سیگار کشیدن را متوقف کردهاید، با پزشک خود در میان بگذارید.
این دارو ممکن است با برخی از آزمایشات پزشکی/ آزمایشگاهی (از جمله اسکن مغزی برای بیماری پارکینسون) تداخل داشته باشد و احتمالا باعث نتایج کاذب خواهد شد. اطمینان حاصل کنید که پرسنل آزمایشگاهی و تمام پزشکان شما می دانند که از این دارو استفاده میکنید.
مصرف دوز بالا یا اوردوز
در صورتی که دوز بالایی مصرف گردد با مرکز مسمومیت یا اورژانس تماس گیرید. در تهران میتوان با مرکز مسمومیت با شماره تلفن ۱۴۹۰ تماس بگیرید. ساکنان دیگر شهرها میتوانند با مرکز کنترل مسمومیت استانی یا اورژانس ۱۱۵ تماس بگیرند.
نکتههای مهم
فلووکسامین را به بقیه افراد جهت مصرف ندهید. این برخلاف قانون است. تست های آزمایشگاهی و یا پزشکی ممکن است به صورت دورهای برای نشان دادن پیشرفت شما و یا کنترل عوارض جانبی انجام شود. برای جزئیات بیشتر با پزشک خود مشورت کنید.
نتایج بررسیهای پژوهشگران نشان داده است که خوابیدن افراد بلافاصله پس از وقوع یک حادثه دلخراش، موجب تقویت و حفظ بیشتر آن حادثه در مغز میشود. آنان توصیه کردهاند که هرگز بلافاصله پس از یک حادثه دلخراش نخوابید.
محققان دانشگاه ماساچوست آمهرست برای اولین بار پیشنهاد دادند که پاسخ احساسی افراد پس از یک حادثه دلخراش، در صورتی که فرد بیدار بماند تا حد قابل توجهی کاهش مییابد. در عوض زمانی که پس از وقوع رویداد ناگوار، افراد بخوابند، خاطرات این حادثه در مغز تقویت و تثبیت میشود.
در حقیقت، این دانشمندان نشان دادند که خواب، خاطرات غمانگیز و دلخراش را تثبیت و احساسات منفی را تقویت میکند. بنابراین بهتر است پس از چنین وقایعی فرد بیدار بماند.
به گفته نورولوژیستها، این حالت میتواند یک ریشه اجدادی داشته باشد، بهطوری که انسانها با حفظ احساسات منفی و خاطرات مربوط به موقعیتهای ناخوشایند و یا خطرناک، از وقوع موقیعتهای مشابه در آینده برای خود و برای فرزندانشان جلوگیری میکردند.
این محققان در این خصوص توضیح دادند: اگر چیز ناخوشایندی مثل یک تصادف را ببینی و بعد از تو خواسته شود که عکسی از صحنه همان تصادف را ببینی، پاسخ احساسی در صورتی که بلافاصله پس از تصادف نخوابیده باشی تا حد قابلتوجهی نسبت به زمانی که خوابیده باشی کاهش مییابد.
این محققان به منظور دستیابی به این نتایج، آزمایشی را بر روی ۶۸ زن و ۳۸ مرد سالم بین ۱۸ تا ۳۰ سال انجام دادند.
در مرحله اول این آزمایش، به داوطلبان روی نمایشگر رایانه یک سری تصاویر غمانگیز یا شاد نشان داده شد. هر یک از شرکت کنندگان باید واکنش خود را با مقیاس ۱ تا ۹ نشان میدادند و تصاویر را با ویژگیهایی چون خنثی، منفی و مثبت مشخص میکردند.
۱۲ ساعت بعد، داوطلبان ترکیبی از تصاویر قبلی و یک سری جدید را دیدند.
در این مرحله باید تصاویر قدیمی را از تصاویر جدید تشخیص و سپس آنها را مورد ارزیابی قرار میدادند.
۸۵ درصد از بزرگسالان حداقل یک کابوس در سال دارند، اما اگر این کابوسها مرتب تکرار شوند، نشان دهنده این است که فرد در طی روز با مشکلات روحی و احساسات منفی بسیاری درگیر است.
گروهی از شرکت کنندگان قبل از ورود به مرحله دوم خوابیدند و گروهی دیگر بیدار ماندند. به این ترتیب، دانشمندان دریافتند که خواب، اثرات قابلتوجهی در خاطرات شرکت کنندگان و احساسات ناشی از این خاطرات برجای گذاشت.
افراد فکر میکنند خوابیدن میتواند تاثیرات منفی مربوط به یک حادثه دلخراش را کاهش دهد، ولی محققان دقیقاً عکس این حالت را نشان داند.
کمک کابوس به مغز در پردازش احساسات منفی، دو محقق دریافتند که دیدن کابوس می تواند به مغز در پردازش احساسات منفی کمک کند.
سالها است که نورولوژیستها و روانشناسان به دنبال علت خوابهای ترسناک و کابوسها بودهاند. اکنون این دو محقق از دانشگاه یشیوا در آمریکا دریافتند که کابوس دیدن بخشی از سیستمی است که مغز با آن احساسات را پردازش میکند.
تنظیم احساسات میتواند عملکرد اولیه خواب REM باشد. خواب REM مرحلهای است که در آن، بخش اعظم رویاها را کابوسها تشکیل میدهند. به گفته این دانشمندان رویاهای بد، هیچ چیز عجیبی نیستند.
بیشتر رویاها مربوط به شادیها نیستند و میتوان گفت که کابوس همان رویای پیش فرض است.
مغز با این روش به پردازش احساسات منفی میپردازد.
رویاها و در کل خواب REM میتواند در پردازش خاطرات ترسناک به روشی که مغز در آنها غرق نشود مفید باشند. این عملکردی است که در هر فرد و بر اساس قدرتی که در واکنش نشان دادن به تحریکات محیطی دارد متفاوت است.
مطالعات نشان میدهد که در طی خواب عمیق، فعالیت برخی از مناطق مغز از جمله دستگاه لیمبیک که احساسات و حافظه را تنظیم میکند، بهطور چشمگیری افزایش مییابد. این در حالی است که کابوسها در فردی که میخوابد و در خواب دچار ترس میشود، فرایند عادی پردازش احساسات را قطع میکند.
به اعتقاد بسیاری از افراد، کابوس پدیده ای موقتی است که با استرس ارتباط دارد. ۸۵ درصد از بزرگسالان حداقل یک کابوس در سال دارند، اما اگر این کابوسها مرتب تکرار شوند، نشاندهنده این است که فرد در طی روز با مشکلات روحی و احساسات منفی بسیاری درگیر است.
در تحقیق جدیدی چهار گونۀ ژنتیکی کشف شده است که فارغ از عوامل محیطی، میتوانند خطر مرگ از طریق خودکشی را بالا ببرند. همچنین این تحقیق صدها ژن دیگر را شناسایی کرده است که تحلیلهای بیشتری لازم دارند، با این حال این ژنها نیز میتوانند احتمال مرگ افراد با خودکشی را افزایش دهند.
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت WHO، در هر سال حدود هشتصد هزار مرگ و میر به دلیل خودکشی وجود دارد.
در میان افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله، خودکشی دومین علّت مرگ در سراسر جهان است.
در ایالات متحده، در هر سال تقریباً ۴۵۰۰۰ نفر از طریق خودکشی جان خود را از دست میدهند، و خودکشی دهمین عامل مرگ و میر در میان انسانها در تمام سنین است.
با این وجود، مردان سفیدپوست میانسال بیشترین خطر مرگ از طریق خودکشی را دارند.
گرچه محیط بر وقوع خودکشی اثر دارد، اما برخی مطالعات نشان دادهاند که عوامل ژنتیکی نیز در خودکشی نقش کلیدی ایفا میکنند. در واقع، مطالعات قدیمیتر وراثتی بودن خودکشی را تا ۵۰ درصد برآورد کردهاند.
تحقیق جدیدی که در ژورنال مولکولار سایکایتری به چاپ رسیده است، از تکنیکهای توالی یابی ژنوم مدرن به منظور یافتن عوامل ژنتیکی خاصی که میتوانند خطر دست زدن به خودکشی را در افراد بالا ببرند استفاده کرده است.
دکتر داگلاس گری، پروفسور روانپزشکی در بخش سلامت دانشگاه یوتا نویسندۀ اول این مقاله است.
او محرک و انگیزۀ این مطالعه را شرح میدهد: «مطالعات قبلی در مورد خانوادهها و دوقلوها به ما نشان دادند که میان عوامل ژنتیکی و خطر دست زدن به خودکشی رابطه وجود دارد. ژنها مانند نقشۀ راه هستند، اولین قدم یافتن ژنهایی است که خطر را افزایش میدهند. شناسایی این ژنهای خاص میتوانند منجر به یافتن درمانهای جدید برای افرادی باشند که به آن درمانها نیاز دارند.»
چهار مؤلفۀ ژنتیکی و ۲۰۷ نوع ژن یافت شده است
برای شناسایی این ژنها، دکتر گری و همکارانش، ۴۳ خانوادهای را که بیشتر در معرض خطر دست زدن به خودکشی بودند را مورد بررسی قرار دادهاند.
محققان با تمرکز بر این «گروه به لحاظ ژنتیگی همگن» اثرات عوامل محیطی، همچون استرس ناشی از طلاق، بیکاری یا از دست دادن فردی که به او علاقه دارند یا دسترسی آسان به وسایلی که با آن به زندگی خود پایان بدهند مثل اسلحۀ گرم، را کاهش دادهاند.
پروفسور هیلاری کوهن، روانپزشک در بخش سلامت دانشگاه یوتا و نویسندۀ اول این مقاله در مورد روشهای استفاده شده در این پژوهش شرح میدهد: «ما یا جستجوی در دسترسترین تغییرات ژنتیکی که میتوانست بر روی ساختار عملکرد ژن اثر بگذارد کار را شروع کردیم.»
محققان موارد خودکشی را در میان وابستگان بسیار دور از ۴۳ خانواده را مورد بررسی قرار دادند. به گفتۀ دکتر کوهن: «ما خانوادههای بسیار گستردۀ پرخطر را مانند ذرهبینی برای دادن ژنهای مناسبی که احتمال خطر خودکشی را بالا میبرند مورد بررسی قرار دادیم.»
به طور کلی، دکتر گری و گروه تحقیقاتی او در دانشگاه یوتا، مؤلفههای ژنتیکی را در بیش از ۱۳۰۰ نمونۀ DNA از افرادی که با خودکشی جان خود را از دست دادهاند بررسی کردند. محققان نتایج DNA را با بانک اطلاعات جمعیت در دانشگاه یوتا مرتبط کردند، این بانک اطلاعاتی اطلاعات تبارشناسی ژنتیکی و سوابق پزشکی هشت میلیون نفر را دارد.
تحلیلها نشان میدهند که تغییرات خاص در چهار نوع ژن ممکن است احتمال ارتکاب به خودکشی را افزایش دهد، این چهار نوع ژن عبارتند از: SP110, AGBL2, SUCLA2, APH1B.
همچنین، محققان ۲۰۷ نوع ژن دیگر را نیز شناسایی کردهاند که ممکن است بر روی خطر ارتکاب به خودکشی تأثیر داشته باشند و این یافتهها نیاز به بررسیهای بیشتری دارند.
مطالعات پیشین ۱۸ نوع ژن را با خودکشی و ۱۵ نوع ژن را با التهاب مجاری و بافتهای بدن مرتبط دانستهاند، به علاوه این یافتهها فرضیۀ ارتباط التهاب با سلامت روانی را نیز تقویت میکنند.
روی هم رفته نویسندگان این مقاله میگویند: «تحقیق فعلی، چندین شواهد قانعکننده ارائه کرده است.»
نقاط قوت و ضعف پژوهش
نویسندگان این مقاله علی رغم یافتههای مهم و معنادار، به محدودیتهای این تحقیق نیز اشاره کردهاند. برای نمونه، بیشترین موارد خودکشی افراد ساکن شمال اروپا بودند که این موجب محدودشدن نتایج میشود.
همچنین محققان به سوابق پزشکی سلامت روان هر یک از افراد دسترسی نداشتند. تشخیص پتانسیل مشکل سلامت روانی که محققان از آن آگاهی نداشتند میتوانست روی نتایج تأثیر بگذارد.
پروفسور کوهن اشاره میکند که همانند هر وضعیت انسانی پیچیده، هنوز عوامل محیطی بسیاری میتوانند خطرات ژنتیکی را تغییر دهند و تعدیل کنند.
با سلام، مشکل بزرگ من کمبود اعتماد به نفس و خجالتی بودنه منه. بنده در زمینه تحصیلی خیلی موفق بودم و یک رشته خوب و دانشگاه خوب تحصیل کردم و با رتبه تک رقمی کارشناسی ارشد هم قبول شدم و معدل اول بودم اما به دلیل ضعف در اعتماد به نفس هنوز موفق نشدم که به سر کار بروم.از صحبت کردن با افراد بالاتر از خود می ترسم و ضربان قلبم شدید میشود و کلا حال بدی پیدا میکنم .لطفا من را راهنمایی بفرمایید.
با سلام، دوست عزیز:
با توجه به گفتههای شما منوط بر پیشرفت تحصیلی به نظر نمیآید که شما کمبود اعتمادبهنفس داشته باشید. در واقع مشکل از عزتنفس پایین شماست. لازم است تفاوت این دو را بدانید.
_ تفاوت کمبود اعتمادبه نفس و کمبود عزتنفس
اعتماد به نفس یعنی شما به تواناییها و استعدادهای خود در انجام کارها بطور موفقیتآمیز اعتماد وباور دارید. عزتنفس یعنی باور و اعتقادی که شما نسبت به ارزش و اهمیت خود دارید.
در واقع فردی که کمبود اعتمادبهنفس دارد اصولا قادر به کسب پیشرفت تحصیلی مانند شما نیست. پس شما باید به این نکته توجه کنید که باید روی تقویت عزتنفس خود و ارزش و اهمیت خودتان کار کنید. در زیر به چند نکته اساسی برای تقویت عزت نفس اشاره میکنم.
۱- با خود مهربان باشید و از جملههای مثبت راجع به خودتان استفاده کنید.
۲- هیچ وقت خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
۳- دنبال انحام دادن کارها به بهترین شکل و بیعیب و نقص نباشید.
۴- به خاطر اشتباهاتتان خودتان را ببخشید.
۵- هر روز ورزش کنید.
۶- روی چیزهایی که میتوانید در خود تغییر دهید تمرکز کنید.
۷- به خاطر موفقیت های کوچکتان به خودتان جایزه بدهید.
۸- به دیگران کمک کنید و با ملاحظه باشید.
۹- با افراد مثبت و حمایتگر معاشرت کنید.
با این راهکارها شما تا حد زیادی میتوانید عزتنفس خود را بالا ببرید. به شما پیشنهاد میدهم، هدف مشخصی را برای خودتان تعیین کنید و در راستای آن تلاش و برنامهریزی کنید، و برای رسیدن به آن مداومت داشته باشید.
در نظر داشته باشید گاهی اوقات تنها این روشها به تقویت عزتنفس نمیانجامد و لازم است ریشه کمبود عزتنفس پیدا شود. در این راستا، پیشنهاد میکنم که از متخصص روانشناس کمک بگیرید.
در اینباره دکتر فرحناز کیان ارثی میگویند
پارانوئید، پارانویا،یا روانگیسختگی پارانوئیددر تعریف عام آن، حالتی است که شخص در آن با اهمیت فوقالعاده و خارج از اندازهای که به سلامت جانی و مالی خود میدهد، خود را شکنجه میدهد. این گونه از افراد مدام در این فکر هستند که عواملی انسانی، طبیعی یا ماوراء طبیعی خودشان، دارایی و افراد خانوادهشان را تهدید میکنند و همه در فکر توطئه چینی بر ضد آنها هستند. مشخصهی این افراد شکاکیت و بیاعتمادی به همهی افراد است.
مسئولیت این احساسات از نظر آنها نه به عهدهی خود آنها بلکه بر دوش دیگران است. افراد اغلب متخاصم، تحریکپذیر و خشمگیناند. افرادی متعصب و جزم اندیش، کسانی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع میکنند، افرادی که به همسر خود سوءظن مرضی دارند و اشخاص بد عُنقی که اهل دعوا و مرافعهاند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند. افراد مبتلا به پارانوئیا همیشه منتظر آن هستند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند. آنها در بسیاری از اوقات بیهیچ توجیهی در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خود تردید میکنند. اغلب حسادت مرضی دارند و در وفاداری همسر یا شریک جنسی خود بی دلیل شک میکنند. اینگونه بیماران در واقع احساسات خودشان را برونریزی میکنند و دفاع مورد استفادهی آنها فرافکنی است، یعنی افکاری را که خود دارند و برایشان غیرقابل قبول است به دیگران نسبت میدهند.
بیماران مبتلا به این اختلال حالت عاطفی محدودی دارند و به نظر میرسد فاقد هر گونه احساس و هیجانی باشند. آنها از اینکه مستدل و عینی میاندیشند به خود میبالند، حال آنکه چنین نیست. اینها آدم های گرمی نیستند و قدرت و منزلت افراد آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
و به آن دقیقا توجه دارند و اگر کسی را ضعیف و بیمار بیابند یا ببینند که اختلال یا نقصی در وضع و حالش وجود دارد به وی با دیدهی تحقیر مینگرند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در موقعیتهای اجتماعی آدمهایی فعال و کارا بهنظر برسند حال آنکه اغلب دیگران را میترسانند یا افراد را به جان هم میاندازند.
در اینجا بهطور خلاصه به ملاکهای اختلال شخصیت پارانوئید اشاره خواهد شد:
فردی بدون دلیل کافی شک داشته باشد که دیگران دارند او را استثمار میکنند، به وی ضرر میرسانند یا سرش کلاه میگذارند.مشغولیت دائم ذهنیاش شکی اثبات نشده در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیانش باشد. بهدلیل ترسی ناموجه از اینکه اطلاعاتی را که به دیگران میدهد مغرضانه بر ضد خودش به کار ببرند، از اطمینان کردن به دیگران اکراه داشته باشد.
همیشه دلخور و ناخشنود باشد، یعنی اگر کسی توهین کرده باشد، صدمهای رسانده باشد یا بی احترامی کرده باشد هیچ وقت او را نبخشد. با کوچکترین چیزی احساس کند که به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شده است، حال آنکه دیگران چنین معنایی را در آن چیزها بهطور آشکار نیابند، فورا واکنشی خشمگینانه نشان دهد یا به مقابله بپردازد. مکررا و بدون هیچ دلیلی به وفاداری همسر یا شریک جنسیاش شک کند.
این تقریبا یک باور جهانی است که موسیقی میتواند باعث برانگیختن عواطف و احساسات شود. چرا ما با موسیقی حرکت میکنیم؟ موسیقی چگونه باعث برانگیختن احساسات ما میشود؟ آیا به این فکر کردهاید که تاثیر موسیقی بر انسان چیست؟
یادآوری اولین تاثیر موسیقی بر انسان است
گوش دادن به موسیقیای که در طول یک رویداد مهم زندگی مانند یک جشن خانوادگی و یا هرچیز دیگری که در سالهای گذشته پخش شده است میتواند یک حس خاص دلتنگی عمیقی را در شما به وجود بیاورد.
در واقع این احساسات به وجود آمده در موسیقی نیست بلکه در خاطراتی است که برای شما تداعی شدهاند.
میتوانید قدرت موسیقی را درفیلم کازابلانکا در جایی که ریک نواختن پیانو را ممنوع کرد چرا که گوش دادن به موسیقی غمانگیز برای او غیرقابل تحمل و سخت بود را مشاهده کنید.
همگامسازی حرکات با موسیقی
به عنوان انسان ما ظرفیت و توانایی لازم را برای همگامسازی جنبش و حرکات بدن با محرکهای ریتمیک خارجی داریم.
ریتم میتواند اثر مهمی روی تمامی حرکات بدن ما داشته باشد زیرا سیستم شنوایی دارای یک اتصال غنی به سیستمهای حرکتی در مغز بوده و این اتصلات باعث میشوند که با شنیدن بعضی موسیقیها بخواهیم برقصیم و بدنمان را به حرکت دربیاوریم.
به همین دلیل است که ما فکر میکنیم تماشای طبیعت به همراه موسیقی است.
صدای بلند و ناگهانی، به سرعت باعث برانگیختگی احساسات ما میشود. همچنین موسیقیهای آرامشبخش نیز کاهش دهندهی استرس و اضطراب هستند.
موسیقی بهعنوان زبان احساسات
موسیقی بهعنوان زبان احساسات شناخته شده است که با اجزاء و الگوهای متفاوت نشاندهندهی احساسات مختلف است.
موسیقی شیوهای مناسب برای افرادی است که نمیتوانند به راحتی احساساتشان را به زبان بیاورند. در واقع موسیقی توانایی تقلید احساسات را دارد.
الگوی زمانبندی موسیقی مانند معرفی، ساختوساز و بالا و پایین شدن احساسات را نشان میدهند.
بهعنوان مثال موسیقیهای غمانگیز بهطور طبیعی غم و اندوه را به انسان منتقل میکنند. زیرا دارای یک ساخت ناراحتکننده بوده و باعث ناراحتی ما میشوند.
انتقال هیجان از تاثیرات موسیقی بر روح و روان است
در مورد تاثیر موسیقی بر انسان انتقال هیجان به پدیدهای اشاره دارد که تصور میشود احساسات گاهی میتوانند حسهای مشابهی را ایجاد کنند.
مثلا افراد هنگام دیدن چیزهای ترسناک و یا شنیدن چیزهای غمانگیز صورتشان حالات مختلفی را به خود میگیرد.
یک تجربه موسیقی کامل، شامل تماشا و گوش دادن است. جنبههای بصری عملکرد به شدت بر تجارب ما از موسیقی اثر میگذارند.
استفاده از بیان چهره در موسیقی برای ارتباط معانی عاطفی موسیقی بسیار مهم است.
موسیقی میتواند به عنوان یک نوع کیک شنوایی باشد
روانشناس شناختی استیون پینکر (۱۹۹۷) موسیقی را به عنوان کیک شنوایی توصیف میکند. در این دیدگاه موسیقی یک سرگرمی و تفریح است که ما از طریق گوش دادن به آن احساساتمان را تحریک میکنیم.
البته باید بدانید که موسیقی قرص نیست که خوردن آن حالات ذهنی خاصی را تولید کند. با این حال شبیه به سایر فاکتورها مانند: غذا، روابط جنسی و پول، موسیقی نیز حس لذت و احساسات خوب را در ما افزایش دهد.
وقتی آهنگی به گوشمان میرسد دوست داریم بیوقفه تکرار شود و مدام به آن گوش کنیم تا به خوبی آن را درک کنیم.
پیشبینی موسیقی
در تاثیر موسیقی بر انسان آنچه باعث میشود موسیقی از لحاظ احساسی قوی باشد ایجاد انتظار است. تحقیقات نشان میدهند که پیشبینی یک عنصر کلیدی در فعال کردن احساسات و لذتها است.
تغییرات غیرمنتظره در ویژگیهای موسیقی شدت و سرعت یکی از ابزارهای اصلی است که توسط آن موسیقی باعث پاسخ قوی احساسی در شنوندگان میشود
با نشان دادن تفاوت بین رویدادهای واقعی و مورد انتظار شنوندگان پیشبینی این اتفاقها را کم میدانند و در نهایت باعث میشود که از لذت موسیقی کاسته شود.
احساس هیجان
معمولا موسیقی باعث میشود که به ما احساس گریه دست دهد. زیرا حسهایی مانند وحشت و تحسین و خیلی از حسهای دیگر را با موسیقی تجربه میکنیم.
این احساسها نوعی نگرانی از چیزهایی است که ذهنمان آن را ایجاد کرده است. همچنین ترس و وحشت یک حساسیت بزرگ است که با بیتوجهی به آن ممکن است در آن غرق شویم.
در پاسخ به این احساسات گفتهاند که ممکن است با گوش دادن به موسیقی تجربیات شاد و هیجانانگیزی را برای بهبود خود و جامعه داشته باشیم.