جنبههای احساسی غذا خوردن در بیماری کرون
بیماریها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, تغذیه سالم , فرناز اخباری
به گزارش سایت webmd.com
یکی از مواردی که افراد مبتلا به بیماری التهابی روده (IBD)، که شامل بیماری کرون میشود، و از پزشک خود میپرسند این است که «چه چیزی بخورم؟» در گذشته، پزشکان میگفتند: «رژیم غذایی مهم نیست.» این ممکن است برای برخی از افراد مفید باشد، اما آسیب زیادی به سلامتی من وارد کرد.
هنگامی که بیماری کرون تشخیص داده شد، فقط با خوردن چند غذا علائم من تحریک میشد، اما این علائم را نادیده گرفتم. با گذشت زمان، نسبت به غذای بیشتری واکنش نشان دادم تا جایی که احساس درد معده، خستگی، تهوع و ناسازگاری روده به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روزه داشتم. حتی با وجود تمام داروهایی که مصرف میکردم، من احساس بدی داشتم. آنقدر ضعیف شدم که ۳ ماهه در بیمارستان سیاتل بستری شدم.
در آن زمان تصمیم گرفتم بیشتر به روشهای رعایت رژیم غذایی بپردازم. این روزها، اطلاعات زیادی در مورد نحوه غذا خوردن وجود دارد پالئو، کتو، گیاهی، بدون گلوتن، لیست رژیمهای دیگر همچنان ادامه دارد.
من در مورد نحوه غذا خوردنم در رسانههای اجتماعی مطالب زیادی به اشتراک میگذارم، بنابراین از این فضا برای بحث در مورد مواردی مانند جنبههای ذهنی و احساسی اصلاح رژیم غذایی من که به راحتی در اینترنت یافت نمیشود استفاده خواهم کرد.
اول؛ من تنها کسی در خانواده بودم که نیاز به تغییرات اساسی داشت، بنابراین مجبور شدم آشپزی را برای خودم یاد بگیرم. همچنین برای اجتناب از مواد موجود در غذا که نمیدانم، به رستورانها نرفتم.
درست کردن بیشتر وعدههای غذایی از ابتدا زمان طولانی نیاز دارد و برای تازه کاری مثل من بیشتر لحظهها را در آشپزخانه میگذرانم. مدت زیادی طول کشید تا غذایی درست کنم که از آن لذت ببرم. من از محروم شدن از غذایی که دوست داشتم و نمیخوردم غصه میخوردم و از سخت درست شدن غذاها خسته میشدم. هنگام بیماری آشپزی کردن از ابتدا انرژی زیادی از من میگیرد. لحظات زیادی وجود داشت که من دم گاز گریه میکردم.
خوردن وعدههای غذایی به تنهایی برایم بسیار منزوی بود. غذا یک تجربه مهم اجتماعی است. من بسیاری از رفت و آمدهای خود را با دوستانم لغو کردم زیرا نمیخواستم ظاهری عجیب داشته باشم که چیزی نمیخورم.
و به ویژه عربها از نظر عشق و مهماننوازی خود از طریق غذا معروف هستند. غذاهای خاورمیانه/شمال آفریقا یکی از غذاهای مورد علاقه من است، اما متأسفانه بسیاری از غذاها حاوی موادی هستند که وقتی بیمار هستم نمیتوانم آن را تحمل کنم.
در هرجمعی که میرفتم غذای خود را میبردم، که در فرهنگ من بسیار بیادبانه تلقی میشود. این حالت زمانی بدتر میشد که بزرگان فامیل سعی کردند من را وادار کنند تا از غذاهای آنها بخورم.
همچنین مردم مصر هنگام میزبانی به مردم علاقهمند هستند، بنابراین من خیلی از آنها شنیدم که «چیزی نمیشود این غذا را بخورید.»
من چندین بار در برخی از مراسم از خوردن آن غذاها امتناع کردم، که باعث شد احساس بدی داشته باشم زیرا متوجه شدم که آنها میخواهند مرا کمک کنند. اکثر عمههای من به این حالت عادت کردند و خوشحال بودند که وضعیت سلامتی من رو به بهبودی است، اما زوجی بودند که مرا انتقاد کردند.
آنقدر برایم ناراحت کننده بود که دیگر به هیچ یک از مجالس آنها نرفتم. خوشبختانه برخی از دوستان از همان روز اول از من حمایت کردند، اما هنوز برایم سخت بود که احساس کنم که یک طردشده نیستم.
با وجود اینها، همچنان به شیوهای که برای سلامتی من بهترین بود و به خاطر آن بهبود یافتم ادامه میدهم. من انواع غذاها را تحمل میکنم و میتوانم در مکانهایی که با محدودیتهای من سازگار است غذا بخورم.
برای هرکسی که برای حفظ رژیم سالم تلاش میکند، در راه خود ثابت قدم بماند. این یک مرحله سخت نظر جسمی و احساسی است و برای همه به یک اندازه مناسب نیست. بدانید که چه چیزی برای شما مفید است، ثابت قدم باشید و با افراد حامی در ارتباط باشید شما این را دارید!
منبع: webmd.com