نوشته شده توسط فرناز اخباری

بررسی قدرت موسیقی برای زوال عقل

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

موسیقی می‌تواند به افراد مبتلا به زوال عقل کمک کند که برخی از جنبه‌های حافظه خود را بازیابی کنند، احساس آرامش بیش‌تری داشته باشند و خلق‌و خوی خود را تقویت کنند و شواهد این امر هر روز در حال افزایش است.موسیقی چیست که چنین تأثیر عمیقی بر مغز ما دارد؟ و آیا این اثر ماندگاری طولانی دارد؟

ممکن است به ویدیویی از یک فرد مسن مبتلا به زوال عقل برخورد کرده باشید که در آن یک قطعه موسیقی خاص باعث می‌شود او را به سمت موسیقی سوق دهد، سیل خاطرات را زنده کند، یا با وجود این‌که اعضای خانواده خود را به یاد نمی‌آورند، شروع به نواختن نت‌های آهنگی می‌کنند.

این پدیده همان چیزی است که بسیاری از مردم را در مورد اختلال عصبی که زوال عقل است گیج می‌کند. چگونه ممکن است کسی نام فرزندان خود را فراموش کند اما چیزی به پیچیدگی یک قطعه موسیقی کلاسیک را به خاطر بسپارد؟

این سؤال یکی از سؤالاتی بود که در پادکست ماه آوریل خود با عنوان «در گفتگو: بررسی قدرت موسیقی برای زوال عقل» به دنبال پاسخ آن بودیم. دکتر کلی جاکوبوفسکی، استادیار روانشناسی موسیقی در دانشگاه دورهام، و بیت وولف، خواننده، ترانه سرا و سفیر موسسه خیریه Music for Dementia، به گفت‌وگوی این ماه پیوستند.

چگونه موسیقی به سلامتی کمک می‌کند

موسیقی چه به صورت غنایی و چه دستگاهی، ترکیبی خلاقانه از ریتم، هارمونی و بیان احساسات است. همچنین مطالعات متعددی می‌تواند مزایای سلامتی فراوان آن را تایید کند.

برای مثال، مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۳ نشان داد که موسیقی می‌تواند قبل از موقعیت‌های استرس‌زا اثر آرامش‌بخش داشته باشد و به بهبود سریع‌تر سیستم عصبی کمک کند. مطالعه دیگری در همان سال نشان داد که گوش دادن به موسیقی به کاهش درد و اضطراب کودکان در بیمارستان کمک می کند.

علاوه بر مزایای فیزیولوژیکی آن، تحقیقات همچنین شواهدی از تأثیر مثبت موسیقی بر سلامت شناختی پیدا کرده است.

یک مطالعه اخیر نشان داد که تمرین و گوش دادن فعال به موسیقی ممکن است به کاهش اختلال عملکرد شناختی در افراد ۶۲ تا ۷۸ ساله کمک کند. محققان دریافتند که فعالیت‌های موسیقی، ماده خاکستری مغز را در برخی از نواحی افزایش می‌دهد که باعث افزایش انعطاف‌پذیری عصبی آن توانایی مغز برای بازسازی مجدد خود می‌شود، که برای یادگیری و شکل‌گیری خاطرات بسیار مهم است.

از نظر تمرین فعالانه موسیقی، یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ همچنین نشان داد که آموزش طولانی مدت موسیقی ممکن است مزایای عملکردی بالقوه‌ای برای مغز داشته باشد و به جوان ماندن آن کمک کند.

چنین یافته‌هایی موسیقی را به ابزاری بالقوه قدرتمند در درمان زوال عقل تبدیل می‌کند که با مجموعه‌ای از علائم مشخص می‌شود که شامل از دست دادن حافظه و مشکلات در تفکر، زبان و حل مسئله است.

موسیقی به عنوان یک رابط

یکی دیگر از راه‌هایی که موسیقی ممکن است به سلامت شناختی کمک کند، تبدیل شدن به یک رسانه برای ارتباط است. مطالعات متعدد نشان داده است که انزوای اجتماعی و تنهایی می‌تواند پیشرفت زوال عقل را تسریع کند.

Beatie می‌گوید: «من احساس می‌کنم موسیقی قوی‌ترین رابط فوری ، تقریباً در بین هر تجربه و هنر است»

این خواننده/ترانه سرا معتقد است هنرها، به طور کلی – نه فقط موسیقی – می توانند از نظر پزشکی قدرتمند باشند و قدرت خود را فراتر از یک نوع سرگرمی گسترش دهند.

«از آنجایی که [موسیقی] فراگیر است، این چیزی نیست که فرد را ملزم به بلند شدن و رقصیدن یا نقاشی کند. کسی فقط می تواند فرکانس ها و کلمات و کل این منظره صوتی را جذب کند. برای من قطعاً موسیقی همیشه این نوع منبع قدرتمند بوده که از آن برای احساس خوب استفاده می کنم. [وقتی پاسخ‌هایی را که من به موسیقی دیده‌ام دیدید، احترام و قدردانی بی‌پایانی برای آن قائل هستید.»

در سکوت کامل بودن

با این حال، به همان اندازه که صدا و موسیقی بر سلامت ما تأثیر می گذارد، فقدان آن – سکوت – به همان اندازه تأثیرگذار است. مطالعه ای در سال ۲۰۲۰ نشان داد که سکوت می تواند آرامش بخش و درمانی باشد و فرکانس امواج مغزی را کاهش دهد و در عین حال فشار خون را کاهش دهد.

در واقع، تحقیقات همچنین مضرات صدای زیاد و صداهای بلند را بر سلامت شناختی نشان داده است. یک مطالعه  در سال ۲۰۲۲ نشان داد که قرار گرفتن مزمن در معرض صداهای بلند، مانند ترافیک سنگین، ممکن است یک عامل خطر خاص برای زوال عقل باشد.

مهمان ما Beatie با بازگو کردن تجربه‌اش در ساکت‌ترین اتاق جهان که آلبوم «فضای خام» خود را در اتاق بی‌نظیر Bell Labs ضبط کرد، افکار خود را در مورد تأثیر سکوت کامل بر او به اشتراک گذاشت.

«این یکی از عمیق‌ترین تجربیاتی بود که فکر می‌کنم تا به حال داشته‌ام، و این چیزی است که دائماً به آن بازمی‌گردم. حتی اکنون نیز به نظر می رسد که امروز تقریباً مرتبط تر شده است. از آنجایی که جهان به تازگی پر سر و صداتر شده است، هم از نظر صوتی و هم از نظر اطلاعاتی از همه جهات مورد هجوم صداهای زیاد، با رسانه های اجتماعی و اعلان ها، و همه این چیزهایی که به ما ضربه می زنند و به نوعی ما را گیج می کنند هستیم.

ساکت‌ترین اتاق

– Beatie Wolfe، خواننده/ترانه سرا:

“تو احساس سکوت می کنی. تقریباً مثل این است که شما کل این تنظیم مجدد حسی را احساس می کنید، و سیستم عصبی شما آرام می شود و صدا را به این روش خالص بدون پژواک و بدون طنین و بدون افزایش می شنوید. و می‌دانید که ما تقریباً اکنون بیش از حد از تکنولوژی فناوری استفاده می‌کنیم تا همه این چیزهایی را که در واقع ما انسان‌ها انهارا به وجود اورده ایم، از بین ببریم؟»

به نظر می‌رسید که بیتی بیش از بسیاری از مردم از این تجربه لذت می‌برد و در نهایت چند ساعت را در آن اتاق سپری کرد.

به من گفته شد که احتمالاً می‌توانم ۱۵ دقیقه در آنجا بمانم، زیرا صدای جریان خون در رگ‌هایتان را می‌‌شنوید و مهندسان معمولاً مجبور می‌شدند استراحت کنند، زیرا شدت آن بسیار شدید بود. من در نهایت خیلی بیشتر از حد تصورم ماندم، فکر می کنم ۱۰۰ ساعت یا بیشتر بود.

من در نهایت برای اولین بار برای چندین ساعت در آن‌جا بودم، وآن را بسیار آرام بخش دیدم، شاید نظر من نرمال نباشد. اما من عکس‌العمل متفاوتی نسبت به عصبانیت مردم داشتم، که فکر می‌کنم بهتر است که واقعاً خودتان باشید. من فکر می کنم یک عنصر آن در اتاق وجود دارد، شمابا خودتان تنها هستید، هیچ حواس پرتی وجود ندارد، چیزی وجود ندارد که شما را از آن فضای داخلی جدا کند.»

دانستن اشعار بیش از نام

دکتر گایت در مورد یادآوری متن آهنگ اما به خاطر نیاوردن نام فرزندان خود برای افراد مبتلا به زوال عقل، توجه را به تکرار و اینکه چگونه موسیقی می تواند بسیاری از مناطق و شبکه های مغز را به طور همزمان فعال کند، جلب کرد.

او پرسید:ما در مورد این، جهانی بودن موسیقی در مغز صحبت کرده‌ایم، اما تکرار نام کودک چیزی است که در طول زندگی اتفاق افتاده است، در حالی که این آهنگ ممکن است یک‌بار در ماه یا یک بار در سال باشد. چگونه می‌توانیم آن را توضیح دهیم؟»

دکتر Jakubowski گفت توانایی یاداوری کلمات آهنگ به حافظه رویه ای مربوط می‌شود.

«پس خاطرات رویه ای چیزی شبیه به خاطر سپردن دنباله های حرکتی هستند، مانند توانایی دوچرخه سواری، درست است؟ بنابراین، وقتی ممکن است افراد دیگر این نوع حافظه معنایی را برای نام‌ها و مکان‌ها نداشته باشند، هنوز هم این نوع حافظه را برای دنباله حرکتی آواز خواندن در کنار اشعار دارند، احتمالاً به این دلیل که قبلاً بارها با آن آهنگ خوانده‌اند، یا حداقل قبلاً بارها در ذهن خود برای آن قطعه موسیقی آواز خواندند.

او همچنین گفت که مغز ممکن است بخش‌های خاصی از این نوع حافظه را ذخیره کند، که می‌تواند توضیح دهد که چرا برخی افراد می‌توانند اشعار را به خاطر بیاورند یا آهنگی قدیمی را بر روی یک ساز بنوازند، حتی اگر دچار زوال عقل هستند.

او گفت: «اگر کسی قبلاً پیانو می‌نواخت، اغلب می‌تواند به نواختن آن قطعات آشنا روی پیانو ادامه دهد، حتی تا زمانی که بیماری طولانی مدت باشد.»

مشاهده اثرات موسیقی بر زوال عقل

در سال ۲۰۱۴، Beatie یک پروژه تحقیقاتی به نام «قدرت موسیقی» را در گروهی از خانه‌های مراقبت در بریتانیا که توسط Priory Group اداره می‌شد، تأسیس کرد.

به راحتی می توان در ویدیو و عکس‌های فوری آن تجربه مشاهده کرد که چگونه افراد مبتلا به زوال عقل در آن خانه های مراقبت شروع به ضربه زدن به پاهای خود، کف زدن و آواز خواندن می کنند، در حالی که برخی چشمانشان برق می‌زند.

او به ما گفت که چگونه همه چیز با تجربه پخش آهنگ های اصلی به زبان انگلیسی در خانه سالمندان پرتغالی شروع شد.

«در مورد پدرشوهرم، قرار بود فقط برای او بازی کنم، اما در نهایت برای کل این بخش متشکل از ۱۰۰ نفر مبتلا به زوال عقل و آلزایمر که همه پرتغالی بودند، بازی کردم. هیچکدام به انگلیسی صحبت نمی کردند. و آهنگ‌های جدید را پخش می‌کردم، آهنگ‌هایی به زبان انگلیسی که هیچ ارتباط قبلی با آن‌ها نداشتند. و من مردم را می دیدم که تا آنجا که می توانند با هم آواز می خوانند و کف می زنند و بیدار می شوند.

این به Beatie این ایده را داد که این فرضیه را آزمایش کند که خود موسیقی قدرتمند است، خواه قبلاً با آن آشنایی داشته باشید یا نه. او از الیور ساکس عصب شناس الهام گرفت که در کتاب موسیقیوفیلیا پیش بینی کرد که دانش قبلی موسیقی پیش نیازی برای تأثیرگذاری آن نیست.

هنگامی که او آهنگ‌های اصلی را برای افراد در خانه‌های مراقبت در بریتانیا پخش کرد، تأثیر یک آهنگ خاص بر تماشاگران برجسته شد.

تجزیه و تحلیل آن‌چه که یک آهنگ را جذاب می‌کند

دکتر Jakubowski در مورد اینکه چرا فکر می‌کند آهنگ “Wish” در میان ساکنان خانه مراقبتی که Beatie از آن بازدید کرده بود، یک موفقیت خاص بود.

«[S]o، به ویژه، Beatie از عبارات بسیار کوتاه استفاده می کند. [Y] تقریباً می‌توانید پیش‌بینی کنید که کلمه بعدی یا قافیه بعدی چه خواهد بود، که برای تشویق مردم به تلاش و آواز خواندن بسیار خوب است. تکرار زیاد است بنابراین شما شروع به پیش بینی می کنید، و بنابراین این ساختار خوب را برای مردم فراهم می کند تا بتوانند به آن بپیوندند.

به غیر از قافیه و همخوانی، دکتر Jakubowski گفت که ضرب بسیار واضح یکی دیگر از عناصر کمک کننده است.

او گفت:«تمپوی قطعه موسیقی در واقع بسیار نزدیک به آن چیزی است که ما آن را تمپوی ترجیحی برای انسان می نامیم. ما چیزی داریم که به آن نوعی سرعت حرکتی خود به خودی می گوییم، که اساساً اگر از شما بخواهم فقط یک ضرب را بدون شنیدن چیزی بکوبید، معمولاً مردم حدود ۱۲۰ ضربه در دقیقه می زنند که تقریباً سرعت آن قطعه موسیقی است. ”

«یک قطعه بسیار آسان برای دست زدن است زیرا ما احساس راحتی می کنیم که با آن سرعت دست بزنیم. بنابراین فکر می‌کنم که این امر نیز دعوت به مشارکت می‌کند.»

دکتر Jakubowski همچنین گفت که ساختار موسیقی باعث می شود دنبال کردن آن آسان شود.

او گفت: «اگر اشعار پیچیده ای نداشته باشید، و گهگاه این را داشته باشید، «اوه، اوه»، درک آن بسیار آسان است.

موسیقی چگونه خاطرات را تداعی می‌کند

دکتر Jakubowski به طور کلی در مورد MEAMS یا خاطرات زندگی‌نامه‌ برانگیخته از موسیقی تحقیق کرده است، اما معتقد است که پیامدهای مختلفی برای ارتباط آن با زوال عقل نیز وجود دارد.

او ابتدا در مورد تأثیر زنجیره ای موسیقی بر یادآوری حافظه صحبت کرد.

هنگامی که موسیقی یا هر نشانه ای که حافظه را فعال می کند، می تواند خاطرات دیگری را که به آن مرتبط هستند فعال کند. بنابراین، ایده این است که اگر موسیقی بتواند خاطره ای مرتبط با آن موسیقی را برانگیزد، ممکن است به ما کمک کند تا خاطرات دیگری را از آن دوره زمانی یا خاطراتی که به هم مرتبط هستند را بازگردانیم.»

دکتر یاکوبوفسکی در یکی از آثار خود موسیقی را با دیگر انواع نشانه‌های خاطرات زندگی‌نامه‌ای مقایسه کرد.

ما به طور کاملاً ثابت در چندین مطالعه دریافتیم که موسیقی در سراسر جهان تمایل دارد تا خاطرات مثبت بیشتری را نسبت به سایر نشانه‌ها از زندگی ما تداعی کند. بنابراین من فکر می‌کنم این یک مزیت بالقوه درمانی واضح است – به نظر می‌رسد موسیقی یک نشانه مؤثر برای بازگرداندن خاطرات مثبت از زندگی‌مان است. و این در واقع به نظر می رسد که حتی در بزرگسالان مسن تر نیز تقویت می شود.

دکتر Jakubowski امیدوار است که این امر باعث شود که تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود و دریابیم

آیا این یافته ها برای افراد مبتلا به زوال عقل، به ویژه در مراحل بعدی این بیماری معتبر هستند یا خیر.

خاطرات، موسیقی و هویت

دکتر Jakubowski همچنین توضیح داد که چگونه موسیقی می‌تواند به افراد مبتلا به زوال عقل کمک کند که حس هویتی را که اغلب با از دست دادن حافظه شروع به از بین رفتن می‌کند، بازگرداند.

فکر می‌کنم فراتر از آن، اهمیت خاطرات زندگی‌نامه‌ای این است که وقتی می‌توانیم بریده‌ای از چیزی را از زندگی‌مان به یاد بیاوریم، واقعاً حس هویت و شخصیت ما را تقویت می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که کی هستیم و از کجا آمده‌ایم. و این برای افرادی که تا حدودی احساس از دست دادن حافظه دارند بسیار مهم است، زیرا در این صورت احساس می‌کنند در لحظه گیر کرده‌اند و نمی‌توانند با گذشته خود ارتباط برقرار کنند، که می‌تواند بر سلامت روان آنها تأثیر بگذارد. .

– دکتر کلی جاکوبوفسکی

این حس ارتباط مجدد، احساس شخصیت و گذشته نیز بر مراقبین و همچنین اعضای خانواده تأثیر می گذارد. بنابراین دیدن آن نگاه اجمالی از شخصی که قبلاً می شناختید واقعاً بسیار مهم است. به اعضای خانواده و مراقبان، کمک می کند تا متوجه شوند که این فردهنوز یک شخص است، آنها گذشته ای دارند و این تاریخ غنی را دارند.”

تاثیر موسیقی چقدر دوام دارد؟

دکتر Jakubowski خاطرنشان کرد که در حالی که فواید موسیقی برای سلامتی کاملاً آشکار است، برای صحبت در مورد یک مزیت پایدار، قرار گرفتن در معرض مداوم مورد نیاز است.

«اگرموسیقی می‌شنوید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که برای همیشه، تا سال‌ها بعد، یک مزیت ماندگار وجود داشته باشد، زیرا سه سال پیش یک آهنگ را شنیدید. [H] تعامل پایدارتر با نوعی از موسیقی، مزایای بیش‌تری نسبت به شنیدن موسیقی و دیگر نشنیدن آن دارد.»

او همچنین خاطرنشان کرد که مردم می‌توانند به طرق مختلف به موسیقی بپردازند.

«[E]حتی گوش دادن به موسیقی ضبط شده، به نوعی منظم، برای افراد مبتلا به زوال عقل دارای مزایای ماندگاری است کاهش بی‌قراری، کاهش بی‌تفاوتی، بهبود خلق‌و‌خو، گاهی اوقات تقویت احساس هویت و غیره. بنابراین فکر می‌کنم راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید با موسیقی ارتباط برقرار کنید.»

آیا موسیقی می‌تواند برای مردم مضر باشد؟

دکتر Jakubowski تاکید کرد که موسیقی درمانی ممکن است دارای معایب بالقوه‌ای در درمان زوال عقل باشد.

او می‌گوید: «موسیقی برای هر فردی، صرف نظر از اینکه او دچار زوال عقل باشد، جنبه‌های منفی بالقوه دارد، زیرا گاهی اوقات موسیقی می‌تواند به عنوان مثال، با خاطره‌ای آسیب‌زا از زندگی شما مرتبط باشد».

«[E] حتی اگر این یک خاطره آسیب‌زا نباشد، می‌تواند به نوعی یادآور مراسم خاکسپاری یا از دست دادن یکی از اعضای خانواده باشد. بنابراین، وقتی به انتخاب موسیقی فکر می‌کنیم باید مراقب باشیم که به این چیزها فکر می‌کنیم.»

او همچنین ترجیحات و تمام ژانرهای مختلف موسیقی را در آنجا حس کرد. این ممکن است اثرات ناخواسته ای ایجاد کند، به ویژه برای افراد مبتلا به زوال عقل. او گفت که موسیقی درمانگران باید به دقت در مورد انتخاب موسیقی مورد استفاده در جلسات خود فکر کنند.

«اگرکسی مطلقاً از برخی موسیقی‌ها متنفر است، احتمال کم‌تری دارد که برای مدیریت آشفتگی و خلق‌و‌خوی مؤثر باشد. این به همان چیزی که در همان ابتدای مکالمه در مورد آن صحبت کردیم برمی‌گردد که گاهی صداهایی در محیط ما می‌تواند مضر و آزاردهنده باشد. بنابراین ما نمی‌خواهیم مردم را مجبور کنیم به موسیقی‌هایی گوش دهند که به‌طور خاص دوست ندارند، یا ممکن است واکنش منفی نشان دهند.»

جدای از دوست داشتن و دوست نداشتن، چنین تجربیاتی گواهی بر قدرت موسیقی بر سلامت و تندرستی است. با این حال، اینکه آیا واقعاً می تواند به تعویق انداختن پیشرفت زوال عقل کمک کند، موضوعی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد

در پایان، می‌خواهم یک سوال ازخوانندگان داشته باشم: آن آهنگی که هرگز نمی‌تواند پاسخی احساسی برای شما ایجاد کند چیست چه خاطراتی از شادترین روز زندگی شما را یادآوری کند یا یک دل شکستگی را به شما یادآوری کند؟

منبع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

دمانس فرونتومپورال چیست؟ از دیدگاه مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت health.harvard.edu

علائم رایج شامل مشکلات زبانی و رفتار غیرعادی در میان‌‌سالی است.

بسیاری از مردم شکل زوال عقل به نام بیماری آلزایمر را می‌شناسند. اما دمانس فرونتومپورال (FTD) چیست؟ آسیب به اعصاب در بخش‌های خاصی از مغز باعث ایجاد گروهی از اختلالات پیشانی گیجگاهی می‌شود که بر رفتار و زبان تأثیر می‌گذارد که در زیر توضیح خواهم داد.

علائم اولیه زوال عقل فرونتومپورال

آیا متوجه رفتار عجیب شخصی دیگری شده‌اید؟ آیا همکار شما کارهای عجیب و غریب انجام می‌دهد، مانند زدن به هر دری که در راهرو می‌بیند؟ یا آیا همسر قبلی مهربان و دلسوز شما ظرفیت همدلی خود را از دست داده است، به‌طوری که وقتی در مورد تشخیص سرطان خود به آن‌ها گفتید، آن‌ها شکایت کردند که برنامه درمانی شما در بازی گلف آن‌ها اختلال ایجاد می‌کند؟ اگر چنین است، ممکن است علائم اولیه نوع رفتاری زوال عقل فرونتومپورال را نشان دهند.

شاید به جای رفتار، مشکلی در زبان ایجاد شود و با مشکل در یافتن کلمات شروع شد (مثل هر فرد بزرگسالی)، اما آیا خواهر یا برادر شما اکنون با دستور زبان و بیان یک جمله قابل فهم مشکل دارد؟ یا دوست شما معنی برخی از کلمات معمولی مانند پیتزا، لیموناد، چوب یا فلز را نمی داند؟ اگر چنین است، ممکن است علائم آفازی پیشرونده اولیه را نشان دهند که ممکن است به دلیل زوال عقل فرونتومپورال نیز باشد.

آسیب‌شناسی رایج در داخل مغز

چه ارتباطی بین این رفتار و مشکلات زبانی وجود دارد؟ چرا هر دو بخشی از زوال عقل فرونتومپورال هستند؟

هر دو علت اصلی یکسانی دارند: خانواده‌ای از پروتئین‌های غیرطبیعی که زیر میکروسکوپ قابل مشاهده هستند. در واقع، بیش از ده‌ها آسیب‌شناسی مختلف می‌توانند باعث زوال عقل فرونتومپورال شوند. هر یک از آن‌ها می‌تواند به نوع رفتاری دمانس فرونتومپورال یا مشکلات زبانی آفازی پیشرونده اولیه منجر شود.

مکان، مکان، مکان

چگونه یک آسیب‌شناسی همان پروتئین غیر‌طبیعی می‌تواند منجر به مشکلات رفتاری یا مشکلات زبانی یا گاهی اوقات هر دو شود؟ پاسخ این است که بستگی به محل آسیب‌شناسی دارد. لوب‌های پیشانی مغز، در پشت پیشانی، شخصیت، قضاوت و رفتار شما را تنظیم و هدایت می‌کنند. بنابراین اگر آسیب‌شناسی پیشانی گیجگاهی در این ناحیه باشد باعث تغییراتی در شخصیت، قضاوت و رفتار می‌شود.

لوب تمپورال چپ (نزدیک گوش چپ و شقیقه) و بخشی از لوب پیشانی چپ درست بالای آن، نواحی حیاتی مغز برای زبان هستند. هنگامی که این نواحی تحت تأثیر آسیب‌شناسی پیشانی گیجگاهی قرار می‌گیرند، مشکلات زبانی ایجاد می‌شود.

 

مقایسه دمانس فرونتومپورال با بیماری آلزایمر

زوال عقل فرونتوتمپورال افراد میانسالی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، معمولا بین سنین ۴۵ تا ۶۵ سال، اگرچه یک چهارم افراد پس از ۶۵ سالگی تشخیص داده می‌شوند. آلزایمر معمولا افراد بالای ۶۵ سال را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از نظر علائم، افراد مبتلا به زوال عقل فرونتومپورال مشکلات زبانی یا رفتاری را تجربه می‌کنند، در حالی که افراد مبتلا به بیماری آلزایمر شایع‌ترین علت زوال عقل معمولاً مشکلات حافظه دارند.

از آن‌جایی که بیش از ۱۲ پروتئین غیرطبیعی مختلف می‌توانند باعث زوال عقل فرونتومپورال شوند، دوره زمانی بسیار متغیری دارد. از زمان تشخیص، افراد مبتلا به دمانس فرونتوتمپورال به مراقبت در منزل در طی دو تا ۲۰ سال نیاز دارند. محدوده معمول بیماری آلزایمر ۴ تا ۱۲ سال است.

چه کسانی در معرض خطر FTD هستند؟

تا ۴۰ درصد موارد زوال عقل فرونتومپورال در خانواده‌‌ها مشاهده می‌شود، اما حداقل ۶۰ درصد موارد این‌طور نیستند. متأسفانه، همه افراد با نزدیک شدن به میان‌سالی در معرض خطر زوال عقل فرونتومپورال هستند.

علائم رایج نوع رفتاری چیست؟

شش نشانه رایج از نوع رفتاری زوال عقل پیشانی گیجگاهی وجود دارد و اکثر افراد مبتلا به این اختلال حداقل سه مورد از آن‌ها را دارند.

آن‌ها هستند:

  • از دست دادن خودکنترلی؛
  • بی‌تفاوتی یا اینرسی (نخواستن کاری)؛
  • از دست دادن همدردی یا همدلی؛
  • رفتارهای تکراری یا اجباری و تشریفاتی؛
  • غذا خوردن کنترل نشده یا غیرعادی؛
  • مشکل در انجام کارهای پیچیده.

فردی که با این اختلال از او مراقبت می‌کردم به سراغ غریبه‌ها می‌رفت، نزدیک‌تر از حدی که راحت بود می‌ایستاد و با صدای بلند می‌گفت: «تو خوش تیپ هستی!» دیگری تقریباً هر چیزی را که در آشپزخانه باقی می‌ماند می‌خورد. زنی که با این اختلال تحت درمان قرار گرفتم سعی کرد مردان را از یک رستوران بیاورد در حالی که شوهرش پشت میز کناری نشسته بود. پدربزرگ مهربان و خجالتی که قبلاً مبتلا به زوال عقل پیشانی گیجگاهی بود شروع به درخواست رابطه جنسی از عروسش کرد.

علائم رایج انواع زبان چیست؟

دو نوع آفازی پیشرونده اولیه بخشی از خانواده بیماری‌های دمانس فروتنومپورال هستند.

علائم رایج عبارتند از:

  • مشکل در ادای کلمات و جملات، اگرچه معنی کلمات حفظ شده است (نوعی غیر‌روان یا دستوری). مردم ناامید می‌شوند زیرا می‌دانند چه می‌خواهند بگویند، اما انجام آن را دشوار یا غیرممکن می‌دانند.
  • از دست دادن معنای کلمات (نوع معنایی). من یک بیمار داشتم که معنی کلمات کفش، شلوار، پا، زانو، آرنج و بسیاری از کلمات دیگر مربوط به لباس و اعضای بدن را نمی‌دانست.

آیا دمانس فرونتومپورال قابل درمان است؟

در حال حاضر هیچ درمان یا راهی برای کاهش سرعت این اختلالات وجود ندارد، بنابراین درمان حمایتی است. داروهای SSRI (مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین) می‌توانند به برخی از رفتارهای مهار نشده کمک کنند.

گفتار درمانی، حداقل در ابتدا، با آفازی پیشرونده اولیه می‌تواند مفید باشد، اما تاکنون هیچ دارویی موثر نیست.

اگر مشکوک به زوال عقل پیشانی گیجگاهی باشم چه کاری می‌توانم انجام دهم؟

تشخیص زوال عقل فرونتومپورال دشوار است. از آنجایی که در میان افراد میانسال است، معمولاً به زوال عقل مشکوک نمی شود. در اوایل بیماری، اغلب تصور می شود که افراد دچار بحران میانسالی، افسردگی، یا شاید مشکل مواد مخدر یا الکل هستند. بسیاری از ازدواج‌ها قبل از تشخیص این بیماری به پایان می‌رسند، زیرا همسر مبتلا به این اختلال در طی چندین سال به خود جذب شده و بی‌توجه شده است.

اگر به این اختلال مشکوک هستید، به سادگی از فرد بپرسید که آیا موردی وجود دارد که بتوانید به آن کمک کنید. ممکن است متوجه شوید که این یک مشکل دیگر است. اما اگر مشخص شد که این بیماری یا نوع دیگری از زوال عقل ممکن است باشد، آنها و خانواده‌شان را تشویق کنید تا این احتمال را با پزشک خود در میان بگذارند.

منبع: health.harvard.edu


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

رویکرد کلی بدن برای آسم آلرژیک

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت webmd.com

گاهی اوقات کنترل آسم آلرژیک، حتی با درمان، دشوار است. کنترل سلامت کلی ممکن است کمک کننده باشد. تمرکز بر اصول اولیه سلامتی رژیم غذایی، ورزش، خواب و استرس می‌تواند به بدن شما برای کنترل بهتر آسم کمک کند. در اینجا چند نکته وجود دارد.

تقویت تغذیه

هیچ «رژیم غذایی  مخصوص آسم» وجود ندارد که علائم شما را درمان کند. اما خوردن غذاهای مفید می‌تواند به مدیریت آن‌ها کمک کند.

به این دستورالعمل‌ها پایبند باشید:

میوه‌ها و سبزیجات بخورید. بشقاب خود را با این مواد اولیه که به معنای آنتی‌اکسیدان‌های بیشتر مانند بتاکاروتن، ویتامین C و ویتامین E است پر کنید . آنتی‌اکسیدان‌ها به محافظت از سلول‌های شما در برابر آسیب کمک می‌کنند، که ممکن است تورم و التهاب ریه‌ها را کاهش دهد.

مقدار زیادی ویتامین D دریافت کنید. مطالعات نشان می‌دهد که سطوح پایین ویتامین D با حملات مکرر آسم مرتبط است. شما می توانید با افزودن شیر، تخم‌مرغ و ماهی مانند سالمون به رژیم غذایی خود بیش‌تر این ویتامین  را دریافت کنید. زمان بیشتر بیرون از منزل در مقابل آفتاب نیز می‌تواند ویتامین D شما را افزایش دهد.

از سولفیت‌ها اجتناب کنید. سولفیت یک ماده نگهدارنده است که در شراب، میوه‌های خشک، ترشیجات و میگوی تازه و منجمد یافت می‌شود. آن‌ها برای برخی افراد محرک آسم هستند.

وزن سالم و مناسب خود را حفظ کنید. حمل پوند اضافی وزن می‌تواند علائم را بدتر کند. برای کاهش وزن به کمک نیاز دارید؟ با پزشک خود صحبت کنید.

بدن خود را حرکت دهید

مشکلات تنفسی ناشی از آسم گاهی ورزش را دشوارتر می‌کند. اما افزایش آهسته و پیوسته در فعالیت در طول زمان می تواند تأثیر مثبتی داشته باشد.

ورزش منظم می‌تواند:

  • ریه‌ها و ماهیچه‌هایی را که به تنفس شما کمک می‌کنند، تقویت کنید.
  • جریان خون را به ریه‌ها و قلب خود افزایش دهید.
  • سیستم ایمنی خود را برای کاهش خطر عفونت‌های تنفسی تقویت کنید.
  • استرس را که می‌تواند منجر به التهاب شود را کاهش دهید.

با پزشک خود در مورد راه‌هایی که می‌توانید به‌طور ایمن ورزش کنید صحبت کنید.

این‌‌ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • قبل از گرم کردن و خنک کردن بعد از آن برای جلوگیری از تغییرات ناگهانی دمای راه هوایی.
  • داروهای تسکین‌دهنده سریع الاثر.
  • نوشیدن آب برای جلوگیری از کم آبی بدن.
  • اجتناب از محرک‌هایی مانند هوای سرد یا گرده در حین ورزش

خوب بخواب

تحقیقات نشان می‌دهد که افراد مبتلا به آسم که میزان خواب مناسبی دارند، حملات کمتری نسبت به افرادی که خواب کافی ندارند، دارند. اگر به اندازه کافی نخوابید احتمال بیشتری وجود دارد که برای آسم به مراقبت‌های پزشکی نیاز داشته باشید و کیفیت زندگی کلی بدتری داشته باشید.

اگر:

یک برنامه زمانی داشته باشید. سعی کنید هر روز در یک ساعت مشخص به رختخواب بروید و از خواب بیدار شوید تا چرخه خواب و بیداری بدنتان منظم باشد.

از نظر غذا و نوشیدنی عاقلانه رفتار کنید. خیلی سیر یا خیلی گرسنه به رختخواب نروید. در شب از نیکوتین، کافئین و الکل دوری کنید. اینها می توانند باعث سختی خواب شما شوند یا شما را از خواب باکیفیت باز دارند.

در فضایی آرام بخوابید. اتاق‌های خنک، تاریک و ساکت بهترین هستند. مطمئن شوید که هیچ آلرژنی در اطراف وجود ندارد که بتواند علائم را تحریک کند.

چرت زدن را محدود کنید خواب روزانه ۳۰ دقیقه یا کمتر باشد. اوایل روز بهتر ازخواب دیر وقت است.

استرس را مدیریت کنید

استرس می تواند باعث تنفس سریع و کم عمق شود و منجر به حمله آسم شود. گاهی اوقات استرس اجتناب ناپذیر است، اما روش‌های روزانه وجود دارد که می‌توانید برای مدیریت آن اعمال کنید:

آرامش را در اولویت قرار دهید.

تنفس عمیق، آرام سازی پیشرونده عضلانی و مدیتیشن می‌تواند تنش را کاهش دهد و ذهن شما را آرام کند.

ورزش. تمرینات ملایم مانند یوگا یا تای چی برای شل کردن عضلات و خلق‌و‌خوی شما مفید هستند.

در زمانی که نیاز به درمان دارید یک مشاور یا درمانگر آموزش دیده می تواند به شما کمک کند تا با موقعیت‌ها و احساساتی که باعث ایجاد استرس اضافی در زندگی شما می‌شوند، مقابله کنید.

محیط خود را بررسی کنید

برخی از محرک‌های آسم تحت کنترل شما هستند، برخی دیگر نه. این‌ها شامل گرده و آلودگی هوای بیرون است. از پزشک بپرسید که چگونه می‌توان به بهترین وجه از مجاری هوایی خود در برابر آنها محافظت کرد. اجتناب از گرد و غبار در خانه، دود سیگار، شمع های معطر یا عطر آسان‌تر است. تمام تلاش خود را برای حذف محرک‌ها از زندگی روزمره خود انجام دهید این کار در دراز مدت از ریه‌های شما محافظت می‌‌کند.

منبع: webmd.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

قطره‌‌های چشمی می‌‌توانند از نزدیک‌بینی در کودکان جلوگیری کنند

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان , فرناز اخباری

 

به گزارش سایت webmd.com

 

بر اساس تحقیقات جدید، قطره‌های چشمی که معمولاً قبل از معاینه چشم استفاده می‌شوند، می‌توانند نزدیک‌بینی را در کودکان به تاخیر بیندازند.

قطره آتروپین برای شل کردن عضلات چشم و گشاد کردن مردمک‌ها استفاده می‌شود. این تحقیق در مجله انجمن پزشکی آمریکا نشان می‌دهد که استفاده از غلظت کم می‌تواند از میوپیا یا نزدیک‌بینی در کودکان جلوگیری کند.

حدود یک سوم آمریکایی‌ها نزدیک بینی دارند. وال استریت ژورنال گزارش داد که این درصد طی ۳۰ سال به ۶۰ درصد افزایش می‌یابد، زیرا مردم زمان بیش‌تری را در داخل خانه می‌گذرانند و به صفحه نمایش‌های الکترونیکی نگاه می‌کنند. نزدیک‌بینی شدید می‌تواند منجر به جداشدگی شبکیه، گلوکوم و آب مروارید شود.

به گفته پزشکان، نزدیک‌‌بینی زمانی رخ می‌دهد که فاصله کره چشم بیش‌تر شود و نور وارد شده به چشم دیگر به شبکیه پشت چشم نمی‌رسد. «این حالت منجر به نیاز به عینک یا لنزهای تماسی می‌شود که با هدایت نور به شبکیه چشم کار می کنند.»

نیمش پاتل از دانشکده پزشکی هاروارد، که در این تحقیق شرکت نداشت، گفت: «قطره‌های آتروپین باعث می‌شود افراد نتوانند آن‌چه را که به آن‌ها نزدیک است ببینند. او گفت که دقیقاً مشخص نیست که چگونه این قطرات نزدیک بینی را بلاک می‌کند.»

محققان هنگ کنگی ۳۵۳ کودک ۴ تا ۹ ساله را مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها به یک گروه دارونما، به گروه دیگر دوز کم قطره و به گروه سوم دوز بالاتر هر شب به مدت دو سال دادند. کسانی که دوز بالاتر را دریافت کردند، کمتر دچار نزدیک‌بینی شدند و طول کم‌تری در کره چشم داشتند.

محققان امیدوارند که تاخیر در شروع نزدیک‌بینی، که به سرعت در جوانان پیشرفت می‌‌کند، بتواند شدت آن را در بزرگسالی کاهش دهد.

منبع: webmd.com


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

مکانیسم ارتباط بین سرطان و چاقی

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان,

 

یک مطالعه مروری پیشنهاد می‌کند که سلول‌های التهابی با خاصیت سرکوب سیستم‌ایمنی ممکن است به عنوان یک رابطه بیولوژیکی مهم بین چاقی و خطر سرطان، پیشرفت و متاستاز عمل کنند.

عملکرد سلول‌های میلوئیدی توسط محیط ریز متابولیکی شکل می‌گیرد. همراه با ماکروفاژها‌، سلول‌های میلوئیدی با خاصیت سرکوب کننده سیستم‌ایمنی به نام سلول‌های سرکوبگر مشتق از میلوئید (MDSC) در چاقی ایجاد می‌شوند. یکی از عوامل اصلی مرتبط با التهاب متابولیکی چاقی‌، گسترش MDSC است.

در بیماران سرطانی‌، MDSC با بقای ضعیف و مقاومت در برابر ایمونوتراپی همراه است.

اگرچه بحث متقابل فوق‌العاده‌ای بین التهاب و اختلالات متابولیکی یا غدد درون ریز وجود دارد که باعث رشد تومور در چاقی می‌شود‌، اما مکانیسم‌های بیولوژیکی و مولکولی کاملاً شناخته نشده‌اند.

محققان توضیح دادند که عوامل متابولیکی تغییر یافته مانند لیپیدها‌‌، انسولین و لپتین در چاقی به فعال‌سازی قابلیت‌های سرکوب سیستم‌‌ایمنی و سرطان سلول‌های میلوئیدی کمک می‌‌کند.

منبع: rpsi.ir


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

آیا مکمل‌های روغن ماهی می‌توانند به مبارزه با افسردگی کمک کنند؟

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان,

 

مکمل‌های روغن ماهی اغلب برای سلامت قلب مفید شناخته می‌شوند‌، اما یک مطالعه جدید نشان می دهد که این ترکیبات همچنین می‌توانند به مبارزه با افسردگی کمک کنند.

نویسنده ارشد مطالعه گفت: «با استفاده از ترکیبی از تحقیقات آزمایشگاهی‌، مطالعه ما بینش جدیدی را در مورد چگونگی اثر اسیدهای چرب امگا ۳ در ایجاد اثرات ضد‌التهابی ایجاد می‌کند که باعث بهبود افسردگی می‌شود.»

مشخص شده است که اسیدهای چرب اشباع نشده امگا ۳ دارای اثرات ضد افسردگی و ضد‌التهابی هستند‌، اما دقیقاً نحوه وقوع این امر مشخص نیست.

مطالعات قبلی نشان داده است که افراد مبتلا به افسردگی اساسی سطح التهاب بالایی دارند‌، اما هیچ درمان ضد‌التهابی اثبات شده ای برای افسردگی وجود ندارد.

بیماران این مطالعه جدید شامل ۲۲ فرد مبتلا به افسردگی اساسی (ماژور) بود.

به مدت ۱۲ هفته یک بار در روز‌، به آن‌ها یکی از دو اسید چرب اشباع نشده امگا ۳ (PUFA) – 3 گرم اسید ایکوزاپنتانوئیک (EPA) یا ۱٫۴ گرم اسید دوکوزاهگزانوئیک (DHA) داده شد.

EPA و DHA PUFA‌های امگا ۳ هستند که در ماهی‌های روغنی یافت می‌شوند.

محصولات جانبی EPA و DHA در خون بیماران قبل و بعد از درمان اندازه گیری شد و علائم افسردگی آن‌ها ارزیابی شد.

درمان با هر دو امگا ۳ با بهبود قابل توجهی در افسردگی همراه بود‌، با کاهش ۶۴ درصدی علائم برای گروه EPA و ۷۱ درصد در گروه DHA. با این وجود علت و معلول را اثبات نمی‌کند.

محققان این مطالعه تأکید کردند که تحقیقات ما نشان نداده است که با افزایش ساده اسیدهای چرب امگا ۳ در رژیم‌های غذایی یا مصرف مکمل‌های غذایی می‌توانیم التهاب یا افسردگی را کاهش دهیم.

منبع: rpsi.ir


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

ارتباط بین میکروب‌‌های روده و سکته مغزی

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان,

 

یافته‌‌های جدید محققان کلینیک کلیولند برای اولین بار نشان می‌‌دهد که میکروبیوم روده بر شدت سکته مغزی و اختلال عملکرد پس از سکته مغزی تأثیر می‌گذارد. نتایج منتشر شده، زمینه را برای اقدامات جدید بالقوه برای کمک به درمان یا جلوگیری از سکته مغزی فراهم می‌کند.

این مطالعه بر اساس بیش از یک دهه تحقیق انجام شده توسط دکتر هازن و تیم وی در رابطه با نقش میکروبیوم روده در سلامت قلب و عروق و بیماری‌ها‌، از جمله اثرات سوء TMAO (تری متیل آمین N- اکسید) است که یک محصول جانبی تولید شده در هنگام عملکرد باکتری‌های روده در زمان هضم برخی از مواد مغذی موجود در گوشت قرمز و سایر محصولات حیوانی می‌باشد.

پیش از این‌، دکتر هازن و تیم وی کشف کردند که افزایش سطح TMAO می‌تواند منجر به ایجاد بیماری‌های قلبی عروقی شود. مطالعات بالینی که بر روی هزاران بیمار انجام شده است‌، نشان داد که سطح TMAO در خون خطر حمله قلبی‌، سکته مغزی و مرگ را در آینده پیش بینی می‌کند. مطالعات قبلی‌، همچنین توسط دکتر زو و هازن اولین کسانی بودند که ارتباطی بین TMAO و افزایش خطر لخته شدن خون را نشان دادند.

محققان آسیب مغزی را در مدل های سکته مغزی بین کسانی که سطح TMAO بالا یا کاهش دارند مقایسه کردند. با گذشت زمان‌، کسانی که سطح بالاتری از TMAO داشتند‌، آسیب مغزی گسترده‌تری داشتند و درجه بیش‌تری از نقص عملکردی حرکتی و شناختی بدنبال سکته مغزی داشتند. محققان همچنین دریافتند که تغییرات رژیم غذایی که باعث تغییر سطح TMAO می‌شوند‌، مانند خوردن گوشت قرمز و تخم مرغ کم‌تر‌، بر شدت سکته مغزی تأثیر می‌گذارد.

این تیم دریافت که یک آنزیم میکروبی روده که برای تولید TMAO حیاتی است و به آن CutC گفته می‌‌شود، شدت سکته را افزایش داده و نتایج را بدتر می‌‌کند.

به گفته دکتر زو‌، هدف قرار دادن این آنزیم میکروب روده ممکن است یک روش امیدوار کننده برای جلوگیری از سکته مغزی باشد. « تحقیقات در حال انجام این روش درمانی و همچنین پتانسیل مداخلات رژیم غذایی برای کمک به کاهش سطح TMAO و خطر سکته مغزی است‌، زیرا هم رژیم‌های غربی و هم رژیم‌های غذایی غنی از گوشت قرمز باعث افزایش سطح TMAO می‌شوند و منابع پروتئینی به کاهش TMAO کمک می‌کند.»

منبع: rpsi.ir


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

جدیدترین روش درمان فشار‌خون و علایم میگرن

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمان,

 

محققان دانشکده پزشکی Wake Forest در نیویورک به روشی دست یافتند که قادر به درمان فشار خون و علایم میگرن است و بر مبنای امواج صوتی قرار دارد.

به گزارش پایگاه اینترنتی انگلیسی مدیکال نیوزتودی، در این روش فعالیت‌های مغز توسط حسگرهای پوست سر دریافت شده و به امواج صوتی تبدیل می‌شود و در عرض میلی ثانیه توسط هدفون به مغز باز می‌گردند.

این فرآیند مانند آینه آکوستیک عمل می‌کند و مغز به فرصت مناسبی برای تنظیم، بهبود عملکرد و استراحت دست می‌یابد.
این مطالعه نشان می‌دهد صوت درمانی در ۱۸ جلسه قادر به درمان فشار‌خون در داوطلبان بوده است.

از طرفی داوطلبان مبتلا به میگرن طی یک دوره درمانی ۱۶ جلسه‌ای بهبود قابل‌توجهی داشته اند و بی خوابی و سردرد آنان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، همچنین این افراد ادعا کردند که خلق‌و‌خویشان بهبود یافته است.
محققان بر این باورند که این روش نوعی بازخورد زیستی یا بایوفیدبک برای تنظیم سیستم‌عصبی خودکار است. سیستم‌عصبی خودکار مسئول عملکرد اندام داخلی و تنظیم عملکردهایی مانند ضربان قلب، هضم و تنفس است.
پژوهشگران معتقدند که می‌توان از این روش برای درمان اختلال افسردگی و استرس و آسیب‌های جدی مغزی نیز استفاده کرد.

منبع:  rpsi.ir


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

تغییراتی برای مصرف جایگزین نمک ممکن است خطر سکته را کاهش دهد، از دیدگاه مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد

بیماری‌‌ها و راه درمان , پیشگیری بهتر از درمانفرناز اخباری تغذیه سالم

 

به گزارش سایت health.harvard.edu

تحقیقاتی که ما در حال انجام آن هستیم

بر اساس یک مطالعه بزرگ در چین، جایگزینی نمک معمولی (کلرید سدیم) با یک جایگزین نمک حاوی مقداری کلرید پتاسیم ممکن است خطر سکته مغزی و مشکلات قلبی مرتبط را کاهش دهد.

رژیم‌های غذایی سرشار از سدیم اما کم پتاسیم باعث افزایش فشار‌خون و افزایش خطر بیماری قلبی (از جمله سکته قلبی) و مرگ زودرس می‌شود.

جهت انجام این مطالعه، محققان نزدیک به ۲۱۰۰۰ بزرگسال از روستاهای چین را انتخاب کردند و به نیمی از آن‌ها جایگزین نمکی دادند که حاوی ۲۵ درصد کلرید پتاسیم بود. اما بقیه افراد به استفاده از نمک معمولی ادامه دادند. میانگین سنی آن‌ها ۶۵ سال بود و اکثر آن‌ها فشار‌خون بالا داشتند و ۷۳ درصد از آن‌ها سابقه سکته مغزی داشتند.

پس از تقریباً پنج سال پیگیری، میزان سکته‌ها، مشکلات عمده قلبی و مرگ‌و‌میر در میان افرادی که از جایگزین‌های نمک استفاده می‌کردند، اندکی کمتر بود. و افزایش سطح پتاسیم (یک عارضه جانبی بالقوه نگران‌کننده) در بین افرادی که از جایگزین‌ها استفاده می‌کردند شایع‌ نبود. این مطالعه در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱ در مجله پزشکی نیوانگلند چاپ شد.

منبع: health.harvard.edu


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

ارتباط کرونا و گروه خونی از دیدگاه مدرسه عالی پزشکی دانشگاه هاروارد

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمانفرناز اخباری

 

به گزارش سایت harvard.edu

دراین مطالعه هیچ ارتباطی بین گروه خونی و شدت کرونا نشان داده نشد.

این مقاله بخشی از پوشش درمانی، تحقیقات پزشکی، آموزش پزشکی و سیاست مربوط به همه‌گیری SARS-CoV-2 و بیماری کرونا در دانشکده پزشکی هاروارد است.

براساس گزارش محققان بیمارستان جنرال ماساچوست دانشکده پزشکی هاروارد، گروه خونی افراد با بدتر شدن شدید علائم در افرادی که تست کووید ۱۹ مثبت داشتند، ارتباطی ندارد.

یافته‌های این بررسی که در مجله Annals of Hematology منتشر شده است، یافته‌های گزارشات قبلی را که ارتباط بین گروه‌های خونی خاص و کرونا را نشان می‌دهد، رد می‌کند.

با این حال، این مطالعه نشان داد که افراد علامت‌دار با گروه خونی B و AB مثبت، با احتمال بیش‌تری آزمایش کرونای مثبت داشتند، در حالی که افرادی که دارای گروه خونی O احتمال کم‌تری داشتند.

آناهیتا دوآ، رزیدنت جراحی تومورها دردانشگاه پزشکی هاروارد، می‌گوید: «دریک مطالعه چند مرکزی نشان دادیم که هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم گروه خونی ABO خاصی باعث افزایش شدت بیماری می‌شود که آن را منجر به نیاز به لوله‌‌گذاری یا علت مرگ بدانیم.»

دوآ گفت: «این شواهد باعث رد یافته‌های گزارش‌های قبلی مبنی بر ارتباط احتمالی بین گروه خونی A و خطر بیشتر عفونت و مرگ‌ومیر در کرونا می‌شود.»

پیدایش بیماری کرونا در گوشه و کنار جهان دانشمندان را بر آن داشت که ویژگی‌های افراد مستعد ابتلا به این ویروس، و همچنین عوامل خطرموثر در شدت و پیشرفت آن را ارزیابی کنند.

این امر منجر به گسترش نظریه‌ها و گزارش‌های متعددی در مورد ارتباط بین کرونا و گروه خونی شده است که منجر به مطرح شدن سوالات بیش‌تر می‌شود.

محققان دانشگاه پزشکی هاروارد در تومورهای جنرال تحقیقات خود را با استفاده از پایگاه داده عظیم سیستم سلامتی General Brigham Health از داده‌های ثبت شده تحقیقاتی بیماران آغاز کردند.

جامعه مورد مطالعه شامل ۱۲۸۹ بیمار بزرگسال علامت‌دار، با تست کرونا مثبت بود و گروه خونی ثبت شده، از بیش از ۷۶۰۰ بیمار علامت‌دار در پنج بیمارستان منطقه بوستون، از جمله Mass General و Brigham و بیمارستان زنان، از ۶ مارس تا ۱۶ آوریل سال جاری تحت درمان قرار بودند انتخاب شدند.

بین گروه خونی و کرونا ارتباط وجود ندارد

تجزیه و تحلیل آماری تأثیر مستقل گروه خونی را در میزان لوله‌گذاری و یا مرگ این بیماران آلوده نشان داد.

در این بررسی نگاهی به گذشته هیچ ارتباط معناداری بین گروه خونی و بدتر شدن بیماری نیاز به بستری شدن در بیمارستان، لوله‌گذاری یا هر نشانگر التهابی وجود نداشت.

دوآ گفت: «التهاب یک یافته بسیار مهم است زیرا تصور علمی رایج این است که کرونا از طریق التهاب سیستمیک، بدن را ویران می‌کند، که می‌تواند منجر به بیماری شدید و مرگ شود.» با این حال، ما دریافتیم که نشانگرهای التهاب در بیماران مبتلا بدون در نظر گرفتن گروه خونی آن‌ها یکسان است.

یک یافته جالب در این مطالعه این بود که به نظر می‌رسد احتمال بیشتری وجود دارد که افراد دارای گروه خونی B و AB که Rh مثبت داشتند، به ویروس مبتلا شوند. حتی شواهد قوی‌تری نیز که توسط تیم مطالعاتی جمع‌آوری شد نشان می‌دهد که افراد دارای علامت با گروه خونی O بااحتمال کم‌تری تست مثبت دارند.

دوآ گفت: «این یافته‌ها باید بیش‌تر مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود آیا گروه‌های خونی خاص در افراد ممکن است به‌طور بالقوه اثر محافظت کننده یا ایجاد کننده خطر داشته باشند؟»

با وجود این، در حال حاضر، محققان مطمئن هستند که یافته‌های اصلی آن‌ها مبنی بر این‌که گروه‌های خونی ABO نباید در بیماران مبتلا به کرونا به عنوان پیش آگهی تلقی شود به رد شایعات و اطلاعات غلط بالینی بی‌اساس که می‌تواند به راحتی دراین بیماری همه‌گیر مورد توجه قرار گیرد، کمک خواهد کرد و تاحدی به عنوان  یافته‌های پزشکی پذیرفته شده قرار گیرد.

منبع: harvard.edu


 

 

0
1 2 3 22