آیا نگهداری برخی از اسرار اشکالی ندارد؟
بیماریها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , روانشناسی, فرناز اخباری
به گزارش سایت webmd.com
آیا نگه داشتن اسرار از شریک زندگی خود همیشه چیز بدی است؟
آیا مواردی وجود ندارد که بهتر باشد به همسرتان گفته نشود؟
اگر به تازگی رابطه خود را آغاز کردهاید، ممکن است بخواهید این واقعیت را نزد خود نگه دارید که به تبخال مبتلا هستید. اگر در یک رابطه طولانی مدت هستید، ممکن است فکر کنید بهتر است در مورد فقط یک شب با یک نفر بیرون بودن که میدانید هرگز نباید اتفاق میافتاد به همسرتان، چیزی نگویید بهتر است. همچنین ممکن است فکر کنید بهتر است به شریک زندگی خود نگویید که دوجنسگرا هستید یا از بوی بدن او زده میشوید. به راستی، مسائل ادامه دارد و ادامه دارد.
بنابراین، سوال اصلی این است: آیا نگهداری برخی از اسرار اشکالی ندارد؟
اکثر مردم موافقند که صداقت برای هر رابطه نزدیک اساسی است و حفظ اسرار مخالف صداقت است. اما عمل به این باورها در زندگی واقعی همیشه چندان واضح نیست. شرکا غالباً صادق نیستند یا با دروغ گفتن یا فقط با غفلت از افشای چیزی، زیرا آنها میترسند که حقیقت باعث آسیب رساندن به شریک زندگی آنها شود یا آنها را ترغیب به ترک آن کند.
هر دوی این دلایل قابل درک است، اما این به معنای خودکار این نیست که راز نگه داشتن یک ایده خوب است. در تصمیمگیری درباره مخفی نگه داشتن راز، باید انگیزه خود را به طور کاملتری در نظر بگیرید.
اگر چیزی را از شریک زندگی خود مخفی میکنید زیرا می ترسید آن را از دست بدهید، پس باید به این فکر کنید که آیا واقعاً آنها را دارید. شاید مطمئن نباشید که آنها کل شما را از جمله نقاط ضعف، دشواریها و گامهای اشتباه شما را کاملاً قبول دارند و دوست دارند.
و این عدم اطمینان ممکن است همان چیزی باشد که مانع از صداقت کامل شما میشود. اگر چنین باشد، وقت آن است که در رابطه خود، یا حداقل نحوه برخورد خود، تجدیدنظر کنید.
آیا واقعاً میخواهید در روابطی برقرار شوید که احساس نیاز به پنهان کردن قسمتهایی از خود را داشته باشید؟
با نگه داشتن چیزهایی از شریک زندگی خود، آیا احتمالاً مانع اتصال هر دو شما به روشی عمیقتر و کاملاً دوستانهتر میشوید؟
از این گذشته، اگر راز را در میان بگذارید و شریک زندگیتان پاسخ مثبت دهد، از نظر عاطفی نزدیکتر و محبوبتر خواهید شد.
شاید دلیل مخفی نگه داشتن شما این باشد که نمیخواهید به شریک زندگی خود صدمه بزنید. این میتواند یک برنامه خوب به نظر برسد، اما به این فکر کنید که در صورت فاش شدن راز چه اتفاقی میافتد. در این صورت، آنها نه تنها احساس صدمه میبینند، بلکه احساس میکنند به علت عدم صداقت شما نیز دچار خیانت شدهاند.
و حتی اگر آنها هرگز متوجه نشوند، شما واقعیت را میدانید. این را در نظر بگیرید:
اگر اوضاع شامل دو نفری باشد که هرگز ملاقات نکردهاید، فکر میکنید یک شریک حق دارد این راز را بداند؟
آیا پنهان کردن حقیقت بیاحترامی به آن شخص است؟
همچنین، اگر شریک زندگی شما راز مشابهی داشته است، فکر میکنید حق دارید از آن مطلع شوید؟
این مسائل پیچیدهای است. هیچ پاسخ درستی وجود ندارد. تصمیم شما هرچه باشد، مهم این است که فکر جدی را که شایسته آن است، بیان کنید.
در پایان تصمیمگیری در مورد گفتن راز با خود شماست. اگر قصد مخفی نگه داشتن راز را دارید، اطمینان حاصل کنید که چگونه این کار از طرق کوچک و بزرگ بر رابطه شما تأثیر میگذارد.
اگر تصمیم دارید راز خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید، متفکرانه پیش بروید. آن را در زمانی مطرح کنید که شما و همسرتان احساس ارتباط نزدیکی دارید. در کنار مبارزات احساسی مرتبط با آن، وضعیت را تا آنجا که میتوانید واضح توضیح دهید.
سپس به همسرتان اجازه دهید واکنش خود را نشان دهد. به جای دفاع از خود، گوش دهید و سعی کنید واکنش او را درک کنید. به بهترین وجهی که میتوانید در کنار آنها باشید. و آماده کار با هم در این زمینه باشید.
اگر برای یک مشکل عاطفی یا رفتاری به کمک نیاز دارید، لطفاً از یک روانشناس یا یک متخصص بهداشت روان واجد شرایط کمک بگیرید.
منبع: webmd.com