نوشته شده توسط فرناز اخباری

هیچ کس در مورد غم و اندوه ناشی از هیسترکتومی به من هشدار نداد

بیماری‌‌ها و راه درمان , بارداری و زایمان, بهداشت بانوان , فرناز اخباری , پیشگیری بهتر از درمان

 

به گزارش سایت healthline.com

سلامتی و تندرستی هر یک از ما را به طریقی تحت تأثیر قرار می‌دهد. این متن داستان یک نفر است.

روزی که در ۴۱ سالگی تصمیم گرفتم هیسترکتومی کنم، احساس آرامش کردم.

در نهایت، پس از سال‌ها زندگی با درد فیبروم رحم و ماه‌ها تلاش برای گزینه‌های غیرجراحی، به پزشکم گفتم که مرا کاندید جراحی کند که به تمام دردها پایان ‌دهد.  فیبروم من یک تومور خوش‌‌خیم به اندازه نارنگی بود اما بر کیفیت زندگی من تأثیر زیادی داشت.

پریودهای من به قدری تکرار می‌شدند که تقریباً در طول ماه ثابت بودند، و ناراحتی متناوب جزئی لگن و کمر جزو دردهای آزاردهنده دائمی من بود. در حالی که گزینه‌های دیگری داشتم، در نهایت روش جراحی را انتخاب کردم.

من ماه‌‌ها با فکر انجام هیسترکتومی در چالش بودم. هرچند روش تهاجمی و مناسب برای آخرین مرحله بیماری به نظر می‌‌رسید. اما به غیر از ترسم از دوران بهبودی، دلیل مشخص دیگری برای عدم انجام هیسترکتومی نداشتم.

از این گذشته، من قبلاً دو فرزند داشتم و قصد نداشتم بچه‌ دیگری داشته باشم، و فیبروم خیلی بزرگ بود که به سادگی با لاپاراسکوپی از بین نمی‌رفت. برای سال‌های متوالی هیچ تمایلی به زندگی به این شکل نداشتم تا زمانی که روند کوچک شدن فیبروم به صورت طبیعی ( یائسگی) شروع شد.

به‌علاوه، با هرخانمی که تحت عمل جراحی هیسترکتومی قرار گرفته بودند صحبت کردم‌، آن را یکی از بهترین کارهایی که تا به حال برای سلامتی خود انجام داده‌اند، می‌دانستند.

من در روز عمل جراحی با وسایلی که به من گفته شده بود که بسته‌بندی کنم و توصیه‌های سایر زنانی که هیسترکتومی کرده بودند، به بیمارستان مراجعه کردم. آن‌ها به من هشدار دادند که داروهای ضد‌‌درد بخورم، استراحت کنم و در طول نقاهت چهار تا شش هفته‌ای خود از شخص دیگری کمک بخواهم، به نشانه‌های بدنم دقت کنم و به تدریج به زندگی عادی برگردم.

اما موردی بود که خواهرم به من هشدار نداد.

آن‌‌ها همه چیز را در مورد آن‌چه که از نظر فیزیکی برای من اتفاق می‌افتد به من گفتند. چیزی که از ذکر آن غافل شدند، پیامدهای عاطفی آن بود.

خداحافظ رحم، سلام به غم و اندوه

دقیقاً مطمئن نیستم که چه چیزی باعث ایجاد حس از دست دادن چیزی پس از جراحی در من شده است. شاید به این دلیل بود که در زایشگاه دوران نقاهت را می‌گذراندم. در حالی که خودم دیگر باردار نمی‌‌شدم، اطرافم پر از نوزادان و والدین‌‌شان بود که شادی می‌کردند.

زمانی که غریبه‌ها به من تبریک گفتند چون فکر می‌کردند من به تازگی بچه‌ای به دنیا آورده‌ام، یادآوری سختی برایم بود زیرا من در اولین روز وضعیت جدیدم به عنوان یک زن نابارور هستم.

اگرچه تصمیم به جراحی گرفته بودم، اما هنوز نوعی ناراحتی و اندوه برای آن قسمت‌هایی از بدنم که برداشته شده بود، داشتم، بخشی از زنانگی‌ام که باعث شد احساس پوچی در من ایجاد شود.

و در حالی که قبل از جراحی از رحمم خداحافظی کرده بودم و از خدماتش و بچه‌های زیبایی که به من داد تشکر کرده بودم، امیدوار بودم چند روزبعد به این موضوع عادت کنم که بدون نیاز به صحبت کردن در مورد آن بدانم که رحمم خارج شده است.

فکر می‌‌کردم وقتی از بیمارستان بیرون بیایم از غم و اندوهم خلاص می‌شوم. اما من این اتفاق نیفتاد.

از آن‌جا که بدنم دیگر قادر به انجام چیزی نبود که بدن یک زن از نظر تکاملی برای آن ساخته شده، آیا من کمتر زنیت داشتم؟

در خانه با درد، تعریق شبانه، واکنش بد به داروهایم و خستگی مفرط دست و پنجه نرم کردم. با این حال، احساس پوچی چنان  در جسمم ریشه دوانده بود که حس می‌کردم انگار بخشی از دوران زنانگی‌ام از دست رفته است، تقریباً شبیه تصور یک فرد قطع عضو که دچار درد فانتوم اندام می‌شود.

مدام به خودم می‌گفتم  دوران بچه‌دار شدنم تمام شده است. بچه‌هایی که از شوهر سابقم داشتم ۱۰ و ۱۴ ساله بودند، و اگرچه بارها با دوست پسرم که زندگی می‌کردم درباره خانواده‌مان صحبت کرده بودم، نمی‌توانستم تصور کنم که برای غذا دادن نوزاد جدید در نیمه‌شب از خواب بیدار شوم در حالی که نگران این بودم که پسر نوجوانم کارهای مربوط به دوران نوجوانی مثل داشتن رابطه جنسی و مواد مخدر انجام دهد. طرز فکر مادر گونه من مدت‌ها بود که از مرحله نوزاد داری فراتر رفته بود و حتی فکر تعویض پوشک مرا خسته می‌کرد.

از طرف دیگر، نمی‌توانستم فکر نکنم: من فقط ۴۱ سال دارم. سنم برای بچه‌دار شدن زیاد نیست، اما به خاطر انجام هیسترکتومی، گزینه‌ای برای امتحان کردن بارداری نداشتم.

قبل از جراحی گفتم دیگر بچه دار نخواهم شد. حالا باید بگویم که دیگر نمی‌توانم بچه‌دار شوم.

رسانه‌‌های اجتماعی‌، مرخصی پزشکی از محل کار، کمکی به ذهن من نکرد.

یکی از دوستان توییت کرده بود که به خاطر کرامپ‌‌های قاعدگی از رحمش متنفر بود و من  یک لحظه حسادت عجیبی در خود دیدم چون او رحم داشت و من نداشتم.

یکی دیگر از دوستان تصویری از شکم باردار خود را در فیس‌بوک به اشتراک گذاشت و من به این فکر کردم که چگونه دیگر هرگز نبض یک زندگی را در درونم احساس نخواهم کرد.

به نظر می‌رسید زنان بارور همه جا هستند و من نمی‌‌توانستم آن‌‌ها را با ناباروری جدیدم مقایسه نکنم.

ترس عمیق‌تری آشکار شد: آیا من کمتر زنیت داشتم، زیرا بدنم دیگر قادر به انجام آن چیزی نبود که بدن یک زن از نظر تکاملی برای آن ساخته شده بود؟

غلبه بر حس از دست دادن با یادآوری تمام چیزهایی که می‌تواند به من زنیت بدهد

پس از گذشت یک ماه از بهبودی‌‌ام، درد غم و اندوه ناشی از کمترزن بودنم هنوز وجود داشت. سعی کردم به خودم عشق بورزم.

چند روز به آینه حمام خیره می‌شدم و محکم می‌گفتم: «تو رحم نداری. تو هرگز بچه دیگری نخواهید داشت. پس از کنار این موضوع به راحتی بگذر.»

همان‌طور که آینه زنی را به من نشان می‌داد که نمی‌خوابد و به سختی می‌توانست به سمت صندوق پستی راه برود، امید داشتم که سرانجام این خلأ از بین برود.

سپس یک روز، زمانی که بهبودی من به جایی رسیده بود که تمام داروها را قطع کرده بودم و تقریباً احساس می‌کردم که آماده بازگشت به سر کار هستم، یکی از دوستان مرا چک کرد و پرسید: “پریود نشدن فوق‌‌العاده نیست؟”

خوب، بله، پریود نشدن فوق‌‌العاده بود.

با آن مقدار مثبت، تصمیم گرفتم مجموعه نصیحت‌های دوستانم در مورد هیسترکتومی، (آن دسته از زنانی که ادعا می‌کردند بهترین تصمیمی بود که تا به حال گرفته‌اند) را مرور کنم و در نتیجه افکارم، مسیر متفاوتی پیدا کرد.

وقتی احساس می‌کنم کمتر یک زن هستم، به خودم یادآوری می‌کنم که رحم من تنها تکه‌ای از چیزی است که مرا یک زن می‌سازد، نه همه چیزهایی که از من زن می‌سازد. و آن داشت من را بدبخت می کرد، پس زمان رفتنش فرا رسیده بود.

در افکارم گفتم «شما رحم ندارید. تو هرگز بچه‌ی دیگری نخواهی داشت». اما به جای این‌‌که احساس خالی بودن و پوچی کنم، به این فکر کردم که چرا برای شروع هیسترکتومی را انتخاب کردم.

من دیگر هرگز درد فیبروم نخواهم داشت. من دیگر هرگز به دلیل گرفتگی شدید عضلات در رختخواب با پد گرما به صورت خم نمی‌‌خوابم. وقتی به تعطیلات می‌روم دیگر مجبور نمی‌‌شوم نصف داروخانه منزل را باخود ببرم. من دیگر هرگز مجبور نخواهم شد جلوگیری از بارداری داشته باشم. و من دیگر هرگز یک دوره ناراحت کننده یا ناخوشایند نخواهم داشت.

من هنوز هم گه‌گاه دچار احساس از دست دادن می‌‌شوم که مشابه آن چیزی است که بلافاصله بعد از عمل جراحی من را آزار می‌‌داد. اما من آن احساسات را تصدیق می‌‌کنم و با لیستی از نکات مثبت زندگی کنونی جایگزین می‌کنم.

وقتی احساس می‌کنم کمتر زن هستم، به خودم یادآوری می‌کنم که رحم من تنها تکه‌ای از چیزی است که مرا یک زن می‌سازد، نه همه چیزهایی که از من زن می‌سازد. و آن قطعه داشت من را بدبخت می کرد، پس زمان رفتنش فرا رسید.

زنانگی من با یک نگاه به فرزندانم آشکار می‌شود، هر دوی آن‌ها آنقدر شبیه من هستند که بی‌شک نشان‌دهنده آن است که بدن من در یک مقطع زمانی قادر به خلق آن‌ها بوده است.

زنانگی من به اشکال کوچک و بزرگ در اطراف من است، از دیدگاه من به عنوان یک نویسنده تا بیداری نیمه شب از یک کودک بیمار که نمی‌خواهد کسی جز مادرش او را آرام کند.

معنای زن بودن خیلی بیشتر از داشتن برخی از اعضای بدن زنانه است.

من انتخاب کردم که هیسترکتومی کنم تا سالم باشم. شاید باور کردن این فواید طولانی مدت دشوار باشد، اما وقتی بهبودی من به پایان رسید و شروع به از سرگیری فعالیت‌های عادی کردم، متوجه شدم که این فیبروم چقدر بر زندگی روزمره من تأثیر گذاشته است. و اکنون می‌دانم که می‌توانم با هر گونه احساس از دست دادن و تسلیم شدن کنار بیایم، زیرا سلامتی من ارزشش را دارد.

منبع: healthline.com


 

1
نوشته شده توسط فرناز اخباری

۷ راهکار برای کاهش استرس و پایین نگه داشتن فشار‌خون از دیدگاه مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, روانشناسی, فرناز اخباری

 

به گزارش سایت health.harvard.edu

وقتی صحبت از پیشگیری و درمان فشار‌خون بالا می‌شود‌، یکی از استراتژی‌هایی که اغلب نادیده گرفته می‌شود مدیریت استرس است. اگر غالباً احساس تنش و اضطراب می‌کنید‌، این هفت راهکار را برای کاهش استرس امتحان کنید.

به اندازه کافی خوابیدن. خواب ناکافی یا بی‌کیفیت می‌تواند بر روحیه‌، هوشیاری ذهنی‌، سطح انرژی و سلامت جسمی شما تأثیر منفی بگذارد.

تکنیک‌های آرامش را بیاموزید. مدیتیشن‌، ریلکس کردن ماهیچه‌ها‌، تصویرسازی ذهنی (نوعی روش در علم روانشناسی)‌، تمرینات تنفس عمیق و یوگا تکنیک‌های قدرتمندی برای آرامش و برطرف کننده استرس هستند.

شبکه اجتماعی خود را تقویت کنید. با شرکت در کلاس‌، پیوستن به سازمان یا شرکت در گروه پشتیبانی با دیگران ارتباط برقرار کنید.

مهارت‌های مدیریت زمان خود را تقویت کنید. هرچه بتوانید کار و خواسته‌های خانواده را به طور موثرتری کنترل کنید‌، سطح استرس شما کاهش می‌یابد.

سعی کنید در صورت امکان شرایط استرس‌زا را حل کنید. اجازه ندهید شرایط استرس‌زا تشدید شود. جلسات حل مشکلات خانواده داشته باشید و از مهارت‌های مذاکره در خانه و محل کار استفاده کنید.

خودتان را پرورش دهید. ماساژ درمانی کنید. از یک تجربه ساده هم لذت ببرید؛ برای مثال ، آهسته غذا بخورید و واقعاً روی طعم و احساس هر لقمه تمرکز کنید. کمی قدم بزنید یا چرت بزنید یا به موسیقی مورد علاقه خود گوش دهید.

از دیگران کمک بخواهید. از درخواست کمک از همسر‌، دوستان و همسایگان خود نترسید. اگر استرس و اضطراب همچنان ادامه دارد‌، با پزشک خود مشورت کنید.

در کنار این راهکارها برای کاهش استرس‌، یک سبک زندگی سالم را نیز در نظر بگیرید، حفظ وزن سالم‌، سیگار نکشیدن‌، ورزش منظم و رژیم غذایی شامل میوه‌ها‌، سبزیجات‌، غلات کامل‌، پروتئین بدون چربی و چربی‌های سالم و فشار‌خون بالا می‌تواند باشد.

منبع: health.harvard.edu


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

«شروع دوباره» با شریک زندگی خود: آیا واقعاً امکان‌پذیر است؟

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری, روانشناسی

 

به گزارش سایت webmd.com

هر رابطه‌ای فراز و نشیب‌هایی دارد. اما اگر مشکلات واقعاً حل نشده و یا به اندازه کافی برطرف نشده باشند، آسیب و عصبانیت می‌تواند بیش‌تر شود و روابط شما را به سمت ناسالم و ناخوشایند سوق دهد. وقتی این اتفاق می‌افتد، بسیاری از زوج‌ها متعجبند که آیا می‌توانند «از ابتدا شروع کنند.»

اگر واقعاً به آن فکر کنید، حداقل نه به معنای حس واقعی. بلکه شروع دوباره؛ به معنای تلاش برای بازگرداندن آنچه داشته‌اید، و اگر اکنون متوجه شده‌اید که رابطه‌تان دارای برخی اشکالات جدی‌ست، حتی اگر در ابتدا مشخص نبوده است.

اگر هنوز هم واقعاً یکدیگر را دوست دارید و متعهد به ایجاد تغییرات مثبت هستید، ممکن است بتوانید از گذشته درس بگیرید و روابط خود را التیام بخشید.

این‌که بتوانید «چیزهای خوب» در روابط خود را به یاد بیاورید، نشانه این است که احتمالاً می‌توانید این کار را انجام دهید.

به آن فکر کنید: آیا می‌توانید به یاد بیاورید که چه چیزی شما را به سمت یکدیگر جذب کرده است؟

آیا می توانید تفریحاتی را که قبلاً با هم داشتید به یاد بیاورید؟

اگر می‌توانید و باعث ایجاد احساساتی در آن زمان می‌شود، می‌توانید از این توانایی برای کمک به بازسازی یک ارتباط مثبت استفاده کنید.

شما می‌توانید در آن زمان‌ها تأمل کنید و احساسات مثبتی نسبت به یکدیگر ایجاد کنید که باعث تقویت ارتباط عاطفی شما ،و باعث ایجاد عزم راسخ شما در حل مشکلات شود و امید به آینده‌ای شادتر را با هم ایجاد کنید.

سایر موارد ضروری برای بهبود و بازسازی روابط شما عبارتند از:

هر دو احساس احترام می‌کنید.

روابط سالم تنها در صورتی امکان‌پذیر است که هر دو شریک زندگی احساس پذیرش و احترام کنند. اگر این جنبه از روابط شما متزلزل است، شما باید در ایجاد آن از طریق گفتگوهای مراقبانه تلاش کنید که در آن هر دو تمایل خود را برای درک و حمایت از دیگری ابراز کنید. اگرچه این ممکن است دشوار و زمان بر باشد، اما اغلب می‌تواند اتفاق بیوفتد.

با این حال؛ اگر هر یک از طرفین، دیگری را شایسته احترام نبیند و تحقیر کند، ممکن است رابطه شما قابل اصلاح نباشد.

شما معتقد هستید که شریک زندگی شما صادقانه با شما صحبت می‌کند.

حتی اگر شریک زندگی خود را کاملاً درک نکرده‌اید یا برای همدلی با او تلاش نمی‌کنید ، اگر او صادقانه از صمیم قلب با شما ارتباط برقرار می‌کند، حداقل می‌توانید بدانید که با شما رو راست هست.

این مهم است؛ زیرا این امر تمایل به نزدیک بودن به شما را نشان می‌دهد.

با این حال؛ اگر اعتقاد ندارید که آن‌ها صادق هستند، مهم نیست که چه چیزهای خوبی درباره خواستن تغییرات، و اهمیت دادن به احساسات خود یا هر چیز دیگری می‌گویند.

از نظر عاطفی احساس امنیت و حمایت می‌کنید.

برای داشتن یک رابطه سالم، هر دو نفر باید احساس کنند که می‌توانند در زمان‌های سخت برای مراقبت، به همسر خود روی بیاورند.

همچنین مهم است که برای پیگیری منافع خود و ارزش‌های زندگی خود احساس حمایت و تشویق می‌شوند.

این به شما می‌گوید که شریک زندگی‌تان به شما احترام می‌گذارد و بهترین چیز را برای شما می‌خواهند. حتی اگر آن‌ها در مورد برنامه‌های شما محتاط باشند، در نهایت آن‌ها همچنان در کنار شما خواهند بود.

و هنگامی که در این راه اشتباهاتی انجام می‌دهید یا تصمیماتی می‌گیرید که بهترین نیستند، آن‌ها هنوز هم هستند تا از شما پشتیبانی کنند.

اگر رابطه شما از این نوع حمایت متقابل دور شده است، باید وقت بگذارید تا راجع به این موضوع صحبت کنید. به احساسی که هرکدام از شما احساس تنهایی، آسیب، عصبانیت یا هر چیز دیگری می‌کنید بپردازید.

وقتی هر دوی شما دوباره می‌توانید احساس حمایت در روابط خود را تجربه کنید، می‌توانید امیدوار باشید که یک احساس اتصال و تعهد مجدد نیز داشته باشید.

هنگامی که با هم درگیر می‌شوید، مشورت با خانواده، دوستان، یک درمانگر برای شما مفید است. دیدگاه بیرونی آن‌ها می‌تواند به ویژه هنگامی که احساس ضعف یا گیجی می‌کنید مفید باشد.

آن‌ها همچنین می‌توانند هم دردی، دلسوزی و پشتیبانی مورد نیاز شما را ارائه دهند. در نهایت، این مراقبت، پشتکار و تلاش واقعی شما و همسرتان است که امکان بهبود روابط شما را فراهم می‌کند.

 

منبع: webmd.com


 

 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

آیا نگهداری برخی از اسرار اشکالی ندارد؟

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , روانشناسی, فرناز اخباری

 

به گزارش سایت webmd.com

آیا نگه داشتن اسرار از شریک زندگی خود همیشه چیز بدی است؟

آیا مواردی وجود ندارد که بهتر باشد به همسرتان گفته نشود؟

اگر به تازگی رابطه خود را آغاز کرده‌اید، ممکن است بخواهید این واقعیت را نزد خود نگه دارید که به تبخال مبتلا هستید. اگر در یک رابطه طولانی مدت هستید، ممکن است فکر کنید بهتر است در مورد فقط یک شب با یک نفر بیرون بودن که می‌دانید هرگز نباید اتفاق می‌افتاد به همسرتان، چیزی نگویید بهتر است. همچنین ممکن است فکر کنید بهتر است به شریک زندگی خود نگویید که دوجنس‌گرا هستید یا از بوی بدن او زده می‌شوید. به راستی، مسائل ادامه دارد و ادامه دارد.

بنابراین، سوال اصلی این است: آیا نگهداری برخی از اسرار اشکالی ندارد؟

اکثر مردم موافقند که صداقت برای هر رابطه نزدیک اساسی است و حفظ اسرار مخالف صداقت است. اما عمل به این باورها در زندگی واقعی همیشه چندان واضح نیست. شرکا غالباً صادق نیستند یا با دروغ گفتن یا فقط با غفلت از افشای چیزی، زیرا آن‌ها می‌ترسند که حقیقت باعث آسیب رساندن به شریک زندگی آن‌ها شود یا آن‌ها را ترغیب به ترک آن کند.

هر دوی این دلایل قابل درک است، اما این به معنای خودکار این نیست که راز نگه داشتن یک ایده خوب است. در تصمیم‌گیری درباره مخفی نگه داشتن راز، باید انگیزه خود را به طور کامل‌تری در نظر بگیرید.

اگر چیزی را از شریک زندگی خود مخفی می‌کنید زیرا می ترسید آن را از دست بدهید، پس باید به این فکر کنید که آیا واقعاً آن‌ها را دارید. شاید مطمئن نباشید که آن‌ها کل شما را از جمله نقاط ضعف، دشواری‌ها و گام‌های اشتباه شما را کاملاً قبول دارند و دوست دارند.

و این عدم اطمینان ممکن است همان چیزی باشد که مانع از صداقت کامل شما می‌شود. اگر چنین باشد، وقت آن است که در رابطه خود، یا حداقل نحوه برخورد خود، تجدیدنظر کنید.

آیا واقعاً می‌خواهید در روابطی برقرار شوید که احساس نیاز به پنهان کردن قسمت‌هایی از خود را داشته باشید؟

با نگه داشتن چیزهایی از شریک زندگی خود، آیا احتمالاً مانع اتصال هر دو شما به روشی عمیق‌تر و کاملاً دوستانه‌تر می‌شوید؟

از این گذشته، اگر راز را در میان بگذارید و شریک زندگی‌تان پاسخ مثبت دهد، از نظر عاطفی نزدیک‌تر و محبوب‌تر خواهید شد.

شاید دلیل مخفی نگه داشتن شما این باشد که نمی‌خواهید به شریک زندگی خود صدمه بزنید. این می‌تواند یک برنامه خوب به نظر برسد، اما به این فکر کنید که در صورت فاش شدن راز چه اتفاقی می‌افتد. در این صورت، آن‌ها نه تنها احساس صدمه می‌بینند، بلکه احساس می‌کنند به علت عدم صداقت شما نیز دچار خیانت شده‌اند.

و حتی اگر آن‌ها هرگز متوجه نشوند، شما واقعیت را می‌دانید. این را در نظر بگیرید:

اگر اوضاع شامل دو نفری باشد که هرگز ملاقات نکرده‌اید، فکر می‌کنید یک شریک حق دارد این راز را بداند؟

آیا پنهان کردن حقیقت بی‌احترامی به آن شخص است؟

همچنین، اگر شریک زندگی شما راز مشابهی داشته است، فکر می‌کنید حق دارید از آن مطلع شوید؟

این مسائل پیچیده‌ای است. هیچ پاسخ درستی وجود ندارد. تصمیم شما هرچه باشد، مهم این است که فکر جدی را که شایسته آن است، بیان کنید.

در پایان تصمیم‌گیری در مورد گفتن راز با خود شماست. اگر قصد مخفی نگه داشتن راز را دارید، اطمینان حاصل کنید که چگونه این کار از طرق کوچک و بزرگ بر رابطه شما تأثیر می‌گذارد.

اگر تصمیم دارید راز خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید، متفکرانه پیش بروید. آن را در زمانی مطرح کنید که شما و همسرتان احساس ارتباط نزدیکی دارید. در کنار مبارزات احساسی مرتبط با آن، وضعیت را تا آنجا که می‌توانید واضح توضیح دهید.

سپس به همسرتان اجازه دهید واکنش خود را نشان دهد. به جای دفاع از خود، گوش دهید و سعی کنید واکنش او را درک کنید. به بهترین وجهی که می‌توانید در کنار آن‌ها باشید. و آماده کار با هم در این زمینه باشید.

اگر برای یک مشکل عاطفی یا رفتاری به کمک نیاز دارید، لطفاً از یک روانشناس یا یک متخصص بهداشت روان واجد شرایط کمک بگیرید.

منبع: webmd.com


 

0
نوشته شده توسط شیرین کریمی

سکسومنیا: رابطه‌جنسی در خواب چیست؟

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. , شیرین کریمی , اخبار پزشکی , بهداشت بانوان , بهداشت مردان ,روانشناسی , دانستنی‌های جنسی, مشاوره خانواده , روانشناسی زناشویی

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

سکسومنیا یا رابطه‌جنسی در خواب زمانی اتفاق می‌افتد که فرد هنگام خواب درگیر اعمال جنسی شود.

بیش‌تر تحقیقات موجود نشان داده است که سکسومنیا اغلب در حین حرکت سریع چشم (NREM)، بدون رویا دیدن، و در عمیق‌ترین مرحلۀ چرخۀ خواب اتفاق می‌افتد.

رویاهای جنسی از نوع سکسومنیا محسوب نمی‌شوند، زیرا جدا از برانگیختگی و انزال، اعمال یا رفتارهای جسمی را درگیر نمی‌کنند.

سکسومنیا چیست؟

سکسومنیا نوعی پارازومنیا یا اختلال در خواب است، یک فعالیت غیرطبیعی، رفتار یا تجربه‌ای است که در هنگام خواب عمیق به وجود می‌آید. اما بسیاری از واقعیت‌های مربوط به سکسومنیا، مانند علت دقیق آن، انواع علائم و شیوع آن معلوم نشده است.

سکسومنیا یک وضعیت نسبتاً جدید است و اولین مورد رسمی در سال ۱۹۸۶ گزارش شده است. و طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۵، تنها ۹۴ مورد رابطه جنسی در خواب در سراسر جهان ثبت شده است.

همچنین مطالعه طولانی مدت سکسومنیا بسیار دشوار است زیرا به طور تصادفی در طول شب انجام می‌شود.

نشانه‌های سکسومنیا

سکسومنیا اغلب باعث ایجاد حرکات جنسی یا لمس خود می‌شود، اما همچنین می‌تواند باعث شود فرد به طور ناآگاهانه به دنبال نزدیکی جنسی با دیگران باشد. سکسومنیا ممکن است هم‌زمان با سایر فعالیت‌های پارازومنیا (خواب‌پریشی)، مانند راه رفتن هنگام خواب یا صحبت کردن نیز اتفاق بیفتد.

بعضی اوقات شریک زندگی، هم اتاقی یا والدین هستند که در ابتدا به علائم بیماری توجه می‌کنند. شرکای جنسی همچنین ممکن است متوجه شوند که شریک زندگی آنها سطح غیرطبیعی افزایش تجاوز جنسی و کاهش خویشتن‌داری‌های تصادفی در شب دارد.

علائم متداول سکسومنیا شامل موارد زیر است:

  • نوازش کردن یا مالش دادن
  • تنفس سنگین و ضربان قلب بالا
  • ناله
  • تعریق
  • خودارضایی
  • رانش لگن
  • شروع مقدمه با شخصی دیگر
  • مقاربت جنسی
  • ارگاسم خودبه‌خودی
  • عدم یادآوری یا خاطره‌ای از وقایع جنسی
  • خیره شدن سرد و بی‌روح در حین سکسومنیا
  • عدم پاسخگویی به محیط خارج از حین وقایع
  • عدم توانایی یا بیداری در هنگام وقایع
  • انکار فعالیت‌ها در طول روز هنگام آگاهی کامل
  • راه رفتن در خواب یا صحبت کردن در خواب

گذشته از علائم جسمی که در طول اپیزودها رخ می‌دهد، سکسومنیا می‌تواند عواقب مضر عاطفی، روانی و اجتماعی و حتی جنایی داشته باشد.

منبع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

سوال و پاسخ ( آیا خوراکی‌ها باعث کاهش میل جنسی در آقایان و خانم‌ها می‌شوند؟)

میل جنسی در خانم‌ها و آقایان با افت و خیزهایی هم‌راه است که گاهی بدون آن‌که زوجین علت را بدانند دچار کاهش شدید میل جنسی می‌شوند. اگز شما از کاهش میل جنسی رنج می‌برید علت را ریشه‌یابی کنید و به سراغ درمان بروید.

یکی از آن کاهش‌دهنده‌های میل جنسی خوراکی‌هایی است که بدون آن‌که بدانیم چه تاثیری روی بدن می‌گذارند مصرف می‌کنیم بهتر است همه مواد غذایی را به‌صورت تعادل مصرف شود.

_کاهش دهنده‌های میل جنسی در آقایان

سبوس:
غنی‌ترین منبع غذایی و الیاف گیاهی محسوب می‌شود . افزایش مصرف آن حجم مدفوع را افزایش می‌دهد و برای جلوگیری از یبوست مناسب است ولی فیتوستروژن زیادی تولید می‌کند و میل جنسی را کاهش می‌دهد.

لیسوریس:
این گیاه شیرین در صنعت شیرینی‌پزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این گیاه چون سطح تستوسترون را کاهش می‌دهد کاهنده میل جنسی هم در زنان و هم در مردان است.

سویا:
سویا یکی از مواد غذایی طبیعی غنی از ریزمغذی‌ها است. این دانه گیاهی منبع خوب پروتئین، قند، چربی، ویتامین‌های A، B، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، زینک و آهن است و به شکل‌های گوناگونی از جمله شیر سویا در بازار موجود است. با وجود تمامی فواید مصرف بالای آن می‌تواند میزان هورمون تستوسترون را در بدن کاهش دهد.

قهوه:
میزان هورمون تستوسترون را در بدن کاهش می‌دهد.
در کل کافئین ( قهوه، کاکائو، کولا و چای ) باعث می‌شوند تا غده آدرنال را بیش از حد تحریک کرده و باعث می‌شود تستوسترون کمی تولید کند.

نوشابه‌های گازدار:
نوشابه‌های گازدار قندخون را افزایش می‌دهد و باعث دیابت می‌گردد و تاثیر منفی بر شور جنسی دارد.

مانت:
مانت یک گیاه دارویی بسیار مشهور است که برای سیستم دستگاه گوارش مفید است. از این گیاه معمولا برای معطر کردن بستنی‌ها و انواع شکلات‌ها و آدامس‌ها بهره می‌برند. اما در عین حال که شکلات‌های حاوی این گیاه می‌تواند دهان شما را خوش‌بو کند بر میل جنسی‌تان تاثیر گذاشته و آن را کاهش می‌دهد.

کینین:
این ترکیب خوش‌بوکننده که در تهیه نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود کاهنده میزان تستوسترون است. این ترکیب مزه تلخی به نوشیدنی‌های گازدار می‌دهد و در مواجهه با اشعه ماورای بنفش قابل مشاهده است.

کورنوفلاکس :
کورنوفلاکس که از ذرت، شکر و ویتامین تهیه شده و همراه با شیر مصرف می‌شود هم‌خوانی خوبی با میل جنسی ندارد.

غذاهای سرخ کردنی:
به علتی که غده آدرنال را بیش از حد تحریک کرده و باعث می‌شود تستوسترون کمی تولید کند. تحریک بیش از اندازه ی آدرنال باعث خستگی آدرنال شده و این به آن معنا است که دیگر نه تستوسترون و نه هیچ چیز دیگ ر تولید نخواهد کرد.

نعناع:
اثر مستقیمی بر کاهش تستوسترون و به دنبال آن کاهش میل جنسی می‌شود.

کلم

طبق بررسی‌های بدست آمده، کلم غنی از فیبر بوده و باعث تحریک داستگاه گوارش و نفخ می‌شود. از سوی دیگر کلم پخته بویی متصاعد می‌کند که خود کاهش‌دهنده میل جنسی است.

مارچوبه

یکی از خوراکی‌هایی که باعث کاهش میل جنسی می‌شود مارچوبه است. مارچوبه بوی بسیار بدی در دستگاه تناسلی ایجاد می‌کند که خود باعث کاهش میل جنسی می‌شود.

الکل:
مصرف بیش از اندازه نوشیدنی‌های الکلی باعث می‌شود تا تستوسترون در بدن تولید نشود و باعث کاهش میل جنسی شود.

ماری‌جوانا

بسیاری از مردم با اضافه کردن مواد مخدر مانند ماری‌جوانا به مواد غذایی، به ویژه محصولات پخته شده(چه از  دودش و چه خوراکی)، باعث کاهش سطح تستوسترون بدن‌شان تا ۲۴ ساعت می‌شوند.

کربوهیدرات‌ها:
رژیم غذایی پُرکربوهیدرات باعث کاهش سطح تستوسترون می‌شود. افزایش دریافت کربوهیدرات‌ها باعث افزایش قندخون و تحریک ترشح هورمون‌هایی چون انسولین و کورتیزول می‌شود. بر اساس مطالعات انجام شده، این دو هورمون باعث کاهش تولید تستوسترون شده و مخالف عمل این هورمون در بدن می‌باشند.
کربوهیدرات مثل ( نان، ماکارونی، نوشابه، سیب، نخود‌فرنگی، ذرت، کورن فلکس، آبمیوه‌ها )

آب‌میوه
هنگامی که بجای خوردن میوه، آب آن‌را می‌نوشید، فیبر میوه که نقش کاهنده‌ی قندخون دارد را از دست می‌دهید. بعلاوه، مردم بندرست نصف لیوان آب‌میوه که معادل یک میوه است را می‌نوشند! یک وعده آبمیوه معمولاً بیشتر از یک لیوان عادی است، و عموما هم دارای مواد افزودنی همچون شکر است.

دانه‌های ( بذرکتان، رازیانه، تخمه آفتابگردان، تخمه کدو حلوایی )
این دانه‌ها باعث می‌شوند تا در بدن تولید هورمون تستوسترون کاهش پیدا کند و این مسئله باعث کاهش میل جنسی می‌شود.

صیفی‌جات ( هویج، سیب‌زمینی، زیتون، گوجه‌فرنگی، خیار )
این موارد باعث می‌شوند تولید تستوسترون کاهش پیدا کند.

شیرین‌بیان
این گیاه هم عموما در صنعت شکلات‌سازی، چای گیاهی و برخی نوشیدنی‌ها بکار برود، شیرین‌بیان حاوی مقدار قابل توجهی فیتواستروژن است که اثر منفی بر روی تستوسترون دارد و طبیعی است که چنین عاملی میل جنسی را کاهش دهد.

_کاهش دهنده‌های میل جنسی در خانم‌ها

مواد غذایی که در بدن باعث شوند هورمون استروژن کمتری تولید شود مانند

گوشت لخم گوساله
منابع پروتئینی بدون چربی یکی از اساسی‌ترین موارد یک رژیم بدن‌سازی است . گوشت لخم گوساله نه تنها حاوی میزان قابل‌توجهی از پروتئین است بلکه حاوی روی فراوان نیز می‌باشد و همین مورد باعث شده که این ماده غذایی یک انتخاب فوق‌العاده نه تنها به جهت یک وعده غذایی کامل باشد بلکه منجر به کاهش شدید هورمون استروژن در بدن می‌شود.

مغزهای روغنی
مغزهای روغنی اسیدهای چرب هستند که باعث می‌شوند تا استروژن کمتری در بدن تولید شود. مانند ( گردو، پسته… )

تخم‌مرغ
مواد غذایی که کلسترول‌دار هستند باعث این می‌شود تا استروژن کمتری در بدن تولید شود

مرغ
پژوهش‌های علمی ثابت کرده که رژیم‌هایی که حاوی میزان پروتئین قابل‌توجهی هستند در مقایسه با رژیم‌های پر چرب بیشتر منجر به کاهش تولید استروژن در بدن شده است.

سیر، پیاز و فلفل قرمز
در مطالعات بالینی نشان داده شده که سیر منجر به کاهش سطح استروژن در بدن می‌شود.

پنیر کم‌چرب یا بدون چربی
پنیر کم‌چرب باعث کاهش تولید استروژن در بدن می‌شود.پنیر هم حاوی هورمون‌هایی به نام زنوسترون است که بر میل جنسی اثر منفی می‌گذارد.

ماهی غزل‌آلا

ماهی غزل‌آلا برای افزایش تستوسترونبا محتوی بالای پروتئین و حداقل چربی ماهی کلکسیونی که همگی می‌توانند منجر به کاهش تولید استروژن در بدن شوند.

میگو

هگزیل ریسورسینول موجب اختلال در غدد درون‌ریز می‌شود. این ماده در میگو برای جلوگیری از تغییر رنگ اعمال می‌شود.

زنجبیل
در تحقیقاتی‌ مشخص شد که زنجبیل نیز باعث کاهش سطح استروژن در بدن می‌شود.

میوه‌ها ( ذغال اخته، طالبی، آناناس و مرکبات)
باعث کاهش سطح استروژن در بدن می‌شوند

منبع : asanteb.com

0