نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

بدبینی یا پارانوئیا چیست؟

در این‌باره دکتر فرحناز کیان ارثی می‌گویند
پارانوئید، پارانویا،یا روان‌گیسختگی پارانوئیددر تعریف عام آن، حالتی است که شخص در آن با اهمیت فوق‌العاده و خارج از اندازه‌ای که به سلامت جانی و مالی خود می‌دهد، خود را شکنجه می‌دهد. این گونه از افراد مدام در این فکر هستند که عواملی انسانی، طبیعی یا ماوراء طبیعی خودشان، دارایی و افراد خانواده‌شان را تهدید می‌کنند و همه در فکر توطئه چینی بر ضد آن‌ها هستند. مشخصه‌ی این افراد شکاکیت و بی‌اعتمادی به همه‌ی افراد است.

مسئولیت این احساسات از نظر آن‌ها نه به عهده‌ی خود آن‌ها بلکه بر دوش دیگران است. افراد اغلب متخاصم، تحریک‌پذیر و خشمگین‌اند. افرادی متعصب و جزم اندیش، کسانی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع می‌کنند، افرادی که به همسر خود سوء‌ظن مرضی دارند و اشخاص بد عُنقی که اهل دعوا و مرافعه‌اند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند. افراد مبتلا به پارانوئیا همیشه منتظر آن هستند که دیگران به طریقی آن‌ها را استثمار کنند یا به آن‌ها ضرر برسانند. آن‌ها در بسیاری از اوقات بی‌هیچ توجیهی در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خود تردید می‌کنند. اغلب حسادت مرضی دارند و در وفاداری همسر یا شریک جنسی خود بی دلیل شک می‌کنند. این‌گونه بیماران در واقع احساسات خودشان را برون‌ریزی می‌کنند و دفاع مورد استفاده‌ی آن‌ها فرافکنی است، یعنی افکاری را که خود دارند و برای‌شان غیرقابل قبول است به دیگران نسبت می‌دهند.

بیماران مبتلا به این اختلال حالت عاطفی محدودی دارند و به نظر می‌رسد فاقد هر گونه احساس و هیجانی باشند. آن‌ها از اینکه مستدل و عینی می‌اندیشند به خود می‌بالند، حال آن‌که چنین نیست. این‌ها آدم های گرمی نیستند و قدرت و منزلت افراد آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

و به آن دقیقا توجه دارند و اگر کسی را ضعیف و بیمار بیابند یا ببینند که اختلال یا نقصی در وضع و حالش وجود دارد به وی با دیده‌ی تحقیر می‌نگرند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در موقعیت‌های اجتماعی آدم‌هایی فعال و کارا به‌نظر برسند حال آن‌که اغلب دیگران را می‌ترسانند یا افراد را به جان هم می‌اندازند.

در این‌جا به‌طور خلاصه به ملاک‌های اختلال شخصیت پارانوئید اشاره خواهد شد:
فردی بدون دلیل کافی شک داشته باشد که دیگران دارند او را استثمار می‌کنند، به وی ضرر می‌رسانند یا سرش کلاه می‌گذارند.مشغولیت دائم ذهنی‌اش شکی اثبات نشده در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیانش باشد. به‌دلیل ترسی ناموجه از این‌که اطلاعاتی را که به دیگران می‌دهد مغرضانه بر ضد خودش به کار ببرند، از اطمینان کردن به دیگران اکراه داشته باشد.

همیشه دلخور و ناخشنود باشد، یعنی اگر کسی توهین کرده باشد، صدمه‌ای رسانده باشد یا بی احترامی کرده باشد هیچ وقت او را نبخشد. با کوچک‌ترین چیزی احساس کند که به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شده است، حال آن‌که دیگران چنین معنایی را در آن چیزها به‌طور آشکار نیابند، فورا واکنشی خشمگینانه نشان دهد یا به مقابله بپردازد. مکررا و بدون هیچ دلیلی به وفاداری همسر یا شریک جنسی‌اش شک کند.

منبع: سایت ویکی‌روان


 

اشتراک‌‌گذاری:
0

دیدگاهتان را بنویسید

نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را وارد کنید بخش های مورد نیاز علامت گذاری شده اند