نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

چگونه به یک نوجوان افسرده کمک کنیم؟ (۹ باید و نباید مهم)

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان

 

به گزارش سایت healthline.com

افسردگی در نوجوانان یکی از مشکلات رایج است. به دلیل شرایط خاص دروان نوجوانی، گاهی رفتار کردن با نوجوانان افسرده سخت می‌شود. اگر فرزند نوجوانی دارید که نمی‌دانید چطور باید برای حل مشکل افسردگی او تلاش کنید، این مطلب بایدها و نبایدهای رفتار با نوجوانان افسرده را یادآوری می‌کند.

علائم افسردگی نوجوانان

اگر در خانه یک فرد نوجوان دارید احتمالا متوجه شده‌اید که در واکنش به تلاش‌های شما برای برقراری ارتباط، سکوت می‌کنند یا واکنشی گنگ و مبهم دارند. تمایل دارند بیشتر از حد معمول بخوابند و تا زمانی که مداخله نکنید، شاید ساعت‌ها از اتاقشان خارج نشوند. ارتباطات تلفنی و آنلاین را به ارتباطات رودررو و نزدیک با عزیزان، ترجیح می‌دهند.

این ویژگی‌ها تقریبا در بسیاری از نوجوانان وجود دارد و از ویژگی‌های خاص دوران نوجوانی است. اما علاوه بر این می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی باشد. تغییرات شدید و سریع در حال‌وهوای نوجوانان معمولا اتفاق می‌افتد که باعث می‌شود نتوانید تشخیص دهید که آیا نشانه‌های یک مشکل روانی است یا ویژگی‌های خاص دوران نوجوانی.

نوجوانان افسرده غالبا علائم زیر را تجربه می‌کنند؛

  • تحریک‌پذیری غیرمعمول
  • عصبانی شدن‌های بی‌مقدمه
  • خستگی، کمبود انرژی و بی‌حالی
  • درد یا مشکلات معده
  • علاقه‌ی کمتر به فعالیت‌های منظم و معمول
  • علاقه‌ی کمتر به گذراندن وقت با دوستان یا خانواده
  • افت نمره یا بی‌علاقگی به مدرسه
  • خودگویی منفی یا انتقادی
  • صحبت کردن درباره‌ی مرگ یا خودکشی

اگر در بیشتر روزها این علائم را در نوجوانان مشاهده می‌کنید و این مشاهدات بیش از یکی دو هفته ادامه دارد، فرزند شما ممکن است دچار افسردگی شده باشد. در ادامه بایدها و نبایدهای برخورد با نوجوانان در موقع افسردگی را بخوانید.

نکاتی که باید در برقراری ارتباط با نوجوانان افسرده بدانید

در برخورد با نوجوانان افسرده باید نکاتی را رعایت کنید تا باعث وخیم‌تر شدن شرایط آن‌ها نشوید.

۱. از آن‌ها سؤال کنید

یک مکان آرام و مناسب و زمانی مناسب برای گفت‌وگو در نظر بگیرید. بهتر است که این گفت‌وگوها فقط با یکی از والدین باشد. چون حضور هر دو والدین می‌تواند باعث ناراحتی و اضطراب نوجوان شود. درباره‌ی رفتارهایی که باعث نگرانی شما شده است با نوجوان خود صحبت کنید. مثلا می‌توانید مسائل زیر را با آن‌ها در میان بگذارید.

  • تعجب می‌کنم که چرا به‌تازگی وقت زیادی با دوستان خودت نمی‌گذرانی.
  • نگرانت هستم چون بیشتر از حد معمول می‌خوابی.
  • من متوجه شده‌ام که این روزها خیلی زود عصبانی می‌شوی.
  • نگرانم که اخیرا برای انجام کارهای مدرسه، مثل گذشته تلاش نمی‌کنی.

توضیحات خود را با سؤال‌های زیر تمام کنید؛

  • چه عاملی باعث شده تا نظرت را درباره‌ی دوستانت تغییر دهی؟
  • می‌توانی توضیح بدهی که چه چیزی باعث نگرانی و اضطرابت شده؟
  • چرا چنین احساسی داری؟
  • آیا به مرگ یا خودکشی فکر می‌کنی؟

به خاطر داشته باشید که این مطلب که می‌گویند صحبت کردن درباره‌ی خودکشی باعث می‌شود که افراد به آن فکر کنند، فقط یک افسانه است. سؤال کردن از فرزندان درباره‌ی افکار خودکشی، راه را برای آن‌ها اسان‌تر می‌کند تا راحت‌تر با شما حرف بزنند و حمایت درست را دریافت کنند.

البته طبیعی است که در ابتدا دچار ترس و نگرانی شوید و برای رفتن پیش متخصص بیماری‌های روانی، عجله داشته باشید. اما به خاطر داشته باشید که گفت‌وگو کردن با فرزندان، به شما تصویر روشنی از آنچه در ذهن آن‌ها می‌گذرد، می‌دهد و باعث می‌شود که بهتر بتوانید به فرزندان کمک کنید.

اگر در اولین تلاش شما برای گفت‌وگو کردن، فرزندان از آن استقبال نکردند، باز هم تلاش خود را ادامه دهید. اگر تمایل ندارند که درباره‌ی افسردگی با شما حرف بزنند، به آن‌ها یادآوری کنید که این یک مشکل رایج مربوط به سلامت روان است و هر کسی را می‌تواند درگیر کند. در واقع انتخاب خود فرد نیست و هیچکس روی آن کنترلی ندارد.

۲. به حرف‌های آن‌ها گوش دهید

وقتی گفت‌وگو را با فرزند نوجوان خود آغاز می‌کنید، باید آماده باشید که حرف‌های آن‌ها را بشنوید. نوجوانان دوست دارند که حرف‌هایشان شنیده شود. هر کار دیگری که دارید انجام دهید تا زمان کافی برای گوش دادن به حرف‌های فرزندتان داشته باشید. در واقع هیچ عاملی نباید در گفت‌وگوی شما اختلالی ایجاد کند.

گاهی اوقات افسردگی باعث می‌شود که افراد فکر کنند فشار و استرس مضاعفی به عزیزان خود وارد می‌کنند. در واقع اگر متوجه شوند که حرف زدن با آن‌ها برای شما زحمتی ایجاد می‌کند، ممکن است از این کار صرف‌نظر کنند. فرزندان خود را قانع کنید که زمان کافی برایشان دارید و این کار اذیتتان نمی‌کند.

وقتی زمان گفت‌وگو با آن‌ها فرا می‌رسد، نکات زیر را رعایت کنید؛

  • تمام توجهتان را به آن‌ها معطوف کنید.
  • مانع حرف زدن آن‌ها نشوید. جملات آن‌ها را تمام نکنید یا در هنگام توقف بین حرف زدن، شروع به حرف زدن نکنید. به آن‌ها وقت کافی برای حرف زدن بدهید حتی اگر برای صحبت کردن هنوز راحت نیستند.
  • به حرف‌های آن‌ها تمرکز کنید نه حرف‌هایی که خودتان می‌خواهید بزنید.
    • حرف‌هایی که می‌زنند خلاصه کنید تا متوجه شوید که آیا منظور اصلی آن‌ها را درک کرده‌اید یا نه. اگر متوجه مشکلی اصلی آن‌ها نمی‌شوید، دوباره سؤال کنید.

    ممکن است نتوانید احساس واقعی آن‌ها را درک کنید. در این صورت از دست کم گرفتن مشکل آن‌ها و بی‌اهمیت جلوه دادن آن اجتناب کنید. مثلا جمله‌های زیر را هرگز به آن‌ها نگویید؛

    • این که مشکل بزرگی نیست.
    • همه گاهی اوقات چنین احساسی دارند.
    • من هم در نوجوانی چنین احساسی داشتم ولی حالا که بزرگ شدم مشکلی ندارم.

    در عوض می‌توانید با جملات زیر، با آن‌ها هم‌دردی کنید؛

    • می‌توانم درک کنم که این افکار چقدر باعث ناراحتی تو شده است.
    • شرایط سختی داری ولی تنها نیستی. من همیشه آماده‌ی حمایت کردن از تو هستم.
    • درک می‌کنم که دائما غمگین بودن چقدر برایت سخت است. خیلی خوب این شرایط سخت را تحمل کرده‌ای.

۳. به آن‌ها کمک کنید تا از حمایت دیگران استفاده کنند

در عین حال که حمایت و توجه شما می‌تواند نقش مهمی در کمک به فرزندتان داشته باشد، کمک‌ها و حمایت‌های حرفه‌ای از طرف متخصصان نیزروش خوبی برای کاهش علائم افسردگی در نوجوانان و بهبود حال آن‌ها است.

اگر آن‌ها در ابتدا در مقابل روان‌درمانی مقاومت می‌کنند، با مشاور مدرسه، پزشک خانواده یا یکی از معلم‌های محبوب آن‌ها در مدرسه صحبت کنید تا به آن‌ها کمک کنند که با این ایده کنار بیایند. اگر افراد قابل اعتمادشان آن‌ها را برای روان‌درمانی تشویق کنند، تمایل بیشتری برای انجام این کار پیدا می‌کنند.

صحبت کردن درباره‌ی روند درمان، کمک می‌کند که نوجوانان افسرده احساس بهتری درباره‌ی آن داشته باشند. اگر نگران این هستند که بستری شوند یا مجبور به مصرف داروی خاصی شوند، به آن‌ها اطمینان بدهید که هیچ اجباری در کار نیست. برای آن‌ها توضیح دهید که درمانگر به حرف‌های آن‌ها گوش می‌دهد و بدون هیچ قضاوتی، راه‌های درمانی را توصیه می‌کند.

به آن‌ها توضیح دهید که گرچه داروها می‌توانند علائم شدید افسردگی را کمتر کنند ولی گاهی اوقات روش‌های درمانی جایگزین هم وجود دارد. اگر برای مشاوره‌ی حضوری آمادگی ندارند، می‌توانید جلسات مشاوره‌ی آنلاین را امتحان کنید.

۴. تنبلی را از آن‌ها دور کنید

نوجوانان افسرده تمایل به تنبلی دارند و دوست دارند ساعت‌های بیشتری بخوابند و فعالیت آن‌ها کمتر می‌شود. آن‌ها را تشویق کنید که فعالیت بیشتری داشته باشند. بخشی از کارهای خانه را به آن‌ها بسپارید تا احساس کنند که نقشی در زندگی دارند و حمایت می‌شوند. البته درک کنید که گاهی اوقات تمایل ندارند هیچ‌کاری انجام دهند. این شرایط نباید باعث ایجاد تنش در روابط شما شود.

فراموش نکنید که افسردگی یک بیماری است. وقتی فرزندمان دچار آنفلوانزا می‌شود، به او استراحت می‌دهیم و می‌تواند برای مدتی کارهای خانه یا مدرسه را انجام دهد. افسردگی هم انرژی زیادی از افراد می‌گیرد و ممکن است نتوانند کارهایی که همیشه انجام می‌دادند، مثل سابق انجام دهند.

مثلا ممکن است اتفاقات زیر را تجربه کنند؛

  • نتوانند مثل قبل روی کاری تمرکز کنند.
  • فعالیت بدنی کمتری داشته باشند یا آهسته‌تر حرکت کنند.
  • وقتی اشتباه می‌کنند بیشتر نگران می‌شوند و از خود انتقاد می‌کنند.

آن‌ها را تشویق کنید تا هر کاری که در توان دارند انجام دهند. به جای ایراد گرفتن از تنبلی، سعی کنید این رفتارها را نادیده بگیرید.

با گفتن جملاتی مثل «امتحانات نزدیکه» به استرس آن‌ها درباره‌ی مسائل مربوط به مدرسه اضافه نکنید. آن‌ها خودشان این استرس و نگرانی را دارند و خودشان با مشکل و نگرانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

به جای این کار، به آن‌ها پیشنهاد کنید که در انجام تکالیف مدرسه به آن‌ها کمک می‌کنید یا راهی پیدا کنید که انجام دادن کارها برایشان آسان‌تر شود.

مثلا اگر موضوعی برای تحقیق دارند:

  • در ایده‌یابی به آن‌ها کمک کنید.
  • برای نتیجه‌گیری به آن‌ها کمک کنید.
  • منابع کافی برای تحقیق و پژوهش را در اختیارشان بگذارید.

۵. به‌عنوان یک خانواده، تغییراتی در خانه اعمال کنید

تغییر در سبک زندگی فواید زیادی برای بهبود علائم نوجوانان افسرده دارد. این تغییرات می‌تواند شامل کارهای زیر باشد؛

  • فعالیت بدنی بیشتر
  • وعده‌های غذایی منظم و شامل تمام گروه‌های مواد مغذی
  • آفتاب زیاد
  • خواب کافی و راحت
  • یک روتین شبانه برای از بین بردن استرس در پایان روز

ایجاد این تغییرات در برنامه‌ی زندگی خانواده، می‌تواند حال عمومی تمام اعضای خانواده را بهتر کند. در نظر گرفتن اوقات خوش برای گذراندن با خانواده به نوجوانان کمک می‌کند که احساس کنند پیوندشان با خانواده قطع نشده و هنوز حمایت و محبت آن‌ها را دارند.

کارهایی که می‌توانید برای بهبود روابط خانوادگی در خانه انجام دهید، بسیار زیاد است. به‌عنوان نمونه از کارهای زیر ایده بگیرید؛

  • بعد از شام زمانی را برای قدم زدن با خانواده در نظر بگیرید.
  • یکی دو ساعت مانده به زمان خواب را، ساعت بدون اینترنت و گوشی تعیین کنید. به جای استفاده از وسایل الکترونیکی و اینترنت می‌توانید با هم بازی‌های فکری و پازل را امتحان کنید یا به کتاب‌های صوتی گوش دهید.
  • هر زمان که امکان‌پذیر است در کنار هم آشپزی کنید و یک غذای لذیذ تهیه کنید. در تهیه‌ی غذا و برنامه‌ریزی و آماده‌سازی وسایل آن، از بچه‌ها کمک بگیرید. حتی می‌توانید دستورهای جدی را امتحان کنید و یکدیگر را برای پخت بهترین غذا به چالش بکشید.
  • مطمئن شوید که تمام اعضای خانواده در زمان مناسبی به خواب می‌روند و در طول شب به اندازه‌ی کافی می‌خوابند. بر اساس تحقیقات انجام شده، نوجوانان به ۸ تا ۱۰ ساعت خواب شبانه نیاز دارند.

۶. برای برقراری ارتباط با دیگران حامی فرزندان باشید

نگه داشتن روابط دوستی نقش مهمی در روحیه‌ی نوجوانان دارد. این دوستی‌ها باعث می‌شوند که نوجوانان حتی در زمان‌هایی که مشکل دارند، احساس جداافتادن از اجتماع نداشته باشند.

درباره‌ی ارتباط با دیگران، گاهی اوقات قوانین سخت‌گیرانه‌ی خود را تعدیل کنید. اگر معمولا به بچه‌ها اجازه نمی‌دهید که شب را منزل دوست خود بمانند یا شب تا دیروقت کنار دوستان خود باشند، بد نیست گاهی اوقات در قوانین خود تجدید نظر کنید.

یکی دیگر از کارهایی که می‌توانید انجام دهید این است که آن‌ها را برای امتحان کردن فعالیت‌ها و تفریحات جدید تشویق کنید؛ مثلا کلاس‌های ورزشی، کلاس آموزش گیتار یا کلاس‌های هنری. انجام کارهای داوطلبانه و خیر مثلا کمک به همسایه‌های مسن می‌تواند تا حد زیادی احساس افسردگی را کاهش دهد.

کارهایی که نباید در برخورد با نوجوان افسرده انجام دهید

در برخورد با نوجوانان افسرده سعی کنید کارهای زیر را انجام ندهید چون باعث تشدید افسردگی آن‌ها می‌شود.

۷. انتقاد کردن و تنبیه

در شرایط طبیعی باید در برابر شکست در امتحانات، انجام ندادن تکالیف مدرسه و… واکسن نشان دهید و با انجام کارهایی مثل محدود کردن زمان استفاده از تلویزیون و کامپیوتر یا گرفتن گوشی موبایل، آن‌ها را تنبیه کنید.

افسردگی، راه فرار از تنبیه و انجام رفتارهای نادرست نیست اما باید بتوانید تأثیرات افسردگی را از سهل‌انگاری عمدی جدا کنید. گرفتن گوشی آن‌ها و محدود کردن روابطشان با دوستان، می‌تواند شرایط را بدتر کند.

به جای این کار، پیشنهادات زیر را امتحان کنید؛

  • به آن‌ها اطلاع دهید که می‌دانید با مشکلات مختلفی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آن‌ها را تشویق کنید که با وجود سخت بودن شرایط، ولی به تلاش ادامه دهند. یک جایگزین برای استفاده از گوشی و تبلت می‌تواند این باشد که از آن‌ها بخواهید تا دوستان خود را برای درس خواندن به خانه دعوت کنند. به بچه‌ها فرصت بدهید تا با دوستان خود بازی کنند و بیرون بروند.
  • با هم همکاری کنید تا راه‌حلی پیدا کنید. مثلا به آن‌ها بگویید درک می‌کنم که در این شرایط همگام شدن با کلاس، سخت است ولی به نظر تو چه‌کاری می‌توانیم برای بهتر شدن اوضاع انجام دهیم؟
  • به آن‌ها یادآوری کنید که در هر شرایطی، دوستشان دارید و از آن‌ها حمایت می‌کنید.

۸. قضاوت کردن رفتارهای آسیب‌زننده

وقتی متوجه می‌شوید که فرزند شما به خودش آسیب می‌زند احتمالا بسیار نگران و مضطرب می‌شوید. آسیب رساندن به خود، رفتاری نیست که از آن چشم‌پوشی کنید اما به این معنا نیست که فرض کنید او قصد خودکشی دارد.

به طور طبیعی بسیاری از والدین در این شرایط، اتاق فرزندان را می‌گردند تا وسایل خطرناک را بردارند. بدن آن‌ها را هر روز بررسی می‌کنند یا اینکه دائما آن‌ها را زیر نظر می‌گیرند. این واکنش‌ها فقط باعث شرم فرزند می‌شود و آن‌ها را از شما دور می‌کند.

واکنش محبت‌آمیز و بدون قضاوت این است که:

  • از آن‌ها بپرسید چه احساسی باعث شده که آن‌ها تصمیم بگیرند به خودشان آسیب بزنند؟
  • به آن‌ها بگویید که درک می‌کنم در شرایط سختی هستی ولی من نگران سلامتی تو هستم. می‌توانیم در مورد روش‌های جایگزین که حس بهتری به تو بدهد، صحبت کنیم.

۹. شخصی کردن مسائل و نحوه برخورد نوجوانان

فرزند شما ممکن است همیشه مایل نباشد تا درباره‌ی احساسات خود صحبت کند یا روند درمان خود را با شما در میان بگذارد. البته شما هم حق دارید بدانید که آیا آن‌ها در حال بهتر شدن هستند یا نه. ولی مجبور کردن آن‌ها به صحبت کردن و ناراحت شدن از صحبت نکردن آن‌ها، واکنش صحیحی نیست. مجبور کردن آن‌ها باعث می‌شود که احساس خوبی برای صحبت با شما نداشته باشند.

مهم است بدانید که روش‌های درمانی هم عوارض جانبی دارند و افکار منفی و نگران‌کننده ممکن است دوباره عود کنند. به آن‌ها یادآوری کنید که هر زمانی که مایل بودند، آماده‌ی شنیدن صحبت‌های آن‌ها هستید. اگر رفتار خوبی از آن‌ها ندیدید، ناراحت نشوید و منتظر بمانید تا خودشان برای صحبت کردن پیش‌قدم شوند.

چه زمانی نوجوانان افسرده نیاز به کمک فوری دارند؟

لزوما همه کسانی که افسردگی دارند، به خودکشی فکر نمی‌کنند. بسیاری از کسانی که افکار خودکشی دارند، هرگز برای خودکشی اقدام نمی‌کنند. اما همیشه باید نشانه‌های افکار خودکشی را بشناسید و آن را جدی بگیرید.

اگر هر کدام از نشانه‌های زیر را در فرزند خود مشاهده کردید، وقت آن است که از کمک‌های حرفه‌ای متخصصان استفاده کنید؛

  • نوشتن داستان یا شعر درباره‌ی مرگ
  • نشان دادن رفتارهای مخاطره‌آمیز، از جمله مصرف مواد یا الکل
  • صحبت از مردن یا جست‌وجوی راهی برای رهایی از درد
  • فاصله گرفتن بیشتر از دیگران
  • گفتن این مطلب که دیگران بدون آن‌ها زندگی بهتری دارند
  • واگذار کردن اموال شخصی به دیگران

اگر به شما گفتند که درباره‌ی خودکشی فکر می‌کنند، اقدامات زیر را انجام دهید؛

  • بپرسید که آیا در جلسات درمانی درباره‌ی آن صحبت کرده‌اند و آیا راه‌حلی به آن‌ها ارائه شده است یا نه.
  • برای ارائه‌ی راه‌حل‌های بیشتر آن‌ها را به درمانگر معرفی کنید.
  • برای حمایت از آن‌ها در صورت لزوم از خدمات اورژانسی استفاده کنید.
  • وقتی دچار چنین بحرانی می‌شوند، آن‌ها را هرگز تنها نگذارید. مطمئن شوید که به هیچ ابزار و سلاح خطرناک یا دارویی دسترسی ندارند.

حرف آخر

شما فرزندان خود را به‌خوبی می‌شناسید و می‌دانید کدام روش‌ها روی آن‌ها جواب نمی‌دهد. اگر به طور دائمی دچار تحریک‌پذیری شده‌اند، با آن‌ها صحبت کنید و برای درمان افسردگی به متخصص مراجعه کنید.

فراموش نکنید که همیشه به آن‌ها یادآوری کنید که در کنارشان هستید و در هر شرایطی از آن‌ها حمایت می‌کنید. ممکن است ابتدا عکس‌العملی نشان ندهند ولی حرف‌های شما را می‌شنوند و یادشان می‌ماند. حرف‌های شما تغییر بزرگی در آن‌ها ایجاد می‌کند و در صورت بروز مشکل، قبل از هر چیز به شما مراجعه می‌کنند.

فراموش نکنید که افسردگی تقصیر هیچ‌کس نیست و مثل هر بیماری دیگری باید درمان شود.

این مطلب فقط جنبه‌ی آموزش و اطلاع‌رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه‌های این مطلب حتما با پزشک متخصص مشورت کنید.

منابع:

۱_ healthline.com

۲- digikala.com


0
نوشته شده توسط شیرین کریمی

پنج راه عالی برای واکنش نشان دادن به کودکان غرغرو

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان , بهداشت کودکان , شیرین کریمی , تغذیه سالم, والدین موفق

 

به گزارش سایت psychologytoday.com

پژوهش‌های انجام‌شده دلایل غُر‌زدن کودکان و شیوۀ واکنش به آنها را ارائه می‌دهند.

تحقیقات نشان می‌دهد که معمولاً مردم سروکارشان به غرولند می‌افتد، چنین تجربه‌ای وقتی کودک بین ۲ تا ۴ سال دارد به اوج خود می‌رسد، این نق‌ونوق‌ها از صدای غیژغیژ چوب، گریه، دریل‌کردن یا سایر صداهای ناخوشایند مثل کشیدن میخ روی تخته آزاردهنده‌تر است.

غرولندکننده توجه والدین را به خود جلب می‌کند و  از آن‌جا که ما انسانیم اغلب با درماندگی یا عصبانیت واکنش نشان می‌دهیم. والدین ممکن است با گفتن «این‌قدر غرولند نکن!» واکنش نشان دهند.

یا با درماندگیِ بی‌صدا آرام آرام خشم‌شان افزایش یابد، درِ یخچال را با خشم محکم‌تر ببندند و یا لیوان قرمزرنگ را بکوبند زمین چون می‌خواستند لیوان آبی رنگ را بردارند.

والدین می‌توانند به غرولندِ بچه‌ها به جای آزردگی با همدلی واکنش نشان دهند و می‌توانند دلایل علمی غرزدن بچه‌ها و کاری که باید برای رفع آن انجام دهند را به خود یادآوری کنند.

۱_ بچه‌ها ممکن است غر بزنند زیرا به کمک یا چاره‌جوییِ شما نیاز دارند.

به گفتۀ دکتر جسیکا مایکلسون یکی از اصلی‌ترین دلایل غرزدن بچه‌ها، خستگی و نیاز آن‌ها به کمک شما است. بچه‌ها گاهی اوقات، از طریق غر زدن و نالیدن، به شما می‌گویند: «دیگر نمی‌توانم مثل آدم‌بزرگ‌ها رفتار کنم، لطفاً مثل یک کودک از من مراقبت کن.»

وقتی بچه‌ها دچار استرس، گرسنگی، تشنگی، خستگی یا کلافگی می‌شوند که غالباً با تغییر در روال زندگی روزمره این اتفاق می‌افتد  صدای طبیعی و دلنشینِ آن‌ها با صدایی بسیار زیر و لحن همین الان می‌خواهم عوض می‌شود.

ممکن است آن‌ها نیاز فوری به چاره‌جوییِ شما داشته باشند یک چرت کوتاه، مقداری آب یا شیر، میان وعده، استراحت، تعویض پوشک و بچه‌ها چه از نیازشان آگاه باشند چه نه، بر طبق موارد آزمایش‌شده علمی وقتی بچه‌ها غر می‌زنند، دیگران توجه می‌کنند و زود‌تر چاره‌جویی می‌کنند تا وقتی که غر نمی‌زنند.

غرزدن فقط موثرتر است. محققان دریافته‌اند که افراد بیش‌تر با غرزدن هماهنگ می‌شوند تا با حرف‌زدن یا گریه‌کردن. غرزدن آدم‌ها را مشمئز می‌کند (واکنش بیش‌تری نشان می‌دهند) و حواس آن‌ها را از هر کاری که در حال انجام‌دادن بودند پرت می‌کند.

سعی کنید: وقتی کودکی غر می‌زند بپرسید «آیا این کودک خسته، گرسنه، تشنه، مضطرب یا کلافه است؟» و «آیا روز بسیار شلوغی داشتیم؟» و «آیا بچه‌ها شب گذشته دیر به رختخواب رفتند؟» و «آیا یک مسئله عاطفی (مانند نوزادی جدید یا مشکل‌داشتن با یک دوست) آنها را ناراحت می‌کند؟» و «آیا مسئله‌ای جسمی آن‌ها را آزار می‌دهد؟» سپس، با آرامش بیش‌تری چیزهایی بپرسید مثل «ممکن است کمی آب بخورم؟» در عین حال به خود یادآوری کنید که غرزدن «درخواستی فوری برای چاره‌جویی یا راحت‌شدن است.»

۲- بچه‌ها ممکن است غر بزنند زیرا به ارتباط بیش‌تر یا مثبت‌تری نیاز دارند.

بکی بیلی، روانشناس معتقد است گاهی غرزدن نشانۀ آن است که کودک به ارتباط بیشتری نیاز دارد. به نظر او اگر بچه‌ها خیلی غر می‌زنند، ممکن است نیاز به وقت یک نفره با والدین داشته باشد، مثلا با یکی از آن‌ها کتاب بخواند، آشپزی کند یا با او بازی کند. تحقیقات جان گاتمن نشان می‌دهد که ممکن است نیاز بچه‌ها این باشد که هنگام بیانِ «درخواست» برای ارتباط عاطفی، والدین بیش‌تر به آن‌ها «روی بیاورند».

وقتی کودکی می‌گوید «آیا با من بازی می‌کنی؟» پدر یا مادر می‌توانند به او رو کنند و بگویند «بله، بیا بازی کنیم! من عاشق بازی‌کردن با تو هستم!» و برای آن وقت بگذارید. هنگامی که یک کودک نوپا دست‌هایش را بالا می‌آورد تا توجه کسی را به خود جلب کند، پدر یا مادر می‌تواند «به سمت او رو کند» و او را در آغوش بگیرد.

تحقیقات همچنین حاکی از آن است که وقتی فضای خانواده منفی یا نزاع‌آمیز است بچه‌ها بیشتر غر می‌زنند. در یک مطالعه نشان داده شد که وقتی مادران رفتار منفی بیشتری دارند بچه‌ها بیشتر بحث و دعوا راه می‌اندازند و وقتی پدران رفتار منفی بیشتری دارند بچه‌ها بیشتر غر می‌زنند و گریه می‌کنند. نمایشِ احساسات منفی، هم از سوی مادران و هم پدران، «پیش‌بینی کننده‌های قوی» برای میزان به کاربردن کلمات احساسیِ منفی از سوی کودکان در زندگی روزمره بود.

سعی کنید: وقتی بچه‌ها غر می‌زنند، به سطح استرس، احساسات، مدت زمان خوبی که با آنها گذرانده‌اید و محیط کلی خانواده‌تان توجه کنید. در زمانی کم ارتباط بیشتری برقرار کنید.

۳- بچه‌ها ممکن است غر بزنند زیرا نیاز دارند احساسات‌شان را بیان کنند.

تحقیقات نشان می‌دهد گاهی اوقات برای کودکان خردسال غر زدن نه فقط گریه‌کردن صرفاً راهی برای ابراز ناراحتی یا ناامیدی است. جانت لانسبری مربی کودکان نوپا، به والدین پیشنهاد می‌کند که به جای «اصلاح، سرزنش یا کنترل» کودکان و احساساتِ آن‌ها را «بپذیرند، تصدیق و حمایت کنند».

او می‌نویسد: «هرچه به رنجش فرزندانمان بیش‌تر روی خوش نشان دهیم، در خانواده ما همه خوشحال‌تر خواهند بود.»

سعی کنید: به خود یادآوری کنید که غر زدن می‌تواند بیان عادی احساسات انسان باشد، بهترین برخورد همیشه همراه با مهربانی است. اگر شنیدن صدای غر زدن بچه‌ها برای شما آزاردهنده است، ۵ ثانیه به آرامی نفس بکشید و سپس ۵ ثانیه نفس خود را بیرون دهید تا آرام شوید. آخرین باری را که به گریه‌کردن یا گله‌کردن نیاز داشتید به خاطر آورید تا احساسات خود را آزاد کنید و بتوانید به جلو حرکت کنید.

۴- بچه‌ها ممکن است غر بزنند چون خلق و خوی حساس یا زودرنجی دارند.

همه بچه‌ها به لحاظ خلق و خو با هم متفاوتند. محققان اغلب در مورد سه نوع خلق و خو بحث می‌کنند (هرچند هیچ کودکی به طور کامل در یکی از این موارد جا نمی‌گیرد) – آسان یا انعطاف‌پذیر؛ فعال یا زود رنج؛ دیرجوش یا محتاط.

سعی کنید: به خود یادآوری کنید برخی از کودکان با میل بیشتر به واکنش‌های شدیدتر، اراده قوی‌تر، اضطراب بیشتر یا با سخت‌گیری بیشتر برای کنارآمدن با تجربه‌های جدید یا تغییر کردن. در عین حال می‌توانید روش‌های بهتری را برای درخواست یا کنار آمدن با آنها به آنها بیاموزید، این یک روند است.

۵- کودکان ممکن است در واکنش به تقویت‌کننده‌های متغیر غر بزنند.

اسکینر دریافت که افراد با تقویت‌کنندۀ نسبی متغیر (برای مثال، همیشه نه، بلکه هر چند وقت یک بار چیزی را دریافت می‌کنند) رفتاری را برای مدت زمان طولانی‌تری تکرار می‌کنند. به عنوان مثال اگر پس از شام هر چند وقت یک بار به کودک غرغرو بستنی بدهید، او احتمالاً تا مدت طولانی برای گرفتن بستنی به غرزدن ادامه می‌دهد تا همان پاداش را دریافت کند.

سعی کنید: وقتی بچه‌ها چیزهایی مانند وقت اضافی برای بازی ویدیویی، اسباب بازی اضافی در فروشگاه، یا بیشتر بیدارماندن وقت خواب درخواست می‌کنند ثابت قدم باشید و «هر چند وقت یک بار» درخواست‌شان را قبول نکنید تا رفتار غرزدن را در او تقویت نکنید. با قبول درخواست‌شان شاید همان موقع دست از غرزدن بردارند ولی این رفتار را برای بلندمدت تقویت کرده‌اید.

مدارا کردن، درک کردن و حفظ آرامش در برابر غرزدن کار آسانی نیست ولی اینها روش خوبی برای برقراری ارتباط قوی‌تر با کودکان است. به نظر گاتمن وقتی به غر زدن کودک واکنش مثبت و دوست‌داشتنی دارید، شما «حساب بانکی عاطفی» او را پر می‌کنید و ارتباط خود را تقویت می‌کنید – و هر چه ارتباط شما قوی‌تر باشد، احتمال غر زدن کودک در آینده کمتر است.

منبع: psychologytoday.com


 

0
نوشته شده توسط شیرین کریمی

سکسومنیا: رابطه‌جنسی در خواب چیست؟

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. , شیرین کریمی , اخبار پزشکی , بهداشت بانوان , بهداشت مردان ,روانشناسی , دانستنی‌های جنسی, مشاوره خانواده , روانشناسی زناشویی

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

سکسومنیا یا رابطه‌جنسی در خواب زمانی اتفاق می‌افتد که فرد هنگام خواب درگیر اعمال جنسی شود.

بیش‌تر تحقیقات موجود نشان داده است که سکسومنیا اغلب در حین حرکت سریع چشم (NREM)، بدون رویا دیدن، و در عمیق‌ترین مرحلۀ چرخۀ خواب اتفاق می‌افتد.

رویاهای جنسی از نوع سکسومنیا محسوب نمی‌شوند، زیرا جدا از برانگیختگی و انزال، اعمال یا رفتارهای جسمی را درگیر نمی‌کنند.

سکسومنیا چیست؟

سکسومنیا نوعی پارازومنیا یا اختلال در خواب است، یک فعالیت غیرطبیعی، رفتار یا تجربه‌ای است که در هنگام خواب عمیق به وجود می‌آید. اما بسیاری از واقعیت‌های مربوط به سکسومنیا، مانند علت دقیق آن، انواع علائم و شیوع آن معلوم نشده است.

سکسومنیا یک وضعیت نسبتاً جدید است و اولین مورد رسمی در سال ۱۹۸۶ گزارش شده است. و طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۵، تنها ۹۴ مورد رابطه جنسی در خواب در سراسر جهان ثبت شده است.

همچنین مطالعه طولانی مدت سکسومنیا بسیار دشوار است زیرا به طور تصادفی در طول شب انجام می‌شود.

نشانه‌های سکسومنیا

سکسومنیا اغلب باعث ایجاد حرکات جنسی یا لمس خود می‌شود، اما همچنین می‌تواند باعث شود فرد به طور ناآگاهانه به دنبال نزدیکی جنسی با دیگران باشد. سکسومنیا ممکن است هم‌زمان با سایر فعالیت‌های پارازومنیا (خواب‌پریشی)، مانند راه رفتن هنگام خواب یا صحبت کردن نیز اتفاق بیفتد.

بعضی اوقات شریک زندگی، هم اتاقی یا والدین هستند که در ابتدا به علائم بیماری توجه می‌کنند. شرکای جنسی همچنین ممکن است متوجه شوند که شریک زندگی آنها سطح غیرطبیعی افزایش تجاوز جنسی و کاهش خویشتن‌داری‌های تصادفی در شب دارد.

علائم متداول سکسومنیا شامل موارد زیر است:

  • نوازش کردن یا مالش دادن
  • تنفس سنگین و ضربان قلب بالا
  • ناله
  • تعریق
  • خودارضایی
  • رانش لگن
  • شروع مقدمه با شخصی دیگر
  • مقاربت جنسی
  • ارگاسم خودبه‌خودی
  • عدم یادآوری یا خاطره‌ای از وقایع جنسی
  • خیره شدن سرد و بی‌روح در حین سکسومنیا
  • عدم پاسخگویی به محیط خارج از حین وقایع
  • عدم توانایی یا بیداری در هنگام وقایع
  • انکار فعالیت‌ها در طول روز هنگام آگاهی کامل
  • راه رفتن در خواب یا صحبت کردن در خواب

گذشته از علائم جسمی که در طول اپیزودها رخ می‌دهد، سکسومنیا می‌تواند عواقب مضر عاطفی، روانی و اجتماعی و حتی جنایی داشته باشد.

منبع: medicalnewstoday.com


 

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

استفاده طولانی مدت از مواد مخدر می‌تواند خطر ابتلا به PTSD (بیماری استرس پست تروماتیک)را افزایش دهد.

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه, روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, ایدز و انواع اعتیاد,

 

به گزارش سایت سازمان بهداشت اروپا ( healtheuropa.eu ) که در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است.

بین استفاده طولانی مدت مواد مخدر و افزایش خطر ابتلا به PTSD ارتباط وجود دارد.

طبق مطالعه‌ای که در مجله  Neuropsychopharmacology منتشر شده است، درمان طولانی مدت با مواد مخدر می‌تواند خطر ابتلا به PTSD را افزایش دهد.

این یافته‌ها، که ارتباط درمان مزمن با مواد مخدر را قبل از یک رویداد آسیب زا با پاسخ به وقایع استرس زا متعاقب آن نشان می‌دهد، ممکن است مکانیسم احتمالی عوامل زمینه‌ساز وقوع مکرر اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) و وابستگی به مواد مخدر را نشان دهد.

اختلالات PTSD و مصرف مواد (SUDs) اغلب با هم اتفاق می‌افتند ، تقریباً ۴۰٪ از افراد مبتلا به PTSD نیز مواد مصرف می‌کنند. این به عنوان comorbidity (وجود همزمان دو بیماری) شناخته می‌شود و درک آن ممکن است به توضیح مکانیسم‌هایی که این شرایط را بوجود می‌آورد کمک کند. تحقیقات قبلی نشان داده است که PTSD خطر وابستگی به مواد افیونی را افزایش می‌دهد، اما این‌که آیا وابستگی به مواد افیونی ممکن است خطر PTSD را نیز افزایش دهد، هنوز مشخص نیست.

یادگیری ترس

محققان دانشگاه کالیفرنیا با استفاده از یک الگوی ثبت شده از یادگیری ترس در موش، تأثیر بالقوه درمان مزمن  با مواد مخدر را بر رشد بعدی رفتارهای شبه PTSD ارزیابی کردند. آن‌ها دریافتند موش‌هایی که با مواد مخدر تحت درمان قرار گرفته بودند و سپس استرس را تجربه کردند، واکنش‌های پس از استرس را نشان دادند.

مایکل فانسلو، نویسنده مسول می‌گوید: « ما این را تروما خوانده‌ایم زیرا استرسور حاد، foot shock، قادر به ایجاد باقی ماندن بیش‌تر ترس و رفتارهای شبه اضطراب مانند فریزینگ است.»

در روزهای بعد، موش‌هایی که از هر دو گروه تروما و غیرتروما به محیط جدید منتقل شدند و در معرض استرس‌زای خفیف (foot shock خفیف) قرارگرفتند، سپس به محیط آزمایش در روز چهارم و به مدت هشت دقیقه برگردند.

نویسندگان هیچ تفاوتی از نظر رفتاری بین موش‌های تحت درمان با مورفین و گروه کنترل به دنبال آسیب اولیه پیدا نکردند. هیچ یک از گروه‌ها هنگامی که به محیط در معرض تروما بازگشتند مدت طولانی فریزینگ نداشتند. با این حال، موش‌های تحت درمان با مرفین پس از اینکه در محیط دوم درمعرض استرس‌زای خفیف قرار گرفتند، فریزینگ قابل توجه تری نشان دادند. در حالی‌که موش‌های تحت درمان با مورفین که تروما را تجربه نکرده بودند ، علائمی از افزایش ترس را نشان ندادند.

اضطراب

مایکل فانسلو گفت: « داده‌های ما اولین تحقیقی است که اثر احتمالی مواد مخدر را در یادگیری ترس در آینده نشان می‌دهد، که ممکن است نشان‌دهنده این باشد که فرد با سابقه مصرف مواد مخدر ممکن است مستعد ابتلا به اثرات منفی استرس شود.»

« همچنین، این قابلیت مواد مخدر در افزایش علائمی مانند PTSD به مراتب بیشتر از اثرات مستقیم دارو یا ترک آن باشد، بالطبع این مطلب نشان می‌دهد که حتی پس از متوقف کردن درمان با مواد مخدر ممکن است این اثر ادامه یابد.»

نویسندگان همچنین پس از بروز ترومای اولیه، درمان موش‌ها با مواد مخدر را قبل از قرار گرفتن در معرض استرس خفیف دوم آزمایش کردند. آن‌ها دریافتند که موش‌های تحت درمان با مورفین پس از آسیب اولیه، یادگیری ترس را در اثر مواجهه با استرس زا ی خفیف نشان نمی‌دهند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که در معرض قرار گرفتن ب‌صورت مزمن مواد مخدر قبل از وقوع رویداد تروماتیک نه پس از آن، در یادگیری ترس در حوادث استرس زای بعدی تأثیر می‌گذارد.

مایکل فانسلو گفت: « اگرچه ما به‌طورکلی از اثرات مضر مصرف داروها بخصوص اپیوییدها آگاه هستیم، اما نتایج ما اثر دیگری مانند افزایش حساسیت به بروز اختلالات اضطرابی را نشان می دهد.»

« از آنجا که اغلب مواد مخدر برای درمان علائمی مانند درد که ممکن است همراه با تروما باشد تجویز می‌شود، بهتر است در تجویز آن‌ها احتیاط شود زیرا ممکن است بعداً بیمراان در معرض خطر بیشتری برای ایجاد PTSD قرار گیرند.»

 

منبع: healtheuropa.eu


*مطالب مرتبط:

_علم اعتیاد
_شواهد جدید دربارۀ گیاه شاه‌دانه ( حشیش ) و اسکیزوفرنی
_تاثیر خانواده گیاه شاه‌دانه ( گراس ) بر روی اسپرم، تخمک و “DNA “
_آیا می‌توانید سیگار بکشید و خون اهدا کنید؟
_این مطالعه نگرانی‌های مربوط به مواد طبیعی روانگردان را بیان می‌کند

0
نوشته شده توسط فرناز اخباری

این مطالعه نگرانی‌های مربوط به مواد طبیعی روانگردان را بیان می‌کند

بیماری‌‌ها و راه درمانپیشگیری بهتر از درمان, فرناز اخباری , دارونامه, روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, ایدز و انواع اعتیاد,

 

به گزارش سایت medicalnewstoday.com

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که طی یک دوره ۱۷ ساله، مردم ایالات متحده استفاده از مواد روانگردان طبیعی را افزایش داده‌اند و مردم معتقدند که آن‌ها بی‌خطر هستند. این میزان مصرف منجر به گزارشات زیادی در مورد علائم جانبی در بزرگسالان و کودکان شده است.
Kratom ( کراتوم) و سایر مواد روانگردان فعال طبیعی ممکن است نیاز به مقررات سخت‌تری داشته باشند.
مردم صدها و یا هزاران سال است  که در طب سنتی و حتی بخشی از اقدامات معنوی از مواد روانگردان فعال طبیعی استفاده می کنند.
از آن‌جا که این مواد از منبعی مانند گیاهان و قار‌ها به دست می‌آیند، بسیاری از افراد معتقدند که این مواد بی‌خطر هستند.
اما به دلیل این‌که در سیستم عصبی مرکزی با فرآیندهای بیولوژیکی تداخل دارند، می‌توانند تهدیدی برای سلامتی انسان باشند. این مداخلات همچنین می‌تواند باعث سرخوشی و تغییر حالات هوشیاری شود.
به‌همین دلیل، اکنون بسیاری از افراد برای اهداف تفریحی از مواد روانگردان فعال طبیعی استفاده می‌کنند.

تحقیقات جدید، برروی مردم آمریکا جهت بررسی عوارض جانبی ناشی از قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان که در طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۱۷ گزارش کرده‌اند، مورد مطالعه قرار داده است.
مرکز تحقیقات و سیاست‌های آسیب‌دیدگی در پژوهشگاهی در بیمارستان کودکان ملی در کلمبوس و اوهایو، با کالج پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو و کلمبوس، برای انجام این مطالعه همکاری کردند.
در مقاله جدید – که در مجله Clinical Toxicology چاپ شده است – محققان توضیح می‌دهند که در سطح جهانی، بسیاری از این مواد همچنان به‌صورت نادرست تنظیم می‌شوند. این بدان معنی است که دستیابی به مواد برای افراد از طریق کانال‌های آنلاین بسیار آسان است.

نویسندگان این مطالعه می‌نویسند: « تریاک، کوکائین و ماری‌جوانا رایج‌ترین آن‌ها هستند و در کنوانسیون مواد مخدر سازمان ملل در سال ۱۹۶۱ گنجانده شده‌اند.»
با این‌حال، آن‌ها اضافه می‌کنند، « در حالی که این سه ماده گیاهی شناخته شده، بیش ازسایر مواد روانگردان فعال طبیعی که هم اکنون از طریق این کنوانسیون یا اصلاحیه‌های آن تحت کنترل بین‌المللی نیستند تنظیم شده می‌باشند. عدم وجود مقررات منجر به افزایش در دسترس بودن آن‌ها بویژه در اینترنت شده است.
۳۵٪ از مواجهه با این مواد در نوجوانان است.

برای مطالعات جدید، محققان به داده هایی از سیستم داده‌های سمی ملی در مورد قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی در جمعیت ایالات متحده دسترسی پیدا کردند.
از اول ژانویه ۲۰۰۰ تا ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۷ ، سیستم ملی داده‌های سمی، ۶۷۳۶۹ مورد از قرار گرفتن در معرض خطر با داروهای طبیعی روانگردان را پردازش کرده است. این آمار بیانگر میانگین ​۳،۷۴۳ مورد در سال یا حدود ۱۰ مورد در روز است.

هنری اسپیلر، نویسنده مطالعه هشدار می‌دهد: « این مواد با عواقب پزشکی جدی، از جمله تشنج، اغما، مسائل تنفسی، فشارخون، خشکی دهان، افزایش ضربان قلب، حالت تهوع، کاهش اشتها، یبوست در بزرگسالان و کودکان همراه است.»
بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ ، افزایش عمومی میزان قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی وجود داشته است. با این حال، کاهش در معرض بودن تعداد زیادی از افراد نیز وجود دارد – که البته با استثنائات اندک همراه است.
در این مدت ، ۱۵۰ درصد در معرض قرار گرفتن با ماری جوانا ، ۶۴ درصد افزایش در معرض جوز هندی (که حاوی ماده توهم زایی myristicin است) و افزایش ۴/۹۴۸٫۹ درصد در معرض قرار گرفتن کراتوم بود که برگ های آن حاوی مواد تغییر دهنده قدرتمند ذهن است.

اسپیلر خاطرنشان کرد که ۴۷٪ از مواد روانگردان طبیعی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ ، ماری جوانا می باشد که اکنون قانونی است – برای اهداف پزشکی یا به صورت تفریحی – در ۳۳ ایالت آمریکا، دراحیه کلمبیا ، گوام ، پورتوریکو و جزایر ویرجین آمریکا نیز قانونی است.
اسپیلر توصیه می‌کند: « در حالی که ایالت های بیشتری به قانونی کردن ماری جوانا به اشکال مختلف ادامه می‌دهند، والدین و ارائه دهندگان مراقبت‌های بهداشتی باید آن را مانند سایر داروها تلقی کنند: قفل شده ، دور از دسترس و دور از چشم کودکان.» وی هشدار می‎دهد که «به ویژه در موردغذاها و محصولات خوراکی بوجود آمده با مواد مخدر، کودکان کنجکاو آنها را با شیرینی یا غذای بچه‌گانه اشتباه می‌گیرند، و این یک خطر بسیار واقعی برای آسیب است.»

طبق یافته‌های مطالعه ، ۴۱٪ از مواجهه های خطرناک در افراد ۱۹ ساله و بالاتر رخ داده است ، و ۳۵٪ در افراد ۱۳ تا ۱۹ ساله رخ داده است.
مردان بیش‌ترین موارد (۶۴٪) از قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان طبیعی ، گزارش شدند و تقریباً همه موارد (۹۱٪) مواجهه در داخل خانه اتفاق افتاد.
علاوه بر ماری‌جوانا، موادی که میزان مواجهه آنها بین ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته بود علف‌های هرز جیمسون است  که ۲۱٪ از مواجهه و قارچ توهم زا که ۱۶٪ از آن‌ها را تشکیل می‌داد.

نگرانی در مورد مقررات
Kratom khat (که شامل محرک کاتینون است)، گیاهان مختلف آنتی‌کولینرژیک (اختلال در سیستم عصبی مرکزی) و قارچ‌های توهم‌زا بیش‌ترین میزان پذیرش در بیمارستان را به دلیل قرار گرفتن در معرض مواد روانگردان فعال طبیعی تشکیل می‌دهند. آنها همچنین بیش‌تر موارد عواقب پزشکی جدی را به خود اختصاص داده‌اند.
به‌علت مصرف کراتوم ۸ مورد از ۴۲ مرگ‌و‌میر ناشی از مصرف مواد روانگردان طبیعی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷  می‌باشد.
همچنین، ۷ مورد از ۴۲ مورد مرگ در افراد زیر ۱۸ سال رخ داده است و ۵ مورد از ۴۲ مورد مرگ در افراد ۱۳ تا ۱۹ ساله رخ داده است. این مرگ‌ومیر در اثر قرار گرفتن در معرض گیاهان آنتی‌کولینرژیک، قارچ‌های توهم‌زا، کاوا کاوا یا ماری‌جوانا ایجاد شده است. دو مورد از ۴۲ مرگ در کودکان در سن ۱۲ سال یا کم‌تر اتفاق افتاده و هر دو به دلیل قرار گرفتن در معرض ماری‌جوانا بودند.

محققان خاطرنشان کردند که در حال حاضر برخی از گیاهان محرک  روان، به ویژه کراتوم، به طور مناسب تنظیم نمی‌شوند.
« Kratom در حال حاضر به عنوان یک مکمل رژیم غذایی طبقه‌بندی می‌شود، و بنابراین به اندازه مانند سایر داروها همان کیفیت و نظارت ایمنی سازمان غذا و داروی ایالات متحده را دریافت نمی‌کند.»

بر خلاف این مطلب ، محققین می‌افزایند « سازمان نظارت مواد مخدر (آمریکا) ،به علت پتانسیل اعتیاد‌آور کراتوم و مرگ‌ومیر ناشی از استفاده از آن» در مورد کراتوم ابراز نگرانی کردند.
اسپیلر و تیم می‌نویسند: « در سال ۲۰۱۶ ، DEA (سازمان نظارت مواد مخدر امریکا) در لیست خود کراتوم را به عنوان داروی برنامه ۱ اعلام کرد، که متعاقبا به دلیل پاسخ منفی عمومی در کمتر از ۲ ماه برداشت کرد.»

براساس شواهد جمع آوری شده اسپیلر و همکارانش – از جمله نتایج این تحقیق – نشان دادند که موسسات فدرال تلاش‌های خود را برای تنظیم میزان مواد روانگردان طبیعی به ویژه کراتوم به‌طور دقیق‌تر افزایش می‌دهند.

 

منبع: medicalnewstoday.com


*مطالب مرتبط:

_علم اعتیاد
_شواهد جدید دربارۀ گیاه شاه‌دانه ( حشیش ) و اسکیزوفرنی
_تاثیر خانواده گیاه شاه‌دانه ( گراس ) بر روی اسپرم، تخمک و “DNA “
_آیا می‌توانید سیگار بکشید و خون اهدا کنید؟

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

۷ مکمل طبیعی برای کاهش علائم افسردگی

روانشناسی,زندگی بهتر, والدین موفق , مشاوره خانواده, بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , تغذیه سالم, دارونامه

 

افسردگی یک اختلال خلق‌و‌خوی همراه با احساس غم و اندوه، ناتوانی و از دست دادن علاقه به انجام امور روزمره، از هر ۱۰ فرد بزرگسال آمریکایی، حداقل یک نفر را درگیر خود کرده است.

به نقل از آوای سلامت،افسردگی می‌تواند با علائم بسیاری خود را نشان دهد که شایع‌ترین آن‌ها عبارت است از:
از دست دادن علاقه به فعالیت‌های معمول
احساس غم و نارضایتی
تغییر اشتها
اضطراب یا بی‌قراری
احساس بی‌ارزشی و یا گناه
مشکلات خواب، بی‌خوابی یا خواب بیش‌ازحد
واکنش غیرمنطقی و یا پرخاشگری
مشکل در تمرکز یا تصمیم‌گیری
افکار خودکشی یا مرگ
درد با علت ناشناخته

هنوز پزشکان به علت قطعی بروز افسردگی پی نبرده‌اند اما معتقدند عوامل زیر نمی‌توانند بی‌تقصیر باشند:
تفاوت‌های فیزیکی مغز
عدم تعادل شیمیایی
تغییرات هورمونی مانند مشکلات تیروئید، یائسگی، یا …
تغییرات ناخوشایند در زندگی
ژن

با این حال در کنار مصرف داروهای ضدافسردگی که مصرف درازمدت آن‌ها قطعا بی عارضه نیست، برخی از درمان‌های طبیعی به کاهش علائم این اختلال روانی کمک می‌کند:

اسیدهای چرب امگا ۳: این چربی‌ها حاوی ایکوزاپنتانوئیک اسید یاEPAهستند که نشان داده شده تاثیرات مثبتی می‌توانند روی خلق‌و‌خوی بگذارند. از بیست سال پیش تحقیقات زیادی درباره ارتباط بین مصرف اسیدهای چرب امگا ۳ و بعضی ناراحتی‌های مغزی صورت گرفته است. همچنین آزمایشات بالینی نشان می‌دهد که کمبود امگا ۳ می‌تواند زمینه ابتلا به بیماری‌هایی از جمله مشکلات خلقی و اضطراب،‌ روان پریشی، اختلالات توجه،‌ وسواس فکری، اختلالات شخصیت،‌ افسردگی، زوال عقل و اوتیسم را تشدید کند. البته این تحقیقات تایید نمی‌کنند که کمبود امگا ۳ تنها عامل بروز این بیماری‌هاست؛ بلکه تنها می‌توان نتیجه گرفت که این اسیدهای چرب تاثیر محافظتی در برابر اختلالات روان‌پزشکی به خصوص در افرادی که احتمال خطر در آن‌ها بالاست را دارد.

پروبیوتیک‌ها: مطالعات محققان هلندی نشان می‌دهد که پروبیوتیک‌ها سبب بهبود خلق‌و‌خو می‌شوند و یک روش مناسب برای مبارزه با استرس و افسردگی هستند. در این تحقیقات ۴۰ داوطلب به مدت چهار هفته از مکمل‌های پروبیوتیک استفاده کردند. اغلب این داوطلبان اظهار داشتند که حالات غم و افسردگی، کم‌تر به سراغ‌شان آمد و افکار منفی کمتری داشتند. مطالعاتی که در سال ۲۰۱۳ میلادی صورت گرفت نشان می‌دهد که سلامت دستگاه گوارش نقش مهمی در خلق‌وخو و اختلالات رفتاری دارد؛ از طرفی پروبیوتیک‌ها نیز در سلامت دستگاه گوارش موثر هستند.

ویتامین ب ۱۲: فولات، ویتامین ب ۶ و ویتامین ب ۱۲ ابزاری قدرتمند برای افزایش سلامت روان هستند و مطالعات محققان آمریکایی نشان داده است که ۲۷ درصد از زنان به شدت افسرده در این کشور بخصوص از سن ۶۵ سالگی به بعد دچار کمبود ویتامین ب ۱۲ هستند. علاوه بر این مطالعات حاکی از آنند که بیش از یک چهارم از موارد افسردگی شدید با می توان با ویتامین ب ۱۲ درمان کرد.

زردچوبه: زردچوبه اثرات مثبت روی سلامت روان دارد و معمولا به‌اندازه پروزاک که به‌عنوان داروی ضدافسردگی تجویز می‌شود موثر است.

ویتامین دی: بر طبق یافته‌های جدید، زنان مبتلا به افسردگی متوسط و شدید پس از درمان کمبود ویتامین دی در آن‌ها بهبودی قابل‌توجهی پیدا شد. ویتامین دی می‌تواند بر خلق‌و‌خو اثر بگذارد و کمبود آن می‌تواند باعث افسردگی شدید شود. اثبات این نظریه در چگونگی درمان افسردگی موثر است.

ویتامین ث: ویتامین ث دارای منافع متعددی است که از جمله می‌توان تاثیر آن را در مقابله با سرماخوردگی نام برد. همچنین این ویتامین، سبب بهبود خلق‌و‌خو و رفع افسردگی و خستگی می‌‌شود. طی پژوهشی که اخیرا انجام شد، پژوهشگران پس از تجویز ویتامین ث به بیمارانی که نسبت به افراد طبیعی دارای ویتامین ث کمتری بودند، مشاهده کردند خلق‌وخوی این بیماران بهبود یافته است. این افراد قبل از تجویز ویتامین ث دارای خستگی و افسردگی بودند که پس از مصرف ویتامین ث احساس خستگی و افسردگی در آن‌ها از بین رفت.

منیزیم: بیش از نیمی از آمریکایی‌ها به اندازه کافی به دلیل استرس، مصرف بیش از حد کافئین و شکر و الکل، منیزیم دریافت نمی‌کنند و این در حالی است که به عقیده محققان این ماده معدنی پادزهر استرس است و خاصیت آرامبخشی و بهبود علائم افسردگی دارد.

 

منبع: salamatnews.com

 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

بررسی موضوع نیاز به خواب در کودکان و نکات مهم آن

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , بهداشت کودکان , والدین موفق , روانشناسی , مشاوره خانواده

 

اکثر شیرخواران، اگر در وضعیت راحتی قرار داشته باشند، غذای کافی خورده باشند و در معرض جریان هوای تازه و خنک باشند، به قدر نیازشان می‌خوابند. در ماه‌های اول زندگی، اکثر شیرخواران در فاصلهٔ دو غذا خواب هستند، هر چند برخی، از همان آغاز ممکن است در ساعات خاصی از روز بیدار بمانند. در پایان سال اول عمر، اکثر شیرخواران در روز فقط دو وعده خواب کوتاه، پس از غذای صبح و ظهر، دارند. در فاصله ۱ تا ۱.۲ سالگی معمولا یکی از این دو خواب حذف می‌شود. اگر چرت بعدازظهر زیاد طولانی شود، کودک دوست ندارد شب زود به رختخواب برود. این را در نظر بگیرید که نیاز به خواب در کودکان نیازی جدی از دید روانشناسی می‌باشد است.

_ نیاز به خواب در کودکان
شیرخواران به اندازهٔ نیاز خود می‌خوابند. اما، دو ساله‌ها، نه. آن‌ها ممکن است بر اثر هیجان مفرط، کشمکش، تنیدگی، یا ترس‌های مختلف بیدار بمانند و نیاز به خواب در آن‌ها برطرف نشود.
مقاومت در برابر به بستر رفتن در فاصلهٔ ۱ تا ۲ سالگی به اوج می‌رسد، وقتی کودک را در گهواره تنها می‌گذارند.
شروع به گریه می‌کند یا بلند می‌شود و می‌خواهد والدینش را پیدا کند. علت معمولا اضطراب جدایی یا تلاش کودک برای سلطه‌یابی بر محیط است.
وقتی کودک از بستر خارج می‌شود، بهترین راه ادارهٔ موقعیت آن است که والدین دوباره او را در تختش قرار دهند، و سپس در راهرو بایستند تا مطمئن شوند که کودک در بستر خود باقی می‌ماند. والدین باید از کارهای زیر اجتناب کنند:

اجازه دهند کودک بیدار بماند
در کنار او دراز بکشند
داستان‌های بیشتری برای او بخوانند و اجازه دهند بیشتر بازی کند
او را به بستر خود ببرند

وقتی کودک بفهمد که اجازه ندارد از بسترش خارج شود و نمی‌تواند والدین را به داستان گویی و بازی بیشتر و غذا اغوا کند. معمولاً آرام می‌گیرد و به خواب می‌رود.
این وظیفهٔ والدین است که نیاز به خواب در کودکان را برطرف کنند. کودک متوسط ۲ ساله به ۱۲ ساعت خواب شبانه و ۱ تا ۲ ساعت خواب روزانه نیاز دارد.
خواب‌های کوتاه روزانه تدریجاً در طول چند سال قطع می‌شوند. در فاصله ۶ تا ۹ سال به ۱۱ ساعت خواب و در فاصله سنی ۱۰ تا ۱۲ سال به ۱۰ ساعت خواب نیاز دارند.
نیاز بعضی از کودکان به خواب ممکن است بیش‌تر یا کمتر از ارقام ذکر شده باشد.

_ تامین موضوع نیاز به خواب در کودکان
والدین می‌توانند به منظور ایجاد عادات خواب منظم در فرزند اقدامات زیر را انجام دهند:

۱. هر شب در ساعت معینی کودک را در بسترش بگذارند.

۲. زمان خواب را با آرامش قرین کنند. او را بشویند، لباسش را بیرون بیاورند، لباس خواب به او بپوشانند، غذای سبکی به او بدهند.
عروسکش را در کنارش قراردهند، داستانی برای او بخوانند، روانداز او را بکشند، و او را برای شب به خیر ببوسند. کودکان با روال منظم بالنده‌تر و بر اثر تغییر آشفته می‌شوند.
حفظ روال به پیدایش احساس امنیت در کودک کمک کرده و آمادگی لازم برای خواب را در او ایجاد می‌کند. علاوه‌براین، گذاشتن کودک در بستر خودش از خواباندن او در مکان‌های غریبه، که به تلاش و توجه بیشتر نیاز دارد، آسان‌تر است.

۳. از تحریک بیش از حد کودک در ساعات پیش از خواب خودداری کنند. بازی‌های خشن، آشفته شدن روابط والد _ کودک، یا وجود تنش در خانواده سبب بی‌خوابی در کودک و عدم پاسخ‌گویی به نیاز به خواب در کودکان می‌شود.
والدین نمی‌توانند انتظار داشته باشند که کودکان بلافاصله بعد از بازی خشن یا جرو بحث والدین به خواب بروند.

۴. ترتیبی بدهند که زمان خواب توأم آرامش و شادی باشد. بردن محبت‌آمیز کودک به بستر از صدور فرمان خشمگینانه رفتن به بستر تنبیه آنان برای آن که بلافاصله اطاعت امر نکرده‌اند، بسیار خوشایندتر است .

۵. از فرستادن کودک به بستر به‌عنوان روش تنبیهی خودداری کنند. چون سبب می‌شود آن‌ها رفتن به بستر را با مجازات مرتبط کنند، در نتیجه فرستادن آن‌ها به بستر در سایر اوقات دشوارتر شود.

۶. وقتی به دنبال نیاز به خواب در کودکان هستید از گفتن داستان‌ها یا تماشای برنامه‌های تلویزیونی ترسناک که ممکن است به بروز کابوس، خصوصاً در کودکان ۳ تا ۴ ساله که قادر به تشخیص واقعیت از خیال نیستند منجر شود، پرهیز کنند.
علایم وحشت شبانه عبارتند از بیداری ناگهانی و جیغ کشیدن. این اتفاق در فاصله سنی ۳ تا ۸ سال شایع‌تر است.
بر آورد می‌شود که خواب‌گردی در ۱۵% از کودکان ۵ تا ۱۲ ساله دیده می‌شود. رویدادهای استرس‌زا ممکن است سبب شروع یک دوره خواب‌گردی شوند.

اگر این مشکلات ادامه یافتند، ممکن است برای درمان آن‌ها به کمک روان‌شناس نیاز باشد.

منبع: wikiravan.com

0
نوشته شده توسط شیرین کریمی

رابطۀ روده با مغز از دیدگاه مدرسهٔ عالی پزشکی دانشگاه هاروارد

بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان. ,اخبار پزشکی, روانشناسی , مشاوره خانواده , شیرین کریمی

 

به گزارش سایت health.harvard.edu

رابطۀ روده با مغز شوخی نیست؛ اضطراب می‌تواند منجر به مشکلات دل و روده شود و مشکلات دل و روده می‌تواند منجر به اضطراب شود. آیا تاکنون تجربۀ «درهم‌پیچیدگی دل و روده» داشته‌اید؟ آیا قرار گرفتن در موقعیت‌های خاص شما را دچار «حالت تهوع» می‌کند؟ آیا تاکنون تجربه «دل‌آشوبی» داشته‌اید؟ ما به یک دلیل این اصطلاحات را به کار می‌بریم. به این دلیل که سیستم گوارش بدن نسبت به احساسات حساس است. خشم، اضطراب، اندوه، دلهره و تمام این نوع احساسات می‌توانند باعث ایجاد علائم ذکرشده در روده شوند.
مغز تأثیر مستقیمی بر معده و روده‌ها دارد. برای مثال زیاد فکرکردن به غذا می‌تواند حتی پیش از خوردن و واردن‌شدن غذا به معده باعث ترشح اسید معده شود. این ارتباط در یک مسیر دو طرفه جریان دارد. مشکلات روده می‌تواند به مغز سیگنال‌هایی را برساند و مشکلات مغز می‌تواند سیگنال‌هایی را به روده برساند. از این رو بیماری‌های روده و معده در فرد می‌تواند علت یا معلول اضطراب، استرس یا افسردگی باشد. زیرا مغز و سیستم گوارشی (GI) ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.
این امر به ویژه در مواردی رخ می‌دهد که فرد بی هیچ علّت جسمانی مشهودی سابقۀ ناراحتی معده و دستگاه گوارش داشته باشد. در چنین مواردی تلاش برای درمان اختلالات گوارشی روده‌ای رنجور بدون در نظر گرفتن نقش استرس‌ها و هیجانات دشوار است.

_ سلامتِ روده و اضطراب
با توجه به ارتباط نزدیک روده و مغز، اینکه چرا فرد ممکن است پیش از ارائۀ سخنرانی یا انجام کاری مهم احساس تهوع یا احساس درد در روده و شکم در زمان استرس را تجربه کند، فهمش آسانتر است. اما این بدان معنا نیست که اختلالات در عملکرد گوارش تصوراتی خیالی هستند یا اینکه «همه چیز در سر شما می‌گذرد!» عوامل روانی و عوامل جسمانی برای ایجاد درد و سایر نشانه‌های شکمی با هم ترکیب می‌شوند. عوامل روانی بر فیزیولوژی واقعی روده و هچنین بر علائم و نشانه‌ها اثر می‌گذارند. به عبارت دیگر استرس (یا افسردگی یا سایر عوامل روانشناختی) می‌تواند بر حرکات و انقباض‌های دستگاه گوارشی اثر بگذارد، التهاب را بدتر کند یا چه بسا فرد را مستعد ابتلا به عفونت کند.
به علاوه تحقیقات نشان می‌دهد که برخی از افراد با اختلالات عملکردی در دستگاه گوارش درد را بیشتر از دیگران درک می‌کنند زیرا مغز آنها نسبت به سیگنال‌های درد از دستگاه گوارشی بیشتر واکنش نشان می‌دهد. استرس می‌تواند درد موجود را بدتر از آنچه هست جلوه دهد.
بر اساس این مشاهدات، شاید انتظار داشته باشید که دست‌کم برخی از بیماران با ضعف عملکردی دستگاه گوارش ممکن است با درمان و کاهش استرس یا درمان اضطراب یا افسردگی بهبود پیدا کنند. و همان‌طور که انتظار می‌رود، بررسی سیزده مطالعه نشان داد که بیمارانی که درمان‌هایی با رویکرد روانشناختی را امتحان کرده‌اند، در مقایسه با بیمارانی که فقط معالجه پزشکی معمولی را تجربه کرده‌اند، در بهبود علائم گوارشی خود پیشرفت بیشتری داشتند.

_ رابطه رود با مغز، اضطراب و هضم غذا
آیا مشکلات معده یا روده شما، مانند سوزش سر دل، گرفتگی شکم یا مدفوع رقیق به استرس ربط دارد؟ مراقب سایر علائم رایج مربوط به استرس باشید و در مورد آنها با پزشک خود صحبت کنید. شما و پزشک‌تان می‌توانید راهکارهایی برای کمک به مقابله با عوامل استرس‌زا در زندگی خود پیدا کنید و همچنین ناراحتی‌های گوارشی خود را کاهش دهید.

_ علائم جسمانی
• سفت‌شدن یا گرفتگی عضلات به‌ویژه در ناحیه گردن و شانه‌ها
• سردرد
• اختلال خواب
• لرزه و رعشه
• از دست دادن میل به رابطه جنسی
• کاهش یا افزایش وزن
• بی‌قراری
علائم رفتاری
• مسامحه‌گری و به‌تعویق‌انداختن کارها
• دندان قروچه
• دشواری در کامل‌کردن کارها و وظایف
• تغییر در مقدار مصرف الکل یا غذایی که فرد معمولاً مصرف می‌کند
• سیگار کشیدن بیش از حد، بیش از حد معمول
• افزایش میل به کنار دیگران بودن یا دوری کردن از دیگران
• اندیشناکی یا نشخوار کردن (مدام سخن‌گفتن یا مدام به فکر فرورفتن دربارۀ شرایط استرس‌زا)
علائم هیجانی یا احساسی
• گریه کردن
• احساس تنش یا فشار بیش از حد
• اختلال در آرامش
• عصبی بودن
• تندخویی
• افسردگی
• اختلال در تمرکز
• اختلال در به خاطر سپردن چیزها
• از دست دادن حس شوخ‌طبعی
• بی‌تفاوتی
اختلالات عملکردی دستگاه گوارش ۳۵ تا ۷۰ درصد از افراد را در برخی از دوره‌های زندگی‌شان تحت تأثیر قرار می‌دهد، زنان بیش از مردان از این اختلالات رنج می‌برند. این اختلالات هیچ دلیل جسمی ظاهری، مانند عفونت یا سرطان ندارد، در عین حال منجر به درد، نفخ و سایر ناراحتی‌ها می‌شود.
عوامل متعدد – بیولوژیکی، روانی و اجتماعی – در ایجاد اختلال عملکردی دستگاه گوارش نقش دارند. اما مطالعات بی‌شماری نشان می‌دهند که استرس در ایجاد اختلال گوارشی می‌تواند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد. رابطه بین استرس محیطی یا روانی و به‌هم‌ریختگی دستگاه گوارش پیچیده و دو طرفه است: استرس می‌تواند باعث وخیم‌تر شدن درد در دستگاه گوارش و بروز سایر علائم شود و برعکس. به همین دلیل در درمان اختلالات عملکردی دستگاه گوارشی اغلب از روش‌های روانشناختی در کنار سایر درمان‌ها – یا حتی با روان‌درمانی به‌تنهایی – استفاده می‌شود.

_ سیستم عصبی روده‌ای به عنوان مغز دوم
عملکردهای حیاتی مانند تنفس، ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن از راه سیستم عصبی به صورت خودکار تنظیم می‌شوند. این شبکه پیچیده اعصاب از مغز تا تمام اعضای اصلی بدن گسترش یافته و دارای دو بخش عمده است. سیستم عصبی سمپاتیک که باعث واکنش‌های «جنگ و گریز» می‌شود. سیستم عصبی پاراسمپاتیک که پس از گذشتن از خطر، بدن را آرام می‌کند. هر دو سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک با یکی دیگر از بخش‌های کمتر شناخته‌شدۀ سیستم عصبی خودکار – سیستم عصبی روده که به تنظیم هضم غذا کمک می‌کند، تعامل دارند.
گاهی سیستم عصبی روده را «مغز دوم» می‌نامند، زیرا به همان نوع نورون‌ها و انتقال دهنده‌های عصبی که در سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) یافت می‌شود، متکی است. پس از اینکه غذا وارد روده‌ها می‌شود، نورون‌ها سلول‌های عضلانی دستگاه گوارش را ردیف می‌کنند تا یکسری انقباضات روده تولید کنند و مواد غذایی را در امتداد خود رو به جلو سوق دهد و آن را به مواد مغذی و مواد دفع‌شدنی تجزیه کند. در عین حال، سیستم عصبی روده‌ای برای انتقال و تعامل با سیستم عصبی مرکزی از انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین استفاده می‌کند.
این «محور مغز – روده» نشان می‌دهد که چرا محققان علاقه‌مند به درک این موضوع هستند که چگونه استرس روانی یا اجتماعی ممکن است باعث مشکلات گوارشی شود. هنگامی که به فرد آنقدر استرس وارد شود که واکنش جنگ یا گریز را برانگیزد، هضم غذا کند یا حتی متوقف می‌شود تا بدن بتواند تمام انرژی درونی خود را به سمت تهدیدی که حس‌کرده منحرف کند. در پاسخ به استرس‌هایی که شدّت کمتری دارند، مانند صحبت‌کردن در جمع، ممکن است روند هضم غذا کند شود یا به طور موقت مختل شود و باعث درد شکم و سایر علائم اختلالات عملکردی دستگاه گوارش شود. صدالبته این موضوع می‌تواند کاملاً برعکس نیز کار کند: یعنی مشکلات مداوم دستگاه گوارش می‌تواند اضطراب و استرس را افزایش دهد.

_ گزینه‌های روان‌درمانی برای اختلال دستگاه گوارش
مطالعات نشان می‌دهد که چندین نوع روان‎درمانی می‌تواند به بهبود اختلالات دستگاه گوارش کمک کند، یا دست‌کم به افراد در یادگیری مقابله با چنین علائمی کمک کند. اگرچه این تحقیقات محدودیت‌هایی دارند – به ویژه، بسیاری از مطالعات به دلیل استفاده از یک لیست انتظار گروه کنترل مورد نقد قرار گرفته‌اند که این گروه کنترل به محققان اجازه نمی‌دهد تا تأثیرات درمانی توجه پزشکی را مورد بررسی قرار دهند – شواهد موجود نشان می‌دهد که روان‌درمانی‌های زیر ممکن است باعث تسکین‌بخشی اختلالات گوارشی شود.
درمان شناختی رفتاری (CBT). این روش روان‌درمانی به بیماران کمک می‌کند تا افکار و رفتارهای آسیب‌زا را تغییر دهند و مهارت‌های مقابله با آنها را یاد بگیرند تا بتوانند استرس و اضطراب را بهتر مدیریت کنند. روش CBT ممکن است برای کمک به بیماران در مقابله با اختلالات مداوم دستگاه گوارش مفید باشد، ولی در کاهش درد خیر.
آرامش درمانی. این روش شامل تعدادی تکنیکِ طراحی‌شده برای کمک به افراد در آرامش‌یافتن و کاهش واکنش‌پذیری در برابر استرس است. این تکنیک‌ها شامل آرام‌سازی پیشروندۀ عضلات، تجسم و موسیقی آرام‌بخش می‌شوند. برای درمان اختلالات دستگاه گوارش ترکیب آرامش‌درمانی با CBT مؤثر است.
هیپنوتیزم. هیپنوتیزم روده – که ترکیبی از آرامش عمیق با پیشنهادات مثبت متمرکز بر عملکرد دستگاه گوارش است – ممکن است برای افرادی که علائم آنها حتی بدون استرس آشکار رخ می‌دهد مفید باشد.

_ روده حساس
هنگامی که سیستم گوارش شما به راحتی کار می‌کند، تمایل ندارید در مورد آن فکر کنید. به محض اینکه مشکلی در سیستم گوارش پیش می‌آید، روده شما – مانند یک چرخ جیرجیرکنان – ناگهان توجه شما را به خود جلب می‌کند. در واقع روده حساس، منبع اصلی ایجاد اختلال در دستگاه گوارش است: سندرم روده تحریک‌پذیر، رفلاکس معده، اختلال در معده، یبوست، اسهال و گاز اضافی. در ادامه توضیحی دربارۀ علّت ایجاد اختلالات گوارشی بر اثر استرس و اضطراب احساسی می‌آید.
«روده» شما مجموعه‌ای از اعضای بدن است که شامل دهان، مری، معده، روده کوچک و روده بزرگ است – روده غذایی که شما می‌خورید را به مواد مغذی برای زندگی و رشد بدن تبدیل می‌کند. اگر تا به حال ناراحتی در معده، یبوست، سوزش یا ترش‌کردن یا گاز معده را تجربه کرده‌اید، می‌دانید روده چقدر حساس است. این «واکنش‌های روده» می‌توانند دردناک، مختل‌کننده و گاهی شرم‌آور باشند.
خوشبختانه، تقریباً در تمام موارد اختلالات دستگاه گوارش می‌توانید کاری انجام دهید و به همزیستی مسالمت‌آمیزتر و آرام‌تری با دستگاه گوارش خود دست پیدا کنید. شما می‌توانید شایع‌ترین مشکلات از جمله ریفلاکس اسیدی، سوء هاضمه عملکردی، سندرم روده تحریک‌پذیر، یبوست، اسهال و گاز بیش از حد معده را معالجه و پیشگیری کنید.
این گزارش راهکارهایی را برای پیشگیری و درمان سوزش سر دل ارائه می‌دهد که این نشانل اصلی بیماری ریفلاکس معده دستگاه گوارش (GERD) و شایع‌ترین بیماری دستگاه گوارش است. داروهای تسکین‌دهنده درد – از Prilosec و Nexium گرفته تا Zantac و Tums – ایمن‌ترین و سریع‌ترین داروهای درمانی هستند.

منابع:

۱- The Sensitive Gut
۲- The gut-brain connection
۳- Stress and the sensitive gut

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

تاثیر استرس بر بینایی چیست؟

روانشناسی, بیماری‌‌ها و راه درمان, پیشگیری بهتر از درمان , زندگی بهتر، مشاوره خانواده

 

استرس ما را به لحاظ فیزیکی و ذهنی تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما آیا می‌دانستید که می‌تواند بر بیناییی ما نیز تاثیر بگذارد؟ آیا از تاثیر استرس بر بینایی انسان آگاه هستید؟

_ تاثیر استرس بر بینایی چیست؟
هنگامی ما به شدت تحت فشار و استرس قرار می‌گیریم، سطوح بالای آدرنالین موجب فشار بر چشم‌ها می‌شود و منجر به تاری دید می‌شود.
اگر به هر حرکت جزئی حساسیت زیادی دارید، تاثیر استرس بر بینایی کار خود را می‌کند و در طول زمان این فشار از حواس‌های دیگر می تواند موجب تنش‌های عضلانی و سردرد شود.

_ مشکلات دیگر تاثیر استرس بر چشم چیست؟
بیشتر مسائل مربوط به چشم موقتی هستند.
اگر شما یک مشکل مداوم با چشمهایتان دارید، بدون توجه به آنچه که در زندگی شما اتفاق می‌افتد، احتمالا مشکل از چشمان شما هست نه تاثیر استرس بر بینایی

اگر چشم‌هایشتان مشکلات ثابتی دارند با یک چشم پزشک مشورت کنید

اما هنگامی که فشار زیادی دارید و یا فرزندان‌تان در همان زمان بیمار می‌شوند، احتمالا باید به این نکات توجه کنید:

_ دید تونلی
ممکن است شما قسمتی از دید محیطی خود را ازدست دهید و احساس کنید که فقط پیش روی‌تان را می‌توانید ببینید.

_ حساسیت به نور و استرس چشمی
ممکن است احساس کنید که نور روشن به چشمان شما آسیب می‌زند و یا دیدن را برای شما مشکل می‌شود.
این مورد بعضا با تاثیر استرس بر بینایی اشتباه گرفته می‌شود.

_ کشش چشم
شاید یک یا هر دو چشم شما به‌طور تصادفی اسپاسم داشته باشند.
چشم‌های بسیار خشک و یا بسیار مرطوب
در حالی که این علائم مخالف هستند، یکی از آن‌ها می‌تواند ناشی از استرس باشد.
همه این‌ها به این بستگی دارد که بدن شما به شرایط دشوار چطور واکنش نشان می‌دهد.

_ تاری دید
اگر که دلیلش استرس یا استرس پنهان باشد ممکن است شدت نداشته باشد و خفیف باشد.
این یکی از متداول‌ترین انواع تاثیر استرس بر بینایی است.

_ خستگی چشم دیگر تاثیر استرس بر چشم است
خستگی چشم ممکن است ناشی از چیزهای کوچکی باشد.

مانند خیره شدن بیش از حد طولاتی به صفحه کامپیوتر در محل کار

به هر حال ممکن است این نیز براثر استرس باشد.

_ جسم شناور در چشم
نقاط کوچکی هستند که در کنار دید شما شناورند.
این مورد را بسیاری از ما تجربه کرده‌ایم.
اگر که هیچ یک از این علائم و دیگر مسائل درمانی را ندارید، بهترین گزینه برای شما استراحت است.

غذاهای سالم بخورید، از مدیتیشن استفاده کنید یا هرگونه تمرین کاهش استرس که به شما کمک می‌کند تا آرام باشید

حداقل چند دقیقه آرام باشید تا بدن شما نیز به آرامش برسد.
اکثر مسائل مربوط به استرس موقتی است اما اگر نشانه‌های مداوم دارید مطمونا به یک متخصص اپتومیست مراجعه کنید.

بروز استرس یک پاسخ معمولی به خواسته های زندگی روزمره است

این می‌تواند موجب احساس خیلی بدی شود که منجر به دیگر مشکلات می‌شود مانند:

خستگی عاطفی
مشکلات روانی

_ برای مقابله با تاثیر استرس بر بینایی چه کار می‌توانید بکنید؟
اگر فکر می‌کنید که مشکلات چشم شما در رابطه با استرس است برای شروع سعی کنید که آرام باشید.

به علائم خود به‌عنوان نشانه‌های خطرناک فکر کنید، واضح است که بدن شما به ترس واکنش می‌دهد و این به شما آسیب می‌زند

بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید آرام کردن واکنش‌های مغزتان به خطر است.
احتمالا شما بهتر از هرکسی می‌دانید که چه چیزی به شما استرس می‌دهد.

به هر حال اگر به چند ایده نیاز دارید، سعی کنید:
گرفتن حمام گرم و طولانی و تمرکز بر این که چه احساسی دارید.
مدیتیشن راهی فوق‌العاده برای مقابله با تاثیر استرس بر بینایی است
به آرامی نفس عمیق بکشید، هوا را به جای قفسه سینه به شکم بفرستید.
نوشتن وقایع روزانه
ورزش
مثل همیشه اگر که به اندازه کافی بخوابید و خوب بخورید احساس بهتری خواهید داشت.

اگر هم سرتان شلوغ است حداقل چند دقیقه آگاهانه آرام باشید که به بدن شما کمک میکند تا آرام باشد

اگر بیشتر اوقات استرس دارید و یا نگرانید، ممکن است به تغییر بزرگی نیاز داشته باشید.
ممکن است تلاش کنید در مدت زمان کم کارهای زیادی انجام دهید و احتیاج داشته باشید که این روند را متوقف کنید.
در مواجه با تاثیر استرس بر بینایی باید بگوییم که ممکن است اختلال اضطراب داشته باشید که کاملا قابل درمان است.
اگر احساس می‌کنید که در خطر هستید، ممکن است زمان صحبت با یک دکتر یا مشاور روانشناس باشد تا اطمینان حاصل کنید که از نظر جسمی و احساسی سالم هستید.

 

منبع: wikiravan.com


 

0
نوشته شده توسط تحریریه جامعه پزشکان ایران

تعریف خانواده سالم و ناسالم

روانشناسی, زندگی بهتر، مشاوره خانواده

 

در جوامع انسانی، خانواده ( Family ) به گروهی از افراد گفته می‌شود که با یکدیگر از طریق هم‌خونی، تمایل سببی، و یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند.
خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعه‌پذیری کودکان است. سازمان ملل متحد (۱۹۹۴) نیز در آمار جمعیتی خود، خانواده را چنین تعریف می‌کند: «خانواده یا خانوار به گروه دو یا چند نفره‌ای اطلاق می‌شود که با هم زندگی می‌کنند؛ درآمد مشترک برای غذا و دیگر ضروریات زندگی دارند و از طریق خون، فرزندخواندگی یا ازدواج، با هم نسبت دارند. در یک خانواده ممکن است یک یا چند خانواده زندگی کنند، تمام خانوارها، هم خانواده نیستند.» انسان شناسان به‌طور کلی نهاد خانواده را این طور طبقه‌بندی می‌کنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر، و فرزندان. که خانواده هسته‌ای نیز خوانده می‌شود)، و خانواده گسترده (consanguinal) یا هم‌خونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلا خویشاوندان در مکان مشترکی زندگی می‌کنند.
همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشته‌اند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه‌پذیری، در جامعه‌شناسی خانواده مورد بررسی قرار می‌گیرد. تبارشناسی رشته‌ای است که دودمان‌های خانوادگی را در تاریخ مطالعه می‌کند. همچنین اقتصاد خانواده در علم اقتصاد بررسی می‌شود.
اهداف خانواده و اقتضای تأسیس آن ایجاب می‌کند که بانیان آن یعنی زن و شوهر، در تحکیم و پایداری این بنا، نهایت سعی خود را بکنند و با همان انگیزه که بر تشکیل آن اقدام کردند، بر دوام آن اصرار ورزند تا وحدت و پویایی این نهاد مقدس تا پایان حفظ شود. در خانواده نقش های مختلفی وجود دارد که هر کدام با توجه به ویژگی‌شان توسط یک یا چند نفر از اعضای خانواده انجام می‌شوند.
به‌عنوان مثال وظیفه امرار معاش خانواده بر عهده پدر خانواده می‌باشد. یکی از وظایف بسیار مهم در خانواده تربیت فرزند است که به عهده پدر و مادر می‌باشد ولی به خاطر ارتباط بیشتر مادر با فرزند تاثیر بیشتر از طرف مادر بر فرزند صورت می‌پذیرد.
خانواده‌های مسأله‌دار مسائل خود را انکار می‌کنند و به همین دلیل مسائل آنها هرگز حل نمی‌شود.

_ خانه
یک خانه مکانی است برای استراحت کردن، زندگی کردن و آسودن. در این مکان معمولاً یک فرد و یا یک خانواده زندگی می‌کنند و وسایل خود را در آن نگهداری می‌کنند. در فرهنگ سنتی و عامه ایرانی گاه از اصطلاح «چهار دیواری» به جای خانه استفاده می‌شود.
خانه‌های جدید شامل سرویس‌های بهداشتی و امکانات تهیه غذا نیز هستند اما در برخی مناطق همچنان برخی اقوام دارای خانه‌هایی هستند که پیشرفت نکرده، از امکانات رفاهی و یا حتی مکان ثابتی برخوردار نیست. چادرنشینی یکی از انواع این نوع زندگی است.
خانه معمولاً خصوصی‌ترین ملک یک فرد یا یک خانواده در اجتماع است که از امنیت و حریمی مشخص و ویژه برخوردار است.
امروزه به دلیل کمبود زمین در شهرها خانه‌ها بیشتر به صورت آپارتمان ساخته می‌شوند.
خانه‌ها انواع گوناگونی دارند که می‌توان از جهات گوناگونی آنها را طبقه‌بندی گرد.

_ ویژگی‌های خانواده سالم
۱٫ بهره‌مندبودن از ۵ آزادی. این ۵ آزادی عبارتند از:
الف: آزادی دیدن، شنیدن و تصورکردن آنچه حالا اینجاست، آنچه قبلا بوده و بعدا خواهد بود.
ب: آزادی اندیشیدن- به آنچه شخص می‌اندیشد، نه آنچه باید بیندیشد.
ج: آزادی احساس‌کردن- آنچه شخص احساس می‌کند، نه آنچه باید احساس کند.
د: آزادی خواستن و انتخاب‌کردن- آنچه شخص می‌خواهد، نه آنچه باید بخواهد.
ه: آزادی تصور کردن- خودشکوفایی و نه ایفای نقشی بی‌انعطاف و رعایت دامن احتیاط.

۲٫ ابراز صمیمیت؛ ازدواج به‌عنوان مهم‌ترین بخش خانواده باید در جهت صمیمی‌شدن باشد. این فرآیند مراحل زیر را طی می‌کند: دوست داشتن (عشق ورزیدن)، حل‌وفصل اختلاف‌ها، مصالحه، تفرد و صمیمیت.
۳٫ مذاکره درباره تفاوت‌ها؛ مذاکره در مورد تفاوت‌ها وظیفه مهمی در فرآیند ایجاد صمیمیت است. برای مذاکره بر سر تفاوت‌ها باید میل به همکاری وجود داشته باشد تا حل‌وفصل منصفانه مسائل را امکانپذیر کند.
۴٫ارتباط روشن و سازگار؛ ارتباط روشن و سازگار در جدا بودن و صمیمیت نقشی اساسی دارد. برقراری ارتباط روشن مستلزم آگاه‌بودن از خود و از دیگری و نیز احترام گذاشتن به یکدیگر است.
۵٫ اعتمادکردن؛ اعتماد در اثر صداقت ایجاد می‌شود. ابراز صحیح احساسات، عواطف، افکار و امیال مهم‌تر از موافقت است.
۶٫ تفرد؛ در خانواده‌های سالم تفاوت‌ها تشویق می‌شوند. منحصربه‌فرد بودن و تکرارنشدن هر یک از افراد خانواده، ازجمله نخستین ارزش‌های حاکم بر خانواده‌های سالم است.
۷٫ انعطاف‌پذیری؛ در خانواده‌های سالم، نقش‌ها باز و انعطاف‌پذیر هستند. افراد می‌توانند بدون خجالت و شرمساری به طیب خاطر خود رفتار می‌کنند.
۸٫ برآورده‌شدن نیازها؛ خوشبخت کسانی هستند که نیازهایشان برآورده می‌شود. خانواده سالم به همه اعضای خود اجازه می‌دهد نیازشان را برآورده کنند.
۹٫ پاسخگویی؛ خانواده سالم پاسخگوست. مسائل فردی و خانوادگی را تأیید می‌کند و به اتفاق برای حل آنها می‌کوشد.
۱۰٫قوانین باز و انعطاف‌پذیرند؛ قانون‌بندی در خانواده‌های سالم به امکان بروز اشتباه توجه دارد. می‌توان بر سر قوانین و باورها مذاکره کرد.

_ ویژگی‌های خانواده ناسالم و ناکارا
۱٫ انکار؛ خانواده‌های مسأله‌دار مسائل خود را انکار می‌کنند و به همین دلیل مسائل آنها هرگز حل نمی‌شود. این خانواده‌ها همچنین ۵ آزادی را از خانواده خود دریغ می‌کنند.
۲٫ خلأ صمیمیت؛ در خانواده‌های مسأله‌دار خلأ صمیمیت وجود دارد. درواقع خلأ صمیمیت منجر به مسأله‌دارشدن خانواده می‌شود.
۳٫ شرم‌زدگی؛ خانواده‌های مسأله‌دار شرم‌زده هستند، پدر و مادر شرم به دل ریخته دارند و در برخورد با فرزندان‌شان شرمساری را به نمایش می‌گذارند.
۴٫ نقش‌های بی‌انعطاف؛ نقش‌ها تحت‌تأثیر نیازهای خانواده به‌عنوان یک نظام شکل می‌گیرند. بچه‌ها حقیقت خود را برای رعایت نیازهای نظام از دست می‌دهند.
۵٫ مرزهای نامشخص؛ اعضای خانواده‌های مسأله‌دار مرزهای نامشخص دارند. اگر مادر بترسد، همه می‌ترسند. درواقع افراد به‌جای یکدیگر احساس می‌کنند.
۶٫ فداشدن نیاز افراد به‌خاطر نیاز نظام؛ نیازهای افراد خانواده‌های مسأله‌دار برآورده نمی‌شود. نیازهای فردی فدای نیازهای نظام می‌شود. در خانواده‌های مسأله‌دار، تقریبا همیشه با خشم و افسردگی روبه‌رو هستیم.
۷٫ ارتباط بد؛ ارتباط در خانواده‌های مسأله‌دار یا آشکارا ضدونقیض است یا افراد با هم توافق کرده‌اند که هرگز در مقام مخالفت با هم حرف نزنند. تماس و ارتباط واقعی به‌ندرت وجود دارد.
۸٫ استیلای منافع جمعی؛ نیازهای فردی فدای نیازهای نظام خانواده می‌شود. در خانواده‌های مسأله‌دار، فرد به‌خاطر خانواده وجود دارد. ترک‌کردن خانواده‌های مسأله‌دار دشوار است.
۹٫ بی‌انعطافی قوانین؛ در خانواده‌های مسأله‌دار، قوانین بی‌انعطاف و تغییرناکردنی هستند. تربیت مسموم واضع این مقررات است.
۱۰٫ اسرار علنی؛ اسرار علنی ازجمله دروغ‌هایی است که خانواده را در حالت منجمد نگه می‌دارد. در این شرایط هرکس از آنچه همه به ندانستن آن تظاهر می‌کنند، آگاه است.
۱۱٫ نظام بسته و تغییرناپذیر؛ همه برای رفع پریشانی و ناراحتی‌کنترل‌کننده تلاش می‌کنند، اما هرچه اشخاص نقش خود را بیشتر بازی می‌کنند، به همان اندازه ایستایی نظام بیشتر می‌شود.
۱۲٫ فقدان حدومرز؛ افراد خانواده‌های مسأله‌دار برای حفظ نظام خانواده از حد و مرز شخصی خود می‌گذرند و آن را واگذار می‌کنند.

 

منبع: روزنامه شهروند

0
1 2