نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

بیماری ام اس و گیاهان بهبودی آن

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , تغذیه سالم

 

اِسکلروزِ چندگانه (به انگلیسی: Encephalomyelitis disseminata یا Multiple sclerosis) که با نام اختصاری اِم‌اِس یا MS نیز شناخته می‌شود. یک بیماری التهابی است که در آن غلاف‌های میلین سلول‌های عصبی در مغز و نخاع آسیب می‌بینند.

این آسیب‌دیدگی در توانایی بخش‌هایی از سیستم عصبی که مسئول ارتباط هستند می‌تواند اختلال ایجاد می‌کند و باعث به وجود آمدن علائم و نشانه‌های زیادی، مشکلات جسمی شود.
برخی شواهد دال بر پیوست این بیماری با درجه زیبایی دارد.

ام‌اس به چند شکل ظاهر می‌شود و علائم جدید آن یا به صورت عود مرحله‌ای (به شکل برگشتی) یا در طول زمان (به شکل متناوب) اتفاق می‌افتد.

ممکن است در بین عود نشانه بیماری به کلی از بین برود؛ با این وجود مشکلات عصبی دائمی مخصوصاً با پیشرفت بیماری در مراحل بعدی به طور مداوم اتفاق می‌افتد.
اگرچه علت بیماری مشخص نیست اما مکانیزم اصلی آن آسیب زدن توسط سیستم ایمنی بدن و یا اختلال در سلول‌های تولید کننده میلین می‌باشد.

دلایل ارائه شده در مورد این مکانیزم‌ها شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی مانند عفونت می‌باشد.

معمولاً ام‌اس بر اساس نشانه‌ها و علائم و نتایج آزمایش‌های پزشکی تشخیص داده می‌شود.
درمان مشخصی برای ام‌اس وجود ندارد. درمان‌های موجود به منظور بهبود عملکرد بدن پس از هر حمله و جلوگیری از حملات جدید صورت می‌گیرد.

اگرچه داروهایی که برای درمان ام‌اس تجویز می‌شود اندکی موثرند اما دارای اثرات جانبی هستند و تحمل آن دشوار است.

با وجود اینکه شواهدی در مورد اثربخشی درمان‌های جایگزین ام‌اس وجود ندارد، بسیاری از مردم به دنبال آن درمان‌ها هستند.
پیش‌بینی نتیجه دراز مدت درمان بسیار دشوار است، اما نتیجه قابل قبول بیشتر در زنان، افرادی که در سنین پایین‌تر به این بیماری مبتلا شده‌اند، افرادی که در آن‌ها دوره‌های عود مشاهده می‌شود و افرادی که آن‌ها در مراحل اولیه حمله‌های کمی را تجربه کرده‌اند مشاهده می‌شود.

امید به زندگی افراد دارای ام‌اس ۵ تا ۱۰ سال کمتر از دیگران است.

از سال ۲۰۰۸، بین ۲ تا ۲٫۵ میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا شده‌اند، این در حالی است که نرخ ابتلاء در بخش‌های مختلف جهان و در بین جوامع مختلف تفاوت آشکاری دارد.
این بیماری به طور معمول در سنین ۲۰ تا ۵۰ سالگی و در زنان دو برابر مردان اتفاق می‌افتد.

نام “اسکلروز چندگانه” به زخم‌ها (سختینه– به عبارت دیگری پلاک یا زخم) که در ماده سفید مغز یا ستون فقرات قرار دارد گفته می‌شود.

ام‌اس در سال ۱۸۶۸ توسط ژان مارتین شارکو توصیف شد. محققان در حال توسعه درمان‌ها و روش‌های تشخیص جدید هستند.

علائم و نشانه‌ها

فرد دارای ام‌اس همه علائم یا نشانه‌های عصب شناختی را دارد؛ رایج‌ترین این نشانه‌ها مشکلات سامانه عصبی خودگردان، دیداری، حرکتی و حسی می‌باشند.

علائم خاص از طریق محل‌های زخم در سیستم عصبی مشخص می‌شوند و شامل کم بساوایی یا خواب رفتگی مانند مور مور شدن، گز گز کردن، ضعف عضلات، واکنش‌های غیرارادی، گرفتگی عضلات یا ناتوانی در حرکت، ناتوانی در هماهنگی و تعادل ناهماهنگی عضلات، مشکل در صحبت کردن یا مشکل در غذا خوردن، مشکلات دیداری (جنبش کره چشم، کاهش دید یا دوبینی)، احساس خستگی، درد شدید یا درد مزمن و مشکل در ادرار و مدفوع می‌باشد.

دشواری در فکر کردن و مشکلات عاطفی مانند افسردگی یا خلق ناپایدار نیز در بین مبتلایان به ام‌اس رایج است.

پدیده یوتافس، شدت یافتن نشانه‌های بیماری بر اثر تماس با دمای بالا و نشانه لرمیت، احساس سوزش در پشت هنگام خم کردن گردن از ویژگی‌های بیماری ام‌اس می‌باشند.
معیار اصلی ناتوانی و شدت مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده (EDSS) می‌باشد که همراه با معیارهای دیگر مانند اسکلروز چندگانه تابعی کامپوزیت در تحقیقات مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این شرایط در ۸۵٪ موارد به شکل سندروم در طول چند روز آغاز می‌شود که از این تعداد ۴۵٪ دارای مشکلات حرکتی، ۲۰٪ دچار تاری دید و ۱۰٪ دارای سندروم مرتبط با نقض در عملکرد ساقه مغز می‌باشند، این در حالی است که ۲۵٪ باقی‌مانده دچار بیشتر از یک مورد از مشکلات ذکر شده می‌باشند.

دوره این نشانه‌ها در ابتدا در دو الگو اتفاق می‌افتد؛ یا به صورت دوره‌های وخیم تر شدن ناگهانی بیماری که چند روز تا چند ماه به طول می‌انجامد (عود، وخیم تر شدن، دوره بیماری، حملات یا تشدید ناگهانی نامیده می‌شوند) که به دنبال آن بهبودی بیمار صورت می‌گیرد (۸۵٪ موارد) و یا وخیم تر شدن تدریجی در طول زمان بدون دوره‌های بهبودی (۱۰–۱۵٪ موارد).

ممکن است در مواردی ترکیبی از این دو اتفاق بیفتد یا ممکن است افرادی دچار دوره‌های عود و بهبودی شوند که بعدها ادامه‌دار باشد.

این دوره‌های عود بیماری معمولاً غیرقابل پیش بینی هستند و بدون هیچ نشانه‌ای اتفاق می‌افتند.

وخیم تر شدن شرایط بیمار به ندرت و در بیشتر موارد دوبار در سال اتفاق می‌افتد.

با این وجود در بعضی موارد این وخیم تر شدن بیماری به دنبال نشانه‌های معمول می‌آید و بیشتر در بهار و تابستان اتفاق می‌افتد.

به طور مشابه، عفونت‌های ویروسی مانند سرماخوردگی معمولی، آنفلوآنزا یا التهاب معده و روده‌ها احتمال آن را افزایش می‌دهند.

استرس نیز ممکن است باعث بروز حمله شود.

باردار بودن احتمال عود بیماری را کاهش می‌دهد، اگرچه در طول چند ماه اول پس از وضع حمل این احتمال بیشتر می‌شود.

به طور کل، به نظر نمی‌رسد باردار بودن بر ناتوانی دراز مدت تأثیر داشته باشد.
موارد بسیاری از جمله واکسن زدن، شیر دهی، ضربه شدید بدنی و پدیده یوتافس بر نرخ عود بیماری تأثیر نمی‌گذارند

عوامل

علت ام‌اس نامشخص است، با این وجود باور می‌شود این بیماری بر اثر ترکیبی از عوامل محیطی مانند عوامل آلوده کننده و ژنتیک اتفاق می‌افتد برخی شواهد دال بر پیوست این بیماری با درجه زیبایی دارد.

تئوری‌ها در تلاشند تا داده‌ها را با توضیحاتی واقع بینانه ترکیب کنند اما این مورد تاکنون به عنوان موردی قطعی ثابت نشده است.

اگرچه تعدادی فاکتورهای ریسک محیطی وجود دارد و اینکه بعضی از آن‌ها قابل تعدیل هستند، تحقیقات بیشتری برای تعیین اینکه حذف آن‌ها می‌تواند از بیماری ام‌اس پیشگیری کند مورد نیاز است.

ژنتیک : ام اس به عنوان یک بیماری ارثی به شمار نمی‌رود، با این وجود تعدادی تنوع ژنتیکی بیانگر افزایش ابتلاء به ام‌اس می‌باشد.

عفونت‌زا : بسیاری از میکروب‌هاشامل باکتری و ویروس و حتی انگل به عنوان عوامل محرک ام‌اس (MS) مطرح شده‌اند، که بعضی تأیید شده و بعضی دارای احتمال قوی می‌باشند.

سایر موارد: تحقیقات نشان داده است که سیگار کشیدن یک عامل خطرساز مستقل برای ام‌اس به شمار می‌رود.

استرس می‌تواند یک عامل خطرساز باشد اما شواهد موثق برای حمایت از این فرضیه وجود ندارد.

محققان دانشگاه مک گیل کانادا با استفاده از تحقیقات پیچیده ژنتیکی دریافتند کمبود ویتامین D یکی از مهمترین دلایل ابتلا به ام‌اس است.

ارتباط با مواجهات شغلی و سمها – به ویژه حلال‌ها – مورد ارزیابی قرار گرفت، اما نتایج روشنی کسب نشد.

تزریق واکسن‌ها به عنوان عوامل بیماری مورد آزمایش قرار گرفتند؛ با این وجود، اکثر تحقیقات نشان می‌دهند که ارتباطی بین این دو وجود ندارد.

بسیاری از عوامل خطرساز احتمالی دیگر از قبیل رژیم غذایی و مصرف هورمون بررسی شدند؛ با این وجود، شواهد مبنی بر ارتباط آنها با این بیماری «نادر» است و «قانع کننده» نمی‌باشد.

بتازگی مطالعات محققان دانشگاه ورمونت کانادا نشان داده است که مصرف نمک در افرادی که استعداد ژنتیکی ام اس دارند، احتمال بیماری را افزایش می‌دهد. محققان احتمال می‌دهند که نمک، سد خونی مغز را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از این رو با بیماری مرتبط است.

پاتوفیزیولوژی : سه ویژگی اصلی ام‌اس عبارتست از تشکیل ضایعات در سیستم اعصاب مرکزی (که پلاک‌ها نیز نامیده می‌شود)، تورم، و تخریب غلاف میلین نورون‌ها.

این ویژگی‌ها به طرز پیچیده و به گونه‌ای که هنوز به طور کامل شناخته نشده است در تعامل هستند تا تجزیه بافت عصبی و به نوبه خود نشانه‌ها و علائم بیماری را ایجاد کنند.

ضایعات: نام «اسکلروز چندگانه» به زخم‌هایی (اسکلرا – با نام پلاک یا ضایعات بهتر شناخته می‌شوند) اشاره می‌کند که سیستم عصبی را شکل می‌دهند.

این ضایعات در بیشتر موارد بر ماده سفید موجود در عصب بینایی، ساقه مغز، عقده‌های قاعده‌ای و ستون فقرات، یا ماده سفید موجود در حوالی نزدیک به بطن جانبی تأثیر می‌گذارند.

وظیفه سلول‌های ماده سفید حمل سیگنال‌ها بین مناطق ماده خاکستری، جاییکه پردازش انجام می‌شود، و سایر قسمت‌های بدن است. سیستم عصبی محیطی به ندرت درگیر می‌شود.

به بیانی روشن‌تر، ام‌اس به از دست دادن الیگودندروسیتها، سلول‌هایی که مسئولیت ایجاد و حفظ لایه چربی را بر عهده دارند – موسوم به غلاف میلین – که در انتقال سیگنال‌های الکتریکی (پتانسیل عمل) به نورون‌ها کمک می‌کنند، گفته می‌شود.

این امر به نازک شدن یا از دست دادن کامل میلین، و همزمان با پیشرفت بیماری، تجزیه آکسون‌های نورون می‌انجامد. پس از از بین رفتن میلین، نورون دیگر نمی‌تواند به طور مؤثر سیگنال‌های الکتریکی را هدایت کند.

روند ترمیم، به نام بازسازی میلین، در مراحل اولیه بیماری اتفاق می‌افتد، اما الیگودندروسیت‌ها نمی‌توانند غلاف میلین سلول را به طور کامل بازسازی کنند.

این زخم‌ها منشأ علائم هستند و در طول یک حمله تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) اغلب بیش از ده پلاک جدید را نشان می‌دهد.

این امر می‌تواند بیانگر آن باشد که مغز می‌تواند تعدادی از زخم‌های روی خود را بدون ایجاد عواقب چشمگیر به طور خودکار بازسازی کند.

روند دیگری که در ایجاد ضایعات دخیل است، یک افزایش تعداد استروسیت‌ها غیرعادی ناشی از تخریب نورون‌های مجاور است.
تعدادی از الگوهای زخم توضیح داده شده‌اند.

به غیر از دمیلیناسیون، نشانه دیگر این بیماری التهاب است. بنابر یک توضیح ایمنولوژیکی، سلول‌های تی (T cell)، نوعی لنفوسیت که نقش مهمی در دفاع از بدن ایفا می‌کنند، موجب روند التهابی می‌شوند.

حمله میلین فرایندهای التهابی را که محرک سایر سلول‌های ایمنی است و عوامل محلول از قبیل سیتوکین‌ها و آنتی‌بادی‌ها را آزاد می‌کند، آغاز می‌کند. تجزیه بیشتر سد خونی-مغزی، به نوبه خود موجب آثار مخربی از قبیل تورم، فعالسازی ماکروفاژها، و فعالسازی بیشتر سیتوکین‌ها و سایر پروتئین‌های مخرب می‌شود.

تشخیص

اسکلروز چندگانه به طور معمول بر اساس ارائه نشانه‌ها و علائم، همراه با تصویربرداری پزشکی و آزمایش‌های آزمایشگاهی لازم تشخیص داده می‌شود.
تأئید چنین تشخیصی به ویژه در مراحل اولیه آن دشوار است زیرا ممکن است علائم و نشانه‌ها مشابه با سایر مشکلات پزشکی باشند.

باید برای تشخیص بیماری آزمایش‌های دیگری را نیز انجام بدهند. رایج‌ترین ابزارهای تشخیصی عبارتست از تصویربرداری سیستم عصبی، تجزیه مایع مغزی نخاعی و پتانسیل‌های برانگیخته.

ممکن است تصویربرداری رزونانس مغناطیسی مغز و ستون فقرات مناطق دمیلیناسیون (ضایعات یا پلاک‌ها) را نشان بدهد.

دوره‌های بالینی

چندین زیرمجموعه، یا الگوهای پیشرفت، توضیح داده شده‌اند.

عودت کننده-بهبود یابنده
پیشرونده ثانویه،
پیشرونده اولیه، و
پیشرونده–عودت کننده

مدیریت

با این‌که هیچ درمان شناخته شده‌ای برای اسکلروز چندگانه وجود ندارد، چند روش درمانی در بهبود آن مفید واقع شده‌اند.

اهداف اولیه درمان عبارتست از بازگرداندن کارکرد بدن بعد از یک حمله، جلوگیری از حملات جدید، و پیش‌گیری از از کار افتادگی. مانند هر درمان پزشکی دیگر، درمان دارویی مورد استفاده در مدیریت ام‌اس چندیدن عوارض جانبی دارد. برخی از افراد از درمان‌های جایگزین استفاده می‌کنند با اینکه شواهد موثقی در این زمینه وجود ندارد.

حملات حاد

در طول حملات علائم‌دار، تجویز وریدیکورتیکواستروئیدها، از قبیل متیل پردنیزولون، با دوز بالا درمان معمول این حملات است، و به نظر می‌رسد میزان تأثیر و ایمنی کورتیکواستروئیدهای خوراکی مشابه است.

با این‌که مصرف کورتیکواستروئید معمولاً برای کاهش علائم در کوتاه مدت مؤثر است، اما این نوع درمان تأثیر زیادی بر بهبود بلند مدت نخواهد داشت.
ممکن است بتوان پیامد حملات شدید را که به کورتیکواستروئیدها واکنش نشان نمی‌دهند با مصرف پلاسمافرز درمان کرد.

عوارض جانبی

درمان‌های تغییردهنده بیماری چندین عارضه جانبی دارند. یکی از رایج‌ترین آنها خارش در محل تزریق گلاتیرامر استات و اینترفرون‌ها (تا ۹۰٪ با تزریق‌های زیرپوستی و ۳۳٪ با تزریق‌های عضلانی) است.

ممکن است به دلیل تخریب بافت چربی محل که لیپوتروفی نامیده می‌شود، با مرور زمان یک تورفتگی قابل مشاهده در محل تزریق ایجاد می‌شود.
ممکن است اینترفرون‌ها علائم مشابه با آنفلوآنزا داشته باشند؛ برخی از افرادی که گلاتیرامر مصرف می‌کنند، پس از تزریق گرگرفتگی، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس، و اضطراب را تجربه می‌کنند که معمولاً کمتر از سی دقیقه طول می‌کشند.
آسیب به کبد ناشی از اینترفرون خطرناک تر و کمتر رایج است، اختلال سیستولیک (۱۲٪)، ناباروری و میلوئید لوکمیای حاد (۰٫۸٪) از میتوکسانترون، و عفونت مغزی پیشرونده با ناتالیزوماب اتفاق می‌افتد (از هر ۶۰۰ نفر که درمان شده‌اند، برای ۱ نفر اتفاق می‌افتد).

ممکن است فینگلومید منجر به فشارخون و کاهش ضربان قلب، آدم ماکولا، آنزیم‌های کبدی افزایش یافته یا یک کاهش میزان لنفوسیت شود.

شواهد احتمالی حاکی از آن است که تری فیلومید در کوتاه مدت ایمن است و عوارض جانبی رایجی دارد از قبیل: سردرد، خستگی، خواب آلودگی، ریزش مو، و درد اعضای بدن.
به علاوه گزارش‌هایی دربارهٔ نارسایی کبد و PML همراه با مصرف آن وجود دارد و آن خطرناک برای رشد جنین است.
رایج‌ترین عوارض جانبی دی متیل فومارات عبارتست از گرگرفتگی و مشکلات دستگاه گوارشی.

در حالی که ممکن است دی متیل فومارات منجر به کاهش تعداد سلول قرمز خونی شود، هیچ موردی از عفونت‌های فرصت طلب در طول دوره‌ها گزارش نشده است.

علائم اولیه

در اینجا ۱۰ عارضه شایع بیماری ام‌اس را که معمولا به عنوان علائم اولیه MS نیز در نظر گرفته می شوند، با هم بررسی می‌کنیم:

۱- بی‌حسی

بی‌حسی و مورمور شدن مداوم که معمولا صورت و دست‌ها و پاها را درگیر می‌کند، عارضه ی شایع بیماران مبتلا به MS است که به علت آسیب و تخریب سلول‌ها عصبی در مغز و نخاع ایجاد می‌شود. اما این وضعیت برای فردی که هنوز به بیماری مبتلا نشده و یا برای اولین بار است که آن را تجربه می‌کند، بسیار عجیب به نظر می رسد. در واقع بی حسی و مورمور شدن می‌تواند در ابتدا به صورت حمله ای فرد را مورد آسیب قرار دهد. پاها شایع‌ترین بخش بدن برای بروز این عارضه‌اند.

۲- خستگی

خستگی می‌تواند به دلایل زیادی ایجاد شود، اما هر خستگی نشانه MS نیست. خستگی بدون دلیل، مثلا خستگی که فرد بعد از بیدار شدن از خواب و یا بدون هیچ‌گونه فعالیت بدنی بیان می‌کند می‌تواند نشانه اولیه بیماری MS باشد. این خستگی عضلانی بدون دلیل و نیز ضعف عضلانی، مخصوصا در ماهیچه‌های پاها و ضعف مچ پا، عارضه‌ای است که تقریبا در ۸۰ درصد مبتلایان اولین عارضه است. این خستگی با تخریب و آسیب سلول های عصبی، شدیدتر می‌شود.

۳- ضعف و گرفتگی عضلات

آیا شما هم در انجام فعالیت های به ظاهر ساده مشکل دارید؟ زود خسته می‌شوید و احساس ضعف در عضلات را دارید؟ این وضعیت می‌تواند نشانه آن باشد که سیگنال‌های عصبی نمی‌توانند به درستی از مغز و نخاع به سیستم عصبی محیطی منتقل شوند. در اینجا ضروری است که به پزشک مراجعه کنید. اما اختلال در کنترل عضلات خیلی وقت‌ها به دلیل اسپاسم، گرفتگی و سختی عضلات ایجاد می شود. اسپاسم‌ها و گرفتگی‌های عضلانی حمله ای یکی از علائم آزاردهنده‌ی ام‌اس است. این اسپاسم‌ها معمولا شدیدا دردناک هستند، در بخش های انتهایی بدن نظیر دست ها و پاها ایجاد می‌شوند و بعد از چند دقیقه برطرف می‌شوند.
در بیشتر مبتلایان، راه رفتن همراه با سرگیجه و اختلال در کنترل حرکات می تواند علامت اولیه بیماری باشد. این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند.

۴- اختلالات بینایی

یکی از اولین نشانه‌های MS مشکل در بینایی است که آرام و به مرور زمان شدیدتر شده و با درد در چشم‌ها همراه خواهد شد. اختلالات بینایی به دلیل التهاب عصب چشمی ایجاد می‌شود. این شرایط تقریبا ۵۰ درصد بیماران مبتلا به MS را تحت تاثیر قرار داده و در ۱۵ درصد از بیماران اولین عارضه‌ی ابتلا به بیماری می‌باشد. این شرایط که به دلیل اختلال عصب بینایی ایجاد می‌شود، منجر به تاری دید در یک یا هر دو چشم و همچنین کوررنگی می‌شود. پس تاری دید، کوررنگی، دوبینی و درد چشم‌ها از علائمی است که می‌تواند نشانه‌ی ابتلا به MS باشد.

۵- اختلال در کنترل ادرار و مدفوع

بی‌اختیاری در دفع ادرار و مدفوع در بیماری MS دور از انتظار نیست. تقریبا ۸۰ درصد بیماران مبتلا به MS در کنترل ادرار و مدفوع خود مشکل دارند. این افراد معمولا از احساس دفع ادرار مکرر و ناگهانی در عذاب هستند. مشکل آزاردهنده دیگر در این افراد، اسهال مداوم و اختلال کنترل تخلیه روده است. اگر این برای شما یک مشکل شده است، بهتر است هرچه سریع تر به پزشک مراجعه کرده و وضعیت را بازگو کنید.

۶- کاهش حافظه

از آن‌جایی که MS به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند، کاهش و ضعف حافظه، ناتوانی در تمرکز، صحبت کردن و مشکلات زبانی از اختلالات رایج در نتیجه‌ی پیشرفت MS است که البته خیلی وقت ها می تواند از علائم شروع این بیماری باشد.

۷- اختلالات جنسی

در بیماران مبتلا به ام اس در مراحل شدید، اختلالات جنسی یکی از شایع‌ترین اختلالات در نظر گرفته می‌شود. این وضعیت که در بیشتر اوقات عارضه‌ای غیر قابل پیشگیری است، خیلی وقت‌ها یکی از علائم ابتلا به MS در نظر گرفته می‌شود.

۸- سرگیجه

در بیشتر مبتلایان، راه رفتن همراه با سرگیجه و اختلال در کنترل حرکات می‌تواند علامت اولیه بیماری باشد. این بیماران معمولا در مستقیم حرکت کردن مشکل دارند. در واقع این عدم تعادل در کنترل حرکات معمولا با پیشرفت تخریب سلول‌های عصبی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به همین خاطر است که بسیاری از مبتلایان به MS برای راه رفتن نیاز به عصا دارند.

۹- تشنج

تشنج‌های صرعی از علائم بسیار رایج بیماری ام‌اس هستند که از گسترش اختلالات در مناطقی از مغز به نام قشر مغز ناشی می‌شوند. قشر مغز بیرونی‌ترین و البته بزرگ‌ترین بافت عصبی مغز است که مغز را می پوشاند و از آن محافظت می‌کند.

۱۰- افسردگی

ابتلا به بیماری آزاردهنده‌ای نظیر MS، علاوه بر آسیب جسمی می‌تواند ابزاری برای شکنجه روحی فرد باشد. بسیاری از مبتلایان به ام‌اس، احساس افسردگی، تحریک‌پذیری و تغییرات خلق و خو را یکی از مشکلات رایج خود بیان می‌کنند.

درمان‌های جایگزین

بیش از ۵۰٪ افراد مبتلا به ام‌اس ممکن است از درمان‌های مکمل یا جایگزین استفاده کنند، با این حال درصد این افراد بسته به چگونه تعریف شدن درمان جایگزین متغیر خواهد بود.

شواهدی در خصوص مؤثر بودن درمان‌های این چنین در غالب موارد یا ضعیف است و یا اینکه وجود ندارد.

در حالی که شواهد غیر قطعی وجود دارد که ویتامین دی در درمان این بیماری مؤثر است، با این حال شواهد کافی برای نتیجه‌گیری قطعی موجود نیست.

از جمله درمان‌هایی که فایده آنها برای افراد مبتلا به‌ام است به اثبات نرسیده است می‌توان به: مکمل‌های غذایی و رژیمی، تکنیک‌های آرامش بخش نطیر یوگا، داروهای گیاهی (نظیر شاهدانه دارویی)، درمان با استفاده از اکسیژن تحت فشار، خود عفونتی با استفاده از کرم‌های قلاب دار، پا درمانی و طب سوزنی.

لازم است ذکر شود که استفاده کنندگان از این نوع درمان‌ها معمولاً زنان هستند، یا کسانی که برای مدت طولانی مبتلا به این بیماری بوده‌اند، این افراد ناتوانی بیشتری دارند و نسبت به درمان‌های رایج رضایت کمتری از خود نشان می‌دهند.

در این مقاله سعی بر آن داریم تا با معرفی چند گیاه دارویی بهبودگر در زمینه بیماری ام‌اس با آثار درمانی و نحوه مصرف آن‌ها آشنا شویم.

گیاه غافث
در حال حاضر از این گیاه جهت درمان طیف وسیعی از بیماریها استفاده می‌گردد اما باید به این نکته توجه شود که دارای گونه‌های مختلفی بوده که هر کدام دارای خواص درمانی مستقلی هستند.

مطالعات و تحقیقات اخیر در مورد گیاه غافث منجر به کشف خواص ضدویروسی، آنتی‌اکسیدانی، خواص ضدالتهابی و افزایش سوخت و ساز بدن شده است. امروزه تحقیقات بشر در مورد این گیاه معطوف خواص درمانی مرتبط با بیماری MS شده است‌.

هرچند که تحقیقات عملی بر روی انسانها امکان پذیر نبوده است اما نتایج کنونی تحقیقات انجام شده، گویای کاهش علائم و نشانه های MS در افراد مبتلا به این بیماری است.

مقدار و دستور مصرف: ۳-۶ گرم از گیاه را همراه با مقداری آب جوشانده و مصرف گردد. همچنین می توان از فرآورده های معادل این گیاه استفاده کرد.

احتیاط دارویی: در صورت مصرف مقادیر زیاد این گیاه به علت وجود ترکیبات تانن دار، باعث اختلالات گوارشی و یبوست می گردد.

مقادیر بالای استعمال این گیاه دارای تداخل مصرف با داروهای بالا یا پایین آورنده فشار خون و داروهای ضد‌انعقاد خون است. در دوران بارداری و شیردهی در مقادیر زیاد مصرف نشود.

بوزیدان

این گیاه دارویی به نامهای مختلفی شناخته می‌شود که از جمله رایج‌ترین این نامها می‌توان به جینسینگ هندی و آسانا اشاره کرد. نوع خاصی از گیاه توت می‌باشد.
از ریشه و عصاره آن جهت درمان دردهای مزمن، رفع خستگی و التهاب‌، فرو نشاندن استرس و اضطراب استفاده می‌شود.

تحقیقات اخیر در مورد این گیاه پیرامون درمان بیماران عصبی و کاهش علائم بیماری MS نتایج بسیار امیدوارکننده‌ای به همراه داشته است. مهمترین اثری را که برای آن برشمرده‌اند خاصیت ضدفراموشی این گیاه است.

طبع بوزیدان گرم و خشک است و باید حتماً زیرنظر پزشک مصرف شود. در ایران به اشتباه به ریشه گیاه پنیرباد که در منطقه سیستان و بلوچستان می‌روید و از آن به عنوان مایه پنیر استفاده می‌کنند بوزیدان می‌گویند در حالیکه بوزیدان و پنیرباد دو گیاه کاملاً متفاوت و مستقل از یکدیگر می‌باشند.

مقدار و دستور مصرف: ۵ گرم از ریشه خشک شده این گیاه را در یک لیوان آب جوشانده و همراه کمی عسل میل شود. داروهای فرآوری شده از این گیاه در بازار موجود می‌باشد که توصیه می‌شود جهت مصرف از آنها استفاده گردد.

احتیاط دارویی: مصرف مداوم و زیاد ریشه این گیاه برای فعالیت بیضه‌ها مضر است. مصرف این گیاه در دوران بارداری و شیر دهی توصیه نمی‌گردد.

ریشه و برگ گیاه قاصدک

در طب کره‌ای از قاصدک برای افزایش انرژی و حفظ سلامت عمومی بدن استفاده می‌کنند و این در حالی است که طب غربی، همچنین طب عربی از آن برای درمان اختلالات گوارشی و بیماریهای پوستی استفاده می‌کنند.
این گیاه به‌طور وحشی در چمنزار‌ها، مزارع یونجه، اراضی مرطوب کنار نهرها مراتع و زمین‌های بایر در نواحی معتدل می‌روید.

گیاه قاصدک گیاهی است بی‌بو، خیلی کوچک و کوتاه‌تر از ۴۰ سانتی‌متر که شیرابه یا مایع سفیدی ترشح می‌نماید. گاهی از گیاه قاصدک به عنوان علف هرز مزارع، چمن‌زارها و دشت‌های اطراف شهرها یاد می‌شود.

ولی این شاید به معنی عدم‌ آگاهی بشر از خواص مهم آن باشد. گیاه قاصدک، یک غذای مغذی است.
در بهار برگ‌های جوان آن را مانند سبزی چیده و استفاده می‌کنند چون برگ‌ها تلخ است باید با ترشی آب‌لیمو و یا سرکه در سالاد مصرف شود.

برگ‌های این گیاه حاوی مقادیر قابل توجهی از ویتامین‌های A, C, D و گروه B، همچنین آهن، منیزیم، روی، پتاسیم، منگنز، مس، کولین، کلسیم، بور و سیلیکون است.

ریشه این گیاه را در اواخر زمستان یا اوایل بهار از خاک بیرون آورده و خشک کرده، مصرف می‌نمایند. ریشه گیاه حاوی اینولین و اسانس روغنی فرار و اسیدهای چرب (میریستیک اسید)، کاروتنوئیدها، ویتامینA، موسیلاژ و پکتین است.

در سراسر دنیا قاصدک برای درمان انواعی از بیماری‌های کبدی و کیسه صفرا استفاده می‌شده است. از دیگر موارد مصرف سنتی ریشه و برگ گیاه، درمان بیماری‌های پستان، احتباس مایعات، اختلالات گوارشی، درد مفاصل، تب و بیماری‌های پوستی را می‌توان نام برد.

امروزه به دلیل محتوی بالای مواد مغذی، ‌برگ‌های گیاه به طور گسترده‌ای به عنوان مکمل غذایی برای خانم‌های باردار توصیه می‌شود.

تحقیقات و آزمایشات اخیر بر روی این گیاه نشان داده‌اند که گیاه می‌تواند خستگی و ضعف بدنی را کاهش دهد و موجب بالا بردن سطح سیستم ایمنی بدن شود. این تحقیقات همچنین منجر به کشف خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی این گیاه شده است.

قاصدک توانسته امروزه نظر متخصصین را در مورد کشف داروهایی جهت درمان و کاهش علائم بیماری MS را به خود جلب کند که دلیل آن را طیف وسیعی از مواد موثر گیاهی موجود در آن دانسته اند.

مقدار و دستور مصرف: ریشههای گیاه قاصدک میتوانند به عنوان قهوه بدون کافئین مورد استفاده قرار گیرند. برای اینکار باید آنها را خشک کنید، سپس آنها را آسیاب کرده و مثل قهوه از آن استفاده کنید.

۲ تا ۸ گرم از ریشه خشک‌شده گیاه را سه بار در روز برای مدت ۳ روز متوالی می توان استفاده و پس از آن یک هفته وقفه در مصرف این گیاه انداخته و مجداداً مصرف گردد. همچنین برگ‌های این گیاه را می‌توان در سالاد و یا به صورت پخته شده استفاده کرد.

احتیاط دارویی: ریشه و برگ‌های قاصدک کاملا بی‌خطر بوده، بدون هیچ‌گونه اثرات جانبی یا خطرهای احتمالی به‌جز واکنش‌های آلرژیک که به ندرت بروز می‌کنند.

به هر حال با توجه به اثر ریشه قاصدک بر ترشح صفرا، کمیسیون مصرف دارو آلمان مصرف این گیاه دارویی توسط کسانی که به انسداد مجاری صفراوی یا دیگر بیماری‌های خطرناک کیسه صفرا مبتلا هستند را ممنوع کرده است و کسانی که سنگ کیسه صفرا دارند،‌ فقط تحت نظر پزشک می‌توانند از این گیاه استفاده کنند.

ریشه قاصدک می‌تواند باعث افزایش ترشح اسید و از این طریق تشدید درد ناشی از زخم گوارشی شود. افراد با آلرژی شناخته شده به گیاهان خانواده کاسنی، مانند بابونه و بومادران باید این گیاه را با احتیاط مصرف کنند. تداخل دارویی شناخته شده‌ای با قاصدک وجود ندارد. اما بر اساس ‌آن‌چه ما درباره اثرات ریشه گیاه می‌دانیم ممکن است وقتی همراه با داروهای دیورتیک، انسولین یا داروهای خوراکی پایین‌آورنده قند خون استفاده شود، تا حدی خطرناک باشد.

به علاوه در کسانی‌که داروی لیتیوم می‌گیرند، باید دیورتیک‌های گیاهی مانند برگ قاصدک را فقط زیر نظر پزشک مصرف کنند، زیرا با مصرف این دارو دهیدراتاسیون احتمالی، ممکن است خطرناک باشد. بی‌خطری گیاه در بچه‌های کم‌سن و سال، خانم‌های حامله یا شیرده و کسانی‌که بیماری‌ شدید کبدی یا کلیوی دارند ثابت نشده است.

بابونه

بابونه گیاهی است که قرن ها از آن به صورت استعمال خارجی و خوراکی جهت درمان بیماریهای پوستی، بی‌خوابی و اضطراب، ناراحتی های معده، اسهال و… استفاده می‌شود. گیاه بابونه به عنوان یک گیاه آنتی‌اکسیدان و ضد‌باکتری و مطرح است.

همچنین توانایی این گیاه در کند کردن رشد تومورهای سرطانی نیز در حال تحقیق و بررسی است. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در مورد اثرات دارویی این گیاه برای درمان و کاهش علائم بیماری MS صورت گرفته است و نتایج امیدوارکننده‌ای نیز به همراه داشته است اما به هر حال باید پذیرفت از آنجا که انجام آزمایشات بالینی بر روی انسانها امکان پذیر نمی‌باشد روند این تحقیقات و آزمایشات زمانبر است.

مقدار و دستور مصرف: دم کرده این گیاه،۲ تا ۳ بار در هفته میل گردد.

احتیاط دارویی: از مصرف مداوم و زیاد دم‌کرده این گیاه پرهیز شود. قبل از مصرف حتماً با پزشک معالج مشورت گردد. مصرف این گیاه در دوران بارداری و شیردهی توصیه نمی‌گردد.

انجیر

شبی هفت عدد انجیر خیس خورده دریک لیوان آب که هم آب هم انجیر خورده شود

زیتون

هفت عدد زیتون صبح ناشتا و هفت عدد زیتون شب دو ساعت بعد از شام (زیتون شور غیر کارخانه‌ای)

عطر گل محمدی

پرهیز از بوهای سرد و بوهای صنعتی به همراه داشتن عطر گل محمدی و استشمام مداوم آن بسیار سودمند است.

زعفران

دانشمندان هندی اعلام کردند ماده‌ای در زعفران ایرانی وجود دارد که به درمان بیماری ام اس کمک می‌کند.
به گزارش برنا، دانشمندان هندی موفق به کشف ماده‌ای در زعفران شده‌اند که در درمان بیماریها، بویژه درمان بیماری ام‌اس و تصلب شرایین موثر است.

ماده درمانگر زعفران که کروسین نام دارد در حفاظت از سلولهای مغزی نقش دارد و مانع آسیب به سلول‌های مغزی می‌شود که چربی تولید می‌کنند.
چربی تولیدی در سلولهای مغز ، همانند عایق و روکش در اطراف اعصاب مغز عمل می‌کند.
در بیماری ام‌اس، به دلیل تورم سلول‌های مغزی این عایق محافظتی از بین می رود.

ولی توصیه می‌شود در هیچ کدام از مواد گیاهی افراط نکنید همنطور که میتواند ی مواد طبیعی سودمند باشد در دوز بالا مصرف زیادی باعث سم در بدن ایجاد شدن است که حتی منجر به مرگ هم می‌شد پس هر کدام از مواد گیاهی در هفته ۲ الی ۳ روز استفاده کنید مخصوصا زعفران که مصرف ۱ گرمش هم باعث مرگ می‌شود.

منابع

۱- مجله پزشکی سلامت

۲- سایت تبیان

 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

تیک‌ عصبی آزارتان می‌دهد؟

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان

 

تیک (به انگلیسی: Tic) یعنی حرکت ناگهانی، سریع و غیرآهنگینی که شامل گروه‌های ماهیچه‌ای مجزا باشد. تیک‌ها ممکن است به چشم دیده نشوند. تیک‌های رایج عبارتند از پلک زدن و صاف کردن گلو.
تیک‌های صوتی نیز بیشتر به صورت اصواتی مثل سرفه کردن، صاف کردن گلو، تیک‌هایی که به تازگی آغاز شده‌اند، اغلب نیاز به درمان ندارند.
توصیه مناسب به والدین و اطرافیان کودک مبتلا به تیک این است که توجهی به تیک‌ها نداشته باشند، چرا که تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن می‌شود غرغر کردن، بالا کشیدن بینی و… تظاهر می‌کند.
اکثر تیک‌هایی که تازه آغاز شده‌اند، مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدی تری پیش نمی‌روند و حداکثر در طی دوره‌های استرس‌آور عود می‌کنند.
معدودی از تیک‌ها بیشتر از یک سال طول می‌کشند.
تیک در مردها سه برابر بیشتر از زن‌هاست و تیک‌های مزمن بیشتر بین سنین شش تا دوازده سالگی دیده می‌شود.
تیک می‌تواند با رفتارهایی نظیر بالا انداختن شانه، پلک زدن، تنگ کردن چشم‌ها، تکان‌های تند سر یا شانه، شکلک در آوردن، تکان دادن سر به طرفین یا پایین آوردن سر و یا چین دادن بینی دیده شود. این تیک‌های حرکتی در دوران کودکی کاملاً معمول هستند. با آماری که انجمن روان‌پزشکی آمریکا گزارش داده است، پنج الی بیست و چهاردرصد از کودکان دارای نوعی تیک هستند.
شایع‌ترین نواحی از بدن که تیک‌های حرکتی در آن‌ها دیده می‌شوند، عبارت‌اند از: سر و صورت و دست‌ها و بازوها و بیشترین حرکات به صورت چشمک زدن، شکلک در آوردن، چین دادن به پیشانی، بالا انداختن ابروها، پلک زدن زیاد، چرخش سر، پرتاب کردن دست‌ها و بازوها، بالا انداختن شانه و نیز تکان دادن پا و … است.

_ تیک‌های گذرا
تیک‌های حرکتی معمول که اغلب در حدود سه‌و نیم سالگی شروع می‌شوند به کودکان کمک می‌کنند تا انرژی عصبی را آزاد کنند. هفتاد‌و پنج درصد از کودکان این نوع تیک را در عرض شش ماه پست سر می‌گذارند.
اگر کودک شما گرفتار تیک شد، بهترین راه، نادیده گرفتن آن است. هیچ‌گاه او را سرزنش نکرده و یا تنبیه نکنید.
شما می‌توانید برای جلوگیری از تبدیل شدن این عمل به یک عادت، با تمرین کردن روش‌های پیشگیرانه، به کودکان‌تان کمک کنید ولی تیک‌های گذرا نباید در برنامه‌ی کامل ترک عادت مورد توجه قرار گیرد.

_ تیک‌های مزمن
اگر تیک بیش از دوازده ماه ادامه یابد، تیک مزمن محسوب می‌شود.
تیک‌های مزمن پایدار هستند و معمولاً انقباض ماهیچه در آن‌ها بیش از حد و بسیار شدید است.
این تیک‌ها مشخصاً به صورت حمله های دوره‌ای صورت می‌گیرند و غالباً شدت آن‌ها ماه به ماه، روز به روز یا حتی ساعت به ساعت تغییر می‌کند. در حقیقت رفتار تیکی ممکن است برای هفته‌ها یا ماه‌ها کاملاً محو شود اما دوباره ظاهر گردد.

_ علت‌ها
زمانی اعتقاد بر این بود که تیک‌ها علامت بیرونی احساسات سرکوب شده و تعارضات و کشمکش‌های درونی‌اند. امروزه در بسیاری از نقاط جهان آن را ترکیبی از عوامل محیطی و زیستی می‌دانند.
تقریباً در یک سوم موارد پایه ی ژنتیکی دارد اما در برخی حالات ممکن است این عادت از طریق تقلید به دست آید.
همچنین مشخص شده است که رفتارهای تیکی در زمان فشارهای عصبی افزایش می‌یابد که این امر به «تیک عصبی» منجر می‌شود.

در صورتی‌که از وجود تیک‌های عصبی در کودک‌تان رنج می‌برید، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:

* کاهش فشار روحی
به لحاظ این که رفتارهای تیکی غالباً با فشار روحی تشدید می‌شوند، عناصری را در زندگی کودک‌تان جستجو کنید که ممکن است منشأ ناراحتی یا نگرانی او گردند. آیا آنان تلاش می‌کنند که از تکالیف مدرسه و درس‌ها عقب نمانند؟ آیا انتظارات ورزشی آنان بالاست؟ آیا مشکلات زناشویی شما باعث پریشانی آن‌ها می‌شود؟
برای کاهش تنش‌های احتمالی کودکان، تا آن جایی که ممکن است برای ایجاد آرامش و اطمینان و حذف موقعیت‌های فشارزا بکوشید و با آنان رئوف و مهربان باشید.
تعداد تیک اغلب با کاهش فشار روحی، تقلیل می‌یابد.
در میان مسائل متفاوت تربیتی که بسیاری از خانواده‌ها را درگیر می‌کند، اختلالات خواب، شب ادراری، لجبازی، پرخاشگری و بروز تیک‌های عصبی در کودکان بخش عمده‌ای از شکایات والدین را تشکیل می‌دهد. بسیاری از این مسائل در مسیر روند تربیت و پرورش کودک طبیعی است و این والدین هستند که با ناآگاهی یا اتخاذ شیوه‌های نادرست، مشکلات را بزرگ می‌کنند. در واقع والدین با آن چه در ذهن خود دارند یا با مشورت از بزرگ‌ترها یا مشاهده شیوه های تربیتی دیگران سعی می‌کنند راه حلی بیابند. در حالی که مهارت‌های فرزندپروری یادگرفتنی است و والدین باید به خاطر داشته باشند که راه حل تمامی مسائل و چالش‌های تربیتی را نمی‌دانند و باید با پرس‌وجو و یادگیری شیوه‌های فرزندپروری در حل مسائل مربوط به فرزند خود بکوشند. یکی از مسائلی که در بین کودکان بسیار شایع است تیک‌های عصبی است که نحوه مواجهه با آن در قطع و یا ادامه آن نقش مهمی دارد.

* تیک‌های عصبی
تیک به معنای انقباضات عضلانی سریع، تکراری و غیرارادی است و ممکن است به صورت صداهای قالبی، ناموزون و ناگهانی مشاهده شود. فرد نمی‌تواند در مقابل تیک‌ها مقاومت کند ولی می‌تواند در صورت آگاهی یافتن از آن‌ها تا حدودی تیک‌ها را مهار کند. تیک بر اثر استرس تشدید می‌شود و زمانی که فرد می‌خواهد به صورت ارادی آن را کنار بگذارد، کاهش پیدا می‌کند اما از بین نمی‌رود.

* ویژگی‌های تیک‌های عصبی
سرکوب تیک در کودکان برای چند دقیقه یا چند ساعت امکان پذیر است اما درمان آن زمان بر است. بیشتر کودکان یا از تیک‌های خود آگاهی ندارند و یا قادر به کنترل آن نیستند. تیک‌ها درزمان آرامش کودک یا وقتی مشغول انجام فعالیتی است، کمتر مشاهده می‌شود و فقط تیک‌های مزمن است که حتی هنگام خواب به سراغ کودک می‌آید. اختلالات مربوط به تیک در پسرها شایع‌تر از دخترها است و در تعاریف علمی سن شروع متوسط تیک از ۷سالگی تا ۱۸سالگی است و بین تیک و بیش فعالی، افسردگی، نافرمانی مقابله جویانه یا لجبازی و وسواس شباهت زیادی وجود دارد و یکی از این اختلالات ممکن است پیش زمینه بروز اختلال بعدی را فراهم کند.

_ دکتر سحر انصاری، روان‌پزشک در این‌باره می‌گوید:

تیک به حرکات عود‌کننده، سریع و هم شکلی گفته می‌شود که معمولا به صورت غیرارادی یا بهتر است بگوییم نیمه‌ارادی اتفاق می‌افتد و شروعی ناگهانی دارد.
البته وقتی صحبت از تیک می‌شود، خیلی‌ها فقط به حرکات جسمی فکر می‌کنند و باور دارند تیک محدود به حرکات جسمی است. در صورتی‌ که به گفته دکتر انصاری، این تیک‌های تکرارشونده می‌تواند به صورت حرکتی یا صوتی اتفاق بیفتد.

در دسته‌بندی دیگری هم می‌توان تیک‌ها را به دو گروه ساده و پیچیده تقسیم کرد.

این پزشک متخصص با تاکید بر این‌که تیک‌های حرکتی ساده، شایع‌ترین نوع تیک‌ها به حساب می‌آید، ادامه می‌دهد: حرکات چشم مانند چشمک‌زدن یا حرکات سریع سر و گردن نمونه‌هایی از تیک‌های حرکتی ساده است که معمولا از قسمت سر و صورت شروع می‌شود و بتدریج می‌تواند به قسمت‌های دیگر بدن نیز برسد. حرکاتی مانند خودزنی و پرش‌های ناگهانی نیز در گروه تیک‌های پیچیده حرکتی قرار می‌گیرد. تیک‌های ساده صوتی نیز بیشتر به صورت صداهایی مانند سرفه کردن و صاف کردن گلو نمایان می‌شود.

_ از چه زمانی تیک‌ها شروع خواهد شد؟

تیک‌ها به طور کلی از دوره کودکی یا نوجوانی نمایان می‌شود و ممکن است حالت رفت و برگشتی داشته باشد، به این معنی که برای مدتی کاملا برطرف می‌شود و دیگر خبری از آنها نیست و دوباره بر اثر اضطراب و عوامل موثر دیگر مانند هیجانات شدید می‌تواند اتفاق بیفتد یا تشدید شود.
شروع اکثر این تیک‌ها در سنین پایین‌تر از هجده سالگی است.
تیک‌هایی که به شکل علائم حرکتی خودش را نشان می‌دهد، معمولا زودتر ـ حدود هفت سالگی ـ بروز می‌کند و تیک‌های صوتی کمی دیرتر اتفاق می‌افتد.

_ بیماری‌های همراه با تیک را بشناسید

بعضی از بیماری‌ها با تیک همراه خواهد بود، به عنوان نمونه در کودکان ممکن است تیک همراه با بیماری‌ بیش فعالی یا اختلالات یادگیری اتفاق بیفتد.
همچنین تیک می‌تواند همراه با بیماری وسواس بروز کند و گاهی اوقات این حرکات تکرار شونده مانند پرش عضلانی با وسواس رخ می‌دهد.
بنابراین باید به بیماری‌های همراه تیک هم توجه داشته باشیم و آنها را مدنظر قرار دهیم. وزن کم هنگام تولد، کم رسیدن اکسیژن به جنین، تماس با گرما، عفونت و هورمون‌ها در زمان بارداری مادر و زایمان‌های سخت نیز از جمله عواملی است که احتمال دارد کودک را در آینده دچار تیک کند.

_ تیک درمان می‌شود یا نه؟

کسی که دچار این مشکل می‌شود، باید تا پایان عمر با آن زندگی کند یا راه‌حلی برای بهبود تیک وجود دارد؟ شاید این یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی باشد که برای کسانی که دچار تیک هستند، پیش می‌آید. معمولا هدف از درمان تیک، قطع کامل آن نیست، چون چنین شرایطی ممکن است عملی نباشد. بنابراین هدف این است که با وجود چنین حرکات و تیک‌هایی، فرد زندگی و عملکرد نرمالی داشته و زندگی‌اش مختل نشود. علاوه بر دارو درمانی برای بهبود تیک‌ها، روان درمانی نیز بسیار مهم و قابل توجه است. به این معنی که خانواده و خود فرد باید آموزش‌های لازم را در این زمینه کسب کنند تا مشکلات‌شان به حداقل برسد.
درباره تیک‌های خفیف که اختلالی در کارکرد فرد ایجاد نمی‌کند، فقط لازم است بیمار را کنترل کنیم و مراقبش باشیم که اگر تیک شدت یافت، درمان را آغاز کنیم.
بروز اختلال در تعاملات اجتماعی، ناراحتی یا درد فیزیکی و ایجاد اختلال در جنبه‌های مختلف زندگی مانند شغل و تحصیل فرد از مواردی است که به درمان نیاز دارد و نباید فراموش کنیم اولین قدم در درمان تیک، آموزش بیمار، اعضای خانواده و کسانی است که با او در ارتباط هستند. هدف از درمان، حذف کامل تیک‌ها نیست، بلکه می‌خواهیم احساس ناراحتی فرد کاهش یابد و تیک‌ها نیز تا حدی کنترل شود که تداخلی در زندگی فرد ایجاد نکند.

_ اشرف تشکری، روان‌پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نیز معتقد است:

«تیک‌های عصبی می‌توانند صوتی یا حرکتی و ساده یا پیچیده باشند. گاهی جدا کردن تیک عصبی از رفتار وسواسی مشکل است و گاهی تیک همراه با وسواس مشاهده می‌شود. نقاطی در مغز وجود دارد که رفتار تکراری را کنترل می‌کند و در صورتی که این ناحیه دچار مشکل شود، تیک عصبی ایجاد می‌شود. تیک عصبی، اختلال شایعی است و گاهی حتی موجب آسیب فرد یا ناراحتی او یا دیگران می‌شود و در صورتی که عارضه به این مرحله برسد، باید تحت درمان قرار بگیرد.
تیک عصبی می‌تواند از دوره کودکی آغاز شود و معمولا در پسران اندکی بیشتر از دختران دیده می‌شود.
از دلایل ایجاد تیک می‌توان به زمینه ژنتیکی اشاره کرد. برخی افراد نیز به دلیل بیماری خاص یا مصرف برخی داروها دچار این حالت می‌شوند. استرس و اضطراب نیز از عوامل بروز تیک عصبی است.
در صورت وقوع تیک بهتر است به پزشک مراجعه شود چرا که ممکن است از عوارض بیماری‌های دیگر باشد. خانواده‌ها نیز در صورت مشاهده این حالات در کودکان آن‌ها را سرزنش نکنند و به آرامش آن‌ها کمک کنند.»

_ دکتر امیر رضا چمنی، متخصص اعصاب و روان می‌گوید:

«تیک‌های عصبی اغلب از کودکی یا نوجوانی شروع می‌شود و می‌تواند طی زمان ثابت بوده یا به طور متناوب و در اثر محرک‌ها نوسان داشته و حتی برای چند دقیقه به شکل ارادی کنترل شود.
استرس‌های خانوادگی و به طور کلی هر گونه استرس می‌تواند باعث تشدید این بیماری شود. خانواده‌ها باید بدانند این‌گونه رفتارها غیرارادی هستند و کودک یا نوجوان را به‌خاطر این رفتارها تنبیه نکنند و همچنین توجه بیش از حد نیز می‌تواند موجب تشدید بیماری شود. کاهش استرس، درمان بیماری‌های همراه با تیک مانند بیش‌فعالی و وسواس در درمان علائم تیک موثر هستند. همچنین در مواردی که عملکرد فرد به علت بروز تیک عصبی مختل شود، درمان دارویی صورت می‌گیرد.
همچنین بازی‌های کامپیوتری پرهیجان و هرگونه فعالیت هیجان‌آور، عامل تشدیدکننده تیک‌های عصبی هستند.»

_ دکتر آزادنیا ، متخصص اعصاب و روان می‌گوید:

تیک عصبی جزو اختلالات حرکتی است که ممکن است از نوع ساده یا پیچیده باشد.

وی تصریح کرد: تیک‌های حرکتی ساده شامل پلک زدن، بالا بردن ابرو، اخم کردن، تمیز کردن بینی، فشار دادن دندان‌ها، حرکت لگن و … و تیک‌های حرکتی پیچیده نیز مانند تکان دادن سر، گردن، دست‌ها و انگشتان و چرخش تنه است. این متخصص مغز و اعصاب افزود: علاوه بر تیک‌های حرکتی، تیک صدا نیز در افراد وجود دارد که به دو نوع ساده و پیچیده طبقه‌بندی می‌شود؛ تمیز کردن گلو، آه کشیدن، سرفه یا ایجاد صداهای کشیده در طول صحبت کردن از ویژگی افرادی است که تیک صدای ساده دارند. همچنین لکنت زبان، گفتن جملات نامفهوم و در مواردی ناسزا گفتن جزو ویژگی‌های تیک صدای پیچیده در بیماران است.
وی تصریح کرد: حرکات ناشی از تیک غیرارادی است و یک احساس درونی در فرد منجر به ایجاد حرکات تیک می‌شود و شیوع آن نیز سنین خاصی را دربرنمی‌گیرد، اما در اطفال شایع‌تر است.
این متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب افزود: از ویژگی‌های تیک این است که در خواب از بین می‌رود، در مواقعی که فرد حواسش به خودش نیست تشدید می‌شود، حرکات ناگهانی است، شروع و خاتمه دارد و موقت است.
آزادنیا با بیان این‌که علل ایجاد تیک عصبی مختلف است، اظهار کرد: بیماری‌های ارثی، عارضه برخی عفونت‌ها، عارضه برخی داروهای ضدتشنج و جنون، عارضه مسمومیت و سکته‌های مغزی و ضربه مغزی از علل ایجاد تیک عصبی در افراد است.
وی تصریح کرد: درمان تیک عصبی معمولا با توجه به علت ایجاد آن شروع می‌شود؛ به طوریکه بصورت درمان علامتی است و در برخی موارد نیز ممکن است به بیمار داروی اختصاصی بدهیم که در کل همه موارد بستگی به نوع و شرایط بیمار دارد.
این متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب گفت: تیک عصبی در اطفال و بویژه پسران شایع‌تر است و در سنین دو تا ۱۰ سالگی و با تیک‌های حرکتی ساده شروع می‌شود و پس از آن با تیک‌های صوتی ساده همراه است. با بزرگ شدن فرد شدت علامات بیشتر می‌شود و در سنین بلوغ به حداکثر خود می‌رسد و در بزرگسالی نیز افزایش می‌یابد.
وی در پایان توصیه کرد: افراد تیک‌های عصبی را جدی بگیرند، هرچه سریع‌تر نزد پزشک متخصص روند و تحت درمان قرار گیرند. همچنین با توجه به اینکه استرس علائم را تشدید می‌کند بیماران سعی کنند از هرگونه استرس و نگرانی به دور باشند.

_ راهکارهای رفع تیک عصبی
در موارد زیادی خانواده ها بروز تیک را سرسری می‌گیرند و به آن اهمیت نمی‌دهند. البته این نکته مهم است که درباره تیک‌های گذرا بهترین راه بی‌اعتنایی است تا خود به خود رفع شود. اما اگر تیک مزمن با بی‌اعتنایی خانواده روبه رو شود، در زمینه تحصیل، کودک را با مشکل روبه رو می‌کند. تیک‌ها با گذشت زمان ممکن است تغییر شکل دهد و خانواده تصور کند تیک کودک رفع شده است؛ در حالی که برطرف نشده و فقط تغییر شکل داده است.
گاهی افراد در مواجهه با عوامل استرس زا یا تخلیه هیجانی یک سری رفتارهای قالبی بروز می‌دهند. این رفتارها، همان تیک‌های گذراست که در طول زمان به خودی خود رفع می‌شود. برای رفع تیک باید همواره ریشه‌های بروز تیک را شناسایی کرد. خوب است بدانید عوامل ژنتیکی، یک سری ناقل‌های شیمیایی و اختلال در آن‌ها، مواد مخدر و الکل که تیک‌های بویایی ایجاد می‌کند، اختلالات بیش فعالی، وسواس، افسردگی، بیماری‌های مزمن و عفونی، محیط های پرتنش و اضطراب‌ها و استرس‌های مزمن در بروز تیک موثر است.
باید علاوه بر این عوامل به فونتیک و ویژگی‌های ارثی کودک نیز توجه کرد. دقت داشته باشید که تشخیص تیک با متخصص روان‌شناس است. روان‌پزشکان ممکن است برای درمان تیک از دارو استفاده کنند و رفتار درمانی هم شیوه موثری برای درمان تیک است. در رفتار درمانی اصل بر این است که توجه و تمرکز مستقیم روی تیک کارساز نیست و لازم است والدین بدانند دستورهای تکراری آن‌ها تیک کودک را مقاوم تر می‌کند.
همچنین گاهی والدین شکایت می‌کنند که تیک کودک در برخی موقعیت‌ها تشدید می‌شود. به‌عنوان مثال کودکی که بد دهنی دارد همیشه بددهن نیست و گاهی مواقع به این کار مبادرت می‌کند. در این موارد ما می‌گوییم که بددهنی کودک، تیک نیست بلکه لجبازی یا رفتارهای ناسازگارانه است. تیک باید مستمر و در موقعیت‌های مختلف تکرار شود و حداقل ۴هفته ادامه داشته باشد و تمامی تیک‌ها همراه با نوعی عصبیت است.والدین باید بدانند بچه‌های زیر ۶سال آگاهی درباره تیک‌ها ندارند و نسبت به کاری که می‌کنند، فکر نمی‌کنند.
از سویی با توجه به سن کمی که دارند آن را زود فراموش می‌کنند. آن‌ها واکنش‌های دیگران نسبت به رفتارهای تکرارشونده خود را جالب می‌بینند و نسبت به رفتارهای خاص مثل شکلک درآوردن و چشمک زدن جذب می‌شوند و با الگوسازی و تقلید از آن چه در رفتار همسالان می‌بینند، به‌طور ناخودآگاه جذب تیک می‌شوند. بنابراین کودک به‌طور مستقیم از خانواده و محیط مهد تاثیر می‌پذیرد و لازم است چنانچه رفتار نادرست یا تیک عصبی در محیط پیرامون کودک وجود دارد، اصلاح شود تا به کودک منتقل نشود. ۸۰درصد انواع تیک‌ها در مجموع به اضطراب مرتبط است، تیک نوعی واکنش عصبی فرد در مواجهه با اضطراب و استرس است.
بنابراین زیربنای عمده تیک‌ها اضطراب است و به‌همین دلیل است که به هنگام درمان متخصص باید ریشه تیک را شناسایی کند تا کوتاه ترین راه برای درمان انتخاب شود.
در این میان اختلال توره شدیدترین و مشهورترین نوع تیک در کودکان است که به‌صورت هم زمان تیک صوتی و حرکتی را با هم دارد. این اختلال نادر است و دارو درمانی در رفع آن یک اصل اساسی است.
در بروز این اختلال ناقل های عصبی تاثیرگذار است، به همین دلیل دارو برای رفع آن موثرتر است.

 

منبع: مجله سلامت

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

فلج صورت را با سکته مغزی اشتباه نگیرید

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان

 

فلج بل نام قدیمی یک بیماری است که در عصب هفتم صورت رخ می‌دهد. عصب صورت عصبی است که از ساقه مغز شروع می‌شود و ماهیچه‌های صورت را عصب‌گیری می‌کند. این عصب حرکاتی از صورت مانند پلک زدن، حرکات پیشانی، جویدن غذا، سوت زدن و فوت کردن را موجب می‌شود و فلج عصب صورت یا فلج بل، انسان را از انجام چنین حرکاتی بازمی‌دارد.

_ علل بیماری فلج صورت

هر ضایعه یا آسیبی که در ساقه مغز تا شاخه‌های انتهایی عصب هفتم صورت رخ دهد، می‌تواند موجب بروز پارگی یا فلج عصب صورت شود. برای مثال اگر تومور یا یک پلاک مربوط به بیماری ام اس یا کیست و یا عفونتی در ساقه مغز و مسیر عصب هفتم ظاهر شود، امکان بروز فلج عصب صورت را به وجود می‌آورند.

فرم ویروسی فلج صورت از مهم‌ترین و شایع‌ترین نوع فلج صورت است، افرادی که در اثر سرماخوردگی دچار عفونت می شوند و یا تبخال و آفت می‌زنند، بعد از مدتی ممکن است فلج عصب صورتی در آنها دیده شود که این نوع فلج ویروسی است.

ویروس هرپس یا تبخال نقش خیلی مهمی در فلج بل دارد که علاوه بر تاثیرگذاری در عصب هفتم و بروز فلج صورت، ممکن است روی اعصاب دیگر صورت تاثیرگذار باشد و آنها را نیز تحریک کند.

_ علائم فلج بل

بر اثر عفونت در نوع ویروسی این فلج، عصب هفتم ملتهب می‌شود و باعث احساس درد و فشار پشت گوش می‌شود. در روزهای آتی بروز این فلج، اختلالاتی در انجام حرکات صورت (پلک زدن، جویدن، فوت کردن و …) و یا حس چشایی و اشک ریزش به وجود می‌آید. همچنین طی بروز فلج صورت، ماهیچه‌ها در یک سمت صورت حالت لختی و افتادگی دارند.

_ درمان‌های فلج بل

فیزیوتراپی نقش مهمی در درمان فلج عصب صورت دارد،در درمان فلج عصب صورت، از درمان‌های ضدویروسی، ضد درد و کورتون برای رفع التهاب استفاده می‌شود. فیزیوتراپی نیز از دیگر روش‌های درمانی این بیماری است که نقش بسزا و مهمی دارد؛ چرا که عضلات صورت بسیار کوچک و کم هستند و اگر عصب‌دهی نشوند، لاغر و تنبل و بلا استفاده می‌شوند.

به بیماران توصیه می‌کنیم که غیر از مصرف داروها، آدامس بجوند و بادکنک باد کنند تا از تنبلی عضلات جلوگیری شود. در عین حال از روش‌های دیگر فیزیوتراپی در طولانی مدت برای درمان فلج عصب صورت استفاده می‌کنیم.

در فلج ویروسی عصب صورت، فرد معمولا بعد از دو – سه هفته شروع به بهبود می‌کند و این بهبودی ممکن است از دو تا شش ماه ادامه یابد. در عین حال طی تحقیقاتی در حدود ۱۸ سال پیش، متوجه شدیم بهبودی در این بیماری ممکن است تا دو سال هم ادامه پیدا کند.

در فلج عصب صورت که در اثر تومور، ضربه یا هر آسیب دیگری که در عصب هفتم رخ می‌دهد، ممکن است بهبودی رخ ندهد.

_ امکان بروز فلج عصب صورت در چه افردای وجود دارد؟

نوع ویروسی فلج عصب صورت، نوع شایعی است و ممکن است در همه افراد رخ دهد، این نوع بیماری به دلایل نامعلومی ممکن است بعد از یک استرس شدید اتفاق افتد. همچنین در زنان باردار، افرادی که دیابت یا فشارخون دارند و بیماران اتوایمیون (خود ایمنی)، شایع است و مشخص نیست که دلایل این بیماری ویروسی است یا خیر؟ اما پزشک همان نوع درمان را برای آن‌ها تجویز می‌کند.

افرادی نیز در اثر ضربه خفیف به سر و صورت مستعد فلج بل هستند. وراثت نیز از دیگر عوامل امکان بروز فلج عصب صورت در فرد است. در بعضی افراد هم فلج صورت نمود کاملا بیرونی دارد و همراه تبخال و آفت‌هایی در دهان ظاهر می‌شود. بر همین اساس بسیاری معتقدند فعالیت‌های مکرر ویروسی می‌توانند موجب فلج مکرر صورت شوند.

_ فلج بل را با سکته مغزی اشتباه نگیرید!

تفاوت‌های فلج عصب صورت و سکته مغزی: بسیاری از افراد فلج بل را با سکته مغزی اشتباه می‌گیرند؛ در حالیکه فلج صورت به طور تدریجی رخ می‌دهد و ظرف یکی دو روز تکمیل می‌شود و جز علائم نام برده، علائم دیگری ندارند. اما علائم سکته مغزی حاد و ناگهانی ظاهر می‌شود و علاوه بر فلج صورت، معمولا فلج نیم دیگر بدن رخ می‌دهد و علائم دیگری نیز دارد.

فردی که دچار فلج عصب صورت شده باید به متخصص مغز و اعصاب یا نورولوژیست مراجعه کند تا با معاینات سریع و دقیق تشخیص فلج یا سکته داده شود. همچنین استفاده از تصویربرداری و ام‌آرآی برای تشخیص نوع فلج صورت کمک می‌کند.

منبع isna.ir

 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

تاثیر قهوه بر کاهش احتمال ابتلا به دیابت

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان,تغذیه

 

بر اساس نتایج این تحقیق میزان نوشیدن قهوه با احتمال ابتلا دیابت نسبت عکس دارد.

آیکافی – پیش از این مطالعات انجام شده در این زمینه با دیده تردید نسبت به تاثیر قهوه بر کاهش احتمال ابتلا به دیابت نوع ۲ می‌نگریست. اما محققان دانشگاه ‌UCLA به نتایجی رسیده‌اند که ثابت می‌کند قهوه می‌تواند اثر کاهنده در برابر ابتلای افراد به این بیماری داشته باشد. این تحقیقات نشان می‌دهد کافئین موجود در قهوه از طریق تاثیر بر پروتئینی به‌نام SHBG یا Sex Hormone-Binding Globulin که تنظیم‌کننده‌ی فعالیت‌های بیولوژیکی هورمون‌های جنسی بدن است٬ شانس ابتلا به دیابت ۲ در خانم‌ها را پایین می‌آورد.

به گزارش فاکس نیوز در این تحقیق سوابق پزشکی و عادات قهوه‌نوشی ۳۵۹ زن مبتلا به دیابت و ۳۵۹ زن سالم به مدت ۱۰ سال تحت بررسی و مطالعه قرار گرفت.

پس از پایان این تحقیق پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که زن‌هایی که به‌طور متوسط روزی ۴ فنجان قهوه می‌نوشند، نسبت به آن‌هایی که اصلا قهوه نمی‌نوشند سطح بالاتری از پروتئین SHBG در خون‌شان وجود دارد و نیز ۵۶ درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ قرار دارند. نتایج این تحقیق همچنین روشن ساخت که میزان نوشیدن قهوه نسبت عکس با احتمال ابتلا به این نوع از دیابت دارد.

موسسه دیابت آمریکا اما نتایج این تحقیق را تایید نکرده است. محققان این موسسه معتقدند آزمایشات بیشتری در این زمینه باید انجام شود تا بتوان به‌یقین در این زمینه اظهار نظر کرد.

گفتنی‌ست هر ۶ اونس قهوه معمولی (معادل ۱۷۰ گرم) حاوی ۱۰۳ میلی‌گرم کافئین است.

کافئین موجب بالا رفتن فشار خون در بعضی از افراد می‌شود.

علاوه بر این افزودن شیرین‌کننده‌های سرشار از کالری و نیز انواع شیرهای خامه‌ای پرچرب می‌تواند اثرات سودمند احتمالی نوشیدن قهوه را خنثی کند.

منبع سایت آیکافی


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

داروی والسارتان ( کنترل فشار‌خون ) از ۲۲ کشور جهان جمع‌آوری می‌شود

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , دارونامه, اخبار پزشکی

 

دو نوع داروی کنترل فشار خون والسارتان به دلیل احتمال ایجاد سرطان قرار است از ۲۲ کشور جمع‌آوری شود.

به گزارش سالم خبر از سی‌ان‌ان، داروی والسارتان که برای کنترل فشار خون و کمک به پیشگیری از نارسایی قلبی تجویز می‌شود به دلیل دارا بودن یک نوع ماده شیمیایی خطرزا و تاثیر احتمالی این ماده در بروز بیماری سرطان از ۲۲ کشور جمع‌آوری می‌شود.

شرکت دارویی نوارتیس اعلام کرده است قرص‌های دارای پوشش لایه نازک Valsartan/HCT و Sandoz Valsartan به دلیل بهره‌گیری از مواد اولیه یکی از شرکت‌های تامین‌کننده و برخوردار نبودن از استانداردهای کیفی بالا جمع‌آوری می‌شود.

طبق اعلام این شرکت، قرار است داروهای ارسال شده به کشورهای آلمان، نروژ، فنلاند، سوئد، مجارستان، هلند، اتریش، ایرلند، بلغارستان، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، بلژیک، فرانسه، لهستان، کرواسی، لیتوانی، یونان، کانادا، بوسنی و هرزگوین، بحرین و مالتا جمع‌آوری شود.

اگر چه هم‌زمان با این خبر نیز به مصرف‌کنندگان این دارو نیز توصیه شده است که مصرف داروی خود را متوقف نکنند. اداره تنظیم مقررات دارو و بهداشت و درمان اعلام کرده است که در اسرع وقت بیماران با پزشکان خود مراجعه کرده تا داروی جایگزین برای آنان تجویز شود.

دکتر ماری ان باومن نماینده انجمن قلب آمریکا می‌گوید: « بیماران نباید مصرف داروی خود را به‌طور ناگهانی متوقف کنند چون به‌طور قطع می‌تواند برای بیمار مضر باشد. به‌همین دلیل نیز قبل از هرگونه تصمیم‌گیری باید با پزشک خود مشورت کنید و جایگزین مناسبی برای این دارو بیابید.»

شرکت نوارتیس اعلام کرد: « در تست‌های انجام شده روی مواد فعال دارویی والسارتان به وجود یک ناخالصی پی بردیم. این ناخالصی ماده شیمیایی NDMA شناخته شده که از خانواده‌ای با قابلیت سرطان‌زا بودن است.»

به گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان، بررسی‌های انجام شده روی نمونه‌های جانوری نشان می‌دهد ماده NDMAمی‌تواند سمی باشد و به رشد تومورها در کبد، کلیه و مجاری تنفسی منجر شود. همچنین این ماده در مقدار مشخصی برای انسان مضر است.

ما فقط داروی والسارتان توضیح می‌دهیم که چه نوع دارویی بوده است.

قرص والسارتان چیست؟

والسارتان دارویی است که برای فشار خون بالا مورد استفاده قرار می‌گیرد و به دو شکل قرص و کپسول در بازار موجود است. این دارو به افزایش تراکم عملکرد قلب می‌پردازد.

البته استفاده طولانی‌مدت از آن نیز می‌تواند به رگ‌های خونی مغز و قلب و همچنین کلیه آسیب برساند و سبب بروز سکته‌های مغزی و قلبی و همینطور نارسایی‌های کلیوی بشود. همچنین مصرف آن در در سه ماهه‌ی دوم یا سوم بارداری می‌تواند به آسیب جدی یا حتی مرگ نوزاد بینجامد.

والسارتان باعث انسداد گیرنده‌های آنژیتانین که عملکردش را با مسدود کردن ماده‌ای در بدن انجام می دهد موجب انقباض و گرفتگی رگ‌های خونی می‌شود. این قرص باعث شل شدن عروق خونی و در نتیجه کم کردن فشار خون می شود.

والسارتان همچنین در شرایط ایست قلبی و برای کاهش خطر مرگ بعد از یک حمله‌ی قلبی، تجویز می‌شود.

نحوه مصرف داروی والسارتان چگونه است؟

والسارتان را حتما با تجویز پزشک مصرف کنید و قبل از مصرف، تمامی مواردی که روی جلد این دارو نوشته شده است را به دقت مطالعه کنید.
دکتر شما ممکن است در دوز مصرفی شما تغییراتی را به وجود آورد تا به بهترین نتیجه دست پیدا کنید. همچنین از مصرف دوز بیشتر یا کمتر از مقداری که برای شما تجویز شده است، خودداری کنید و فقط در همان دوره ی زمانی که برای شما تجویز شده، آن را مصرف کنید.
می‌توانید داروی مورد نظر را به همراه غذا یا بدون آن مصرف کنید. اما آن را در روز، سر ساعت معینی مصرف کنید.
حتی اگر احساس بهبودی به شما دست داد، مصرف دارو را تا زمانی که دکتر برایتان تجویز کرده، ادامه دهید. فشارخون بالا اغلب بدون علامت خاصی است.
اگر یک بار مصرف این دارو را فراموش کردید، به محض اینکه به یاد آوردید، آن را مصرف کنید. اما چنانچه بسیار نزدیک به زمانِ مصرفِ بعدی بود، دوز فراموش شده را مصرف نکنید. فقط در نوبت بعدی، والسارتان را مصرف کنید. برای جبران دوز مصرفی از دست رفته، داروی اضافه مصرف نکنید.
از مصرف مکمل‌های پتاسیم، یا جایگزین‌های نمک در دوره مصرف این دارو خودداری کنید؛ مگر این‌که دکتر به شما گفته باشد.

عوارض جانبی والسارتان چیست؟

اگر هر گونه علائم آلرژیکی زیر را نسبت به این دارو در خود مشاهده کردید، حتماً به دکتر اطلاع دهید.

کهیر
دشواری نفس کشیدن
التهاب صورت، لب‌ها، زبان یا گلو

همچنین قرص والسارتان ممکن است مشکلات زیر را به وجود بیاورد:

تنگی‌نفس (حتی به میزان خفیف)
ادرار کم یا عدم ادرار، تورم، افزایش وزن ناگهانی
ضعف، گیجی، تشنگی فزاینده، از دست دادن اشتها، استفراغ کردن
ضربان قلب نامنظم، یا لرزش در قفسه‌ی سینه
احساس سبکی در سر، احساس اینکه هر لحظه ممکن است بیفتید
میزان پتاسیم بالا – علائم: ضربان قلب آهسته، نبض ضعیف، ضعف ماهیچه‌ها، احساس سوزش
سردرد، سرگیجه، احساس خستگی
علائم آنفولانزا
دل درد، اسهال
کمر درد، درد مفاصل
سرفه

درصورت مشاهده تک تک این علایم به همراه مصرف قرص والسارتان حتما به پزشک مراجعه کنید و با تجویز خود شروع به مصرف این دارو نکنید.

در موارد نادری، مصرف داروی والسارتان ممکن است باعث شکستگی بافت ماهیچه‌ی استخوانی شود و باعث نارسایی کلیوی گردد. در صورتی که درد ماهیچه‌ای که منشاء آن مشخص نیست دارید، یا حساس شده و یا احساس ضعف دارید، خصوصاً اگر این علائم به همراه تب، خستگی غیرمعمول، و ادرار تیره‌رنگ باشد، بلافاصله به دکتر مراجعه کنید.

داروهایی که با والسارتان تداخل دارند

هر دارویی که مصرف می‌کنید یا قصد شروع یا قطع مصرف آن را دارید، با دکتر در میان گذارید؛ خصوصاً داروهای زیر:

سیکلوسپورین (cyclosporine)
دارویها مُدِر (ادرار‌آور)
لیتیوم
ریفامپین (rifampin)
ریتوناویر (ritonavir)

داروهای ضد‌التهابی غیراستروئیدی (NSAIDs) – شامل آسپرین، ایبوپروفن (Advil, Motrin)، ناپروکسن (Aleve)، سلکوکسیب، دیکلوفناک، ایندومتاسین، ملوکسیکام

البته لیست بالا همه‌ی داروهایی که با والسارتان تداخل دارند را در بر ندارد و سایر داروها نیز ممکن است با این دارو تداخل داشته باشند؛ اعم از داروهای با نسخه و بدون نسخه، ویتامین‌ها و داروهای گیاهی.

منبع پایگاه خبری سالم خبر


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

دیابت نوع ۱ را بهتر بشناسیم

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان

 

دیابت نوع ۱ که در گذشته دیابت وابسته به انسولین نامیده می‌شد و هر سنی را دربر می‌گیرد اما در کودکان و جوانان شایع‌تر است. بدن افراد مبتلا به دیابت نوع ۱ قادر به تولید انسولین کافی نمی‌باشد. این نوع دربرگیرنده ۵–۱۰٪ از انواع دیابت است. در این نوع از دیابت تخریب سلولی سلولهای بتا در پانکراس اتفاق می‌افتد. در دیابت نوع ۱، پانکراس هیچ انسولینی ترشح نمی‌کند، انسولین هورمونی است که بدن را قادر می‌سازد تا گلوکز موجود در غذا را به انرژی تبدیل کند. چنانچه قند موجود در خون نتواند وارد سلول‌ها شود، در رگ‌ها انباشته شده و نتیجه آن افزایش قند خون است. قند خون بالا به مرور زمان می‌تواند تأثیرات جبران ناپذیری را بر روی اعضای مختلف بدن داشته باشد. با وجود اینکه از دیابت نوع ۱ اغلب به عنوان دیابت دوره نوجوانی یاد می‌شود ولی امکان ابتلای به آن در هر سنی وجود دارد. تشخیص سریع و به موقع این بیماری می‌تواند از عوارض و مشکلات آتی آن همچون ناراحتی‌های قلبی، نابینایی، فشار خون بالا، اختلالات عصبی و نارسایی‌های کلیوی پیشگیری کند. البته دیابتی‌های نوع ۱ علاوه بر انسولین، به ورزش منظم و رژیم غذایی سالم نیز احتیاج دارند.

چه عاملی سبب ابتلا به دیابت نوع ۱ می‌شود؟

علت ابتلا به دیابت نوع ۱ هنوز ناشناخته است البته تصور می‌شود که ترکیبی از عوامل ژنتیکی ،سابقه خانوادگی و فاکتورهای محیطی مثل ویروس در ایجاد بیماری دخالت داشته باشند.

علائم دیابت نوع ۱

شروع دیابت نوع ۱ می‌تواند علائم ذیل را به دنبال داشته باشد.

تکرر ادرار (پلی اوری)
پرنوشی
تشنگی و خشکی دهان به‌طور غیرطبیعی
خستگی مفرط یا کمبود انرژی
خشکی وخارش پوست
از بین رفتن حس بخش‌های انتهایی اندام‌ها یا احساس گزگز ومورمور در آن‌ها

دیابت نوع ۱ چگونه درمان می‌شود؟

بر خلاف مبتلایان به دیابت نوع ۲ که در مراحل اولیه نیاز به انسولین ندارند و اگر با وجود مصرف قرص‌های ضد‌دیابت درتنظیم قند خون ناتوان بودند باید از انسولین استفاده کنند، مبتلایان به دیابت نوع ۱ هرگز نمی‌توانند از دارو استفاده نمایند.

هدف انسولین درمانی این است که کار انسولین ترشح شده در بدن را تقلید کند.

یکی از فاکتورهای کلیدی در انسولین درمانی افراد دیابتی، این است که گلوگز خون را به دقت کنترل کند و کمک کند تا میزان قتد خون تا حد ممکن به حد طبیعی نزدیک گردد. بیماران دیابتی باید با پزشک خود در مورد میزان گلوکز خون هدف خود مشورت نمایند. همچنین تعیین میزان A1C بسیار مهم است.

A1C آزمایشی است که نشان می‌دهد کنترل دیابت شما طی ۲ تا ۳ ماه گذشته چگونه بوده است.

با کنترل قند خون و رساندن آن به حد طبیعی شما می‌توانید از بسیاری از مشکلاتی که سایر افراد دیابتی با آن مواجه هستند، پیشگیری نمایید.

 

افراد دیابتی مستعد ابتلا به چه مشکلاتی هستند؟

خون در سراسر بدن شما جاری است و زمانی که میزان گلوکز موجود در خون بالا باشد، محیطی را که ارگان‌های مختلف بدن در آن وظایف خود را انجام می‌دهند، مختل می‌سازد. در این هنگام بدن شما علایمی را ظاهر می‌سازد تا نشان دهد که اوضاع داخلی بدن شما مناسب نیست، این علایم، همان علایمی هستند که افراد دیابتی تجربه می‌کنند. اگر این وضعیت که تحت عوامل مختلف ایجاد می‌گردد، بدون درمان رها شود، سبب ایجاد مشکلاتی مثل حمله‌های قلبی، سکته، کوری، نارسایی کلیه و بیماری رگ‌های خونی می‌گردد که ممکن است سبب قطع عضو، آسیب های عصبی و ناتوانی جنسی شود.

البته پیشگیری نقش مهمی در کاهش این مشکلات خواهد داشت. با کنترل قند خون‌تان می‌توانید به بدن خود کمک کنید تا اعمال خود را تا حد ممکن به صورت مطلوب انجام دهد. با این کار شانس تجربه مشکلات ناشی از قند خون بالا را کاهش خواهید داد.

آیا دیابت نوع ۱ قابل پیشگیری است؟

هیچ راهی برای پیشگیری از دیابت نوع ۱ وجود ندارد. با وجود این حقیقت، شما می‌توانید با اجرای مراقبت‌های دیابتی و میزان هموگلوبین A1C نرمال و کنترل دقیق قند خون، شانس ایجاد مشکلات ناشی از دیابت را کاهش دهید. کلینیک‌ها و مراکز درمانی بسیاری هستند که به شما کمک می‌کنند تا با استفاده از برنامه‌های جامع درمانی تا حد ممکن به سلامتی دست یابید.

برای کنترل دیابت نوع یک فقط باید انسولین تزریق نمود؟

اگرچه کنترل دیابت نوع اول بدون تزریق انسولین امکان‌پذیر نیست، ولی فرد مبتلا می تواند با داشتن شیوه زندگی سالم اعم از تغذیه مناسب، فعالیت بدنی و کنترل استرس در کنترل قند خون موفقیت بیشتری داشته باشد که این، نیاز به انسولین را برای فرد مبتلا محدودتر می‌نماید.

علاوه بر این تغییر شیوه زندگی بروز عوارض دیابت را به تاخیر خواهد انداخت.

منابع:

۱- دانشنامه ‌آزاد

۲- سایت تبیان


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

دیابت از علائم تا راه‌های درمان

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان

 

دیابت یا بیماری قند (یا Diabetes Mellitus), یک اختلال سوخت و سازی (متابولیک) در بدن است. در این بیماری توانایی تولید هورمون انسولین در بدن از بین می‌رود یا بدن در برابر انسولین مقاوم شده و بنابراین انسولین تولیدی نمی‌تواند عملکرد طبیعی خود را انجام دهد. نقش اصلی انسولین پایین آوردن قند خون توسط سازوکارهای مختلف است. دیابت دو نوع اصلی دارد. در دیابت نوع یک، تخریب سلول‌های بتا در پانکراس منجر به نقص تولید انسولین می‌شود و در نوع دو، مقاومت پیش رونده بدن به انسولین وجود دارد که در نهایت ممکن است به تخریب سلول‌های بتای پانکراس و نقص کامل تولید انسولین منجر شود. در دیابت نوع دو مشخص است که عوامل ژنتیکی، چاقی و کم‌تحرکی نقش مهمی در ابتلای فرد دارند.

در دیابت، سرعت و توانایی بدن در استفاده و سوخت و ساز کامل گلوکز کاهش می‌یابد از این‌رو میزان قند خون افزایش یافته که به‌آن هایپرگلیسمی می‌گویند. وقتی این افزایش قند در دراز مدت در بدن وجود داشته باشد، سبب تخریب رگ‌های بسیار ریز در بدن می‌شود که می‌تواند اعضای مختلف بدن همچون کلیه، چشم و اعصاب را درگیر کند. همچنین دیابت با افزایش ریسک بیماری‌های قلبی عروقی ارتباط مستقیمی دارد؛ لذا غربالگری و تشخیص زودرس این بیماری در افراد با ریسک بالا می‌تواند در پیشگیری از این عوارض مؤثر باشد. تشخیص و همچنین غربالگری دیابت با انجام آزمایش قند خون میسر است.

 

با انواع دیابت آشنا شوید:

دیابت دو نوع اصلی دارد که احتمالا در مورد نوع یک و دو بودن این بیماری چیزهایی شنیده‌اید. در دیابت نوع یک تخریب سلول‌های بتا در پانکراس منجر به نقص تولید انسولین می‌شود و در نوع دو مقاوت پیشرونده بدن به انسولین وجود دارد که در نهایت ممکن است به تخریب سلول‌های بتای پانکراس و نقص کامل تولید انسولین منجر شود. در دیابت نوع دو عوامل ژنتیکی، چاقی و کم‌تحرکی نقش مهمی در ابتلای فرد دارند.

پایش قندخون

پایش قند خون به دو روش انجام می‌گیرد.

پایش قند خون توسط خود بیمار که به ان خود پایشی می‌گویند.
پایش قند خون توسط پزشک

در خود پایشی، قند خون توسط خود بیمار و با استفاده از یکی از انواع دستگاه‌های خانگی اندازه‌گیری قند خون انجام می‌گیرد در این روش گلوکز پلاسما اندازه‌گیری می‌شود و نمایانگر میزان کنترل قند خون در کوتاه مدت است. ارزیابی کنترل دراز مدت قند خون توسط پزشک انجام می‌گردد که از طریق درخواست آزمایش هموگلوبین A1C صورت می‌گیرد و نمایانگر میزان کنترل قند خون در دو تا سه ماه اخیر است. باید توجه داشت که این دو روش مکمل یکدیگرند و هیچ‌یک جای دیگری را نمی‌گیرد. پزشک در نهایت با مرور اندازه‌گیری‌های مکرر قند خون توسط بیمار و پاسخ آزمایشگاهی هموگلوبین A1C در خصوص نحوه ادامه درمان و مدیریت دیابت تصمیم می‌گیرد.

خود پایشی قند خون

یکی از وظایف بسیار مهم بیمار در کنترل بیماری دیابت، کنترل قند خون توسط خود بیمار با استفاده از دستگاه سنجش قند خون است. این روش به افراد دیابتی خصوصاً بیمارانی که انسولین تزریق می‌کنند یا بیمارانی که قند خون کنترل شده‌ای ندارند، کمک می‌کند که نظارت دقیق‌تری بر وضعیت خویش اعمال کنند و مسئولیت بیشتری برای اداره امور خود بر عهده گیرند. کنترل قند خون، مزایای فراوانی دارد. برای مثال کنترل قند خون قبل و ۲ ساعت بعد از صرف غذا به بیمار کمک می‌کند تا میزان تأثیر مصرف غذا بر قند خون را دریابد، پی بردن به این مسئله، بیمار را در انتخاب وعده غذایی مناسب یاری می‌دهد. همچنین می‌توان با کنترل منظم قند خون در زمان فعالیت یا در زمان بیماری، میزان انسولین دریافتی را تنظیم کرد و بالاخره اینکه کنترل منظم قند خون، حس اعتماد به‌نفس را در بیمار افزایش می‌دهد که توانسته از خود به‌خوبی مراقبت کند.

دستگاه سنجش قند خون

انواع متعددی از این دستگاه‌ها در ایران وجود دارد. علاوه بر انواع خارجی، نوع داخلی ان نیز تولید شده‌است. این دستگاه‌ها دارای دو بخش الکترونیکی و نوار اندازه‌گیری قند خون هستند. نوارها یک بار مصرف و تنها در دستگاه مورد نظر قابل استفاده است در صورت عدم تولید هر کدام از این بخش‌ها توسط شرکت سازنده، دستگاهی که در اختیار بیمار است غیرقابل استفاده می‌شود؛ از طرف دیگر انواع تقلبی و تاریخ مصرف گذشته نوارهای دستگاه سنجش قند در بازار ایران موجود است لذا بهترین گزینه برای انتخاب نوع دستگاه، مراجعه به لیست دستگاه‌های سنجش قند خون مورد تأیید وزارت بهداشت است. وزارت بهداشت دستگاه‌های مجوزدار و مورد تأیید این وزارتخانه را به همراه نوع گواهی‌های معتبر آن‌ها اعلام می‌نماید. در هر صورت با توجه به تعداد زیاد پایشگرهای گلوکز در دسترس، حضور یک آموزش دهنده مجرب دیابت جهت کمک به بیمار برای انتخاب نوع پایشگر مناسب بیمار و یادگیری طرز صحیح استفاده از ان دستگاه، الزامی است.

دسته‌بندی و سبب‌شناسی دیابت

بیماری دیابت انواع مختلفی دارد که معمولاً در هنگام تشخیص متمایز می‌شوند؛ بنابراین تعیین نوع دیابت وابسته به شرایطی است که بیماری خود را در هنگام نشان بروز می‌دهد. در خیلی از بیماران به راحتی در یکی از دسته‌های مشخص دیابت جای نمی‌گیرند، مثلاً فردی که دچار دیابت بارداری شده ممکن است بعد از پایان بارداری کماکان دچار دیابت باقی بماند و لذا نوع دیابتش به نوع ۲ تغییر داده شود؛ بنابراین برای پزشک و بیمار برچسب زدن نوع دیابت نسبت به درک علت و سبب این بیماری و درمان مؤثر آن اهمیت بسیار کمتری دارد. تقسیم‌بندی قدیم دیابت به دو نوع وابسته به انسولین و غیر وابسته به انسولین که توسط NDDG در ۱۹۷۹ معرفی شد و در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ به‌طور گسترده به کار رفت مشکلاتی در درمان به وجود آورده بود که در نتیجه منجر به ارائه تقسیم‌بندی جدید دیابت توسط انجمن دیابت آمریکا به انواع: دیابت نوع یک، نوع ۲، سایر انواع و دیابت حاملگی در ۱۹۹۷ شد. این تقسیم‌بندی با وجودی که هنوز مشکلاتی دارد ولی مورد استفاده است.

مقایسه دیابت نوع یک و دو

مشخصات دیابت نوع ۱ دیابت نوع ۲
بروز ناگهانی تدریجی
سن بروز بیشتر کودکان بیشتر بزرگسالان
وضع بدن لاغر یا طبیعی معمولاً چاق
کتواسیدوز دیابتی شایع نادر
اتوآنتی‌بادی معمولاً وجود دارد ندارد
انسولین درون‌ساز کم یا هیچ طبیعی، کاهش‌یافته
یا افزایش یافته
مطابقت ژنتیکی در
دوقلوهای تک‌تخمی
۵۰٪ ۹۰٪
شیوع ~۱۰٪ ~۹۰٪

دیابت نوع یک (وابسته به انسولین)

دیابت ناشی از واکنش ایمنی، (Type 1A) یک اختلال ناهمگون ناشی از جهش‌های (اتوزومال مغلوب و وابسته به ایکس مغلوب) شناخته شده و همچنین توارث چندژنی/کم‌ژنی است. این نوع دربرگیرنده ۵–۱۰ درصد از انواع دیابت است، قبلاً واژه دیابت وابسته به انسولین یا دیابت نوجوانی برای این نوع رایج بود. در این نوع از دیابت تخریب سلولی سلولهای بتا در پانکراس اتفاق می‌افتد. علت اصلی از دست رفتن سلول‌های β، تخریب سلولی ناشی از واکنش ایمنی سلولی است. در پی این تخریب مارکرهایی در خون رها می‌شوند که شامل آنتی‌بادی علیه انسولین، اتوآنتی‌بادیهای گاد (GAD۶۵)، اتوآنتی‌بادی تیروزین‌فسفاتاز IA-۲ و IA-۲β است. این مارکرها ممکن است در ۸۵–۹۰٪ از مبتلایان دیده شود. ارتباطی میان اچ‌ال‌ای‌های خاص و این نوع از دیابت هم مشاهده شده‌است. این نوع دیابت در افراد دارای HLA-DQA و DQB و همچنین افراد دارای ژن DRBبیشتر مشاهده می‌شود. شیوع این نوع از دیابت در افرادی که بیماری‌های خودایمن همچون بیماری گریوز، تیروئیدیت هاشیموتو، و بیماری آدیسون دارند بیشتر است. در پی تخریب سلول‌های بتا توسط لنفوسیت‌ها ترشح انسولین کاهش می‌یابد تا جایی‌که انسولین موجود نمی‌تواند قند خون را تنظیم کند. معمولاً بعد از از دست رفتن ۸۰ تا ۹۰ درصد از سلول‌های بتا است که هایپرگلایسمی اتفاق می‌افتد و دیابت ممکن است تشخیص داده شود. در این مرحله است که بیمار نیازمند انسولین خارجی می‌شود تا از بروز کتوز جلوگیری شود و هایپرگلایسمی و همچنین متابولیسم چربی و پروتئین کنترل شود. در حال حاضر فاکتور اصلی ایجادکننده دیابت نوع یک واکنش خودایمنی شناخته شده‌است. شواهد قوی نیز وجود دارند که عفونت ویروسی سلول‌های بتای پانکراس را به عنوان اتیولوژی این واکنش ایمنی مطرح کرده‌است. به این ترتیب که ویروس باعث ایجاد آنتی‌بادی‌هایی علیه پروتئین ویروس می‌شود که شعله‌ورکننده یک واکنش خود ایمن علیه سلول‌های بتای مشابه است. دیابت ناشی از ایمنی معمولاً در کودکی و نوجوانی اتفاق می‌افتد اما ممکن است در هر سنی مشاهده شود.
دیابت ایدیوپاتیک:در مواردی از دیابت نوع یک علت مشخصی برای بروز آن یافت نشده و در این گروه طبقه‌بندی می‌شوند. بعضی از این بیماران دچار کمبود انسولین دائمی و مستعد کتواسیدوز هستند ولی هیچ شواهدی از واکنش‌های خودایمن در آن‌ها مشاهده نمی‌شود. تعداد کمی از بیماران دیابت نوع یک ایدیوپاتیک هستند و این وضعیت شیوع بیشتر در نژاد آفریقایی و آسیایی دارد. این نوع بیشتر ارثی است و وابسته به اچ‌ال‌ای نیست. نیاز به انسولین خارجی در این بیماران پایدار نیست و می‌تواند گذرا و راجعه باشد.

دیابت نوع دو (غیروابسته به انسولین)

در دیابت نوع دو که ۹۰–۹۵٪ از بیماران دیابتی را شامل می‌شود، بدن نسبت به عملکرد انسولین دچار مقاومت می‌شود. این بیماران حداقل در ابتدای بیماری نقص انسولین نسبی (و نه مطلق) دارند. به این معنی که بدن فرد مبتلا انسولین تولید می‌کند و حتی ممکن است غلظت انسولین در خون از مقدار معمول آن نیز بیشتر باشد اما گیرنده‌های یاخته‌ای فرد نسبت به انسولین مقاوم شده و در حقیقت نمی‌گذارند انسولین وارد سلولها شده و اعمال طبیعی خود را انجام دهد. این بیماران برای زنده ماندن نیاز به درمان دائم با انسولین خارجی ندارند. علل متعددی برای این وضعیت وجود دارد، مکانیزم‌های جزئی بروز این وضعیت شناخته نشده‌است ولی مشخص است که تخریب اتوایمیون نقشی در بروز این بیماری ندارد.

دیابت نوع دوم در افراد چاق بیشتر دیده می‌شود و چاقی خود درجاتی از مقاومت به انسولین ایجاد می‌کند. درصد شیوع این بیماری در زنان بیش از مردان است. در این نوع از دیابت کتواسیدوز به ندرت خودبه‌خود ایجاد می‌شود بلکه در پی یک استرس همچون بروز یک بیماری یا عفونت ایجاد می‌شود. این نوع از دیابت معمولاً سال‌ها تشخیص داده نشده باقی می‌ماند چرا که هایپرگلایسمی (افزایش قند خون) به تدریج ایجاد می‌شود و در اوایل در حدی نیست که علائم کلاسیک دیابت را نشان دهد. با این حال این بیماران در معرض عوارض ماکروسکولار و میکرووسکولار دیابت هستند. مقاومت به انسولین ممکن است با کاهش وزن و درمان دارویی کمتر شود ولی به ندرت به حد طبیعی بازمی‌گردد. با اینکه اخیراً افزایش شیوع این نوع در کودکان و نوجوانان و سنین پایین دیده شده ولی در بیشتر موارد ریسک بروز این نوع با افزایش سن، چاقی و نبود یا کمبود فعالیت بدنی بیشتر شده و بیشتر در زنان با سابقه قبلی دیابت بارداری و افراد دارای فشار خون بالا یا اختلال چربی خون دیده می‌شود. نوع دو زمینه ژنتیکی قویتری نسبت به نوع یک دارد، با این حال ژنتیک دیابت نوع دو پیچیده‌است و هنوز به خوبی تعریف نشده‌است.

دیابت بارداری

هر نوع افزایش گلوکز خون در طی بارداری که به حد بالا ۵–۱۰٪ جمعیت برسد دیابت بارداری خوانده می‌شود. مشخص شده‌است که بارداری خود می‌تواند یکی از عوامل ایجادکننده دیابت باشد. این اثر با افزایش مقاومت بدن به انسولین و افزایش انسولین برای جبران این مشکل ایجاد می‌شود. حاملگی می‌تواند حتی نواقص خفیف ترشح انسولین را آشکار کند، این منجر به ایجاد عدم تحمل به گلوکز و دیابت بارداری می‌شود. از طرفی بعضی از افراد که از قبل دچار اختلال خفیف قند خون هستند با آزمایش‌های غربالگری در طی بارداری تحت این گروه طبقه‌بندی می‌شوند. دیابت بارداری ۳–۸٪ از بارداری‌ها را درگیر می‌کند و همچنین یکی از عوامل خطر برای نتایج بد بارداری است. همچنین این وضعیت مستقلاً می‌تواند باعث ایجاد دیابت نوع ۲ شود. تحقیقات نشان داده‌اند که ۵۰٪ از این زنان طی ۲۰–۳۰ سال بعد دچار دیابت خواهند شد. در سال‌های اخیر افزایش میزان ابتلا به دیابت بارداری مشاهده شده‌است. فاکتورهای ایجادکننده متعددی برای این افزایش مطرح شده‌اند. شامل شیوع بالای چاقی در جوانان، بهبود بقای کودکان مؤنثی که وزن تولدشان در دو انتهای طیف وزن طبیعی تولد است. در بزرگسالی این کودکان دچار اختلال در عملکرد انسولین یا توانایی ترشح انسولین هستند که می‌تواند آن‌ها را مستعد ابتلا به دیابت بارداری کند. دیابت بارداری می‌تواند منجر به عوارض جدی و گسترده برای مادر و نوزاد شود. این عوارض را می‌توان با تشخیص و درمان مناسب کاهش داد، زنان دارای ریسک بالای ابتلا با آزمون ۷۵ گرمی تحمل گلوکز(OGTT) در اولین ویزیت بعد از بارداری آزمایش می‌شوند و آزمایش مجددی نیز در ۲۴ تا ۲۸ هفتگی بارداری انجام می‌شود. درمان دیابت بارداری در ابتدا با رژیم غذایی و فعالیت بدنی است و در صورت عدم پاسخ برای کنترل قند از درمان با انسولین استفاده می‌شود. این زنان پس از اتمام بارداری هم به‌طور منظم مورد آزمایش قرار می‌گیرند.

 

انواع دیگر دیابت

نواقص ژنتیکی سلول‌های بتا

انواع تک‌ژنی دیابت گروه ناهمگونی (هتروژن) از دیابتی‌ها را تشکیل می‌دهند که توسط یک جهش ژنتیکی ایجاد می‌شوند و با اختلال ترشح انسولین مشخص می‌شوند. تخمین زده می‌شود که ۵٪ از تمام انواع دیابت ناشی از این جهش‌ها است، با این حال تشخیص دقیق اهمیت زیادی در درمان، پروگنوز و ریسک در افراد خانواده دارد. شایع‌ترین نوع معمولاً با بروز افزایش قند در سنین پایین (زیر ۲۵ سال) مشخص می‌شود که دیابت بارز شده در بلوغ جوانان (MODY) نامیده می‌شوند. توارث این نوع اتوزومال مغلوب است، اختلالات در شش محل ژنی تاکنون برای این بیماری شناخته شده که شایعترین آن (۵۰–۷۰٪ موارد) روی کروموزم ۱۲ در فاکتور رونویسی هپاتیک، معروف به جهش HNF-۱α است. شکل دوم مربوط به جهش ژن گلوکوکیناز روی کروموزوم ۷p است که منجر به تولید مولکول معیوب گلوکوکیناز که عامل تبدیل گلوکز به گلوگز-۶-فسفات و تحریک ترشح انسولین است می‌شود. به علت این جهش مقادیر بالاتری از گلوکز لازم است تا منجر به ترشح انسولین حد طبیعی شود. فرم نادرتر جهش در سایر فاکتورهای رونویسی ژنی است شامل HNF-۴α، HNF-۱β، IPF-۱ و NeuroD۱ است. آزمایش‌های ژنتیکی برای این نوع معمولاً در مواردی که سن بروز دیابت پایین است و علایم غیرمعمول بسته به دیابت نوع یک و دو مشاهده می‌شود یا سابقه خانوادگی قوی از این نوع وجود دارد توصیه می‌شود.

جهش‌های نقطه‌ای روی دی‌ان‌ای میتوکندریها که به‌طور انحصاری از مادر به ارث می‌رسد این اختلالNIDDM نامیده می‌شود و با بروز دیابت و ناشنوایی مرتبط است. شایعترین فرم جهش موقعیت ۳۲۴۳ در tRNA ژن لوسین است. ضایعه مشابهی در سندرم ملاس (MELAS) دیده می‌شود، با این حال دیابت بخشی از این سندرم نیست.

اختلالات ژنتیکی که منجر به ناتوانی تبدیل پروانسولین به انسولین می‌شوند هم در خانواده‌های کمی مشاهده شده‌اند. یک صفت به صورت اتوزومال غالب به ارث می‌رسد. اختلال قند به وجود آمده در این حالت خفیف است.

دیابت شیرین نوزادی گروه ناهمگون دیگری از دیابتی‌ها را تشکیل می‌دهد که تا ۶ ماهگی بروز پیدا می‌کند و یکی از هر ۲۰۰هزار تولد زنده را درگیر می‌کند. این اختلال با جهش‌های متعدد که فرایند ارگانوژنز پانکراس، ایجاد سلول‌های بتا و ساخت انسولین را مختل می‌کنند ایجاد می‌شود. این نوزادان برای سن بارداری کوچک(SGA) هستند و چربی زیرپوستی تحلیل یافته دارند.

اختلال ژنتیکی عملکرد انسولین
اختلالات ژنتیکی عملکرد انسولین شامل موارد نامعمولی از دیابت هستند. اختلال متابولیک ناشی از این جهش‌ها می‌تواند از هایپرانسولینوما و هایپرگلایسمی خفیف تا دیابت شدید را شامل شود. بعضی از افراد دچار این نواقص ممکن است آکانتوز نیگرنس داشته باشند. زنان ممکن است صفات بدنی مردانه را نشان دهند و تخمدان‌های بزرگ‌شده کیستی داشته باشند. در گذشته این سندرم یک نوع مقاومت به انسولین شمرده می‌شد. لپرچانیسم و رابسون‌مندلهال دو سندرم در کودکان هستند که جهش‌هایی در گیرنده‌های انسولین و در نتیجه مقاومت شدید به انسولین دارند.

بیماری‌های پانکراس برون‌ریز
دیابت یکی از عوارض دیررس پانکراتیت مزمن است. تفاوتی که در این نوع دیابت وجود دارد تخریب کل غدد درون‌ریز پانکراس است و لذا ترشح گلوکاگون هم کاهش می‌یابد، در نتیجه در این بیماران دیابتی احتمال بروز هایپوگلایسمی (افت قند خون) در پی درمان بیشتر می‌شود. غیر از پانکراتیت دیابت می‌تواند عارضه هر نوع صدمه وارد شده به پانکراس شامل عفونت‌ها، جراحی برداشتن پانکراس و سرطان پانکراس نیز باشد.

اختلالات غدد درون‌ریز

چندین هورمون با عملکرد انسولین می‌توانند مقابله کنند که ترشح بیش از حد هر یک از آن‌ها می‌تواند منجر به دیابت شود. معمولاً این وضعیت در افرادی دیده می‌شود که از قبل به علت نواقص ترشح انسولین مستعد دیابت باشند. افزایش هورمون رشد و کورتیزول از اختلالات شایع هورمونی منجر به دیابت هستند که افزایش عوارض و مرگ و میر قلبی‌عروقی در این بیماری‌ها را به دیابت ناشی این اختلالات هورمونی نسبت داده‌اند. تخمین زده شده که در ۱۶–۵۶٪ از بیماران آگرومگالی دیابت وجود دارد و در کوشینگ شیوع دیابت به ۲۰–۵۰٪ می‌رسد.
دیابت در اثر داروها یا مواد شیمیایی
تخریب برگشت‌ناپذیر سلول‌های بتا در مواردی نادری در پی مصرف واکور (نوعی سم ضد موش) یا پنتامیدین وریدی ممکن است اتفاق بیفتد. برخی داروها هم می‌توانند عملکرد انسولین را مختل کنند. به عنوان مثال نیکوتینیک اسید و گلوکوکورتیکوئیدها از این دسته هستند. بیمارانی که اینترفرون-آلفا می‌گیرند هم در مواردی دچار آنتی‌بادی‌های ضد جزایر پانکراس یا نقص شدید انسولین شده‌اند. برخی از داروهای پر کاربرد و نسبتاً بی‌خطر هم با افزایش ریسک بروز دیابت ارتباط دارند، شامل داروهای ضدفشار خون تیازیدی، استاتینها و بتابلاکرها. در مورد استاتین‌ها مطالعات نشان می‌دهد که این افزایش ریسک بسیار اندک است و در حال حاضر این افزایش ریسک توجیه‌کننده قطع یا کاهش مصرف استاتین‌ها نیست.

انواع نادر

عفونت‌ها: برخی عفونت‌ها همچون عفونت‌های سرخک و سایتومگالوویروس مادرزادی و عفونت با کوکساکی ویروسهای سابتایپ ۳ و ۴.
انواع ناشی از ایمنی نادر: سندرم استیف‌من، آنتی‌بادی‌های ضد گیرنده انسولین
سایر سندرم‌های ژنتیکی که با افزایش ریسک دیابت همراه هستند: سندرم داون، سندرم کلاینفلتر، سندرم ترنر، سندرم ولفرام، آتاکسی فردریک، بیماری هانتینگتون، سندرم لاورنس-مون-بیدل، دیستروفی میوتونیک، پورفیریا، سندرم پرادر ویلی

دسته‌بندی‌های غیررسمی

آخرین تقسیم‌بندی رسمی دیابت توسط انجمن دیابت آمریکا در ۱۹۹۷ بود و با وجود مشکلاتی که دارد هنوز توسط مراجع اصلی، مورد تأکید و استفاده است با این وجود مدتهای مدیدی است که مشخص شده دیابت یک بیماری هتروژن است و شاید نیاز به تقسیم‌بندی جدیدی باشد. در ذیل به چند دسته‌بندی پیشنهادی اشاره می‌گردد:

دیابت نوع یک و نیم

دیابت خودایمن نهفته بزرگسالان (Latent Autoimmune Diabetes in Adults LADA) که ان را زیرگروهی از نوع یک می‌دانند که خصوصیاتی از دیابت نوع دو را هم دارد و از این رو که در بین دو نوع یک و دو قرار دارد انرا یک و نیم گفته‌اند. اینان با سن کمتر از ۵۰، لاغرتر بوده، سابقه شخصی یا خانوادگی بیماری‌های خودایمن داشته و با احتمال بالا در عرض ۵ سال پس از شروع بیماری، نیازمند انسولین خواهند گشت.

دیابت نوع ۳

شواهد اپیدمیولوژیکی و علمی نشانگر وجود ارتباط پاتوفیزیولوژی مشترک بین دیابت نوع ۲ (T2DM) و بیماری آلزایمر (AD) می‌باشد. تا آنجا که این فرضیه مطرح شده‌است که AD ممکن است “دیابت نوع ۳” باشد. دانشمندان در پی تحقیقات خود دریافتند که مقاومت به انسولین که شاه علامت مکانیزم دیابت است، در مغز هم رخ می‌دهد. این نکته از آنجا مهم است که بر خلاف اعضای وابسته به انسولین یعنی عضله، کبد و بافت چربی، مغز جزو ارگان‌های غیر وابسته به انسولین است و جهت ورود گلوکز بدرون سلول‌های عصبی نیازی به وجود انسولین نمی‌باشد و در ادامه متوجه شدند که این مقاومت با بروز بیماری الزایمر همراه است. مطالعه دیگری نشان داد که الزایمر می‌تواند بدون بالا رفتن قند خون (هیپرگلایسمی) در مغز بروز کند.

علاقمندی رو به رشدی در تشخیص نقش ژنهای انسولین و فاکتور رشد مشابه انسولین (IGF) و گیرنده‌های مرتبط با آن (T2DM) در بروز اختلالات شناختی، آلزایمر و ضایعات اسکلتی عصبی ناشی از آلزایمر و ضایعات Aβ در مغز وجود دارد. این ارتباط نشان می‌دهد که انسولین و مکانیسم سیگنالینگ انسولین برای بقای نورونها بسیار مهم هستند و مطالعات نشان داد که کاهش رشد مغز و افزایش فسفوریلاسیون tau در موشهای دارای نقص در گیرنده انسولین ۲ و گیرنده انسولین عصبی وجود دارد. از سوی دیگر، مطالعات مختلف نشان داده‌اند که لیگاندهای قابل استخراج آمیلوئید بتا (ADDL) هم ممکن است مسئول بروز این پدیده باشد. ADDL الیگومرهایی مشابه در مورفولوژی و سایز به پریونهای مرتبط با بیماری‌های نورودژنراتیو هستند. ADDLها ممکن است باعث کاهش سطح انسولین و مقاومت به انسولین در مغز بیماران آلزایمری شوند. نتیجه‌گیری می‌شود که اصطلاح “دیابت نوع ۳” دقیقاً نشان دهنده این واقعیت است که بیماری آلزایمر نوعی دیابت است که به صورت انتخابی مغز را درگیر می‌کند و دارای ویژگی‌های مولکولی و بیوشیمیایی است که با دیابت نوع ۱ و نوع ۲ همپوشانی دارد.

دسته‌بندی پنج خوشه‌ای جدید

در این تقسیم‌بندی دیابت به جای دو نوع یک و دو در تقسیم‌بندی انجمن دیابت آمریکا به پنج خوشه (Cluster) به عنوان زیرگروه‌های دیابت دسته‌بندی شده‌اند. هدف این است که بتوان برای هر خوشه درمان مناسب را در زمان مناسب شروع کرد تا به نتایج بهتری نایل شویم. در ۲ مارس ۲۰۱۸ گروهی از پژوهشگران در سوئد و فنلاند اعلام کردند که بر اساس تصویر پیچیده‌تری که آن‌ها از دیابت کشف کرده‌اند، دورهٔ جدیدی در تجویز داروها برای دیابت آغاز شده‌است. این دانشمندان می‌گویند بیماری دیابت دارای پنج نوع مختلف است که درمان متناسب برای هر نوع می‌تواند جداگانه تهیه و تجویز شود. آن‌ها می‌گویند این نتیجه‌گیری آیندهٔ مراقبت از دیابت را دگرگون خواهد کرد اما تغییرات در درمان سریعاً صورت نخواهد گرفت. این مطالعه توسط مرکز دیابت دانشگاه لوند در سوئد و مؤسسهٔ پزشکی مولکولی فنلاند بر روی ۱۴٫۷۵۵ بیمار همراه با بررسی دقیق خون آن‌ها انجام شده‌است. نتایج منتشر شده در دیابت و اندوکرینولوژی لنست نشان می‌دهند که بیماران می‌توانند به پنج گروه متمایز تقسیم شوند:

گروه اول: این گروه را دیابت خودایمنی شدید (severe autoimmune diabetes SAID) می‌نامند. اینان در سنین پایین مبتلا شده، شاخص توده بدنی انان(BMI) کم است، کمبود انسولین دارند و دارای اتو انتی‌بادی‌های ضد گلوتامیک دکربوکسیلاز (glutamate decarboxylase autoantibodies GADA) که شاخصه نوع یک کلاسیک است، می‌باشند لذا به دیابت نوع یک شبیه است و با آن‌که بدن بیمار خصوصیات یک بدن سالم را نشان می‌دهد، ولی به خاطر عارضهٔ بیماری ایمنی توانایی تولید انسولین را ندارد.
گروه دوم: این خوشه دیابت با کمبود شدید انسولین (severe insulin deficient diabetes SIDD) نام دارد. این بیماران به بیماران گروه اول بسیار شبیه هستند ولی با این تفاوت که شاخصه خودایمنی یعنی اتو انتی‌بادی‌های ضد گلوتامیک دکربوکسیلاز (glutamate decarboxylase autoantibodies GADA) را در سرم خود ندارند؛ لذا آنان توانایی تولید انسولین را ندارد ولی این اختلال از نقص در سیستم ایمنی بدن آن‌ها ناشی نمی‌شود.
گروه سوم: این خوشه دیابت با مقاومت انسولینی شدید (severe insulin resistant diabetes SIRD) نام گرفته‌است. بیمارانی که در این گروه قرار می‌گیرند به‌طور کلی دچار عارضهٔ اضافه‌وزن هستند؛ و هرچند بدن این بیماران انسولین کافی تولید می‌کند، اما به دلیل مقاومت انسولینی شدید، بدن دیگر قادر به واکنش‌دهی به این هورمون نیست.
گروه چهارم: این خوشه دیابت خفیف مرتبط با چاقی (mild obesity related diabetes MOD) نام دارد که بیشتر در افرادی با اضافه‌وزن بالا مشاهده می‌شود، ولی این گروه، فاقد مقاومت واضحی نسبت به انسولین هستند و لذا از نظر متابولیک نسبت به بیماران گروه سوم به وضعیت معمولی نزدیک‌تر هستند.
گروه پنجم: دیابت خفیف مرتبط با سن (mild age related diabetes MARD) است؛ این خوشه معمولاً در افراد با سن بالا دیده می‌شود و جز سن بالا، مثل خوشه چهار، اختلال متابولیک واضحی ندارد و لذا علائم این گروه در مقایسه با بیماران سایر گروه‌ها خفیف‌تر است.

علائم و نشانه‌ها

در مراحل ابتدایی ممکن است دیابت بدون علامت باشد. بسیاری از بیماران به‌طور اتفاقی در یک آزمایش یا در حین غربالگری شناسایی می‌شوند. با بالاتر رفتن قند خون، علائم دیابت آشکارتر می‌شوند. پرادراری، پرنوشی، پرخوری، کاهش وزن با وجود اشتهای زیاد، خستگی و تاری دید از علایم اولیه شایع دیابت است. بسیاری از بیماران در هنگام تشخیص بیماری چندین سال دیابت داشته‌اند و حتی دچار عوارض دیابت شده‌اند. در کودکان دچار دیابت نوع یک علایم معمولاً ناگهانی بارز می‌شوند، این افراد معمولاً قبلاً سالم بوده و چاق نبوده‌اند. در بزرگسالان این علایم معمولاً تدریجی‌تر بارز می‌شوند. عارضه کتواسیدوز می‌تواند به عنوان علامت شروع‌کننده بیماری هم در دیابت نوع یک بارز شود. در دیابت نوع دو معمولاً فرد تا سال‌ها بدون علامت است. علایم معمولاً خفیف هستند و به‌طور تدریجی بدتر می‌شوند. در نهایت فرد دچار خستگی مفرط و تاری دید شده و ممکن است دچار دهیدراتاسیون شود. در این بیماران عارضه کتواسیدوز به علت تولید انسولین اندک کمتر دیده می‌شود. با این حال قند خون می‌تواند به مقادیر بسیار بالایی افزایش یابد و فرد دچار عارضه شوک هایپراوسمولار شود.

نتیجه یک مطالعه نشان می‌دهد که استرس و افسردگی، احتمال سکته مغزی و مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی را در بیماران مبتلا به دیابت بیش از دو برابر افزایش می‌دهد.

عوارض

حاد

کتواسیدوز دیابتی: این عارضه با سه مشخصه بیوشیمیایی کتوز، اسیدوز و هایپرگلیسمی متمایز می‌شود. کتواسیدوز دیابتی می‌تواند به عنوان علامت اولیه در دیابت نوع یک بارز شود ولی معمولاً در بیماران تشخیص داده شده دیابت در موقعیت‌هایی که میزان انسولین خون کمتر از نیاز بدن است ایجاد می‌شود، همچون فراموش کردن دوز انسولین یا افزایش ناکافی دوز انسولین در وضعیت‌های استرس همچون بیماری و جراحی. کتواسیدوز دیابتی با علایم تنفس کاسمال، نفس با بوی کتون، تهوع و استفراغ، دهیدراتاسیون و درد شکم یا کاهش سطح هوشیاری خود را نشان می‌دهد. درمان این وضعیت درمانی تخصصی است که معمولاً نیاز به بستری اورژانس در بخش مراقبت‌های ویژه دارد. رکن اصلی درمان هیدراتاسیون و کنترل قند و اسیدوز است.
سندرم هایپراسمولار هیپرگلیسمیک که قبلاً شوک یا کومای هایپراوسمولار نامیده می‌شد: مشخصه اصلی این عارضه هایپراوسمولاریتی خون است. این وضعیت شباهت‌هایی با کتواسیدوز دیابتی دارد با این تفاوت که وجود انسولین مانع از ایجاد کتون‌ها و اسیدوز شدید می‌شود. در این وضعیت هایپرگلایسمی می‌تواند بسیار شدید و گاه بالای ۱۰۰۰ میلی‌گرم در دسی‌لیتر باشد. این وضعیت معمولاً در بیماران دیابت نوع دو دیده می‌شود، و معمولاً با وجود مقادیر بالای قند و نبود کتوز قابل توجه در حضور سایر علایم بالینی تشخیص داده می‌شود. در این بیماران دهیدراتاسیون شدیدتر است و متناسب با افزایش اوسمولاریته پلاسما سطح هوشیاری کاهش پیدا می‌کند. در این عارضه علایم عصبی شامل تشنج و وضعیتی شبیه سکته مغزی مشاهده می‌شود که با تصحیح اوسمولاریتی بهبود می‌یابد. درمان این وضعیت مرگبار باید تهاجمی باشد و شامل تجویز مایعات و انسولین است.
هیپوگلیسمی یا افت گلوکز خون: افت قند به مقادیر کمتر از مقادیر طبیعی (۳٫۳ میلی‌مول در لیتر) که در واقع عارضه ناشی از داروهای کاهش دهنده قند خون است. این عارضه می‌تواند در پی افزایش مصرف گلوکز در موقعیت‌هایی همچون ورزش زیاده از حد، کمبود دریافت غذایی یا مصرف مشروبات الکلی ایجاد شود، این وضعیت می‌تواند شدید باشد و به کما یا تشنج منجر شود. وجود احتمال بروز این عارضه پایین آوردن انتظارات درمانی برای کنترل گلوکز خون را الزامی می‌کند. همچنین بروز آن باعث ایجاد ترس در بیمار نسبت به تکرار عارضه و بی‌توجهی به کنترل قند می‌شود؛ لذا در درمان دیابت توجه جدی می‌شود که از این عارضه پیشگیری شود. در صورت بروز درمان بسته به شدت علایم می‌تواند با مصرف خوراکی یا تزریقی قند و انجام اقدامات تشخیصی و تعیین قند خون صورت گیرد.

مزمن

عوارض دیابت بطور عمده به دو دسته تقسیم می‌شود:
عوارض میکروواسکولار

شامل رتینوپاتی (نابینایی)، نفروپاتی (آسیب‌های گلومرول و دفع آلبومین) و نوروپاتی (کاهش یا ازدست دادن حس درد) است.

نفروپاتی دیابتی و بیماری‌های کلیه: بیماری‌های کلیه از یافته‌های شایع در دیابتی‌ها است. حدود نیمی از بیماران دیابتی در طول عمر خود علایم صدمه کلیوی را نشان می‌دهند. بیماری کلیه عارضه جدی است که می‌تواند منجر با کاهش طول و کیفیت عمر شود. نفروپاتی دیابتی شایعترین عارضه کلیوی دیابت است. نفروپاتی دیابتی به افزایش پیشرونده دفع پروتئین از ادرار (پروتئینوری) گفته می‌شود که در بیماران مزمن دیابتی دیده شده و منجر به کاهش عملکرد کلیه و در نهایت نارسایی کلیه می‌شود. عوامل خطر نفروپاتی دیابتی عبارت است از: طول مدت ابتلا به دیابت، کنترل قند ضعیف، فشار خون بالا، جنسیت مذکر، چاقی و مصرف سیگار. نفروپاتی مراحلی دارد که برای غربالگری، تشخیص و تعیین پروگنوز بیماری کاربرد دارد. در ابتدا بیماران دیابتی دفع طبیعی آلبومین دارند. در مراحل اولیه بروز نفروپاتی دفع پروتئین آلبومین در مقادیر اندک (میکروآلبومینوری) از ادرار ایجاد می‌شود. میزان دفع به تدریج افزایش می‌یابد تا در طی پیشرفت نفروپاتی به دفع واضح پروتئین از ادرار منجر شود. عبور از هر یک از این مراحل حدود پنج سال به طول می‌انجامد. در اواخر این روند سرعت افت عملکرد کلیه افزایش می‌یابد و لذا نارسایی کلیه در مراحل آخر بیماری آشکار می‌شود.

علاوه بر نفروپاتی دیابتی، این بیماران ممکن است سایر بیماری‌های کلیه همچون نفروپاتی ناشی از فشار خون و نفروپاتی ایسکمیک را دچار شوند. این بیماری‌ها به‌طور مستقل یا هم‌زمان با نفروپاتی دیابتی اتفاق می‌افتند. بعضی مطالعات مطرح کرده‌اند که در نیمی از بیماران دیابتی دچار نارسایی کلیوی آلبومینوری وجود ندارد. این مسئله اهمیت توجه به سایر ارزیابی‌های عملکرد کلیه علاوه بر آلبومین ادرار را مطرح می‌کند.

رتینوپاتی دیابتی: دیابت می‌تواند باعث نابینایی شود، رتینوپاتی دیابتی شایعترین علت موارد جدید نابینایی در افراد مسن رتینوپاتی دیابتی است. کاهش بینایی همچنین با عوارض دیگری شامل افتادن، شکستگی استخوان ران و افزایش چهار برابر مرگ و میر همراه است. به‌طور کلی رتینوپاتی دیابتی به سه شکل دیده می‌شود: ۱-آدم ماکولا (نشت عروقی منتشر یا موضعی در ماکولا) ۲-تجمع پیشرونده عروقی (میکروآنوریسم، خونریزی‌های داخل شبکیه، خمیدگی عروقی، مالفورماسیون‌های عروقی (رتینوپاتی دیابتی غیر پرولیفراتیو) و ۳-انسداد شریانی شبکیه در مراحل آخر.

نوروپاتی دیابتی: بیماران دیابتی ممکن است دچار طیف گسترده‌ای از اختلالات چندگانه اعصاب شوند که انواع اعصاب مختلف حسی و حرکتی را می‌تواند درگیر کند. این عارضه معمولاً طی ۱۰ سال از بروز بیماری در ۴۰ تا ۵۰ درصد از دیابتی‌ها مشاهده می‌شود. افراد مبتلا شده به دیابت نوع یک تا پنج سال پس از بروز بیماری ممکن است دچار نوروپاتی نشوند اما در دیابت نوع دو ممکن است این عوارض از همان ابتدا وجود داشته باشند. فاکتورهای خطری که ریسک بروز نوروپاتی را در دیابتی‌ها افزایش می‌دهند عبارتند از: افزایش میزان قند خون، افزایش تری‌گلیسیرید خون، شاخص توده بدنی بالا، مصرف سیگار و فشار خون بالا. زخم پای دیابتی تا حدود زیادی وابسته به نقص حسی ناشی از نوروپاتی دیابتی است که خود عارضه جدی است و می‌تواند منجر به قطع عضو شود. از مشکلات دیگر در نوروپاتی دیابتی دردهای نوروپاتیک است که ناشی از اختلال در اعصاب سمپاتیک است و می‌تواند مشکلات بسیاری برای بیمار و درمانگر ایجاد کند که شامل انواع پلی نوروپاتی یا مونونوروپاتی می‌باشد. از پلی نوروپاتی‌ها می‌توان به پلی نوروپاتی دیستال متقارن، پلی رادیکولوپاتی اشاره کرد. تشخیص زودرس نوروپاتی اهمیت زیادی در پیشگیری از عارضه‌های آن دارد.

عوارض ماکروسکولار

بیماران دیابتی از افزایش قابل توجه ریسک ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی آترواسکلروزی رنج می‌برند. این شامل سکته مغزی، بیماری عروق کرونر و بیماری‌های عروق محیطی است. ریسک این بیماری‌ها در هر دو نوع اصلی دیابت و حتی در سنین پایین افزایش یافته‌است. مشخص شده‌است که در افراد دیابتی جوان ریسک بروز سکته زودرس بیشتر از افراد سالم است.

بیماری عروق کرونر: علت اصلی مرگ و میر در بیماران دیابتی بیماری‌های قلبی است. ۶۵ تا ۸۰ درصد از دیابتی‌ها در اثر بیماری‌های قلبی می‌میرند. بیماران دیابتی در ریسک بالاتری از بیماری‌های قلبی هستند و این مشکلات در سنین پایینتری ایجاد می‌شود. بیماران دیابتی همچنین ریسک بالاتر ابتلا به ایسکمی قلبی ساکت دارند و یک سوم از سکته‌های قلبی در این بیماران بدون علایم شناخته شده سکته اتفاق می‌افتد.
سکته مغزی: دیابت یکی از ریسک فاکتورهای قابل تغییر مهم در اولین سکته ایسکمی مغزی است. دیابت ریسک سکته مغزی را در مردان ۲–۳ برابر و در زنان ۲–۵ برابر افزایش می‌دهد. دیابت همچنین ریسک بروز مجدد سکته مغزی را دو برابر افزایش می‌دهد. عوارض سکته مغزی در دیابتی‌ها بدتر از سایر افراد است که این شامل هزینه‌های بیمارستانی، معلولیت‌ها و نواقص عصبی باقی‌مانده، و مرگ و میر در بلندمدت می‌شود.
بیماری عروق محیطی:دیابت اولین علت قطع عضو غیرتروماتیک اندام تحتانی به حساب می‌آید. زخم پا در حدود۱۵٪مبتلایان به دیابت نوع دو ایجاد می‌گردد و شایع‌ترین محل آن شست پا می‌باشد. در جنس مذکر، دیابت طول کشیده بیشتر از ده سال، نوروپاتی محیطی، سیگارکشیدن، بیماری عروق محیطی و سابقه قطع عضو قبلی یا زخم بیشتر مشاهده می‌گردد.

ریسک فاکتورها و غربالگری

دیابت نوع یک

ریسک بروز دیابت یک را می‌توان با بررسی سابقه خانوادگی این بیماری و توجه به سن بروز و جنسیت اعضا درگیر خانواده تخمین زد. همچنین راه‌های دیگری هم برای پیش‌بینی بروز دیابت نوع یک ارائه شده‌است ولی از آنجا که هنوز راهی برای پیشگیری یا متوقف کردن روند بیماری وجود ندارد استراتژی‌های مختلفی که برای تشخیص زودرس دیابت نوع یک وجود دارد ارزش زیادی ندارند.
دیابت نوع دو
دیابت نوع دو تشخیص داده نشده یکی از مشکلات رایج در سیستم‌های درمانی است. استفاده از آزمایش‌های ساده قند می‌تواند این افراد را که در معرض دچار شدن به عوارض قابل پیشگیری دیابت هستند تشخیص دهد. آزمون غربالگری مورد استفاده برای تشخیص دیابت آزمون قند ناشتای خون و هموگلوبین A1C است. در صورتی که میزان قند ناشتا یا A1C در حد نزدیک به دیابت باشد انجام آزمایش تحمل قند ۷۵ گرمی نیز توصیه می‌شود. افرادی که در پی این آزمایش‌ها قند بالایی داشته باشند ولی هنوز به میزان تشخیصی دیابت نرسیده باشند به عنوان اختلال تحمل گلوکز طبقه‌بندی می‌شوند. مشخص شده که این افراد هم در معرض عوارض ماکروسکولار دیابت به خصوص در زمینه سندرم متابولیک قرار دارند.

ریسک فاکتورهای دیابت نوع دو

سن بالای ۴۰ سال
فامیل درجه اول مبتلا به دیابت نوع ۲
سابقه اختلالات قند پیش‌دیابتی (اختلال تحمل گلوکز، گلوکز ناشتای مختل
سابقه دیابت بارداری
سابقه به دنیا آوردن نوزاد ماکروزوم (وزن بالاتر از حد طبیعی)
وجود عوارض انتهایی دیابت روی اعضا بدن
وجود فاکتورهای خطر بیماری‌های قلبی عروقی (همچون چربی خون بالا، فشار خون بالا، چاقی)
وجود بیماری‌های مربوط به دیابت (سندرم تخمدان پلی‌کیستیک، آکانتوز نیگریکانز، عفونت اچ.آی. وی، برخی اختلالات روانپزشکی همچون شیزوفرنی، افسردگی و اختلال دوقطبی)
مصرف داروهای مربوط به دیابت: کورتیکواستروئیدها، آنتی‌سایکوتیکهای آتیپیک، درمان اچ‌آی‌وی/ایدز و غیره.

تشخیص

بر اساس آخرین معیارهای انجمن دیابت آمریکا تشخیص دیابت با ثبت یکی از موارد زیر قطعی است:

ثبت حداقل یک میزان قند خون تصادفی بالای ۲۰۰ میلی‌گرم بر دسی‌لیتر به همراه علایم کلاسیک دیابت (پرنوشی، پرادراری، پرخوری)
قند ناشتای پلاسمای بالاتر یا مساوی ۱۲۶ میلی‌گرم بر دسی‌لیتر (ناشتا به معنای هشت ساعت عدم مصرف هر نوع کالری قبل انجام آزمایش است)
هموگلوبین A1C بالای ۶٫۵٪
نتیجه آزمایش تحمل قند ۷۵ گرمی خوراکی دو ساعته بالای ۲۰۰ میلی‌گرم بر دسی‌لیتر

اختلالات پیش‌دیابتی

در بیماران دیابت نوع دو، بیماری دیابت به تدریج و در عرض چندین سال بروز می‌کند. بیماران قبل از رسیدن به دیابت آشکار و واضح از یک مرحله مقدماتی بدون علامت عبور می‌کنند. این گروه «پیش دیابتی» (prediabetes) را برخی از منابع تحت عنوان افراد با «خطر افزایش یافته دیابت»(increased risk of diabetes) نامگذاری می‌نمایند و WHO یا سازمان بهداشت جهانی آنان را افراد با «هیپرگلیسمی بینابینی»(intermediate hyperglycemia) می‌نامد.

در این گروه از بیماران، معیارهای مربوط به تشخیص بیماری دیابت، یعنی قند خون ناشتا (fasting plasma glucose FPG) یا هموگلوبین A1C یا مقادیر تست تحمل خوراکی قند (oral glucose tolerance test OGTT) از یک طرف از مقادیر نرمال مربوطه بالاتر است و از طرف دیگر به حد لازم برای تشخیص بیماری دیابت شیرین نیز نمی‌رسد. بر این اساس در هر یک از روش‌های سه گانهٔ تشخیص دیابت، ما با گروهی برخورد می‌کنیم که در بینابین مقادیر نرمال تا مقادیر دیابتی قرار دارند.

در خصوص قند خون ناشتا، مقدار نرمال زیر ۱۰۰ میلی‌گرم در دسی‌لیتر است و حد لازم برای تشخیص دیابت ۱۲۶ میلی‌گرم در دسی‌لیتر است و از این رو بیمارانی که قند خون ناشتای آنان در مقادیر ۱۰۰ تا ۱۲۵ میلی‌گرم در دسی‌لیتر قرار دارد این گروه از بیماران اختلال پیش دیابتی، با عنوان «اختلال قند ناشتا» (Impaired fasting glucose IFG) نامیده می‌شوند.
در هموگلوبین A1c مقادیر نرمال زیر ۵٫۶٪ است و حد نصاب تشخیص دیابت بزرگتر مساوی ۶٫۵٪ است و لذا افرادی که مقادیر بین ۵٫۷٪ تا ۶٫۴٪ را دارند، جزو گروه پیش دیابتی قرار می‌گیرند.
در تست تحمل قند، مقادیر نرمال قند خون، دو ساعت بعد از خوردن ۷۵ میلی‌گرم قند، کمتر از ۱۴۰ میلی‌گرم در دسی‌لیتر است در حالیکه برای تشخیص دیابت این مقدار باید بزرگتر یا مساوی ۲۰۰ میلی‌گرم در دسی‌لیتر باشد و به همین سبب این زیرگروه از بیماران پیش‌دیابتی که مقادیر این آزمایش آنان بین ۱۴۰ تا ۱۹۹ میلی‌گرم در دسی‌لیتر باشد را به نام «اختلال تحمل قند»(impaired glucose tolerance IGT) می‌نامند.

نکته مهم انست که افراد این سه گروه فوق لزوماً برهم منطبق نمی‌باشند، به عبارتی ممکن است فردی قند خون ناشتای وی در حد نرمال باشد ولی با تست تحمل قند، در گروه پیش دیابتی قرار گیرد.

نکته بعدی انست که در میدان عمل بالینی، استفاده از تست تحمل قند، هرچند ابزار دقیقی است، نه برای تشخیص دیابت و نه برای تشخیص پیش دیابتی بطور معمول توصیه نمی‌شود و از ان بیشتر برای انجام امور تحقیقاتی و اپیدمیولوژیک استفاده می‌گردد و معیارهای فعلی به استفاده از قند خون ناشتا یا هموگلوبین A1c به عنوان مناسب‌ترین تست در افراد بدون علامت تأکید دارند.

اما مهم‌ترین موضوع در بیماران پیش دیابتی فرجام آنان و نحوه برخورد با این اختلال است. بیماران دیابت نوع دو قبل از ابتلا به بیماری دیابت باید از مرحله پیش دیابتی عبور نمایند و لذا این یک شانس را به این گروه در معرض خطر می‌دهد که با برخورد مناسب بتوانند جلوی پیشرفت دیابت را بگیرند. امروزه در خصوص درمان دارویی این بیماران اختلاف نظر وجود دارد. انجمن دیابت آمریکا ADA می‌گوید اگر فرد پیش‌دیابتی دارای معیارهای خطر بالا باشد، (شاخص توده بدنیBMI بالای ۳۵، سابقه خانوادگی دیابت در بستگان درجه اول یا خانمی که خود سابقه‌ای از دیابت بارداری دارد)، بهتر است با متفورمین برای جلوگیری از بروز بیماری دیابت درمان شوند. اما اکثر افراد این معیارها را ندارند و برای آنان این نکته مورد توافق همگان می‌باشد که باید سبک زندگی خود را تغییر دهند. لازم است این افراد برنامهٔ مدونی برای کاهش وزن داشته باشند و همچنین افزایش فعالیت فیزیکی به صورت ورزش منظم حداقل ۵ بار در هفته را پیشه نمایند. این بیماران همچنین باید بطور سالیانه از نظر ابتلا به بیماری دیابت مورد آزمایش قرار گیرند و در عین حال این افراد علاوه بر دیابت، در خطر بالاتری برای بیماری‌های قلبی عروقی نیز قرار دارند و لذا لازمست که از نظر بیماری‌های قلبی عروقی مورد غربالگری منظم قرار گیرند.

پیشگیری

برای پیشگیری از تشکیل زخم‌های دیابتی راه‌های مختلفی وجود دارد که عبارتند از: پرهیز از سیگار، تحت کنترل داشتن قند و فشار خون و کلسترول، ورزش برای تحریک جریان خون، تمیز نگه داشتن پاها، بررسی کردن هر روز پاها به منظور یافتن خراش و ترک خوردگی پوست، خشک کردن پاها بعد از حمام.

کنترل میزان قند خون از مهمترین موضوع‌ها در برخورد با بیماری دیابت است. به تازگی محققان دانشگاه لیدز آمریکا با استفاده از فناوری لیزر موفق به تولید یک دستگاه غیرتهاجمی شده‌اند که قندخون دیابتی را کنترل می‌کند. این سیستم GlucoSense نام دارد و بدون هیچ سوزن یا جراحی، قندخون را به‌طور مداوم اندازه‌گیری می‌کند. در این روش، بیمار انگشت خود را روی حسگر شیشه‌ای کوچکی قرار می‌دهد. در این هنگام، یک پرتو لیزر کم توان به انگشت تابیده می‌شود. بخشی از این پرتو توسط گلوکز خون جذب و باقی‌مانده به حسگر شیشه‌ای بازتاب می‌شود.

ورزش و دیابت

ورزش به دیابتی‌ها کمک می‌کند که از شر حمله‌های قلبی و نابینایی و آسیب‌های عصبی در امان باشند. وقتی که غذا می‌خورید سطح قند خونتان افزایش می‌یابد. هر چه بیشتر سطح خون افزایش یابد قند بیشتری به یاخته‌ها می‌چسبد. وقتی که قند به یاخته بچسبد دیگر نمی‌تواند از آن جدا شود و تبدیل به ماده‌ای زیان‌آور به نام سوربیتول می‌شود که این ماده می‌تواند باعث نابینایی و ناشنوایی و آسیب‌های مغزی و قلبی و نشانگان پاهای سوزان و… گردد.

وقتی که قند وارد بدن شما می‌شود فقط می‌تواند در یاخته‌های کبد و ماهیچه ذخیره گردد. اگر یاخته‌های کبد و ماهیچه از کربوهیدرات اشباع باشند، قندها دیگر جایی برای رفتن ندارند. اگر ذخیره یاخته‌های ماهیچه در پی ورزش کردن مصرف گردد پس از صرف غذا قندها به وسیله ماهیچه جذب می‌شوند و مقدار آن‌ها در خون افزایش نمی‌یابد؛ بنابراین اگر با یک برنامه ورزشی منظم بتوانیم ذخیره قند ماهیچه‌ها را کاهش دهیم مسلماً می‌توانیم شاهد بهبود همه‌جانبه عوارض بیماری دیابت باشیم.

زخم‌های دیابتی

زخم‌های دیابتی، جراحت‌هایی در پوست، چشم، اعضای موکوسی یا یک تغییر ماکروسکوپی در اپیتلیوم نرمال افراد دیابتی تیپ ۱ و ۲ می‌باشد. بیش از ۷۵ ٪ افراد دیابتی، مبتلا به زخم‌های دیابتی هستند که در آمریکا بیش از ۸۰ ٪ آن‌ها منجر به قطع عضو می‌شوند  که در صورت مراجعه به خوبی درمان می‌شدند. زخم‌ها در هنگام بروز، مستعد عفونت هستند (اگرچه عفونت به ندرت در اتیولوژی زخم‌های دیابتی دخالت دارد). این جراحت‌ها معمولاً به دلیل زخم‌های اولیه، التهاب، عفونت یا شرایط دارویی ایجاد می‌شوند که سلامتی را به‌خطر می‌اندازند. به‌طور کلی افرادی با سابقه دیابت بیش از ۱۰ سال، جنس مذکر (مردها)، عوارض قلبی‌عروقی، عوارض کلیوی، بیشتر از دیگر بیماران دیابتی، در معرض خطر زخم پای دیابتی می‌باشند. دیگر دلایل ایجاد این زخم‌ها شامل عفونت ثانویه (باکتری، قارچ یا ویروس) و ضعف شدید بیمار می‌باشند.

علایم زخم دیابتی

علایم شایع در عفونت‌های پای دیابتی شامل موارد زیر است:

میخچه، کالوس
ناهنجاری‌های استخوان پا* تب، قرمزی، آدم یا دیگر علایم عفونت
بافتی که روی محل جدید عفونت به وجود(scar) می‌آید
زخم‌های پا که در ا ثر آسیب عصبی یا جریان خون ضعیف به وجود می‌آیند (زخم‌ها اغلب بالای قوزک یا زیر شست یا در محلی از پا که ناشی از نامناسب بودن کفش است، تشکیل می‌شود).
تغییر شکل عضلات، پوست یا استخوان پا در اثر آسیب عصبی و گردش خون ضعیف
کند بودن مراحل بهبود زخم
پینه بستن پا و انگشتان چماقی

درمان

درواقع درمانی قطعی برای دیابت وجود ندارد و تنها می‌توان آن را کنترل کرد که در مراحل حاد قرار نگیرد. جایگزینی سلول‌های β از دست رفته، نقش بسزایی در تنظیم قند خون و کاهش اختلالات دیابتی دارد. در طی دهه‌های گزشته استراتژی‌های مختلفی برای جایگزینی سلول‌های β از دست رفته به کار گرفته شد. پیوند جزایر لانگرهانس پانکراس یکی از این راهکارها می‌باشد که به‌طور موفقیت‌آمیزی در کلینیک صورت گرفته‌است. اما در عمل به دلیل کمبود افراد دهنده پیوند و چالش بر سر سرکوب سیستم ایمنی فرد دریافت‌کننده محدود گشت.

از راهکارهای دیگر، جایگزینی سلول‌های β از دست رفته از طریق سلول‌های α پانکراسی می‌باشد (تمایز سلول‌های α به β پانکراس). فاکتور رونویسی Arx، یکی از فاکتورهای مهمی است که در حین تشکیل پانکراس باعث تفاوت سرنوشت سلول‌های α و β پانکراسی می‌شود. بیان این فاکتور رونویسی باعث تبدیل سلول‌های پیش ساز اندوکراینی پانکراس به سلول‌های α می‌گردد. این فاکتور با سرکوب بیان فاکتور رونویسی Pax4 باعث بیان فاکتورهای زیردست اختصاصی سلول‌های α می‌گردد. عدم بیان Arx و بیان Pax4 باعث ایجاد سلول‌های β پانکراسی می‌شود؛ بنابراین مطالعه بر روی حذف ژن Arx و در نتیجه بیان Pax4 زمینه مطالعاتی محققان را برای جایگزینی سلول‌های β فراهم کرد.

با این حال به نظر می‌رسد که فاکتورهای رونویسی تنها فاکتورهای دخیل در تمایز سلول‌های α به β نیستند. در مطالعه‌ای که در این راستا انجام شد از سلول‌های بنیادی برای ایجاد سلول‌های β تولیدکننده انسولین استفاده شد. اما مشاهدات حاکی از این بود که این سلول‌ها توانایی پاسخ گویی به محرک خارج سلولی گلوکز را ندارند. با وارد کردن این سلول‌ها به بدن موش و بلوغ این سلول‌ها به مدت پنج ماه، این سلول‌ها توانایی بالانس قند خون را نسبت به محرک خارج سلولی گلوکز پیدا می‌کنند. به نظر می‌رسد که تغییرات اپی ژنتیکی نقش قابل ملاحظه‌ای در تعیین سرنوشت سلول‌های اندوکراینی و بلوغ کامل آن‌ها دارد. بعبارتی فاکتورهای رونویسی و تغییرات اپی ژنتیکی هردو با همکاری هم نقش در تعیین سرنوشت یک سلول و بروز ویژگی اختصاصی برای آن سلول دارند.

متیلاسیون DNA از جمله تغییرات اپی ژنتیکی است که در بقای یک سلول نقش دارد. مطالعات اخیر نشان داده که نقش متیلاسیون در سلول‌های α پانکراسی تنها در بقای سلولی خلاصه نمی‌شود. در این سلول‌ها متیلاسیون DNA باعث حفظ ویژگی اختصاصی سلول‌های α و تمایز آن‌ها از سایر سلول‌های اندوکراینی می‌گردد.

Dnmt1 یکی از آنزیم‌هایی است که در متیلاسیون DNA نقش دارد و محققان به مطالعه هم‌زمان این آنزیم و فاکتور رونویسی Arx برای تمایز سلول‌های α به β می‌پردازند.

حذف فاکتور رونویسی Arx به تنهایی باعث تبدیل ۳۰٪ از سلول‌های α به سلول‌های مشابه β بعد از ۱۲ هفته می‌شود. اما سلول‌های جدید تولید شده مارکرهای اختصاصی بلوغ سلول‌های β را ندارند. در مقابل با حذف Dnmt1، هیچ‌یک از فاکتورهای اولیه اختصاصی سلول‌های β بعد از ۱۰ ماه مشاهده نشد. در مرحله بعد، حذف هردو فاکتور Arx و Dnmt1 صورت گرفت. در هفته ۱۲ ام از حذف این دو فاکتور بیش از ۵۰٪ از سلول‌های α، توانایی تولید انسولین را پیدا کردند و بیان فاکتورهای اختصاصی مرتبط با بلوغ سلول‌های β مشاهده شد. نکته قابل توجه این است که سلول‌های β جدید تولید شده از لحاظ خواص فیزیولوژی نیز مشابه سلول‌های β اصلی می‌باشند. در نتیجه این تحقیقات اهمیت دو فاکتور Arx و Dnmt1 در حفظ ویژگی سلول‌های α مشخص گردید و نشان داده شد که حذف این دو فاکتور در بروز ویژگی‌های اختصاصی سلول‌های β دخیل است.

برای زخم دیابت نیزمی‌توان درمان را درنظر گرفت. درمان زخم‌های دیابتی به طرق مختلف انجام می‌گیرد:

مراقبت پا: که شامل مرطوب نگه داشتن محیط زخم با ا انتخاب ماده مناسب، همچنین خشک نگه داشتن لبه‌های زخم. در بیماران دیابتی وابسته به انسولین که مبتلا به زخم هستند، مراقبت‌ها حدود ۳ سال ادامه می‌یابد.
آنتی‌بیوتیک‌ها: آنتی‌بیوتیک‌ها حتی زمانی که عفونت‌ها بروز نکرده‌اند (پروفیلاکتیک) تجویز می‌شوند تا از بروز عفونت جلوگیری شود.
کنترل قند خون: یکی از عوامل ایجاد زخم‌های دیابتی، بالا بودن قند خون است. بالا بودن قند خون ایمنی را کاهش می‌دهد و بهبودی زخم را به تأخیر

می‌اندازد. کنترل قند خون چه به صورت تجویز دارویی و چه به صورت غذایی و همچنین تجویز انسولین به صورت کوتاه مدت زخم را بهبود می‌بخشد و قند اولیه را کنترل می‌کند.

پیوند پوست: پیوند پوست نیز می‌تواند زخم‌های دیابتی را درمان کند.
جراحی: برداشت بافت مرده اطراف محل زخم معمولاً برای تمیز کردن و بهبودی زخم‌ها انجام می‌شود. جراحی بای پس، جریان خون را در شریان پا بهبود می‌بخشد که ممکن است در التیام زخم و جلوگیری از قطع عضو کمک‌کننده باشد و در پایان قطع عضو برای متوقف کردن گسترش عفونت نیاز است.
اکسیژن درمانی هایپر باریک: افزایش ۵ برابر غلظت O از ۲۰ ٪ تا ۱۰۰ ٪ و افزایش فشار آن از ۱ اتمسفر به ۲ اتمسفر در مجموع منجر به ۱۰ برابر شدن میزان اکسیژن می‌شود که یکی از اثرات آن به وجود آمدن رگ‌های خونی بیشتر در محل می‌باشد که منجر به کاهش جریان خون و مناسب تر شدن جریان به مناطقی که بلوک خونی دارند می‌گردد. به نظر می‌رسد درمان اکسیژن هایپر باریک به کاهش قطع عضو کمک می‌کند.
محققان آمریکایی اعتقاد دارند درمان رایج دیابت می‌تواند با روند درمان پیری، به بزرگسالان کمک کند تا ۱۲۰ سالگی خوب زندگی کنند.

بسیاری از افراد پس از آغاز درمان و استفاده از دارو حتی از قبل هم چاق‌تر می‌شوند و این بدان علت است که فرد دیابتی کنترلی بر روی عادت‌های غذایی خود ندارد و حتی داروهایی که برای درمان فرد استفاده می‌شود نمی‌توانند کارای مورد نظر را داشته باشند تا زمانی که عادت‌های غذایی درست دنبال شود و به همین علت فرد دچار اضافه وزن و چاقی می‌شود. لوزالمعده به منظور جلوگیری از افزایش ناگهانی قند خون پس از صرف غذا مقداری انسولین در خون وارد می‌کند و انسولین با راندن قندها به درون یاخته‌ها از وقوع این امر جلوگیری می‌کند. اما انسولین و تمام داروهایی که از آن ساخته می‌شوند باعث می‌شوند که شما همواره احساس گرسنگی کنید، بنابراین در تجویز انسولین سعی این است که با کمترین میزان مصرف انسولین بتوانیم از بالا رفتن قند خون جلوگیری به عمل بیاوریم.

پرهیز غذایی

بسیاری از افرادی که بعد از سن ۴۰ سالگی دچار دیابت می‌گردند با رعایت یک رژیم غذایی مشتمل بر مصرف سبزیجات، غلات کامل، حبوبات و ماهی و محدود کردن شدید فراورده‌های شیرینی‌پزی و شکر و محدود کردن دریافت کربوهیدرات می‌توانند حال خود را بهبود بخشند. بسیاری از کسانی که دچار دیابت شده‌اند انسولین مصرف می‌کنند آن‌ها توانایی کافی برای پاسخ دادن به انسولین را ندارند و این امر به علت وزن بالا و مصرف زیاد قندهای تصفیه شده از سوی آنهاست. اولین دستور برای برطرف کردن این حالت استفاده از غلات و دانه‌های کامل به جای فراورده‌های شیرینی و نان‌پزی (آرد سفید) است. این امر با کمک به احساس سیری و خوردن کمتر باعث محدود کردن دریافت مهم‌ترین منبع دریافت چربی‌ها خواهد گردید. طبق نظر پزشکی گیاهی برای کنترل دیابت می‌توان از عرقیات گیاهی همچون:۱- شنبلیله ۲- برگ زیتون ۳- ماستیک ۴- مارتیغال ۵- دارچین ۶- فلفل قرمز ۷- برگ گردو ۸- گزنه و… استفاده کرد؛ و موادی مانند نان سبوس دار و سیب و انار و گردو در درمان دیابت نقش دارند.

برپایه پژوهش‌هایی که در اروپا انجام گرفته‌است نشان داده شده که دریافت مقادیر بسیار زیاد پروتئین به کلیه‌های یک فرد دیابتی آسیب وارد می‌کند بنابراین دیابتی‌ها باید از مقادیر کمتر گوشت و ماکیان و تخم مرغ استفاده نمایند. همچنین تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که کربوهیدرات‌های تصفیه شده میزان نیاز به انسولین را افزایش و چربی‌های غیر اشباع تک‌پیوندی و چندپیوندی موجود در سبزیجات و چربی‌های امگا-۳ موجود در روغن ماهی و همچنین استفاده از آرد کامل و دانه‌های کامل به جای آرد تصفیه شده نیاز به انسولین را کاهش می‌دهد. سطح بالای قند خون بعد از صرف غذا موجب می‌شود که قندها به یاخته‌ها چسبیده و تبدیل به ماده‌ای سمی (برای یاخته‌ها) به نام سوربیتول شوند که این ماده به اعصاب و کلیه و رگ‌ها و قلب آسیب خواهد رساند.

نقش ویتامین‌ها در دیابت

نقش ویتامین‌ها در دیابت از دیرباز مورد بحث بوده‌است و تاکنون برای آن‌ها نقش معینی مشخص نشده‌است. همواره سؤال این بوده که اگر در مواردی همراهی دیابت با اختلالات ویتامینی دیده می‌شود، ایا این رابطه به صورت رابطه علت و معلولی است یا خیر و اگر فوایدی در مصرف ویتامین دیده می‌شود، ایا به دلیل آثار آنتی‌اکسیدان انهاست یا به دلیل اثر مستقیم آن‌ها در دیابت و اینکه ایا این اثر تنها در افراد خاصی ظاهر می‌گردد یا اینکه در تمام بیماران دیابتی مفید است. بسیاری از بیماران ویتامین‌ها را استفاده می‌نمایند و گروهی از پزشکان آن را پیشنهاد می‌دهند و بعضی از بیماران فوایدی نیز برای ان ذکر می‌کنند ولی این توصیه‌ها هنوز اعتبار قطعی علمی ندارد.

مطالعات نشان داده که کمبود ویتامین دی (D) همراه ازدیاد خطر بروز دیابت است ولی در عین حال مصرف ویتامین دی (D) به صورت کمکی اثری در کاهش بروز دیابت نداشته‌است. متا آنالیز یکسری از مطالعات نشان داد که قدرت ویتامین د (D) در پیشگیری از دیابت نوع یک وابسته به دوز و مدت مصرف انست لذا مطالعاتی در این خصوص انجام شد. یک مطالعه نشان داد که مصرف روزانه ۲۰۰۰ واحد ویتامین دی (D) در طی اولین سال زندگی در شیرخواران با کاهش خطر بروز دیابت نوع یک همراه است ولی نتوانستند یک رابطه علت و معلولی را اثبات نمایند. در مطالعه دیگری مصرف ۲۰۰۰ واحد در روز ویتامین د۳ (D3) با مصرف روزانه ۴۰۰ واحد که دوز معمول ان است مورد مقایسه قرار گرفت ولی در این بررسی کودکانی وارد مطالعه شده بودند که دارای استعداد ژنتیکی بالایی برای دیابت بودند و لذا قابل تعمیم به کودکان عادی نمی‌باشد. با این وجود بعضی منابع مصرف ویتامین دی (D) را توصیه ضمنی می‌کنند مثلاً یکی از منابع اندوکرینولوژی (غدد درون‌ریز) می‌نویسد: «در بعضی مطالعات ثابت شده که ویتامین دی (D) مقاومت به انسولین را کم کرده و در کاهش وزن و کنترل اشتها نیز مفید است» هر چند که منابع این استدلال خود را ذکر نکرده‌است.

ویتامین ب۳ (B3) یا نیکوتین امید در یک مطالعه اروپایی به نام «آزمایش اروپایی مداخله در دیابت بتوسط نیکوتین‌امید»(European Nicotinamide Diabetes Intervention Trial ENDIT) مورد آزمایش قرار گرفت و هیچگونه اثر مفیدی از خود در دیابت نشان نداد.

رابطه دیابت و ویتامین آ (A) مدت مدیدی مورد مجادله بوده‌است. اولین بار در سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۳۰ دانشمندان متوجه این رابطه شدند و تاکنون بحث در این خصوص ادامه داشته‌است. اخیراً یک مطالعه نشان داد که سلول‌های بتای پانکراس که محل تولید انسولین هستند، دارای گیرنده‌هایی برای یک متابولیت ویتامین آ (A) به نام all-trans retinoic acid ATRA هستند و لذا برای ویتامین آ (A) یک رابطه علی با دیابت فرض شده‌است هر چند این نظریه نیاز به ارزیابی و تأیید دارد.

در عین حال گاهی در مطالعات سوگیری یا تورش هم دیده شده‌است. مثلاً یکسری از مطالعات فوایدی از آثار ویتامین ایی (E) یا ویتامین سی (C) در دیابت نشان داده‌اند و دلیل آن را کاهش هموگلوبین A1C ذکر نموده‌اند. هموگلوبین A1C ناشی از قنددار شدن یا گلیکاسیون (glycation) هموگلوبین است و هر چه قند خون بالاتر باشد، میزان هموگلوبین A1C نیز بالاتر می‌رود و بر عکس هر چه قند خون بهتر کنترل گردد، میزان هموگلوبین A1C پایین‌تر است به همین علت یکی از مهمترین آزمایش‌ها در اثبات کنترل مناسب دیابت، میزان هموگلوبین A1C است. ویتامین ایی (E) یا ویتامین سی (C) هر دو از طریق واکنش شیمیایی و نه کم کردن قند خون، مانع گلیکاسیون (glycation) هموگلوبین می‌گردند لذا هر چند بظاهر مصرف آنان موجب کاهش هموگلوبین A1C شده و اینطور نتیجه گرفته شده که این ویتامین‌ها موجب کاهش قند خون شده‌اند ولی در حقیقت این امر ناشی از دخالت آنان در یک واکنش شیمیایی است و نه اثر بر قند خون و لذا این ویتامین‌ها اثری واقعی در کاهش قند خون نداشته‌اند. گاهی نیز موضوع برعکس است یعنی دیابت روی کاهش ویتامین اثر داشته‌است. مثلاً مصرف دراز مدت متفورمین که یکی از داروهای دیابت است، گاهی موجب کاهش ویتامین ب۱۲ (B12) می‌گردد.

نکته‌ای که باید در مطالعات به ان توجه نمود انست که فواید احتمالی مصرف ویتامین‌ها، در افراد دارای کمبود ویتامین مورد نظر دیده شده‌است و این امر دلالتی بر توصیه به مصرف این ویتامین‌ها در تمامی افراد دیابتی بدون کمبود آن‌ها ندارد و به همین سبب است که معتبرترین مرجع دنیا می‌نویسد: «هیچ شواهد روشنی برای مفید بودن ویتامین‌ها در دیابت در افرادی که کمبود ویتامینی ندارند، وجود ندارد» و سپس می‌گوید: «کاربرد روتین ویتامین‌هایی مثل ایی (E)، سی (C)، دی (D) و آ (A) در دیابت توصیه نمی‌شود چون هنوز شواهد کافی برای کارایی آنان در دسترس نمی‌باشد و خطرات احتمالی مصرف دراز مدت این فراورده‌ها نیز نامعلوم است.»

منبع دانشنامه آزاد

 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

دیابت نوع ۲ را بهتر بشناسیم

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان

 

دیابت شیرین نوع ۲ (به انگلیسی: Diabetes mellitus type 2) که سابق بر این آن را دیابت شیرین غیروابسته به انسولین (NIDDM) یا دیابت بزرگسالان می‌نامیدند، نوعی اختلال در سوخت‌و‌ساز بدن است که با بالا بودن گلوکز خون در شرایط مقاومت در مقابل انسولین و کمبود نسبی انسولین شناسایی می‌شود. این مسئله در تقابل با دیابت شیرین نوع ۱ است که در آن به دلیل تخریب سلول‌های جزیره‌ای در لوزالمعده با کمبود مطلق انسولین مواجه هستیم. نشانه‌های کلاسیک این بیماری عبارتند از احساس تشنگی مفرط، تکرر ادرار، و احساس گرسنگی مفرط. ۹۰٪ افراد مبتلا به دیابت به دیابت نوع ۲ دچار هستند و ۱۰٪ دیگر به ترتیب مبتلا به دیابت شیرین نوع ۱ و دیابت بارداری می‌باشند. گفته می‌شود که چاقی دلیل عمده دیابت نوع ۲ در افرادی است که به لحاظ ژنتیکی مستعد ابتلا به این بیماری هستند. از دیگر دلایل آن می‌توان به عدم تحرک، فشار خون بالا، داشتن HDL خون پایین یا تری گلیسیرید بالا اشاره کرد.

در شروع بیماری می‌توان با افزایش ورزش و اصلاح رژیم غذایی دیابت نوع ۲ را کنترل کرد. اگر سطح گلوکز خون با این روش‌ها به اندازه کافی پایین نیامد، ممکن است مصرف داروهایی مانند متفورمین یا انسولین لازم باشد. معمولاً باید به‌طور مرتب سطح قند خون کسانی که انسولین مصرف می‌کنند کنترل شود.

نرخ ابتلا به دیابت به طرز قابل توجهی در ۵۰ سال اخیر به موازات چاقی افزایش یافته‌است. تا سال ۲۰۱۰ تقریباً حدود ۲۸۵ میلیون نفر مبتلا به این بیماری بودند و این درحالیست که تعداد آن‌ها در سال ۱۹۸۵ حدود ۳۰ میلیون نفر بوده‌است. عوارض ناشی از قند خون بالا می‌تواند شامل بیماری قلبی، سکته‌ها، ریتینوپاتی دیابتی که بر بینایی اثر می‌گذارد، نارسایی کلیوی که در آن فرد ممکن است نیاز به دیالیز داشته باشد، و گردش ضعیف خون در دست و پا که ممکن است منجر به قطع عضو شود. عارضه حاد کتواسیدوزیکی از ویژگی‌های نوع ۱دیابت است که شیوع چندانی ندارد. البته، ممکن است کمای غیرآستونمی هایپروسمولار نیز رخ دهد.

_ تاریخچه

دیابت یکی از اولین بیماری‌هایی است که در دست نوشته‌های مصری‌ها از c. سال ۱۵۰۰ BCE با عنوان “تخلیه بیش از حد ادرار” توصیف شده‌است. گفته می‌شود که اولین توصیف‌ها مربوط به دیابت نوع اول بوده‌است. . پزشکان هندی در همان زمان این بیماری را تشخیص داده و با توجه به اینکه ادرار فرد مبتلا مورچه‌ها را به خود جذب می‌کند، آن را تحت عنوان “مادهومها” یا “ادرار شیرین” طبقه‌بندی کرده‌اند. واژه “دیابت” یا “عبور از طریق” را اولین بار در سال ۲۳۰ قبل از میلاد پزشک یونانی آپولونیوس ممفیس بکار برد. این بیماری طی دوره امپراطوری روم و زمان جالینوس نادر بوده‌است و گفته می‌شود که وی تنها با دو مورد از این بیماری درطول زندگی حرفه‌ای خود برخورد داشته‌است.

دیابت نوع ۱ و ۲ به عنوان دو بیماری جداگانه اولین بار توسط پزشکان هندی سوشروتا و چاراکا در سال ۴۰۰- ۵۰۰ بعد از میلاد تشخیص داده شدند که دیابت نوع ۱ با جوانی و نوع ۲ با اضافه وزن همراه بودند. واژه “شیرین” یا “عسلی” توسط بریتون جان رول در اواخر دهه‌های ۱۷۰۰ به آن اضافه شد تا آن را از دیابت بی مزه که آن نیز با تکرر ادرار همراه است جدا کند. تا اوایل قرن ۲۰ درمانی برای این بیماری یافت نشد تا اینکه فردریک بنتینگ و چارلز بست کانادایی در سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۲۲ انسولین را کشف کردند. به دنبال آن در دهه ۱۹۴۰ انسولین طولانی اثر NPH گسترش یافت.

_ چه کسانی به دیابت نوع ۲ مبتلا می‌شوند؟

عوامل خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ شامل چاقی، کلسترول بالا، فشار خون بالا و عدم تحرک بدنی کافی است. همچنین مطالعات نشان داده‌اند که خطر ابتلا به دیابت با افزایش سن افزایش می‌یابد به همین دلیل به این نوع از بیماری دیابت بزرگسالان نیز گفته می‌شود. بر همین اساس افراد چاق بالای ۴۰ سال ریسک بالاتری برای ابتلا به دیابت نوع دو دارند. البته ظهور این نوع دیابت در افراد جوان نیز در حال افزایش است.

همچنین افرادی که دردوره بارداری به دیابت مبتلا می‌شوند، که دیابت بارداری نام دارد، ممکن است بعدها به دیابت نوع ۲ دچار شوند.

_ تشخیص

تعریف سازمان بهداشت جهانی از دیابت (نوع ۱ و نوع ۲) عبارتند از بالا رفتن گلوکز به همراه علایم، در غیر این صورت افزایش شاخص‌ها در دو صورت، یا گلوکز پلاسمای ناشتا ≥ ۷٫۰ mmol/l (۱۲۶ mg/dl)

با آزمایش تلورنس گلوکز، دو ساعت بعد از مصرف دوز خوراکی، گلوکز پلاسما ≥ ۱۱٫۱ mmol/l (۲۰۰ mg/dl)

اندازه‌گیری تصادفی قند خون بیشتر از ۱۱٫۱ mmol/l (۲۰۰ mg/dL ) همراه با علایم رایج بیماری و رو ش دیگر شخیص این بیماری هموگلوبین گلیکوزیله (HbA۱c)) بیشتر از ۶٫۵٪ است.در سال ۲۰۰۹ کمیته بین‌المللی کارشناسان که عبارتند بودند از نمایندگان انجمن دیابت آمریکا (ADA)، فدراسیون بین‌المللی دیابت (IDF)، و انجمن اروپایی‌ها در زمینه تحقیقات دیابت (EASD) پیشنهاد کردند که برای تشخیص دیابت از آستانه‌ای بین ≥۶٫۵٪ HbA۱c استفاده شود. این پیشنهاد در سال ۲۰۱۰ مورد پذیرش انجمن دیابت آمریکا قرار گرفت. آزمایش‌های مثبت باید تکرار شوند مگر آنکه نشانه‌های معمول بیماری و قند خون mmol/l 11.1<(mg/dl ۲۰۰<) در فرد ظاهر شود.

برای تشخیص دیابت این آستانه بر پایه رابطه میان نتایج تست تلورنس گلوکز، آزمایش قند ناشتا یا HbA۱c و عوارضی از قبیل مشکلات مربوط به شبکیه چشم می‌باشد. آزمایش قند خون ناشتا یا تصادفی بر تست تلورنس گلوکز ترجیح داده می‌شود چرا که انجام این آزمایش برای مردم راحت تر است. HbA۱c این مزیت‌ها را دارد که در آن نیازی به ناشتا بودن نیست و نتایج آن ثبات بیشتری دارد، اما عیب این آزمایش آن است که نسبت به اندازه‌گیری گلوکز خون هزینه بردارتر است. برآورد شده‌است که ۲۰٪ افراد مبتلا به دیابت در امریکا از ابتلای خود به بیماری اطلاع ندارند.

دیابت شیرین نوع ۲ با گلوکز بالای خون در شرایط مقاومت دربرابر انسولین و کمبود نسبی انسولین مشخص می‌شود. این نوع از دیابت با دیابت شیرین نوع ۱ که در آن به دلیل تخریب سلول‌های جزیره‌ای در لوزالمعده با کمبود مطلق انسولین مواجه هستیم و با دیابت شیرین بارداری که نوع جدیدی از قند خون بالا است که در دوران بارداری ظاهر می‌شود، متفاوت است. دیابت نوع ۱ و ۲ معمولاً بر اساس شرایط موجود شناسایی می‌شوند. اگر در تشخیص تردیدی باشد می‌توان از آزمایش پادتن برای تأیید دیابت نوع ۱ و از سطح پپتید سی. برای تأیید دیابت نوع ۲ استفاده کرد.

_ غربالگری

هیچ سازمان بزرگی غربالگری جهانی دیابت را توصیه نمی‌کند چراکه مدرکی وجود ندارد که نشان دهد چنین برنامه‌ای می‌تواند باعث بهبود شرایط شود. کار گروه خدمات پیشگیری ایالت متحده آمریکا انجام غربالگری را به بزرگسالانی که علایم این بیماری را ندارد و فشار خون آن‌ها بیشتر از ۱۳۵mmHg است پیشنهاد می‌کند. برای کسانی که فشار خون آن‌ها کمتر از این میزان است، شواهد کافی برای انجام یا انجام ندادن غربالگری وجود ندارد. سازمان بهداشت جهانی تنها انجام آزمایش را برای گروه‌هایی که در معرض خطر هستند توصیه می‌کند. گروه‌های در معرض خطر در آمریکا عبارتند از: کسانی که سن آن‌ها بالای ۴۵ سال است، کسانی که خویشاوندان درجه اول آن‌ها مبتلا به دیابت هستند، برخی از گروه‌های قومی از قبیل هیسپانیک‌ها، آمریکایی‌های آفریقایی تبار، و بومیان آمریکایی، و کسانی که سابقه دیابت بارداری، سندرم تخمدان پلی کیستیک، اضافه وزن، و شرایط مربوط به سندروم متابولیک را داشته‌اند.

_ پیشگیری

دیابت نوع ۲ را می‌توان از طریق تغذیه مناسب و ورزش منظم به تاخیر انداخت یا از بروز آن جلوگیری کرد.نظارت متمرکز بر سبک زندگی می‌تواند خطر ابتلا به این بیماری را به بیشتر از نصف کاهش دهد. ورزش کردن بدون توجه به وزن اولیه فرد و کاهش بعدی وزن او فایده مند است. البته شواهد چندانی در دست نیست که نشان دهند تغییر رژیم غذایی به تنهایی مؤثر خواهد بود، ولی شواهدی وجود دارد که رژیم غذایی همراه با سبزیجات برگ دار سبز و کاهش مصرف نوشیدنی‌های شیرین می‌تواند مفید باشند. در کسانی که مبتلا به اختلال تلورنس قند خون هستند، رژیم غذایی و ورزش به تنهایی یا در ترکیب با متفورمین یا اکاربوس می‌تواند خطر پیشرفت دیابت را کاهش دهند. مداخله در سبک زندگی می‌تواند موثرتر از مصرف متفورمین باشد.

_ مدیریت

مدیریت دیابت نوع ۲ بر مداخله در سبک زندگی، پایین آوردن سایر عوامل ایجاد خطر بیماری‌های قلبی-عروقی، و ثابت نگه داشتن سطح گلوکز خون در محدوده طبیعی تمرکز دارد. خدمات بهداشت ملی بریتانیا در سال ۲۰۰۸ به کسانی که به تازگی بیماری دیابت نوع ۲ آن‌ها تشخیص داده شده‌است توصیه کرده بود خودشان بر گلوکز خون خود نظارت داشته باشند، البته مزیت خود-نظارتی برای کسانی که از انسولین چند- دوزی استفاده نمی‌کنند مورد تردید است.مدیریت سایر عوامل خطر ساز بیماری‌های قلبی- عروقی از قبیل فشار خون بالا، کلسترول بالا، و میکروآلبومینوری، امید به زندگی فرد را بهبود می‌بخشد. مدیریت فشرده فشار خون (کمتر از ۱۳۰/۸۰ mmHg) بر خلاف مدیریت استاندارد فشار خون (کمتر از ۱۴۰-۱۵۰/۸۵-۱۰۰ mmHg) خطر را به میزان اندکی کاهش می‌دهد ولی به‌طور کلی بر خطر مرگ و میر تأثیری نخواهد گذاشت.

به نظر نمی‌رسد کاهش فشرده قند خون (HbA1C<6%) بر خلاف کاهش استاندارد قند خون (HbA1C of ۷-۷٫۹٪) تغییری در میزان مرگ و میر ایجاد کند. هدف درمان معمولاً رسیدن به HbA1C کمتر از ۷٪ یا گلوکز ناشتای کمتر از ۶٫۷٪mmol/L (۱۲۰ mg/dL) است، البته این اهداف می‌توانند بعد از انجام مشاوره حرفه‌ای بالینی، و با در نظر گرفتن خطرات خاص هیپوگلیسمی و امید به زندگی تغییر کنند. توصیه می‌شود که همه افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ به‌طور مرتب آزمایش‌های چشم پزشکی را انجام دهند.

_ علایم و نشانه‌ها

علایم کلاسیک دیابت عبارتند از ادرار زیاد (تکرر ادرار)، استسقاء (احساس تشنگی مفرط)، پرخوری (احساس گرسنگی مفرط)، و کاهش وزن. علایم دیگر این بیماری که به وضوح می‌توان آن‌ها را در تشخیص‌ها مشاهده کرد عبارتند از: سابقه تاربینی، احساس خارش، نوروپاتی محیطی، حاد شدن عفونت‌های مهبلی، و خستگی. بسیاری از افرادی که در سال‌های اول هیچ نوع نشانه‌ای از بیماری ندارند بیماری آن‌ها در آزمایش‌های معمولی تشخیص داده می‌شود. در افراد مبتلا به دیابت شیرین نوع ۲ به ندرت کمای غیرآستونمی هایپروسمولار دیده می‌شود (شرایطی که در آن قند خون بالا با کاهش سطح هوشیاری و فشار خون پایین همراه است).

_ عوارض
دیابت نوع ۲ معمولاً بیماری مزمنی است، که امید به زندگی در مبتلایان به آن بخاطر بروز برخی مشکلات پایین می‌آید. این مسئله تا حدودی به دلیل برخی از عوارضی است که این بیماری به همراه دارد از قبیل: دو تا چهار برابر شدن خطر بیماری قلبی در این بیماران، که عبارتند از بیماری‌های اسکمیک قلب و سکته، افزایش ۲۰ برابری قطع عضو اندام‌های تحتانی، و افزایش میزان بستری شدن در بیمارستان. در کشورهای توسعه یافته، و به‌طور فزاینده در جاهای دیگر، دیابت نوع ۲ بزرگترین علت کوری غیرآسیبی و نارسایی کلیه است. این بیماری همچنین از طریق فرایند بیماری‌هایی از قبیل بیماری آلزایمر و زوال مربوط به عروق مغزیافزایش خطر نقص عملکرد ذهنی و زوال مغز را بالا می‌برد. سایر عوارض عبارتند از: آکانتوسیز نیگریکانز، اختلالات جنسی، و عفونت‌های مکرر.

_ علت

علت ابتلا به دیابت نوع ۲ آمیزه‌ای از سبک زندگی و عوامل ژنتیکی است. در حالیکه فرد می‌تواند برخی از این امور مانند رژیم غذایی و چاقی را کنترل کند سایر مسایل مانند بالا رفتن سن، مونث بودن، و ژنتیک قابل کنترل نیستند. گفته می‌شود بی خوابی به دیابت نوع ۲ مربوط است. گفته می‌شود دلیل این مسئله تأثیری است که دیابت بر سوخت و ساز بدن دارد. وضعیت تغذیه مادر در طول مدت رشد جنین نیز می‌تواند به همراه یکی از مکانیسم‌های پیشنهادی متیلاسیون دی ان ای تغییر یافته نقش ایفا کند.

_ سبک زندگی

گفته می‌شود که برخی از عوامل مربوط به سبک زندگی در پیشرفت دیابت نوع ۲ اهمیت دارند، از قبیل: چاقی (طبق تعریف شاخص میزان وزن بدن در رابطه با قد در افراد بالای سی)، نداشتن فعالیت فیزیکی، رژیم غذایی نامناسب، استرس، و شهرنشینی. ۳۰٪ بیماران چینی و ژاپنی تبارها، ۶۰-۸۰٪ اروپایی‌ها و آفریقایی تبارها، و ۱۰۰٪ سرخپوستان پیما و جزیره نشینان اقیانوس آرام دارای چربی اضافه بدن هستند. افرادی که چاق نیستند غالباً نسبت دور کمر به دور باسن آن‌ها بیشتر است.

عوامل غذایی نیز بر خطرپیشرفت دیابت نوع ۲ تأثیرگذار است. مصرف مقدار زیاد شکر برای شیرین کردن نوشیدنی‌ها موجب افزایش خطر ابتلا به این بیماری می‌شود. نوع چربی‌ها در رژیم غذایی نیز مهم هستند، چربی‌های اشباع شده و اسیدهای چرب ترانس دار خطر ابتلا را افزایش می‌دهند و حلقه‌های اسید چرب اشباع نشده و چربی اشباع نشده تک حلقه‌ای این خطر را کاهش می‌دهند. به نظر می‌رسد خوردن بیش از اندازه برنج سفید نیز در افزایش خطر ابتلا به این بیماری نقش بازی می‌کند. گفته می‌شود که در ۷٪ موارد ورزش نکردن علت ابتلا به این بیماری است.

رژیم غذایی مناسب و انجام ورزش اساس درمان دیابت است و با ورزش بیشتر می‌توان به نتیجه بهتری دست یافت.ورزش هوازی باعث کاهش HbA1C می‌شود و حساسیت به انسولین را کاهش می‌دهد. تمرینات مقاومتی نیز مفید هستند و ترکیبی از این دو نوع ورزش می‌تواند بیشترین تأثیر را داشته باشد. یک رژیم غذایی دیابتی که باعث کاهش وزن شود نیز مهم است. البته بهترین گونه رژیم غذایی برای این کار محل اختلاف است گفته می‌شود که رژیم غذایی حاوی قند پایین به منظور کنترل قند خون مؤثر است. به لحاظ فرهنگی آموزش مناسب می‌تواند به افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ کمک کند تا در ظرف دست کم شش ماه، سطح قند خون خود را کنترل کنند. اگر در افراد مبتلا به دیابت خفیف، ایجاد تغییرات در سبک زندگی در عرض شش هفته باعث بهبود قند خون نشد باید برای آن‌ها درمان دارویی در نظر گرفته شود. همچنین تحقیقات نشان داده است که آموزش دیابت می‌تواند نقش قابل توجهی در اصلاح سبک زندگی و پیشگیری از عوارض داشته باشد.

_ ژنتیک

بیشتر افراد مبتلا به دیابت دارای بسیاری از ژن‌هایی هستند که هرکدام از آن‌ها می‌توانند در افزایش احتمال ابتلا به دیابت نوع ۲ نقش مشارکتی اندکی داشته باشند. اگر یکی از دوقلوهای همسان دیابت داشته باشد شانس دیگری در ابتلا به دیابت در طول دوره زندگی چیزی بیش از ۹۰٪ خواهد بود در حالیکه این میزان برای دوقلوهای غیرهمسان ۲۵-۵۰٪ است.تا سال ۲۰۱۱، بیش از ۳۶ ژن کشف شده‌است که در ابتلای فرد به دیابت نوع ۲ مشارکت دارند. همه این ژن‌ها با هم تنها ۱۰٪ کل مولفه ارثی این بیماری را تشکیل می‌دهند. برای نمونه توالی ژن TCF7L2 خطر پیشرفت دیابت را تا ۱٫۵ برابر افزایش می‌دهد و بزرگترین خطر ژنتیکی شایع است. بسیاری از ژن‌های مرتبط با دیابت درگیر عملکرد سلول بتا هستند.

برخی از موارد نادر دیابت حاصل اختلال در یک ژن منفرد هستند که (معروف به اشکالتک ژنی یا سایر انواع دیابت خاصهستند). این موارد عبارتند از دیابت بلوغ جوانان (MODY)، سندرم دونوهو، و سندروم رابسون مندنهال و سایر موارد. ۱-۵٪ دیابت در افراد جوان از نوع دیابت بلوغ جوانان است.

_ شرایط درمانی
برخی از درمان‌های دارویی و سایر مسایل بهداشتی می‌توانند به دیابت منجر شوند. برخی از این درمان‌ها عبارتند از: گلوکوکورتیکوئیدها، تیازیدها، مسدودکننده‌های بتا، آنتی سایکوتیک آتیپیک، و استاتین‌ها. در افرادی که از قبل به دیابت‌های بارداری مبتلا بوده‌اند خطر پیشرفت دیابت نوع ۲ بیشتر است. سایر مشکلات بهداشتی که می‌توانند منجر به این بیماری شوند عبارتند از آکرومگالی، سندرم کوشینگ، پرکاری تیروئید، فئوکروموسیتوم، و برخی از سرطان‌ها مانند گلوکاگونوماها. کمبود تستوسترون نیز می‌تواند منجر به دیابت نوع ۲ شود.

_ پاتوفیزیولوژی

تولید ناکافی انسولین از سلول‌های بتا در شرایط مقاومت در مقابل انسولین موجب ابتلای فرد به دیابت نوع ۲ می‌شود.مقاومت در مقابل انسولین، که ناتوانایی سلولها در واکنش مناسب به سطح طبیعی انسولین است، در ابتدا در عضلات، کبد و بافت‌های چربی رخ می‌دهد. در کبد، انسولین به‌طور طبیعی مانع رها شدن گلوکز می‌شود. البته، در شرایط مقاومت انسولینی، کبد به‌طور نامناسبی گلوکز را در خون منتشر می‌کند. نسبت مقاومت انسولین در برابر اختلال عملکردی سلول بتا در افرادی که عمدتاً مقاومت انسولینی دارند و آنهایی که تنها نقص کوچکی در ترشح انسولین دارند و آنهایی که مقاومت انسولینی کمی دارند و کسانی که عمدتاً فاقد ترشح انسولینی هستند متفاوت است.

سایر مکانیسم‌های مهم و بالقوه که می‌توانند باعث ابتلای فرد به دیابت نوع ۲ و مقاومت انسولینی شوند عبارتند از: افزایش تجزیه لیپیدها در سلول‌های چربی، مقاوت در برابر اینسرتین و فقدان آن، سطح بالای گلوکاگون در خون، احتباس بالای آب و نمک توسط کلیه‌ها، و تنظیم نامناسب سوخت و ساز بدن توسط سیستم عصبی مرکزی. البته همه افرادی که دارای مقاومت انسولینی هستند مبتلا به دیابت نمی‌شوند، چرا که در ابتلا به این بیماری همچنین لازم است که سلول‌های بتا در لوزالمعده نتوانند انسولین تولید کنند.

_ درمان دارویی

چندین نوع داروی ضد دیابت وجود دارد. به‌طور کل متفورمین به عنوان اولین انتخاب درمانی توصیه می‌شود چراکه شواهدی در دست است که این دارو باعث کاهش مرگ و میر ناشی از دیابت شده‌است. دومین داروی خوراکی از نوع دیگر زمانی استفاده می‌شود که متفورمین کافی نباشد. . سایر انواع درمان‌های دارویی عبارتند از: سولفونیل اوره، اکریتاگوگوس بدون سولفونیل اوره، بازدارنده آلفا گلوکزید، تیازولیدین دیونیس، گلوکاگون پپتید مانند -۱ آنالوگ، دیپپتیدی پپتیداز-بازدارنده ۴. متفورمین را نباید برای کسانی که مشکلات حاد کبدی و کلیوی دارند تجویز کرد. انسولین را می‌توان به تنهایی تزریق کرد یا آن را به داروهای خوراکی اضافه کرد.

بسیاری از افراد در ابتدا نیازی به انسولین ندارند. زمانی‌که انسولین مصرف می‌شود، با ادامه مصرف داروهای خوراکی معمولاً شب‌ها فرمولی با تأثیر طولانی به درمان اضافه می‌شود. سپس برای تأثیر بهتر (و کنترل سطح قند خون) دوزها افزایش داده می‌شوند. اگر مصرف هر شب انسولین کافی نباشد مصرف در روز دو بار انسولین می‌تواند موجب کنترل بهتر شود. به نظر نمی‌رسد انسولین‌هایی که تأثیر طولانی دارند، گلارژین و دیتیمر، خیلی بهتر از پروتامین خنثی هاگدورن انسولین (NPH) باشد اما هزینه تولید آن‌ها به طرز چشمگیری بالاتر است، و از سال ۲۰۱۰ تولید آن‌ها مقرون به صرفه نیست. در زنان باردار معمولاً انسولین به عنوان راه درمانی انتخاب می‌شود.

_ جراحی
جراحی برای کاهش وزن در افراد چاق روش موثری برای درمان دیابت است. بعد از جراحی افراد زیادی هستند که می‌توانند با دارو یا بدون آن سطح قند خون خود را در وضعیت طبیعی نگهدارند و در دراز مدت میزان مرگ و میر کاهش می‌یابد. البته خطر مرگ و میر بر اثر جراحی نیز وجود دارد که میزان آن کمتر از ۱٪ است. مقاطع مناسب شاخص میزان وزن سالم برای انجام جراحی هنوز مشخص نیست. البته توصیه می‌شود که این مسئله در مورد کسانی که قادر نیستند تا وزن و قند خون را کنترل کنند در نظر گرفته شود.

_ علم امراض مسری

تا سال ۲۰۱۰ در سطح جهانی برآورد شده بود که ۲۸۵ میلیون نفر مبتلا به دیابت نوع ۲ هستند و حدود ۹۰٪ از کل جمعیت دیابتی‌ها را تشکیل می‌دهند. این میزان برابر است با ۶٪ کل جمعیت جوانان جهان. دیابت هم در توسعه یافته و هم کشورهای در حال توسعه شایع است. با این حال این بیماری در کشورهای توسعه نیافته رایج نیست. به نظر می‌رسد که در گروهای قومی معینی خطر ابتلای زنان به این بیماری بیشتر است، از قبیل آسیای جنوبی، جزایر نشینان اقیانوس آرام، لاتینی‌ها، و بومیان آمریکا. این امر می‌تواند به خاطر افزایش حساسیت گروه‌های قومی معین به سبک زندگی غربی باشد. دیابت نوع ۲ که از قدیم به عنوان بیماری بزرگسالان در نظر گرفته می‌شد، در حال حاضر به موازات رشد میزان چاقی به‌طور فزاینده‌ای در کودکان دیده می‌شود. در حال حاضر دیابت نوع ۲ در نوجوانان امریکایی به اندازه دیابت نوع۱ شایع است.

میزان مبتلایان به دیابت در سال ۱۹۸۵ تا ۳۰ میلیون نفر برآورد شده بود، که تا سال ۱۹۹۵ به ۱۳۵ میلیون و تا سال ۲۰۰۵ به ۲۱۷ میلیون نفر افزایش یافت. گفته می‌شود این افزایش عمدتاً به دلیل پیر شدن جمعیت جهان، کاهش فعالیت‌های ورزشی، و افزایش نرخ چاقی است. تا سال ۲۰۰۰ پنج کشوری که دارای بیشترین میزان مبتلایان به دیابت هستند عبارتند از هند با ۳۱٫۷ میلیون نفر، چین ۲۰ میلیون نفر، امریکا ۱۷٫۷ میلیون نفر، اندونزی ۸٫۴ میایون نفر و ژاپن ۶٫۸ میلیون نفر. سازمان بهداشت جهانی این بیماری را به عنوان بیماری همه گیر جهانی به رسمیت شناخته است.

منابع:

۱- دانشنامه آزاد

۲- سایت تبیان

 

1
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

آمبولی ریوی چیست؟ علل، علائم، تشخیص و درمان آن

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان

 

آمبولی ریه (به انگلیسی: Pulmonary embolism) به وجود لخته خون یا گاهی چربی در یکی از سرخرگ‌های ریوی ویا بافت شش‌ها گفته می‌شود. این لخته خون نخست در یکی از سیاهرگ‌های عمقی اندام تحتانی یا لگن شکل می‌گیرد. آمبولی چربی بیشتر از ناحیه یک شکستگی استخوانی پایه ریزی می‌شود. لخته خون یا آمبولی چربی از راه جریان خون و با گذشتن از قلب به یکی از سرخرگ‌های خونرسان بافت شُش راه یافته و در آنجا مستقر می‌گردد. این پدیده سبب بسته شدن سرخرگ شده و بنابراین توانایی تنفسی کاهش می‌یابد و گاهی بافت ریه از میان می‌رود. آمبولی ریه در همه سن‌ها می‌شود رخ دهد ولی در بزرگسالان رایج‌تر است.

این بیماری در یک سوم افراد مبتلا که بیماری آنها تشخیص داده نشده یا درمان نشده است، به مرگ منتهی می‌شود. با این حال، درمان اورژانسی فوری باعث می‌شود شانس اجتناب از آسیب‌های دائمی به ریه افزایش یابد.

چه چیزی باعث آمبولی ریه می‌شود؟

لخته‌های خون می‌توانند به دلایل مختلف شکل بگیرند. آمبولی ریوی اغلب به دلیل ترومبوز سیاهرگی عمقی ایجاد می‌شود، وضعیتی که لخته‌های خون در رگ‌های عمیق بدن تشکیل می‌شوند. لخته‌های خون که اغلب باعث آمبولی ریوی می‌شوند در پاها یا لگن شروع می‌شوند.

ایجاد لخته‌های خون در رگ‌های عمیق بدن می‌تواند علل متعددی داشته باشد، از جمله:

آسیب یا صدمه: صدماتی نظیر شکستگی‌های استخوانی و آسیب‌های عضلانی می‌توانند باعث آسیب رساندن به رگ‌های خونی شوند و منجر به لخته شدن خون شوند.
بی‌تحرکی: طی مدت طولانی عدم فعالیت، گرانش باعث جمع شدن خون در پایین‌ترین نقاط بدن شما می‌شود که ممکن است منجر به لخته شدن خون شود. این مسئله می‌تواند در نتیجه نشستن طولانی مدت برای سفری طولانی یا دراز کشیدن روی تخت به علت بیماری رخ دهد.
شرایط پزشکی: بعضی از شرایط سلامتی سبب می شوند که خون به راحتی لخته شود و می‌تواند به آمبولی ریه منجر شود. درمان برای شرایط پزشکی، مانند جراحی یا شیمی درمانی برای سرطان، نیز می توانند باعث لخته شدن خون شوند.

عوامل خطر دیگری وجود دارند که شانس شما را برای داشتن نوعی لخته خون افزایش می‌دهند و می‌توانند سبب آمبولی ریوی شوند.

عوامل خطر آمبولی ریوی چه هستند؟

عواملی که خطر ابتلا به ترومبوز سیاهرگی عمقی و آمبولی ریوی را افزایش می‌دهند عبارتند از:

سرطان
سابقه خانوادگی آمبولی
شکستگی پا یا لگن
حالت افزایش انعقاد‌پذیری (hypercoagulable) یا اختلالات ژنتیکی لخته شدن خون، از جمله جهش فاکتور V لیدن، جهش ژن پروترومبین و سطح بالای هوموسیستئین
سابقه حمله قلبی یا سکته مغزی
جراحی عمده
چاقی
شیوه زندگی بدون تحرک
سن بالای ۶۰ سال
مصرف استروژن یا تستوسترون

علایم شایع و میزان شیوع آن‌ها در ترمبوآمبولی ریوی

تندنفسی و کوتاه شدن نفس‌ها و تنگی نفس
شنیدن صدای رال (کراکل) ریوی
شنیدن صدای دوم قلب
تندی ضربان قلب (کمتر ۱۰۰ تپش در دقیقه)
تب اندک ولی بیش از °۳۷٫۸
تعریق شدید (دیافورز)
شنیدن صدای گالوپ s3 یا s4 (صدای سوم و چهارم قلب)
سنکوپ (غش کردن یا حالت غش پیدا کردن)
همراه بودن علایم و نشانه‌های بالینی ترومبوفلبیت
تورم و درد اندام زیرین (اگر باشد معمولاً قبل از سایر علایم نیز دیده می‌شود)
شنیدن صدای سوفل قلبی
سیانوز (آبی یا کبود شدن انتهای انگشتان، لب‌ها یا صورت و مخاط‌ها به علت کمبود اکسیژن خون)
درد قفسه سینه
سرفه گاهی همراه با خلط خونی
بروز ادم حاد ریه

پوست کبود یا مرطوب و چسبناک

سرگیجه

بی قراری

علت‌ها

لخته شدن خون در سیاهرگ‌های عمقی. این حالت هر زمان که خون در داخل رگ تجمع یافته و به خوبی جریان نداشته باشد می‌تواند ایجاد شود.

از عوامل تشدیدکننده بیماری

سن بالای ۶۰ سال
هرگونه آسیب یا بیماری نیازمند استراحت طولانی در بستر
نشستن در یک حالت ثابت به مدت طولانی برای نمونه در مسافرت با هواپیما
جراحی گذشته
نارسایی احتقانی قلب
اختلالات ریتم قلب
پرخونی پلی سیتمی
کم خونی همولیتیک
شکستگی استخوان
چاقی
مصرف دخانیات
بارداری
مصرف قرص‌های ضد بارداری به ویژه در خانم‌های سیگاری
فشار خون بالا
سرطان که شایعترین آن سرطان پانکراس است
وجود کاتترهای ورید مرکزی

چگونه آمبولی ریه تشخیص داده می‌شود؟

در برخی موارد، تشخیص آمبولی ریوی می‌تواند قطعی باشد، به خصوص اگر بیماری مهم ریوی یا قلبی مانند آمفیزم یا فشار خون بالا داشته باشد.
هنگامی که به خاطر علائم خود به پزشک مراجعه می‌کنید، پزشک درباره سلامتی کلی شما و هر شرایطی که ممکن است داشته باشید سوال می‌کند.
پزشک شما معمولا یک یا چند مورد از آزمایشات زیر را برای شناسایی علت علائم شما انجام می‌دهد:

اشعه ایکس از قفسه سینه: این آزمایش استاندارد و غیرتهاجمی اجازه می‌دهد تا پزشکان جزئیات قلب و ریه شما و همچنین هر گونه مشکلات در استخوان اطراف ریه را مشاهده کنند.
الکتروکاردیوگرافی (ECG): این آزمایش میزان فعالیت الکتریکی قلب را اندازه‌گیری می‌کند.
MRI: این اسکن از امواج رادیویی و یک میدان مغناطیسی برای تولید تصاویر دقیق استفاده می‌کند.
سی تی اسکن: این اسکن به پزشک شما اجازه می‌دهد تصاویری مقطعی از ریه‌ها ببینید. یک اسکن خاص به نام اسکن V / Q ممکن است انجام شود.
آنژیوگرافی ریه: این آزمایش شامل ایجاد برشی کوچک است تا پزشک بتواند در رگ‌های شما ابزار ویژه‌ای را هدایت کند. پزشک یک رنگ مخصوص را تزریق می‌کند تا عروق خونی ریه دیده شوند.
سونوگرافی وریدی داپلکس: این آزمایش از امواج رادیویی برای ایجاد تصویر از جریان خون و بررسی لخته‌های خون در پاها انجام می‌شود.
Venography: این آزمایش تصویر برداری اشعه X تخصصی از رگ‌های پا است.
آزمایش D-dimer: نوعی آزمایش خون.

تشخیص افتراقی

پنومونی٬آسم٬COPD٬CHF٬پریکاردیت٬پنوموتوراکس٬اضطراب

پیشگیری:

از استراحت طولانی‌مدت در بستر در بیماری خودداری کنید. در دوره نقاهت از جوراب کشی بهره‌گیری کنید (چه در هنگام استراحت در بستر و چه در هنگام برخاستن از بستر)
پس از جراحی هر چه زودتر حرکت اندام‌های زیرین و راه رفتن را آغاز کنید.
خودداری از کاربرد دخانیات، به ویژه در خانم‌های ۳۵ سال به بالا که قرص ضد بارداری مصرف می‌کنند.
دوری از جراحی‌های غیر ضروری. در این موارد از روش‌های دیگری به جز جراحی بهره‌گیری کنید.
در سفر هر ۱–۲ ساعت زمانی ایستاده و راه بروید.
مصرف یک قرص آسپرین در روز می‌تواند نقش پیشگیری‌کننده در این زمینه داشته باشد؛ در این باره با پزشک خود مشورت کنید.
غواصی به شیوه درست

آمبولی ریه چگونه درمان می‌شود؟

درمان شما برای آمبولی ریوی بستگی به اندازه و محل لخته شدن خون دارد. اگر مشکل جزئی و زودگذر باشد، پزشک شما ممکن است دارو را به عنوان درمان توصیه کند. بعضی از داروها می توانند لخته‌های کوچک را از بین ببرند.

داروهایی که ممکن است پزشک تجویز شوند عبارتند از:

ضدانعقادی: این داروها رقیق کننده خون نیز نامیده می‌شوند، داروهای هپارین و وارفارین باعث جلوگیری از تشکیل لخته‌های جدید در خون شما می‌شوند. آن‌ها می توانند زندگی شما را در شرایط اضطراری نجات دهند.
حل کننده‌های لخته (ترومبولیتیک): این داروها به حل شدن لخته سرعت می‌بخشند. آن‌ها به طور معمول برای شرایط اضطراری استفاده می‌شوند، زیرا عوارض جانبی می‌تواند شامل مشکلات خونریزی خطرناک باشد.

ممکن است برای برداشتن لخته‌های دردسرساز، به خصوص آن‌هایی که جریان خون را به ریه‌ها یا قلب محدود می‌کنند، جراحی نیاز باشد. به گفته کلینیک مایو، برخی از روش‌های جراحی که پزشک شما در مورد آمبولی ریه استفاده می‌کند عبارتند از:

فیلتر ورید: پزشک شما یک برش کوچک ایجاد میکند، سپس از یک سیم نازک برای نصب یک فیلتر کوچک در بزرگ سیاهرگ پایینی شما استفاده می‌کند. بزرگ سیاهرگ، سیاهرگ اصلی است که از پاهای شما به سمت راست قلب منتهی می‌شود. این فیلتر از لخته شدن خونی که از پاهای شما به ریه‌ها می‌روند، پیشگیری می‌کند.
برداشتن لخته: یک لوله نازک به نام کاتتر، لخته‌های بزرگ را از رگ‌های شما می‌کشد. این روش به دلیل دشواری، به طور کامل اثربخش نیست، بنابراین همیشه برای درمان ترجیح داده نمی‌شود.
جراحی باز: پزشکان تنها در شرایط اضطراری زمانی که فرد دچار شوک شده است یا داروها برای شکستن لخته عمل نمی‌کنند، جراحی باز انجام می‌دهند.

شرایط مراجعه به پزشک

پدیدار شدن هرکدام از نشانه‌های زیر یک اورژانس است.

درد قفسه سینه
سرفه همراه خلط خونی
کوتاهی نفس
تشدید تورم و درد ساق پا

مراقبت‌های پس از درمان

بعد از دریافت درمان مناسب برای آمبولی ریه در بیمارستان، به شما توصیه می‌شود به دنبال درمان علت اصلی باشید. علت اصلی به طور معمول ترومبوز ورید عمقی است.

برای جلوگیری از بازگشت لخته‌های خون، احتمالا مصرف داروهای ضدانعقادی مانند هپارین و وارفارین را شروع خواهید کرد. همچنین ممکن است نیاز به استفاده از جوراب‌های واریس (مانند جوراب‌های بسیار تنگ هستند) و یا وسیله‌‌های دیگر برای جلوگیری از لخته شدن خون در پاها داشته باشید.

پس از درمان آمبولی ریوی، ورزش منظم پاها نیز یک مولفه کلیدی خواهد بود. پزشک شما دستورالعمل‌های کاملی در مورد نحوه مراقبت از خود برای جلوگیری از لخته شدن خون در آینده به شما ارائه خواهد داد.

پیامدها مورد انتظار

بیشتر مراقبت‌های ویژه در ۱۰–۱۴ روز بهبود می‌یابد.

عوارض احتمالی

مرگ سریع‌الوقوع در اثر یک لخته بزرگ که بیش از ۵۰٪ جریان خون ریه‌ها را مسدود کند.
خون‌ریزی شدید داخل ریه دراثر لخته‌های کوچک‌تر

منابع

۱- سایت دانشنامه‌آزاد

۲- مجله پزشکی راستینه

 

0
نوشته شده توسط شیرین کریمی

تشخیص سندروم آگونیز ( Aagenaes )

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. , شیرین کریمی

 

سندروم آگونیز بیماری نادر و تنها نوع خیز لنفاوی موروثی (بادکردگی بافت‌های زیر جلدی به‌علت جمع‌شدن مایع لنف به طور زیاد در آنجا) است که تا کنون شناخته‌شده است، سندروم آگونیز موجب کند شدن یا منجر به توقف جریان خون در صفرا و در نتیجه احتباس و جمع‌شدن صفرا در کبد می‌شود. با این وجود، خیز لنفاوی ممکن است به علت بیماری‌های کبدی نهفتۀ دیگر یا اختلالات سیستم لنفاوی نیز ایجاد شود.
سندروم آگونیز، در هنگام تشخیص به سادگی می‌تواند با انسداد و تحلیل صفراوی اشتباه گرفته شود و منجر به عمل جراحی غیرضروری بشود. از این رو، یک تشخیص مناسب ضروی است تا بتوان درمان بالینی صحیح برای سندروم آگونیز را آغاز کرد.
تشخیص سندروم آگونیز چالش‌برانگیز است چراکه علائم اولیۀ خیز لنفاوی به سختی نمایان می‌شوند و همین باعث ایجاد تأخیرِ بیشتر در شروع‌کردنِ مداخلۀ پزشکی به منظور درمان سندروم آگونیز می‌شود.


اگر فردی از ابتدا در خانواده مبتلا به سندروم آگونیز باشد، تا زمانی که نشانه‌های خیز لنفاوی ظاهر نشود تشخیص آن دشوار می‌شود. احتباس و جمع‌شدن صفرا در کبد را می‌توان در سال اول تولد تشخیص داد اما در برخی از بیمارانِ مبتلا به سندروم آگونیز، خیز لنفاوی به تدریج و با افزایش سن رشد می‌کند.

تشخیص بر اساس ارزیابی بالینی

یرقان، ادرار تیره رنگ، مدفوع رنگ‌پریده، خستگی و خارش نشانه‌های معمول برای تشخیص جمع‌شدگی صفرا در داخل و خارج از کبد است که این نشانه‌ها، تشخیص علت اصلی و واقعی را دشوار می‌سازد.

یک ارزیابی کامل از تاریخچۀ بیمار و معاینۀ جسمی دقیق برای تشخیص سندروم آگونیز ضروری است.
وجود سندروم آگونیز در سابقۀ خانوادگی می‌تواند به عنوان یافتۀ اصلی در تحقیقات بالینی اینگونه بیماران در نظر گرفته شود. مراحل اولیۀ تشخیص بالینی خیز لنفاوی، چالش‌برانگیزترین مرحله است و تا زمانی که علائم بیماری ظاهر نشوند تأیید ابتلا به سندروم آگونیز به تأخیر می‌افتد.


بسته به زمان آغاز بیماری، خیز لنفاوی می‌تواند به سه دسته تقسیم بشود: مادرزادی، زودرس و دیررس. در مورد خیز لنفاوی مادرزادی، نشانه‌های بیماری به طور معمول در دو سال اول تولد نمایان می‌شود.
در خیز لنفاوی زودرس، آغاز بروز علائم بیماری بین دو تا ۳۵ سالگی رخ می‌دهد، با این همه، در اغلب موارد نزدیک به دوران بلوغ علائم آشکار می‌شود. خیز لنفاوی دیررس نیز نوعی خیز لنفاوی ذاتی (موروثی) است که معمولاً پس از ۳۵ سالگی رخ می‌دهد. میزان غیرطبیعی‌بودن لیپدهای خون [مثل کلسترول، تری‌گلیسیرین وچربی‌های فسفولیپید] و فشار خون بالا در مدخل وریدی کبد نیز از یافته‌های تشخیص بالینی در سندروم آگونیز هستند.
** علائم زیستی سندروم آگونیز
یرقان معمولاً با شناسایی علائم زیستی معین، از طریق آزمایش خون تشخیص داده می‌شود. در ماه اول تولد، نوزادی که سندروم آگونیز دارد دچار سطح بالایی از غلظت سِرم بیلی‌رویین (رنگدانه‌ای که از انحطاط هموگلوبین در سرم خون ایجاد شده است) می‌شود که ممکن است به‌تدریج تا بعد از ۳ یا ۴ سالگی به حد نرمال بازگردد.
افزایش سطح اسید صفراوی، برای مثال، بیش از ۴۰ μmol/L در طی ۶ ماهِ اول تولد مشاهده شده است که به‌تدریج به یک میزان پایین آمده است و تا ۶ سالگی به یک سطح بالای متعادل رسیده است.
آسپارتات ترانس آمیناز (ALT) و آلانین ترانس آمیناز (AST) دو آنزیم کبدی هستند که سطوح آن‌ها در خون در طول ماه اول تولد بسیار بالا می‌رود و بعد در ۲ تا ۳ سالگی تا سطح متعادلی افت می‌کند.


حد بالای سطح گاما گلوتامیل ترانس پپتیداز اغلب دوبرابر بیشتر از حد نرمال است. استفاده از فنوباربیتال ممکن است سطح گاما گلوتامیل ترانس پپتیداز را، بخصوص در بیماران مبتلا به سندروم آگونیز بیشتر افزایش دهد.
** تحقیقات سودمند (ابزاری)
تعدادی تحقیقات ضروری به منظور ارزیابی و تعیین وضعیت کبدی وجود دارد: اولتراسونوگرافی شکمی و کلانژیوپانکریتوگرافی با تشدید مغناطیسی (MRCP) دو تکنیک برای تشخیص سندروم آگونیز هستند. با این حال، در برخی از بیماران، نتایج این آزمایش‌ها ممکن است نامشخص و نامفهوم باشد. در چنین مواردی، سرم بیماران برای ایجاد پادتن‌های آنتی‌میتوکندریایی (AMA) یا نمونه‌برداری کبد آنالیز می‌شود و لنفوسینتگرافی نیز برای تعیین ماهیت و مطالعۀ آناتومی لنفاوی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
وجود خیز لنفاوی از طریق روش‌های زیر تشخیص داده می‌شود:
لنفوسینتگرافی Lymphoscintigraphy
پرتونگاری مقطعی محاسبه‌ای (سی تی) Computed tomography
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (ام آر آی) Magnetic resonance imaging
اولتراسوند دوبخشی Duplex ultrasound

** یافته‌های ژنتیکی
تاکنون روشن نشده است که به طور دقیق چه جهش ژنتیکی موجب سندروم آگونیز می‌شود. در مطالعات اخیر، در سندروم آگونیز یک الگوی ارثی بازگشتی اتوزومال (مربوط به کروموزوم غیرجنسی) نشان داده شده است و به نظر می‌رسد که شاخۀ بلند کروموزوم ۱۵q علّت ژنتیکی آن باشد، اما اینها در موارد دیگر ثابت نشده است.

نویسنده: نیتا شارما داس، دکترای طب طبیعی

منبع : news-medical.net


 

0
1 153 154 155 156 157 164