سندرم بیانگیزگی چیست؟ علت بیمیلی به همه چیز چیست؟
بیماریها و راه درمان, روانشناسی , پیشگیری بهتر از درمان
به گزارش سایت webmd.com
شناسایی علل و درمان بیانگیزگی
منظور از بیانگیزگی یا احساس پوچی، از دست دادن علاقه به جنبههای مختلف زندگی مانند انجام فعالیتهای روزانه یا تعامل با دیگران است که میتواند بر میزان توانایی شما در حفظ شغل، حفظ روابط و لذت بردن از زندگی تأثیر بگذارد.
همه افراد گاهی بیانگیزگی یا بیتفاوتی را تجربه میکنند. زمانی این مسئله نگرانکننده میشود که این حالت نشانهای از چندین اختلال عصبی و روانی مانند افسردگی باشد. در صورت مزمن شدن میتواند به سندرم بیانگیزگی (Amotivational Syndrome) تبدیل شود که مطمئنا نیاز به درمان تحت نظر روانشناس یا روانپزشک دارد.
سندرم بیانگیزگی یک بیماری روانی است که با تغییر در شخصیت، احساسات و عملکرد شناختی فرد مشخص میشود. فرد مبتلا به این سندرم معمولا علائم عدم تمرکز، بیعلاقگی و حافظه ضعیف را تجربه میکند. این بیماری برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ در بین افرادی که سابقه طولانی مصرف حشیش داشتند مشاهده شده است. امروزه در میان افرادی که داروهای روانگردان مانند مت آمفتامین را مصرف میکنند نیز مشاهده میشود.
بنابراین در صورت مواجهه با بیانگیزگی به زندگی، بیانگیزگی برای کنکور، بیانگیزگی و افسردگی، تنبلی و بیانگیزگی، خستگی و بیانگیزگی، بیانگیزگی و لاغری خود یا هریک از اعضای خانواده باید سریعا به فکر درمان باشید. این مشکل روحی میتواند یک فرد را سالها از روند عادی زندگی دور کند!
علائم بیانگیزگی
علامت اصلی بیانگیزگی سطح انرژی پایین و عدم تمایل به انجام یا تکمیل هر کاری است. در این شرایط ممکن است هنگام ملاقات با افراد جدید یا امتحان کردن چیزهای جدید بیتفاوت باشید. حتی ممکن است علاقهای به شروع فعالیتها یا پرداختن به مسائل شخصی نداشته باشید.
اصولا ظاهر چهره تغییری نمیکند اما حالات و احساسات به طرز بارزی متفاوت میشوند. به همین دلیل، تمایل دارید که زمان بیشتری را به تنهایی سپری کنید. بیتفاوتی مداوم میتواند بر توانایی شما در حفظ روابط شخصی و عملکرد خوب در مدرسه یا محل کار تأثیر بگذارد.
در رابطه با نمونههایی از بیانگیزگی در بیماران، میتوان به مشکلات کاری (از دست دادن شغل و ناتوانی در انجام وظایفی که باید انجام داده شوند)، بیتوجهی به بهداشت شخصی (موهای نامرتب و حمام نکردن)، ناتوانی فیزیکی (نشستن برای مدت طولانی بدون آنکه کاری انجام شود) و مشکلات آموزشی (انجام ندادن تکالیف و شرکت نکردن در کلاس درس) اشاره کرد.
باید بدانید که بیانگیزگی همان افسردگی نیست اما میتواند یکی از علائم افسردگی باشد. افسردگی ممکن است باعث ناامیدی و احساس گناه شود. خطرات جدی مرتبط با افسردگی شامل مصرف مواد و خودکشی است.
بهطور کلی، از علائم بیانگیزگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انجام کارهای روزمره به سختی؛
- احساس بیتفاوتی؛
- فقدان احساسات نرمال؛
- عدم علاقه به انجام فعالیتها؛
- نداشتن انگیزه برای رسیدن به اهداف؛
- سطوح پایین انرژی و خستگی غیرمعمول؛
- خوابآلودگی مداوم؛
- کاهش مشارکت در انجام فعالیتها؛
- فقدان احساسات در پاسخ به رویدادهای مثبت و منفی.
اگر احیانا به سندرم بیانگیزگی مبتلا شده باشید احتمالا با علائم زیر نیز مواجه خواهید شد:
- حافظه ضعیف و فراموشی کوتاهمدت؛
- عدم تمرکز برای انجام وظایف؛
- بیتوجهی؛
- انزوای اجتماعی؛
- از دست دادن حس جاهطلبی و آیندهنگری.
علائم سندرم بیانگیزگی تا حدود زیادی مشابه افسردگی است و گاهی هنگام تشخیص به اشتباه گرفته میشوند. اگر احساس میکنید بیانگیزه و بیعلاقه به چیزهایی هستید که معمولاً شادی را برای شما به ارمغان میآورند، ممکن است دچار این سندرم شده باشید.
علل بیانگیزگی
اغلب افراد هر از گاهی در زندگی خود احساس بیانگیزگی میکنند. وقتی این بیانگیزگی مزمن شود، میتواند بر بسیاری از مسائل زندگی تأثیر بگذارد و به یک مشکل مهم تبدیل شود.
جالب است بدانید که بیانگیزگی یکی از علائم بسیاری از اختلالات روانی و عصبی است. از جمله:
- بیماری آلزایمر؛
- اختلال افسردگی مداوم (معروف به دیستیمیا، نوعی افسردگی خفیف مزمن)؛
- فراموشی پیشانی گیجگاهی؛
- بیماری هانتینگتون؛
- بیماری پارکینسون؛
- فلج فوق هستهای پیشرونده؛
- روانگسیختگی یا اسکیزوفرنی؛
- سکته؛
- زوال عقل عروقی.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، ضایعاتی در لوب پیشانی مغز افرادی که دارای علائم بیانگیزگی بودند کشف کرد. البته گاهی ممکن است ناشی از سکته مغزی باشد که بر این قسمت از مغز تأثیر میگذارد.
یک فرد همچنین میتواند بی انگیزگی را در نبود یک بیماری زمینهای تجربه کند. مثلا نوجوانان گاهی با آن مواجه میشوند که معمولاً با گذشت زمان از بین میرود. بیانگیزگی و بیعلاقگی طولانیمدت در نوجوانان طبیعی نیست.
هنوز هیچ تحقیق قطعی برای نشان دادن علت دقیق سندرم بیانگیزگی وجود ندارد. برخی از محققان این وضعیت را با مصرف زیاد ماری جوانا مرتبط کردهاند. مصرف مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) به عنوان داروهای ضدافسردگی نیز میتواند بهطور بالقوه باعث بروز این سندرم شود.
این سندرم یکی از شایعترین بیماریهای روانی در افرادی است که سابقه استفاده از مواد روانگردان را دارند. به نظر میرسد مواد روانگردان نحوه عملکرد مغز شما را تغییر میدهند.
با انواع بیانگیزگی بیشتر آشنا شوید
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، محققان گونههای متفاوتی از بیانگیزگی را شناسایی و توصیف کردند:
- بیانگیزگی احساسی که با فقدان احساسات مثبت و منفی مشخص میشود
- بیانگیزگی رفتاری که با فقدان رفتارهای مبتکرانه مشخص میشود
- بیانگیزگی عمومی که با پاسخهای عاطفی ضعیف و عدم مشارکت اجتماعی مشخص میشود
تحقیقات نشان میدهند که بیانگیزگی و بیتفاوتی با مشکل آنهدونیا (anhedonia) یا فقدان لذت ارتباط تنگاتنگی دارند. افرادیکه سطوح بالاتری از بی انگیزگی را تجربه میکنند شدت مشکل آنهدونیا در آنها بیشتر است.
از انواع سندرم بیانگیزگی نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سندرم بیانگیزگی ناشی از ماریجوانا. این مورد برای اولین بار در بین افرادی که ماری جوانا استفاده میکردند، مشاهده شد. با این حال، ارتباط بین مصرف ماریجوانا و سندرم بیانگیزگی همچنان مورد بحث است. در حالی که برخی از مطالعات نشان میدهند که مصرفکنندگان مکرر ماریجوانا به احتمال زیاد دچار سندرم بیانگیزگی میشوند اما برخی دیگر معتقدند که ماری جوانا نه تنها مسئول این بیماری نیست، بلکه به عنوان داروی تفریحی منجر به افزایش رفاه کاربران آن میشود. یک مطالعه در مورد ارتباط بین مصرف ماریجوانا و سندرم بیانگیزگی پیشنهاد میکند که مصرفکنندگان مزمن ماریجوانا که از بیانگیزگی شدید رنج میبرند، ممکن است از قبل افسردگی داشته باشند و علائم این سندرم تنها میتواند نشانه افسردگی آنها باشد. برخی از مطالعات دیگر گزارش میدهند که سندرم بیانگیزگی در بین ۱۶ تا ۲۱ درصد از مصرفکنندگان مزمن ماریجوانا رخ میدهد.
- سندرم بیانگیزگی ناشی از SSRI. برخی از افراد در اثر استفاده طولانیمدت یا کوتاهمدت از SSRI ها دچار سندرم بیانگیزگی میشوند. SSRI ها برای تقلید از پیامرسانهای شیمیایی مانند سروتونین در مغز ما طراحی شدهاند تا به تسکین علائم افسردگی کمک کنند. با این حال، گاهی اوقات باعث میشوند که گیرندههای اصلی سروتونین در مغز ما آسیب ببینند یا فرسوده شوند. وقتی این گیرندهها آسیب ببینند یا فرسوده شوند، ممکن است انگیزهای برای انجام کارهایی که معمولاً از آنها لذت میبرید نداشته باشید و حتی احساس ناراحتی و بیتفاوتی کنید. سندرم بی انگیزگی یک عارضه جانبی بالقوه در اثر استفاده از SSRI ها است که اغلب گزارش نمیشود. در حالی که دادههای محدودی در مورد این موضوع وجود دارد و تحقیقات بیشتری باید در مورد چگونگی ایجاد آن انجام شود، محققان مطالعهای در سال ۲۰۰۴ نشان دادند که ۲۰ درصد از شرکتکنندگان پس از مصرف SSRI ها بیتفاوتی و ۱۶.۱ درصد از دست دادن حس جاهطلبی خود را گزارش کردهاند. اگرچه گزارشهای متعددی مبنی بر ایجاد سندرم بیانگیزگی در اثر مصرف SSRI ها وجود دارد اما هنوز هیچ تحقیق قطعی وجود ندارد که این وضعیت را با استفاده از SSRI ها مرتبط کند. بنابراین تحقیقات بیشتری در مورد وضعیت بیانگیزگی و استفاده از SSRI ها باید انجام شود.
آیا امکان پیشگیری از بیانگیزگی وجود دارد؟
مطمئنا اگر روال زندگی طبق یک برنامه مشخصی پیش برود، احتمال بیانگیزگی روانی بهخصوص در جوانان پایین میآید. مگر اینکه دچار یک مشکل عصبی زمینهای مانند موارد بالا شده باشید که با درمان به موقع آنها میتوان از پیشرفت اختلال بیانگیزگی پیشگیری کرد.
در هر صورت، بیانگیزگی و بیهدفی و بی انگیزگی کارکنان و دانش آموزان (بهخصوص بیانگیزگی تحصیلی در دوران کرونا) بیدلیل نیست و یک مدیریت صحیح با ارائه پاداش میتواند مانع از بروز آنها شود.
اگر اطرافیان شما تمایل به مصرف ماریجوانا دارند، پیشنهاد میکنیم برای پیشگیری از بروز سندرم بیانگیزگی شما به سراغ مصرف آن نروید. امروزه مصرف داروهای ضدافسردگی به یک روال عادی تبدیل شده است و اکثر افراد مجبور به مصرف آنها هستند. پیشنهاد میکنیم با شروع تمرینات ورزشی و اهمیت بیشتر به خود، زمان مصرف آنها را کوتاه کنید تا دچار سندرم بیانگیزگی نشوید.
نحوه صحیح تشخیص بیانگیزگی
اساسا این مشکل باید توسط روانشناس یا روانپزشک تشخیص داده شود زیرا علائمی مشابه با افسردگی دارد. در ابتدا روانشناس یا روانپزشک در مورد نوع احساسات، رفتارها و نحوه عملکرد شما در زمینههای مختلف زندگی سوالاتی میپرسد.
معمولا متخصص در هنگام معاینه از ۴ معیار زیر برای تست بی انگیزگی استفاده میکند:
- کاهش یا عدم وجود انگیزه. بیمار با توجه به سن، فرهنگ و وضعیت سلامتی خود انگیزه کافی را ندارد.
- بروز تغییرات رفتاری، فکری یا احساسی. تغییرات رفتاری ممکن است میزان مشارکت بیمار در مکالمات یا انجام کارهای روزانه را دشوار کند. تغییرات فکری شامل کاهش علاقهمندی به اخبار، رویدادهای اجتماعی و تفکر عمیق است.
- کاهش کیفیت زندگی. تغییرات رفتاری معمولا بر زندگی حرفهای و روابط شخصی بیمار تأثیر منفی میگذارند.
- وجود فاکتورهای دیگر. معلولیت جسمی یا مصرف مواد مخدر میتواند باعث بیانگیزگی بیمار شود.
اصولا وجود چنین علائمی باید برای ۴ هفته یا بیشتر طول بکشد تا متخصص شک به بی انگیزگی بیمار کند. در برخی موارد، روانپزشک ممکن است معاینه فیزیکی انجام دهد یا دستور انجام تست آزمایشگاهی برای تشخیص سایر شرایط پزشکی و بیماریهای زمینهای مرتبط بدهد.
انواع راههای درمان بیانگیزگی شدید
خوشبختانه امروزه راهکارهای موثری برای درمان افسردگی و بیانگیزگی وجود دارد و داروها و روان درمانی میتوانند به بازیابی علاقه شما به زندگی کمک کنند. نحوه صحیح درمان بی انگیزگی به دلایل زمینهای آن بستگی دارد. بیمار ممکن است بتواند با تغییر شیوه زندگی و مراقبت از خود این اختلال را مدیریت کند.
دارو برای بیانگیزگی
برای بی انگیزگی ناشی از اختلالات عصبی پیشرونده مانند پارکینسون یا آلزایمر، روانپزشک ممکن است داروهایی را تجویز کند تا علائم برطرف شوند. هنوز هیچ داروی اختصاصی برای درمان بی انگیزگی که مورد تأیید FDA یا سازمان غذا و داروی آمریکا باشد وجود ندارد. روانپزشکان معمولا در شرایط حاد با تجویز داروهای محرک زیر به بهبود وضعیت بیمار کمک میکنند:
- داروهای ضدافسردگی که بیماری آلزایمر را درمان میکنند، مانند دونپزیل، گالانتامین و ریواستیگمین؛
- داروهای ضدافسردگی مانند پاروکستین، سرترالین و بوپروپیون؛
- محرکهای گردش خون مغزی و متابولیسم که علائم سکته مغزی را درمان میکنند مانند نیجرگلین؛
- محرکهای دوپامین که بیماری پارکینسون را درمان میکنند مانند روپینیرول؛
- داروهای ضد روانپریشی که برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشوند؛
- داروهای محرک روانی که غالباً برای درمان بی انگیزگی بدون علت زمینهای شناخته شده مورد استفاده قرار میگیرند (نمونههایی شامل متیل فنیدات (ریتالین)، پمولین (سایلرت) و آمفتامین).
روان درمانی برای بیانگیزگی
اصولا برای درمان بیانگیزگی شدید همراه با افسردگی یا اضطراب، روانپزشک علاوه بر دارودرمانی دستور روان درمانی تحت نظر یک روانشناس را نیز میدهد. درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از رویکردهایی است که به افکار و رفتارهای اساسی که ممکن است به احساس بیتفاوتی و بیانگیزگی خفیف کمک کنند، میپردازد.
خوشبختانه تحقیقات در مورد سایر درمانهای بالقوه بیانگیزگی مزمن ادامه دارد. یکی از درمانهای احتمالی، تحریک الکتروتراپی جمجمه است. این رویکرد ممکن است به درمان بیانگیزگی پس از آسیب بخش لوب پیشانی مغز کمک کند. در این روند درمان پوچی و بی انگیزگی، متخصص روانپزشک یک جریان الکتریکی کوتاه و با ولتاژ پایین را در پیشانی بیمار اعمال میکند تا بتواند مغز را تحریک کند. معمولا بدون درد است.
درمان بالقوه دیگر، تحریک شناختی است. این روش معمولا برای افراد مبتلا به آلزایمر استفاده میشود که شامل مشارکت در فعالیتهای گروهی به منظور تحریک امواج مغزی است. به عنوان مثال میتوان به بازی یا نگاه کردن به تصاویر برای تشخیص حالات چهره اشاره کرد.
درمان بیانگیزگی در طب سنتی
طب سنتی معتقد است که عامل اصلی بیانگیزگی و بیحوصلگی، غلبه مزاج سرد و تر بر بدن است. پس بهتر است مصرف مواد غذایی با طبع گرم مانند خرما، موز، نارگیل، گردو، انبه و غیره افزایش پیدا کند. استشمام رایحه گلهای محمدی، بابونه و رز نیز کمک زیادی میکند.
اگر امکان انجام طب سنتی را دارید اصلا تعلل نکنید. ماساژ بدن با روغنهای اساسی مانند روغن زیتون، کنجد و نارگیل نیز میتواند به رفع خستگی مزمن کمک زیادی کند.
چه زمانی به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنیم؟
اگر احساس بیتفاوتی و از دست دادن انگیزه برای انجام فعالیتهای معمول را دارید، صحبت با یک مشاور آموزشدیده یا روانپزشک که میتواند وضعیت شما را به طور دقیق تشخیص دهد، مفید است.
آنها میتوانند نگرانیهای شما را مورد بحث قرار دهند و راهنمایی کنند تا دیدگاه مثبتتری نسبت به زندگی پیدا کنید. اگر لازم است برای انجام درمانهای دارویی و روانی همکاری کنید. جالب است بدانید که برخورداری از حمایت خانواده یا دوستان نیز میتواند به شما در بازیابی علاقه به زندگی کمک کند.
منابع:
۱- webmd.com