پروتئین در حال حاضر جزوه مواد مغذی محسوب میشود. تحقیقات نشان میدهد که داشتن پروتئین کافی در هر وعده غذایی ممکن است به شما کمک کند تا با افزایش سن عضله را حفظ کنید. و شما مجبور نیستید در رژیم غذاییتان برای دریافت پروتئین گوشت مصرف کنید. در اینجا شش گزینه غنی از پروتئین وجود دارد که به شما معرفی میکنیم.
۱- بادام زمینی
بادام زمینی تازه بهعنوان بالاترین مغز پروتئینی است، با مصرف ۸ گرم بادام زمینی در یک وعده نیاز روزانهتان را دریافت میکنید. بادام زمینی غیر از اینکه از نظر پروتئین غنی باشد از نظر فیبر هم غنی است.
بهتر است بهجای تنقلات در رژیم غذایی جایی برای بادام زمینی در رژیم غذایی خود قرار دهید. اگرچه همه آجیلها منبع خوبی از پروتئین هستند، اما بادام زمینی مقرون به صرفهترین دسته است.
۲- شیر سویا
شیر بادام ممکن است در حال حاضر محبوب باشد، اما در واقع پروتئین آن بسیار کم است، فقط حدود یک گرم در لیوان. شیر سویا تنها شیر غیرلبنی است که بهطور طبیعی منبع خوبی از پروتئین است، همان مقدار که شیر گاو معمولی در هر فنجان پروتئین دارد شیر سویا هم به همان مقدار دارای پروتئین است.
۳- عدس
نصف فنجان عدس پخته شده معادل ۱۲ گرم پروتئین دارد، به اندازه دو اونس گوشت گاو پروتئین! عدس قرمز مقدار کمتری دارد اما هنوز منبع خوبی محسوب میشود. همچنین سرشار از فیبر است. و اگر سعی در انتخاب غذای دوستدار محیط زیست دارید، بدانید که عدس یک محصول بسیار پایدار است، زیرا برای رشد به آب کمی احتیاج دارد.
۴- کینوا
دانه محبوب گیاهخواری است. زیرا بر خلاف بیشتر غذاهای گیاهی، یک پروتئین کامل است. و تمام اسیدهای آمینه مورد نیاز بدن را دارا است و یک فنجان کینوا پخته شده دارای هشت گرم پروتئین (تقریباً مشابه همان دو برش بوقلمون خوراکی) و فاقد گلوتن است. عطر و طعم آن کمی مغزدار است و شما آن را مانند برنج در آب (یا آبگوشت) میپزید.
۵- نخودفرنگی
نصف فنجان نخودفرنگی حاوی چهار گرم پروتئین است. در رژیم غذاییتان جایی برای نخودفرنگی باز کنید و از پروتئینش بهره ببرید.
۶- دانه کدو تنبل
یک چهارم فنجان دانه کدو تنبل پوسته شده حاوی هشت گرم پروتئین است. آنها همچنین آهن، چربی امگا ۳ و لیگنان دارند، که اینها مواد شیمیایی گیاهی طبیعی هستند که میتوانند به مبارزه با سرطان کمک کنند.
آیا تا بهحال به رژیم سمزدایی، پاکسازی بدن فکر کردید؟
با افزایش رژیمهای پاکسازی با عنوانهای لاغری، از دست دادن وزن، ریختن چربی شکم، از بین رفتن جوشها و افزایش باروری، بهتر است قبل از شروع آنرا خوب بشناسیم. قبل از اینکه چنگالمان را رها کنیم، افسانهها و واقعیات تمیز کننده عصاره را بدانیم.
پاکسازی با آبمیوه چیست؟
سمزدایی یا پاکسازی با آبمیوه رژیمهای مختلفی دارند، اما نیاز اصلی بیشتر آنها رژیم غذایی است که فقط شامل آب میوه یا سبزیجات است که در بعضی از آنها شیر و آجیل هم هست و این رژیمها به مدت یک روز تا چند هفته میباشد. کالری کل روزانهشان از برنامهای به برنامه دیگر متفاوت است، اما اکثر آنها بسیار کم از ۸۰۰ تا ۱۸۰۰ روزانه است. که بسیاری از برنامههای کاهش وزن ۱۶۰۰ کالری در روز یا پایین هستند.
پاکسازی و کاهش وزن
اکثر متخصصان به عنوان راهی برای کاهش وزن ناشتا آبمیوه خوردن را توصیه نمیکنند. اگر مایل به کاهش وزن هستید، کاهش شدید کالری میتواند سریعترین راه برای دیدن نتایج فوری باشد. اما وقتی غذای کمتری برای یک دوره طولانی از زمان میخورید، سوختوساز شما کاهش مییابد تا انرژی ذخیره شود. سپس، وقتی که شما به رژیم غذایی معمول خود باز میگردید، سوختوساز پایین شما ممکن است باعث شود که شما انرژی بیشتری ذخیره کنید، بنابراین به احتمال زیاد وزن کم شده دوباره برگردد سر جای خودش به هنگام خوردن همان مقدار کالری.
از طرف دیگر برخی افراد با خوردن آبمیوه برای از بین بردن عادتهای بد غذایی استفاده میکنند.
اگر از آن دسته افرادی میباشید که درگیر خوردن شیرینی زیاد و فستفود هستید با مصرف یک یا دو روز در هفته آبمیوه، از سموم آنها خلاص میشوید. و میتواند یک الگوی جدید در غذا خوردنمان باشد. اما این روش برای همه مفید نمیباشد. و برخی از افراد در نهایت احساس گرسنگی و بدخلقی بیشتری را فقط با خوردن آبمیوه احساس میکنند و به محض پایان رژیمبیش از حد به خوردن غذا میپردازند. راه حل طولانی مدت برای کاهش وزن چیست؟ ورزش منظم ترکیبی.
بیشتر آبمیوهها شامل یک مرحله سمزدایی دارند که در طی آن به رژیم غذایی دستور داده میشود فقط آبمیوه، آب یا چایهای گیاهی بنوشید تا بدن از سموم پاک شود. اما شواهد علمی کمی وجود دارد که نشان دهد رژیم با آبمیوه بدن را بهطور کامل سمزدایی یا بدن ما را از چربی تمیز کند. حقیقت این است که کبد، کلیهها و سیستم هضم ما به خوبی برای دفع مواد زائد بدن طراحی شدهاند – نیازی به پاکسازی بدن از طریق آبمیوه بهعنوان ٰرژیم غذایی نیست.
شما میتوانید برای کاهش وزن همه غذایتان را حذف نکنید فقط مقدارش را کم کنید و آبمیوه را در کنارش داشته باشید و از فوایدش بهره ببرید.
به نظر شما؛ آیا خوب نیست با خوردن یک غذای خاص به طرز جادویی از ما در برابر مشکلات ناخوشایندی که در اطرافمان شناور است محافظت شویم؟ (حتی با یک شکلات).
البته کار سادهای نیست. شستشوی دست بهترین دفاع در برابر برداشت ویروسها است، و خواب نیز یکی از اجزای مهم دفاع میباشد.
اما آنچه میخورید در توانایی شما در جلوگیری از سرماخوردگی و آنفولانزا نقش دارد. اگرچه فقط به یک یا دو ماده غذایی خلاصه نمیشود، اما مواد مغذی و سایر ترکیبات موجود در رژیم غذایی روزانه تاثیری در ضعیف یا قوی بودن ایمنی بدنمان دارند.
در اینجا برخی از عادات غذا خوردن وجود دارد که میتواند به شما در سالم ماندن کمک کند:
هر روز میوه و سبزیجات بخورید: موجب تولید ویتامینهای کلیدی در سیستمایمنی میشود. ویتامین C موجود در مواد غذایی مانند توتفرنگی، فلفل دلمهای، کلم بروکلی گوجهفرنگی و مرکبات، به عملکرد سلولهای سیستمایمنی بدن از جمله فاگوسیتها کمک میکند.
* فاگوسیتها؛ سلولهای در بدن هستند که ذرات خارجی یا سایر عوامل عفونی در بدن را بلعیده و نابود میکنند.
ویتامین A به حفظ بافت در دهان، روده و دستگاه تنفسی سالم کمک میکند و در سیبزمینیهای شیرین، اسفناج، هویج و طالبی یافت میشود. به یاد داشته باشید که خوردن میوه و یا سبزیجات واقعی بهتر از استفاده از مکملهای ویتامین است، زیرا به احتمال زیاد همه اجزای موجود در غذا برای ارائه حفاظت در تعامل هستند.
پروتئین دریافت کنید: دریافت کم پروتئین میتواند سیستمایمنی بدن شما را ضعیف کند. غذاهای غنی از پروتئین اسیدهای آمینه مورد نیاز شما برای ساخت پروتئینهای ضروری بدن از جمله آنتیبادیها را تأمین میکنند.
غذاهای حیوانی مثل گوشت گاو، مرغ و بوقلمون نیز شامل روی، معدنی است که بدن شما برای ساخت سلولهای T استفاده میکند (شما میتوانید روی( زینک) را در بادامزمینی و نخود نیز پیدا کنید).
غذاهای تخمیر شده: اینها غذاهایی هستند که بهطور طبیعی توسط باکتریها حفظ میشوند و برای «میکروبیوم( باکتریهای روده)» مفید هستند. این نام برای تریلیون باکتریهایی که در روده شما زندگی میکنند، جاییست که سلولهای زیادی درگیر در سیستمایمنی هستند. غذاهای تخمیر شده مانند ماست، کفیر، کلم ترش و کیمچی کمک میکنند.
وعدههای غذایی خود را طعمدار کنید: هر غذای گیاهی دارای ترکیبات منحصر به فرد خود است که باعث تقویت سلامتی ما میشوند. ادویهها مانند سیر، زنجبیل، پونه کوهی و زردچوبه در مورد تواناییهای جذاب این ادویهها بهعنوان ضدمیکروبی، ضدالتهابها و آنتی اکسیدانهای محافظ سلول مورد تحقیق قرار گرفتهاند. آنها با جادو درمان نمیشوند و ظاهر آنها به شکل قرص نیست. اما افزودن عطر و طعم به مواد غذایی با این مواد به این معنی است که سود شما بیشتر میشود.
اگر از آن دسته افراد هستید که مرتباً قندخونشان را کنترل میکنند، احتمالاً متوجه شدهاید که برخی غذاها، به ویژه غذاهای حاوی کربوهیدراتهای تصفیه شده بالا، موجب بالا رفتن قندخونتان شده است.
معتقدیم بعضی از غذاها حداقل در یک وعده کوچک میتوانند در یک رژیم غذایی متعادل و مناسب با دیابت جایی داشته باشند و این رو هم میدانیم که بعضی از غذاها برای قندخون خطرناک هستند.
برای کنترل قندخونتان شما را با پنج غذای که پرچمشان قرمز است و باید در مصرفشان مراقب باشید، آشنا میکنیم.
۱- پاستا
پاستا از آن دسته غذاها است که طرفدارن زیادی بهدنبال خودش دارد. اما بهدلیل کربوهیدراتهای تصفیه شده، پروتئین و چربی کم، در جدول قندخون نیز بدنام است.
و خبر خوب این است که شما برای حفظ قندخونتان لازم نیست که پاستا را بهطور کامل بگذارید کنار، فقط کافیست از خوردن مقادیر زیادی پاستا به یکباره خودداری کنید.
چون پاستا پروتئین و چربی کمی دارد برای جبران این قضیه در کنارش گوشت گاو یا بوقلمون یا مرغ و سبزیجاتی که نشاسته کمی دارند مانند کلمبروکلی اضافه کنید.
محدود کردن میزان مصرف پاستا و در کنارش اضافه کردن پروتئین و فیبر از میزان اثرات بد کربوهیدراتهاکاسته میشود.
همچنین، به انواع سسهایی که انتخاب میکنید، هم توجه داشته باشید، سسهایی که حاوی مقادیر زیادی چربیهای حیوانی اشباع شده است از مصرف آنها خودداری کنید.
و از سسهایی که از گیاهان تهیه شدهاند و دارای چربی اشباع نشده هستند استفاده کنید.
۲- آبنبات
خوردن قند مستقیم هنگام ابتلا به دیابت نوع ۲ موجب بالا رفتن گلوکز خون میشود و اکثر آبنباتها از نظر ارزش غذایی صفر هستند.
شما میتوانید به جای این که آبنبات بخورید میوههایی نظیر سیب، گلابی… بخورید یا اگر میخواهید تنقلات مصرف کنید بهترین انتخاب شکلات تلخ است که هم آنتیاکسیدان زیاد دارد و هم کمی چربی که اثرات بد شیرینی را کاهش میدهد.
۳- چیپس
این روزها در بازار انواع مختلفی از چیپسها وجود دارند. چیپسها از سیبزمینیهای بسیار فرآوریشده، نشاسته یا ذرت تهیه میشوند و سپس در روغنهایی که حاوی چربیهای ترانس هستند قرار داده میشوند. از چیپس خوردن اجتناب کنید یا با پروتئین بالا و فیبر بالا مصرف کنید.
۴- نوشابه
نوشابه هم مانند آبنبات، فواید غذاییاش صفر است و حتی اگر به دنبال رژیم غذایی سالم هستید، میتواند سطح قندخون سالم را مختل کند. نوشیدن نوشابه هنگام زندگی با دیابت مانند ریختن بنزین بر روی آتش است.
۵- برنج سفید
یکی دیگر از غذاهای بسیار نشاسته دارد، برنج سفید است که میتوان آن را در غذاهای مختلف و فرهنگهای مختلفی در سرتاسر جهان یافت که اجتناب از آن غیرممکن است. مسئله به ویژه در مورد برنج سفید این است که نوعی فرآوریشده از دانه است که اساساً از قسمتهای غنی از فیبر و پروتئین آن جدا شده است که در غیر این صورت گزینهای سالم است. و مشابه پاستاست و باید کم مصرف کرد و با غذاهای دیگر جفت کرد.
و همچنین توجه داشته باشید که همه برنجها مثل هم نیستند مانند برنج وحشی و برنج قهوهای که از فیبر بالاتری برخوردار هستند و به تثبیت قندخون هم کمک میکنند و حاوی چندین ماده مغذی با ارزش هستند که باید در رژیم متعادل جایگاهی برایشان بگذاریم.
اکثریت مردم فکر میکنند غذاهای حاوی کلسترول مانند تخممرغ یا میگو موجب بدتر شدن کلسترول میشوند. اما واقعاً اینگونه نیست. در واقع کلسترول موجود در مواد غذایی مشکلساز نیست. بیشتر کلسترول موجود در بدن ما، در خود بدن ساخته میشود و از رژیم غذایی جذب نمیشوند. بنابراین؛ با اجتناب از غذاهایی که بهطور طبیعی حاوی کلسترول هستند، کلسترول در بدن ما بالا یا پایین نمیشوند.
شاید باورتان نشود قدرتمندترین محرک تولید کلسترول قند است!
وقتی صحبت از شکر میکنیم، منظورمان قند و کربوهیدراتهای ساده است که میتوانند به سرعت در بدن به قند تبدیل شوند. بهغیر از شیرینیها (مانند کیکها و کلوچهها، آبنباتها و سایر دسرها) سایر غذاهای حاوی یا ساخته شده از دانههای تصفیه شده مانند برنج سفید، نان، شیرینی و ماکارونی هم جزوه این دسته محسوب میشوند.
تمام کربوهیدراتها بهعنوان شکر جذب میشوند. و هنگامی که سطح قندخون بالا میرود مانند زمانی که شیرینی میخورید، بدن با آزاد کردن انسولین واکنش نشان میدهد. انسولین یک هورمون حیاتی است که باعث میشود قند در بدن ما بین وعدههای غذایی ذخیره شود. اما این فقط باعث نمیشود که قند ذخیره شود. بهطور کلی بدن ما را به حالت ذخیرهسازی سوق میدهد.
فرم ذخیرهسازی کلسترول چیست؟ LDL، کلسترول بد. اگر سطح انسولین بالا رود، LDL (کلسترول بد) بالا میرود.
شکل غیر ذخیرهسازی کلسترول چیست؟ HDL، کلسترول خوب است. اگر سطح انسولین بالا رود، HDL (کلسترول خوب) پایین میرود.
و اگر تمام قندهایی را که وارد بدنتان شده است را بتوانید ذخیره کنید چه اتفاقی میافتد با توجه به اینکه هنوز جریان خون زیادی در جریان است؟ در این حالت انسولین به تبدیل قند به چربی کمک میکند. و نتیجه آن میشود، سطح تریگلیسیرید بالا میرود.
بدترین فرمهایی که دیده شده مربوط به افرادی است که رژیم کمچرب و کم کلسترول میخورند اما به میزان یا منبع قندی که مصرف میکنند، توجه نمیکنند. به جای خوردن میوه و سبزیجات و غلات سبوسدار، آنها پاپ کورن بدون چربی، و نان کلسترول کم، ماکارونی و کوکیهای کم چربی میخورند.
قندهایی که بهطور طبیعی هستند مانند میوهها، تأثیر بسیار متفاوتی بر روی بیوشیمی ما دارند. قندهایی که به شکل یک غذای کامل (مانند یک سیب) حاصل میشوند به آرامی جذب میشوند زیرا زمان بیشتری برای هضم یک سیب طول میکشد و این به سطح انسولین کمک میکند تا ثابت بماند. توجه داشته باشید که این روند برای خود میوه سیب است نه سس یا مربای آن. پس روند جذب قند در میوهها به این شکل است.
دوپامین یک پیامرسان مهم در مغز است که عملکردهای بسیار زیادی دارد و بر انگیزه، حافظه، توجه و حتی تنظیم حرکات بدن تاثیر میگذارد. هنگامی که این ماده به میزان زیاد در بدن ترشح میشود، احساس لذت و رضایت از به دست آوردن پاداش را میسازد. این احساسات به شما انگیزه تکرار یک عمل یا رفتار را میدهد؛ از سوی دیگر پایین بودن میزان دوپامین مغز با کاهش انگیزه و شوق و اشتیاق فردی مرتبط است. میزان دوپامین معمولا در سیستم عصبی تنظیم میشود، اما راههایی وجود دارد که شما میتوانید با انجام آنها میزان دوپامین مغز را به صورت طبیعی بالا ببرید و در نتیجه انگیزه، انرژی و روحیه بهتری برای تمام روز داشته باشید.
علائم کمبود دوپامین
مهمترین علائم کمبود دوپامین در بدن عبارتند از:
افسردگی؛
خستگی ذهنی مزمن؛
از دست دادن احساس رضایت؛
بیتفاوتی؛
خستگی مزمن؛
کاهش انرژی فیزیکی؛
عدم تمایل به انجام کارهایی که قبلا به آنها علاقه داشتید؛
سندرم پاهای بیقرار؛
خواب زیاد و کاهش میل جنسی؛
افزایش سریع وزن؛
مشکل تمرکز؛
بیماری پارکینسون؛
با کمبود این ماده در بدن، بدن میلرزد و پا و دست سرد میشود. از آنجایی که کمبود دوپامین موجب کاهش لذت بردن میشود، خلقوخو نیز میتواند به سرعت از حالت مثبت به حالت منفی تغییر کند. افرادی که از سطوح پایین دوپامین رنج میبرند، برای جبران خلق افسرده و کاهش انرژی، گرایش به محرکها دارند و اغلب به کافئین معتاد میشوند.
افرادی که افسردگی دارند با رعایت این نکات افسردگیشان تا حد زیادی بهبود پیدا میکند زیرا یک رژیم نادرست باعث افزایش افسردگی در فرد میشود بدون آنکه خودمان متوجه آن باشیم.
۱. رژیم غذایی با پروتئین زیاد داشته باشید
پروتئینها از اجزای کوچکتری به نام آمینو اسید یا اسید آمینه ساخته میشوند.
یکی از انواع آمینو اسید به نام تیروزین (Tyrosine) نقش مهمی در تولید دوپامین در بدن ایفا میکند. از آنجایی که آنزیمهای بدن شما قابلیت تبدیل تیزورین به دوپامین را دارند؛ مصرف کافی تیروزین برای تولید این ماده بسیار مهم است. علاوه بر این، دوپامین از یک نوع آمینو اسید دیگر به نام فنیلآلانین (Phenylalanine) هم ساخته میشود. هم فنیلآلانین و هم تیزورین هر دو به صورت طبیعی در غذاهای پروتئینی مثل گوشت قرمز، بوقلمون، تخم مرغ، لبنیات، سویا و حبوبات به وفور یافت میشوند.
۲. کمتر چربی اشباع شده مصرف کنید
برخی از مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که چربی اشباع شده مثل چربی حیوانی، کره، لبنیات پرچرب، فستفود، روغن پالم و روغن نارگیل درصورتی که زیاد مصرف شوند، میتوانند سیگنالهای دوپامین به مغز را مختل کنند.
۳. پروبیوتیک را به رژیم غذایی خود اضافه کنید
مطالعات زیادی نشان دادهاند که وقتی پروبیوتیک در حجم بالا مصرف شود، نوعی از باکتری میتواند علائم اضطراب و افسردگی در حیوانات و انسانها را کاهش دهد. به نظر میرسد تولید دوپامین نقشی در تاثیر مثبت پروبیوتیکها بر روحیه و رفتار دارد.
ماست حاوی پروبیوتیک؛
پنیر گودا؛
پنیر چدار؛
پنیر موتزارلا؛
شیر حاوی پروبیوتیک؛
کفیر؛
کلم ترش؛
شکلات تلخ؛
مکمل؛
۴. باقلا مخملی بخورید
بهطور طبیعی دارای میزان زیادی الدوپا (L-DOPA)، مولوکول پیشرونده دوپامین، است. مطالعات نشان داده است خوردن این نوع باقلا میتواند میزان دوپامین را به طور طبیعی بالا ببرد.
۵. ورزش کنید
ورزش کردن برای افزایش میزان اندورفین و بهتر شدن روحیه همیشه توصیه میشود. روحیه بهتر را میتوان بعد از ۱۰ دقیقه ورزش ایروبیک به راحتی مشاهده کرد و افزایش آن بعد از حداقل ۲۰ دقیقه را دید. بر اساس مطالعات، ورزش میتواند میزان دوپامین در مغز را هم افزایش دهد.
۶. خواب کافی داشته باشید
هنگامی که افراد مجبور به بیدار ماندن در طول شب میشوند، صبح روز بعد میزان گیرندههای دوپامین آنها کمتر خواهد شد. از آنجایی که دوپامین باعث احساس بیداری و هوشیاری مغز میشود، کاهش حساسیت گیرندههای عصبی باعث احساس خوابآلودگی خواهد شد.
متخصصان خواب، ۷ تا ۹ ساعت خواب شب را برای بزرگسالان مطلوب اعلام کردهاند.
۷. موسیقی گوش کنید
گوش کردن به موسیقی میتواند روش جذابی برای افزایش دوپامین در مغز باشد. مطالعات زیادی روی مغز نشان داده است که گوش کردن به موسیقی میزان فعالیت قسمت پاداش مغز را افزایش داده و باعث احساس رضایت در این بخش مغز شود که مملو از دریافت کنندههای دوپامین است. مطالعهای در سال ۲۰۱۲، موسیقی گوش دادن به همراه رقصیدن، خواندن، یا دِرام زدن منجر به افزایش دوپامین میشود.
۸. مدیتیشن کنید
مدیتیشن تمرینی برای تمیز کردن ذهن، افزایش تمرکز و رها کردن افکار بیهوده یا معنی دادن به آنهاست. مدیتیشن را میتوان ایستاده، نشسته یا حتی حین راه رفتن انجام داد. تمرین کردن به صورت مداوم، میتواند سلامت ذهنی و فیزیکی فرد را بهبود ببخشد. تحقیقات جدید هم به این نکته پیبردهاند که مدیتیشن کردن باعث افزایش دوپامین در مغز میشود.
۹. از نور خورشید استفاده کنید
نور خورشید میتواند میزان دوپامین را افزایش دهد و حال و هوای افراد را خوب کند، مهم است که نکات ایمنی را هم رعایت کنیم. قرار گرفتن در معرض نور خورشید بیش از حد توصیه شده میتواند برای پوست بسیار خطرناک و حتی اعتیادآور باشد..
۱۰. مکمل رژیمی استفاده کنید
برای تولید دوپامین بدن شما به میزان زیاد ویتامین و مواد معدنی احتیاج دارد که شامل آهن، نیاسین، فولات و ویتامین B6 میشود. اگر بدن شما از کمبود این مواد مغذی رنج ببرد، در تولید این ماده مهم با مشکل روبرو میشود. اما شما میتوانید با استفاده از مکملهای مواد غذایی این کمبود را جبران کنید. مکملهای غذایی مانند منیزیوم، ویتامین D، کورکومین، عصاره مرزنجوش و چای سبز.
ظاهراً هیچ جا نیست؛ یک برجستگی صورتی ریز در چانه یا گونه شما ظاهر میشود، و ممکنست کمی شبیه جوش باشد، اما نه کاملا. این برآمدگیهای کوچک که شیبه جوش است، و هر کدامشان مشابه دیگری است که با از بین رفتن یکی از آنها در یک نقطه، در ظاهری کوچکتر در اطراف دهان روی چانه، خطوط لبخند، گونهها یا اطراف چشم ظاهر میشوند.
این لکهها ممکن است مانند یک برآمدگی چرکی کوچک بهنظر برسند یا ممکن است پوستهپوسته باشند و همراهشان کمی خارش احساس شود اما در بعضی مواقع هم اصلا چیزی احساس نمیشود.
اگر مانند یک مشکل پوستی متوجه آن شدهاید، میتوانید با شایعترین بثورات را که اکثر مردم تا به حال از آن چیزی نشنیدهاید، در حال تجربهاش هستید، به این برجستگیها درماتیت محیطی، یا درماتیت پیریال گفته میشود. این وضعیت بیضرر است، اما آزاردهنده میباشد، این برآمدگی (درماتیت محیطی) معمولاً بیشتر در زنان جوان ظاهر میشود، اما گاهی اوقات میتواند بر روی کودکان، مردان و افراد مسن هم تأثیر بگذارد.
در حالی که پزشکان کاملاً نمیدانند که چرا این بیماری ایجاد میشود، عوامل مختلفی میتواند آن را تحریک و یا بدتر کند. و یکی از اون مقصرهای متداول کرمهای استروئیدی (مانند هیدروکورتیزون، تریامسینولون یا کلوبتازول) است که بهطور مرتب برای روزها یا هفتهها بر روی برآمدگی زده میشود.(این یکی از دلایلی است که باید از کورتیزونها بهطور کم و به ندرت استفاده کرد).
و سایر عوامل شامل:
هورمونهای طبیعی بدن؛
قرصهای ضدبارداری؛
مواد آرایشی خاص؛
برخی از استنشاقیها؛
خمیردندانهای حاوی فلوراید؛
کنههای میکروسکوپی طبیعی که روی پوست زندگی میکنند.
فکر کردن به این موارد سرگرم کننده نیست، بلکه چهره هرکدام از این موارد بیضرر است.
خبر خوب این است که درماتیت محیطی قابل درمان است. و متخصصان پوست میتوانند به شما در از بین رفتن کامل بثورات کمک کنند. بهطور معمول برای بهبودی این درماتیتهای محیطی نیاز به کرم یا ژلهای تجویز شدهایی (مانند مترونیدازول، کلیندامایسین یا پیمکلرولیموس) و قرصهای (مانند داروی تتراسایکلین با دوز کم) است و استفاده آرام و تدریجی از هرگونه کرم کورتیزون (ممکن است بثورات را بهطور موقت آرام کند). و بهطور معمول به محض بهبودی متوقف میشوند.
گزینههایی چون کرم کلوتریمازول، شستشوی موضعی یا کرمهای حاوی سولفا، بنزوئیل پراکسید، روغن درخت چای یا ژل آداپالن برای درماتیت محیطی مناسب نیستند زیرا باعث سوزش پوست میشوند.
و مورد دیگری که در بهبودی به شما کمک میکند یک پاککننده ملایم صورت و مرطوبکننده بدون عطر با SPF است.
چند روز پیش در مورد توده هیپواکو صحبت کردیم و گفتیم که در این قسمتهای بدن ( پستان، کبد، کلیوی، رحمی، معده، بیضهها، تخمدانها، رودهها، غده تیروئید و پوست ) ممکن است توده هیپواکو دیده شود.
حال میخواهیم به این بهپردازیم که آیا توده هیپواکو درمان دارد یا خیر؟
توده هیپواکو چگونه درمان میشود؟
درمان یک توده هیپواکو به نوع، اندازه، محل و علایم توده بستگی دارد.
ممکن است توده به هیچ وجه نیاز به درمان نداشته باشد. و در برخی موارد عفونت نهفته و التهاب که موجب توده شده است، درمان شود. یا اینکه خود توده پس از مدتی خودبهخود کوچک شود و از بین برود. پزشک قبل از اینکه جراحی کند آنرا مورد بررسی قرار میدهد و اگر ببیند خود توده از بین میرود آنرا جراحی نمیکند.
ممکن است جراحی بهترین گزینه برای از بین بردن تودههای بزرگ باشد. رشد تودههای خوشخیم باعث درد، انسداد و سایر عوارض میشود. و در برخی موارد، یک توده خوشخیم ممکن است سرطانی یا پاره شود و در حالت پارگی باعث خونریزی داخلی بدن میشود. تودههایی که اندامهای بدن، رگهای خونی و اعصاب را تحت تاثیر قرار میدهند معمولا ً حذف میشوند. و در موارد دیگر ممکن است به دلایل زیبایی حذف صورت گیرد.
در عمل جراحی تومور؛ عمل با یک سوراخ کوچک، لاپاراسکوپی یا آندوسکوپی انجام میشود. و در این تکنیک نیازی به برش نیست. اما برخی از تودهها ممکن است نیاز به عمل جراحی معمول برشی صورت گیرد و بستگی به توده دارد.
روش دیگر پرتونگاری است که این روش نسبت به روشهای دیگر کمتر تهاجمیست. تودهها در این روش با جریان الکتریکی خرد میشوند. اگر پزشک در مورد تشخیص کمی شک داشته باشد آنرا با جراحی برطرف میکند. از بین بردن توده یک راه برای کمک به خطر ابتلا به سرطان است.
درمان اضافی
اگر پزشک توده هیپواکو را بدخیم تشخیص دهد، برای درمان به یک روش تهاجمیتری نیاز است. که شامل جراحی، درمان اشعه، شیمیدرمانی و دیگر درمانهای سرطان میباشد.
زمان بهبودی بستگی به نوع تومور و درمان آن دارد. شما ممکن است نیاز به مدیریت درد و همچنین آنتیبیوتیکها داشته باشید تا خطر ابتلا به عفونت بعد از انجام برخی اقدامات کاهش یابد.
آنهایی که خوشخیم هستند بهطور معمول دوباره رشد نمیکنند. متاسفانه تومورهای بدخیم گاهی حتی پس از جراحی و درمان نیز رشد میکنند. هر چند وقت یکبار پیگیری اسکن کمک میکند تا مطمئن شوید که اگر رشد جدیدی وجود داشته باشد، در اسرع وقت درمان صورت گیرد.
در اصطلاح پزشکی هیپواکوئیک را هیپواکو میگویند. یک توده هیپواکو بافتی است که از حد معمول متراکمتر ضخیمتر و یا جامدتر است، این اصطلاح برای توصیف آنچه در اسکن سونوگرافی دیده میشود، استفاده میشود. سونوگرافی از امواج صوتی استفاده میکند که توسط بافتها، عضلات و ماهیچهها جذب میشوند و به این ترتیب تصاویر سیاه و سفیدی را که در صفحه اولتراسوند(سونوگرافی) مشاهده میکنید تشکیل میدهد.
سونوگرافی دستگاه بسیار مفیدی است، برای دیدن اینکه آیا بخشی از بدن شما از حالت معمول خود تغییر کرده است یا خیر، میزان جذب و بازتاب امواج صوتی که همان معیار اکوژنیسیته بافت محسوب میشود در هر بافت متفاوت است و همین نکته باعث میشود تا تصاویر بافتها در هر قسمت مشخص شود، در حقیقت این بسته به مقدار امواجی است که در بافت جذب شده و یا بازتاب میشود.
یک تغییر ممکن است به شکل یک توده هیپواکو (اکوژنیسیته کمتر) و یا به یک توده هایپراکو (توده اکوژنتر) نشان داده شود. این تودهها به چند روش متفاوت هستند، جدولی که در اینجا آورده شده تفاوتهای این دو نوع توده را نشان میدهد.
توده هیپواکو
توده هایپراکو
تراکم بافت بیشتر (جامدتر)
تراکم بافت کمتر
اکوژنیسیته کمتر(حذب بیشتر امواج صوتی)
اکوژنتر (انعکاس و ریفلکت بیشتر)
تیرهتر و یا به رنگ خاکستریتر نسبت به بافت اطراف دیده میشود
به نظر روشنتر از بافت اطراف دیده میشود
تشکیل شده از بافتهای همبندتر عضله و یا فیبروم
ممکن است از هوا، مایع و یا چربی پر شده باشد
چگونه یک توده هیپواکو تشخیص داده میشود.
یک توده هیپواکو می تواند در هر نقطه از بدن تشکیل شود. این بیماری دلایل زیادی دارد، از جمله برخی از این تودهها بدون ضرر هستند.
توده هیپواکو میتواند به شکل یک تومور و یا رشد غیرطبیعی بافت باشد، و ممکن است خوشخیم و یا بدخیم باشد، یک تومور خوشخیم ممکن است رشد کند اما به سایر اندامهای دیگر سرایت نکند ولی در تومور بدخیم به دیگر اندامها سرایت میکند که به اصطلاح میگویند دچار متاستاز شده است، و در این حالت باید هرچه سریعتر جلوی رشد این تودهها را گرفت.
در برخی موارد، برای بررسی این تودهها سونوگرافی اولین گزینهای است که تجویز میشود ولی آنچه که مهم است این است که سونوگرافی نمیتواند به شما بگوید توده خوشخیم است و یا بدخیم به همین دلیل احتمالا پزشک از موارد تکمیلی برای بررسی استفاده میکند تا نسبت به نوع توده مطمئن شود.
این آزمایشات شامل:
سیتی اسکن
ام آر آی
ماموگرافی
بیوپسی
آزمایش خون
سونوگرافی مجدد برای پیگیری و فالوآپ بیمار
اسکن چگونه مشخص میکند توده هیپواکو خوشخیم و یا بدخیم است
در بعضی موارد ویژگیهای خاصی در اسکن نشان داده می شود که می تواند علائمی به نفع سرطان باشد مثلا تودهای که بهطور نامنظم باشد و به شکل یک توده نامنظم رشد کرده باشد، مرز بین توده و بافت به شکل سایه بوده و یک مرز مشخصی نداشته باشد، رشد سریع داشته، و حاوی رگهای خونی و یا کلسیفیکیشن باشد، اینها نشانههایی است که ممکن است خبر از یک توده هیپواکو بدخیم بدهد.
برخی اندامهایی که ممکن است دچار توده هیپواکو شوند عبارتند از:
توده در پستان
سرطان سینه دومین علت مرگومیر ناشی از سرطان در زنان است. معاینات منظم پستان و غربالگری مهم است. با این حال، بیشتر رشدهایی که در پستان یافت میشوند خوشخیم هستند. و اکثر تودههای خوشخیم و بدخیم در پستان توده هیپواکو است.
برخی از تودههای خوشخیم در پستان میتوانند مانند سرطان به نظر برسند زیرا دارای ویژگیهای مشابه هستند.
علل تودههای خوشخیم هیپواکو در پستان عبارتند از:
آپوکرین(نوعی از غدد عرق)؛
نکروز چربی؛
فیبرونونوما (تومورهای محکم و سخت)؛
تغییر فیبروکیستیک؛
تومور دسموئید ( فیبروماتوز)؛
تومور سلول گرانول؛
میو فیبروبلاستوما؛
هایپرپلازی استروما pseudoangiomatous
اسکار شعاعی؛
اسکلروز آدنوز پستان؛
عفونت؛
تروم؛
شرایط التهابی مانند: آبسه، رباط کوپر، ماستیت و….
تودههای سرطانی پستان
عمیقتر و بلندتر؛
داشتن عمق بیشتر در کانال مجرا؛
دارای خطوط هیپواکو و هایپراکو روی سطح؛
توده در کبد
وجود توده در کبد میتواند به دو شکل بدخیم و یا خوشخیم ظاهر شود گرچه بسیاری افرادی که در کبدشان این تودهها رشد کرده علائمی ندارند و مشکلی برایشان پیش نمیآید ولی بزرگ شدن توده هیپواکو در کبد میتواند با علائمی از جمله احساس بیاشتهایی، تهوع، سیری زودرس و پری شکم همراه شود.
بعضی این تودهها اگر مشکلی برای بیمار ایجاد نکنند درمان نیاز ندارند ولی در مواردی که بیمار با درد روبهرو میشود و یا اگر توده منشا بدخیمی داشته باشد پزشک نسبت به نوع و شرایط توده روش درمان را انتخاب میکند، و برخی از این تودهها منشا کبدی ندارند و در حقیقت از سایر اندامها به این اندام گسترش یافته و متاستاز شدهاند.
خوشه ای از توده هیپواکو در کبد ممکن است ناشی از سرطان باشد که از بخش دیگر بدن گسترش پیدا کرده است. این سلولهای سرطانی کبد نامیده میشوند. و عوامل بدخیم دیگر عبارتند از:
لنفوم غیرهوچکین؛
لنفوم کبدی اولیه (این حالت نادر است.)؛
سرطان سلول کبدی ( کارسینومای کبدی )؛
فیبرول آمل کارسومای کبدی ( نوع خاصی از کارسینوم کبدی است.)؛
سرطان مجرای صفراوی (کلانژیوکارسینوما)؛
نوعی سارکوما (تومور بدخیم بافت رگی)؛
تومور بدخیم بافت پیوندی؛
تودههای کلیوی
تودههای خوشخیم
سونوگرافی ( اولتراسوند ) یک تست تشخیصی بسیار مهم در کلیهها است زیرا به راحتی تغییر بافت در این اندام مشخص میشود، تقریبا بیستوپنج درصد از تودههای هیپواکو در کلیهها خوشخیم هستند و یا تودههای سرطانی با رشد کم هستند از جمله تومورهای:
انکوسیتوما؛
آنژومیولیپوما؛
تودههای بدخیم
شایعترین تودههای بدخیم کلیوی با منشا سلولی کلیه به نام کارسینوم سلول کلیه (RRC) نامیده میشود همچنین به آن تومور گراویتز نیز گفته میشود که در آمار تقریبا ۸۵ درصد از این نوع توده بدخیم بوده است. نفروبلاستوما و سارکوما از دیگر تودههای بدخیم کلیوی هستند.
سایر تودههای سرطانی هیپواکو در کلیهها شامل:
سرطان غده؛
سرطان سلول روشن؛
متاستاز کلیه؛
سرطان سلول کلیوی پاپیلاری؛
سرطان سلول سنگفرشی؛
سرطان سلول انتقالی لگنچه کلیه؛
تومور ویلمز یا نفروبلاستوم؛
تودههای رحمی
یکی از اندامهایی که بهطور شایع درگیر این تودهها میشود رحم است، این تودهها که به نام میوم و یا لیومیوم نامیده میشوند در اغلب زنان ایجاد شده و اکثرا خوشخیم هستند، و ۷۰ درصد زنان بالای ۵۰ درصد تودههای خوشخیم ممکنست ایجاد شود و اکثر این افراد بیش از یک توده در رحم خود دارند.
تودههای هیپواکو همچنین میتوانند در موارد زیر تشکیل شوند:
هنگامی که اخبار درباره « سیستمایمنی مغز » اطلاعاتی منتشر کرد و دیگران را آگاه کرد، در قالب یک نامه در مجله طبیعت ماه گذشته مورد بررسی قرار گرفت. برای بسیاری از بیماران اماس این بررسی مهم بود زیرا آنها میخواستند بدانند که آیا این داستان واقعیست یا خیر.
البته گزارشات مربوط به اتصال سیستم لنفاوی در مغز به تازگی کشف نشده است بلکه چند سال قبل این موضوع بهصورت تئوری مورد بررسی قرار گرفته بود.
اما این کشف واقعا برای افراد مبتلا به اماس (و سایر شرایط عصبی) به چه معنیست؟
در اینجا یک سری گزارشات خوب مربوط به کشف تازه وجود دارد. که شاید میتواند کمی خشک و علمی باشد.
و همینطور برای افرادی که مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس هستند، چه معنی دارد؟
صادقانه – فعلاً، حداقل – چیز زیادی نیست. اما میتواند چیزی برای محققین باشد.
اندکی به پیشینه سیستم لنفاوی میپردازیم: سیستم لنفاوی برخلاف رگهای خونی، سیستم عروقی نمیباشد و خون را انتقال نمیدهد. و در عوض آنها مایع بینابینی (مایع موجود بین سلولها) و ماکروفاژها را از بافت به غدد لنفاوی میرسانند، که از طریق خوشهها در کل بدن توزیع میشوند.
غدد لنفاوی جایی قرار دارند که با عفونتها مبارزه میکنند( به این فکر کنید که پزشک چگونه علائم عفونت را در غدد لنفاوی متورم در گردن، زیر بغل و جاهای دیگر بررسی میکند) و بقایای آنتیژن نابود و نابود میشود.
مدتها تصور میشد که سیستم عصبی مرکزی سیستم لنفاوی ندارد.
پس چگونه ممکن است آنتیژن را از مغز به غدد لنفاوی منتقل کنند؟
گلبولهای سفید خون چگونه راه خود را از درون مغز به گردش در میآورند؟
این سؤالات برای بعضی از دانشمندان منشأ حدس و گمان بزرگی بود. اما برای بسیاری از متخصصان مغز و اعصاب بدون هیچ هدف در نظر گرفته شده بود.
اما این کشف انجام شده و به تایید رسیده است. حال؛ برای افراد مبتلا به ام اس چه کار خواهد کرد؟
پاسخ متاسفانه نامشخص است. زیرا کارهای بیشتری برای درک آن باید انجام شود. همه روشهای اصلاحکننده بیماری اماس در حال حاضر به فعالیت ایمنی بدن هدایت میشوند ، و متخصصین انتظار دارند که در آینده نزدیک روشهای درمانی جدید نیز به سمت سیستمایمنی بدن هدایت شود. اما هر قطعهای از این پازل، تصویر روشنی از این بیماری به متخصصین میدهد و در نتیجه شانس بیشتری برای موفق شدن درباره مبارزه با این بیماری را بوجود میآورد.