تحقیقات آلزایمر به کجا میرود و علت آن چیست؟
بیماریها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری
به گزارش سایت medicalnewstoday.com
تعداد فزاینده موارد زوال عقل یکی از بزرگترین چالشهای سیستم های بهداشت عمومی است، اما ما هنوز درمانی برای این بیماری نداریم. مناقشات در سال گذشته علم آلزایمر را نابود کرده است، به این معنی که دسترسی به درمانهای موثر دورتر از همیشه به نظر میرسد.
آیا قبل از اینکه بتوانیم بیماری آلزایمر را درمان کنیم یا حتی از آن پیشگیری کنیم، باید درک بهتری از بیماری داشته باشیم؟
علیرغم این واقعیت که شیوع بیماری آلزایمر در حال افزایش است و تنها در ایالات متحده ۶ میلیون مورد وجود دارد که انتظار می رود تا سال ۲۰۵۰ به ۱۳ میلیون نفر افزایش یابد، هنوز برای دانشمندان مشخص نیست که چگونه این بیماری باعث ایجاد علائمی میشود. ایده فعلی که اشکال خاصی از پروتئینی به نام بتا آمیلوئید در بین نورونهای مغز جمع میشوند به گونهای که حافظه را مختل میکند و باعث علائم بیماری آلزایمر میشود.
این مدل برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ با مقالهای که در NatureTrusted Source منتشر شد، تأیید شد که از یک مدل موش برای نشان دادن وجود توده های بتا آمیلوئید در مغز، ناشی از زیرگروه خاصی از پروتئین استفاده می کرد.
مناقشه بر سر دانش موجود
علیرغم درک محدودی از علل زمینهای، چه ژنتیکی و چه محیطی، این مدل غالب از چگونگی ایجاد بیماری آلزایمر باقی مانده است. سپس، تحقیقاتی که در ژوئیه ۲۰۲۲ در Science منتشر شد، ادعا کرد که برخی از تصاویر در مقاله منتشر شده در سال ۲۰۰۶ دستکاری شدهاند.
مقاله اصلی در حال حاضر در مرکز تحقیقات تیم تحریریه نیچر قرار دارد که وعده پاسخ ادیتوریال به اتهامات موچجود را در زمان مناسب میدهد. تا به امروز، این مقاله در بیش از ۲۲۰۰ مقاله علمی مورد استناد قرار گرفته است و بیش از ۵۰۰۰۰ بار مورد دسترسی قرار گرفته است.
مهم نیست که نتیجه تحقیقات چه بوده است، شکی نیست که این مقاله در علم آلزایمر بسیار تأثیرگذار بوده و بر تحقیقات آینده در مورد درمان تأثیر گذاشته است.
با این حال، این تنها این موضوع بحثی نبود که سال گذشته علم آلزایمر را درگیر کرد. دکتر متیو شراگ، عصبشناس و پزشک دانشگاه واندربیلت، که زنگ خطر را در مورد تصاویر موجود در مقاله به صدا درآورد، پس از مراجعه وکلای دو عصب شناس برجسته، این کار را انجام داد.
اگر یک شرکت بیوتکنولوژی در تگزاس – Cassava Sciences – در صورت عدم موفقیت در ساخت داروی آلزایمر، Simufilam، ضرر مالی می کرد، میتوانستند سود مالی کسب کنند. این دارو در حال حاضر در مرحله آزمایش است و شرکت ادعا میکند که با ترمیم پروتئینی که میتواند رسوبات بتا آمیلوئید مغز را مسدود کند، شناخت را بهبود میبخشد.
بر اساس تحقیقات دکتر شراگ در مورد این تصاویر، درخواست شد که آزمایشات از طریق دادخواستی به سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) متوقف شود. رویترز در ژوئیه ۲۰۲۲ فاش کرد که این شرکت همچنین از سوی وزارت دادگستری ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفت.
اگرچه FDA محاکمه را متوقف نکرد، رویترز گزارش داد که ارزش سهام این شرکت پس از شروع تحقیقات ۳۰ درصد کاهش یافت. در ژانویه ۲۰۲۳، Cassava Sciences ، نتایج اواسط آزمایشی را بدون ارقام مربوطه مهم ، که متفاوت بود، منتشر کرد. انتظار می رود آنها نتایج بیشتری را طی ۲ سال آینده منتشر کنند.
شراگ همچنین درباره تایید سریع داروی آلزایمر آدوهلم توسط FDA در ژوئن ۲۰۲۱ صریح بود که ادعا میکرد با پاکسازی بتا آمیلوئید قدرت شناخت را بهبود میبخشد.
در میان مناقشات مختلف و کشمکش ها بین وکلا، شرکتهای بیوتکنولوژی، FDA و حتی وزارت دادگستری ایالات متحده، یک گروه وجود دارد که وضعیت بهتری ندارد: بیماران آلزایمر.
این نکته زمانی بیشتر شد که در ژانویه ۲۰۲۳ FDA داروی آلزایمر شرکت داروسازی Eli Lilly را همانطور که انتظار می رفت تایید نکرد، زیرا کارآزمایی بالینی انجام شده توسط این شرکت نشان داده بود که برای تعیین اثربخشی به داده های بیشتری نیاز است.
این موضوع این سوال را مطرح کرد: برای یافتن درمانی برای بیماری ناتوان کننده ای که قرار است در سال های آینده شیوع آن افزایش یابد، چه کاری باید انجام شود؟
چرا به دست آوردن دادههای واضح بسیار دشوار است؟
پروفسور بروس آلبالا، مدیر مرکز تحقیقات بالینی مسئول نظارت و اجرای کارآزماییهای بالینی در UC Irvine، CA، در ایمیلی به Medical میگوید: اول، تأمل در مورد طرحهای آزمایشهای درمان آلزایمر مهم بود.
وی گفت: «یکی از بزرگترین چالشها برای پیشبرد توسعه درمانهای بیماری آلزایمر، شناسایی، جذب و نگهداری بیماران مناسب بوده است.
علاوه بر این، طول مطالعات سالهای نسبتا طولانی و طولانی است. این به این دلیل است که هر درمانی که برای کند کردن پیشرفت بیماری در نظر گرفته شده است، بستگی به مدت زمانی دارد که گروه کنترل درمان نشده یا معمولی در مقایسه با افرادی که داروی مورد بررسی را دریافت میکنند، در حافظه و فعالیتهای روزانهشان بدتر شود. تفاوت بین نحوه تظاهر بیماری در بیماران مختلف نیز موضوع را پیچیده می کند. برای نشان دادن تفاوت معنی داری بین مصرف کنندگان داروی آزمایشی و کسانی که آن را دریافت نمی کنند (یعنی گروه کنترل) باید باشد.
Kath Intson، مدیر عامل Varient – یک استارتاپ پزشکی دقیق – ودانشجوی دکترا در دانشگاه تورنتو در کانادا توافق کردند که طرحهای کارآزماییها باید هنگام بررسی اینکه چرا نتایج مورد انتظار را ارائه نمیدهند، تجزیه و تحلیل شود.
او اشاره کرد که شکست در طبقهبندی گروههای بالقوه مختلف از بیماران میتواند بر نتایج تأثیر بگذارد. او در مصاحبهای به MNT گفت:
«با این کارآزمایی الی لیلی که این داروی جدید آلزایمر [دونانماب] را تولید کرد، معیارهای خروج در کارآزمایی برای بیماران آلزایمری بود که از مهارکنندههای استیل کولین استراز استفاده میکردند، اما در کل جمعیت بیماران آنها هستند. افرادی که بازدارندههای استیل کولین استراز، که معمولاً با بهبود شناخت و عملکرد بهبود یافته همراه است، دریافت کردند تسکین پیدا نکرد. بنابراین، می دانید، در طرح آزمایشی، ما به جمعیتی نگاه می کنیم که به درمان استیل کولین [و] استراز مقاوم هستند.
او افزود: «و این واقعاً جالب است، زیرا احتمالاً برخی از زیرگروهها وجود دارند که به درمان با مهارکنندههای استیل کولین استراز پاسخ میدهند، و ممکن است آنها همان زیرگروههایی نباشند که به دونانماب آزمایشی [الی] لیلی پاسخ میدهند».
هر دو همچنین خاطرنشان کردند که آزمایش داروها بر روی بیمارانی که قبلاً علامتدار بودند به این معنی است که تأثیر داروها به طور بالقوه محدود است زیرا آسیب به مغز قبلاً رخ داده است.
پروفسور رامیت راونا-اسپرینگر، روانپزشک سالمندان، و مدیر کلینیک حافظه روان سالمندان در مرکز پزشکی شبا، دراسرائیل با این موضوع موافق است.
او به MNT گفت: «دلیل دیگر ممکن است این باشد که تا همین اواخر، بیشتر آزمایشهای بالینی بر روی افرادی انجام میشد که قبلاً از نظر بالینی زوال عقل داشتند. یعنی مبتلا به آلزایمر خفیف تا متوسط بودند. و شاید زمانی که مغز از قبل دچار آسیب شده است خیلی دیر شده باشد.»
و بنابراین شاید ما حتی باید زودتر آزمایشهای اخیر را انجام دهیم. این کارآزماییهای اخیر بر روی بیمارانی با اختلال شناختی خفیف – یعنی مرحله قبل از زوال عقل – و در بیماران مبتلا به آلزایمر بسیار خفیف انجام شد، اما شاید اگر میدانستیم کاندید مناسب کیست و میتوانستیم حتی زودتر مداخله کنیم، آنگاه میتوانستیم بهتر ارزیابی کنیم و تاثیرات حتی بزرگتری می دیدیم»
وجود نیاز به علوم پایه بهتر
پروفسور راونا-اسپرینگر گفت برای انجام این کار، محققان باید راههایی برای تشخیص زودتر بیماری آلزایمر بیابند:
بنابراین ابزارهای غربالگری موجود بر اساس روشهای تهاجمی – به عنوان مثال، پونکسیون کمری – یا ارزیابیهای پرهزینه رادیولوژیکی – به عنوان مثال، آمیلوئید PET یا ارزیابیهای دیگر- هستند و بسیار پرهزینه هستند و لزوماً برای همه قابل دسترسی نیستند. امیدوارم در آینده نزدیک بیومارکرهای خون بیشتر در دسترس باشند والبته با هزینه کمتری نیز باشند.»
او گفت که اگر به اندازه کافی ارزان باشند، حتی میتوان از آنها برای غربالگری جمعیت در مقیاس وسیعتر استفاده کرد.
اینتسون توضیح داد که تعریف بهتر زیرمجموعههای آلزایمر و تعیین نقش ژنتیک در این امر نیز مهم بود.
او پیشنهاد کرد که ممکن است برخی از افراد با یک نوع ژنتیکی خاص که آنها را در معرض آلزایمر قرار داده است، تجمع یک ایزوفرم خاصی از بتا آمیلوئید داشته باشند، که برخی داروها آن را هدف قرار میدهند و برخی دیگر ممکن است آن را مورد هدف قرار ندهند. این بدان معناست که گروههای مختلف بیماران پیامدهای متفاوتی خواهند داشت.
و نه اینکه دوباره بخواهیم دوباره روی الی لیلی تاکید کنیم، اما به نظر می رسد [شرکت] این مورد را با سایر زوال عقل ها تشخیص می دهد. پروفسور راونا-اسپرینگر خاطرنشان کرد: بنابراین آنها در حال توسعه یک ژن درمانی برای زیرگروههای ژنتیکی خاص بیماری پارکینسون هستند.
و این اتفاق در مورد زوال عقل بیشتر دیده می شود زیرا بیشتر و بیشتر در مورد این زیرشاخههای ژنتیکی زوال عقل میآموزیم. اما این یک مثال عالی از یک بیماری است، برخی از داروهای پرفروش را تغییر میدهد و امیدوار است همه بیماران را درمان کند، به پزشکی و زیرگروههای ژنتیکی بیماریها دقیق تر نگاه می کند.»
بنابراین میتوان آلزایمر را نه با هدف قرار دادن ساخت بتا آمیلوئید، بلکه با هدف قرار دادن ژنهایی که در افراد مبتلا بهطور غیرطبیعی بیان میشوند، درمان کرد.
دور زدن سد خونی مغزی
فرصتهای ژنومیک برای روشن کردن گزینههای درمانی بیشتر به همین جا ختم نمیشود، زیرا تعیین توالی ژنوم افراد در آزمایشها میتواند به تعیین اینکه آیا افراد با یک نوع ژنتیکی خاص میتوانند از یک داروی سنتی هدفدار بتا آمیلوئید بیشتر از سایرین بهره ببرند یا خیر، کمک کند.این مطلب شبیه به تحقیقات فعلی در مورد ارزش استفاده از رویکردهای پزشکی دقیق برای سرطان است.
یکی از مشکلات عمده در درمان بسیاری از بیماری های عصبی این است که طراحی داروهایی که از سد خونی مغزی عبور می کنند دشوار است.
این بدان معناست که دوزهای بالاتری از داروها برای رساندن مقدار نسبتاً کمی به محل اثر مورد نیاز است که می تواند منجر به عوارض جانبی بیشتر شود.
مقاله ای که در نوامبر ۲۰۲۲ در Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شد، پیشنهاد کرد که طراحی مولکول هایی که بتوانند از این طریق عبور کنند، می تواند تأثیر عوارض جانبی را بر بیماران کاهش دهد، زیرا دوزهای پایین تر برای تأثیرگذاری ضروری است.
در حالی که مدل بتا آمیلوئید تئوری غالب در علم آلزایمر است، درک فعلی ما از مکانیسمهای پشت این بیماری به طور مکرر ثابت شده است که نمیتوان توسعه درمانهای هدفمند برای این گروه از بیماران را بر اساس آن پایهگذاری کرد.
پروفسور آلابالا میگوید: « درک بهتر این بیماری بسیار مهم است تا بتوان درمانهای دارویی را علیه مکانیسمهای بیولوژیکی حیاتی که در واقع باعث بیماری آلزایمر میشوند، هدف قرار داد. مطالعات طولانیمدت مانند ADNI [ابتکار تصویربرداری عصبی بیماری آلزایمر] افرادی را که به شکل بسیار اولیه این بیماری مبتلا هستند، طی سالها با استفاده از هر دو روش بیولوژیکی – به عنوان مثال، تصویربرداری از مغز، مایع مغزی نخاعی و تجزیه و تحلیل خون، آسیبشناسی و غیره دنبال کردهاند. – و آزمایش حافظه شناختی برای درک بهتر چگونگی پیشرفت بیماری آلزایمرانجام دادند.»
منبع :medicalnewstoday.com